جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1497
مقایسه جایگاه امام در حکمت الهی اسماعیلی و جایگاه فیلسوف در فلسفه نوافلاطونی (مورد ناصرخسرو و فلوطین)
نویسنده:
شروین مقیمی زنجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آن‌چه در این رساله در صدد انجام آنیم، ملاحظه تفکر فلسفی فلوطین و حکمت الهی ناصرخسرو است. فلوطین بنیادگذار فلسفه نوافلاطونی و ناصرخسرو یکی از مهم‌ترین نویسندگان اسماعیلی در ایران است. نکته محوری این است که کانون ملاحظات این رساله، نگاه به ارای این دو از منظری سیاسی است نه کلامی-فلسفی. به بیان دیگر هدف اصلی این رساله، خصلتی سیاسی دارد نه فلسفی. مقایسه میان فلوطین و ناصرخسرو می‌تواند از وجوه گوناگون انجام بگیرد. این مقایسه از دیدگاهی موسع و گسترده، ناظر بر مسئله‌ای کانونی، یعنی نسبت میان سنت یونانی‌ و تفکر یونانی‌مآبی، و تفکر ایرانی-اسلامی است. اما در معنایی موردی و مشخص، تلاش ما در این رساله، مقایسه میان خصایص، ویژگی‌ها و کیفیات فیلسوف نوافلاطونی از یک‌سو و کیفیات و جایگاه امام اسماعیلی از سوی دیگر، برای کمک به تایید این مدعاست که ناصرخسرو به عنوان یک متاله راست‌کیش اسماعیلی، که دل در گروی آموزه‌های امام‌شناختی شیعی و فاطمی دارد، صورتبندی فلسفه نوافلاطونی را در خدمت توجیه نظری و فلسفی معتقداتی به‌کار می‌گیرد که نه تنها ضرورتا خصلتی یونانی ندارند، بلکه در اغلب موارد از خاستگاهی شیعی-اسلامی یا حتی ایرانی برخوردارند. نکته اساسی دیگر اینکه صورتبندی حکمی-فلسفی ناصرخسرو از امام‌شناسی اسماعیلی، در کنه‌اش، تلاشی سیاسی به نظر می‌رسد. به عبارت دیگر اما ناصرخسرو برخلاف فیلسوف نوافلاطونی، به واسطه بهره‌مندی پیشینی از دانش الهی، ضرورتا صاحب اقتدار/مرجعیت دنیوی و اخروی است و این می‌تواند با مولفه تلازم میان امر قدسی و سیاسی در حکمت ایرانی نیز مقایسه گردد. این درحالی است که ما چنین دلالتی را در فلسفه فلوطین در مورد فیلسوف نوافلاطونی ملاحظه نمی‌کنیم. درواقع فیلسوف نوافلاطونی از طریق تهذیب نفس و تفلسف بی‌امان است که به حلقه واسط زمین و آسمان مبدل می‌گردد، در حالی که امام ناصرخسرو، بنا به ضرورت پیشینی و مقدر، صاحب اقتدار دنیوی و مرجعیت اخروی است و رستگاری فرد در گروی متابعت از اوست.‌
تجرد نفس از دیدگاه افلاطون، ارسطو و فلوطین و اثرات آن درحکمای اسلامی
نویسنده:
مستانه ابوترابیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع رساله حاضر تجرد نفس از دیدگاه افلاطون،ارسطو و فلوطین و اثرات آن ب حکمای اسلامی می باشد که در آن سعی شده نظرات این فلاسفه یونانی را تا جایی که مربوط به غیر مادی بودن نفس انسانی است جمع آوری کرده و سپس به بررسی تاثیرات آراءآنها در فلاسفه اسلامی پرداخته شود .
تأثیر مفهوم وجود ثابت پارمنیدس و سیلان هراکلیتوس در وجودشناسی افلاطون
نویسنده:
فاطمه بختیاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی تردید هر آینده ای به نوعی مولود گذشتۀ خود است و هر نظریۀ علمی و فلسفی حاصل تأمل و تعمق متفکران در باب نظریات، مفاهیم و مسائل متفکران گذشته است. پارمنیدس و هراکلیتوس دو فیلسوف پیش سقراطی مهم هستند که دو نظر متضاد در باب هستی داشتند. ادعای این مقاله آن است که افلاطون در تکوین نظریۀ خود در باب عالم معقولات (عالم مُثُل) و محسوسات از مفهوم وجود ثابت پارمنیدس و مفهوم وجود متغیر هراکلیتوس بهره جسته است. این نوشتار ضمن بررسی تطبیقی فقراتی از راه حقیقت پارمنیدس و محاورات افلاطونی، به ویژه رسالۀ پارمنیدس، کوشیده است تا نشان دهد چگونه مفهوم وجود ثابت پارمنیدس در نظریۀ مثال افلاطون جای گرفته است. به علاوه بر آن بوده است تا نشان دهد اگرچه افلاطون در اخذ مفهوم وجود ثابت و قول به عالم معقولاتِ مفارق از پارمنیدس پیروی کرده است اما در حوزۀ محسوسات نظریات او را نپذیرفته و ضمن الهام از سلف دیگرش، هراکلیتوس و با استفاده از نظر او در باب سیلان هستی اقدام به ارائۀ نظری بدیع در این باره نموده و در این راستا کوشیده است تا به انتقاداتی که فکر می کرده ممکن است بر نظریه اش دربارۀ عالم معقول و محسوس و نسبت آن ها وارد شود، پاسخ دهد.
 بررسی و مقایسۀ آراء سهروردی و ملاصدرا و علامه طباطبایی در باب مثل افلاطونی
نویسنده:
اکرم صادقی عنصرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده (فارسی): چکیده نظری? مُثل افلاطونی از سوی وی به عنوان راه حلّی برای تبیین و توضیح مساله ثبات و تغیّر و معرفت حقیقی و معرفت غیر حقیقی مطرح شد این نظر متأثر از ا ندیشه های متفکران پیشین و شرایط خاص اجتماعی زمان افلاطون واقع شد. تکی? اصلی افلاطون در بیان نظری? مثل بیش تر از طریق کشف و شهود بوده است و آنچه از لابه لای گفته های افلاطون می توان استنباط کرد چیزی بیش از اثبات ذوات مفارق عقلانی که علت انواع طبیعی محسوس اند نیست، دلیل محکمی برای اثبات وحدت نوعیه بین اشیاء محسوس و ذوات مفارق عقلی وجود ندارد، در صورت پذیرش وحدت نوعیه بین اشیای محسوس و ذوات مفارق عقلانی اشکالات متعددی، از قبیل مضاعف شدن هستی، روشن نبودن چگونگی ارتباط مُثل با یکدیگر و همچنین با اشیای محسوس را به دنبال دارد. در فلسف? اسلامی تاویل های گوناگونی از نظری? مثل به عمل آمده است. ملاصدرا پس از بیان این تاویل ها تمام این نظریات را منسوخ می داند مگر تاویل شیخ اشراق که آن را نزدیکترین تاویل به بیان افلاطون می داند. در مورد نظری? مثل کسانی که از دریچ? براهین عقلانی به این نظریه نگاه می کنند به شدّت با آن مخالفت کرده و آن را ردّ می کنند و اما کسانی همچون ملاصدرا و شیخ اشراق که از دریچ? کشف و شهود به آن نگاه می کنند از این نظریه دفاع می نمایند. در رسال? حاضر پس از بیان نظری? مُثل افلاطونی، نظر سه تن از حکمای اسلامی یعنی شیخ اشراق و صدر المتالهین و علامه طباطبائی درباره مُثل مورد بحث و بررسی واقع شده است. ابتدا به بیان نظام هستی شناسی شیخ اشراق پرداخته، آن گاه سه برهان اقامه شده از طرف وی که عبارتند از: ?- قوای نباتی یعنی قو? غاذیه، نامیه و مولّده اعراض هستند و هر عرضی نیاز به حامل و محل دارد و محل این اعراض، جسم گیاه است که با دگرگونی جسم گیاه، اعراض متغیر می شوند و فاقد شعور و ادراک هستند. همچنین مبادی ایجادکنند? این ترکیب ها و کارهای مختلف و اشکال زیبا باید امری دارای شعور و ادراک باشند.?- نظام جاری بین انواع طبیعی مادی، نظامی دائمی و همیشگی است. نظام دائمی و اکثری نمی تواند اتفاقی و تصادفی باشد بنابر این انواع طبیعی باید قائم به ذات مجردشان در عالم نور باشند.? -قاعد? امکان اشرف مطرح می شود. سپس سه دلیل که عبارتند از:?- از ناحی? حرکت ?- از ناحی? ادراک ?-آثار حاصل از طبایع جسمانی از سوی ملاصدرا بر این نظریه اقامه شده است. همچنین، میان دو دیدگاه ملاصدرا و شیخ اشراق چنین نتیجه گیری می شود که شیخ اشراق مماثلت و مشابهت بین اصنام و اصحاب اصنام را از هر جهت ضروری نمی داند، اما ملاصدرا مماثلت و مشابهت بین اصنام و اصحاب اصنام را از هر جهت لازم می داند . در پایان به بیان نظر علامه طباطبائی و ذکر ایراداتی که او بر سه دلیل شیخ اشراق و ملاصدرا وارد کرده است، پرداخته می شود. نتیجه اینکه علامه در نظام هستی شناسی عقول عرضیه را قبول ندارد. اما آنچه در خور بیان است این است که آنچه از طریق این براهین به دست می آید اثبات چیزی بیش از وجود جواهر مفارق عقلانی نیست، هیچ کدام از این براهین وحدت نوعیه تام و کامل را میان اشیای محسوس و این جواهر عقلانی اثبات نمی کند. و همچنین از این براهین به دست نمی آید که این جواهر مفارق عقلانی همان مُثل هستند یا نه؟
تمایز وجود و ماهیت در پرتو تفکیک دو وجه وجود در فلسفه ابن سینا
نویسنده:
محمد باقر قمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سینا همواره از تمایز و تقابل دو نوع وجود، وجود خاص و وجود اثباتی، سخن می‌گوید که خود مبنای تمایز ماهیت و وجود است. به همین جهت، مسئلۀ مشهور تمایز میان ماهیت و وجود به نوعی در خصوص این تمایز نیز مطرح می‌شود. مسئله آن است که آیا وجود خاص اساساً وجود است؟ این در واقع مسئله‌ای است در خصوص ماهیت: آیا در درک ابن‌سینایی از ماهیت، معنایی از وجود حاضر است؟ این جستار تلاش می‌کند تا بر اساس ارتباط وجود خاص با معانی وجود اثباتی، وجود قابلی، شیئیت و ماهیت، این نکته را تبیین کند که تمایز وجود خاص از وجود اثباتی در فلسفۀ ابن‌سینا در واقع تمایزی میان دو وجه از وجود در معنای یونانی آن است؛ تمایزی که مبنای تمایز وجود و ماهیت است و در فلسفۀ یونانی چندان مورد تأکید قرار نمی‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 245 تا 263
اخلاق و زبان تصویری
نویسنده:
مجتبی جلیلی مقدم
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - شعبه اصفهان,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
بحث از ماهیت و چیستی اخلاق در طول تاریخ فلسفه فراز و نشیب های بسیاری داشته و هر اندیشمندی با توجه به نظام فکری خویش جایگاهی به اخلاق داده است. ویتگنشتاین به عنوان بزرگ ترین و تاثیرگذارترین فیلسوف تحلیلی قرن بیستم در اندیشه متقدم خویش که حول محور زبان و تصویری بودن آن می گردد نگاهی بدیع به اخلاق دارد. این نگاه به اخلاق معلول نظریه وی در باب زبان و معناست. در این نوشتار بر آنیم تا با روشی تحلیلی و توجه به مبانی اندیشه ویتگنشتاین متقدم به جایگاه اخلاق در اندیشه وی پرداخته و نشان دهیم که چگونه با نگاه به زبان و همچنین تصویری لحاظ کردن آن می توان نگاهی دیگر به اخلاق داشت و در ادامه به نقد این دیدگاه خواهیم پرداخت. حاصل مقاله آنکه با تصویری لحاظ کردن زبان، اخلاق در حوزه امور ناگفتنی قرار می گیرد و نمی توان آن را به زبان آورد و بیانی معنادار از آن ارائه کرد. این دیدگاه مورد نقد و چالش های جدی قرار دارد، بطوریکه تاب مقاومت در برابر این انتقادات را نداشته و ناچار رای به ابطال آن خواهیم داد.
صفحات :
از صفحه 131 تا 153
کارکرد متخیّله در دریافت امور غیبی از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
حمیدرضا خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم : دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اگر در مباحث جهان شناختی پذیرفته باشیم که هستی دارای دو بخش عالم غیب و عالم شهادت است و این مسأله نیز مستدل شده باشدکه هر امری که در عالم شهادت رخ می‌دهد در مبادی عالیه و عقول مجرده ثبت و ضبط است، در نتیجه دسترسی به عالم غیب به معنای پذیرش اتصال وارتباط نفس انسانی با مبادی عالیه است دراین مقاله سعی شده است با تبیین دیدگاه ابن سینا درباره نقش متخیله در ارتباط با غیب، ابتدا با ارائه مقدمه و مدخلی پیرامون نقش تخیل در تفکر و ادراک کلیات به بررسی نحوه کارکرد متخیله در دریافت امور غیبی پرداخته شود، از این رو با تبیین فلسفی مقوله وحی و رؤیا به عنوان دو مقوله اصلی درارتباط با غیب به چگونگی کارکرد متخیله در معرفت شناسی این دو مقوله پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 117 تا 138
گونه‌شناسی کثرت نفوس انسانی در سه مرحلۀ قبل، حین، و بعد از تعلّق به بدن از دیدگاه صدرالمتألهین
نویسنده:
محمد حسین وفائیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفس در دیدگاه صدرالمتألهین دارای «حدوث جسمانی و بقاء روحانی» بوده و از این رو، دارای دو حیثیّت «جسمانیّت و تعلّق به بدن» و «تجرّد ذاتی» است. مسئلۀ اصلی پژوهش جاری، شناخت کیفیّت و گونۀ کثرت نفوس انسانی، بر اساس دیدگاه صدرالمتألهین و در سه مرحلۀ تکوّن نفس است. نفس قبل از حدوث و تعلّق به بدن، عقل مجرّد است. از این رو، کثرت نفوس انسانی قبل از تعلّق به بدن، کثرت «نوعی عقلی» است. پس از حدوث، تمام نفوس از حیث ابدانِ جسمانی، در ذیل «نوع طبیعی» انسان مندرج بوده و دارای تکثّری عددی و حسّی می‌باشند. اما پس از کسب ملکات مختلف و بر اساس اتحاد ملکات نفسانی با جوهر نفس، هر نفس از حیث ذات، دارای جوهری متفاوت از جواهر نفوس دیگر شده و نفوس دارای کثرت «نوعی مثالی» و منحصر به فرد می‌گردند. تعداد کمی از نفوس انسانی نیز که به استکمال کامل رسیده و مبدَّل به عقل بالفعل گردیده‌اند، همانند مبدأ خود، دارای کثرت «نوعی عقلی» می‌گردند.
صفحات :
از صفحه 139 تا 158
بررسی امکان تحقق نفس جزئی قبل از حیات دنیوی با استمداد از نظریۀ وحدت شخصی وجود نزد ملاصدرا
نویسنده:
فروغ السادات رحیم پور؛ ابراهیم راستیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث قدم نفس جزئی از پیچیده­ترین مسائل فلسفی است. صدرالمتألهین در برخی آثار خود قائل به قدم نفس جزئی شده و در عین حال همواره به حدوث جسمانی نفس تصریح نموده است. این دو اعتقاد ظاهراً ناسازگارند. این مقاله می­کوشد نشان دهد که مطابق مبانی عرفانی صدرا در نظریۀ وحدت شخصی وجود، اولاً اعتقاد به قدم نفس جزئی امری موجه است و ثانیاً چنین قِدمی با حدوث جسمانی نفس منافات ندارد. بر اساس این نظریه، همان طور که وجود حقیقتی واحد است، ظهور آن نیز واحد است و این ظهور در عین وحدت، واجد سه مرتبۀ مجرد، نیمه­مجرد، و مادی است و بر اساس تشکیک در مظاهر، حقیقت انسانی در مرتبۀ عقلی و در مراتب مادون حاضر است. حقیقت عقلی انسان در عالم برزخ محدود به لوازم ماده می­شود و در عالم جسمانی علاوه بر آنها، محدود به ماده و استعداد نیز می­گردد. نفوس جزئی انسان­ها قبل از تحقق در عالم ماده، در برزخ نزولی، به نحو مقداری و ذو ابعاد ظاهر بوده­اند و سپس، در عالم ماده به صورت جسمانی حادث شده­اند.
صفحات :
از صفحه 175 تا 190
برهان مبتنی بر حقایق سرمدی در فلسفه لایب نیتس
نویسنده:
علی فتح طاهری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
بر خلاف ادعای راسل که بخش مربوط به خداوند و براهین اثبات وجود او را در اندیشه لایب­نیتس سست ­ترین و ضعیف­ترین بخش فلسفه او می ­داند، این بخش به معنایی اساسی ­ترین بخش فلسفه اوست. در نظام فلسفی لایب­نیتس بدون خداوند نه چیزی می­ تواند موجود باشد و نه حتی ممکن. از این رو اثبات وجود خدا در فلسفه او ضروری است. یکی از مهم ترین براهین وی برهان مبتنی بر حقایق سرمدی است. برخی این برهان را متقاعد کننده تر از برهان وجودی، و حتی اعتبار برهان وجودی را به معنایی متوقف بر این برهان دانسته اند. در این مقاله قرائت های مختلف برهان مذکور بیان می شود و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 78
  • تعداد رکورد ها : 1497