آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1083
فئودور داستایفسکی و اگزیستانسیالیسم
نویسنده:
زهره ناجی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق(ع),
چکیده :
این مقاله به بحث و بررسی آراء و افکار داستایوفسکی درباره انسان و وضع و حال اگزیستانس او اختصاص دارد . در این مقاله از رهگذر بررسی رمانهای داستایوفسکی مفاهیمی همچون ، اگزیستانس، دلهره هستی، دلهره اینجا و اکنون و پرتاب شدگی و همچنین مسائلی مانند آزادی و اخلاق و وجود خداوند از دیدگاهی وجودی و اگزیستانسیال مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 28
سیاوش و اسطوره بازگشت جاودانه
نویسنده:
وحید رویانی ,منصور حاتمی نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
داستان سیاوش در شاهنامه به خاطر قرار گرفتن در متن حماسه، داشتن ریشه اسطوره ای و برخورداری از عناصر دراماتیک و تراژیک می تواند با بهره گیری از رویکردهای نو واکاوی و تحلیل شود. یکی از این رویکردها نظریه «بازگشت جاودانه» میرچا الیاده است. الیاده برای خدایان میرنده ویژگی هایی مطرح می کند؛ از جمله اینکه اصل و منشأ آنها مشخص نیست، در جوانی بدون ارتکاب گناه کشته می شوند، مرگ آنها منشأ تحولات و تغییرات بسیار می گردد، و پس از مرگشان نیز به خاطر نیاز انسان ها آیین های رازآموزی پیرامون مرگ آنها شکل می گیرد. با توجه به ویژگی هایی که در متون اسطوره ای، حماسی و تاریخی برای سیاوش و آیین های پس از مرگ او ذکر شده است، می توان نتیجه گرفت که سیاوش یکی از همین ایزدان است که نمادی از صیرورت روان بشر شده است؛ زیرا روح او، خسته از زمان، با بازگشت به زمان ازلی از نو متولد می شود و این بازگشت جاودانه برای معتقدان به آیین سیاوش، با هر بار شرکت در مراسم سوگ او رخ می دهد و شرکت کنندگان در این آیین رازآموزی نیز هرکدام سیاوش دیگری می شوند.
صفحات :
از صفحه 239 تا 261
بودریار با نیچه و هایدگر: تحلیلی متضاد [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Vanessa Freerks
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ibidem Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : ونسا فریرکز تجزیه و تحلیل می کند که چگونه بودریار کتاب نیچه درباره تبارشناسی اخلاقیات را دوباره به فعلیت می رساند و بررسی می کند که چگونه مضامین و رویکردهای بودریار در جامعه مصرف کننده، شبیه سازی ها و شبیه سازی ها و تبادل نمادین و مرگ با نیچه درباره تبارشناسی اخلاقیات طنین انداز می شود. این کتاب شکافی را در ادبیات محدود موجود در رابطه بین اندیشه بودریار با اندیشه نیچه و هایدگر پر می کند. بودریار با نیچه و هایدگر: یک تحلیل متضاد خواندنی ضروری برای دانشجویان و محققان فلسفه قاره ای، جامعه شناسی و نظریه فرهنگی است.
برداشت امانوئل لویناس از مرگ: نقد هستی به مرگ در فلسفه هایدگر [پایان نامه پرتغالی]
نویسنده:
Anderson Fernando Rodrigues Mendes
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این مقاله بررسی موضوع مرگ از رویکرد امانوئل لویناس فیلسوف فرانسوی-لیتوانیایی بر اساس آثار توتالیته و اینفینی (1961) - با ترجمه به پرتغالی - و Dieu, la mort et le temps (1993) - در ترجمه آن است. به زبان اسپانیایی - گفتگو با اثر فیلسوف آلمانی، مارتین هایدگر، با عنوان هستی و زمان (1927). احتمالاً لویناس یکی از بحث‌برانگیزترین فیلسوفان قرن بیست و یکم است و به دلیل تعلق به خانواده‌ای یهودی که مطابق سنت مذهبی آنها آموزش دیده‌اند، رویکرد فلسفی آن با تأمل ما مرتبط است. این پژوهش، بررسی و تأمل در موضوع مرگ را محدود می‌کند، زیرا این موضوع نه تنها برای تأملات دینی و فلسفی، بلکه برای انسان به‌عنوان موجودی که در مجموع زندگی می‌کند، اهمیت دارد. اهمیت این تحقیق بازتاب معنای مرگ برای انسان است، به عنوان موجودی که فراتر از پیامدهای عاطفی پوشیده شده بر پدیده مرگ مانند اضطراب، ترس و جهل زندگی می کند. لویناس به گفتگوی فشرده با فلسفه هایدگر و رویکرد او درباره مرگ و تأثیر آن بر انسان می پردازد. این تحقیق به سه بخش تقسیم می شود: بخش اول این پژوهش به معرفی نویسنده یا شخص او، زمان و کار او می پردازد. در بخش دوم این پژوهش، مفهوم مرگ را برای فیلسوفی که لویناس در آثار Dios، la muerte y el timpo، مارتین هایدگر و هستی به سوی مرگ با او گفتگو می‌کند، مورد بحث قرار می‌دهیم. در اینجا، در مورد متناهی بودن دازاین، پروژه هستی‌شناختی هایدگر و همچنین اضطراب، ترس و معتبرترین احتمالات وجودی وجود بحث خواهیم کرد. در بخش سوم از مطالعات گزاره های خود، مضامین تأمل در مورد مرگ در فلسفه لویناس را مطرح خواهیم کرد. در این قسمت به مرگ خود، مرگ دیگری و مسائل پیرامون مرگ سوژه مانند اضطراب، ترس و بی نهایت می پردازیم. روشی که برای این تحقیق به کار گرفته خواهد شد، مبتنی بر تحلیل بازتاب لوینازی از de Dios، la muerte y el tiempo، کلیت و بی نهایت امانوئل لویناس و هایدگر هستی و زمان است. هدف از این کار کمک به مطالعات در علوم دین، فلسفه دین و الهیات و همچنین در سایر زمینه های مرتبط است.
"سقوط" و رستگاری در اندیشه مارتین هایدگر و ژاک لاکان [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Tyler Akers
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی و بسط مفهوم «سقوط» مارتین هایدگر به عنوان یک اصل مهم تاریخی-فلسفی می پردازد. با این حال، سقوط اساساً به عنوان مفهومی از هایدگر اولیه درک می شود، در حالی که من استدلال می کنم که هایدگر همچنان به طور صریح و ضمنی در طول زندگی حرفه ای خود بر آن تکیه می کند. سقوط توصیفی از تاریخ فلسفی و غرب است که به متافیزیک معروف است و توصیف رابطه انسان با هستی است. بنابراین، سقوط به مهم‌ترین جریان‌های اندیشه متأخر هایدگر نیز مربوط می‌شود، از جمله حقیقت هستی، مرگ خدا، خدایان، غلبه بر متافیزیک و تفکر مراقبه. سپس الهیات سنتی روایت سقوط از پیدایش را در پرتو سقوط به عنوان مفهومی فلسفی تفسیر می‌کنم و «تخریب» خود هایدگر از متافیزیک غربی را در رابطه با یکی از اسطوره‌های بنیادی آن بسط می‌دهم. با بررسی درگیری هایدگر با نیچه، اهمیت درک در حال سقوط را در بازخوانی مرگ خدا و پایان متافیزیک نشان می دهم. من با گنجاندن روانکاوی ژاک لاکان به عنوان بسط دیگری از گفتمان هایدگر در مورد سقوط، نتیجه می‌گیرم که نشان می‌دهد گفتمان و رابطه سوژه با حقیقت هستی در هسته ساختار و روان رنجوری او قرار دارد.
مقایسۀ میان وجهه‌ نظرهای هیدگر و گادامر درباب ایده‌های افلاطون
نویسنده:
کاظم هانی ، رضا سلیمان حشمت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تصور غالب راجع به فلسفه­ افلاطون این است که افلاطون با جدا کردن اشیاء محسوس از نمونه­ برتر آن‌ها در عالم ایده­ها، گام مهمی جهت شکل­گیری مابعدالطبیعه برداشته است. طبق نظر افلاطون، ایده­ها ذات یا ماهیت اشیاء محسوس را شکل می­دهند. ایده­ها هم شرط وجود اشیاء محسوس و هم شرط شناخت این اشیاء هستند. حال با توجه به این وجودشناسی و معرفت­شناسی بدیع، مسائل مهمی پیش می­آید؛ از جمله: نحوه­ نسبت اشیاء محسوس با نمونه­ برتر خود در عالم ایده­ها به چه صورت است؟ نظرگاه ارسطو مبنی بر جدایی ایده­ها از اشیاء محسوس به چه میزانی پذیرفتنی است؟ فرض وجود ایده­ها چه تأثیری بر نظرگاه ما راجع به انسان (دازَین) و زندگی عملی او دارد؟ در این مقاله سعی بر این است که از منظر دو فیلسوف آلمانی؛ یعنی مارتین هیدگر و هانس گئورک گادامر، پرسش­های مطرح شده را بررسی کنیم. درحالی‌که هیدگر اعتقاد دارد افلاطون با طرح آموزه‌ ایده­ها، آغازگر فراموشی حقیقت در معنای ناپوشیدگی و نامستوری و در نتیجه فراموشی وجود بوده است، گادامر اعتقاد دارد تفسیر هیدگر از افلاطون و کل تاریخ مابعدالطبیعه تحت تاثیر انتقادات ارسطو بوده است. گادامر با رجوع به خود محاورات افلاطون ازیک‌طرف، نسبت ایده­ها و اشیاء محسوس را به‌روشنی توضیح می­دهد و از طرف دیگر، تاکید می­کند که ایده­ خیر در عین تعالی و پوشیدگی در تمام اعمال ما حضور دارد.
صفحات :
از صفحه 177 تا 202
در جای خود: رویکرد سَنت آگوستین [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Jean-Luc Marion, Jeffrey Kosky (transl.)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Stanford University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: در جای خود یک خوانش پدیدارشناسانه اصیل از آگوستین است که درگیری او با مفاهیم هویت در اعترافات را در نظر می گیرد. با استفاده از تجربه آگوستینی اعتراف، ژان لوک ماریون مدلی از خودبودن ایجاد می کند که این تجربه را در پرتو کل مجموعه آگوستینی بررسی می کند. در این راستا، ماریون با تحلیل‌های مدرن و پست مدرن قابل‌توجهی از «تجربه‌ای‌ترین» آثار آگوستین، از جمله تفسیرهای انتقادی ژاک دریدا، مارتین هایدگر و لودویگ ویتگنشتاین درگیر می‌شود. ماریون در نهایت به این نتیجه می‌رسد که آگوستین در بررسی افراط در خود و فراتر از خود، و در استفاده از این تغییر خود برای خود، به عنوان نیروی محرکه‌ای برای روابط خلاق با خدا، جهان و دیگران، بر پست مدرنیته پیشی گرفته است. این خوانش پیوندهای قابل توجهی را بین گزارش‌های خودبودن در زمینه‌های فلسفه معاصر، مطالعات ادبی و مسیحیت اولیه آگوستین برقرار می‌کند.
سخنرانی نقد کتاب با هایدگر در "درآمد به متافیزیک"
سخنران:
انشاء‌الله رحمتی، بیژن عبدالکریمی، علی‌اصغر محمدخانی
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , درس گفتار،جزوه وتقریرات , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
هستی شناسی رویداد طبیعت
نویسنده:
Said Mikki: سعيد مكي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: ما هستی‌شناسی رویدادی جدیدی از جهان را پیشنهاد می‌کنیم که بخشی از یک رویکرد کلی به فلسفه است که مبتنی بر ترکیب ایده‌هایی از علم، هستی‌شناسی و فلسفه طبیعت است. در حالی که موضع مورد حمایت در اینجا مبتنی بر علم و فلسفه است، اما تلاش می‌کند با ابداع و کاوش یک سری مفاهیم هستی‌شناختی فنی (طبیعی‌شده یا طبیعت‌گرایانه) مانند پیوستگی، کل، جهانی، آشوب، مجموعه رویداد، فراتر از هر یک از آنها حرکت کند. و Nonspace. یک موضوع اصلی در هستی شناسی رویداد ما، ترسیم یک نقد اساسی از نظریه ارگانیسم و ​​سازمان است، به ویژه زمانی که دو مورد اخیر به عنوان فرآیندهایی در فضا-زمان در نظر گرفته شوند. به طور خاص، و به دنبال سرنخ‌های قبلی، ما دکترین فضازمان را با این استدلال که از نظر هستی‌شناختی بنیادی نیست، مورد انتقاد قرار می‌دهیم، جایی که پیشنهاد می‌کنیم که جایگزین آن با مفاهیم هستی‌شناختی طبیعی‌تر اولیه‌تر از فضا مانند فضا و غیرفضا شود. هستی‌شناسی رویداد طبیعت را می‌توان یک نگرش جایگزین رادیکال نسبت به رابطه انسان و طبیعت در نظر گرفت، نگرشی که در واقع بارها، هر چند تحت عناوین بسیار متفاوت، توسط متفکران پراکنده متعدد در طول تاریخ ایده‌ها مورد بررسی قرار گرفته است. ما برخی از متفکران گذشته را بررسی می کنیم که به این مجموعه فکری کلی اما هنوز هم نامنسجم کمک کرده اند، از جمله لایب نیتس، هایدگر، سیموندون، رویر، دلوز، وایتهد و گاتاری. هدف این مقاله ارائه دیدگاهی فشرده در سطح بالا در مورد این موضوع بسیار پیچیده و هنوز در حال تحول است که برای مخاطبان زیادی، نه لزوماً فقط فیلسوفان، بلکه دانشمندان، ریاضیدانان، فن‌آوران، الهی‌دانان، جامعه‌شناسان، هنرمندان و روانشناسان در نظر گرفته شده است.
مفهوم فضا در پدیدارشناسی کاسیرر، هایدگر و اشمیتس
نویسنده:
احسان مروجی ، پرویز ضیاء شهابی ، مالک حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم فضا از آغاز فلسفه و تفکر انتزاعی در یونان باستان همواره درون‌مایه و موضوعی بنیادین بوده و به دلیل تغییر و تحولات فرهنگی‌ـ‌تاریخیِ فضامندی در طول تاریخ معرفت در معرض تغییرات اساسی قرار گرفته است. در آغاز فلسفه‌ورزی، سوالی متافیزیکی درباره سرآغاز یا علت نخستین (آرخه) همه چیزها وجود داشته که مفهوم فضا به سان مفهومی بنیادین، پاسخی برای آن به شمار می‌آید. خطوط اصلی مباحث فلسفی در یونان باستان که در فلسفه افلاطون و ارسطو جریان داشته، در چهارچوب هندسه اقلیدس و جهان‌بینی بطلمیوسی اندیشیده شده است. در دوران جدید دکارت، لایبنیتس و کانت سعی کرده‌اند فضا را به لحاظ مفهومی تحت تاثیر چرخش کوپرنیکی و فیزیک نیوتنی قرار دهند. سرانجام، تصاویر فضایی در پی طرح مسائل فیزیولوژیک به‌واسطه هندسه نااقلیدسی و به‌ویژه از طریق پدیدارشناسی به چالش کشیده می‌شود. از اینجاست که بازشدن پای مفاهیم پدیدارشناسانه در فلسفه و رشته‌های دیگر که مدار آن‌ها بر مفهوم فضا است جالب توجه و علاقه پژوهندگان به مبانی پدیدارشناسی تواند بود. لذا وجهه همت در این مقاله شرح و بسط تحلیلی‌ـ‌توصیفی رای‌های سه پدیدارشناس صاحب نظر (ارنست کاسیرر، مارتین هایدگر و هرمان اشمیتس) است در باب فضا. این سه فیلسوف بنای نظریه خود را بر نقد شیوه تحصلی (پوزیتیویستی) گفتار از فضا نهاده‌اند. این شیوه که دکارت و نیوتن در پیش گرفته بودند در دوران اخیر به تمامیت می‌رسد. در این مقاله بر سر بحث از مبانی فلسفی فیلسوفان نام برده می‌رویم. بحث فضا را نزد هر یک از این سه فیلسوف از وجهه نظر به مفهومی کلیدی در سیستم فلسفی وی پیش می‌بریم. از همین روی نزد کاسیرر مفهوم فضاهای سمبلیک، نزد هایدگر مفهوم در‌ـ‌جهان‌ـ‌بودن و نزد اشمیتس مفهوم فضای بدون سطح و فضای تنانه را مدار بحث قرار می‌دهیم.
صفحات :
از صفحه 363 تا 380
  • تعداد رکورد ها : 1083