جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 25
نوگرایی و آموزش و پرورش در جهان اسلام
نویسنده:
حجت صفارحیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به بررسی نوگرایی در جوامع اسلامی و آموزش و پرورش آنها می پردازد. در دو سده اخیر نوگرایی تمامی ابعاد زندگی مسلمانان را تحت تأثیر قرار داده است. یکی از نتایج این نوگرایی بحران هویت بود. در رویارویی با نوگرایی، سنت گرایان آن را نفی نمودند، در حالی که نسل های جوان به صورت افراطی به آن روی آوردند. اینک ما می دانیم که هیچ یک از این دو رویکرد نمی‌تواند مناسب باشد. رویکرد سومی نیز در جهان اسلام به وجود آمد که خواهان تلفیق میان جنبه های مثبت تمدن مدرن با ارزش های اسلامی بود. در حال حاضر یکی از مهمترین وظایف نظام آموزشی در جوامع اسلامی حل مشکل هویت است. برای اناجم این کار، مدارس ما باید سه کار را انجام دهند: الف) جنبه های مثبت و منفی نو گرایی را معرفی نمایند، ب) شناختی درست و پویا از میراث اسلامی ارائه کنند، ج) الگوی اسلامی مناسبی را فراهم سازند که نیازهای انسان مدرن را برآورد. این مقاله با تأکید بر رویکرد سوّم به بررسی سیمای کلّی نظام‌های آموزشی جوامع اسلامی در دوران مدرن می پردازد.
سنت و تجدد از نگاه رنه گنون و هانری کربن
نویسنده:
امیرحسین وحیددستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قرن بیستم میلادی دو جریان فکری مهم در غرب ظهور کرد که هر دو واکنشهایی به روند فکری مغرب زمین از رنسانس به بعد بودند. جریان نخست به سنت گرایی معروف شده هرچند خودِ متفکران این نحله ترجیح می دهند آن را حکمت خالده بنامند. این جریان با رنه گنون متفکر بزرگ فرانسوی آغاز می شود. جریان دوم که برآمده از پدیدارشناسی هوسرل و متأثر از علم هرمنوتیک است و در نهایت به فلسفه تطبیقی به معنای خاص آن می رسد، می کوشد تا به گونه ای دیگر راه نجاتی برای جهان مدرن بیابد. متفکر شاخص این جریان هانری کربن است. از سوی دیگر، موضوع سنت و تجددگرایی یکی از مسائل مبتلابه جامعه ماست و از اهمیت کانونی برخوردار است به گونه‌ای که هرگونه فهمی نسبت به این مفاهیم می تواند تاثیرات اجتماعی، سیاسی و اعتقادی بسیاری را به همراه داشته باشد. هدف از این تحقیق، مقایسه دیدگاههای نمایندگان شاخص دو نحله فکری فلسفی یادشده، یعنی رنه گنون و هانری کربن، در خصوص سنت و تجدد است.این تحقیق، با بررسی مبانی اندیشه گنون آغاز می گردد. گنون مابعدالطبیعه محض را که همان حکمت خالده است، تنها راه شناخت صحیح می‌داند و عقل کلی (intellect) را که عامل این شناخت است در مرتبه ای بالاتر از عقل استدلالی (reason) می‌نشاند و بر این اساس به نقد فلسفه های مدرن می پردازد. از سوی دیگر، مبانی اندیشه کربن بر پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگر استوار است که با الهام از حکمت اشراق سهروردی به طرح عالم مثال می پردازد و بر مبنای آن به نقد تفکر مدرن می پردازد. از نظر گنون، جهان متجدد در تقابل کامل با سنت قرار دارد که فردگرایی و سیطره کمیت از مظاهر اصلی این تقابل هستند. گنون، دنیای متجدد را دچار بحران می داند و به نحو قاطع آن را مورد نقد قرار می دهد. از طرف دیگر، سنت از نظر کربن، همان حکمت خالده یا خمیره ازلی به تعبیر سهروردی است که برگرفته از مشکات نبوت است. کربن بر این اساس به مذهب شیعه و فلسفه ایرانی تمایل پیدا میکند. شرق و غرب نیز دو مفهوم اصلی نزد هر دو متفکر هستند که اولی با سنت و دومی با تجدد ارتباط تنگاتنگ دارد. از نظر گنون امروزه نمایندگان زنده سنت را باید در شرق یافت، هرچند سنت در ذات خود فراتر از این دو مقوله است. از نظر کربن شرق معنایی نمادین دارد و مشرقی بودن یعنی رفتن به عمق و باطن که صفت عارفان است. راه رهایی بشر امروز از نظر گنون، نفی مطلق مدرنیته و شناخت سنت اصیل است. از نظر او، انحطاط و تباهی جهان با توجه به تلقی دوری از تاریخ امری محتوم است که در نهایت به ضد سنت و سنت معکوس می رسد اما پیش از فروپاشی کامل، مرحله ترمیم فرامی‌رسد. کربن، اما راه رهایی را بازگشت به عالم خیال و سرچشمه های الهیات اصیل از طریق فراگفتگو و فلسفه تطبیقی می داند. تحقیق حاضر نشان می دهد که اندیشه های گنون و کربن وجوه اشتراک فراوانی دارند، با اینهمه وجوه افتراق مهمی هم در تفکرات آنها دیده می شود. مهم ترین اختلاف میان دیدگاههای کربن و گنون، اختلاف نظر آنها درباره روانشناسی جدید است.
هویت و بحران هویت دینی، پی‌آمدها و راه‌کارها از نظر امام علی (ع)
نویسنده:
رحیم انور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در روزگار حاضر، سقوط معنویت و ارزش‌‌های دینی، جایگزینی ضدارزش‌ها به جای ارزش‌ها و بی‌هویتی و خودباختگی به جای بیگانه ستیزی از جمله دردهاى مزمن و خطرناکى است که بر اثر استیلای فرهنگ بیگانه از خدا، دیانت و معنویت، انسانیت انسان را تهدید مى‏کنند. بدین لحاظ طرح مبحث هویت و بحران هویت دینی، در ابعاد مختلف از جمله نیازهای ضروری جامعه کنونی می‌‏باشد. در این راستا،نگارنده،با روش‌توصیفی‌ـ تبیینی از نوع تحلیل محتوا ‌‌ابتدا با گذری اجمالی بر مفهوم‌شناسی و تعاریف واژگان هویت و بحران هویت به چگونگی پیدایش هویت دینی و بحران آن از منظر امام علی × پرداخته است. و با استفاده از بیانات بلند امیر بیان علی × و مطالب جدید از کتاب‌‌های روز و تطبیق آن‌ها با هم به هدف اصلی خود که همان نایل شدن به این مدعا که «خود آگاهی فرد نسبت به خویشتن» عامل اساسی هویت‌یابی دینی است؛ دست یافته است. و نیز این نکته را اثبات کرده است که بشر امروز که از غیبت گوهر تابناک دین و دین مداری در حیات خود در عالم بحران‌زدگی دینی رنج‌‌های بی‌شماری را متحمل می‌شود زایید? «بحران معرفتی و جهل به خود» است.بر این اساس، ابتدا مطلب را با کلام آسمانی علی × «هر که خود را شناخت به نتیجه و غایت هر شناخت و دانشی دست یافته است» و «خود فراموشی و غفلت از فطرت عالمه» انسان را به بحران‌زدگی دینی گرفتار و در نتیجه او را به حیوانی به صورت، انسان که جز خور و خواب و شهوت فکری در سر نمی‌‌پروراند؛ به اثبات مدعا پرداخته است.اما هرگز هویت دینی و در کسوت دین بودن به معنای نفی تجددگرایی و مدرنیته نیست بلکه می‌توان با نظر تفکیک، میان عنصر ثبات و تغییر دین در یک هم کنشی و هم نشینی میان هویت دینی و تجددگرایی آشتی بر قرار نمود به نحوی که هستی یکی مستلزم نا بودی دیگری نشود.در نهایت با استناد به کلمات گهر بار امام علی × احساس پوچی و هیچ انگاری، وازدگی در مقابل فرهنگ بیگانه و تردید یا انکار دین را از جمله پی آمدهای بحران هویت دینی دانسته و برای برون رفت از این بحران، راه کارهایی هم چون؛ برداشت صحیح از مفاهیم دینی، ایجاد انسجام میان عقیده، گفتار و کردار، دین باوری معنا گرایانه با توانمندی عقلانی، و بالاخره درونی کردن دین را ارائه کرده است.
بررسی نقدهای فریتیوف شوان بر مبانی فلسفی کلامی مدرنیسم
نویسنده:
محمد جاودان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فریتیوف شوان از دانشمندان طراز اول سنت گرا در آثار پر شمارش، مبانی فلسفی کلامی مدرنیسم را نقد بسیارکرده و بدین شیوه، خبط و خطاهای تجدد مسلکی را بر ملا ساخته است. برخی از نقدها، بدیع نیستند؛ اما نوع پرداخت آنها در کنار جامعیت، سازش ناپذیری، رسوخ تا پایه‌ای‌ترین بنیادهای تجدد و افشای پیامدهای آنها، برنامۀ انتقادی‌ای را که از جنبۀ سلبی تمام به نظر می‌رسد عرضه می‌کند. برنامه‌ای که می‌تواند در اصلاح عیوب جهان متجدد، ما را یاری رساند، خود باختگی‌ها را در برابر هیمنه و سیطرۀ تجدد بی مایه سازد و در دگرگونی رویکرد جهان متجدد به دین و سنت، کارساز افتد و اسباب اقبال به ارزش‌های بسیار آنها را فراهم آورد. فصل نخست این تحقیق، به ملاحظات کلی، ایضاح مفاهیم اصلی مثل سنت، مدرنیسم، و سیر تاریخی آن از نظر شوان و فصل دوم به زندگی، آثار و اندیشه‌های شوان پرداخته است. فصل سوم و چهارم، به ترتیب، نقدهای ناظر به تجدد مسلکی فلسفی و تجدد مسلکی علمی را ذیل عناوینی اصلی چون: عقلی مسلکی، تجربی مسلکی، مادی مسلکی، بشری مسلکی، تکامل مسلکی، روانشناسی مسلکی و مانند آنها گزارش کرده‌اند که ده‌ها عنوان فرعی ذیل آنها گرد آمده است. هریک از این عناوین سنگ بنایی از عمارت تجدد مسلکی است که به نحو مستقیم فلسفی و غیر مستقیم کلامی است. پیش داوری در عین وانمود به خلوّ تحقیق از آن، مسلک سازی در عین مخالفت با هر دین و مسلک، مقصور ساختن عقل در عقل جزوی، محصور نمودن علم در علم تجربی و بدین شیوه نفی خدا و تعالی، انسان را بر مسند خدا نشاندن و به حکم صدفه و تکامل، او را در عداد حیوانات شمردن، دین ستیزی و سنت زدایی و در نتیجه هدیه کردن پوچی، نومیدی، اضطراب، بمب هسته ای، ویرانیِ زیست محیط به بشر و جز اینها، شماری از نقد‌های بسیار شوان بر مبانی مزبور است. فصل فرجامینْ به بررسی خودِ آن نقد‌ها پرداخته است: نقدهایی که از یک سو جامع، قاطع، مبنایی و بنیادی می‌نمایند؛ از سوی دیگر دشواریاب، مبهم، گاه زیاده روانه و بیشتر ذوقي و اقناعي به نظر می‌نمایند تا استدلالی. درمجموع، این نقدها از جهت سلبی کامیاب به نظر می‌رسند، چون کاستی‌ها، ضعف‌ها، مشکلات و ناروایی‌های تجدد و تجدد مسلکی را آفتابی می‌کنند. اما از جهت ایجابی ناکام نشان می‌دهند؛ چون بدیلی برای تجدد و دنیای برآمده از آن پیش نمی‌نهند. گویا نتيجۀ کلّ برنامۀ انتقادی شوان، آن است که انسان بر سر دوراهيِ انتخابِِِ يکي از دو بديلِِ تجدد و سنت است: یا تجدد یا سنت. اين نتيجه، درست، به يکي از نقدهاي رايج شوان که آن را «دوراهه انگاري» ناميده، دچار می‌نُماید. اگر راه چاره، کنار نهادن تجدد و بازگشتن به عهد سنت است، این راه نه ممکن است و نه مطلوب. پس راه و چاره‌ای دیگر می‌باید. آن چاره چیست، آن راه کدام است؟ درپاسخ بدین پرسش مهم، آثار شوان خموش‌اند.
بررسی آیات حقوق زن در تفاسیر مفاتیح ‌الغیب و المنار
نویسنده:
اکرم توانا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم بعضی آیات قرآن کریم، در ظاهر، سود مرد و زیان زن را در اندیشه متبادر می‌کند. آیاتی مانند: حکم ارث، تعدد زوجات، حق طلاق و تنبیه زن برای مرد، درجه و قوامیت مرد بر زن، شهادت زن و.. ؛ رویکرد مفسران در مقام تعلیل این آیات الاحکام، متفاوت و گاه متناقض بوده است، این تفاوت نگاه را بیشتر در بین مفسران سنّتی با مفسران معاصر نواندیش می‌توان دید؛ از آنجا که تا کنون تحقیقی مستقل دو رویکرد تفسیر سنتی را با تفسیر نوگرا درباره ارزش و حقوق زن، مقایسه نکرده بود، در همین راستا پژوهش کنونی، بعضی از آیات حقوق زن را در تفسیر مفاتیح الغیب برای بیان نگاه سنتی و تفسیر المنار، برای نشان دان دیدگاه نوگرا، مورد بررسی قرار داده است که هر دو مفسر از اهل‌سنّت هستند. با تأمل در تفاوت این دو نگرش پی می‌بریم که نگاه فخر رازی به شخصیّت زن، نگاهی کوچک‌انگارانه است و از سخنان ایشان جنس دومی و فرعیّت زن را نسبت به مرد می‌توان برداشت نمود. اما مفسران المنار برای زن، شخصیت حقیقی و حقوقی برابر با مرد می‌بینند و در پهنه تفاوت‌های حقوقی زن و مرد با نگاهی مصلحت‌اندیش و مدافع از دستورهای اسلام، به ریشه‌یابی و تعلیل احکام دست می‌برند. در این پژوهش، ابتدا کلیات و سپس در فصلی دیگر، شناخت‌نامه تفاسیر بیان گردیده است و در پایان، دیدگاه دو مفسر درباره بعضی آیات حقوق زن که بنا به اهمیت، گزینش و بر پایه حقوق غیر مالی و مالی زن تقسیم شده، در دو فصل سوم و چهارم، نقل شده است. هدف این پژوهش بیشتر نشان دادن تفاوت نگاه دو مفسر بوده، بنابراین پس از نقل گزینشی گفتار ایشان، به مهمترین نکات اختلافی، اشاره و در صورت لزوم نقد شده است.
نوگرایی و نوآوری در اندیشه امام خمینی
نویسنده:
فاطمه طباطبایی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نویسنده در این مقاله تلاش کرده است تا با نگاهی به مبحث نوگرایی در خصوص نظریه پردازان علوم مختلف، به وجود این خصلت در اندیشه های حضرت امام توجه خاص داشته باشد. وی این مقصد را در دو قسمت تحت عنوان «شیوه زیست روحانیت» و «بینشهای عمده نظری» به انجام می رساند. در قسمت اول بر این نکته تأکید می شود که چگونه حضرت امام نگرش نوینی از عالم دینی را به حوزه های سنتی روحانیت معرفی کردند. بحث قسمت دوم در دو بخش «سیاست معنوی» و «قداست طبیعت» پیگیری می شود. در بخش اول با ارائه تعریفی از عرفان و انسان به این نتیجه می رسد که با ورود عرفان و اخلاق در سیاست، انسانی ترین سیاستها بر جامعه حاکم می گردد. در بخش دوم، ابتدا انسان و عالم را با مسجد مقایسه کرده و برای آنان قداستی همتراز قداست مسجد قائل شده و در پایان نتایج زیست محیطی از این مقایسه گرفته است.
نگاهی جامعه شناختی به تحول نقش واعظ و مداح در اجرای مناسک عاشورا
نویسنده:
نسیم کاهیرده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هیچ جامعه بشری وجود ندارد که نیاز به نگاه داری و تثبیت کردن دوباره احساسات و اندیشه های جمعی یی را که سازنده وحدت و شخصیت وی هستند در مراحل منظمی از زمان در خود احساس نکند. . پیداست که این گونه بازسازی اخلاقی جز به مددگردهمایی ها،بر پایی مجامع عمومی و کنگره هایی که افراد در آنها ،با نزدیک شدن هر چه بیشتر به یکدیگر ، احساسات مشترک خویش را به صورت مشترک دوباره تأیید و تثبیت میکنند میسر نیست . مناسک عزاداری عاشوراازجمله این گردهمایی هاست که ازدیر باز در تمامی جوامع شیعی برپا می شده است. در واقع اجرای مناسک عزاداری عاشورا ،به منظور حفظ و نگهداری یک سری از مفاهیم و ارزشهای دینی واخلاقی و انتقال آن به نسل های آینده ، به صورت منظم در طی قرون متمادی ،صورت گرفته است. البته برای اجرای این مناسک هیچ الگوی واحدی وجود ندارد و بیشترین ارجاعات این عزاداریها مربوط به امامان شیعه است که سفارش به اقامه عزا برای امام حسین (ع) نموده اند و دستور و احادیث خاصی در باب صورت و شکل و عناصر مادی عزادارای وجود ندارد، لذا هریک از جوامع شیعی بر حسب سنتهای فرهنگی خویش و ابزارهای موجود، الگوهای عزاداری را شکل داده اند .از اینروبه واسطه نبودن الگویی واحد ، همواره زمینه اعمال سلیقه در چگونگی بر پایی این مناسک فراهم بوده است و همچنین تشخیصالگوی مطلوب عزاداری و معیارهای آن به عنوان یک چالش ،همیشه در جامعه شیعی مطرح بودهاست و از اینرو موضوع مهمی برای پژوهش . آنچه که در ادامه می آید پژوهشی جامعه شناختی در ارتباط با این موضوع است تحت عنوان:" بررسی پیرامون تحول نقش واعظ ومداح در اجرای مناسک عاشورا" که پژوهشی کیفی است ودر آن با استفاده ازمطالعه موردی ،به بررسی نقش وعاظ ومداحان در اجرای مناسک عزاداری عاشورا دردزفول پرداخته شده است ، در این راستا ودر آغاز کار مطالعه کلی در مورد تمامی هیئت های عزاداری فعال در میدان تحقیق صورت پذیرفت ،که در نتیجه آن وبا استفاده از دو شاخص 1- زمان برگزاری مراسمو2-تنوع کارکردوبا توجه به شرایط اجتماعی وفرهنگی شهرستان دزفول وپایداری ساختهای سنتی خاص آن و باالتبع پذیرفتن تغییرو تحولات متفاوت از شهرهای بزرگ مثل تهران دو نوع هیئت عزاداری ؛ سنتی(90 تا) و فرهنگی(10 تا) تشخیص داده شد وبرای انتخاب حجم نمونه از هر تیپ ، سه هیئت به عنوان نمونه انتخاب شد وبا استفاده از تکنیکهایی مانند؛ مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی وهمچنین بررسی تصاویر و عکسهای آرشیوی این گونه هیئت ها ،ویژگیهای مختلف آنهابا توجه به نقش واعظ و مداح مورد تدقیق قرار گرفت .داده های به دست آمده ازمیدان تحقیق همگی حاکی از غلبه احساسو شور مذهبیبر این مجالس بود که غالبا" فاقد پشتوانه عمیق فکری و ایدئولوژیک می باشدونکته بسیار مهم اینکه ؛ این مجالس نسبت به گذشته فاصله زیادی از نهاد دین گرفته اند و تقریبا" مستقل از آن عمل می کنند .در واقع با مشاهده همه گیر بودن این نوع از عزاداری احساسی، در میدان، می تواناز ایجاد صورتبندی جدید دینی، با تجلیات خاص عرفانی و فاصله گیری ازمباحث فکری و تحلیلی دینی در این مجالس صحبت کردکه به نوعی ،بیانگر تفوق دینداری احساسی و عاطفی بر این مجالس می باشد ؛ که در آن مناسک به عنوان وجهغالب دینو باورها و اعتقاداتدر کنار آن مطرح اندواز اینروست که در این مجالس مداحان -به عنوان نماد دینداری عاطفی-محور ووعاظ -به عنوان مرجع دینی -در حاشیه آن قرار گرفته اند.از اینرو با توجه به شرایط اجتماعی موجود، مناسک عزاداری عاشورا به عنوان نمادی ازمعرفت دینی و دینداریمردم جامعه ما ،دچار تغییر و تحولاتی شده است ازجمله اینکه:1-اجرای نوع جدیدیازمناسک مذهبی عاشورا، با اهمیت یافتن مداح که جلوه هایی ازدینداری عاطفی، سیال و غیر روشنفکریرا مینمایاند در جامعه با اقبال بیشتری مواجه است .2-حضور برجسته و غالب مداح درعزاداریهای محرم موجب تغییر در سبک عزاداری سنتی و جانشینی شور مذهبی به جای طرح مباحث فکری و تحلیلی شده است.3- متکی بودن محتواو مشخصا سبک عزاداری عاشورا به الزامات حیات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی عزاداران، در اجرای سبک جدید آن موثر است.ودر پایان، آنچه که در نتیجه این تحقیق و با بررسی یافته ها ی حاصل از میدانبه عنوان مهمترین عوامل تأثیر گذار در ایجاد تحول در اجرای مناسک عاشورا ، تشخیص داده شده است به این ترتیب می باشد:1- فاصله گرفتن علمای بزرگ از مجالس عزاداری عمومی2 –-کم بودن وعاظ توانا نسبت به تعداد مجالس (با توجه به رشد جمعیت وتغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی )3- سپرده شدن منبر ها به دست افراد کم سوادو روحانیون سطح پایین (از لحاظ علمی)4- بی اعتمادی مردم به وعاظ مذهبی به واسطه عملکرد بد برخی ازآنها در صحنه های سیاسی و اجتماعی5- کمرنگ شدن نقش منبربه عنوان رسانه سنتی شیعه6-ایجاد الگوهای جدید دینداری بواسطه تغییر و تحولات فرهنگی - اجتماعی6- پیشرفت مداحی به عنوان یک مقوله تخصصیوقدرت آن در جذب جوانان 7- غلبه وجه عاطفی و احساسی بر مناسک عاشورا و انقطاع از پیوندهای تاریخی این مناسک 8- تضعیف موقعیت وعاظ مذهبی،به واسطهپر رنگ شدن حضور سخنرانان غیر معممدر مجالس عزاداری
نوگرایی دین و آزادی
نویسنده:
افضل یزدان پناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نسبت بین دین و آزادی، مقوله ای است که در عصر جدید بین اندیشمندان و متفکران و بزرگان دینی جهان اسلام، بدنبال آشنایی مسلمین با تمدن غرب مطرح شده است. علما و اندیشمندان در جهان اسلام سعی کرده اند نسبت بین ایندو عنصر مهم از حیات بشری را مشخص سازند. مکاتب و جریانهای فکری بزرگی در جهان اسلام در مورد نسبت این دو عنصر مهم زندگی جوامع انسانی موضعگیری کرده اند و نظر داده اند. در نوشته حاضر، نوگرایی دینی بعنوان جریان فکری مهمی در جریان اسلام با نمایندگان و اندیشمندان بزرگی مانند سیدجمال الدین اسدآبادی، عبدالرحمن کواکبی، علامه نائینی، آیت الله مطهری، دکتر عبدالکریم سروش و حجت الاسلام محمد مجتهد شبستری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است و نظرات و آرائ نوگرایان دینی مذکور در مورد نسبت بین دین و آزادی و نیز چرایی و چگونگی لزوم و ضرورت نوگرایی دین مورد بحث و مطالعه قرار گرفته است. در نوشته حاضر تنها به چند اندیشمند و متفکر نوگرای دینی پرداخته شده است و اندیشه و آرا بسیاری از نوگرایان دینی بزرگ و تاثیرگذار مثل شیخ محمد عبده، علامه محمد اقبال لاهوری، امام خمینی و دکتر علی شریعتی و مهندسی مهندس بازرگان و ... در این مقوله مورد مطالعه و بررسی قرار نگرفته است. در بیان دلیل این امرنیز میتوان به عدم دسترسی به کتب و نوشته ها یا عدم احاطه با آرا و اندیشه های نوگرایان دینی مذکور و نیز کمی قوت و فرصت و محدودیت نوشته حاضر و ... اشاره کرد. نکته دیگری که باید بدان اشاره کرد اینکه اگر چه نگارنده در ابتدا سعی داشت اندیشه ها و تحولات فکری نوگرایی دینی را در کل جهان اسلام بررسی کند ولی بدلایل مختلف از قبیل دلایل ذکر شده در بالا این خواسته محقق نشد و تنها بررسی اندیشه های سید جمال الدین اسدآبادی بعنوان نوگرای دینی که متعلق به کل جهان اسلام از لحاظ جغرافیایی بود (ایران، افغانستان، مصر و عثمانی) و نیز عبدالرحمن کواکبی سوری مقدور شد، لذا در این نوشته بیشتر به اندیشه و آرا نوگرایان دینی ایرانی پرداخته شده است.نکته دیگر اینکه در نوشته حاضر جریان نوگرای دینی بنا به دلایل مختلفی که در بخش مربوط آمده است به سه دوره احیای فکر دینی، اصلاح فکر دینی و بازسازی فکر دینی تقسیم شده است. با این توضیح که شیوه بررسی اندیشه نوگرایان دینی دوره اخیر به استثنای نائینی بدینگونه است که ابتدا نظر و عقیده نوگرای دینی در مورد چرایی و چگونگی لزوم و ضرورت نوگرایی دینی و سپس نظر و اندیشه نوگرای دینی مذکور در زمینه آزادی بیان شده است.
مدرنیسم و دینداری در ایران
نویسنده:
مصطفی تقوی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایران در هنگام رویارویی با مدرنیسم، یعنی اوایل دوران قاجاریه، کشوری است با سیستم سیاسی سلطنتی استبدادی و دارای نظام اقتصاد معیشتی سنتی. طبیعی است که از این دو بعد (سیاست و اقتصاد) در مقابل مدرنیسم، شدیدا آسیب‌پذیر است . اما از نظر فکری - فرهنگی، علیرغم وجود لایه‌هایی از تحجر و جمود و خرافه که هر گونه تحرک و پویندگی را مانع می‌شوند، وضعیت به گونه دیگری است . زیرا فرهنگ ایران آن روز آمیزه‌ای از دو فرهنگ ایرانی و اسلامی - شیعی است . بعد ایرانی فرهنگ ایران، مشحون از درخشندگی تمدن و فتوحات و افتخارات است . بعد اسلامی - شیعی آن از لحاظ خود را متکی به وحی الهی، تعلیمات پیامبر و ائمه‌اطهار دانسته و فهرست طویلی از فقها، فلاسفه و اندیشمندان را در تاریخ خود مشاهده می‌کند. از لحاظ عملی نیز خود را وارث جنبشها، مقاومتها و مبارزات بسیار، از جنگهای صلیبی گرفته تا مبارزه با حکام اموی و عباسی و حتی سلاطین ایران می‌داند. این پشتوانه‌های نظری و عملی مذهبی در یک تلفیق مناسب با فرهنگ غنی ایرانی، در برخی از اندیشمندان ایرانی این باور را ایجاد نمود که عناصر و ابزار فکری - فرهنگی و جامعه‌شناختی مورد نیاز مدرنیسم و مدرنیزاسیون را دارا بوده و نیازمند به دیگران نیستیم. متقابلا برخی دیگر معتقد بودند که جامعه و فرهنگ ایران فاقد ابزار لازم برای مدرنیزم می‌باشد. گروه سوم اصولا، ضرورت مدرنیسم را منکر بودند. بر این مبنا تئوریهای "بازگشت به خویش " و "پذیرش مشروط مدرنیسم" "پذیرش مطلق" و یا حتی "نفی مطلق" آن در جامعه ما مطرح گشتند. در چنین فضایی است که ایران نه به مثابه یک کشور فاقد "هویت " به سهولت به استقلال مدرنیسم می‌رود و نه موفق به سازگاری کامل با آن می‌گردد. بدین ترتیب ، فرآیند تعامل آن با مدرنیسم فراز و فرودهای بسیار داشته است . از آنجا که وجه غالب و مسلط این چالشها، وجه فکری - فرهنگی است . بنابراین ضرورت بررسی و تحلیل این موضوع از بعد فکری - فرهنگی محرز می‌گردد. با توجه به ترکیب فرهنگی جامعه ایران و آمیختگی آن با فرهنگ دینی، بررسی سازگاری یا ناسازگاری چارچوب فکری و رفتاری دینی با مدرنیسم از اهمیت خاصی برخودار می‌شود.
تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر
نویسنده:
یوسف خان‌محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر اندیشهای نص محور و درونگراست که با اعتقاد به جامعیت و خودکفایی قرآن راه حل سیاست امروزین را در بازگشت بازفهمانه به قرآن میداند و از همین دیدگاه به نقد دوگانه سنت (تحجرگرایی دینی) و تجدد (ایدئولوژیهای سکولار) میپردازد. اتخاذ روش درون قرآنی، گسستگرایی از مفسران گذشته، توجه به واقعیتهای سیاسی- اجتماعی، پرهیز از اسرائیلیات و احادیث ضعیف، تأکید بر تاریخ صدر اسلام و عقلگرایی از شاخصههای مهم قرآنگرایان محسوب میشود. تفسیر سیاسی قرآن پس از شکست تجارب گوناگون مدرنیتههای ایرانی از جمله تجدد سیاسی در قالب مشروطه و نوسازیاقتصادی و اجتماعی در قالب پهلویسم و گسترش خرافات در عرصههای فرهنگی و اجتماعی، برای سامان بخشی جامعه ایران شکل گرفت. پیشگامان تفسیر سیاسی قرآن (سید اسدالله خرقانی، رضاقلی شریعت سنگلجی و سید محمود طالقانی) با عرضه معضلات و مشکلات جامعه ایران به محضر قرآن رویکرد جدیدی در قرآن پژوهی ابداع کردند و بین قران و واقعیتهای اجتماعی- سیاسی تعامل ایجاد نمودند. اتخاذ چنین رویکردی باعث ایدئولوژیک شدن مذهب گردید و ایدئولوژی اسلامی در تقابل با ایدئولوژی های مارکسیسم، لیبرالیسم و سلطنت قرار گرفت. براساس این رویکرد نظام اجتماعی مانند نظام طبیعی دارای ضوابط و مقررات از پیش تعیین شده است. ارکان جامعه از جمله اقتصاد، سیاست، جهاد و فرهنگ قانونمند و منطبق بر سنتهای الهی میباشد. بنا به اعتقاد قرآنگرایان جامعهای بطرف توسعه و پیشرفت گام بر میدارد که با شناخت جامع اصول و سنت های الهی در جامعه و عالم هستی هماهنگ حرکت کند. نظام سیاسی در چنین جامعه غیر استبدادی و با مشارکت مردم قوام پیدا میکند که قرآن گرایان از آن تعبیر به «حکومت اسلامی شورایی» و «دموکراسی اسلامی» میکنند و در عرصه اقتصادی به مالکیت خصوصی تاکید دارند، برای رسیدن به چنین جامعهای مهمترین مولفه خود آگاهی مردم از خود، جامعه و نظام بینالملل است. آگاه شدن مردم از فواید نظام سیاسی غیر استبدادی، جامعه منسجم، غیر متشتت، عقلانی، مردم را برای دستیابی و رسیدن به چنین جامعه مطلوبی به تلاش و کوشش وامیدارد. . در راستای چنین برداشتی از قرآن بود که بحث وحدت و همگرایی، خرافات زدایی، احیای روحیه انسان مسلمان که بر اثر سلطه غرب به رخوت و سستی گرایده بود و همگانی کردن مفاهیم رهاییبخش قرآن در اولویت قرآنگرایان قرار گرفت. قرآن گرایی تحولات و پیامدهای مثبت و منفی بسیاری بر جای گذاشت که برخی ازاین نتایج در متن تحقیق اشاره یا توضیح داده شده است.
  • تعداد رکورد ها : 25