جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1525
اصول و نتایج انسان‌شناسی اخلاقی از دیدگاه افلاطون
نویسنده:
مرضیه احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ما برای تمیز دادن کارهای مجاز از غیر مجاز و برای رهایی از مغلوب شدن روحانی و طبیعی خود توسط تمدن نوین نیاز به خودشناسی داریم. بررسی اندیشه فلاسفه بزرگ یکی از زمینه های مهم ترویج افکار آنان و بسترسازی مناسب به منظور بهره برداری از آرای آنان در زمان حاضر می باشد. از سویی چون افلاطونبه عنوان بزرگترین فیلسوف یونان باستان و یکی از تأثیر گذارترین آن ها در انسان شناسی و اخلاق است بر آن شدیم تا با بیان نظریات او در باب انسان شناسی، غایت مورد نظر او یعنی الهی و جاویدان شدن را که با اسلام نیز سنخیتی دارد مدنظر قرار دهیم. این پژوهش با استناد به آثار اصلی افلاطون، در هشت فصل گردآوری شده است و به چرایی آفرینش انسان، ابعاد وجودی انسان و اصل بودن نفس او به عنوان اصول انسان شناسی و به بحث تربیت و معرفت برای دستیابی او به خیر جاویدان، خداگونه شدن در سایه فضیلتمندی و نیل به سعادت و نیکبختی و تقرب به عنوان نتایج آن پرداخته است. از آن جایی که افلاطون جامعه را محمل رسیدن فرد به کمال می داند مراتب اجتماعی انسان ها و آرمانشهر افلاطون و ضرورت وجود یک فیلسوف به عنوان سکاندار این جامعه را نیز به بحث گذاشته ایم و در نهایت به این جمع بندی رسیده ایم که: انسان شناسیمبنایی برای نظریه اخلاقی است و نیل به یک زندگی خوب مستلزم شناخت انسان و کسب علوم و دانشی خاص است
کارکرهای نظریه_ی مثل در فلسفه افلاطون و شیخ اشراق
نویسنده:
فاطمه بنی اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در طول سیر تاریخ فلسفه و حکمت، طرح نظریه‌ی "مُثل" از جانب افلاطون، نخستین نغمه‌ای بود که قلمرو هستی را از محدوده‌ی عالم محسوسات به عالم ماوراء محسوسات گسترش داده و دایره‌ی دید بشر را از تنگنای ادراکات حسی به عالم لایتناهی ادراک معقولات بسط داد. از سوی دیگر توجه کامل حکمای اسلامی به اندیشه " مُثل" و دفاع از آن از سوی برخی از حکما مانند سهروردی، انگیزه‌ای شد تا این اندیشه مورد توجه و بررسی قرار گیرد. افلاطون "مُثل" را متعلَّق اصلی علم می‌دانست و چون طبق نظر وی "مُثل" حقایق عینی‌اند، برای مُثل از حیث هستی‌شناسی، جایگاهی خاص قائل است. از سوی دیگر سهروردی نظریه‌ی عقول عرضیه را که برگرفته از "مُثل" افلاطونی است، جهت تبیین صدور کثرات مادی ارائه کرده است. وی عقول عرضیه را سلسله ای از انوار مجرد می‌داند که در انتهای عقول طولیه واقع شده و در عرض هم‌اند و از نظر وی ادراک نفس از طریق شهود عقول عرضیه،صورت می‌گیرد. در این پژوهش در پی‌آنیم درباره‌ی معنا، اثبات، ویژگی‌های مُثل و بررسی جایگاه مُثل در نظام هستی شناسی و معرفت شناسی این دو حکیم به بررسی بپردازیم.
بررسی تطبیقی سعادت در حوزه عقل نظری از دیدگاه افلاطون و ملاصدرا
نویسنده:
کبری رسولیان مهلبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه اخلاقی افلاطون ریشه در اصول فلسفی وی از جمله: نظریه مُثُل، درک پذیری مُثُل، جاودانگی روح آدمی، ازلی و ابدی بودن نفس، مطلق بودن اخلاق، جنبه‏های سه‏گانه نفس و کشف زندگی خوب به وسیله عقل دارد. طبق نظر افلاطون، فضیلت شرط لازم و کافی برای سعادت است. هماهنگی و اعتدال نفس در درجه اول از اعتبار است و فضایل اخلاقی برای رسیدن به سعادت، نتیجه این اعتدال‏اند. برای کسب فضیلت‏ و وصول به سعادت، معرفت به مُثُل و نفس و اجزاء آن لازم است. افلاطون علم به مثال خیر را موجب کسب فضایل می‏داند چرا که ممکن نیست به هیچ خیر جزیی شناخت یابیم، مگر به واسطه شناخت قبلی ایده خیر یا خوبی، آن هم به گونه کلی آن، شناخت مثال خیر منطقاً ما را کمک می‏کند تا بدون خطا درباره خوبی هر چیزی قضاوت کنیم. ملّاصدرا که سعادت را وجود و درک وجود می‏داند، بنیادی‌ترین ویژگی انسان را در عقلانیت او، به خصوص عقل نظری می‌داند که خاستگاه حکمت و فرزانگی است و انسان را به جایی می‌رساند که عالمی عقلی، مشابه عالم عینی گردد. عقل نظری شامل عقل هیولانی، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل بالمستفاد است. وصول انسان به مرتبه‏ی عقل بالمستفاد با هر چه بیشتر عقلانی شدن وجود انسان، همان غایت مطلوب آفرینش انسان و نهایت حرکت جوهری وجود اوست.
جایگاه حکمت در مدینه فاضله از منظر افلاطون و فارابی
نویسنده:
محمدصادق تقی زاده طبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان به عنوان موجودی که دارای سرشتی اجتماعی بوده و ذاتاً به دنبال سعادت و کمال است نیازمند بستری مطلوب برای نیل به أهداف عالیه خود می باشد.جامع? در پرتو حکمت بهترین زمینه برای ظهور و بروز استعدادهای بالقوه در انسان است تا بتواند با به فعلیت رساندن آن قوا به کمالات والای انسانی دست یابد. افلاطون به عنوان نخستین فیلسوف با طرحی نوین در قالب آرمان شهر و جامع? فاضله در این عرصه گام نهاد. پس از او نیز فارابی به عنوان موسس فلسفه اسلامی با بهره گیری از منابع وحی و تعالیم دین مبین اسلام در جهت إعتلای مقامات انسانی، ایده مدینه فاضله را مطرح کرد. هر دو فیلسوف با بیان اینکه تنها از راه جامعه حکمت‌محور می‌توان به سعادت حقیقی دست یافت، شرط اساسی و بنیادین تشکیل چنین إجتماعی را حاکم حکیم و زمامدار فیلسوف می‌دانند.در حقیقت آن چه در منظوم? فکری این دو پیشگام در طرح مدین? فاضله ضرورت پیدا می‌کند، زیستن در پرتو حکمت و حکومت حکیم است که موجبات سیر صعودی و در نهایت وصول به قله کمال را فراهم می آورد. از این رو نوشتار حاضر به تبیین و توضیح جایگاه حقیقی حکمت در مدین? فاضله افلاطون و فارابی پرداخته است.
نقش عشق در تکامل انسان از دیدگاه سعدی در غزلیات و مقایسه آن با دیدگاه افلاطون
نویسنده:
اختر آقاجونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عشق ودیعه ای الهی است که در وجود انسان نهاده شده و با ذات فطرت وی عجین شده و انسان پیوسته به دنبال معبود و معشوق حقیقی بوده است. از همین رو مولانا می گوید: ناف ما بر مهر او ببریده اند عشق راه رسیدن انسان برای رسیدن به سعادت و کمال را میسر می سازد و در حقیقت خداوند آدمی را خلق کرده تا عاشق باشد و تفاوت انسان با فرشته در این است که فرشته از درک عشق عاجز است و عشق خاص انسان است و از روز ازل در وجود او نهاده شده است.عشق و خواستگاه آن، از مباحث بسیار جالبی است که در تمام مکتب های عرفانی و مشرب های ذوقی از آن صحبت شده است. «عشق»، «محبت» و«هوی » کلماتی هستند که ما در زبان عربی و فارسی برای بیان اشتیاق شدید به کار می‌بریم. کلمه‌ی «عشق» در ادبیات عربی و فارسی دارای اهمیت بسیاری است. «اروس» نزد یونانیان باستان خدای عشق بوده، اما نزد افلاطون «اروس» تجسم عشق به فرزانگی است. افلاطون از مهم ترین فیلسوفانی است که درباره‌ی عشق سخن می گوید. دیدگاه وی در باب عشق که به عشق افلاطونی معروف شده است از قوی ترین و ماندگارترین نگرش های عرفانی، فلسفی در باب عشق است. به نظر افلاطون «اروس» در روح انسان نفوذ کرده حسرت کمال را در او ایجاد می‌کند. وی در« مهمانی» صعود پله پله از امور جسمانی به روحانی را بیان می‌کند. عشق واسطه ای است که در این صعود عاشق را از مراحل پست به مراحل والا هدایت و تربیت می‌کند. غایت این راه وصول به زیبایی فی نفسه است . افلاطون در «فایدروس» عشق را از اقسام چهارگانه جنون الهی برمی‌شمارد و معتقد است تنها جنون عشق است که ما را به موطن ملکوتی و آسمانی‌مان باز‌می‌گرداند.هر که هوایی نپخت یا به فراقی نسوخت آخر عمر از جهان چون برود خام رفت(سعدی،1377: 128)سعدی نیز مانند افلاطون از این جهان خاکی با همه‌ی کمبودها و نارسایی‌ها و زشتی و زیبایی‌های ناپایدار آن آغاز می‌کند تا به ملکوت ایده‌ها یا مُثل آسمانی جاوید برسد. عشق او از مخلوق آغاز می‌شود، اما سرانجام به خالق می‌رسد. در نظر سعدی عشق شرف آدمی است. عشق او بازیچه‌ی هوا و هوس نیست. امری بسیار جدی است. عشق پاک و عشق تمامی است که برای مطلوب از وجود می‌گذرد و خود را برای او می‌خواهد نه او را برای خود. افلاطون نیز عشق جسمانی را تقبیح می‌کند و معتقد است که عاشق پست، بدن را بیش از روح دوست دارد. در نظر وی همانند سعدی، عشق که جانمایه‌ی شعر است اگر وسیله‌ای برای تربیت و اخلاق تلقی نشود متضمن کمالی نخواهد بود. شیخ عشق را نه یک تجلی غریزه در دوران جوانی بلکه یک مسیرکمال و تکامل در تمام مدارج زندگانی تلقی می‌کند. شیخ شیرین سخن، نظر در رخ خوبان را حلال شمرده بر آن است که :نه حرام است در رخ تــو نظر
مدینه فاضله افلاطون و فارابی
نویسنده:
محمدجواد احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مدینه فاضله، یعنی جامعه ای که از هر جهت برتر و متفاوت از جوامع دیگر و دارای امتیازات و برجستگی های استثنایی که تمام خواسته و آرزوهای انسان در آن، تبلور یافته است. افلاطون چنین جامعه ای را در چهره 1) طبقاتی بودن آن؛ 2) اشتراکی بودن زنان و اموال در میان جنگجویان؛ 3) زعامت و رهبری فلاسفه، جستجو می کند. در این نظام قدرت سیاسی به یک قشر خاص اختصاص دارد و انتقال و جابجایی آن به طبقات دیگر جایز نیست. بنیاد اساسی این بینش را باورهای جهان شناسانه و انسان شناسانه افلاطون تشکیل می دهد که معتقد است، انسان های هر طبقه به لحاظ سرشتی و ماهیت متفاوت از یکدیگر و برای وظایف خاص آفریده شده اند، و به وجود ذاتی قادر نیستند وظایف طبقات دیگر را انجام دهند. برجسته ترین ویژگی های مدینه فاضله، از نظر فارابی، حاکمیت فیلسوف در پرتو اجرای احکام اخلاقی برخاسته از آموزه های دینی، به شمار می رود. در این تفسیر جامعه دقیقا حکم بدن سالم را دارد که رهبری به منزله قلب آن به شمار می رود. همان گونه که بدن وقتی به مرضی مبتلا گردد، نیاز به طبیب خواهد داشت. طبیب جامعه، همان حاکم است که در صورت واجد بودن شرایط به خوبی از عهده این کار برخواهد آمد. از این رو، می توان گفت فارابی، برای حاکمیت، نقش تربیتی قوی قائل است. آموزه های سیاسی فارابی نیز از بطن دیدگاه هستی شناسانه، انسان شناسانه غایت شناسانه وی سر بر می آورد. به طور کلی، مدینه فاضله افلاطون و فارابی، در نظام سلسه مراتبی، در ضرورت اخلاق و عدالت و سعادت با هم مشابهت دارد، ولی موارد تفاوت این دو دیدگاه، کم نیست؛ از جمله افلاطون قایل به اشتراکی بودن زنان و اموال برای سربازان است، در حالی که نظام سیاسی فارابی چنین چیزی را تجویز نمی کند. طبقاتی بودن جامعه بودن جامعه نیز از موارد اختلافی دو دیدگاه است.
کتاب: فكرة الألوهية عند أفلاطون
نویسنده:
د. مصطفى النشار
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
دار قباء الحديثة,
کلیدواژه‌های اصلی :
نقد و ارزیابی عدالت افلاطونی از منظر اندیشه علوی
نویسنده:
اخوان کاظمی بهرام
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
چکیده :
تبیین مفهوم کانونی عدالت در فلسفه سیاسی غرب، وامدار اندیشمندان بزرگی چون افلاطون است، همچنان که مبنای نظریه پردازی افلاطون و طرح مدینه فاضله وی، موضوع عدالت و طراحی جامعه عدالت محور و آرمانی است تا عالم مثالی در زمین محقق شود. از آنجا که نظریه عدالت افلاطونی دارای ایرادهای فراوانی است، این نوشتار با تاکید بر سترگی اندیشه های امام علی (ع) و سرآمدی آن بر کلیه مکاتب و آرا بشری، بر آن است که مفهوم عدالت را در اندیشه علوی، با محتوا و اهدافی متعالی، کامل تر و عملی تر و به نحوی گسترده تر در قیاس با اندیشه افلاطون، مطرح کند، چرا که اندیشه عدالت علوی از ضعف ها و نقایص متعدد نظریه عدالت افلاطونی کاملا مبراست و دارای ریشه و مبنای الهی و ایمانی است و با مفهومی عینی، ملموس، مصداق پذیر و شریعت مدار و ابزاری در جهت نیل به سعادت و رستگاری الهی از طریق کسب ملکات فاضله و انجام ارادی افعال خیر می باشد. عدالت علوی فاقد وجه متصلب و تک گفتاری بوده و خصلتی آرمان گرایانه و ظلم ستیز دارد و مبنای تعیین عدالت و استحقاق، نزد آن، شریعت الهی است و بر خلاف صبغه فردی و جبرگرای عدالت افلاطونی، دارای وجه غالب عدالت اجتماعی است و بر مبنای آن، امکان ارتقاء در سلسله مراتب اجتماعی بر اساس شایسته سالاری و میزان انجام تکالیف برای همگان وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 139 تا 159
بررسی تطبیقی جایگاه فیلسوف شاه در مدینه فاضله افلاطون و رئیس اول در اندیشه سیاسی فارابی
نویسنده:
احسان قزاقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این پژوهش با هدف مقایسه نقش و جایگاه فیلسوف شاه در مدینه فاضله افلاطون و رئیس اول در اندیشه سیاسی فارابی انجام شد. در این رساله نظریات دوفیلسوف بزرگ که یکی غربی و دیگر مسلمان است مطالعه و مقایسه شد.افلاطون حاکم مورد نظر خود را که نور اشراق در دل او تابیده است و از درون روشن شده است و به واسطه آن فاضل ترین فرد برای تصدّی امر حکومت ودر نتیجه تربیت اجتماعی است، فیلسوف شاه میداند که از هرگونه علایق مادی بری است.هدف حکومت از نظر افلاطون دلیل دیگر صلاحیت فیلسوف شاهبرای راهبری جامعه است و باید گفت که در جامعهی آرمانی افلاطون عدالت حاکم خواهد شد و باید هر کس در جایگاه خودش قرار گیرد. ونهایتاً افلاطوناز مدافعان استوار قانون گرایی به شمار میرود و از این رهیاد به جامعه مدنی نزدیک میشود. او میگوید قانون باید اقتدار مطلق داشته باشد.اما آرمان شهر فارابی آشکارا دینی است و میتوان آرمان شهر او را آمیزهای از شریعت و اندیشه افلاطون قلمداد کرد. در مدینه فاضله فارابی رئیسی وجوددارد که در تحت نظر او مراتب دیگری است که هریک به مرتبه مادون خود ریاست دارد. او میخواهد رئیس اول مدینه را با مدبر عالم قیاس کند تا بتواندملکات و خیرات ارادی را در مدینه ایجاد کند. از نظر فارابی رئیس اول دارای فضایل نظری فکری اخلاقی و عملی است و تنها اوست که میتواند با چنینخصوصیاتی مدینه را به سعادت برساند چون او محل الهام الهی و گیرنده وحی از جانب خداست.در مدینه فاضله » رئیس اول « و » فیلسوف شاه « . بنابر این نظر این دو فیلسوف از این حیث اهمیت دارد که هر دو بر سالم بودن رئیس یا حاکم تاکید دارندافلاطون و فارابی به دلیل تحصیل حکمت و معرفت در رأس نظام سیاسی قرار دارد، هر چند که منشأ مشروعیت آنان از نظر دو فیلسوف متفاوت است .واژگان کلیدی : فیلسوف شاه، رئیس اول، افلاطون، فارابی
  • تعداد رکورد ها : 1525