تعيـين اينكـه مـؤمن كيسـت ومـؤمنی چيسـت، دايرمـدار تعيـين مفهـوم ايمـان اسـت كـه
بدين منظور ارائه مشخصه هايی برای مفهوم ايمان ضروری مـی نمايـد. ارائـه تعريـف
... ايمـان
مورد توجه متكلمان مسـيحی ومتكلمـان اسـلامی بـوده اسـت. هرچنـد اسـتاد مطهـری بـه
صورت مستقل به تعريف موضوع ايمان اقدام نكرده است؛ ولی از مجموعه مطالب ايشـان
كه مرتبط با موضوع ايمان است، می تـوان دريافـت كـه ايشـان ايمـان را نـوعی دلبسـتگی
می داند كه از جنس معرفت محض نيست. ايمان در مرتبه ای برتراز علم قـرار مـی گيـرد و
موضوع آن كه همان موضوع دلبستگی آدمی است، می تواند مذهبی و يا غيرمذهبی باشد.
پل تيليش متأله اگزيسيتانسياليست مسيحی نيز ايمان را به حالت دلبسـتگی نهـايی آدمـی و
غايت او معرفی می كند. دلبستگی فرجامين هر شخص متفاوت با ديگری ودقيقاً امری شخصی
است. او غايت نهايی زندگی انسان را تنها خداوند تعالی می دانـد و ايمـان را عملـی آگاهانـه و
امری تضمينی كه كل وجود انسان را در برمی گيرد، می داند. ايمان امری احساسـی نيسـت كـه
مولود عاطفه باشد. ايمان می تواند زايل شود و به اصطلاح ممزوج با شك گردد كه اتفاقاً همين
امر است كه پويايی ايمان را به همراه دارد و آخرالامر اينكه ايمان، عملی آگاهانه است كـه از
روی آزادی،ولی با دخالت عنصر ناخودآگاه شخصيت آدمی شكل می گيرد.
بیشتر