جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 466
چالش فلسفى غزالى و ابن رشد و نقش آن در شکوفایى حکمت و کلام اسلامى (3)
نویسنده:
على زمانى قمشه اى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چالش فلسفی غزالی و ابن رشد و نقش آن در شکوفایی حکمت و کلام اسلامی
نویسنده:
علی زمانی قمشه ای
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چالش فلسفی غزالی و ابن رشد و نقش آن در شکوفایی حکمت و کلام اسلامی
نویسنده:
علی زمانی قمشه ای
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
اندیشه سازی فلاسفه اسلامی در پرتو تعالیم وحیانی
نویسنده:
داوود محمدیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
قرآن کریم مهمترین عامل شکل گیری فرهنگ و تمدن اسلامی بوده به طوری که می توان ادعا کرد اکثر پژوهشها و تلاشها در حوزه اندیشه اسلامی از علم صرف و نحو در ادبیات عرب تا فقه و اصول و کلام و فلسفه و عرفان بر محور آیات الهی شکل گرفته است. به عنوان مثال فلسفه که در اصل از سرزمین یونان وارد جهان اسلام شد تحت تاثیر آیات الهی قرآن و توسط اندیشمندان اسلامی هویتی اسلامی یافت و تحت تاثیر همین تعالیم قرآنی بود که واژه های یونانی «فلسفه» و «فیلسوف» بوسیله حکمای اسلامی به دو واژه «حکمت» و «حکیم» تبدیل گردید. از جایی که حکمای اسلامی معارف فلسفی یونان را کارآمد می دانستند و معتقد بودند همبستگی و پیوند معارف قرآنی و دینی با دستآوردهای عقلی فلسفه یونان در رشد و تعالی جامعه اسلامی تاثیری ژرف خواهد داشت به تطبیق مطالب فلسفه یونان با معارف دین اسلام روی آورده و توانستند فلسفه را بومی سازی کنند.
صفحات :
از صفحه 121 تا 146
رابطه اصل علیت با قدرت و اراده خدا از دیدگاه غزالی، ابن رشد و ملاصدرا
نویسنده:
محمد غریب شاییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبحث علیت از مباحث مهمی است که از دیرباز فکر بشر را به خود جلب کرده است با کنکاش و تامل در مفاد اصل علیت، ذهن این اصل کلی را به اصول و شاخه های مهم تجزیه می کند که اصل سنخیت و اصل ضرورت یا جبر علی و معلولی از آن جمله می باشند. این اصول در میان متکلمان و فلاسفه اسلامی با عکس العمل های متفاوتی مواجه شده است. فلاسفه اسلامی، اصل علیت و توابع فرعی آن مثل ضرورت علی و سنخیت میان علت و معلول و استحاله معلول بدون علت را پذیرفته اند، البته در تفسیر برخی مسایل جزیی و فرعی آن با یکدیگر اختلاف نظر دارند، اما متکلمان مسلمان هم در پذیرش اصل علت و هم پذیرش قواعد فرعی ان و هم تفسیر آنها با یکدیگر اختلاف زیادی دارند.در میان متکلمان مسلمان بیشترین توجه انکار گرایانه به اصل ضرورت علی را اشاعره صورت داده اند. که این مساله یکی از جدی ترین موارد اختلاف میان فلاسفه و اشاعره در بحث علیت است. غزالی به صراحت رابطه ضروری میان علت و معلول را انکار و علیت را به شرطیت و اقتران تفسیر می کند. وی همچنین به بیان توالی فاسد نظریه فلاسفه درباره علیت می پردازد و معتقد است که پذیرش نظریه فلاسفه در این باب، منجر به محدودیت قدرت و اراده مطلق الهی می گردد. از سوی دیگر ابن رشد تلاش کرده، تمام نقدهای غزالی بر فلاسفه را، با دیدگاه مشائی پاسخ دهد و همچنین توالی فاسد انکار علیت را بیان کند. وی اعتقاد به علیت را در منافات با قدرت و اراده مطلق الهی نمی داند. اما درباره ملاصدرا باید گفت که اصل علیت در سرتاسر مکتب ملاصدرا به عنوان یک اصل مهم و حیاتی ریشه دوانده است. با توجه به مفاهیمی چون اصالت وجود، امکان فقری، وجود ربطی و ... بحث علیت عمق ویژه ای در فلسفه اصالت وجودی صدرائی پیدا می کند . وی در فصول پایانی اسفار دوگانگی علت و معلول انکار کرده و نظریه خاص خویش را در این باب بیان می کند. هدف ما در این پژوهش آن است که رابطه اصل علیت با قدرت و اراده خدا از دیدگاه این سه تن به عنوان نمایندگان متکلمین (اشاعره)، فلسفه مشاء و حکمت متعالیه تبیین و تشریح شود.ب: مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع،چهارچوب نظری و پرسشها و فرضیه ها :فرضیه: اگر مبانی و استدلالهای فلاسفه به دقت مورد تامل و تعمق قرار گیرد قدرت و اراده الهی با اصل علیت و فروع آن قابل جمع است.پرسش های اصلی این پژوهش عبارت است از؟معنای علت و سبب چیست و چند قسم می باشندماهیت علیت از دیدگاه غزالی چیستدر حکمت متعالیه علت و معلول مبتنی بر پذیرش چه مبانی فلسفی استماهیت علیت از دیدگاه ملاصدرا چیستاز دیدگاه غزالی ابن رشد و ملاصدرا چه ارتباطی میان علیت با برخی معارف دینی و فلسفی وجود دارداهداف اصلی این تحقیق عبارت است ازشناسایی علیت و احکام آنشناسایی ماهیت علیت از دیدگاه غزالیشناسایی ماهیت علیت و مبانی فلسفی آن از دیدگاه ملاصدراشناسایی ارتباط میان علیت با معارف دینی و فلسفی از دیدگاه افراد فوق الذکراین نکته نیز لازم به ذکر است که روش تحقیق ما در این نوشتار کتابخانه ای است و روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیلی و توصیفی میباشد و سعی کرده ایم با استفاده از کتابهای معتبر دیدگاههای غزالی این رشد و ملاصدرا را درباره مباحث مرتبط با علیت با شیوه گزارش نمونه بیان کنیم.
رابطه عقل و دین از دیدگاه سه فیلسوف، بوعلی سینا، صدرالمتالهین، ابن رشد
نویسنده:
ویدا سالمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حو زه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در دو بخش تنظیم شده است. در بخش اول دیدگاه ابن سینا و صدرالمتالهین و ابن رشد مورد بررسی قرار گرفته است. بخش دوم با عنوان" راه حلهای تفصیلی تعارض عقل و دین " به این موارد از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا می پردازد: صفات باری تعالی، اراده و قدرت خدا، معاد جسمانی، وحی و نبوت و معجزه، قدم عالم و خالقیت خدا، شرور و چگونگی وجود آنها در عالم
تفاوت جوهری نظریه فارابی و ابن رشد در تطبیق بین حکمت و شریعت
نویسنده:
موسی ملایری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بعد از آن که نهاد فلسفه در حوزه فرهنگ اسلامى شکل گرفت، احساس تعارض بین دین و فلسفه، اندیشمندان مسلمان را به اتخاذ مواضع مختلفى وا داشت. برخى فلسفه را ترک کردند و به مذمت آن پرداختند و تعداد انگشت شمارى فلسفه را بر دین ترجیح دادند؛ اما اندشیمندى چون فارابى نظام فلسفى نوینى را بنیان نهاد که در آن وحى به عنوان یک «معرفت» تلقى شد و مورد تبیین فلسفى قرار گرفت و آشکار شد که حکمت و شریعت سرچشمه واحدى دارند و نمى‏توانند با هم در تعارض باشند. بعد از فارابى، ابن سینا نیز نظریه او را تکمیل کرد و عناصر مهمى را به آن افزود. اما ابن رشد به واسطه جمودى که بر حقانیت مطلق فلسفه ارسطو داشت، به احیاء فلسفه ارسطویى پرداخت. فلسفه‏اى که ابن رشد احیاء نمود، با روح فلسفه اسلامى بیگانه بود و از قابلیت تبیین فلسفى وحى به عنوان معرفتى ماوراء طبیعى و غیر تجربى برخوردار نبود. وى پس از نومیدى از فلسفه خود در کتاب فصل المقال با اتکا به پیش‏فرضهاى فقهى و کلامى به تلاش براى جمع بین حکمت و شریعت دست مى‏زند. این تلاش مورد نقد این مقاله قرا گرفته است.
ترجمه فصل سوم ازکتاب ابن رشد و مابعدالطبیعه علیت تالیف باری. اس. کوگان- نظریه ابن رشد دربـاره رابطـه ضـروری میـان علت و معلول
نویسنده:
مرضیه درمان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
تقریر و تحلیل انتقادی ادراک عقلی از نظر ابن‌سینا، ابن‌ رشد، فخر رازی
نویسنده:
مجید سرآبادانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کیفیت حصول ادراکات عقلی و نحوه واقع نمایی آنها از موضوعات مهم در فلسفه و کلام است . در این باره نظریات متفاوتی از سوی فلاسفه و متکلمان ارائه شده است . ابن‌سینا، فیلسوف بزرگ مشائی در جهان اسلام، پیدایش ادراکات حسی و خیالی مبتنی می‌کند و مطالعه صور ادراکی جزئی را به منظور حصول استعداد نفس در اتصال با عقل فعال امری ضروری می‌داند. او قائل به مراتب چهارگانه هیولانی، بالملکه، بالفعل و مستفاد برای نفس ناطقه است . از نظر او وصل به مرتبه عقل مستفاد، که همان مرتبه دریافت معقولات و مطالعه بالفعل و مستفاد با عقل فعال است . ابن‌سینا عقل فعال را حافظ و مفیض صور عقلی می‌داند. او اتحاد عقل را با معقولات و با عقل فعال انکار می‌کند و عقل فعال را در آخرین مرتبه از سلسله عقول خارج از نفس قرار می‌دهد. از آنجا که عقل فعال افاضه‌کننده صور نوعیه نیز هست لذا می‌تواند صور عقلیه مطابق با واقع و نفس الامر را بر نفس ناطقه افاضه نماید. از نظر ابن‌سینا خطای در اندیشه از هزنی‌های قوه متخیله حاصل می‌شود و با استفاده از موازین منطقی می‌توان به شناخت صحیح دست یافت . ابن‌رشد، شارح معروف ارسطو نیز حصول ادراکات عقلی را متوقف بر ادراکات حسی و خیالی می‌داند. او صور ادراکی را به معانی کلی و معانی شخصی تقسیم می‌کند و ادراک شخصی را شامل ادراکات حسی و خیالی می‌داند. از نظر ابن رشد، ادراک عقلی توسط نفس ناطقه که عقل نامیده می‌شود تحقق می‌یابد و بر ادراک معانی عام مجرد از هیولی اطلاق می‌گردد. او در پیدایش ادراکات عقلی بر وجود عقل فعال تاکید می‌کند. از نظر ابن‌رشد عقل فعال فقط محرک عقل هیولانی است که با معقول ساختن صور ادراکی خیالی، موجب به فعلیت رسیدن عقل هیولانی می‌شود. او اشاره‌ای به این مطلب ندارد که عقل فعال، حافظ صور عقلی است . ابن‌رشد به پیروی از ارسطو، نفس را به صورت منطبع در ماده می‌داند، از این رو قول به حدوث و فنای آن را می‌پذیرد، لیکن براساس تقیدات شرعی خود، این عقیده را می‌پذیرد که نفس ، امری باقی است . فخررازی، متکلم بزرگ اشعری، اگر چه همانند ابن‌سینا و ابن‌رشد نفس را در ابتدای خلقت آن فاقد هر گونه ادراک و معرفتی معرفی می‌کند لیکن از دو جهت به مخالفت با ایشان برمی‌خیزد، جهت اول اینکه او علم و ادراک را حالتی اضافه نفس با اشیا حاصل می‌شود و تحقق آن مشروط به حصول صورت ادراکی در نفس است . جهت دوم اینکه از نظر او، نفس از راه تفکر و استنتاجهای منطقی به تکثیر معلومات می‌پردازد و در کسب معلومات ، نیازی به عقل فعال وجود ندارد. فخررازی قوای مختلف حس و خیال را آلات و شرایط حصول معرفت می‌داند. از نظر او ادراکات مختلف حسی، خیالی، وهمی و عقلی، انواع مختلف ادراک‌اند نه مراتب مختلف تجرید. قوای عامله و عالمه و مراتب چهارگانه عقل نیز از نظر فخزرازی به منزله استعداد نفس در تدبیر بدن و دریافت علوم تلقی می‌شوند.
نقش بازدارنده ابن رشد و ابن میمون در انتقال برهان سینوی به تاریخ فلسفه غرب
نویسنده:
حمید پارسانیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 466