آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1067
چیستی انسان از دیدگاه ملاصدرا و هیدگر
نویسنده:
فاطمه قدیمی پاینده ، منیره سیدمظهری ، زینب السادات میرشمسی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آشنایی هر انسان با من خویش و درک آن همواره ذهن بشر را به خود مشغول می دارد زیرا پاسخ آن سبب معنا بخشیدن به زندگی و حیات آدمی می شود. این مقاله نیز در پی جستجو برای پاسخ به سوال چیستی انسان از نظرگاه دو فلیسوف مطرح، یکی در جهان اسلام و دیگری در دنیای غرب است. ملاصدرا و هیدگر هر دو از انسان و مسائل پیرامونی آن سخن گفته اند .هیدگر انسان را به قصد شناخت هستی و وجود، محور بحث هایش قرار می دهد ملاصدرا اما از معرفت انسان، معرفت خداوند به عنوان مطلق وجود و حقیقت وجود را قصد می کند. به عقیده ملاصدرا حقیقت انسان بدلایلی قابل شناخت نیست و از اینرو آنچه را حکما بیان می کنند حقیقت او نیست اگرچه بیانگر ویژگیهای انسان می تواند باشد. وی دو گونه تعریف ماهوی از انسان ارائه می کند در تعریف نخست به تبع فیلسوفان پیش از خود تعریف رایج حیوان ناطق را از انسان ارائه می کند و در تعریف دوم با مبنا قرار دادن اصول مهم حکمت متعالیه انسان را موجودی جامع همه عوالم وجودی تعریف می کند. اما هیدگر در تحلیلی که از انسان ارائه می کند به دو نکته اشاره می کند: اول اینکه سوال اصلی ما در باره انسان نباید چیستی انسان باشد بلکه باید پرسید انسان کیست در این صورت در باره وجود انسان سوال کرده ایم. دوم اینکه تعریف انسان به حیوان ناطق اگرچه تعریف نادرستی نیست اما به هیچ وجه نمی تواند برای بیان ماهیت انسان مناسب باشد. به عقیده هیدگر ذات انسان در اگزیستانس(وجود- آنجا)اوست. انسان تنها موجودی است که حالت اگزیستانس دارد یعنی گشوده بسوی وجود و جایگاه و مقام ظهور وجود است. به نظر می رسد آنچه که هیدگر در بیان کیستی انسان و وجه تمایز او از سایر موجودات ارائه کرده در برابر تعریفی که ملاصدرا از چیستی انسان بیان می کند، تعریف به تمام ذات نیست و همه خصوصیات انسان را در برندارد.
مؤلفه‌های ادراک پیشامفهومی نزد سهروردی و هایدگر
نویسنده:
نویسنده:زینب شکری؛ استاد راهنما:شهناز شایان فر,مهدی عباس‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
سهروردی بنیان‌گذار حکمت اشراقی و مارتین هایدگر فیلسوف اگزیستانسیالیست آلمانی است، هر دو از مهم‌ترین فلاسفه‌ای هستند که به مقوله علم یا معرفت توجه کرده‌اند. این دو متفکر هر دو بر این باورند که فهم، درک بی‌واسطه حقیقت و ذات امور است، نه حصول صورت شیء در ذهن. پژوهش حاضر تلاشی است در راستای شرح، تبیین، مقایسه و بیان نقاط اشتراک و اختلاف دیدگاه سهروردی و هایدگر در مسأله ادراک پیشامفهومی. این دو متفکر ضمن نقد و رد سنت‌های فکری و فلسفی پیش از خود که عمدتا دسترسی بی‌واسطه به ذات امور را انکار کرده و حقیقت را در گزاره جست‌وجو می‌کردند، باتکیه‌بر حقیقت انسان، بر آن‌اند که او، قادر به درک و لمس بی‌واسطه امور است. سهروردی باتکیه‌بر هویت نوری نفس و طرح شهود در فلسفه، جمله مراتب ادراک را از سنخ علم بی‌واسطه شهودی و حضوری دانست. هایدگر نیز، با طرح انسان همچون هستنده در-جهان و شرح ساختارهای اگزیستانسیال این هستنده، بر آن است که او ذاتا گشوده بوده و در جهان حضور دارد؛ بدین‌سان در راستای ارتباطی عملی، از خود، هستندگان و جهان رفع حجاب می‌کند. هر دو اندیشمند، باتکیه‌بر شئون وجودی انسان، ضمن نفی جدایی انسان و جهان، بر پیشامفهومی بودن ادراک اصرار ورزیده‌اند. علی‌رغم اختلاف نظرهایی که میان این دو فیلسوف در مسأله ادراک پیشامفهومی وجود دارد، هر دو بر این باورند که ادراک پیشامفهومی، همان ادراک حضوری و وجودی است و اساسا یقینی، فرامنطقی و دارای مراتب متعدد بوده و متأثر از عوامل غیرمعرفتی، مقدم بر ادراک مفهومی و شرط حصول آن است. تلاش‌های فکری این دو متفکر، تاحدی در حکم پایان بخشیدن به مسائل مهمی چون مسأله مطابقت و عدم مطابقت، جدایی و دوگانگی ذهن و عین (انسان و جهان) است؛ چه انسان تنها به سبب بسط وجودی و از مجرای علم حضوری و پیشامفهومی است که حقیقت و ذات امور را به نحو بی‌واسطه دریافته و به یقین می‌رسد؛ سپس قادر است حقایق مکشوف را در قالب گزاره و علم حصولی بیان کند.
الهیات اگزیستانسیالیستی: مقایسه هیدگر و بولتمان
نویسنده:
نويسنده:جان مک‌کواری؛ مترجم: مهدی دشت‌بزرگی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
قم - قم: بوستان کتاب قم,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
"تمام تلاش "جان مک کواری" [نویسنده] در این کتاب، یافتن ارتباط و قرابت میان فلسفه اگزیستانسیالیسم با الهیات مسیحی است. او از فیلسوفان آن مکتب هیدگر و از میان متکلمان مسیحی معاصر، رودلف بولتمان را انتخاب کرده و آرا و عقاید فلسفی و الهیاتی آنها را در موضوعات اساسی با یک دیگر مقایسه می کند. مبنای کار مک کواری در این مقایسه، دو اثر معروف این دو متفکر، یعنی "وجود زمان هیدگر" و "الهیات عهد جدید بولتمان" بوده است.... در بخش اول تحلیل هیدگر از وجود غیر حقیقی در ارتباط با تفسیر بولتمان از تعالیم عهد جدید پیرامون انسان بدون ایمان لحاظ و رابطه نزدیک میان این دو نشان داده شده و هر جا که ضرورت اقتضا کند تفسیری انتقادی نیز ارائه می گردد. در بخش دوم به تصور هیدگر از وجود حقیقی در ارتباط با تفسیر بولتمان از زندگی مسیحی به مثابه فهم جدیدی از خود (= من) می پردازیم...".
الهیات اگزیستانسیالیستی: مقایسه هیدگر و بولتمان
نویسنده:
جان مک‌کواری؛ مترجم: مهدی دشت‌بزرگی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: بوستان کتاب,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکى از پرسش هاى مهم دورهء معاصر، پرسش از ربط و نسبت الهیات و فلسفه است .همواره الهى دانان براى تبیین و دفاع از آموزه هاى دینى از مفاهیم اصطلاحات و امکانات فلسفى روزگار خود بهره جسته اند آیا الهیات مى تواند از امکانات فلسفه بهره برد اگرمى تواند چگونه ؟ آیا فلسفه مى تواند به الهیات شکل دهد؟ اگر مى تواند چگونه ؟ جان مک کوارى در کتاب <الهیات اگزیستانسیالیستى > با بیانى صریح و روشن به پرسش هاى مذکور در قالب مقایسه اندیشه دو متفکر بزرگ ـ بولتمان و هیدگر ـ پاسخ گفته است .
هیدگر و فروکاهی شأن هنر در زمانة ما
نویسنده:
مرجانه سوزن کار ، محمدرضا ریخته گران ، شمس الملوک مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هیدگر ذات هنر را در کار نشاندن حقیقت می­داند و معتقد است آنچه هنر را به عنوان هنرِ (اصیل) ممکن می­کند، ذات هنر است. به باور او هنر که روزگاری - در یونان باستان- با تحقق حقیقت پیوند داشت و از این­رو، از امکان وجودی برخوردار بود، با آغاز عصر متافیزیک و طی چندین مرحله، پیوند خود را با ذاتش گسسته و از امکان وجودی دور شده است. به عبارتی هیدگر جدایی هنر از ذاتش را نه ناگهانی و یک­باره، بلکه آرام آرام و تدریجی می­داند؛ روندی که به اعتقاد او با تلقی هنر به مثابة میمسیس توسط افلاطون و ارسطو آغاز شد و در ادامه، به تلقی هنر به مثابة تجربه زیباشناختی در دوران متقدم عصر جدید انجامید. اما وی جدایی کامل هنر از ذاتش را مربوط به دوران متأخر عصر جدید یعنی زمانه ما می­داند؛ زمانه­ای که در آن، هنر به اشتغالات هنری فروکاسته شده و شأنی همانند صنعت پیدا کرده است. به عقیده هیدگر رانده شدن هنر به قلمرو صنعت در این عصر موجب شده است تا هنر اصیل، بیش از هر عصر دیگری، از امکان وجودی خود دور شود.
صفحات :
از صفحه 69 تا 91
هستی‌شناسی کران‌مندی در فلسفه هایدگر و فوکو
نویسنده:
سیدجمال قریشی خوراسگانی ، علی کرباسی‌زاده اصفهانی ، یوسف شاقول
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله نقش بنیادین کران‌مندی در کارهای هایدگر و فوکو بررسی می‌شود. استدلال می‌شود که کران‌مندی، فهم هایدگر از هستی و تاریخ هستی و نیز فهم فوکو از مدرنیته و سپس کل تاریخ اندیشه غربی را امکان‌پذیر می‌کند. گام‌هایی که در این مسیر برداشته می‌شود ازاین‌قرار است: نقش بنیادین تناهی در فهم هایدگر از هستی تحلیل می‌شود؛ تحلیل تناهی در کارهای دوره اولیه فکری فوکو یعنی نظم اشیاء و زایش پزشکی بالینی بررسی می‌شود؛ تفسیر فوکو از صورت‌بندی تناهی در فلسفه هایدگر توضیح داده می‌شود؛ نقش نیستی جزئی و نیستی نسبی در مقابل نیستی مطلق در فهم دو فیلسوف از کران‌مندی انسان تبیین می‌شود؛ مفصلاً شرح داده می‌شود که چگونه فردیت‌یافتگی، ایستادگی، حقیقت و تاریخ‌مندی سوژه بر پایه کران‌مندی و مرگ امکان‌پذیر می‌شود؛ درنهایت، چگونگی تلاقی فوکو با هایدگر در گذار از فهم شناخت‌شناسانه تناهی و رسیدن به فهم عملی از تناهی خود و ترسیم تاریخ هستی تحلیل می‌شود.
صفحات :
از صفحه 300 تا 326
شأن وجودشناختی هنر و صنعت نزد هیدگر
نویسنده:
مرجانه سوزن کار ، محمدرضا ریخته گران ،شمس الملوک مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مقام تعریف غالبا صنعت را مجموعه ابزار و وسایلی می­دانیم که توسط صنعتگر تولید شده است. همچنین است نگاه­مان به هنر؛ مجموعه آثاری همچون نقاشی، شعر و غیره که هنرمند آن­ها را به وجود آورده است. در نگرشی موجودشناسانه تعریف­های انسان­مدار از این قبیل صحیح هستند، اما اگر در پی ذات یا حقیقت چیز­ها باشیم و بخواهیم شأن وجودشناسانه آن­ها را تعیین کنیم تعریف­های صحیح کافی نیستند؛ چرا که ذات هر چیز عبارت است از آن­چه امکان داده تا آن چیز همان که هست باشد. بر این اساس، ذات صنعت و هنر نمی­­تواند تنها از شخص صنعتگر یا شخص هنرمند و نیز از دست­ساخته­های آن­ها تعین پذیرفته باشد. در این نوشتار تلاش شده تا شأن وجودشناختی هنر و صنعت بر اساس نسبت انسان با وجود از نگاه هیدگر معلوم گردد؛ و با در نظر گرفتن این نکته که وی دوره­های گوناگون تاریخ را اعصار وجود می­داند و معتقد است وجود در اعصار گوناگون به انحاء متفاوت از جمله پوئسیس و گشتل خود را مکشوف کرده است، به این پرسش پاسخ داده شود که چرا این متفکر دوران یونان باستان را عصر هنر و روزگار کنونی را عصر صنعت نامیده است.
صفحات :
از صفحه 69 تا 87
هیدگر و پایان فلسفه
نویسنده:
على فتحى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هیدگر در آثار خود به کرّات از پایان فلسفه سخن گفته است. در این مقاله برآنیم تا ریشه هاى گذشت از مابعدالطبیعه و پایان فلسفه را با عنایت به رهیافت تاریخى متأثر از دیلتاى و تمناى او براى رسیدن به خوانشى ناب از آموزه هاى مسیحیت نشان دهیم. از فحص در آثار او مى توان چنین استنباط کرد که فلسفه از دید او دو معنا دارد: در معناى نخست او فلسفه را مرادف با متافیزیک مى گیرد و معتقد است که تاریخ متافیزیک با غفلت از وجود و پرداختن به موجودات آغاز شده است و نیست انگارى اى که بشر غربى در دام آن گرفتار آمده، نیز چیزى جز غفلت از حقیقت وجود نیست؛ اما در معناى دوم فلسفه را مرادف تفکر قرار مى دهد و معتقد است هرچند فلسفه به معناى متافیزیک به پایان راه رسیده است، فلسفه به معناى تفکر و نسبت جدید با وجود مى تواند روزنه اى براى بشر ایجاد کند. در این مقال، بیشتر معناى نخست ادعاى هیدگر مورد بررسى قرار گرفته است تا ادعاى غامض او وضوح بیشترى یابد و در پایان، مقاله با ملاحظات انتقادى کوتاهى بر دیدگاه او پایان یافته است.
صفحات :
از صفحه 119 تا 146
شرق سهروردی و غرب هیدگر (مقایسه ای میان سهروردی و هیدگر در تفسیر حکمت یونان باستان)
نویسنده:
شهرام پازوکی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
غایت هنر با تکیه بر بررسی تطبیقی آراء ابن عربی و هایدگر
نویسنده:
مصطفی سیاسر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه با عنوان مطالعه و تحقیق پیرامون تاریخو ماهیت هنر دینی و اسلامی انجام شده از جهاتی قابل تامل است. کم رنگ بودن نگاه اثباتی، رویکرد ابژکتیو به هنر اسلامی و عدم توجه به جهش های تاریخی هنر اسلامی در این مطالعات خودنمایی می کند. از این رو پایان نامه حاضر با بررسی موضوع از حیث غایت به دنبال رفع نقایص مذکور بوده است، ضمن آنکه هنر را از دریچه غایت دیدن مزایای خوبی نیز دارد. اول اینکه پرسش از غایت نسبت به پرسش از چیستی یک موضوع دارای تقدم رتبی بوده و سپس در ایجاد پویایی و حرکت موثر است. در نهایت بررسی هنر در افق غایت، هنر را به انقلاب اسلامیبه عنوان پدیده ای هم ذات پیوند داده است. از بررسی انجام شده با تکیه بر نظریه اتحاد علم، عالم و معلوم ذات هنر انس با حق و غایت آن با الهام از نظریه تجلی، وجه مظهریت حق می باشد. غایت هنر یا همان مظهریت حق در سه رتبه ظهور دارد: اثر هنری، انسان و مقام قرب یا همان انسان کامل که مقام حقیقی هنر است. مراتب ظهور غایت از قول به تشکیکی بودن وجود و تجلی وجود نشات می گیرد. درکنار بررسی غایت به طور صرف، به بررسی تطبیقی آن در عرفان اسلامی بخصوص آراء ابن عربی و پدیدارشناسی متفکران غربی بویژه هایدگر نیز توجه شده که در سه شماره نتیجه بررسی ارائه شده است. ضمن وجود تشابهات که در آراء ابن عربی پیشتر بوده، عرفان اسلامی چه از حیث سلبی و چه از حیث ایجابی دارای کمال وجامعیت خاصی است. از دیگر نتایج مهم تحقیق با هدف احیای هنر اسلامی ضرورت فهم و تبیین حکمت هنر در افق انقلاب اسلامی ست با این پیش فرض که هنر و انقلاب اسلامی دو پدیده هم ذات هستند و داعیه ذاتی انقلاب اسلامی احیای تمدن و فرهنگ ناب اسلامی ست. برای این کار مدیریت استراتژیک هنر لازم می آید که به مهندسی هنر در سطوح نظری، عملی و نهادی نظر دارد. سطح نظری آموزش و پژوهش، سطح عملی کلیه فعالیت های هنری و سطح نهادی هم نهادها و ساختارهای هنری را شامل می شوند.
  • تعداد رکورد ها : 1067