جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
رابطه بین انسان و خدا از نگاه مارتین بوبر
نویسنده:
الهام غزازانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین بوبر فیلسوف بزرگ آلمانی معاصر بسبب نظریه خاص او در باب رابطه آدمی با دیگری، نامبردار و مورد توجه اندیشمندان است. از نظر بوبر هر زندگی واقعی مواجهه است، مواجهه ای میان انسان و دیگری. در این مواجهه، فرد با حفظ وجود مستقل خویش، مبادرت به ایجاد رابطه با دیگری می کند اما اینگونه نیست که در دیگری مستحیل شود. بوبر قائل به دو نوع رابطه اساسی است که انسان می تواند با جهان پیرامون خود داشته باشد، یکی رابطه «من-تو» است که رابطه ای دوسویه و بی قید و شرط است و دیگری رابطه «من-آن» است که متضمن صورتی از بهره مندی و تسلط است. البته از نظر مارتین بوبر، اختلاف این دو حوزه مربوط به ماهیت ابژه-هایی که انسان با آنها رابطه برقرار می سازد نمی شود، بنابراین چنین نیست که هرگونه رابطه میان اشخاص «من- تو» و هرگونه رابطه با حیوانات و اشیاء «من-آن» قلمداد شود، بلکه اختلاف میان آن دو، به نفس رابطه مربوط است. رابطه «من- تو» می تواند بین انسان با هر چیز دیگری رخ دهد مانند انسان، حیوان، گیاه و یا با یک شیء یا اثری هنری، و با فراتر رفتن از آنها، رابطه میان انسان با خداوند برقرار می شود. بنابراین رویکرد انسان به جهان، از این حیث که کدام یک از این دو رابطه را در نظر داشته باشد، متفاوت است. بوبر رابطه من-تو را ارجح از رابطه من-آن می داند اگرچه در عالم خاکی گریزی از رابطه من-آن نیست، اما ماندن در این رابطه (من-آن) به دور شدن از خود منتهی می گردد. به نظر فیلسوف والاترین مرتبه رابطه، برقراری ارتباط میان انسان و خداوند است که از طریق رابطه من-تو می توان به «تو»ی ابدی (خدا) نائل شد. بحث از این موضوع در زبان فارسی کاملا بدیع است و پیش از این به شکل جدی بدان نپرداخته اند. بنابراین مارتین بوبر والاترین نوع رابطه را رابطه با «تو»ی ابدی، که همان خداوند است می داند؛ رابطه ای که هرگز به «من-آن» بدل نمی شود. تلقی بوبر در باب رابطه، منجر به الگویی شده که بسیاری از اندیشمندان از آن تاثیر پذیرفته اند، هرچند مدل من - توی مارتین بوبر قابل استفاده در تفکرات شرقی است، اما شایان ذکر است که در سنت شرقی-اسلامی الگویی با چنین مضمونی یافت می شود، هرچند از حیث زمانی قرن ها پیش تر از مارتین بوبر مطرح گشته است، اما چه بسا کامل تر و کاربردی تر باشد (به ویژه جهت استفاده متفکران و اندیشمندان اسلامی). برای مثال می توان نمونه جامعی از بحث رابطه میان انسان و خدا را در آثار مولانا جلاالدین بلخی یافت. در این الگو، که نام آن را می توان «من-من» نهاد، مراتب متفاوتی از رابطه را جهت برقراری رابطه با خداوند ذکر نموده است، هرچند الگوی «من-تو»ی بوبر ارزشمند و کاربردی است، اما به نظر می رسد در مقام قیاس الگوی مولانا موثرتر واقع گردد.
صفحات :
از صفحه 31 تا 49
فلسفة الدين عند مارتن بوبر
نویسنده:
على حسين قاسم؛ نصار محمد عبد الله
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کندوکاوی در گستره احسان در عهد عتیق
نویسنده:
حسین حیدری، خدیجه کاردوست فینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
خشیت از خداوند یا عالم غیب و شفقت نسبت به خلق دو عنصر مشترک همه ادیان بزرگ است که هردوی آنها به رها شدن از خودخواهی و خودشیفتگی آدمیان می انجامد. عهد عتیق مجموعه ای است که تحولات اندیشه دینی قوم یهود و برخی از تمدن های حاکم و مجاور آنان را در طول حدود 1500 سال پیش از میلاد مسیح نشان می دهد. این مقاله در جستجوی تبیین و تحلیل آموزه فقهی و اخلاقی احسان (نیک اندیشی و نیکوکاری) در 39 بخش عهد عتیق است و مصادیق آن را - از قبیل احسان به والدین، احسان به سالمندان و بیوه زنان، کارگران، بردگان و ... - بررسی و گزارش می کند. همچنین می کوشد به احکام و مقررات فقهی مربوط به آن - از قبیل پرداخت عشریه، رها کردن محصولات و اراضی در سال هفتم برای نیازمندان، بخشیدن همه قرض ها در سال هفتم و ... - نیز بپردازد. افزون بر این، در این مقاله می بنیم که آموزه برگزیدگی قوم و سرزمین یهود در کتاب مقدس به نژادپرستی و تبعیض نژادی نسبت به بیگانگان منتهی نمی گردد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 122
بررسی و نقد مفهوم وحی گزاره ای و غیرگزاره ای در الهیات مسیحی
نویسنده:
وحیده فخار نوغانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پدیدۀ وحی و تبیین آن یکی از مهم ترین موضوعات در حوزۀ ادیان الهی محسوب می شود. ماهیت رازگونه و فراطبیعی این پدیده سبب شده است تا رویکردهای گوناگونی در این خصوص از سوی اندیشمندان دینی مطرح شود. در الهیات مسیحی دو رویکرد کلی گزاره ای و غیرگزاره ای در تبیین وحی وجود دارد. بر اساس رویکرد اول وحی عبارت از مجموعه آگاهی هایی است که در قالب عبارات و گزاره ها آشکار می شود، در حالی که بر اساس رویکرد دوم پدیدۀ وحی نه از سنخ گزاره بلکه به معنای مکاشفه است. در این مقاله ضمن بررسی، تحلیل و نقد هر یک از دو رویکرد، تلاش شده است تا مهم ترین نقص ها و کاستی های موجود در هر یک از دیدگاه ها مطرح شود. فروکاهش وحی به ساحت گزاره ای صرف در رویکرد گزاره ای، عدم توجه به مبانی انسان شناسی و هستی شناسی و فروکاهش وحی به سطح نازلی از تجربیات بشری در رویکرد غیرگزاره ای و نیز غفلت از مبانی زبان شناسی در حوزۀ زبان دین، برخی از مهم ترین نقص های الهیات مسیحی در تبیین پدیدۀ وحی هستند.
صفحات :
از صفحه 113 تا 138
مارتین بوبر (1878 - 1965م.)
نوع منبع :
مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین بوبر (به عبری: מרטין בובר) (زاده ۱۸۷۸– درگذشته ۱۹۶۵) فیلسوف و استاد دانشگاه یهودی تبار اتریشی بود. در ۸ فوریه ۱۸۷۸ (میلادی) در وین و در خانواده‌ای یهودی متولد شد. وی به همراه آلبرت انیشتین، زیگموند فروید و حاییم وایزمن از مؤسسان و اعضای اولین هیئت علمی دانشگاه عبری اورشلیم بود. آثار او بیشتر در زمینه فلسفه دین است، گرچه او در محدوده وسیعی به نگارش و آموزش می‌پرداخت. از آثار وی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 1- یاجوج و ماجوج. 2- من و تو. 3- یک کشور، دو ملت. 4- نامه‌های برگزیده مارتین بوبر. 5- بحث‌هایی در باب یهودیت. 6- طریق انسان. 7- اتوپیا و سوسیالیسم. 8- کسوف خداوند. او سال‌ها در اتریش و آلمان به تدریس پرداخت. پس از روی کار آمدن حزب نازی در آلمان، او به اورشلیم(بخش اشغالی بیت المقدس) در فلسطین رفت. بوبر از زمان پیدایش نهضت صهیونیسم و مهاجرت‌های دسته جمعی به فلسطین، پیوسته به یهودیان اخطار می‌داد تا با اعراب فلسطین روابط برادرانه و صلح‌آمیز برقرار کنند و با همین کار دشمنی محافل صهیونیستی را نسبت به خود برانگیخت. او برای حل مسئله فلسطین به راه حل دو ملتی به‌جای راه حل دو کشوری معتقد بود. دوره‌های فکری بوبر را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد. دوره اول وی دارای تفکری عرفانی است. (در سال هاي اوليه تحت تاثير آثار كانت و همچنين عرفان ديني بود.) در دوره دوم شدیداً تحت تأثیر مکتب اگزیستانسیالیست قرار می‌گیرد و در دوره سوم بینش خود در باب فلسفه هم‎سخنی(دیالوگ) را مطرح می‌کند. فلسفه دیالوگ از مبانی فلسفه و الهیات جدید است. هامان را بنیان‌گذار این نوع تفکر دانسته‌اند. هامان دوست یاکوبی بوده‌است. اساس فلسفه‌هامان سخن گفتن خداوند قرار داده شده‌است. بوبر در ۱۳ ژوئن سال ۱۹۶۵ فوت کرد.
بررسی و مقایسه مراحل سه گانه تحول فکری مارتین بوبر
نویسنده:
محسن ایمانی، محمود شرفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
هدف اصلی نگارش این مقاله، بررسی و مقایسه مراحل سه گانه «عرفانی»، «فلسفه تحقق بخشی» و «فلسفه گفت و گویی» در اندیشه بوبر است. پس از تحلیل مراحل یاد شده و تبیین وجوه اختلاف آن ها، در نهایت، یافته ها حاکی از آن است که در مرحله «عرفانی»، رابطه «من و تو» در تفکر بوبر ظاهر می گردد، اما این رابطه، غیر از آن رابطه ای است که بعدا در کتاب من و تو مطرح شده است؛ زیرا آن رابطه، رابطه ای است که در آن، طرفین با یکدیگر وحدت پیدا نمی کنند، بلکه پس از برقراری رابطه هم مستقل باقی می مانند؛ اما در مرحله دوم، رابطه «من و تو» مربوط به مرحله «تحقق بخشی» از رابطه «من و تو» مربوط به مرحله «عرفانی» متفاوت است و از جهتی نیز با رابطه «من و تو» مربوط به مرحله «فلسفه گفت و گویی» تفاوت دارد. رابطه مربوط به مرحله «من و تو» تحقق بخشی مانند رابطه مربوط به مرحله «من و تو» عرفانی در قلمروی ذهنیت یعنی در درون فرد رخ می دهد و نه بین انسان و دیگری؛ اما رابطه «من و تو» مبتنی بر گفت و گو در بین موجودی با موجود دیگر رخ می دهد. پس رابطه واقعی و حقیقی از نظر بوبر، رابطه «من و تو» مربوط به مرحله «فلسفه گفت و گویی» است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 56
بررسی تطبیقی دیدگاه های امام محمد غزالی و نل نادینگز درباره تربیت اخلاقی
نویسنده:
صمد موحد، خسرو باقری، احمد سلحشوری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
این مقاله به بررسی مبانی فلسفی، روان شناختی و روش شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه نادینگز و غزالی می پردازد. مبانی فلسفی تربیت اخلاقی در دیدگاه نادینگز، عاطفه گرایی، هستی گرایی، پدیدار شناسی و فمنیسم است. مبانی فلسفی دیدگاه غزالی در تربیت اخلاقی، متاثر از قرآن، فلاسفه اسلامی و یونانی می باشد. مبانی روان شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه نادینگز با توجه به سه عامل غم خواری طبیعی، خود اخلاقی و ارتباط متقابل بیان می شود. مبانی روان شناختی تربیت اخلاقی در دیدگاه غزالی با توجه به سه رویکرد فلسفی، دینی و عرفانی توضیح داده می شود. در زمینه روش های تربیت اخلاقی، در روش های هنجاری، هر دو غایت گرا هستند. اما در زمینه فرا اخلاق، غزالی واقع گرایی مابعدالطبیعی است و نادینگز واقع گرایی طبیعی. روش های تربیت اخلاقی در دیدگاه نادینگز الگودهی، گفت و گو، عمل و تایید است. غزالی با توجه به انواع "خود" در تربیت اخلاقی، یعنی "خود حیوانی" یا "مهلکات" و "خود ملکوتی" یا "منجیات" روش های خاصی را ذکر کرده است.
صفحات :
از صفحه 39 تا 60
تبیین دیدگاه مارتین بوبر و نقد دلالت‌های آن در تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه سهروردی
نویسنده:
محمود شرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به تبیین دیدگاه مارتین بوبر و نقد دلالت های آن در تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه سهروردی پرداخته ایم. ابتدا روند تحول فکری بوبر به سه دوره عرفانی، فلسفه تحقق بخشی و فلسفه گفتگویی تقسیم شده است. با بررسی و مقایسه مراحل سه گانه "عرفانی"، "فلسفه تحقق بخشی" و" فلسفه گفتگویی" در اندیشه بوبر به نظر می رسد که در مرحله" عرفانی" رابطه" من و تو" در تفکر بوبر ظاهرمی گردد. اما این رابطه غیر از آن رابطه ای است که بعداً در کتاب " من و تو" مطرح شده است و آن رابطه ای است که در آن طرفین با یکدیگر "وحدت" پیدا نمی کنند، بلکه پس از رابطه هم مستقل باقی می مانند. اما در مرحله دومیعنی رابطه "من و تو"ی مربوط به مرحله "تحقق بخشی" از رابطه " من و تو" ی مربوط به مرحله "عرفانی" متفاوت است زیرا رابطه "تحقق بخشی" نه در لحظه مجزای جذبه عرفانی و جدای از اشیاء، بلکه در"کلیت زندگی" تحقق پیدا می کند و از جهتی نیز با رابطه " من و تو"ی مربوط به مرحله "فلسفه گفتگویی" که در کتاب "من و تو" بیان می شود نیز متفاوت است. زیرا رابطه" من و تو"ی مربوط به مرحله "تحقق بخشی" مانند رابطه" من و تو"ی مربوط به مرحله" عرفانی" در قلمرو "ذهنیت" ، یعنی در"درون فرد" رخمی دهد و نه" بین انسان و دیگری" اما رابطه "من و تو"ی مبتنی برگفتگو در" بین" موجودی با موجود دیگر رخ می دهد.در نهایت این که با توجه به مبانی فلسفی ( وجود شناسی، انسان شناسی، خداشناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی) در اندیشه بوبر، پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی به عنوان هدف غایی، فراهم سازی فرصت برای انتخابی آزاد و اخلاقی ، خودآگاهی و شناخت هویت فردی، رشد و تکامل احساس مسئولیت اخلاقی، برقراری رابطه مطلوب و عبور از پوچ انگاری، به عنوان هدف واسطه ای تربیت اخلاقی از منظر بوبر اشاره شده است، مطابق با اندیشه بوبر، پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی، با تحقق اصل آزادی در اندیشه و عمل، با روش تربیتی زمینه سازی برای فعالیت های خود انگیخته، اصل تحقق خود با روش تربیتی تدریس مبتنی برگفتگوی اصیل، اصل مسئولیت پذیری باروش تربیتی مواجهه مداوم با خود، اصل تعامل موثر اجتماعی با روش تربیتی خود ارزیابی مبتنیبر تعامل، اصل تأثیر متقابل با روش تربیتی تأیید رفتار مطلوب، اصل بهبود موقعیت با روش تربیتی تمهیدی و روش تربیتی الهام گیری از شخصیت های برجسته امکان پذیر است. با توجه به مبانی فلسفی در اندیشه سهروردی و تأکید او بر نفس انسانبه عنوان جوهری ملکوتی و معرفت حضوری به عنوان معرفت حقیقی می توان قرب به حق را تحت عنوان هدف غایی تربیت اخلاقی و خودشناسی را به عنوان هدف واسطه ای از نظر سهروردی در نظر گرفت، مطابق با آثار سهروردی رسیدن به قرب الهی با تحقق اصل تفکر با روش تربیتی درون نگری ،اصل تهذیب نفس (تلطیف سر) با روش تربیتی ریاضت و دوری ار تعلقات دنیوی، اصل مداومت و محافظت بر عمل با روش تربیتی محاسبه نفس، اصل اعتدال با روش تربیتی ضد امکان پذیر است. با توجه به مبانی فلسفی و تربیت اخلاقی سهروردی، می توان گفت: پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی با ویژگی های اخلاقی نظیر آزاد منشی، احساس مسئولیت نسبت به انسان های دیگر و برقراری ارتباط همراه با تواضع از نقاط قوت تربیت اخلاقی بوبر می باشد. همچنین تأکید او بر آزادی انتخاب انسان در موقعیت های گوناگون، توجه به علایق و آزادی فردی و موقعیت های اخلاقی منعطف، تأکید بر انتخاب های اصیل و آگاهانه از دیگر نقاط قوت تربیت اخلاقی اوست. بدیهی است سهروردی، منبع تمام ارزشهای اخلاقی را خداوند متعال می داند. لذا با این حال دیدگاه بوبر در باب تربیت اخلاقی همان دیدگاه نسبیت گرایی اخلاقی است،. لذا مسئله نسبیت در اخلاق از دیدگاه سهروردی مردود است و در واقع طرح مسئله نسبیت در مباحث اخلاقی از منظر سهروردی مساوی با نفی اخلاق است، بنابراین عدم توجه به ارزشهای سنتی، تاکید صرف بر انتخاب شخصی در موقعیت های گوناگون، عدم ارائه معیارهای مطلق در تربیت اخلاقی، عدم ارائه الگوهای اخلاقیدر دستیابی انسان به کمال اخلاقی از نقاط ضعف تربیت اخلاقی مورد نظر بوبر می باشد.