آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1066
درسگفتار فلسفه معاصر (هوسرل و هیدگر)
مدرس:
احمد رجبی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این درسگفتار به مسئله ی بنیادگذاری فلسفه در پدیدارشناسی و نسبت آن با مسئله زمان پرداخته می شود.
غادامر مؤولاً هايدغر
نویسنده:
ماهر عبد المحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 340 تا 358
هایدگر و زبان متافیزیک
نویسنده:
هانس گئورگ گادامر، عبدالله امینی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
معرفت‌‌شناسی عشق در عرفان مولوی تحلیلی در پرتو پدیدارشناسی هوسرل، هایدگر و مرلوپونتی
نویسنده:
کمال ملکیان ، عیسی نجفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از نگاه فلسفی، بررسی معرفت عاطفی و به تع آن معرفت عرفانی که مبتنی بر عشق به خداست، چندان در سنت فلسفی غرب جایگاه شایسته‌ای نداشته است. مطابق دیدگاه حاکم بر این سنت، عواطف و احساسات ارتباط چندانی با دستیابی‌های عالی به معرفتِ «محض» ندارند. در این رویکرد، معرفت به منزلۀ «بسندگی یا تطابق حداکثری» میان «بازنمود ذهنی» و برخی «ذوات» در جهان خارج از ذهن فهمیده می‌شود؛ یعنی برخلاف «زبان» و «داده‌های حسی»، «عواطف» هیچ چیز را «بازنمایی» نمی‌کنند و چیزی بیشتر از «پاسخ‌های ذهنی» به اشیا نیستند؛ همین امر موجب نادیده‌گرفتن نقش حوزۀ عاطفی و احساسی انسان در کسب معرفت در این سنت بوده است. این امر متفکران غربی را برانگیخت تا به بازنگری مفهوم معرفت و راه‌های دستیابی به آن بپردازند. در این میان، هوسرل با تشخیص مفهوم «حیثِ التفاتی» به عنوان مهم‌ترین ویژگیِ آگاهی، دریچه‌ای تازه به مفهوم معرفت گشود. علاوه بر هوسرل، هایدگر نیز در پدیدارشناسی‌ خاص خود نشان داد مفهومی از «معرفت» در دست است که اصیل‌تر از «بازنمودِ کارآمد» است. معرفت نزد هایدگر همان «گشودگی»است؛ پس عواطف و احساسات چگونگیِ بودن اشیا را بر ما «می‌گشایند». هدف مقاله پیش رو تحلیل کارکرد عشق به‌مثابه قوی‌ترین و مهیج‌ترین امر عاطفی و احساسی به روشی پدیدارشناختی و در پرتو پدیدارشناسی هوسرل، هایدگر و مرلوپونتی برای شناخت معرفت عاطفی و عاشقانه در مثنوی مولوی است. یافته‌های مبتنی بر تحلیل‌های پدیدارشناختی اشعار مثنوی، امکان حصول معرفت‌ عرفانی «عشق» را از خلال فروکاست و التفات عرفانی تأیید می‌کنند و نشان می‌دهند که معرفت عرفانی نه‌تنها امکان‌پذیر است، بلکه شیوه‌ای از معرفت است که کمتر در جریان سنت فلسفی غرب به آن پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 6 تا 32
منزلگه (هایمات) در نزد هایدگر و گادامر
نویسنده:
مایسترکای هامر، جهانگیر معینی علمداری
نوع منبع :
ترجمه اثر
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فاقد چکیده
صفحات :
از صفحه 143 تا 160
رونمایی از هستی الهیات: هایدگر و ماریون در تلاقی فلسفه و الهیات [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Wayne Brian Rogers
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هایدگر هستی‌شناسی را به‌عنوان شکلی محاسبه‌گر از تفکر تعریف می‌کند که همه چیز را بر اساس یک اصطلاح پایه‌ای مطلق به یک شی یا موجود تقلیل می‌دهد. در هستی‌شناسی از خدا خواسته می‌شود تا این عالی‌ترین واژه باشد که همه موجودات دیگر به‌عنوان یک کل بر آن مبتنی بر «هستی» جهانی خود هستند. از نظر تاریخی، هستی‌شناسی رابطه بین فلسفه و الهیات را بر این نظام هستی‌شناسی جهانی استوار می‌کند که تنها یکسانی را تحت شرایط علیت و دلیل کافی می‌پذیرد. هایدگر خواستار یک «گام به عقب» از هستی‌شناسی به سوی شیوه‌ای از تفکر فلسفی است که به موجودات اجازه می‌دهد بر اساس شرایط خودشان ظاهر شوند و به الهیات درجاتی از خودمختاری نسبی برای درمان رابطه وجودی مؤمن با دیگری می‌دهد. از سوی دیگر، ژان لوک ماریون راه‌حل «فلسفی» هایدگر برای هستی‌شناسی را رد می‌کند و راه‌حلی رادیکال «الهیاتی» است. ماریون مدعی است که مفهوم هستی‌شناختی خود منشأ هستی‌شناسی است و به این ترتیب، باید در رابطه‌ای عرفانی با دیگری کاملاً غلبه کرد که وارونگی بنیادی تفکر فلسفی را انجام می‌دهد. ماریون پروژه الهیات خود را با پدیدارشناسی «دادگی» تقویت می‌کند که پارادوکس رسیدن متعالی را به عنوان بالاترین امکان فلسفه در نظر می‌گیرد.

در این پروژه من خطوط گام‌های مربوط به هایدگر و ماریون را از به خداشناسی دنبال می‌کنم. و استدلال می‌کنند که اولین گزارش‌های هایدگر از «حیات واقعی» منابع پرباری را برای افشای یک هستی‌شناسی باقی‌مانده در اندیشه ماریون ارائه می‌دهد. من عمیق‌ترین منبع هستی‌شناسی را هرگونه تعهد به استقلال مطلق اندیشه نظری در مقابل تعهدات بنیادی یا جهان‌بینی می‌دانم. علاوه بر این، من استدلال می‌کنم که عقب‌نشینی ماریون از هستی‌شناسی نه تنها ناقص است، بلکه این دیدگاه فلسفی را که هستی‌شناسی لزوماً یا از نظر ساختاری خشونت‌بار است، تداوم می‌بخشد. من با ترسیم برنامه ای برای یک فلسفه مسیحی که به استقلال نسبی فلسفه و الهیات به عنوان رشته های نظری که به طور متقابل وجودی در جهان بینی ریشه دارند، به پایان می رسم. این بازیابی به شرایط اساسی هرمنوتیکی فلسفه‌ورزی احترام می‌گذارد، حتی در حالی که فضایی را برای فلسفه مسیحی باز می‌کند تا مفروضات هستی‌شناختی خود را درباره رابطه سوژه با دیگری کاملاً بیان کند.

هیچ چیز مهم نیست: انواع فلسفی و کلامی نیستی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jason Lowry Blakeburn
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : من مفهوم نیستی را در الهیات فلسفی قرن بیستم از اثر پل تیلیش تا مارتین هایدگر و کیجی نیشیتانی تا رابرت نویل و ری ال. هارت دنبال می‌کنم که همگی چالش نیستی را پذیرفته‌اند. به عنوان یک مفهوم یا مقوله متافیزیکی خاص، این فیلسوفان و متکلمان بدون شک بر سر تعریف خاصی از نیستی اختلاف نظر دارند. با این حال، من استدلال می کنم که آنها در مورد کارکرد مبهم نیستی، که تسکین یا تضاد با هستی است، توافق دارند. گره خورده با وجود ضد نیستی، امکان وجود یا نیستی معنایی است. در مواجهه با نیستی یا قرار گرفتن در معرض نیستی، توانایی بازپرداخت یا بازخرید بیشترین پتانسیل و امکانات خود است. این که چگونه فرد به شبح نیستی پاسخ می دهد، هیچ چیز را مهم نمی کند (یا نه) در روشی که فرد از نیستی به هستی برمی گردد. به عبارت دیگر، مخاطرات صرفاً وضعیت (غیر) متافیزیکی نیستی نیست، بلکه میل به یافتن معنا و ارزش در انسان، وجود محدود در مواجهه با احتمال رادیکال و شبح نیهیلیسم است.
فناوری و فلسفه دین [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
David Lewin (دیوید لوین)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Cambridge Scholars Publishing ,
چکیده :
ترجمه ماشینی: در صد سال گذشته شاهد پیشرفت تکنولوژی غیرقابل تصوری بوده ایم که همه جنبه های زندگی بشر را متحول کرده است. با این حال، به نظر می‌رسد که ما نمی‌توانیم ناراحتی عمیقی از جهت‌گیری فناوری مدرن و برادران ایدئولوژیک آن، سرمایه‌داری جهانی و مصرف انبوه ایجاد کنیم. فیلسوفانی مانند مارکوزه، بورگمن و به‌ویژه هایدگر، تحلیل‌های مهمی از جامعه تکنولوژیک ایجاد کرده‌اند، با این حال دیوید لوین در این کتاب استدلال می‌کند که ایده‌های آن‌ها یا به واسطه بافت سکولارشان، یا با برداشت محدودی از دین که اجازه می‌دهند، محدود مانده است. این مطالعه خواننده را در مسیرهای تازه شکل‌گرفته فلسفه فناوری راهنمایی می‌کند و استدلال می‌کند که در جایی که این مسیرها به طور ناگهانی به پایان می‌رسند، یک گفتمان دینی برای بیان نگرانی‌های نهایی لازم است که کنش فناورانه را هدایت می‌کنند. این امر مستلزم تعمق در بینش مرکزی بسیاری از سنت‌های دینی است که به معنای نهایی، ما نمی‌دانیم چه می‌کنیم. اذعان به اینکه نمی دانیم چه می کنیم، اولین گام به سوی الهیات فناوری است که از بینش هایی از سنت الهیات عرفانی و همچنین از تحولات اخیر در فلسفه دین قاره ای استفاده می کند.
نيتشه، هايدغر ، فوكو
نویسنده:
محمد المزوغي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 1066