جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مبانی هستی شناختی ملاصدرا در تفسیر سوره‌ های حدید و واقعه
نویسنده:
امیررضا رمضانی مقدم؛ استاد راهنما: رمضان مهدوی آزادبنی؛ استاد مشاور: محمود دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش با موضوع «مبانی هستی‌شناختی ملاصدرا در تفسیر سوره‌های حدید و واقعه» در پی تبیین نسبت میان نظام فلسفی صدرایی و نگرش تفسیری او به قرآن کریم است. مسئله اصلی آن است که چگونه اصول بنیادین حکمت متعالیه، به‌ویژه اصالت وجود، تشکیک مراتب هستی، حرکت جوهری و سایر مبانی وجودشناختی، در فهم و تفسیر آیات قرآن نقش‌آفرینی می‌کنند. در این میان، سوره حدید با تأکید بر توحید افعالی، قدرت الهی و نزول آهن، و سوره واقعه با محوریت معاد و مراتب نفوس، ظرفیت ویژه‌ای برای مطالعه تطبیقی با مبانی صدرایی دارند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی با رویکرد فلسفی ـ تفسیری است. منابع اصلی شامل آثار ملاصدرا همچون الحکمه المتعالیه فی الأسفار الأربعه و مفاتیح الغیب بوده و در کنار آن، تفاسیر فلسفی و عرفانی متأخر و پژوهش‌های معاصر مورد استفاده قرار گرفته است. در گستره تمدن اسلامی، پیوند ژرف و پویایی میان وحی، عقل، و شهود شکل گرفته است؛ پیوندی که در اندیشه برخی از برجسته‌ترین متفکران مسلمان، به‌ویژه صدرالدین محمد شیرازی، به اوج خود می‌رسد. ملاصدرا (1050ق)، فیلسوفی جامع‌الاطراف است که با بنیان‌گذاری مکتب حکمت متعالیه، توانست ساحات گوناگون معرفت، از فلسفه و عرفان تا کلام وحی الهی رادر منظومه‌ای یکپارچه گرد آورد. نگاه وی به هستی، نگاهی توحیدی، تشکیکی و سلوکی است که در آن، قرآن کریم نه صرفاً کتاب هدایت عملی، بلکه کتابی هستی‌شناختی و وجودی تلقی می‌شود. این پایان نامه با هدف تبیین مبانی هستی شناختی ملاصدرا در تفسیر سوره‌های حدید و واقعه تدوبن گردیده است. ضمن آنکه در فصل نخست این نوشتار ابتدا نیم نگاهی به روشهای تفسیری وهمچنین به روش خاصه ملاصدرا در تفسیر قرآن کریم پرداخته شد وی تفسیر قرآن را تنها بر عهده مفسران لغوی یا اهل حدیث نمی‌داند، بلکه باور دارد که فهم آیات نیازمند شهود وجودی، حکمت فلسفی، و تصفیه قلبی است چنانکه در مقدمه تفسیرش به این نکته تصریح می‌کند که «فهم قرآن فراتر از ظاهر است و در پرتوی از انوار غیب و عقل و وحی امکان‌پذیر است» از این منظر، سوره‌های قرآن، بازتاب‌هایی از مراتب وجود هستند و تفسیر آن‌ها باید بر بنیان درک صحیح از حقیقت وجود صورت گیرد . در فصل دوم به معرفی مبانی هستی شناسی ملاصدرا در حکمت متعالیه و بیان توضیح مفصلی از این اصول پرداخته شد تا زمینه برای ورودبه وادی تفسیری ملاصدرا در فهم سوره های حدید و واقعه فراهم شودتا بدین سان زمینه واکاوی در اندیشه‌های وی فراهم آید چرا که پرداختن به آثار صدرایی نیازمند آشنایی با اصول و قواعد هستی شناسانه ملاصدرا است که بدون شناختن آن نمی‌توان عمیقاً در آثار فلسفی وی به خصوص تفسیرش از قرآن کریم که بدون شک یک اثر فلسفی محسوب می‌شود وارد شد. در نهایت در فصل سوم ، که مهمترین بخش این پایان نامه را به خود اختصاص می دهد به بررسی و تطابق اصول هستی شناسی حکمت متعالیه در تفسیر آیه به آیه سورهای حدید و واقعه پرداخته شد یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که ملاصدرا با تکیه بر اصالت وجود و تشکیک آن، آیات سوره حدید را در پرتو وحدت و مراتب هستی تفسیر می‌کند و نزول آهن را نمونه‌ای از تجلی وجودی در مرتبه مادون می‌داند. همچنین در سوره واقعه، نظریه حرکت جوهری و معاد جسمانی او مبنای تحلیل دقیق مراتب قیامت و تطور نفوس انسانی است. بدین‌سان می‌توان نتیجه گرفت که مبانی هستی‌شناختی ملاصدرا نه‌تنها چارچوبی نظری برای تفسیر قرآن فراهم می‌سازد، بلکه نگرش او را به فهم آیات کلیدی قرآن هدایت کرده و الگویی نوین از تفسیر فلسفی قرآن را به میراث نهاده است.
خبر از معدومات در فلسفه ملاصدرا با نظر به دیدگاه ناتان سلمون
نویسنده:
آذر كريمي؛ استاد راهنما: عباس جوارشکیان؛ استاد مشاور: محمدکاظم علمی سولا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا بر اساس اصالت وجود، خبر از معدومات را با محوریت تفسیر جدیدی از وجود ذهنی و مطابقت از دو راه اختلاف حملین و قضایای غیربتی نظریه‌پردازی می‌کند. در نگاه ملاصدرا مفاهیمی مانند شریک‌الباری به حمل اولی شریک‌الباری و موضوع برای احکامی نظیر ممتنع‌الوجود می‌گردد و به حمل شایع صناعی محکوم به امکان گشته و موضوع برای خبر می‌گردد. همچنین قضایای غیربتی حملیاتی هستند که موضوعشان قابل تمثل ذهنی نیست و علاوه بر ممتنعات، احکام واجب را نیز شامل می‌شود. برای خبر از چنین موضوعاتی ذهن برای معنای موجود از آنها عناوین کلی می‌سازد و بر وجود یا عدم آنها در خارج حکم می‌کند. در این قضایا صدق قضیه در گرو مطابقت با امری در وراء آن نیست بلکه نفسِ موضوع به گونه‌ای است که چون خالی از هر نوع هویت و ذاتی است عقل به معدومیّت آن حکم می‌کند. یعنی خارج همانگونه است که قضیه حکم می‌کند نه اینکه لزوما چیزی در خارج باشد تا قضیه با آن مطابق باشد. هدف از این پژوهش که با روش کتابخانه‌ای-تحلیلی و استنباطی انجام شده، بررسی امکان هم کلامی بین ملاصدرا که بر اساس اصالت وجود، وجود و عدم را محمول اشیاء می‌داند با سلمون که بر اساس منطق آزاد مثبت، چنین باوری دارد، می‌باشد. ناتان سلمون بر خلاف فیلسوفان تحلیلی پیشین معتقد است که با استفاده از قواعد منطق آزاد مثبت، ظرفیت‌های زبانی و عبور از منطق کلاسیک، به نحو صادق می‌توان از اشیاء معدوم خبر داد؛ زیرا عدم مانند وجود، محمول اشیاء و افراد است و صرفاً سور منطقی نیست. محمول متافیزیکی عدم بخشی از واقعیت زبانی است که اشیاء فراوانی از آن بهره‌مندند. نتیجه آنکه سلمون همچون ملاصدرا قائل به محمول بودن وجود و عدم، اشتراک معنوی آنها و جایگاه متافیزیکی این دو محمول است؛ اما تمایز وجود و ماهیت را در خارج دنبال می‌کند و وجود را صرف یک محمول متافیزیکی دانسته و همچون متکلمان معتزلی دایره اشیاء را اعم از وجود دانسته است؛ با این تفاوت که متکلمان با دغدغه‌های هستی‌شناسانه و سلمون از منظر منطق و زبان‌شناسانه به خبر از معدومات پرداخته است. بنابراین این دو فیلسوف نه در مبانی اصلی بلکه در فروعات جزئی امکان هم کلامی خواهند داشت.
تبیین مفهوم همدلی در روایات با تاکید بر شرح کافی ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه فلاح یخدانی؛ استاد راهنما: شهاب الدین وحیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همدلی در لغت به معنای وفاق، یکدلی، همراهی، یگانگی و هماهنگی است. این واژه در زبان فارسی مترادف‌هایی مانند اتحاد، اتفاق، سازگاری، وفاق، هم‌فکری و یکرنگی دارد. معنی اصطلاحی همدلی در اصطلاح، همدلی به توانایی درک احساسات و تجربه‌های دیگران و قرار دادن خود در جایگاه آن‌ها گفته می‌شود. این مفهوم در روان‌شناسی با واژه Empathy شناخته می‌شود و به معنای تشخیص یا تجربه غیرمستقیم وضعیت هیجانی یا حالت عاطفی فرد دیگر است. همدلی در این تحقیق به معنای (Empathy) است نه به معنای (Sympathy). همدلی (Empathy) یعنی توانایی درک و تجربه‌ی احساسات فرد دیگر، به گونه‌ای که انگار خودتان آن را تجربه می‌کنید. در این حالت، شما احساسات فرد مقابل را حس می‌کنید و از نگاه او به موضوع نگاه می‌کنید. دلسوزی (Sympathy) به معنای احساس نگرانی و تأسف برای شخص دیگر است، بدون اینکه احساسات او را به طور کامل تجربه کنید. در قرآن و احادیث پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع)، همدلی با دیگران به عنوان راهی برای تقویت ارتباطات انسانی و افزایش محبت و برادری معرفی شده است. می توان مفهوم همدلی را در این متون از سه بعد شناختی، رفتاری و عاطفی مورد بررسی قرار داد. از نظر ملاصدرا، همدلی مفهومی است که به رابطه میان انسان‌ها و ظرفیت‌های درونی برای درک و فهم احساسات و افکار دیگران توجه دارد. این مفهوم در فلسفه‌ی او با حکمت متعالیه گره خورده است، چراکه فرد از طریق معرفت نفس و شناخت حقیقت هستی می‌تواند به درکی عمیق‌تر از دیگران برسد. از دیدگاه ملاصدرا، همدلی می‌تواند دو بُعد داشته باشد. همدلی به عنوان وضعیت روحی: در این حالت، همدلی یک حالت درونی و ادراکی است که ناشی از شناخت نفس و پیوند وجودی فرد با دیگران و هستی است. فرد از طریق شهود و درک حقیقت، به شناختی می‌رسد که نه فقط احساسات دیگران را فهم می‌کند، بلکه این فهم بخشی از مسیر تکامل روحی و معنوی او می‌شود. ملاصدرا با رویکردی فلسفی، همدلی را نه تنها یک فضیلت اخلاقی بلکه امری بنیادین در فهم حقیقت هستی می‌داند. اشاره‌ی او به فرایند دستیابی به غذا نمونه‌ای عالی از نگاه او به همدلی در عمل است .اینکه یک امر به‌ظاهر ساده همچون تغذیه، نتیجه‌ی یک زنجیره‌ی هماهنگی و تلاش مشترک است. از سوی دیگر، تأکید او بر همدلی شناختی در مقابل خصومت و جدال است. او همدلی را نه فقط در سطح عاطفی، بلکه به عنوان راهکاری برای درک متقابل و پرهیز از تفرقه معرفی می‌کند، که این نگاه به ویژه در بستر اجتماعی و دینی می‌تواند نقشی بسیار تأثیرگذار داشته باشد (ملاصدرا، 1366، ج3، 285). می‌توان همدلی را در اندیشه‌ی ملاصدرا به عنوان یکی از ابزارهای تعالی روحی، اجتماعی، و فلسفی در نظر گرفت (همان، ج4، 383). می‌توان روایات مرتبط با همدلی را به پنج دسته کلی تقسیم کرد: 1. روایات تبیین مفهومی همدلی: این دسته از روایات به تعریف و اهمیت همدلی در اسلام می‌پردازند. برای مثال، پیامبر اکرم (ص) فرمودند:» مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ«؛ یعنی کسی که صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست. 2. روایات مربوط به زمینه‌های ایجاد همدلی: این دسته به عواملی اشاره دارند که موجب تقویت همدلی میان افراد می‌شوند. قرآن کریم نیز بر وحدت و همدلی میان مسلمانان تأکید دارد »وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا« یعنی همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید. 3. روایات مربوط به همدلی به عنوان رفتار: این دسته از روایات به مصادیق عملی همدلی اشاره دارند. مانند کمک به نیازمندان، یاری مظلومان، و حسن معاشرت. در حدیثی از امام علی (ع) آمده است: »الناس صنفان: إمّا أخٌ لکَ فی الدّینِ أو نظیرٌ لکَ فی الخَلقِ«؛ یعنی مردم دو دسته‌اند: یا برادر دینی تو هستند یا در آفرینش همانند تو. 4. روایات مربوط به آثار و نتایج همدلی: این دسته به تأثیرات مثبت همدلی در جامعه و فرد اشاره دارند. برای مثال، در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: »مَنْ لَمْ یَشْکُرِ النَّاسَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ«؛ یعنی کسی که از مردم سپاسگزاری نکند، از خدا نیز سپاسگزاری نکرده است. 5. روایات مربوط به پرهیز از رفتارهای ضد همدلی: این دسته شامل احادیثی است که به نکوهش رفتارهایی مانند تفرقه‌افکنی، خصومت، و بی‌توجهی به نیازهای دیگران می‌پردازند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند:َ »لاتَحَاسَدُوا وَلَا تَبَاغَضُوا وَکُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا«؛ یعنی حسادت نورزید، دشمنی نکنید، و بندگان خدا باشید و با یکدیگر برادرانه رفتار کنید. این دسته‌بندی اولیه می‌تواند به درک بهتر مفهوم همدلی در اسلام کمک کند. در این تحقیق تلاش می شود ضمن ایضاح مفهومی همدلی و گستره آن در متون دینی، با نگاهی فلسفی و عقلانی به توضیح و تبیین اقسام و پیامدهای همدلی از دیدگاه ملاصدرا بپردازیم.
تأثیر مبانی هستی‌شناسی بر شناخت در فلسفه صدرایی
نویسنده:
عبدالله حسینی؛ استاد راهنما: مجید میردامادی؛ استاد مشاور: جواد رقوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه صدرایی به‌عنوان یکی از پیچیده‌ترین نظام‌های فلسفی اسلامی، ارتباط عمیقی میان هستی‌شناسی (Ontological) و شناخت‌شناسی (Epistemological) برقرار می‌سازد. در این نظام، ملاصدرا با استفاده از اصولی مانند اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و وحدت وجود، به تبیین فرآیند پویای شناخت انسان از جهان می‌پردازد دستاوردهای جدید ملاصدرا در حوزه‌ی شناخت از دیدگاه رئالیستم؛ که شناخت را انطباق ادراک با واقعیت عینی خارجی، ایدئالیستم؛ که شناخت را مبتنی بر ایده‌ها و تصورات ذهنی و پروگماتیستم؛ که شناخت را مبتنی بر عملکرد و کاربرد مفاهیم می‌داند فراتر رفته و با پیوند عین و ذهن، هم واقعیت را به‌عنوان یک امری اصیل و مستقل از ذهن می‌پذیرد و هم به تأثیرگذاری ذهن در شناخت از طریق صور علمیه و اتحاد عاقل و معقول اذعان دارد. آنچه در این منظومه فکری مشهود است اتخاذ مبانی متمایز ملاصدرا در حوزه هستی‌شناسی و شناخت است محور اصلی بحث در نوشتار حاضر تأثیرات مبانی هستی‌شناسی بر شناخت نزد ملاصدرا، به‌صورت توصیفی و تحلیلی می‌باشد. اهمیت مسئله مزبور ازاین‌روست که در حکمت متعالیه، شناخت از واقعیت و حقیقت تنها به ادراکات حسی یا خیالی محدود نمی‌شود؛ بلکه به نحوی عمیق‌تر با هستی و مراتب آن پیوند می‌خورد. ازاین‌رو، فهم دقیق تأثیرات مبانی هستی‌شناسی بر مسئله شناخت، می‌تواند دیدگاه نوینی درباره نحوه شناخت و دریافت حقیقت در این نظام فلسفی ارائه دهد. سرانجام رساندن این تحقیق در شش فصل بوده که هر یک از فصول به بررسی تمام جوانب یک موضوع خاص پرداخته است. نتیجه‌ی به‌دست‌آمده اینکه؛ نظام هستی‌شناسی ملاصدرا با اصولی نظیر اصالت وجود، وحدت وجود، حرکت جوهری و تشکیک وجود چارچوبی منسجم و پویا برای شناخت فراهم می‌آورند که در آن شناخت تابع مراتب وجودی و در فرآیندی از تکامل دائمی است.
بررسی انتقادی نحوه خوانش ملاصدرا از روایات اسلامی در خداشناسی (با تکیه‌ بر شرح اصول کافی)
نویسنده:
علیرضا آزادگان؛ استاد راهنما: رضا برنجکار؛ استاد مشاور: مهدی عظیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله به نقد خوانش ملاصدرا از روایات اسلامی در زمینه خداشناسی باتوجه‌به مبانی فلسفی او پرداخته شده است. به چند دلیل عمده از جمله مورد وثوق بودن کتاب شریف اصول کافی، دسترسی بلاواسطه به آخرین نظرات و خوانش ملاصدرا از روایات به دلیل شرح او بر این کتاب به‌عنوان آخرین اثر او، شرح ملاصدرا بر اصول کافی به‌عنوان منبع اصلی این رساله مورداستفاده قرار گرفته است. به دلیل ساختار انتقادی این رساله، مسائل را در سه باب شناخت خدا، اسماء و صفات الهی و افعال الهی تقسیم نموده و ابتدا به بیان احادیث هر باب پرداخته و سپس خوانش ملاصدرا از آن روایات را مطرح نموده و در انتها به نقد و بررسی خوانش او پرداخته‌ایم. در این رساله سعی شده است نقدهای وارد به خوانش ملاصدرا را در سه دسته عمده جای دهیم؛ دسته اوّل نقدهای موسوم به نقد خوانشی است که مستقیماً به خوانش او از روایات و برداشت او از معنا و مفهوم ظاهری روایات، مستقل از مبانی فلسفی او برمی‌گردد. دسته دوم نقدهای مبنایی است که مبانی فلسفی او سبب تعارض در خوانش از روایات شده است و دسته سوم نقدهای اصطلاحاً بِنایی است که به تعارض نحوه خوانش او از روایات با مبانی دیگر او می‌پردازد. از جمع این نقود می‌توان به این نتیجه رسید که نحوه خوانش ملاصدرا از روایات اسلامی در بعضی موارد فاصله معناداری با دیدگاه نظام وحیانی دارد؛ از مهم‌ترین دلایل این فاصله می‌توان به تـأثیر سابقه فلسفی و مشرب عرفانی که ملاصدرا متأثّر از آن بوده است اشاره کرد که سبب شده با جهت‌گیری فکری در بسیاری از موارد سعی نماید نظرات خود را به‌نوعی تطبیق و یا در برخی از موارد تحمیل بر روایات کند، درحالی‌که اگر بی‌طرفانه دیدگاه طرفین بررسی شود، بیان معصومین با دیدگاه او در بسیاری از موارد نه‌تنها تطبیق بلکه بسیار فاصله دارد.
برسی و مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در باب رویکرد فلسفی به قرآن کریم با تاکید بر آیات مشترک
نویسنده:
مریم عندلیب؛ استاد راهنما: علی فرهودی؛ استاد مشاور: روح الله ناد علی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
اینهمانی شخصیت انسان پس از مرگ از دیدگاه ملاصدرا و متکلمین جسم‌ انگار مسلمان
نویسنده:
فاطمه البرزی؛ استاد راهنما: روح الله سوری؛ استاد مشاور: نادر شکرالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش پیش‌رو از زاویه‌ای خاص به حیات پس از مرگ می‌نگرد و درپی تبیین این‌همانی شخصیت انسان پس از مرگ با شخصیت پیش از مرگ اوست. در اینجا دو رویکرد کلان از سوی ملاصدرا و متکلمان جسم‌انگار ارائه شده است. با نظر بر آراء متکلمان جسم‌انگار مسلمان در رابطه با این‌همانی شخصیت انسان پس از مرگ و همچنین با توجه به تعاریف و لوازم دیدگاه آنان، نتیجه حاصل شده این است که شخصیت انسان محصور و محدود به جسم اوست و برای انسان خارج از بعد مادی، ملاک دیگری قائل نیستند؛ دیدگاه آنان باتکیه بر ظواهر آیات و روایات دینی به صورت جسم‌انگارانه شکل گرفت و رشد یافت. در مقابل ملاصدرا باتکیه بر اصول فلسفی و با بهره‌گیری از ستون اصلی حکمت متعالیه- اصل حرکت جوهری و تجرد نفس- نادرستی و ناروایی دیدگاه متکلمان را اثبات کرده و به دفع شبهات وارده پرداخته است. طبق دیدگاه ملاصدرا شخصیت انسان وابسته به جسم نیست و نفس نمی‌تواند جسمانی باشد. درنتیجه مسئله این‌همانی نفس پس از مرگ و معاد، متناسب با این دیدگاه تبیین می‌شود. بنابراین با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه میان دو رویکرد یادشده می‌توان نتیجه گرفت که نظریه متکلمین جسم‌انگار پایه و اساس فلسفی و عقلانی نداشته و همچنین با نصوص دینی که نظریه خود را بر آن استوار کرده اند نیز در تناقض است.
فضیلت و رذیلت اخلاقی از نظر سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا لک زائی؛ استاد راهنما: حسن رهبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رفتارها و ویژگی‌های انسانی زمانی ارزشمند تلقی می‌شوند که فرد را در مسیر دستیابی به کمال واقعی یاری رسانند یا زمینه تحقق آن را مهیا سازند. بر پایه تعالیم اسلامی، کمال نهایی انسان و سعادت حقیقی او در نیل به مقام قرب الهی معنا می‌یابد. لذا هر عملی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم باعث تقرب انسان به خدا گردد، فضیلت اخلاقی محسوب می‌شود؛ و برعکس، هر عملی که سبب دوری از خدا شود، از نظر اسلام رذیلت اخلاقی است. معیار اصلی فضیلت یا رذیلت بودن عمل، میزان تقرب یا تبعید آن از خداوند است. در نتیجه، برخی رفتارهایی که در دیدگاه‌های اخلاقی دیگر فضیلت تلقی می‌شوند—مانند شجاعت یا دانش—چنانچه باعث دوری فرد از خدا شوند، در چارچوب اخلاق اسلامی به عنوان رذیلت مطرح می‌شوند. چرا که اخلاق و صفات اخلاقی، وسیله‌ای برای نیل به هدف نهایی یعنی تقرب الهی هستند و نه هدف نهایی خودشان. بنابراین، اگر علمی باعث انحراف از راه حق شود، از منظر اسلامی نه تنها فضیلت نیست بلکه نوعی رذیلت است. متون اسلامی نیز علمای فاسد و کسانی که از دانش خود برای رسیدن به اهداف دنیوی استفاده کرده‌اند را به شدت مورد نکوهش قرار داده‌اند. جامعه‌ای که بر پایه فضایل اخلاقی شکل گرفته باشد، سرمایه‌ای معنوی برای حرکت به سوی سعادت ابدی به‌شمار می‌آید. چنین جامعه‌ای، بستری مناسب برای رشد انسان‌ها و رسیدن به کمال حقیقی فراهم می‌آورد. اخلاقی که هیچ ارتباطی با رذایل ندارد و تماماً در خدمت رشد فضایل است، مسیر زیستن درست را برای انسان‌ها مشخص می‌کند و در مقابل، رذایل را حذف می‌کند. پرهیز از رذایل اخلاقی و گام نهادن به‌سوی فضیلت‌ها، منجر به انسجام اجتماعی، ارتباط مؤثر انسانی و شکوفایی جامعه می‌شود. چنین جامعه‌ای درک صحیحی از حق و باطل خواهد داشت و روابط اخلاقی نیرومندتری در آن شکل می‌گیرد. در مقابل، رواج رذایل موجب فرسایش ایمان، ضعف در روابط انسانی و مانعی برای رشد فردی و جمعی است. از جمله رذایلی که باید از آن‌ها دوری کرد عبارت‌اند از: خودبینی، غرور، دروغ، تمسخر، غیبت، بدگمانی و تجسس. در سنت فکری اسلامی، متفکران مختلف، دیدگاه‌های متنوعی درباره فضیلت و رذیلت داشته‌اند. در این پژوهش، تلاش بر آن است که دیدگاه دو فیلسوف برجسته، سهروردی و ملاصدرا، بررسی و تحلیل گردد. 1. دیدگاه سهروردی نسبت به ویژگی‌های اخلاقی پسندیده و ناپسند چگونه تعریف می‌شود؟ 2. ملاصدرا، فضایل و رذایل اخلاقی را با چه رویکردی مورد تبیین قرار می‌دهد؟ 3. چه اشتراک‌ها و تمایزهایی میان دیدگاه سهروردی و ملاصدرا در زمینه‌ی مفاهیم فضیلت و رذیلت اخلاقی وجود دارد؟
بررسی تبیین ویژه صدرالدین شیرازی درباره ضرورت فراگیری حکمت
نویسنده:
محمد علی محیطی اردکان ، غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فراگیری علوم عقلی به ویژه فلسفه نقش بسیار مهمی در زندگی انسان دارد. حکمت‌پژوهان در آثار گفتاری و نوشتاری خود کوشیده‌اند به ابعاد گوناگون این موضوع بپردازند و اهمیت و ضرورت فراگیری حکمت را تبیین کنند. ملاصدرا که از حکمای برجستة مسلمان است در این باره تبیین ویژه‌ای دارد. هدف این مقاله بررسی تبیین مزبور با روش تحلیلی- انتقادی است. به نظر می‌رسد هر چند برخی مقدمات تبیین ملاصدرا نادرست است، اما ضرورت آموختن فلسفه انکارنشدنی است. فلسفه تنها ابزار پاسخگو به پرسش‌های بنیادین بشر و شبهات عقلی پیش روی وی به شمار می‌رود و فهم بهتر کتاب و سنت و حقایق عالَم در گرو آن است. به نظر می‌رسد هر چند برخی مقدمات تبیین ملاصدرا نادرست است، اما ضرورت آموختن فلسفه انکارنشدنی است. فلسفه تنها ابزار پاسخگو به پرسش‌های بنیادین بشر و شبهات عقلی پیش روی وی به شمار می‌رود و فهم بهتر کتاب و سنت و حقایق عالَم در گرو آن است.
صفحات :
از صفحه 155 تا 172
چیستی « شخصیت» و مبانی هستی شناختی و انسان شناختی آن در حکمت متعالیه صدرا
نویسنده:
مرضیه اخلاقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شخصیت که از ریشه ی یونانی «persona» به معنای نقاب و ماسک، أخذ شده است اصطلاحاً اشاره دارد به ویژگی های بیرونی قابل مشاهده ی رفتارهای افراد و میزان تأثیر گذاری و تطابق خواسته ها و انتظارات اجتماعی آنها. اما چون یک مفهوم انتزاعی است تبیین معنای علمی آن نه تنها دشوار است بلکه به دلیل ارائه تعاریف متعدد و مختلفی از سوی روان شناسان که ریشه در جهان بینی و نگرش آنها به ماهیت انسان و شرایط فرهنگی و اجتماعی آنان دارد، تاکنون توفیقی در ارائه ی تعریفی واحد و قابل قبول از سوی نظریه پردازان شخصیت، حاصل نشده است. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است با جستجوی در آثار صدرالمتألهین و با تکیه بر مبانی هستی شناختی و انسان شناختی، هدف، یافتن معنای «شخصیت» است. نتیجه ی حاصل، حکایت از این دارد که همه افراد انسان فطرت واحد اما شخصیت های متفاوتی دارند. طبیعت و فطرت واحد داشتن به معنای مستوی الخلقه بودن آنهاست اما «شخصیت» همان «شاکله وجودی» است که بر مجموعه ای از صفات طبیعی و اکتسابی ویژه ی هر فرد اطلاق می شود که تعیین کننده ی خط مشی او در زندگی است. کمالات اکتسابی که براساس افکار و اعمال حسنه یا سیئه و تحت تاثیر عوامل محیطی و تربیتی و وراثتی، شکل دهنده ی ساختار وجودی انسان می گردد و رفتار وی تابع و هماهنگ با همین شخصیت شکل گرفته ی اوست و همانگونه که بر اساس حرکت جوهری، وجودش دائما در جریان و تحوّل است خویشتن شکل گرفته او نیز همانند رودخانه سیّالی خواهد بود که اگرچه شکل و موجودیت کلی آن ثابت است اما همانند وجودش در سیر استکمالی خود در جریان و تغییر و تحوّل خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 53