جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 95
حدوث و قدم نفس از دیدگاه افلاطون و شیخ اشراق
نویسنده:
الهام همتیار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از تحقیق در رابطه با حدوث و قدم نفس از دیدگاه افلاطون و شیخ اشراق این است که بتوان به معرفت و شناخت نسبی از چگونگی تعلق نفس به بدن دست پیدا کرد، لذا از طریق استفاده از کتب موجود در رابطه با این دو فیلسوف سعی نمودیم تا به شمه ای از تفکرات ایشان در رابطه با حدوث و قدم نفس بپردازیم امانتایجی که از این تحقیق به دست می آید این است که : افلاطون نفس را قدیم می داند نه حادث یعنی قبل از اینکه به بدن مادی ملحق شود ، در عالم الهی وجود داشته است . و قدم نفوس به معنای تقدم وجودی آنها بر بدن است زیرا ارواح پیش از خلق ابدان آفریده شده اند .افلاطون با استفاده از نظریه تذکر و یادآوری ادله خود را پایه ریزی کرده است و هستی و وجود قبلی نفس آدمی را بیان می کند و اینکه روح آدمی پیش از هبوط به عالم خاکی در عالم عقول وجودی مجرد و آگاه و دانا مثل داشته است و بنابراین روح آدمی قدیم می باشد و حادث نیست اما سهروردی نفس را حادث می داند و به حدوث زمانی نفس قائل است وی دلایل خود بر حدوث نفس را در کتاب حکمه الاشراق و تلویحات آورده است . فلاسفه بعد از وی که شارحان این ادله هم محسوب می شوند به بحث و بررسی این ادله پرداخته اند که ما در این رساله به نظرات ایشان به تفصیل اشاره نموده ایم . و نظرات شارحان در جایی موافق نظر سهروردی و در بعضی موارد هم مخالف نظر اوست .
نقد و بررسی حقیقت انسان از دیدگاه ماتریالیسم بر اساس تفسیر المیزان
نویسنده:
شولونگ تو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان‌شناسی ماتریالیسم، ریشه در مبانی هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی این مکتب دارد. انسان از دید این مکتب، بسان دیگر موجودات، تنها بُعد جسمانی دارد و هیچ‌گونه امر ماورای ماده در او نیست؛ از این‌رو احتیاجات او نیز صرفا مادی است و طبیعتا تکامل او نیز تنها در حیطه مادی و از طریق وسایل مادی خواهد بود. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، این نظریه در مورد انسان را یک دیدگاه انحصاری که فاقد ادله متقن در مدعای خویش است، می‌داند. بنابر نظریه انسان‌شناسی تفسیر المیزان که ریشه در آیات متعدد قرآن و دیدگاه فلسفی علامه طباطبایی دارد، انسان دارای دو بُعد جسمانی و مجرد است. بُعد مجرد یا روح، غیر از وجود فیزیکی انسان است و روح و نفس انسان است که شخصیت و حقیقت او را تشکیل می‌دهد. همان‌طور که انسان دارای نیازهای مادی است، این بُعد از انسان نیز نیازهای متناسب با خود را دارد. از دید تفسیر المیزان، تکامل حقیقی انسان از طریق پرورش هر دو بُعد انسان صورت می‌پذیرد؛ اما در نهایت این نفس اوست که با رعایت شرایطی به تکامل نهایی می‌رسد.
بررسی انتقادی تفاسیر نوین مادی انگارانه از نفس
نویسنده:
اباذر نبویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریات مادی‏انگارانه در قالبهای اینهمانی، رفتارگرایی و کارکردگرایی دسته‌بندی می‏شوند. هر یک از این گروهها ادله‏ای برای مدعای خود مطرح می‏کنند که خالی از نقص و ایراد نیست. قائلین به نظریه اینهمانی بنابر قاعده ویلیام اکامی مبنی بر تقدم تفسیر فیزیکی پدیده ها بر تفسیر متافیزیکی، ویژگیهای مجرد نفس مانند ترس و محبت را عبارت از عصبهای مغز می‏دانند. این دیدگاه با اشکالات فلسفی و تجربی روبروست و پیشرفت دانش مغزشناسی نیز خلاف آنرا نشان می‏دهد.اصحاب نظریه رفتارگرایی که صفات مجرد نفس مانند محبت را همان رفتار ظاهری انسان تلقی می‏کنند آشکاربودن این اوصاف را امتیاز این نظریه میدانند به زعم این گروه اعتقاد به تاثیرعلی ذهن بر رفتار به تسلسل منتهی می‏شود. اما حقیقت خلاف این است واعتقاد به علیت صفات نفس بر رفتاربه تسلسل منتهی نمی‏شود بعلاوه این نظریه به یکی شدن علت و معلول منجر می‏شود که محال است.کارکردگرایان به تعریف فرآیندی از صفات نفس معتقدند برای نمونه درد را عبارت از عامل بیرونی،احساس و رفتار بیرونی می‏دانند و عملکرد نفس را به کامپیوتر تشبیه می‏کنند. نقد این مدعا آن است که با توجه به صفات مجردات مانند بساطت و عدم امتداد نمی‏توان نفس را مانند کامپیوتر مادی دانست.واژگان کلیدی:نفس، ذهن، مادی، مجرد، اینهمانی، رفتارگرایی، کارکردگرایی، تفاسیر مادی‏انگارانه
بررسی حقیقت نفس و روح در آیات و روایات با تاکید بر آثار علامه طباطبایی
نویسنده:
محسن اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث روح و نفس از جمله مباحث مهم فلسفی است که بخش مهمی از تلاش‌های علمی فلاسفه را به خود اختصاص داده است.نظرات علامه طباطبایی در این باب به صورت پراکنده در تفسیر المیزان و آثار فلسفی ایشان گنجانده شده است. آنچه این اثر را از سایر تحقیق های همسان خود متمایز می کند جامعیت آن در بحث حقیقت روح و نفس از دیدگاه او می باشد. ایشان در قسمت های مختلفی از کتاب مذکور فرقی بین روح و نفس قائل نشده اند. از نظر ایشان «نفس» در طی سه مرحله، به سه معنا به کار رفته است؛ به معنای هر آنچه که «نفس» به آن اضافه شده، به معنای شخص انسان و به معنای «روح انسان». نفس جوهری است ذاتاً مجرد و در مقام فعل مادی، جوهر و عرض از معقولات ثانیه فلسفی اند، یعنی ذهن مستقیماً از راه حواس به آنها نرسیده است، بلکه آنها را از معقولات اولیه انتزاع نموده است.پس روح و نفس را جوهری است که ذاتاً مجرد از ماده ولی در مقام فعل متعلق به آن می‌باشد.وی برای نشان دادن تجرّد روح و نفس، به بهره گیری از آیات و روایات و با استدلال به مجرّد بودن شعور و ادراک به اثبات تجرّد نفس و روح پرداخته است و در پرتو نظریه حرکت جوهری، به حدوث جسمانی و بقای روحانی نفس اذعان می نمایند.از نگاه او، نفس و روح را در ابتدای وجود فاقد هرگونه کمال ثانویند،از این رو، نفس برای کسب این کمالات ثانوی به بدن نیازمند است.نفس و روح بعد از سیر آفاقی و انفسی در اثر تعلیم و تربیت کمالاتی برای خودش کسب می کند که با وجود او نوعی وحدت پیدا می کند. در نشئه برزخ، نفس و روح همراه با جسمی مثالی که اعمال و ملکات نفس آن را ساخته است از زندگی شیرین و یا ناگوار بر خوردار بوده و با همان زندگی در انتظار روز رستاخیز عمومی به سر می‌برد. علامه به هر دو معاد جسمانی و روحانی معتقد است وانسان محشور در قیامت را به ملاک وحدت نفس با انسان دنیوی و به ملاک مثلّیت دو بدن تصویر می کند.
فروکاهش تقریرهای ملاصدرا از رابطه خودشناسی و خداشناسی
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی، امیر راشدی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا در آثار مختلف خود تقریرات مختلفی از رابطه شناخت خداوند و شناخت نفس ارائه کرده است. بنا بر احصای انجام شده تعداد این تقریرها به ده تقریر بالغ می شود که عبارت اند از: تقریر مثال و صورت، تقریر انسان کامل، تقریر لُبّ لُبّ قشر انسانی، تقریر عبودیت، تقریر تجرد نفس، تقریر لا مؤثر فی الوجود الاّ الله، تقریر عقل اول، تقریر سیر تکاملی انسان، تقریر شناخت عالَم و تقریر وجود رابط. نخست، به نظر می رسد این تقریرات بیان های مستقل از یکدیگر در تفسیر عبارت «من عرف نفسه عرف ربه» باشد. با بررسی این تقریرات از جنبه حضوری یا حصولی بودن شناخت و همچنین یگانگی یا دوگانگی شناخت نفس و شناخت خداوند، این ده تقریر به تقریر وجود رابط بازمی گردد. بنابراین، این تقریرات که در ابتدا غیرمرتبط با یکدیگر به نظر می رسند، با بررسی انجام شده، در واقع بیان گر وجوه مختلف از یک تقریر خواهند بود.
صفحات :
از صفحه 101 تا 116
نقد و بررسی همسویی‌ها و ناهمسویی‌های غزالی با فلاسفه در جهت انسان‌شناسی
نویسنده:
مریم روستایی مهدیخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان با تأمل در خویشتن خویش، در می‌یابد، گرچه مشتمل بر دو جزء تن و روان است، لکن اصل اصیل او روان (نفس) است که منشأ تمام حرکات و حیات و تعقل‌اش است. درک هستی و چیستی انسان وابسته به نفس شناسی است. از این رو این مبحث توجه همه متفکران را به خود معطوف کرده است. غزالی به عنوان یک اندیشمند مسلمان خواستار کنکاش در این حوزه است. او در اکثر قریب به اتفاق رسائل‌اش نظریات خود را در مورد انسان به ویژه نفس بیان می‌کند.ابوحامد مدعی است، نفس شناسی خود را بر پایه آگاهی عمیق از آموزه‌های وحیانی بنا نهاده است. تحقق این آگاهی در مرتبه نخست توسط علم حصولی است. در مرتبه عالی فقط از طریق مکاشفه، مشهود می‌گردد. او در خصوص انسان شناسی به هدف تفکیک آراء موافق و مخالف فلاسفه با آموزه‌های وحیانی، خود را ملزم به بررسی دقیق آراء ایشان به ویژه بوعلی (به لحاظ تأثیری که بر اندیشمندان مسلمان داشته است) می‌داند. بر اساس همین هدف، کتاب «تهافت الفلاسفه» را به نگارش در می‌آورد و رویکرد فلاسفه را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد، تا آشکار کند که برخی احکام آن‌ها با احکام شرع مخالف است. همچنین احکام موافق آن‌ها از ادله‌ی کافی و وافی برخوردار نیست. با این وجود غزالی در بسیاری از مباحث، متأثر از بوعلی است. او همسو با بوعلی قائل به نفس نباتی، حیوانی و انسانی است و نفس ناطقه را غیر منبطع در جسم، مجرد، حادث زمانی و باقی می‌داند که متصرف در تن (جزء غیر اصیل انسان) است. یک قرن بعد ابن رشد با رویکردی مشائی، انسان شناسی غزالی را مورد انتقاد قرار می‌دهد. در قرن حاضر آشتیانی فیلسوف تعلیم یافته در مکتب حکمت متعالیه، انسان شناسی غزالی را نقد و بررسی می‌کند و معتقد است که او هیچ یک از احکام شرع و عقاید فلاسفه را به طور عمیق و دقیق درک نکرده است.
تبیین تأثیر انسان شناسی ملاصدرا در تنوع معنای زندگی
نویسنده:
عبدالله صلواتی، شهناز شایان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ادعای این جستار آن است که معنای زندگی در فلسفۀ ملاصدرا مؤلفه ­ای مشکک و متنوع است نه متواطی، و تنوع یادشده برآمده از نگاه انسان ­شناسانۀ ملاصدرا است؛ نگاهی که بیان می­ دارد: انسان، نه نوع واحد متواطی، که نوع مشکک یا جنس مشتمل بر انواع متباین است. از این‌رو، مسئلۀ محوری در مقالۀ حاضر بررسی تأثیر طرح تفاوت تفاضلی و تباینی انسان­ها در تنوع و تکثر معنای زندگی است. نگارندگان با روش تحلیل محتوا درصدد خوانش مبانی یادشده در فلسفۀ ملاصدرا برآمده ­اند. از دستاوردهای جستار حاضر می ­توان به این مطالب اشاره کرد: عرضۀ سه تبیین از تفاوت تفاضلی و تباینی انسان­ها در قالب ظهور متفاوت اسمایی خدا؛ تجرد سه­ گانه (تجرد ناقص، تام و اتم) و بیان این مطلب که در فلسفۀ صدرایی، معانی متنوع زندگی در درون انواع انسانی، و بی­ معنایی و پوچ­ گرایی در مرز انواع انسانی رخ می­ دهد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 82
استفاده کاربردی علامه طباطبائی از قواعد محالات در حل مسائل فلسفی
نویسنده:
زکیه آذرمهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قواعد محالات در فلسفه یکی از پر کاربرد ترین قاعده‌های مباحث فلسفی و از ارکان ضروری شناخت محسوب می‌شود که با ارجاع به وجود شناسی مجوز ورود به مباحث فلسفی یافته و فیلسوفان با این قاعده‌ها توانسته‌اند به بسیاری از پرسشهای کلامی و فلسفی پاسخ دهند. قاعده‌های مهم محالات که پژوهش حاضر به آنها پرداخته عبارتند از: قاعده «استحاله اجتماع مثلین»، قاعده «استحاله تناقض»، قاعده «استحاله دور»، قاعده «استحاله تسلسل»، قاعده «استحاله علیه کل شیءِ لِنفسه»، قاعده «استحاله انفکاک معلول از علت تامه»، قاعده «استحاله توارد العلتین علی معلول واحد»، قاعده «استحاله ترجیح بلامرجح»، قاعده «استحاله اعاده معدوم»، قاعده «استحاله انتقال الاعراض». که علامه‌طباطبائی از این ده قاعده در حل مباحثی نظیر تجرد نفس ناطقه و علم حضوری آن به خود، اثبات واجب‌الوجود و صفاتش، افعال واجب‌الوجود و معاد استفاده نموده است. او با این کار نشان داده که قاعده‌های محالات قابلیت این را دارند که در حلّ بیشتر معضلات فلسفی به کار گرفته شوند. در راستای همین هدف در ابتداء برای ایضاح مفهومی محالات مراد از محال و کاربرد آن روشن شده است و سپس کاربرد این محالات در حل مسائل فلسفی از آثار علامه‌طباطبائی اخذ و گزارش شده است.
رابطه ی نفس (ذهن) و بدن و رهیافت های موفق و ناموفق آن
نویسنده:
محسن ایزدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله رابطه نفس (ذهن) و بدن یکی از مسایلی است که فلاسفه و دانشمندان همواره به آن اهتمام داشته اند. هر چند برای پیشینیان نیز مسلم بود که در انسان، دو نوع متفاوت از حالات و رویدادها هستند که تاثیر علی- معلولی بر یک دیگر دارند، امروزه علومی مانند فیزیولوژی اعصاب به نتایج مهمی در این مساله دست یافته اند. بعضی از فلاسفه در تبیین حالات و رویدادهای جسمانی و ذهنی، معتقد به فیزیکالیسم هستند. فلاسفه دیگر ضمن ابطال فیزیکالیسم، اثبات کرده اند که انسان مرکب است از جوهری جسمانی و جوهری غیرجسمانی. لکن اکثر این فلاسفه (دوگانه گرایان) در ارایه توجیهی عقلی برای چگونگی ارتباط این دو جوهر، ناموفق بوده اند. به نظر می رسد ملاصدرا با استفاده از اصولی نظیر «حدوث جسمانی نفس»، در حل مساله رابطه نفس و بدن موفق بوده است.
صفحات :
از صفحه 105 تا 132
تجرد نفس: سنجش استدلال به آیه روح
نویسنده:
مهدی ذاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معتقدان به تجرد نفس به آیات فراوانی از قرآن استدلال کرده اند که مهم ترین آنها آیه 85 سوره اسراء است. فخررازی با ضمیمه کردن این آیه به برخی از آیات دیگر و حمل «امر» در این آیه بر عالم مجردات، اولین مفسری است که به این آیه برای تجرد نفس استناد میکند. پس از وی، برخی از مفسران دارایِ گرایش های عرفانی یا فلسفی نیز چنین استدلالی را مطرح کرده اند. در این مقاله با بررسی تفسیرهای مقدم بر فخررازی و نیز شواهد لغوی، این استدلال ارزیابی میشود. علامه طباطبایی با حمل «امر» بر ملکوت، استدلال مشابهی را مطرح کرده است. برخی از معاصران نیز به این آیه برای تجرد نفس استدلال کرده اند؛ این استدلال ها معتبر نیست و آیه روح بر تجرد نفس دلالت نمیکند.
  • تعداد رکورد ها : 95