جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 98
بررسی تطبیقی تربیت انسان مطلوب از دیدگاه سه اندیشمند مسلمان (استاد مطهری، اقبال لاهوری و دکتر شریعتی)
نویسنده:
الهام موحدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضربه منظوربررسی تربیت انسان مطلوب ازدیدگاه سه اندیشمند مسلمان،استاد مطهری ، دکترعلی شریعتی وعلامه اقبال لاهوری ،به روش مقایسه ای صورت گرفته است.اطلاعات لازم برای انجام پژوهش به صورت اسنادی-کتابخانه ای ازمنابع پژوهشی،کتاخانه ای،اینترنتی،جمع آوری شده وباروش بردی تجزیه وتحلیل لازم انجام شده است.ازمجموعه آثار سه اندیشمند مورد بحث آثار آنان دررابطه با انسان وتربیت به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. براساس نتایج حاصل از این تحقیق هشت ویژگی مشترک، ایمان وعمل صالح، حکمت، ،خود سازی ،خودآگاهی ،اجتماعی بودن،آزادی ،خلاقیت وجسارت،هماهنگی در رشد استعداد ها، وشش اصل تربیتی متشابه ،اصل تعقل، اصل اعتدال ،اصل آزادی،اصل حفظ عزت وکرامت نفس، ،اصل فعالیت، اصل مطابقت تربیت با استعدادهای فطری انسان،اصل پیوند عبادت وتربیت ،باتوجه به دیدگاه های تربیتی وانسان شناسانه یسه اندیشمند حاصل شده است.همچنین دوویژگی اخلاص عمل وقدرت روحی نیز ازدیدگا های مشترک مطهری وشریعتی استخراج شده است. درنتیجه مشابهت میان دیدگاه اندیشمندان درپژوهش حاضر بسیاربارزترازتفاوت نظردرایشان است.همچنین براساس نتایج حاصل ازپژوهش ویژگیها ی متفاوتی ازجمله قدرت روحی، صاحب دردبودن،خود شکوفایی وکرامت نفس که ازدیدگاه استاد مطهری ،انتخاب کنندگی واراده ی مستقل ازدیدگاه دکتر شریعتی و عشق وشور، اهل دل ونظربودن ،کوشا وفعال بودن،دگرگونی وتغییرازدیدگاه علامه اقبال استخراج شده است.ازدیدگاه سه اندیشمند اصول تربیتی متفاوتی نیز استخراج شده که عبارتند از:اصل اعتدال،اصل زهد،اصل تدرج وتمکن، اصل روابط اجزاباکل ،اصول شناخت متربی و تقدم اصلاح انسان بر خدمت براساس دیدگاه دکترشریعتی وپنج اصل تربیت براساس ارزش وفرهنگ جامعه،اصل توام بودن علم وعمل،اصل صورت پذیری آرزوهاواهداف جدید،اصل توجه به رابطه مسائل مادی ومعنوی،اصل زنده بودن وزنده ماندن براساس دیدگاه علامه اقبال لاهوری.
بررسی تطبیقی نسبت عقل و دین از دیدگاه استاد مطهری و علامه اقبال لاهوری
نویسنده:
جواد حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق در چهار فصل تنظیم شده است. فصل اول، آن به عنوان کلیات مطرح شده است در این فصل توضیح و شرح کوتاه برای اصل مساله تحقیق اهمیت و ضرورت آن داده شده است. و همین طور به ضرورت و موانع مسئله و سابقه و کلید واژه های آن اشاره شده است. و در تفاوت عقل و عقلانیت و دین و عقلانیت و دین و عرفی شدن نیز مطالب بیان شده است. فصل دوم: به عنوان چیستی عقل مطرح شده است در این فصل به تعریف و خصوصیات عقل پرداخته و آن را رویکردهای مختلف مورد ارزیابی قرار داده است همچنین به بیان اقسام آن نیز اشاره نموده است. فصل سوم: تحت عنوان چیستی دین مطرح شده است در این بخش دین به عنوان یک جنبه اصلی قضیه مورد بحث واقع شده است و از دیدگاه دین گریزی اشاره نموده است و همین طور به نسبت و رابطه آن با جهان بینی و ایدئولوژی و وحی و ایمان و علم اشاره کرده است. فصل چهارم: که تحت عنوان نسبت عقل و دین مطرح شده است به موضوعات مراتب و لایه های عقل ارزش و اهمیت عقل از نظر دین، احتیاج و نیاز عقل به دین پرداخته است.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه اقبال لاهوری و استاد مرتضی مطهری درباره احیاء تفکر دینی
نویسنده:
بشیر احمد بت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیرباز دغدغه ی احیا فکر دینی جزو دغدغه ها و طرح های اساسی دینداران دین شناس، دلسوزان و تشنگان معرفت ناب و تفکر اصیل اسلامی بوده است. اقبال لاهوری و استاد مرتضی مطهری نیز نمونه های برجسته ای از حلقه متقکران احیاگران و شیفتگان واقعی فکر ناب اسلامی در جهان معاصر به حساب می آیند. آنها درصدد پیرایش و تصفیه تفکر ناب اسلامی از آسیب‌ها، بدعت‌ها، کج فهمی‌ها و نیز در پی توانمند ساختن دین و تعلیمات دینی در تلاطم آراء و تضارب افکار وکاتب گوناگون جهان معاصر می باشند. هردو در صدد پاخگویی به متقضایت زمان و نیازهای اساسی بشر براساس تعالیم نورانی اسلام، و به عبارت دیگر، به دنبال انطباق اصول ثابت تعالیم اسلامی با شرایط متغیر هستند. آنها خواستار احیاء درک و بازخوانی واقعی اسلامو تفکر اسلامی برای احیای جامعه اسامی و مسلمین می باشند. هر دو معتقدند انسان معاصر نیاز به تمدن انسانسازی دارد که جز به تعلیمات اسلامی با چیزی دیگر پیوند نمی خورد. اقبال لاهوری دامنه احیاگری را محدود به تصفیه و خلوص تفکر اسلامی نمی کند. وی از سویی به پیشرفت های علمی جدید بشری که آن را میراث تاراج شده و از دست رفته مسلمانان و حکمت گم شده آنان می داند دلبسته است و از طرف دیگر از جامعه شکست خورده و عقب مانده اسلامی رنج می برد. لذا درصدد بازسازی تفکر دینی برآمده برای بازسازی و احیاء آن مدل تجربه دینی را ارائه می دهد. چون معتقد است در پرتو علم جدید و تجربه دینی بازسازی فکر دینی امکان پذیر است. وی می کوشد تا جایگاه دین و تعلیمات دینی را در جهان معاصر تعیین و تبیین کند. اقبال تجربه دینی اجتهاد عقلانیت دینی روش استقرائی و بسیاری از مفاهیم اعتقادی اخلاقی و اجتماعی را در عرصه احیاگری بازسازی می نماید. قلمرو احیاگری استاد مطهری نیز تنها در تحریف شناسی آسیب شناسی عرصه های مختلف مفاهیم دینی و تفکر اسلامی محدود و خلاصه نمی شود بلکه وی اساسا درصدد ارائه مدل اصلی فکر دینی است. مطهری از سویی تلاشمی کند تا برداشت ها تحلیل ها و تأویل های غلط را آشکار سازد و از سوی دیگر با جدیت ستایش برانگیزی سعی می ورزد تا قالب و حتوای واقعی تفکر اصیل خالص ناب اسلامی را روشن و معرفی نماید. با جرأت و بصیرت علمی کم نظیر وارد وادی شبهات شناسی می شود و به پاسخگویی شبه های چالش برانگیز در حوزه های معرفت دینی می پردازد. در پروژه احیاگری استاد مطهری عقل از جایگاه ویژه ای برخوردار است. یعنی عقل یک منبع اساسی و تصفیه کننده فکر اسلامی محسوب می شود. مطهری درصدد احیاء و بازخوانی بسیاری از مقولات و مفاهیم دینی اعم از اعتقادی اخلاقی فقهی اجتماعی و ... است.
بررسی تطبیقی خاتمیت از دیدگاه روشنفکران دینی معاصر: اقبال لاهوری، شهید مطهری و دکتر سروش
نویسنده:
محبوبه سپهری نقندر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از ضروریات دین اسلام، مساله خاتمیت است، که براساس نص قرآن و روایات متواتر وجود مبارک پیامبر (ص) پایان دهنده سلسله پیامبران است. چنان‌که قرآن در این مورد می فرماید: « ما کان محمدا ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین»(احزاب:40) « محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست؛ ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است.» ظهور دین اسلام با اعلام جاودانگی و واپسین دین الهی بودن آن و پایان یافتن دفتر نبوت با آخرین فرستاده الهی همراه بوده است. در میان روشنفکران معاصر، افرادی مانند اقبال لاهوری، استاد مطهری و دکتر سروش با رهیافت های متفاوت به خاتمیت نگریسته اند و تفسیرها و تبیین های مختلفی درباره فلسفه ختم نبوت بیان نموده اند. نگارنده در این پژوهش سعی کرده ضمن ارائه کلیات در زمینه خاتمیت و لوازم آن، به تبیین و تطبیق دیدگاه‌های این روشنفکران، در مورد؛ سرشت وحی، فلسفه و راز ختم نبوت، ختم نبوت یا ختم دیانت، جایگاه دین خاتم در دوران عقل و علم بشری و جاودانگی و جامعیت دین خاتم بپردازد. اقبال، دیدگاه تجربه دینی در باب وحی را پذیرفته و دو دوران برای بشر قائل است؛ دوران کودکی و دوران بزرگسالی. وحی را از سنخ غریزهدانسته و آن را متعلق به دوران کودکی بشر قلمدادمی‌کند. در دوره بزرگسالی با تولد عقل استقرایی، عرصه بر غریزه تنگ شده و خود به جای آن نشسته است. دو رویکرد در باب تبیین فلسفه اقبال وجود دارد: رویکرد اول؛ هم گفتار و هم اعتقاد وی این است که ختم نبوت منجر به ختم دیانت می‌شود. رویکرد دوم؛ این است که با ختم نبوت بشر به آمدن پیامبر جدید نیاز ندارد، ولی به دین نیازمند است. وی دین و عقل را متتم و مکمل یکدیگر می‌داند. و معتقد است که عقل حقیقت را به تدریج در می‌یابد ولی دین به یکباره. و دین خاتم را جاودانه می‌داند و آن را به وسیله اصل حرکت در اسلام تبیین می‌کند و دین را جامع می-داند. استاد مطهری دیدگاه گزاره‌ای را در باب سرشت وحی می‌پذیرد، وی فلسفه خاتمیت را تحریف و تبدیل‌هایی می‌داند که در تعالیم و کتب مقدس پیامبران رخ داده است ولی بشر عصر خاتمیت به بلوغ و رشد فکری رسیده و می‌تواند مواریث علمی خود رااز تحریف حفظ کند، نیز علم ودین را متمم و مکمل یکدیگر می‌داندو ختم نبوت رابه این معنی می‌داندکه نیاز به وحی جدید و تجدید نبوتها رفع شده است ولی نیاز به دین وتعلیمات الهی برای همیشه باقی است. و می‌گوید: با پیشرفت علم و تمدن نیاز به دین رفع نمی‌شود. و معتقد است دین خاتم جاودانه است . علت آنهماهنگی با فطرت است و دین را جامع می‌داند و دیدگاه اعتدالی را می‌پذیرد. دکتر سروش دیدگاه تجربه دینی را در باب سرشت وحی می‌پذیرد. رهیافت‌های متعدد در باب فلسفه خاتمیت بیان می‌کند:الف- وحی هنوز برای مردم تر و تازه است و گویا بر مردم وحی می‌بارد.ب- دوران وحی سپری شده و مردم بی نیاز از آن هستند و باید به عقل جمعی رجوع کرد. ج- با بسط تجربه نبوی دیگر نیازی به تجدید نبوت نیست. بنا بر نظر وی، چراغ وحی خاموش شده و این عقل است که جای وحی را پر کرده است و منجر به ختم دیانت است نه ختم نبوتو می‌گوید؛در دوره خاتمیت برای بهبود دنیا باید انسانها به عقل جمعی رجوع کنند. وی معتقد است که بخشی از آیات متناسب با عصر رسالت و نیازهای مردم آن روز است لازمه این نگرش انکار جاودانگی دین خاتم است. وی جامعیت دین را به معنی حداقلی قبول دارد.پس از بررسی رهیافتهای این روشنفکران، اثبات شده است که بشر در تمام دوران به دین نیاز دارد. و این گونه نیست که دینمخصوص دوران غریزه باشد. و همچنین اثبات گردیده است که دین پیامبر خاتم جهانی،جامع و جاودانه است و بعد از پیامبر اسلام پیامبری نخواهد آمد.کلید واژه ها: اسلام،روشنفکر دینی،تجربه دینی، وحی، خاتمیت،
عرفان و خرد شرقی در اندیشه و آثار حکیم اقبال لاهوری
نویسنده:
مسعود سرحدی ,عزیزاله سالاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه اقبال لاهوری، با تکیه بر نظام فکری خویش ( حکمت خودی)، بر خرد شرقی مشرق زمینیان و مسلمانان پای فشرده، خرد غربی و فلسفه‌های مادی گرا، انسان‌مدار و پوچ انگارانه آنان را به چالش می‌کشد. حکمت او آمیزه‌ای از برهان، عرفان، قرآن، حدیث، عشق، درد، فطرت، خودآگاهی، بیداری و شور و حماسه است که نظر و عمل تعالی‌بخش را در بر می‌گیرد. اقبال عقلانیت حاکم بر دنیای غرب را در فن و خبر خلاصه کرده و آن را خالی از نگاه (نگه) و نظر و شهود می‌داند. وی دستاورد فرهنگ و تمدن مغرب زمین را عمران و آبادی خرد ابزاری و ویرانی دل می‌بیند. او در منظومه «پس چه باید کرد ای اقوام شرق؟» چنین می‌گوید: دانش افرنگیان غارتگری دیرها خیبر شد از بی‌حیدری آه از افرنگ و از آیین او آه از اندیشة لادین او روح شرق اندر تنش باید دمید تا بگردد قفل معنی را کلید (اقبال، 1343: 410) حکمت غربی، سرانجام از تجاوز و سیطره بر سرزمین‌های جهان سوم سر بر آورده و خرد غیررحمانی‌اش با رنگ و نیرنگ و نقشه‌های سلطه‌گرانه و فزون‌خواهانه توأم است. لازمه چنین فرایندی، مسخ فرهنگ‌های اصیل ملل محروم و نیز قربانی ساختن معارف و معنویات شرقی و باورهای دینی و کرامت انسانی آنان است. از این رو مردم مسلمان و شرقی را به اندیشه خودی، قوّت، همگرایی و خیزش دردمندانه و غیرتمندانه فرا می‌خواند؛ اندیشه‌ای که عین صلاح و فلاح و حق است: پس چه باید کرد ای اقوام شرق باز روشن می‌شود ایام شرق ای اسیر رنگ پاک از رنگ شو مؤمن خود کافر افرنگ شود.
صفحات :
از صفحه 161 تا 190
نقد نظریه انحصار معجزه پیامبر (ص) در قرآن با رویکرد به تفاسیر معاصر
نویسنده:
محمدعلی ایازی، محسن قمرزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
درباره پیامبر اسلام نظریه ای است که می گوید آن حضرت معجزه ای به جز قرآن نداشته است. نگارنده در این گفتار این نظریه را نقد و بررسی کرده و ناصحیح بودن آن را نتیجه می گیرد. در این گفتار ابتدا پیشینه طرح این نظریه در میان دو گروه دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان تحلیل شده است و آن گاه ادله قائلین به این نظریه در قالب سه گروه آیات قرآن ناظر به اقتراحات کافران، رد روایات معجزات پیامبر و شیوه دعوت پیامبر مورد بحث و نقد قرار می گیرد. در این مقاله نظرات برخی دانشمندان مانند قاضی عبدالجبار معتزلی، رشید رضا، سید محمد حسین فضل الله، محمد جواد مغنیه و برخی نویسندگان معاصر مانند علی دشتی، فندر آلمانی، ژورژ دوروی فرانسوی و گروهی دیگر بررسی می شود.
صفحات :
از صفحه 76 تا 99
بررسی تطبیقی خاتمیت از دیدگاه روشنفکران دینی معاصر اقبال لاهوری، شهید مطهری، دکتر سروش
نویسنده:
محبوبه سپهری نقندر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده یکی از ضروریات دین اسلام، مساله خاتمیت است، که براساس نص قرآن و روایات متواتر وجود مبارک پیامبر (ص) پایان دهنده سلسله پیامبران است. چنان¬که قرآن در این مورد می فرماید: « ما کان محمدا ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین»(احزاب:40) « محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست؛ ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است.» ظهور دین اسلام با اعلام جاودانگی و واپسین دین الهی بودن آن و پایان یافتن دفتر نبوت با آخرین فرستاده الهی همراه بوده است. در میان روشنفکران معاصر، افرادی مانند اقبال لاهوری، استاد مطهری و دکتر سروش با رهیافت های متفاوت به خاتمیت نگریسته اند و تفسیرها و تبیین های مختلفی درباره فلسفه ختم نبوت بیان نموده اند. نگارنده در این پژوهش سعی کرده ضمن ارائه کلیات در زمینه خاتمیت و لوازم آن، به تبیین و تطبیق دیدگاه¬های این روشنفکران، در مورد؛ سرشت وحی، فلسفه و راز ختم نبوت، ختم نبوت یا ختم دیانت، جایگاه دین خاتم در دوران عقل و علم بشری و جاودانگی و جامعیت دین خاتم بپردازد. اقبال، دیدگاه تجربه دینی در باب وحی را پذیرفته و دو دوران برای بشر قائل است؛ دوران کودکی و دوران بزرگسالی. وحی را از سنخ غریزه دانسته و آن را متعلق به دوران کودکی بشر قلمداد می¬کند. در دوره بزرگسالی با تولد عقل استقرایی، عرصه بر غریزه تنگ شده و خود به جای آن نشسته است. دو رویکرد در باب تبیین فلسفه اقبال وجود دارد: رویکرد اول؛ هم گفتار و هم اعتقاد وی این است که ختم نبوت منجر به ختم دیانت می¬شود. رویکرد دوم؛ این است که با ختم نبوت بشر به آمدن پیامبر جدید نیاز ندارد، ولی به دین نیازمند است. وی دین و عقل را متتم و مکمل یکدیگر می¬داند. و معتقد است که عقل حقیقت را به تدریج در می¬یابد ولی دین به یکباره. و دین خاتم را جاودانه می¬داند و آن را به وسیله اصل حرکت در اسلام تبیین می¬کند و دین را جامع می¬داند. استاد مطهری دیدگاه گزاره¬ای را در باب سرشت وحی می¬پذیرد، وی فلسفه خاتمیت را تحریف و تبدیل¬هایی می¬داند که در تعالیم و کتب مقدس پیامبران رخ داده است ولی بشر عصر خاتمیت به بلوغ و رشد فکری رسیده و می¬تواند مواریث علمی خود رااز تحریف حفظ کند، نیز علم ودین را متمم و مکمل یکدیگر می¬داند و ختم نبوت را به این معنی می¬داندکه نیاز به وحی جدید و تجدید نبوتها رفع شده است ولی نیاز به دین وتعلیمات الهی برای همیشه باقی است. و می¬گوید: با پیشرفت علم و تمدن نیاز به دین رفع نمی¬شود. و معتقد است دین خاتم جاودانه است . علت آن هماهنگی با فطرت است و دین را جامع می¬داند و دیدگاه اعتدالی را می¬پذیرد. دکتر سروش دیدگاه تجربه دینی را در باب سرشت وحی می¬پذیرد. رهیافت¬های متعدد در باب فلسفه خاتمیت بیان می¬کند:الف- وحی هنوز برای مردم تر و تازه است و گویا بر مردم وحی می¬بارد.ب- دوران وحی سپری شده و مردم بی نیاز از آن هستند و باید به عقل جمعی رجوع کرد. ج- با بسط تجربه نبوی دیگر نیازی به تجدید نبوت نیست. بنا بر نظر وی، چراغ وحی خاموش شده و این عقل است که جای وحی را پر کرده است و منجر به ختم دیانت است نه ختم نبوت و می¬گوید؛ در دوره خاتمیت برای بهبود دنیا باید انسانها به عقل جمعی رجوع کنند. وی معتقد است که بخشی از آیات متناسب با عصر رسالت و نیازهای مردم آن روز است لازمه این نگرش انکار جاودانگی دین خاتم است. وی جامعیت دین را به معنی حداقلی قبول دارد. پس از بررسی رهیافتهای این روشنفکران، اثبات شده است که بشر در تمام دوران به دین نیاز دارد. و این گونه نیست که دین مخصوص دوران غریزه باشد. و همچنین اثبات گردیده است که دین پیامبر خاتم جهانی،جامع و جاودانه است و بعد از پیامبر اسلام پیامبری نخواهد آمد. کلید واژه ها: اسلام،روشنفکر دینی،تجربه دینی، وحی، خاتمیت،
وحى و تجربه دینى از دیدگاه استاد مطهرى
نویسنده:
ابوالحسن حسنى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
مسئله «وحى» از مباحث مهم كلامى است كه هرچند در آثار متكلمان، فلاسفه و عرفا به آن اشاراتى شده است، اما اين بحث به طور مستقل و صريح در آثار پيشينيان مطرح نبوده، بلكه طرح و شكوفايى آن را در دوره معاصر و بيشتر توسط روشن فكران دينى شاهد هستيم. در اين ميان، بيش از همه، استاد مطهرى درباره اين موضوع بحث و بررسى كرده است. آنچه در اين نوشتار مى آيد، تحليلى است از ديدگاه هاى استاد مطهرى در باب «وحى». همچنين در اين مقاله، با استفاده از انديشه هاى ايشان، نظريات برخى از نوانديشان دينى معاصر در زمينه وحى، نقد و بررسى خواهد شد.
قرائت های نوین وحی در اندیشه آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مصطفی سلطانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
وحی و مباحث مربوط به آن، همگام با نزولش کانون تحلیل متفکران قرار گرفته است، در فهم ماهیت وحی دو نوع تحلیل ارائه شده است. الف) تحلیلی الهی، ب) تحلیلی بشری. کسانی که تحلیل بشری از وحی ارائه می دهند آن را به دو بیان، سنتی و نوین، در دو دوره، عصر نزول و دوران معاصر مطرح کرده اند. پژوهش پیش رو ناظر به تفسیر تحلیل گران نوین وحی بوده به دنبال ارائه پاسخی به این پرسش است که دیدگاه استاد نسبت به قرائت های نوین وحی در اندیشه نومعتزلیان (تجربه نبوی) چیست؟ استاد جوادی آملی از منظر عقل و نقل به سؤال فوق پاسخ داده اند. ایشان معتقدند قرآن خود تنها مرجع صالح برای پاسخ گویی به این پرسش است. در اندیشه استاد، معرفت وحیانی و شعور پیامبری «حقیقتی فوق بشری» و «فراروانشناختی» دارد. پیامبر (ص) بوسیله «ارتباط خاص» خود با خداوند این معرفت را دریافت می کند. خداوند نیز کلام وحیانی خود را با واسطه یا بدون واسطه به پیامبر (ص) نازل می کند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 28
مباني نظري غرب از ديدگاه استاد شهيد مطهري و علامه اقبال لاهوري
نویسنده:
‫احسان‌علي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫اومانيسم، عقلگرايي، علمگرايي، ماديگرايي، سکولاريسم و ليبراليسم، به عنوان عموميترين مباني نظري غرب مطرح هستند. اين پژوهش در چهار فصل به ديدگاه شهيد مطهري و علامه اقبال لاهوري درباره اين مباني پرداخته است. هر دو متفکر با پذيرش تأثير پذيري تمدن جديد غرب از تمدن اسلامي در بسياري از زمينههاي علمي، در عرصههاي مختلف هستي شناسي، معرفت شناسي، انسان شناسي، دين شناسي و... بر مباني غرب خدشه وارد کرده و ريشه بسياري از عقايد جديد غربي را فرهنگ مسيحي و شرايط اجتماعي حاکم بر آن قرار داده و حساب اسلام، از مسيحيت و غرب را کاملاً جدا ميدانند. از اين رو، انکار عالم غيب، انحصار هستي در محسوس و ماده، اثبات موجوديت زميني انسان در برابر خدا محوري، تأکيد بيش از حد به عقل تجربه مدار و علوم حسي، عدم دخالت دين در امور اجتماعي و سياسي، فردگرايي، پافشاري بر حقوق در برابر تکليف و... را به بوته نقد کشيدهاند. تأکيد هر دو بر اين است که جهان بيني اسلامي نه تنها همه ابعاد وجودي انسان، فرد، اجتماع و زندگي مادي و معنوي را در بر ميگيرد؛ بلکه از افراط و تفريطي که غرب در پيش گرفته، پرهيز کرده و مباني و انديشههاي واقعي تکامل و اصلاح بشريت را ارائه ميدهد. البته ميان ديدگاههاي اين دو، تفاوتهايي هم هست که بيشتر به نظام معرفتي و روش انديشيدن اين دو بازميگردد. اقبال نسبت به افکار غربي، از خود پذيرش نشان ميدهد و به عقل استقرائي و علوم و روش تجربي، اهميت زيادي ميدهد و با عقلگرايي محض فلسفي مخالفت کرده و آن را با روح قرآن کاملاً ناسازگار ميداند. ولي تأکيد اصلي شهيد مطهري بر اصالت و غناي فرهنگ اسلامي و به ويژه پويايي اسلام واقعي و معارف شيعي اهل بيت? است. ايشان روش تجربي را در امور دين شناسي کافي ندانسته و نقش بسيار مهم عقلگرايي فلسفي و روشهاي عقلي را يادآور ميشود. نتيجه اينکه، هر دو به خاطر اهداف و آرمانها، با غرب و مباني آن، فعالانه و منتقدانه مواجه شدند و تأکيد اصلي هر دو، بر شناخت اسلام و مباني و اصول آن است.
  • تعداد رکورد ها : 98