جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 746
وجودشناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم باروتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان و متکلمان اسلامی از دیرباز به بحث از صفات الهی، پرداخته اند. می‌توان مباحث مربوط به صفات خداوند را در دو مرحله ی کلی بررسی کرد؛ کلیات صفات الهی که به احکام و مسایل عمومی و مشترک صفات می پردازد، بدون آن که نظر به صفت خاصی داشته باشد و مباحث خاص مربوط به هریک از صفات چون علم، قدرت و... یکی از اقسام مباحث کلیات صفات الهی، وجود شناسی صفات الهی است. در مرحله ی وجود شناسی صفات الهی، ابتدا همه ی صفات کمالی (صفات حقیقی ذاتی) به نحو عام برای ذات باری تعالی به اثبات می‌رسد، سپس نحوه ی اتصاف ذات باری تعالی به صفات کمالی تبیین می‌گردد. در این رساله، مباحث وجود شناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی، تبیین و تحلیل شده است. اولین گام در وجود شناسی صفات الهی، اثبات تمام صفات کمالی برای ذات باری تعالی است. علامه طباطبایی سه برهان برای این منظور اقامه می‌سازد؛ اثبات تمام صفات کمالی برای ذات باری تعالی بر مبنای برهان صدیقین، برهان مبتنی بر قاعده ی "بسیط الحقیقه" و برهان مبتنی بر قاعده ی " واجب الوجود بالذات واجب من جمیع جهات ". در گام بعد، می‌توان از ارتباط ذات الهی با صفات کمالی سخن گفت. علامه طباطبایی بر اساس صرافت وجود، بساطت حقیقی و وحدت حقه الهی، اثبات می‌کند که صفات کمالی عین یکدیگر و عین ذات اند. او همچنین بر مبنای اعتباری بودن مفاهیم صفات کمالی (تبیین فلسفی) و نیز مبرا بودن مقام ذات خداوند از تعین مفهومی صفات (تبیین عرفانی)، نحوه ی جمع کثرت صفات کمالی و وحدت ذات باری تعالی را تبیین می‌نماید. او تنها این دیدگاه را با توحید صفاتی سازگار می‌داند و دیدگاه های مخالف را نقد می‌کند و برهان علیه آن ها اقامه می‌نماید. اما علاوه بر صفات حقیقی ذاتی، صفات فعل به اعتبار اصلی که در ذات باری تعالی دارند، عین ذات خداوند هستند و کمال برای ذات او به حساب می‌آیند. اما در سایر اعتبارات، صفات فعل زائد بر ذات اند و کمالی برای ذات خداوند، شمرده نمی‌شوند
مقایسه حضرت ابراهیم (ع) و حضرت محمد (ص) در قرآن
نویسنده:
نسرین سادات عاملی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشته پیش رو با عنوان "مقایسه حضرت ابراهیم‌(علیه‌السلام) و حضرت محمد(صلی‌ الله علیه و آله)" در قرآنبا محور قرار دادن آیه 68 سوره مبارکه آل عمران و بررسی جنبه‌های معنوی ـ الهی آن دو پیامبر، در پی اثبات آن است که پیامبر گرامی اسلام و کسانی که با جان و دل و با معرفتی کامل دعوت پیامبر را پذیرفته‌اند نزدیکترین افراد به ابراهیم‌(علیه‌السلام) می‌باشند و سخن آن دسته از افرادی که خود را به جهت نسب به او نزدیکتر می‌دانند ادعایی بیش نیست بلکه ملاک نزدیک بودن به شخص، پیوند روحی و مکتبی و هم خوانی عقیده که استوارترین پیوندهاست می‌باشد. تحقیق حاضر شامل مقدمه و چهار فصل است: در فصل اول دورنمایی از موضوع تحقیق، تحت عنوان کلیات، اهداف تحقیق،‌ اهمیت و ضرورت تحقیق، فرضیات و روش تحقیق، و در نهایت واژه شناسی آمده است. فصل دوم که اختصاص به بررسی دعاها و نیایش‌های دو پیامبر اسوه در قرآن دارد،‌ شامل دو بخشمی‌باشد که در ابتدا جهت ورود به بحث، در زمینه لغوی و معنوی دعا توضیحی مختصر داده شده است. در بخش اولاین فصل، با عنوان «ابراهیم‌(علیه‌السلام ) آموزگار دعا» به بررسی یکی از بارزترین جلوه‌های زندگیابراهیم‌(علیه‌السلام) یعنی دعاهای قرآنی آن حضرت که از طلب امنیت و آبادانی شروع و به طلب غفران و آمرزش الهی ختم می‌گردد پرداخته و در بخش دوم با عنوان «پیامبرگرامی اسلام الگوی عینی دعا» به دعاهای پیامبر (صلی الله علیه و آله) در قرآن توجه و پاره‌ای نکات نغز و ارزشمند و حکمت از خلال ادعیه آن بزرگوار برداشت شده است. فصل سوم با عنوان «محمد(صلی‌ الله علیه و آله) و ابراهیم‌(علیه‌السلام): اسوه، امام و مظهر تام صفات الهی» می‌باشد. در این فصل سعی شده عنوان انتخابی تا حدی گویای مطالب مطرح شده در فصل باشد. این فصل شامل سه بخش است: در بخش اول به مقام الگویی آن دو بزرگوار و به روش الگوگزینی در قرآن توجه شده و در بخش دوم مقام امامت به عنوان یکی از وجوه مشترک شخصیتی ایشان مورد بررسی قرار گرفتهو در بخش سوم عناوین و سرانجام اوصاف مشترک همچنین تمایزات روحی و خلقی این دو پیامبر بزرگ بررسی گردیده است. در فصل آخر که فصل نتیجه‌گیری و ارائه پیشنهادات و راهکارها می‌باشد سعی بر آن است که علاوه بر پاسخگویی به سوالات و قبول فرضیه‌های طرح شده در تحقیق، به منظور کاربردی کردن هر چه بیشتر مطالب گرآوری شده، راهکارها و پیشنهادهایی را برای مراکز، ارگانها و سازمان‌های فرهنگی مربوطهارائه دهیم.
زبان دین از دیدگاه پل تیلیش و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه فرح‌بخش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث درباره‌ی زبان دین به معنای خاص آن ( چگونگی اتصاف خداوند به صفات و افعال) از دیرباز مورد توجه متفکران مسلمان و غیرمسلمان بوده است. ارائه‌ی رویکردهایی متفاوت هم‌چون رویکرد تمثیلی، سلبی، تأویلی و نمادین به گزاره‌هایی که صفاتی انسان‌وار از خداوند ارائه می‌دهند گواه بر این مطلب است.از این میان پل تیلیش فیلسوف و متکلم معاصر آلمانی زبان دین را تماما نمادین دانسته و قائل به تحویل‌ناپذیری نماد است به این معنا که نمادها قابل ترجمه به زبان حقیقی نیستند و تنها مواجه‌ی انسان با امر مطلق را امکان‌پذیر می‌سازند. در مقابل علامه طباطبایی فیلسوف واندیشمند مسلمان زبان دین را ترکیبی از تمثیل، تشبیه، کنایه و نوعا رمز می‌داند که این زبان قابل ترجمه به زبان حقیقی است به این معنی که این صفات بین انسان و خداوند به نحو مشترک معنوی هستند و انسان می‌تواند در حد توان خود این صفات را بفهمد . در مقایسه‌ی این دو دیدگاه روشن می‌شود که نظریه‌ی نمادین دانستن زبان دین راه شناخت خدا را بر انسان می‌بندد و به تعطیل عقل منجر می‌شود در حالی که اشتراک معنوی صفات بین خدا و انسان می‌تواند، هرچندبه میران کم، ما را در شناخت خداوند یاری کند.
رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا و ملارجبعلی تبریزی
نویسنده:
صدیقه نادعلی کاخکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش در صدد است تا دیدگاههای دو تن از سردمداران مکتب اصفهان – ملاصدرا و بزرگترین منتقد او ملارجبعلی تبریزی – را در خصوص رابطه عقل و دین مورد بررسی قرار داده و نکات اختلاف و اشتراک آنها را در دو اصل اساسی دین یعنی مبدأ و معاد بیان دارم . با نظر به آثار این دو حکیم می توان دریافت که بیشتر اختلافات ملاصدرا و ملارجبعلی در خصوص مسئله خدا و اسماء و صفات الهی می باشد از جمله :1 – ملاصدرا قائل به وحدت وجود می باشد بطوریکه وی خدا را اصل وجود و سایر موجودات را تجلی او دانسته است ؛ ولی ملا رجبعلی قائل به تباین وجود بین واجب و ممکن بوده تا واجب تعالی در ردیف ممکنات قرار نگیرد. 2 – ملا صدرا معتقد به اشتراک معنوی وجود و سایر صفات کمالیه بین واجب و ممکن است ؛ ولی ملا رجبعلی قائل به اشتراک لفظی وجود بین واجب و ممکن است . 3 – ملا صدرا صفات را عین ذات خدا می داند ؛ ولی ملا رجبعلی به انکار صفات در خداوند پرداخته و ذات خدا را منزه از هرگونه صفتی می داند . 4 – ملاصدرا صفات الهی را بر دو قسم ایجابی و سلبی دانسته است ؛ ولی ملا رجبعلی تمام صفات را به صفات سلبی برمی گرداند .نکته اشتراک دیدگاه این دو حکیم ، در مسئله معاد جسمانی بوده که هر دوی اینها قائل به حشر نفوس به بدن مثالی بوده اند که بدنی بینابین و نیمه مادی و نیمه مجرد است . در واقع با بررسی بیشتر آرای این دو حکیم به این نتیجه رسیدم که ملا رجبعلی و شاگردانش بر خلاف ادعاهایی که مبنی بر رد فلسفه داشته اند و خود را پیرو الهیات تنزیهی دانسته و معتقد بودند که ما عقل را نباید در فهم دین وارد بکنیم ، در واقع عملکرد خودشان بر خلاف گفتارشان بوده است . چنانکه در مسئله خدا ما دیدیم ملارجبعلی خود با اینکه ادعا داشت خدا قابل تصور نیست و نباید عقل را در مسائل دینی وارد کرد ، خود دو برهان در اثبات خدا آورده است . و یا در مسئله معاد جسمانی با اینکه خود معتقد است زبان شرع ، کاملترین بیان است و هرگونه تبیینی در مورد آن توضیح واضحات است ، خودشان قائل به حشر نفوس به بدن مثالی گشته اند و برای آن دلیل نقلی آورده اند . لذا نقد آنها مبنی بر جدایی دین و عقل در مقام تفوّه باقی مانده و خودشان به آن پایبند نیستند
بررسی مبانی فقهی- حقوقی وقف، با نگاهی به اثرات اقتصادی و فرهنگی آن
نویسنده:
حمید مجیدی‌مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وقف، یک عمل خیرخواهانه‌ی فطری است و رواج آن با تولّد اولین جوامع و تمدن‌ها آغاز شد. شارع مقدس اسلام نیز این تأسیس بشر را امضاء و البته تعریف جدیدی از آن ارائه نموده است. پیامبر اسلام در جهت توصیه برای وقف، به اصحابشان فرمودند: "حَبَّسَ الأصلْ و سبّل الثمره". این کلام نبوی، مبنای اصلی شناخت ماهیت و تعریف وقف نزد همه‌ی فقها قرار گرفته است.نگارنده در طی این تحقیق باعنوان بررسی فقهی – حقوقی وقف با نگاهی به اثرات اقتصادی و فرهنگی –اجتماعی آن، به بررسی برخی کلیات وقف از دیدگاه فقه و حقوق پرداخته و در نهایت آثار مهمّ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن را درحد توان برشمرده است.لازم به ذکر است که عمده تحقیقات و نگارش ها در مورد وقف در آثار بزرگان، مربوط به ماهیت و کلیات شرعی و قانونی وقف است وکمتر به آثار آن پرداخته شده است.نویسنده پس از انجام بررسی های فوق، به این نتایج دست یافت: 1. عین بودن موقوفه ضرورت ندارد. 2 . تأثیر نهاد وقف در عرصه‌ها‌ی اقتصادی چون اشتغال زایی، توزیع عادلانه‌ی ثروت، توسعه‌ی اقتصادی و غیره 3. تأثیر نهاد وقف بر گسترش مولفه های نظام اقتصاد اسلامی مانند رفاه عمومی. 4. نهاد وقف به عنوان یک نهاد خصوصی با ورودش به عرصه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی توانسته در جهت پیشبرد اهداف عالی جامعه اسلامی موثر باشد.اهدافی چون برپایی عدالت اجتماعی،امنیت اجتماعی،کاهش فقر، حفظ ارزش‌های الهی و دینی و...امید است که نتایج این تحقیق بتواند بخشی از توانمندی‌ها، ظرفیت‌ها و بعضاً مشکلات پیرامون نهاد وقف را نمایان ساخته و راه‌گشای کارهای بنیادی در این باره باشددر این تحقیق نتایج زیر حاثل آمد1-عین بودن موقوفه، در صحت وقف، ضرورت ندارد. 2-وقف بر مولّفه‌های مختلف اقتصادی خصوصاً در جهت نیل به اهداف نظام اقتصاد اسلامی تأثیرگذار بوده است. تأثیر نهاد وقف در عرصه‌ی اشتغال، تأثیری مستقیم و موّثر است؛ تأثیر نهاد وقف بر گسترش رفاه عمومی به عنوان یکی از اهداف عالیه‌ی نظام اقتصاد اسلامی، واضح و پررنگ است. 3-وقف به عنوان یک نهاد خصوصی با ورودش به عرصه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادیباعث بالا رفتن ضریب امنیت اجتماعی می شود و در عرصه‌های اعتقادی، آموزشی، و علمی حضوری موّثرومستقیم دارد .
ارتباط اسماء و صفات الهی مذکور در پایان آیات با محتوای آیات
(سوره های توبه، یونس، هود و یوسف)
نویسنده:
علی‌اکبر ریحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارتباط اسمای حسنای الهی با محتوای آیات در سوره های توبه، هود،یونس و یوسف،موضوع اصلی این تحقیق می باشد.اسمای حسنای مذکور در آخر آیات از دو جهت مورد توجه می باشد: یکی اینکه تنها ترین راه شناخت خداوند، فقط از راه اسما و صفات او برای بشر میسر است و دیگر اینکه قرآن کریم از نزد خدایی نازل شده که حکیم مطلق است و همین حکمت اقتضا دارد که هر واژه را در جای اختصاصی خود قرار گرفته باشد.با توجه به این مطلب، تلاش برای کشف معانی اسمای الهی و هم چنین فهمیدن دلیل و توجیه کاربرد آن در جایی خاص از سوره ها و آیات،حائز اهمیت ویژه می باشد.تمام این تلاش ها بر این پایه استوار است که چینش آیات سوره ها،چینشی الهی باشد و دست بشر از اعمال سلیقه در ترکیب آنها به دور باشد.اسماء حسنای ذکر شده در پایان آیات گاهی با محتوای آیه خود مرتبط است،اما گاهی با آیات قبل و بعد نیز پیوندی ناگسستنی دارد.در این پایان نامه در حد امکان، این ارتباط مبرهن گشته و بیان شده که خاتمه آیات، مخصوصا اسمای حسنای مذکور در آنها، در حکم دلیل و مستندی برای مسائل مطرح شده در آیه و یا آیات مرتبط با هم بوده و ارتباط بین صدر و ذیل آیه کاملا دقیق می باشد و نمی توان با یک بیان کلی از کنار آنها به آسانی گذشت.تلاش نویسنده، در این نوشتار بر این پایه بوده که اسمای الهی هر سوره به طور مجزا بررسی شود.به دلیل اینکه هر کدام از نام های مبارک الهی، نوع رابطه ای که با آیات خود برقرار می کنند، مختص همان آیه می باشد و قابل تسری به آیات همان سوره نیست، چه برسد به سوره های دیگر.
حیات و هدفمندی آن در قران و عهدین
نویسنده:
ریحانه طباطباىی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مطالعات تطبيقي در حوزه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي اديان از جايگاه ويژه اي برخوردار است، زيرا ضمن اينکه امکان آشنايي بيشتر با وجوه مختلف و بعضاً پنهان ديگر اديان را فراهم مي کند، مسلماً راه را براي گفتگو و مواجهه پيروان اديان هموارتر خواهد کرد. بدين وسيله، تمهيدات لازم جهت شناخت نقاط مشترک در آموزه ها و عقايد ديني اديان فراهم شده و باعث ايجاد اسباب تفاهم و همزيستي مسالمت آميز، و گسترش مراوده بين انديشمندان اديان مي گردد، و تلطيف و تصحيح افکار پيروان اديان نسبت به همديگر و رفع سوء تفاهمات را در پي دارد.يکي از مفاهيم کليدي در حوزه ي اديان، بحث هدفمندي حيات و چگونگي وصول انسان به آن است که هر انسان عاقل و خردمندي را به تفکر و تکاپو وا مي دارد. دستيابي به پاسخ چنين مسائلي است که مسير زندگي انسان را روشن کرده، به آن جهت مي بخشد و کليه ي امور در پرتو آن معنا و مفهوم مي يابد. با توجه به اينکه اديان الهي همواره روشنگر حق و حقيقت بوده و مهمترين مرجع پاسخگويي به چنين سؤالاتي هستند، و با عنايت به ضرورت مطالعات تطبيقي، پژوهش حاضر سعي دارد ضمن واکاوي موضوع حيات و هدفمندي آن در قرآن و عهدين، به بررسي تطبيقي اين موضوع از منظراين کتب آسماني بپردازد و مفترقات و مشترکات اين کتب آسماني را در موضوع مورد نظر استخراج نمايد.نتايج حاصل از بررسي هاي انجام گرفته بيانگر اين است که :- هدفمندي آفرينش در قرآن و عهدين، با غايت و کمال انسان رابطه اي تنگاتنگ دارد. خداوند تمامي هستي را در راستاي کمال انسان و هدفمندي خلقت او آفريد، تا با استفاده و بهره گيري از آن بتواند به هدف والايي که از خلقتش مد نظر بوده، دست يابد. - هدفمندي خلقت انسان در قرآن، رسيدن به مقام خليفه اللهي و مظهريت صفات الهي است. حياتي که قرآن در اين راستا معرفي مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، حيات طيبه است. ايمان و عمل صالح، مشروط به پذيرش ولايت رسول خدا، به عنوان عوامل دستيابي به حيات طيبه، انسان را مقرب درگاه الهي نموده و بدين واسطه مظهر خليفه الله و اسماء و صفات الهي مي گردد.- هدفمندي خلقت انسان در عهد قديم، در شباهت به خداوند است. انسان به واسطه‌ي حيات قدسي که ريشه در قداست خداوند دارد، به هدف آفرينش دست مي‌يابد. ايمان به خداي يگانه و پرستش او، همراه با اطاعت از احکام و دستورات شريعت، از شروط راهيابي به آن است.- هدفمندي آفرينش انسان در عهد جديد، در شباهت آدمي به مسيح يعني مکاشفه‌ي مخصوص خداوند است. حيات جاوداني، حياتي است که انسانها به واسطه‌ي آن عادل شمرده شده ، و با پاک شدن از فساد دروني و بهره گرفتن از روح القدس، از شايستگي خدمت مسيح برخوردار، و به او شبيه مي شوند. حياتي که ابتدا خداوند در قالب وحي و مکاشفه به مصالحه و آشتي با بشر مي پردازد و مسيح، در اين مسير براي نجات انسان جان خود را بر روي صليب فدا مي کند. در مسير راهيابي انسان به هدف آفرينش در عهد جديد، ايمان و بر اساس ديدگاهي ايمان به همراه عمل صالح راهگشاست.
اعانت مظلوم در فقه مذاهب اسلامی
نویسنده:
امیر فرخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظر به جایگاه رفیع و مهم قرآن کریم در بین مسلمانان به عنوان مهمترین راه سعادت و رستگاری انسان ها و گرانبهاترین و پر ارزش ترین پشتوانه زندگی عادی و معنوی مسلمانان جهان و معجزه ی بزرگ خاتم پیامبران حضرت محمد (ص) که بارها این کتاب را به همین عنوان به امت خود سپرده است و به طور مکرر به ویژه در آخرین روزهای زندگی خود به مردم فرمودند:((من پس از خود دوچیز گرانبها در میان شما می گذارم که تا قیامت از هم جدا نخواهند شد و تا زمانی که به آن دو تمسک جویید , هرگز گمراه نخواهید شد: یکی قرآن است و دیگری عترت من،که بیان کننده قرآن می باشند)) بنابراین تقدیس و احترام به قرآن و عمل به دستورات آن بر همه مسلمانان جهان واجب می باشد.در این اثر که تحت عنوان اعانت مظلوم در فقه مذاهب اسلامی می باشد در فصل اول تحت عنوان کلیات ضمن طرح مساله و سوالات تحقیق و پیشینه تحقیق به بررسی معانی و تعاریف واژه‌های مظلوم، ظلم، اعانت و ... پرداخته شده. در فصل دوم به بررسی مبانی فقهی اعانت مظلوم از منظر آیات و روایت پرداخته شده و تا آستانه نگاه اهل تسنن سخن رفته است چون بیان چنین رویدادهایی , مایه ی اصلی و تردید ناپذیر پدیده ی ترس در بین انسانها بوده است که پس از بررسی کوتاه و اجمالی مبحث اعانت مظلوم از دیدگاه قرآن کریم و سخنان معصومین (ع) را باز نموده ام.در فصل سوم که با بررسی کوتاه از چگونگی اجابت اعانت مظلوم و پیامد های آن، شرح حال فقهای امامیه و اهل تسنن و نمونه هایی از آثار نام آوران قبل از اسلام و بعد از اسلام و تاثیر آن بر دوره ی حاضر , بیان گردید , همچنین چگونگی راهمبانی فقهی دریافتن مفهوم اعانت و عدالتدرپهنه کلام دینیرا باز نموده ام و به شرح حال و بررسینام آوران عرصه دین اسلامبه اجمال و تفصیل پرداخته شده است. در فصل چهارم به بررسی فلسفه ظلم و عدل و سیر اجمالی این رویداد پرداخته شده و شاید بتوان گفت سیر اصلی پژوهش نگارنده در همین فصل است که با بررسی و تحلیل آثار بزرگان. دین اشاره ای در موضوع اعانت تنها ذوق خوش را به داوری نشانده ام،می دانم ذوق هرکس ویژه ی او و در خور طبیعت و تربیت و مشاهدات اوست نه ذوق جمعی.چنین چشم داشتی از این اثر عادلانه و نیکو نیست که آرای دیگران عبث و بیهوده است.پناه می برم به خداوند بزرگ، و برخود امید داشته که استادان فرزانه بزرگ در این راهی که پیموده ام بعد از بررسی،کاستی ورسایی هایی که در این مجموعه خواهند یافت بی بهره ام نگذارند؛ تا در کارهای دیگر با فراغت خاطر بر بلندی پهنه ی عریض و گستردهالهیات پرواز نمایم.
بررسی چگونگی انتصاب امام از دیدگاه شیخ طوسی و متکلمین اشعری و معتزلی
نویسنده:
مرضیه ظاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق به بررسی چگونگی انتصاب امام از دیدگاه سه فرقه مهم اسلامی یعنی ؛ امامیه(بررسی آراء شیخ طوسی) و معتزله و اشاعره پرداخته شده است.با مطالعات در این زمینه به دنبال اهدافی از جمله،اینکه جوانب مختلف امامت مورد بررسی قرار گیردو این مطلب تبیین شود که یگانه راه عبودیت خداوند سبحان از راه شناخت ولی امر او یعنی امام معصوم است، پس امام مقامی دارد که تنها خداوند آن را تعیین میکند و دارای صفاتی است که او را از دیگران ممتاز می سازد و وی را مشعل دار هدایت مردم می نماید.ودر نتیجه به این مهم دست یافتیم که اگر وجود امام معصوم واجب نباشد بقاى شریعت نیز واجب نباشد، لیکن چون بقاى شریعت واجب است پس وجود امام معصوم واجب است.واینکهامام باید معصوم و منصوص و افضل از سائر ناس باشد و چون اینگونه است پس تنها خداوند میتواند امام امت را تعیین کند.واین در حالی است که متکلمان اشعری و معتزلی چنین مقامی برای امام و خلیفه قائل نیستند و مقام او را یک مقام اجتماعی می دانند و و یژگی های عصمت و نص و علم را از او منتفی میدانند.ایشان قائل اند که امام به اختیار و انتخاب مردم برگزیده میشود.تحقیق پیش رو یک تحقیق کتابخانه ای است و روش آن عقلی – نقلی است و چون مطالب مربوط به امامت گسترده است نگارنده پس از رجوع به کتب مختلف اقدام به نگارش پایان نامه نموده است.
بررسی سندی و دلالی حدیث «من مات و لَم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه»
نویسنده:
مهدیه نجفیان سراجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علمای شیعه، برای لزومِ شناخت امامان (علیهم ‌السلام)، به احادیثی استناد کرده‌اند که یکی از مهمترين این احادیث، حديث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» است. در این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی با رویکردِ کتابخانه‌ای، برای دست یافتن به مفهوم ِصحیح ِحدیث «من‌ مات...»، الفاظ کلیدی آن به‌طور دقیق مورد واکاوی قرار گرفته است؛ و سپس ضمن ذکر منابع حدیث در کتب شیعه و اهل‌سنت، به‌وسیله‌ی کتب رجالی فریقین، سلسله‌ی راویان حدیث مورد بررسی سندی قرار گرفته است و هم‌چنین مفهوم برداشت شده از حدیث «من مات ...» با معیار‌های سنجش حدیث مطابقت داده شده است و این نتیجه حاصل شده است که هر شخصی در روزگارش، امامزمانش را انکار کند و پیرو شریعتش نباشد به مرگ کفر، نفاق و گمراهی مرده است.
  • تعداد رکورد ها : 746