جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5168
لوازم تربیتی اندیشه کثرت نوعی انسان در اندیشه ملاصدرا
نویسنده:
اسما پاداش نیک؛ استاد راهنما: محسن جاهد؛ استاد مشاور: علی اکبر عبدل آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده در فلسفه ملاصدرا، کثرت نوعی انسان‌ها به این معناست که انسان‌ها از حیث نوع، یکسان و ثابت نیستند، بلکه می‌توانند در طول زندگی خود انواع مختلفی داشته باشند. همچنین این نکته را نیز در بردارد که هر انسان نوع متفاوتی از سایر انسان‌ها دارد. این دیدگاه، که برخاسته از مبانی وجودشناختی و انسان‌شناختی حکمت متعالیه است، پیامدهای مهمی در حوزه تعلیم و تربیت دارد. یکی از مهم‌ترین این پیامدها، ضرورت طراحی نظام تربیتی‌ای است که به تفاوت‌های فردی و تغییرات نوعی انسان در طول زندگی توجه کند. این پژوهش با تکیه بر این مبنا، نشان می‌دهد که پذیرش کثرت نوعی، الگوی عام‌گرایانه در تربیت اخلاقی را با چالش مواجه می‌کند و به جای آن، رویکرد خاص‌گرایانه‌ای را طلب می‌کند که انعطاف‌پذیری بیشتری در مواجهه با تفاوت‌های فردی داشته باشد. این پژوهش در سه مرحله به بررسی این مسئله می‌پردازد: نخست، تاریخچه‌ای از نظریات تربیتی ارائه می‌شود که بر اساس دیدگاه‌های مختلف درباره نوع انسان شکل گرفته‌اند. سپس، به بررسی دو رویکرد عام‌گرایی و خاص‌گرایی در تربیت پرداخته می‌شود و مزایا و محدودیت‌های هر یک تحلیل می‌گردد. در نهایت، خاص‌گرایی معتدل صدرایی معرفی و پیامدهای آن در نظام تربیتی تبیین می‌شود. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که پذیرش کثرت نوعی در انسان‌شناسی صدرایی، طراحی شیوه‌های آموزشی متناسب با تغییرات فردی را ضروری می‌سازد. چنین رویکردی می‌تواند در تربیت اخلاقی، منجر به یک نظام تربیتی پویاتر، انعطاف‌پذیرتر و کارآمدتر شود که در آن، اصول اخلاقی بر اساس ویژگی‌های فردی و شرایط متغیر هر شخص تبیین و اجرا می‌گردند.
سنجش تلفیق انگاری روش فلسفی ملاصدرا
نویسنده:
مصطفی زارعی، محمدصادق کاملان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا اولین اندیشمندی است که در راستای وصول به‌واقع جامع، آشکارا از جمع منابع سه‌گانه - وحی، شهود و برهان - سخن گفته و آن را به گونه ای روشمند در فلسفه خود بکار گرفته است. یکی از تفسیرهای این نظریه، رهیافت میان‌رشته‌ای یا همان تلفیق است. تلفیق در اینجا به معنای بهره‌گیریِ هوشمندانه، منطقی و منسجم از سه منبع مذکور است. ما در این پژوهش، تفسیر مذکور را به بوتة نقد برده‌ایم تا عیار آن روشن شود و مشخّص گردد که آیا چنین تفسیری پاسخگوی مسائلی که صدرا در پی آن بوده، هست یا نه؟ نتیجه اینکه در پنج محور این تفسیر را قابل‌اصلاح و تکمیل یافتیم. اول، بیان‌نکردن چگونگی عملکرد این رهیافت، دوم بکار نبستن تلفیق در تمام فلسفه متعالیه، سوم عدم بیان جایگاه این منابع، چهارم انحصار تلفیق در روش فلسفی و آخرین آنها پاسخ‌گو نبودن این تفسیر از حل مسائلی که ملاصدرا به دنبال حل آنها بوده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 15
هویت ادراک عقلی از منظر ابن‌سینا و صدرالمتألهین
نویسنده:
مرضیه هاتف
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان مراتب ادراک آدمی، ادراک عقلی، ‌به‌عنوان مهم‌ترین بخش ادراک به شمار می‌آید و او را از حیوانات متمایز می­کند. ابن‌سینا در ادراک عقلی قائل به نظریه تجرید و اتصال نفس با عقل فعال است و ملاصدرا در این­ باره نظریات متفاوتی را بیان می­کند. بر اساس مبانی ملاصدرا، نفس ناطقة آدمی پس از گذر از نفس نباتی و حیوانی، به مرحله­ای از ادراک می­رسد که قادر است مفاهیم کلی و حقایق عقلانی را ادراک کند. اما این امر چگونه محقّق می­گردد؟ صدرالمتألهین (برخلاف ابن‌سینا) در ادراک حسی و خیالی قائل به خلاقیت نفس است؛ درحالی‌که درباره فرآیند ادراک عقلی، در آغاز دارای آرای متفاوت و به نظر، متعارضی است. به عبارتی بنا بر مبنای ابن­سینا، علم به‌واسطه انفعال حاصل می­شود، ولی در حکمت متعالیه و در کتب پیشینیان مشاء، سخن از انفعال نیست و علم در قسمتی از امور و در بسیاری از موارد، به انشای نفس برمی­گردد. مهم‌ترین آرای ملاصدرا در زمینه ادراک عقلی را می­توان در قالب سه رویکرد ذکر نمود: نخست، مشاهد­ی مثل نوریه از دور؛ دوم، افاضی واهب الصور (عقل فعال) و سوم، ‌اندکاک در ذات الهی بر سبیل فنا. نقطه اشتراک این دو فیلسوف، در نحوه افاضه واهب الصور بر آنهاست که ابن‌سینا به نحو اتصال می­داند، ولی ملاصدرا بر سبیل اتحاد و هریک از این دو دیدگاه، ثمراتی دارد که قابل‌توجه است. نوشتار پیش رو که به روش کتابخانه­ای و تفحص در آرای فلاسفه پیشین تهیه شده، ضمن تبیین دیدگاه این دو فیلسوف دررابطه‌با ادراک عقلی، ناگزیر است توضیح مختصری درباره حقیقت نفس انسان و قوای وجودی او و همچنین حقیقت عقل فعال در عالم ارائه نماید تا بدین‌وسیله تصویری روشن در ذهن مخاطب ایجاد گردد.
صفحات :
از صفحه 144 تا 177
مساله هبوط انسان در قرآن با تکیه بردیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی ره
نویسنده:
علیرضا قوامی خطیب؛ استاد راهنما: حسن بطحایی؛ استاد مشاور: عباس حاجیها، حسین رحمانی تیرکلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مفهوم هبوط انسان از جمله موضوعات اساسی در انسان‌شناسی دینی و فلسفی است که به‌ویژه در قرآن کریم، جایگاه برجسته‌ای دارد. این مفهوم در داستان حضرت آدم (ع) و هبوط او از بهشت به زمین مطرح شده و از دیرباز مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تطبیق دیدگاه دو متفکر برجسته جهان اسلام، ملاصدرا و علامه طباطبایی، درباره مسئله هبوط انسان انجام گرفته است. ملاصدرا در چارچوب حکمت متعالیه، هبوط را فرایندی وجودی و مرتبط با حرکت جوهری می‌داند که لازمه کمال و بازگشت نفس انسانی به مبدأ الهی است. از دیدگاه وی، انسان برای طی مراتب وجودی، باید از عالم عقل به عالم ماده نزول یابد و این هبوط، نه مجازات، بلکه زمینه‌ساز رشد و تعالی اوست. در مقابل، علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، هبوط را نوعی نزول مقامی و ارشادی معرفی می‌کند که در نتیجه انتخاب و ترک اولی توسط حضرت آدم (ع) رخ می‌دهد. به باور او، هبوط زمینه‌ساز تحقق خلافت انسان در زمین و بروز اختیار، توبه و هدایت الهی است. این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و بر پایه منابع تفسیری و فلسفی انجام شده و تلاش دارد ضمن روشن ساختن ابعاد مختلف مفهوم هبوط، وجوه اشتراک و افتراق این دو دیدگاه را تبیین کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که هر دو متفکر، هبوط را لازمه سیر تکاملی انسان می‌دانند، اما اختلاف آن‌ها در مبانی هستی‌شناختی، نوع تفسیر از بهشت و نقش اختیار انسانی، منجر به ارائه دو تحلیل متمایز از این مفهوم شده است. کلیدواژه‌ها: هبوط، نزول، ملاصدرا، علامه طباطبایی، قرآن کریم، انسان‌شناسی فلسفی
بررسی و قیاس منادشناسی لایب نیتس و بسیط الحقیقه ملاصدرا
نویسنده:
بهمن دیناروند، فرج اله براتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مسائل مهم و اساسی فلسفه که طی سده های اخیر مورد بحث قرار گرفته است ، قاعده بسیط الحقیقه و یا حقیقت بسیط و غیر مرکب در میان حکما و فلاسفه شرق و غرب عالم بوده است . این قاعده جایگاه ویژه ای جهت حل سایر مسائل فلسفی و بویژه اثبات توحید یا وحدانیت داشته است .ملاصدرا (صدرالدین شیرازی) معتقدبه قاعده بسیط الحقیقة کلُالاشیاء و لیس بشی ءٍ منها است، به معنای بسیط حقیقی همه اشیا است، در حالی که هیچ‌یک از اشیا نیست؛ یعنی واجد کمالات و جهات وجودی و خیر همه چیز، و فاقد نقایص و حدود و تعیّنات آنهاست وی این قاعده را از غوامض علوم الهی دانسته و درک حقیقت آن را جز برای کسانی که از جانب حق تعالی به سرچشمه علم و حکمت راه می یابند، آسان ندانسته استاز طرف دیگر لایب نیتس از فلاسفه بزرگ غرب نیز با بیان جوهر فرد یا مناد به بررسی و تحلیل و اثبات آن همت گماشته است . لایب نیتس معتقد بود که مناد جوهری است منفرد و بخش ناپذیر و عنصری و دارای خاصیت های متعدد، ولی چون بسیط است اجزایی ندارد. بنابر آنچه در این مقاله آمده است وجود بسیط ، وجود مطلق و نامتناهی به یک معنا هستند و این مطلبی است مشترک بین ملاصدرا و لایب نیتس .
صفحات :
از صفحه 264 تا 293
بسط حِکمی نظریّه انواع انسانی ملاصدرا به تناکح نوعی لایتناهی
نویسنده:
محمدجواد رضائی؛ استاد راهنما: محمد جواد عنایتی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله پدید آمدن انواع انسانی و فرآیند آن، نیازمند تحلیلی فلسفی و عرفانی است که بر اساس پیوند پنج نظریه اساسی در حکمت متعالیه تبیین می‌شود. این نظریه ‌ها شامل: اصالت وجود، تشکیک وجود، حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس، حرکت جوهری و اتّحاد عاقل و معقول می باشند. بر پایه مبادی خمسه عنوان شده، انسان نمی بایست که نوع اخیر درسلسله وجودی و ماهوی باشد؛ بلکه به جنسی تبدیل می‌شود که خود منشأ انواع جدید است. پژوهش حاضر در تلاش است تا با پرداختن به مفهوم انواع انسانی و کیفیت برساخت آن از مبادی حکمت متعالیه، این الگو را به سایر انواع موجودات نیز تعمیم بدهد. این تحقیق بر اساس مسئله تناکح، کیفیّت بسط و تعمیمِ تنوّع انسانی را به باقی موجودات شفاف می کند، که نتیجه آن دستیابی به تناکحات نوعیِ لایتناهی است. تناکح به معانی متعدّدی از قبیل ازدواج، اتّحاد، ترکیب، ادغام و...، قابل تفسیر بوده و اساساً روند تکثیرِ سلسله مراتب وجودیِ عالم هستی به واسطه آن صورت می گیرد. هدف این نوشتار، دستیابی به امکان وجود تناکح در انسان، موجودات هستی و تعمیم آن به انواع لایتناهی است. مفهومِ لایتناهی به این معنا است که تناکحاتِ سلسله موجودات، به دلیل وجود متغیّر ها و فاعل هایی قابل، حد یقفی ندارند. پرسش پژوهش این است که آیا تناکح انواع، می‌تواند به پدید آمدنِ انواع دیگر، در انسان و موجودات منجر شود؟ در صورت امکان، چه متغیرهایی در این تناکحات برای دستیابی به حد لایتناهی مؤثرند؟ روش پژوهش، تحلیل کیفی با استفاده از منابع کتابخانه‌ای است. این پژوهش با پردازش الگوهای مفهومی نمادین، به درک بهتر مسئله می‌پردازد. نتایج حاصل از این مطالعه، علمی و کاربردی است و در بخش هایی با رویکرد میان ‌رشته‌ای پیش می رود که می‌تواند به شناخت بهتر مسئله کمک کند.
بررسی قضا و قدر و رابطه آن با جبر و اختیار از دیدگاه ملاصدرا و ابن‌ عربی
نویسنده:
خداداد عاصمی؛ استاد راهنما: مرتضی حسینی شاهرودی؛ استاد مشاور: عباس جوارشکیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله قضا و قدر و نسبت آن با جبر و اختیار، یکی از چالش‌برانگیزترین مباحث در الهیات و فلسفه اسلامی است که همواره محل مناقشه میان متکلمان، فلاسفه و عرفا بوده است‌. در این رساله تلاش شده تا با تمرکز بر آرای دو اندیشمند بزرگ، ملاصدرا به عنوان نماینده حکمت متعالیه و ابن‌عربی به عنوان یکی از مهم‌ترین عرفای مسلمان، ابعاد نظری و معنوی این مسئله بررسی و تحلیل گردد‌. سؤال اصلی این پژوهش آن است که هر یک از این دو متفکر چه تلقی‌ای از قضا و قدر دارند و چگونه توانسته‌اند آن را با مسئله اختیار انسان سازگار کنند؟ روش این تحقیق، تحلیلی استنتاجی است و با مراجعه به منابع اصیل اندیشه این دو متفکر، همچون الفتوحات المکیه و فصوص الحکم از ابن‌عربی و اسفار اربعه و دیگر آثار ملاصدرا، به استخراج، تحلیل و مقایسه دیدگاه‌های آنان پرداخته شده است‌. ساختار پژوهش شامل تبیین مفاهیم بنیادین قضا، قدر، جبر و اختیار، تحلیل دیدگاه هر یک از متفکران، و در نهایت بررسی نقاط اشتراک و افتراق دیدگاه‌های آنان است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که ابن‌عربی با بنیان وحدت وجودی، قضا و قدر را جلوه‌ای از علم و اراده مطلق الهی ‌می‌داند و انسان را در مقام وجودی خود تابع نظام احسن می‌بیند، با این حال برای او در مقام شهود و معرفت، نوعی اختیار قائل است‌. ملاصدرا نیز با بهره‌گیری از اصولی چون تشکیک وجود، حرکت جوهری و اصالت وجود، تلاش دارد تا راهی میانه میان جبر و تفویض بگشاید و تبیینی عقلانی و فلسفی از اختیار در دل نظام علّی جهان ارائه دهد‌. در نهایت، این رساله نشان می‌دهد که با وجود تفاوت در روش‌شناسی، هر دو متفکر به نوعی هماهنگی و هم‌افزایی میان قضا و قدر الهی و اراده انسانی معتقدند که می‌تواند به حل تعارض دیرینه جبر و اختیار کمک کند‌.
فاعلیت خداوند از منظر ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
نرگس علی یاری؛ استاد راهنما: حسین حجت خواه؛ استاد مشاور: عباس قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین مباحث فلسفی، تبیین چگونگی فاعلیت خداوند است. مسئله فاعلیت خداوند از ابتدای تاریخ اندیشه، توجه فلاسفه را به خود جلب کرده است و نظریه‌های گوناگونی را دراین‌باره در پی داشته است. از‌جمله اندیشمندانی که تعیین‌کننده‌ترین نظریه‌ها در این زمینه از جانب آنان مطرح شده‌ است، ارسطو، ابن‌سینا و ملاصدرا می‌باشند. این پایان‌نامه، درصدد بیان نظریات این اندیشمندان بوده تا با تبیین اندیشه آنان، مشخص شود کدام نظر به حقیقت نزدیک‌تر است. در بخش اول این پایان‌نامه، ضمن بیان لغات و مفاهیم اساسی پیش‌رو، تلاش شده ‌است که با بررسی پیشینه بحث علیت، انواع علت از منظر فیلسوفان یونان تا فلاسفه معاصر بررسی شود. در بخش دوم با بررسی علت فاعلی و انواع آن و به‌طور‌‌خاص فاعلیت خداوند، سعی بر بیان نظریات سه فیلسوف بزرگ یعنی ارسطو، ابن‌سینا و ملاصدرا شده است. فاعلیت خداوند در جهان هستی، در اندیشه ارسطو تحت عنوان علت یا محرک نخستین موردتوجه قرار گرفته ‌است. همچنین در فلسفه اسلامی، یکی از مسائل اساسی مورد بحث فیلسوفان، مسأله فاعلیت خداوند بوده است و یکی از نظریه‌های مهم در فلسفه اسلامی نظریه فاعلیت بالعنایه است که ابن‌سینا آن‌ را مطرح کرده است و البته در ادامه، ملاصدرا با برطرف کردن اشکالات نظریه‌های پیشین، با طرح فاعلیت بالتجلی و در نهایت، فاعلیت بالعنایه به معنای دوم، مسأله فاعلیت الهی را تعالی بخشیده است. بخش سوم این پایان‌نامه، با بیان این‌که ارسطو در نهایت یک محرک نامتحرک را در جهان اثبات می‌کند ولی ابن‌سینا با نظریه فاعل بالعنایه، فاعل هستی بخش و افاضه کننده وجود را به اثبات می‌رساند، درصدد بیان تفاوت‌های سه دیدگاه برآمده ‌است. در ادامه‌ این بخش، با بررسی تکمیلی نظریه ملاصدرا و بیان رفع اشکالات نظریه ابن‌سینا توسط صدرالمتألهین، کامل‌ترین و بهترین نظریه درباره نحوه فاعلیت خداوند بیان می‌شود. قابل ذکر است که پایان‌نامه پیش‌رو، با روش کتابخانه‌ای و تحقیق و تدبر در کتب و مقاله‌های مختلف گرد‌آوری شده ‌است.
اختیار از دیدگاه ملاصدرا و تعین‌گرایی علی
نویسنده:
زهره سلحشور سفیدسنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اختیار از مهم‌ترین مسائلی است که در فلسفه مطرح شده است. هر انسانی با رجوع به ذات خود به بداهت اختیار را درک می‌کند. اختیار به معنای توانایی موجود عاقلی است که از میان گزینه‌های متفاوت، یکی را انتخاب می‌کند. ملاصدرا اختیار را با توجه به ادراک عقلانی و نفس انسان تبیین می‌کند و معتقد است با توجه به این امر انسان شرط امکان‌های بدیل را داراست. این در حالی است که برخی مکاتب فلسفی مانند تعین‌گرایی علی، استدلال‌هایی را مطرح کرده‌اند که نافی شرط امکان‌های بدیل است و بر این اساس اختیار انسان را نفی می‌کند. بنابراین در این نوشتار سعی بر این است با روش توصیفی تحلیلی به مقایسه دیدگاه ملاصدرا و تعین-گرایی در مورد اختیار و اراده پرداخته شود و مبانی تعین‌گرایی نیز مورد بازبینی و بررسی قرار گیرد. بدین ترتیب به نظر می‌رسد مبانی تعین‌گرایی مانند قانون ضرورت علی و معلولی نمی‌تواند نافی اختیار در انسان باشد.
صفحات :
از صفحه 133 تا 151
رابطه لذت و معنای زندگی از دیدگاه ارسطو و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا گنجی پور، فرج اله براتی، میثم امانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی ازدغدغه‌های بشر از زمان پیدایش بشر تا کنون پرسش از معنادار بودن زندگی است. معناداری دارای دو معنی، هدف داری، ارزشمندی است. قطعا معنای معناداری زندگی وابسته به نوع نگرش و جهان بینی هر فیلسوف متفاوت است. پژوهش حاضر درصدد بررسی پاسخ به این سوال است که آیا لذت با معناداری ارتباط دارد یا نه؟ انسان برای این‌که به معنای زندگی دست یابد لذت لازم است یا نه ؟ در این پژوهش مقایسه‌ی و تطببیق نظریه ارسطو و ملاصدرا در رابطه لذت با معناداری زندگی بررسی شده است. در این مقاله برای تحلیل مفاهیم از روش توصیفی _ تحلیلی استفاده شده است. مهم‌ترین مبانی فلسفی که باعث تمایز و اختلاف بین این دو فیلسوف، تشکیک وجود است که ارسطو به تشکیک وجود اعتقاد ندارد. از دیدگاه ارسطو لذت و نیک‌بختی یک امر ثابت برای همه انسان‌ها می‌داند و قائل به مراتب مختلفی برای لذت نیست. نیک‌بختی را در این عالم منحصر می‌داند و به جزء عقلانی انسان اختصاص دارد. راه رسیدن به معنا را منحصر به حوزه فضلیت می‌داند.اما ملاصدرا با توجه به مبنای تشکیک وجود لذت دارای مراتب مختلفی باشد که لذت عقلی بر لذت حسی برتری دارند و از لحاظ مرتبه و شرافت وجودی بالاتر از عالم حس و ماده است. ملاصدرا نیک‌بختی را مربوط بعد جسمانی و روحانی می‌داند پس ملاصدرا به نیک‌بختی جامع قائل است اما منظور از جامع، عالم ماده، مثال، عقل می‌باشد. راه رسیدن به معنا را جکمت، قوه خیال، قوای باطنی می‌داند راه رسیدن به نیک بختی عمل اختیاری انسان می‌داند. مصداق واقعی نیک بختی را در جهان اخروی می‌داند.
صفحات :
از صفحه 95 تا 113
  • تعداد رکورد ها : 5168