جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 22
بررسی تطبیقی آراء ابن سینا، ملاصدرا و آیت الله جوادی آملی در الاهیات بالمعنی الاخصّ
نویسنده:
محمدعلی شمس آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث الهیات بالمعنی الاخص در آثار ابن سینا و ملاصدرا به صورت مشروح مورد بحث قرار گرفته است و آیت الله جوادی آملی به عنوان یکی از حکمای معاصر به آنها توجه داشته و در جهت توضیح و تبیین آنها مباحث شایان توجهی ارائه کرده است و به پاره ای از شبهات نیز پرداخته اند. آیت الله جوادی آملی در برهان صدیقین دیدگاه صدرا را به طور کامل نمی پذیرد و دیدگاه علامه طباطبائی را می پسندد. در برهان امکان و وجوببعد از پذیرش دیدگاه صدرا، یادآوری می‌کند که تحلیل فقری امکان صدرا، ریشه در سخنان گذشتگان دارد. ارزش برهان معجزه در دیدگاه ایشان به برهان امکان و وجوب است. به نظر ایشان برهان نظم در دیدگاه متکلمان غربی، بر خلاف فیلسوفان و متکلمان مسلمان یک برهان تام است. ایشان با چند تقریر به تبیین برهان پرداخته و ضعف آن را محدودیت کبرای قیاس دانسته و برای اثبات‌گری آن نیاز به تتمیم را مورد توجه قرار داده است. برهان حرکت و برهان حدوث دو برهانی هستند که در یک جا امّا به صورت مجزّا که البته غیر تام هستند، تقریر شده است. در برهان فطرت، مشکل اصلی برهان را صغرای آن می‌داند. در ادامه، تقریر و اشکالات برهان وجودی آنسلم و تجربه دینی و براهین اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است. در صفات خداوند سعی بر این شده که اکثریت صفات ذاتی و فعلی از جهت ایجابی و سلبی در مکاتب سه گانه و از دیدگاه آیت الله جوادی آملی مورد بررسی قرار گیرد. البته در افعال خداوند با توجه به سهم و فهم کتب، ایشان تقریر و تبیین کامل و متفاوتی ندارند.
بررسی تطبیقی رابطه ادراک و کمال نفس در اندیشه فلسفی ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
فرنوش بابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیرباز راه وصول به کمال و سعادت، حکمت عملی معرفی شده است، بنابراین بیشتر تلاش‌ها در پی شناخت راه‌های معرفی شده از سوی این حکمت بوده است و هر راه و روشی برای وصول به خیر و سعادت و کمال، اغلب راه‌هایی بوده‌اند که به این حکمت ختم شده‌اند و به معرفی انواعی از تکالیف و اعمال و اصول عملی برای وصول به سعادت و کمال که همه‌ی انسان‌ها فطرتا"به سوی آن گرایش دارند، منجر شده است. اما با تمرکز بر آراء و نظرات فیلسوفان و حکیمان دیده خواهد شد که، آنچه که در نزد آنها برجسته‌تر از حکمت عملی است، توجه آنها به حکمت نظری و معرفی راه و روشی نظری برای وصول به کمال و سعادت حقیقی است و این راه همانا راه علم و ادراک است. به خاطر گستردگی این مبحث، رویکردها و دیدگاه‌های گوناگونی درباره‌ی آن وجود دارد و به اقتضای این رویکردهای متفاوت، معیار مورد توافق همگانی را نمی‌توان در میان آثار آنها یافت، هر چند که البته وجوه اشتراکی نیز در لابه‌لای نظرات آنها وجود دارد. بدین روی در این رساله تلاش شده است تا زوایای ناپیدای علم و ادراک و نیز کمال و سعادت حقیقی از دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا معرفی شود. فلاسفه برای ادراک چهار قسم یا مرتبه قائلند: احساس، تخیل، توهم و تعقل. ابن‌سینا از همین تقسیم پیروی کرده است اما ملاصدرا با داخل کردن ادراک وهمی در ادراک عقلانی، ادراک را سه قسم دانسته است. دو نظریه‌ی اساسی در باب نحوه‌ی ادراک در فلسفه‌ی اسلامی به «نظریه تجرید» و «نظریه تعالی» معروف است. بر اساس نظریه‌ی تجرید که عمدتا" در آثار ابن‌سینا و پیروانش مطرح شده است، صورت محسوس به واسطه تجرید و حذف عوارض مادی و خصوصیات شخصی به مرتبه خیال و بعد از آن توهم و در نهایت متصف به کلیت می‌گردد و کمال ادراک و قوای ادراکی حاصل می‌شود. اما مطابق نظریه تعالی که در آثار ملاصدرا و پیروان او مطرح شده است، صور و معانی جزئی حسی و خیالی به وسیله تعاملات عقلی و نفسانی، ترقی و تعالی یافته و به شمول و سعه بیشتری می‌رسند. با بررسی این دو نظریه در باب نحوه‌ی ادراک، اگر چه تفاوت بین این رویکردها و نحوه‌ی حصول و وقوع ادراک در میان مبانی هر دو فیلسوف دیده می‌شود، اما خواهیم دید که انتهای عمل ادراک از نظر این دو فیلسوف وقوع کمال و سعادت است و تلاش برای رسیدن به مرحله‌ی برترین ادراک، یعنی ادراک عقلی، همانا انگیزه‌ی حرکت و نیل به کمال و سعادت که دغدغه‌ی فکری بشر هست، می‌باشد. همان ‌طور که آنها کمال و سعادت را، استکمال نفس بر اثر شناخت حقایق موجودات، یک نوع شناخت تحقیقی و قطعی به اندازه طاقت بشری تعریف می‌کنند. بنابراین بر طبق این تعریف، آنها کمال و سعادت را از سنخ ادراک می‌دانند و ادراکات نیز بر حسب نیروهای متعدد ادراکی و مدرکات، متفاوت می‌شوند، پس کمال و سعادت هر قوه به تناسب ادراک خویش، لذت و سعادت ویژه‌ای دارد.
ماهیت قضایای هلیه بسیطه از نظر ملاصدرا، کانت، فرگه و راسل و تأثیر آن بر مباحث الهیات (برهان وجودشناختی و برهان جهان‌شناختی)
نویسنده:
مریم قلاسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هلیه بسیطه به معنای قضیه ای که محمول آن وجود است، یکی از مسائل فلسفی و چالشهای مهم در متافیزیک است. این نوشتار علاوه بر فراهم ساختن زمینه ی مطالعه تطبیقی آراء ملاصدرا و برخی فلاسفه غرب به بررسی و ارزیابی برخی مسائل فلسفه دین از جمله برهان وجود شناختی و برهان جهان شناختی می پردازد، و شامل پنج فصل به این شرح می باشد: فصل اول به مقدمه و کلیات اختصاص دارد. فصل دوم مسأله هلیه بسیطه را از دیدگاه ملاصدرا مورد بحث قرار می دهد. در فصل سوم آراء کانت، فرگه و راسل در مورد این مسئله مطرح می شود. در فصل چهارم ادله ملاصدرا و این فیلسوفان غربی به صورت مقایسه ای مورد توجه قرار می گیرد. فصل پنجم به بحث در مورد برهان وجود شناختی و برهان جهان شناختی اختصاص دارد وتأثیر نظریات این فیلسوفان در مورد هلیه بسیطه رادراین براهین مورد بحث و بررسی قرار داده است.
تحلیل و بررسی «نومن» و «فنومن» کانتی و «جوهر» و «عرض» صدرایی
نویسنده:
مجتبی سپاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
. حسّ به هیچ وجه توانائی دست‌یابی به ذات معقول و نومن را ندارد بنابراین از نظر کانت اوبژه دیگری غیر اوبژه حس قابل اثبات نیست، و اگر اوبژه دیگری باشد، باید شهود دیگری را نیز اثبات کرد. 2. فاهمه نیز به هیچ وجه توانایی دست یابی به ذات معقول را ندارد، زیرا فاهمه کاربرد تجربی دارد، یعنی فاهمه مفاهیم خود را در اوبژه‌های حسی به کار می‌گیرد و توانایی به کارگیری آنها را بر اوبژه‌های فرا حسّی ندارد. 3. به نظر کانت ما برای اینکه قلمرو حسی را کنترل کنیم، باید ذات معقول را فرض بگیریم، منتهی این فرض ما از مفهوم خودِ «پدیدار» بدست می‌آید و آن این است که «پدیدار» یعنی پدیدار چیزی که در دسترس ما نیست، ولی باید آن را فرض کرد. 4. خطای بزرگ این است که از فرض گرفتن ذات معقول، فاهمه برای کنترل قلمرو حسّ در حیطه معرفت و شناخت، به واقعیت عینی پل زده و می‌گوید، اشیاء در واقعیت هم دارای دو جنبه‌اند که یک جنبه آنها شناخته می‌شود و جنبه دیگر آنها ناشناخته می‌ماند، آن جنبه شناخته شده جنبه پدیداری واقعیت است و آن جنبه شناخته نشده جنبه غیرپدیداری واقعیت است این خطا همان مغالطه بین یک امر معرفت شناسانه و امر وجود شناسانه است. یعنی چرا باید اعتبار انفکاک موصوف از صفت و جوهر از عرض و نومن از فنومن که عمل و ساخته ذهنی است، مبنا قرارداده شده باشد و هستی عینی‌ خارجی را هم مانند آن پنداشته و آن انفکاک اعتباری را به خارج تسرّی داده و در خارج هم مانند آن، صفت را از موصوف وعرض را از جوهر و فنومن را از نومن جدا انگاشت. از اینجا می‌توان گفت که نگاه ملاصدرا که یک نگاه وحدت گرایانه است در قلمرو وحدت ذهن و عین تفسیری به سامان است و ملاصدرا در حلّ این مسئله گوی سبقت را از کانت ربوده است، چون کانت با همه بزرگی نتوانست مشکل ثنویت را حل کند امّا ملاصدرا توانست آن را حل کند.
داوری بین آراء و افکار فلسفی "لایب نیتس " و "کلارک " در کتاب مکاتبات بر اساس آراء صدرالمتالهین
نویسنده:
علی ارشدریاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مکاتباتی در سالهای 1715 م. و 1716 م. بین "لایب نیتس " و "کلارک " واقع شده است که در آنها موضوعات مختلف فلسفی، کلامی و حتی فیزکی (مانند اندازه‌گیری نیرو) مورد بحث قرار گرفته است . مهمترین این موضوعات عبارتند از: اصل جهت کافی، اصل وحدت نامتمایزها، زمان و مکان، جبر و اختیار، رابطهء نفس و بدن، علم انسان به صور ذهنی و به اشیاء خارجی، علم خداوند به اشیاء، خدای رخنه پوش ، ماهیت معجزه و خلا. چنانکه مشاهده می‌شود، غالب موضوعات فلسفی و کلامی مطرح شده در مکاتبات بین این دو دانشمند موضوعاتی است که در فلسفهء اسلامی و خصوصا در فلسفهء صدرالمتالهین مورد بحث قرار گرفته‌اند. مقایسهء بین آراء و افکار فلاسفهء اسلامی و فلاسفهء غربی از فعالیتهای علمی جالب و لازمی است که برای آشکار کردن نقاط قوت و ضعف دو طرف بسیار مفید و در ارتقاء فلسفه بسیار موثر است . سوال در موضوعات فسلفهء مقایسه‌ای این است که نظرات و ادلهء دو طرف تا چه اندازه به هم نزدیکند. مشکل در این موضوعات تعیین مطالب مورد اتفاق و تشخیص موارد اختلاف و با این مقایسه‌ها ثمرهء تلاش و سعی دانشمندان دو طرف در طول قرنها مکمل یکدیگر و موجب ترقی و پیشرفت علم می‌گردد. در این رساله موضوعات فلسفی و کلامی مطرح شده در مکاتبات انتخاب و با آراء و نظرات صدرالمتالهین که موسس حکمت متعالیه در فلسفه اسلامی است ، مقایسه شده است و به عبارت دیگر از دیدگاه صدرالمتالهین بین لایب نیتس و کلارک در مکاتبات داوری انجام گرفته است و با این کار موارد اتفاق یا اختلاف نظر صدرالمتالهین با لایب نیتس و همچنین با کلارک مشخص شده است . برای تحقق این مهم ابتدا نظرات لایت نیتس ، کلارک و نیوتن را با استفاده از مکاتبات مذکور و دیگر آثارشان و با کمک آثار شارحین آنها به وضوح تبیین کرده‌ایم، سپس آراء صدرالمتالهین را از منابع دست اول استخراج کرده و توضیح داده‌ایم. در انتها با تجزیه، تحلیل و بیان لوازم نظرات دانشمندان مذکور و مقایسه و انطباق جزء به جزء آنها، بین لایب نیتس و کلارک از نظر صدرالمتالهین داوری کرده‌ایم، یعنی در هر یک از مطالب مورد بحث در مکاتبات ، مشخص کرده‌ایم که از نظر صدرالمتالهین، کدام یک از آن دو دانشمند نظر صحیحی ارائه کرده است .
گزارش بررسی و نقد کتاب معرفت در فلسفه‌ی اسلامی متأخّر بر اساس آراء حکمت متعالیه‌
نویسنده:
سمانه یغمایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی حاضر ترجمه و شرح کتابKNOWLEDGE IN LATER ISLAMIC PHILOSOPHY نوشته ی ابراهیم کالین می باشد. که در آن مسأله معرفت از دیدگاه ملاصدرا مورد بررسی قرار گرفته است. فلسفه ی صدرا ، فلسفه ای با محوریت وجود است. وجود در فلسفه ی صدرا نقش اساسی و محوری به عهده دارد و سایر مسائل فلسفی حول محور وجود می چرخد. از جمله مسائل فلسفی، معرفت شناسی است که در آن صدرا معرفت را نحوه ای از وجود و کیفیتی از کیفیت های آن تعریف می کند. ملاصدرا چگونگی کسب معرفت را در طی نظریه ی اتحاد عقل و عاقل و معقول بیان می دارد. بدین ترتیب زمانی که عقل انسان به مرتبه ی عقل مستفاد نائل گردید قادر می گردد با عقل فعال به عنوان مخزن معقولات متحد شود؛ و علوم و معارف را از آن کسب کند..صدرا تجرد را به عنوان شرط معقول بودن می داند و با اعمال اصل تجرد بر معرفت بشری، ارتباط قوی میان معرفت شناسی و شناخت عرفانی بیان می کند. صدرا با استمداد از وحی ، امکان وجود معرفتی ماورای عقل و حس را اثبات می کند و معتقد است منشاء متافیزیک نه برهان است و نه شهود بلکه وحی است. ازطرفی سعادت و لذت را نتیجه ی معرفت به وجود می داند. زیرا که وجود خیر محض است و معرفت به آن ، سعادت ، لذت و بهجت ابدی را به دنبال دارد.با این توضیحات، نویسنده جهت تبیین مسائل طرح شده ، تاریخچه یبحث اتحاد عقل و عاقل و معقول را در فصل یک بیان می دارد و مخالفان و موافقان این نظریه را بر طبق آن چه در اسفار ذکر گردیده مشخص می کند. در فصل دوم به مبانی فلسفی معرفت شناسی صدرا می پردازد و اصول هستی شناسی او را که پایه ی معرفت شناسی اش می باشد معرفی می کند.در فصل سوم ، شهود و علم حضوری رابیان می دارد و طی عنوان اصلی معرفت به عنوان نحوه ای از وجود و امکان حضوری را مورد بررسی و کنکاش قرار می دهد و در انتها نتیجه می گیرد معرفت شناسی بدون هستی شناسی بیهوده و پوچ است.
اعتماد یا عدم اعتماد افزایی فلسفه و حقیقت فلسفی از دیدگاه ملاصدرا و که یرکگور
نویسنده:
علی نورمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اگر نیم نگاهی به نظرات فیلسوفان مختلف بیندازیم، تعارضات و اختلافات بی شماری را در آن ها مشاهده خواهیم نمودکه گاهی این اختلافات، پایه ای و اساسی است. شاید به جرأت بتوان گفت که نمی توان دو فیلسوف با نظرات کاملاً مشابه یافت. با توجه به مطالب فوق، در این پژوهش به دنبال جوابی برای سوالات ذیل، از دیدگاه ملاصدرا و که یرکگور هستیم.آیا «فلسفه» قابل اعتماد است و «اعتماد» را افزایش می دهد؟آیا «فلسفه» باعث اطمینان خاطر می گردد؟آیا «حقیقت فلسفی» وجود دارد؟«حقیقت فلسفی» چیست؟ ...از آنجا که پایه و اساس همه ی علوم در ارتباط با فلسفه است، بنابراین تا وقتی که فلسفه از لحاظ «اعتماد» و «حقیقت فلسفی» روشن نگردد، نمی توانیم به علوم مختلف اعتماد نماییم.با مطالعه ی این پژوهش در خواهیم یافت که ملاصدرا «فلسفه» را عامل کمکی و معد برای دسترسی به حقیقت عینی، و تا حدودی قابل اعتماد می داند، او معتقد است که عقل و فلسفه می توانند کلیات وجود،مفاهیم و ماهیات را درک نمایند، اما «فلسفه» نمی تواند به کُنه عینی اشیاء دست یابد. بلکه باید از طریق کشف و شهود به آن ها رسید. که یرکگور نیز نظری مشابه ملاصدرا دارد و می گوید: «فلسفه» به ماهیات می پردازد، نه به وجود انسانی. وی به «فلسفه» نمی پردازد؛ بلکه به اگزیستانس یا منِ انسانی توجه نموده است، و می گوید: «حقیقت» تنها از طریق کشف و شهود قابل شناخت می باشد،
تبیین امام خمینی از قضا و قدر صدرایی
نویسنده:
لاله شعبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر باعنوان تبیین و تفسیر امام خمینی از قضا و قدرصدرایی، به مقایسه آراء این دو حکیم می پردازد. و در خلال مباحث ابداعات حضرت امام را روشن نموده و نقاط قوت و نوآوری‎هایش را در کنار عقاید فلاسفه پیشین(ملاصدرا) بیان کرده است. ملاصدرا قضای الهی را همان صورت علم خدا و قدر را ثبوت جمیع موجودات در عالم نفسی به طور جزئی و مطابق با مواد خارجی می داند. و از نظر امام خمینی قضا همان حقایقی هستند در مرتبه علم الهی، که به تبع ظهور اسماء و صفات خدا ظاهر می گردند. و قدر عینی محلی است برای کلیه تغییرات و تبدیلات و زیادی آجال و تقدیر ارزاق. هر دو مراتبی از علم خدا هستند. از دیدگاه هر دو فیلسوف قضا و قدرالهی موجب سلب اختیار از انسان نمی باشد، بلکه اختیار انسان به موجب قضا و قدرالهی معین گردیده است. در این رساله تلاش برآن است تا نشان داده شود که چگونه امام خمینی در بحث قضا و قدر با ارائه تفسیر خاص از دیدگاه صدرایی دراین موضوع به حل بسیاری از شبهات فلسفی کمک کرده، وتوانسته است در تصحیح اعتقادات دینی دیدگاه موثری را ارائه دهد. او برای این منظور از مباحث روایی عرفانی و کلامی در ارائه نظام فلسفی‌اش در این خصوص مددجسته است.
بررسی نظام تربیتی ملاصدرا
نویسنده:
مهلا ثمره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به اهمیت وجود یک مبنای فلسفی مستحکم در جهت ارائه مبانی، اصول، روش‌ها و اهداف تربیتی، این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی نظام تربیتی ملاصدرا پرداخته است. در این راستا پس از بررسی 4 نظریه اساسی حکمت متعالیه، (اصالت وجود و تشکیک وجود، حرکت جوهری، عاقل و معقول و نفس و قوای آن) که هر یک به‌نوبه خود مسائل و مشکلات فلسفی بسیاری را پاسخ‌گو بوده‌اند، نتایج زیر به دست آمد.1.
بررسی و نقد نظریه تجسم اعمال از ملاصدرا تا معاصر
نویسنده:
میترا امیرمرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان موجودی است که دارای دو بعد جسمانی و روحانی است و به واسطه داشتن بعد مجرد ، پس از قطع حیات مادی و دنیوی ، زندگی جاودانه دارد که در آن یا متنعم در بهشت و یا متالم در جهنم است. اما مفسران قرآن کریم و فیلسوفان اسلامی در مورد نحوه و منشا این حیات جاودانه و برپایی نظام جزا و پاداش اخروی اختلاف نظر دارند و به سه گروه تقسیم می شوند: گروه اول: حیات اخروی را نتیجه و اثر اعمال و نیات انسان در دنیا می دانند بر این اساس نظام جزا و پاداش اخروی اعتباری و قراردادی است. این گروه مخالفین «تجسم اعمال» هستند . گروه دوم: حیات اخروی را براساس حضور و حقیقت عین اعمال و نیات انسان می دانند. این گروه موافقین «تجسم اعمال» در قیامت هستند. از نظر این گروه حقایق اعمال در صقع نفس که مجرد است باقی می ماند و پس از قطع حیات دنیوی همراه نفس به شکل عذاب یا نعمت براساس کیفیت تکوینی در محشر حاضر می شوند. گروه سوم : نظام جزا و پاداش اخروی را مجموعی از نظام اعتباری و نظام تکوینی می دانند. این گروه هم تجسم و تجسد اعمال را در محشر براساس ظاهر آیات قرآن و براهین عقلی قبول دارند و هم به بعضی پاداش ها و جزاهای اعتباری قائلند هدف از این رساله مقایسه ادله و براهین این سه نظریه از دوران ملاصدرا تا معاصر و ارزیابی آنهاست. که به روش کتابخانه ای انجام گرفته است هر چند نظریات ، قضاوت ها و نتایج نگارنده در بخش های مختلف رساله علی الخصوص در بخش پایانی آمده است ، اما به طور خلاصه می توان گفت نتیجه حاصل از مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که قبول نظام جزا و پاداشی در رستاخیز که براساس دو نظام اعتباری و تکوینی باشد ، به لحاظ عقلی و نقلی، مقبول تر است. زیرا هم با شواهد ظاهر و تفسیر باطن آیات قرآن سازگار است و هم تفسر فلسفی و برهانی نظام جزا و پاداش را قطعی تر می نماید.
  • تعداد رکورد ها : 22