مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر، اثر على حائرى طهرانى است كه به زبان عربى و در 12 جلد به نگارش در آمده است. ويژگى مهم اين تفسير تربيتى و هدايتى بودن آن است كه مف
... فسر با توجه به نيازهاى اجتماعى مخاطبان خود القا كرده است.
كتاب شامل تفسير تمام قرآن است كه مؤلف پس از تدريس شفاهى، اقدام به تدوين آن نموده است.
روش وى چنين است كه آراء و نظريات مفسران را در ذيل آيات آورده و سپس نتيجهگيرى تربيتى و اخلاقى مىكند. اين تفسير جزء تفاسير مختصر و ساده محسوب مىشود.
مباحث ادبى و نكتههاى لغوى و بلاغى كمتر در كتاب به چشم مىخورد. قصص قرآن را با ايجاز بيان شده است.
شيوۀ ورود و پرداختن به مطالب در هر سوره بدين گونه است كه بعد از نام سوره مكان و زمان نزول و نظرات مختلف دراينباره اشاره مىكند و مورد بررسى قرار مىدهد.
دربارۀ فضيلت سوره و قرائت آن، اگر روايتى باشد، ياد مىكند و آنگاه با تفسير كلمه به كلمه و آيه به آيه با رعايت اختصار، تفسير خود را ادامه مىدهد. سپس به شرح و توضيح معانى آيات مىپردازد كه در اين بخش از روايات و اقوال اعلام و مفسرين استفاده نموده است.
مؤلف، در نقل روايات سند و منبع آنرا ذكر نمىكند در اقوال نيز اغلب اينچنين است.
ايشان بعد از نقل روايات اسباب النزول و فضل قرائت و مرويات از ائمۀ اطهار(ع)«عليهمالسّلام» به بررسى صحت و سقم آن نمىپردازد، حتى اگر مخالف عقيدۀ شيعه باشد. (مانند ج 1 ص 256 دربارۀ عصمت ملائكه.)
مفسر در روايات و اخبار جعلى و اسرائيلى بنا را بر رد كامل آنها نگذاشته است، لذا در برخى موارد به نقل روايات مجعول مىپردازد. به عنوان نمونه در ذكر قصۀ هاروت و ماروت و اينكه سحر بر آنها نازل شده باشد، و دربارۀ مسخ و افتتان آنها، روايات مؤيد وقوع و عدم وقوع اين امور را با هم نقل نموده در ج 1 تفسير صفحۀ 256 مىنويسد: «و لعلّ اختلاف الاقوال من الرموزات و الذى خوطب بالقرآن اعرف به» «شايد اختلاف اقوال، از رموز مسئله باشد، پيامبر(ص) و ائمه(ع) به اين امور آگاهترند.» ايشان هيچگونه بحثى در تطبيق اين قصه و وقايع آن با موازين شرعى و عقلى و ترجيح يكى از دو قول، مطرح نكرده است.
وى در مسائل كلامى به اعتبار تفكر شيعى خود، عقايد شيعۀ اماميه را پىگيرى و مطرح مىكند، در مسائلى مانند خلق قرآن، عدم سهو انبياء، امامت، عصمت، رؤيت الله، افعال عباد و... ديدگاه شيعه را بيان مىكند.به عنوان نمونه،ذيل آيه 55 سورۀ مائده در جلد 4 ص 41 بعد از نقل اخبار وارده از ابن عباس، مجاهد و سدى و روايت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در اينكه اين آيه دربارۀ حضرت على(ع) هنگام صدقه دادن انگشتر در حال ركوع، نازل شده است، به بحث دربارۀ لفظ «ولى» و اينكه در اين آيه معناى آن «ناصر» نمىتواند باشد، مىپردازد و آن را دليل بر امامت ايشان مىداند.
همانطور كه اشاره شد ايشان بحث مستقلى دربارۀ مقدمات تفسير، از جمله مسائل علوم قرآنى نداشتهاند امّا لابلاى مطالب، به تناسب به برخى از آنها مىپردازد.مانند بحث قديمى حدوث و قدم قرآن در ج 6 ص 2 ذيل آيه اول سورۀ يوسف(ع) آمده است.
بحث فقهى در آيات احكام را به اختصار با ذكر اقوال و استدلال آنها متذكر مىشود. از تفسير مجمع البيان و تفسير رازى به تناوب مطالبى نقل مىنمايد.
مطالب عرفانى را در حد محدود، از تأويلات نجميه (مانند ص 9 ج 1 دربارۀ حروف ذيل بسم الله) و لطائف الاشارات شيخ احمد بونى، نقل مىكند.
گاه نيز به مقدار خيلى كم از جملات فارسى استفاده مىنمايد مانند ج 1 ص 28-29.از تفاسير كهن و نقل اقوال ابن عباس نيز بهره مىگيرد.
در جلد دوازدهم سوره های قیامت، انسان، مرسلات، نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، تبت، إخلاص، فلق و ناس تفسیر شده است.
بیشتر