جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1499
ارسطو و مساله جوهر
نویسنده:
مرتضی قرایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در این نوشتار، نخست نگاهی کوتاه به مهمترین دغدغه فکری فیلسوفان یونانی پیش از ارسطو داریم، که می تواند زمینه و خاستگاهی برای اندیشه جوهر باشد؛ سپس اشاره ای به موضع گیری ارسطو در برابر دو جریان فکری پیش از خود، افلاطونیان و مادیگراها، خواهیم داشت. پس از آن خواهیم کوشید رای ارسطو در باب مساله جوهر، دومعنایی که وی از جوهر ارایه می دهد، و ویژگی های جوهر به معنای نخستین را بر اساس دو کتاب مقولات (ارگانون) و متافیزیک او گزارش کرده، و در برخی موارد تحلیل و نقد کنیم.
صفحات :
از صفحه 93 تا 110
تعریف سه جزیی معرفت و شرط چهارم
نویسنده:
عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
افلاطون در رساله تئوتتوس معرفت را «باور صادق موجه» تعريف می کند. اين تعريف که به تعريف (يا تحليل) سه جزيی معرفت معروف است تا دهه 1960م تعريفی غالب برای معرفت به حساب می آمد. در سال 1963م ادموند گتيه، فيلسوف آمريکايی، در مقاله ای سه صفحه ای، ضمن پذيرش لازم بودن اجزای سه گانه، با طرح دو مثال نقضی، کافی بودن آنها را مورد ترديد قرار داد. از آن زمان تاکنون پاسخ های متعددی به مثال های نقضی گتيه داده شده است. دسته ای از اين پاسخ ها، ضمن پذيرش ايراد گتيه در کافی نبودن شرايط سه گانه، با افزودن شرط چهارمی در پی تکميل شرايط سه گانه برآمده اند. در اين مقاله ضمن بررسی و نقد اين قبيل پاسخ ها نشان می دهيم که تلاش در اين زمينه تاکنون ناموفق بوده و ايراد گتيه همچنان به قوت خود باقی است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 28
دشواریهای کتاب بتای ما بعد الطبیعه: راهی به فهم ساختار مجموعه ما بعد الطبیعه
نویسنده:
امیر مازیار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
یکی از مشکلات فهم و تفسیر «مابعدالطبیعه» ارسطو، فهم ساختار مباحث این کتاب است. در حالیکه مفسران قدیم مابعدالطبیعه این مجموعه را واحد و دارای ساختاری منسجم می دانستند، بسیاری از مفسران جدید ارسطو بر آنند که این مجموعه دارای وحدت نیست، و مباحث موجود در آن، خصوصا بحث «وجودشناسی» در کتاب های میانی و بحث «الهیات» در کتاب های پایانی، با یکدیگر انسجام فلسفی ندارند. در مقاله حاضر سعی شده است بر اساس «دشواری ها» کتاب بتا ـ که می توان آن را فهرست موضوعی این کتاب تلقی کرد ـ نظری در باب ساختار «مابعدالطبیعه» ارسطو طرح شود و نظریات متفاوت در این باب مورد نقد قرار گیرند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 92
جان میلتون و اخلاق زناشویی مسیحی
نویسنده:
ارسطو میرانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
مسیحیت کاتولیک به پیروی از عهد جدید نگاهی دوگانه به رابطه زناشویی دارد. از یک سوی، پیوند زناشویی را به عنوان نمادی برای پیوند مسیح و کلیسا، گسست ناپذیر و از آیین های مقدس کلیسا می داند و از سوی دیگر اساس این پیوند را رابطه جنسی می شمرد و این رابطه را نیز تنها با نیت تولیدمثل و بدون هر گونه انگیزه لذت خواهانه مشروع می داند. رهبران نهضت پروتستان منکر ارزش آیینی ازدواج بودند، اما به رابطه جنسی زناشویی نگرش مثبتی داشتند. جان میلتون در بهشت گمشده به شدت از دیدگاه مسیحیت کاتولیک درباره رابطه زناشویی انتقاد می کند و با طرح این ایده که اساس رابطه زناشویی «عشق» به معنای علاقه عاطفی، هم فکری و همدلی است و نه رابطه جنسی، و تاکید بر کیفیت تعالی بخش عشق زناشویی، از دیدگاه رهبران نهضت اصلاح دینی نیز فراتر می رود.
صفحات :
از صفحه 151 تا 175
فلسفه نو افلاطونی و بررسی آثار رنسانس و نئوکلاسیک ها
نویسنده:
امید بیرق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فلسفه‌ی نوافلاطونی، یکی از فلسفه‌ها و ایدئولوژی‌‌های، مهم غربی بوده که تأثیرگذار به عقاید فیلسوفان بعد از خود شده است. بنیانگذار این فلسفه فلوطین به سال (270-330) که در تاریخ فلسفه و زیبایی‌شناسی نقش بسیار مهمی دارد، مفاهیم زیبایی‌شناختی او از وجهه نظر تفسیری غالباً شخصی از فلسفه افلاطون که تمایزی دقیق بین این عالم و عالم بالا قایل می‌شود، بست یافت. امروزه زندگی ما بی‌تاثیر از نوع نگاه افلاطونی نیست، و در واقع یک نگاه ژرف و عمیقی به زندگی دارد که ریشه و اساس تمام تفکرات است تأثیر این فلسفه در مکتب فلسفه هنر اسلامی و تطبیق، تتبع و نوع نگاه این دو فلسفه به زیبایی و هستی و عرفان و چگونگی تاثیر فلسفه‌ی نوافلاطونی بر آثار نقاشان رنسانس که جمله‌ همگی نشان از نوعی شیوه نوین اندیشیدن و استدلال از زندگی دو عالم صغیر و کبیر می‌باشد، پژوهش حاضر به تاریخچه فلسفه‌ی نوافلاطونی و تمام مطالب ذکر شده در فوق می‌پردازد که به صورت کتابخانه‌ای و اینترنتی جمع‌آوری شده است.
بررسی مقایسه مفهوم پولیس در فلسفه سیاسی یونان (افلاطون و ارسطو) و مفهوم مدینه در نزد فیلسوفان مسلمان (فارابی و ابن باجه)
نویسنده:
محمدعلی قاسمی ترکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشیدن به شیوه فلسفی به سیاست ابداع متفکران یونان باستان است. فضای این زایش و پویش فلسفی و فکری پولیس است. پولیس دارای ویژگیهایی است که آن را به صورت واحد دینی، سیاسی، فرهنگی و فکری درمی آورد. در این سیستم که محدود به یک شهر و حوالی زارعی آن بود بین کلیت و تربیت (پایدیا) و پولیس و عدالت و همچنین بین پولیس و سعادت رابطه برقرار می شد و همین رابطه سرمنشا پیدایش فلسفه سیاسی است. علاوه بر اینها در پولیس مفاهیمی مانند برابری (ایسونومیا)، و برتری سخن (لوگوس) و ... نیز حضور دارد. در اندیشه افلاطون شاید بتوان کلیت فلسفه سیاسی وی را با عدالت و رابطه آن با پولیس توضیح داد و در دیدگاه ارسطو نیز پولیس را می توان در چشم انداز علل اربعه قرار داد و آرا وی را در این خصوص استخراج نمود. آرای فلاسفه مذکور در متن پولیس و با فرض آن به عنوان قالب اندیشگی و طرح اصلاحات بویژه در ند ارسطو صورت گرفته است. در جهان اسلام، فلاسفه مسلمان مکرر از مفهوم مدینه بهره گرفته اند که این اصطلاح ارتباطی با محیط انضمامی سیاسی آنها نداردو حاصل اقتباس از کلیت فلسفه یونان است. این عدم ارتباط با عالم خارج در فارابی به اخلاف وی(من جمله ابن باجه) رسید و از عللی بود که مانع تاثیر جدی فلسفه در تمدن اسلامی شد. فارابی علاوه بر اینها از شرح الاسم و حصر عقلی نیز در بررسی مدینه ها استفاده می کند که در فلسفه سینکرتیسنی وی با عناصری از اندیشه های ارسطویی، افلاطونی و نوافلاطونی ترکیب شده است.
بعد عملی مثال خیر در فلسفه‌های افلاطونی و ارسطویی
نویسنده:
علیرضا ارشادی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
افلاطون در دوره‌ افول امپراطوری آتن چشم به جهان می‌گشاید و به واسطه تعالیمی که در فلسفه هراکلیتوس می‌بیند، می‌فهمد که تاریخ بشری به موجب پیروی از قانون سیلان دایمی رو به سوی یک تباهی دارد. او با پذیرش این اصل و برای یافتن پاسخی در باب چگونگی اعراض از این تباهی، به تعالیم سقراط روی می‌آورد. تعریف جویی سقراط به او نشان می‌دهد که تعاریف، برخلاف متعلقاتشان همواره ثابت می‌مانند. افلاطون برای مستدل کردن تعالیم سقراط نظریه مثل را بر می‎‌سازد. این نظریه درصدد بیان این حقیقت است که هستی واقعی نه در جهان محسوس بلکه در جهان معقول خانه دارد. بر این اساس حکومت‌های زمینی، حکومت‌هایی هستند که قانون تباهی در آنها جاری است. تنها حکومتی که از این تباهی می‌گریزد، حکومت فیلسوفان است. در آرمان‌شهر، فیلسوفان به موجب دانشی که از جهان مثل و در راس آنها مثال خیر دارند، می‌توانند به تربیت شهروندان پرداخته و فضایل را در جان آنها موکد کنند و کل شهر را نیک‌بخت سازند. بی‌شک این نیک‌بختی در سایه دانشی که حاکمان درباره مثال خیر دارند، حاصل می‌شود.ارسطو در مواجهه با آموزه‌های استادش در باب مثل و مثال خیر، ضمن آنکه با کل نظریه مثل مخالفت می‌کند این نظر را نیز مطرح می‌سازد که حتی اگر ما به نظریه مثل قایل شویم، این نظریه نمی‌تواند در حکمت عملی ما را یاری کند. چرا که به موجب آموزه تقسیم علوم، موضوعات حکمت عملی برخلاف حکمت نظری، ثابت نیستند و ما در این حوزه فقط می‌توانیم به قواعد عام استثناپذیر رضایت دهیم. پس مثال خیر افلاطون مفهومی پوچ است که در حوزه عمل کارآیی ندارد و ما در این حوزه فقط می‌توانیم به مطالعه قواعدی بپردازیم که به خیر زندگی بشری بیانجامد. این خیر را دانش سیاست می‌تواند برآورده سازد. سیاستمدار باید بر مبنای دانشی که از نفس بشر دارد، شهروندان خود را فضیلت‌مند سازد. این فضایل در حوزه فضایل نفسانی با انتخاب قاعده حد وسط حاصل می‌آید. در حوزه فضایل عقلانی نیز آنچه بالاترین قوه نفس بشری را بالفعل می‌کند، حکمت نظری است. چون با فعالیت نظری میتوانیم در سعادتی که خدا همیشه از آن برخوردار است، مشارکت کنیم و از شریف‌ترین لذایذ بهره‌مند شویم. در این پایان‌نامه بر آن هستیم تا نشان دهیم که به رغم اعراض ارسطو از مثال خیر در بعد عملی، او همچنان فیلسوفی خیرگرا و غایت‌گرا باقی می‌ماند.
تطبیق موضوعی «تلخیص نوامیس افلاطون» فارابی با «قوانین» افلاطون
نویسنده:
طاهره قانونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , خلاصه اثر , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
مسلماً دیدگاه ها و نظریات هر فردی تا حد زیادی تحت تأثیر محیط پیرامون وی و اوضاع و احوالی است که در آن به سر می برد. افلاطون، حکیم بزرگ یونان نیز از این قاعده مستثنی نیست. وی از زندگی شهری آن زمان یونان به این دیدگاه رسید که انسان ذاتاً حیوانی اجتماعی است و زندگی بدون همنوعان برای او قابل تصور نیست. پس از آنجایی که وی به سعادت آدمی و به زندگی حقیقتاً خوب برای انسان علاقه مند بود، کوشید جامعه ای را – حداقل در تصور – بنیان گذارد که عاری از نقص و بدون مشکل باشد، که تحقق چنین جامعه ای موضوع اثر حجیم او «قوانین» است.از آنجایی که کتاب «قوانین» نماینده بخش مهمی از فلسفه سیاسی افلاطون و کتاب حجیمی است، فارابی بنیانگذار فلسفه اسلامی تصمیم به تلخیص آن تحت عنوان «تلخیص نوامیس افلاطون» گرفته است که پژوهش حاضر عهده دار تطبیق موضوعی این دو کتاب است.این پژوهش این گونه صورت گرفته که کتاب «قوانین» به عنوان مرجع و مسند لحاظ شده و «تلخیص نوامیس» با آن تطبیق داده شده است. به این ترتیب که دو فصل از این دو کتاب که به لحاظ موضوعی با هم تطابق داشته اند را کنار هم قرار داده، با هم مطابقت داده، سپس مطالب افلاطون را تحت عناوینی طرح کرده و تحت همان عناوین و پس از مطالب افلاطون خلاصه فارابی را نقل کرده و میزان وفاداری او را به متن افلاطون بررسی کرده است.آن گونه که از این پژوهش برمی آید فارابی به کتاب های اول، دوم، سوم و چهارم «قوانین» همان گونه که در اختیار ما هستند دسترسی داشته است و مطالب آن ها را به خوبی نقل کرده و مضامین آن ها را با قدری کم و زیاد در «تلخیص نوامیس» آورده و رعایت امانت را در ارائه آن ها نموده و به متن افلاطون وفادار بوده است.اما ظاهراً کتاب های پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهم «قوانین» آن گونه که در اختیار ما هست به دست فارابی نرسیده بوده است، زیرا فارابی بخشی از مطالب آن ها را به خوبی تلخیص کرده، بخشی را اصلاً طرح نکرده و نهایتاً در خلاصه هر یک از این کتاب ها مطالبی را بیان نموده که افلاطون اصلاً به آن ها اشاره نکرده است که این مطلب با مراجعه به فصول این پژوهش قابل تشخیص است. به طور مثال کاملاً آشکار است که فارابی به کتاب هفتم «قوانین» ی که در دسترس ماست دسترسی نیافته، زیرا افلاطون در کتاب هفتم پیرامون آموزش و پرورش و تربیت کودکان صحبت می کند اما فارابی مقاله هفتم «تلخیص» را به موضوع تذکره ها و یادداشت های مرجع اختصاص داده است.همچنین سه کتاب آخر یعنی کتاب های دهم، یازدهم و دوازدهم اصلاً به دست فارابی نرسیده، زیرا کتاب «تلخیص» صرفاً 9 مقاله دارد و به علاوه هیچ یک از مطالب این سه کتاب در «تلخیص نوامیس» دیده نمی شود.
بررسی وتبیین مسأله‌ی ضعف اخلاقی
نویسنده:
حبیب‌اله نادری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه امروزه تحت عنوان ضعف اخلاقی مورد مطالعه قرار می گیرد ترجمه ای است از لغت یونانی "اکراسیا"که در مورد ضعف اراده نیز به کار می رود.وقتی ما با وجود اذعان به درست بودن عملی آن را انجام نمی دهیم ویابالعکس علی رغم اینکه می دانیم کاری نادرست است وآن را انجام می دهیم در واقع دچار ضعف اخلاقی شده ایم. این امر ظاهرا متناقض نما وناممکن می نُماید.سقراط عمل برخلاف علم خویش را ناممکن می دانست و معتقد بود چنین فردی علم حقیقی به موضوعندارد وبنابراین خلاف علم خویش عمل می کند یعنی علم ودانش او علم حقیقی نیست.در مقابل ارسطو بر خلاف سقراطکه اراده را تابع عقل می دانست می گفت اراده همیشه تابع عقل نیست وانسان می تواند برخلاف علم خویش عمل کند.هرچند درنهایت نظر ارسطو نیز به نظر سقراط نزدیک می شوداما درباب علل ضعف اخلاقی سقراط فقط جهل را دخیل دراین امر می داند این دیدگاه شناخت گرایی نامیده می شود. و ارسطو وغالب فلاسفه بعد از او عوامل انگیزشی مثل شهوات را نیز عاملی اساسی درپیدایش ضعف اخلاقی می دانند.که بیانگر دیدگاه ناشناخت گرایی می باشد.در خصوص اتحاد معرفت وفضیلت غالب وشاید بتوان گفت همه فلاسفه اسلامی نظر ارسطو را می پذیرند که میان معرفت وفضیلت شکافی وجود داردومعرفت به تنهایی نمی تواند به فضیلت منجر شود.از فلاسفه معاصر آر.ام .هیر نیز ضعف اخلاقی را امری ناممکن می داند.در فلسفه تحلیلیضعف اخلاقی نوعی اشتباه یا ضعف در مدیریت شخصی محسوب می شود که علل فردی دارد.در قران کریم علل ضعف اخلاقی به شکل جامع تری مطرح گردیده .برخی راهکارهای غلبه بر ضعف اخلاقی نمایانده شده است.
عشق و محبت الهی در اخلاق اسلامی با تاکید بر آرای ابن سینا و احمد غزالی
نویسنده:
علی دینی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«عشق و محبّت الهی در اخلاق اسلامی با تأکيد بر آرای ابن سينا و احمد غزالی» عنوان پژوهشی است که شامل مقدّمه و 13 فصل به شرح ذيل تدوين شده است:در فصل اوّل، درباره ی ماهيّت عشق و محبّت سخن به ميان آورده ايم و سپس از منظر بزرگان حکمت و فلسفه و عرفان، معنای لغوی و اصطلاحی آن را مورد بررسی قرار داده ايم.در فصل دوّم، به پيشينه و سير تاريخی موضوع «عشق و محبّت» توجه نشان داده ايمو جايگاه عشق و محبّت را در مکاتب و اديان مغرب زمين و مشرق زمين و سرزمين ايران مشخص کرده ايم.در فصل سوّم تقسيمات «عشق» را که در ترکيب های متفاوت وصفی و اضافی به کار گرفته شده است، مورد تعريف قرار داده ايم و حد اشتراک و افتراق هر يک از آنها را روشن نموده ايم. در فصل چهارم، به رهيافت های عمومی «عشق و محبّت» در حوزه ی اخلاق همّت گماشته ايم که چگونه «عشق» موجب تغيير نگرش در وجود عاشق می شود و او را به سمت مشابهت و مشاکلت با معشوق سوق می دهد. و از آنجا که مجاهدت های سالک طريق حق، بر محور عشق و محبّت الهی می چرخد، شايسته ديديم که به جايگاه «عشق و محبّت» در عرفان اسلامی نيز توجّهی داشته باشيم و لذا در فصل پنجم به تبيين «عشق» و جايگاه آن در عرفان اسلامی نظری انداخته ايم. در فصل ششم، که به نوعی مهم ترين فصل اين پژوهش محسوب می شود، واژه ی «عشق و محبّت» را در قرآن و منابع دينی مورد کنکاش و جستجو قرار داديم و در حدود 7 شاهد از کلام الله مجيد و بيش از 15 شاهد از ساير منابع اسلامی به دست آمد.در فصل هفتم، به آثار و پيامد های «عشق و محبّت الهی» نظر داشته ايم که چگونه «عشق به حضرت حق» آثار و پيامدهای مثبت و سازنده ای را در وجود عاشق توليد می کند و او را به سمت تعالی و تقرّب الی الله هدايت می نمايد. در فصل هشتم، «ويژگی های عشق و محبّت الهی» مورد بررسی قرار گرفته است که از چه جنسی است و رابطه ی آن با نيروی خِرد و عقل چيست و آيا هر کسی قابليّت دريافت اين هديه ی الهی را دارد يا نه؟ حال برای تحصيل «عشق و محبّت الهی» چه طريقی را بايد سپری کرد تا بتوان پرنده ی عشق الهی را صيد نمود؟ که به اين سؤال در فصل نهم پاسخ داده شده است. در فصل دهم، به انواع جهان بينی ها اشاره شده و ضمن تبيين جهان بينی عاشقانه، ارتباط آن با اخلاق، خصوصاً از منظر ابن سينا نيز بيان شده است.در فصل يازدهم، مراحل رشد و شکل گيری عشق در انسان توضيح داده شده است که چگونه اين روند تکاملی «عشق» از «عشق به خود» شروع می شود و تا «عشق الهی» ادامه پيدا می کند.و در فصل دوازده و سيزده نيز به طور اجمال پديده ی «عشق» را در آثار ابن سينا، و شيخ احمد غزالی مورد کنکاش قرار داده ايم که هر يک از چه منظری به اين مهم نظر داشته اند و در آخر ماحصل اين پژوهش را در نتيجه گيری اين نوشتار آورده ايم.
  • تعداد رکورد ها : 1499