جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 951
تاثیر عبادت بر تکامل نفس با تاکید بر آراء تفسیری ابن سینا و امام خمینی
نویسنده:
زهرا شرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان موجودی کمال‌گراست و همواره راه های رسیدن به کمال مهم‌ترین دغدغه‌ی فکری او بوده است. اما از آن جا که انسان گاهی در تشخیص راه و مصداق کمال دچار اشتباه می‌شود، لازم است نخست مقصود از تکامل و کمال حقیقی روشن گردد. از این رو، در این رسالهبه روش تحلیلی ابتدا به تبیین حقیقت تکامل پرداخته و سپس از بین عوامل موثر و راه های کسب کمال، نقش عبادت مورد بررسی قرار گرفته است. تکامل انسان به واسطه‌ی فصل ممیز او از سایر موجودات یعنی نفس ناطقه که مجرد و منسوب به عالم روحانی است، صورت می‌گیرد. ابن سینا و امام خمینی غایت کمال نفس ناطقه را مشاهده‌ی جمال حق و اتحاد با آن می‌دانند. تکامل نفس علاوه بر سعادت اخروی دستاوردهای دنیوی نیز برای انسان دارد. در واقع، شخص تکامل یافته دارای ویژگی‌هایی است که به واسطه‌ی آن‌ها هم خود در دنیا از آرامش کافی برخوردار است هم زندگی در کنار چنین افرادی برای دیگران لذت بخش خواهد بود. عوامل مختلفی بر سیر تکاملی انسان موثرند. که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:معرفت خداوند، خود شناسی، تفکر و تعقل، ریاضت، عشق، اما در این میان عبادت، جایگاه ویژه ای دارد. ابن سینا و امام خمینی همانند سایر اندیشمندان الهی، عبادت را عامل مهمی در رسیدن انسان به قرب الهی می‌دانند. بدیهی است عبادتی که در مسیر تکامل انسان را یاری می‌کند باید دارای ویژگی‌هایی همچون اخلاص و حضور قلب باشد؛ چرا که بدون این ویژگی‌ها قرب الهی محقق نخواهد شد. ابن سینا تمام معارفی را که منتهی به شناخت خداوند می‌شود عبادت می‌داند. امام خمینی نیز تفکر در نظام خلقت را به آن جهت که به شناخت خداوند منجر می‌شود، افضل از جمیع عبادات می‌شمرد. در اسلام هردو بعد عبادت، ظاهر و باطن آن مورد توجه قرار گرفته است، تا بین ظاهر و باطن انسان هماهنگی برقرار شود. تأثیر عبادات در تکامل در بعد از مرگ نیز ادامه دارد، برخی عبادات که آثار آن‌ها بعد از مرگ فرد باقی می‌ماند و بعضی عبادات و خیرات که دیگران به نیت شخص متوفی انجام می‌دهند، تکامل نفس بعد از مرگ را موجب می‌شوند.
حجاب‌های عرفانی و مقدمات و ارکان نماز از دیدگاه امام خمینی
نویسنده:
نرجس خاتون سازندگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در عرفان اسلامی اولین قدم در سیروسلوک معنوی، شناخت موانع وحجاب ها و راه خرق وعبور از آنهاست. آنگونه که می توان ادعا کرد ؛عرفان یا مقدمه ای برای رفع حجاب بین انسان وخداست ویا نتیجه وفروع آن.در آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین علیهم السلام این بحث مهم مطرح شده و انواع حجابهایی که میان خداوند و مخلوقات او وجود دارد مورد بررسی قرار گرفته است. اما وجه مشترکی که در آیات و روایات به چشم می خورد آن است که حجاب از جانب پروردگار سبحان نیست؛ این مائیم که بواسط? محدود بودن خود در حجاب ها گرفتار گشته ایم. برخی از این حجاب ها بخاطر طبیعت و جسم مادی هر بنده ای است؛ برخی دیگر به خاطر گناهان و عصیانهای اوست و برخی دیگر از این حجاب ها که رقیق و لطیف و نورانی اند؛ همچون آینه ای، حقیقت را به ما نشان می دهند .بسیاری از عرفا در آثار خود بحث حجاب های عرفانی را مطرح کرده ودرباره مفهوم ،علت،انواع وتعداد حجب نظراتی را بیان کرده اند.در باب مفهوم حجاب همه عرفا متفق القولند آن چیز که مارا از خداوند دور می کند و از یاد و ذکر او غافل می سازد حجاب میان عبد و پروردگارش است. اما در جواب این سئوال که سرچشمه این حجب از کجا نشأت می گیرد می توان چند عامل را مطرح کرد : برخی تنزل روح را که سبب تعین و حدود می شود علت حجاب می دانند. برخی دیگر عوالم باطنی ای که تو در توی یکدیگر قرار گرفته اند را علت حجابها دانسته اند و برخی نیز کاستی ها و زشتیهای اخلاقی را پرده و مانعی در مقابل پروردگار می دانند. در باب تعداد حجب نیز اعداد مختلفی ذکر شده است. اما این اعداد هیچ تعارضی با یکدیگر ندارند و تفاوت به اجمال و تفصیل و کلی و جزئی است. همچنین عرفا انواع مختلفی از حجب رانام برده اند اما در اغلب آثار این حجب در دو عنوان حجب نورانی و ظلمانی خلاصه شده استامام خمینی رحمه الله علیه نیز در آثار خود حجاب را به حجب نورانی وظلمانی تقسیم کرده واولین قدم در سیر و سلوک معنوی را شناخت موانع و حجب ظلمانی و خرق و عبور از آنها دانسته و قدم دیگر را شناخت حجب نورانی وکنار زدن آنان از پیش روی سالک معرفی می کنند. حجب نورانی از جمله واژه های رمزی عرفان است، چراکه از جهتی نورند و« مظهر غیر» و از جهتی دیگر حجاب و مانعی در راه رسیدن به حضرت حق تبارک و تعالی به شمار می روند و از این رو می توان آنان را نور سیاه نامید. از منظر امام راحل ،راه کشف این حجب نیز ذکر نام خداوند سبحان ، تقوای الهی وعشق وتوجه و عنایت به آیات پروردگار سبحان است.حضرت امام در بحث حجاب به فطرت محجوبه اشاره کرده ومعتقدند فطرت انسانی که بر نقشه جمال تام و کمال مطلق و با دست قدرت الهی سرشته شده و وسیله عروج انسان به اوج کمال و سعادت ابدی است؛ اگر در پرده های ظلمانی طبیعت مستور شود منشأ همه صفات ناشایست و رفتارهای ناپسند خواهد شد وبا سپاهیان خود که عبارتند از کفر،جهل،یاس، غضب،کبر،جزع،حرص و استکبارو . . . انسان را به نقص مطلق کشانده و او را دچار بزرگترین خسرانها می کند .از منظرامام خمینی جهت گیری سیر و سلوک در تاویل آیات قران کریم نیز جایگاه محوری دارد. ایشان معتقدند کسی که خواهان بهره برداری از معارف قرآن است باید قلب خود را از آلودگی ها پاک کند و از کثافات عالم طبیعت خالی سازد تا بتواند از مواعظ پروردگار در آیات قران کریم بهرمند گرددو مادامی که انسان در حجاب است نمی تواند به قرآن که مصداق نور است نظر اندازد. نماز معراج قرب پروردگار است و برای رسیدن به این جایگاه، باید حجابها و موانع مسیررا برداشت. آن چنانکه سالک برای رسیدن به این هدف ،در طهارت، حجابهای معصیت و آلودگی و خودبینی را خرق می کند و در اذان و اقامه حجاب طبیعت و حجاب تعینات خلقیه و حجاب کثرت افعالی را کنار می زند و در تکبیرات افتتاحیه حجب سبعه را خرق می کند و در قرائت حجاب انانیت و حجاب حامدیت و همچنین حجاب بزرگ فطرت و حجایهای تعینات و تقیدات را کنار می زند. و در رکوع از حجاب وقوف و حجاب اسماء و صفات عبور می کند و در سجده دیگر حجابی از غیب و شهادت را پیش روی خود نمی بیند و عالم را به وجود حقانی مشاهده می کند.و در تشهد و سلام از جنبه یلی الخلقی و جهات باطله مظلمه اشیاء بیزاری می جوید و از خداوند می خواهد که او را از حجب کثرات در امان دارد.و در تکبیرات اختتامیه به تجلیات حق اشاره می کند و عدم احتجاب را به قلب خود یادآوری می کند.
تمایزات مبانی اخلاقی امام خمینی (ره) با مبانی ارسطو
نویسنده:
کریم نیک نام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:این نوشته بررسی و مقایسه ای است بین مبانی اخلاقی ارسطو و امام خمینی در چند حوزه مختلف شامل؛ معرفت شناسی، هستی شناسی و نگاه اخلاقی. لازم به ذکر است که نگاه هستی شناسانه خود دربردانده مصادیقی چون؛ خداشناسی، انسانشناسی و جهان شناسی میشود.برای شناخت هر چه بهتر این دو طرز تفکر و دریافتن ارتباط آنها، ابتدا نظر ارسطو و سپس نگاه حضرت امام در این حوزه ها طرح شده، و بعد از طرح نوع نگاه به مقایسه وجوه اشتراک و افتراق آنها پرداخته شده است. درضمن در فصل دوم اشاره ای بسیار مجمل و گذرا به زمینه هایی از فرهنگ یونان و چند تن از اندیشمندان برجسته یونانی که در حوزه فرهنگ اسلامی تاثیر بیشتری داشته اند بعمل آمده است.در حوزه معرفت شناسی حضرت امام با پذیرش تفکر منطقی و قیاسی ارسطویی، منابع دیگری چون کشف و شهود عارفانه و آموزه های وحیانی را هم وارد می کند.در حوزه وجودشناسی ابتدا مسئله خداشناسی مطرح می شود. و سوای از میزان اهمیتی که این مسئله برای این دو اندیشمند دارد، خدای صانع ارسطو در مقابل خدای خالق و شارع امام قرار می گیرد، و همین شارع بودن خدای مورد اعتقاد حضرت امام مقتضای اخلاق بندگی می شود که رکن رکین ادیان وحیانی است و وجه امتیاز از ادیان طبیعی و ساخته دست بشر. در خصوص ارتباط جهان با خدا هم موضع مرحوم امام نزدیک به موضع وحدت وجودی افلوطین و موضع عارفان مسلمان است. درخصوص مراتب هستی، جهان مورد نظر امام با افزودن عالم مثال شیخ اشراقشامل وسعت بیشتری میشود. در عین حال این جهان بجز نظم و هماهنگی مورد نظر ارسطو به اعتقاد حضرت امام، شاعر هم بوده و گوش به فرمان حضرت حق دارد.در انسانشناسی، انسان مورد نظر ارسطو مرکب از ماده و صورت است و بهره او از عقل هم بعد از مرگ، فردی و شخصی نخواهد بود. در حالیکه انسان مورد اعتقاد امام مرکب از روح خدایی و جسم خاکیست و به نظر ایشان رابطه روح و جسم مانند سایه و صاحب سایه است. یا به تعبیر دیگر مثل رابطه ظاهر و باطن. همانطوریکه رابطه دنیا و آخرت هم رابطه ظاهر و باطن است و انسان در جهان آخرت به صورت تمام و کمال و با همه وجودش حضور یافته و حقیقت وجودی اعمال و افعالش را مشاهده خواهد کرد و به حیات ابدی ادامه خواهد داد. در نگاه اخلاقی هدف ارسطو بدست دادن معیارهای یک زندگی خوب برای انسان است، با دسته بندی از فضائل و ترسیم معیارهای سعادتمندی که آن را حاکمیت و پرورش عقل با ترضیه متوازن امیال انسانی می داند. حضرت امام با پذیرش حدوسط ارسطویی و تقسیم بندی از فضائل و رذائل مطرح شده توسط ایشان و قائل شدن به ریشه حدیثی و روایی برای حدوسط یا اعتدال، هدف نهایی خود را بسیار فراتر از شکوفایی و تعادل قوای انسانی در زندگی دنیایی قرار داده و هم خود را مصروف شناخت خداوند، پرستش او و تقرب به حضرت حق، و در نهایت پوشیدن ردای بندگی و خلیفة اللهی قرار می دهد.
کارکردهای دین در زندگی دنیوی انسان از منظر امام خمینی و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
معظمه شجاع الدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجه دین به سعادت ابدی و حیات اخروی انسان، هرگز به این معنا نیست که دین نقشی در زندگی دنیوی انسان نداشته باشد. تاریخ بشر گواه این مطلب است که دین دستورهای ویژه ای برای زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد که هر کدام از آن‌ها دارای آثار و برکات فراوانی برای جوامع انسانی می باشد. از آن‌جا که دستورهای دینی ریشه در فطرت انسانی دارد، فاصله گرفتن از آن‌ها باعث بروز مشکلاتی در زندگی انسان می‌شود که بشر با همه‌ی ادعای پیشرفت در علم و تکنولوژی، قدرت رفع آن‌ها را نداشته و در برابر آن‌ها سرگردان است. تربیت افراد به بالاترین درجه کمالات انسانی و تأمین ارزش‌های مادی و معنوی، پاسخ به میل حقیقت جویی و جلوگیری از احساس پوچی در زندگی و پی‌ریزی جامعه ای که در آن حقوق انسانی به بهترین وجه رعایت شود، تنها می‌توان از یک دین الهی انتظار داشت. از این رو پایان نامه حاضر با روش تحلیلی – تطبیقی و با هدف تبیین و بررسی کارکردهای دین در زندگی دنیوی انسان از دیدگاه دو اندیشمند بزرگ جهان اسلام، علامه طباطبایی? و امام خمینی? در نظر دارد به بررسی این موضوع ‌بپردازد که دین مبین اسلام به ابعاد دنیوی وجود انسان توجه ویژه داشته واز اصلی ترین کارکردهای دین، تلاش در جهت تأمین صحیح نیازهای مختلف وجود انسان است که در نهایت به سعادت اخروی او منتهی می‌شود. از مطالعه و بررسی های انجام شده، به دست آمد که دین شامل کارکردهای دین در سبک زندگی عملی (مانند دستور به نظافت، نهی از شرب خمر و ورزش)؛ کارکردهای روانی ـ معنوی (مانند تهذیب اخلاق، توکل، دعا، صبر و ذکر) و کارکردهای عقلی (مانند واقع بینی و توصیه به علم اندوزی) می باشد. هم‌چنین ایجاد وحدت، عدالت، آزادی، نظارت همگانی از مهم‌ترین کارکردهای دین در عرصه اجتماعی است.
نیت در اخلاق بررسی مقایسه ای آراء فیض کاشانی (ره) و امام خمینی (ره)
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مکاتب اخلاقی مختلف برای تحقق فعل اخلاقی، معیارهای متفاوتی را طرح کرده اند که از فاعل آن فعل اخلاقی انتظار عمل به آن قوانین را دارند. یکی ازمباحث مهم دراخلاق که به به آن پرداخته شده است مسأله ی «نیت» است در حالی که در مکتب اخلاقی اسلام یکی از موضوعاتی که به عنوان اساس ارزش درافعال اخلاقی مطرح می شود نیت کار و انگیزه ای است که انسان را وادار به انجام فعل می کند و این نیت برخاسته از اختیار انسان می باشد؛ لذا نیت معیاری برای تعیین ارزش افعال اختیاری به شمار می آید و آن را منشأ خوبی ها و بدی ها معرفی می کند به طوری که هرکس با انجام دادن هر عمل تنها به همان مرتبه ای دست می یابد که نیت آن را دارد.کمااینکه پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «کل عامل یعمل علی نیته» (اصول کافی،ج2 ص84)؛ هرکس بر پایه ی نیتش عمل می کند. از این رو از نظر ملامحسن فیض کاشانی(ره) و امام خمینی(ره) که از بزرگان و دانشمندان علم اخلاق به شمار می روند، تنها خوب بودن فعل(حسن فعلی) برای ایجاد ارزش اخلاقی کافی نمی باشد، بلکه افزون بر آن، انگیزه و نیت فاعل(حسن فاعلی) درآن فعل نیز بایستی نیک و الهی باشد و تنها در این صورت است که فعل اخلاقی برای فاعل آن، سعادت بخش خواهد بود. بنابر این ارزش هر رفتار اختیاری، از جهت نیت وابسته به این است که نیت فاعل در انجام دادن آن رفتار تا چه اندازه ای به نیت خالص تقرب نزدیک است. این تأثیر و رابطه بین نیت و ارزش اخلاقی یک رابطه ی تکوینی و حقیقی است؛ نه رابطه ای جعلی و قراردادی. نیت در حسن و قبح فعل به شکلی تاثیرگذار است که عمل فاقد نیت نیک هیچ گاه عمل باارزش تلقی نمی شود.
نقش عرفان امام خمینی (ره) در پدیده‎ی جهانی شدن
نویسنده:
پروین قوامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی نسبت پدیده ی فراگیر جهانی شدن با شؤون مختلف زندگی اجتماعی از جمله فرهنگ و به طور خاص دین از اهمیت به سزایی بر خوردار است. این پژوهش سعی دارد با نگاه به بعد فرهنگی جهانی شدن، تعامل و ارتباط آن را با دین و مخصوصاً با مشرب عرفانی ـ دینی امام خمینی بررسی کند. دین به عنوان یکی از مهم ترین منابع هویت ساز فرهنگی با بهره گیری از معنویت و عقلانیتی که در درون خویش دارد، در روند جهانی شدن نه تنها می تواند باقی بماند بلکه در مسیر این وحدت به رشد و تکامل نیز می رسد. امام خمینی به عنوان عالمی دینی که دم از اصلاح جامعه ی جهانی می زند، با تفسیری عرفانی از دین بر اساس فطرت کمال جویی انسانی همگان را به اصلاح خویش و جامعه فرا می خواند و برای دین در کنار کاربرد های شخصی و خودسازی، کارکردی اجتماعی و دیگرسازی قائل است. لذا شاید در نسبت بین نگاه عرفانی امام خمینی به دین و جهانی شدن بتوان گفت که امام خمینی به جهانی سازی دین اسلام به عنوان یک پروژه اعتقاد کامل دارد؛ لیکن از سوی دیگر با توجه به خاتمیّت دین اسلام که این دین را از یک جهان شمولی ثانوی بر خوردار می کند، جهانی شدن دین اسلام به عنوان یک روند تاریخی (پروسه) نیز می تواند مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
عدالت اجتماعی در قرآن از دیدگاه امام خمینی (ره) و شهید صدر (ره)
نویسنده:
محدثه میرشکاری سلیمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدالت مفهومی فطری و خدادادی، در وجود انسان می‌باشد. بعد اجتماعی آن همواره در معرض فراز و فرود‌هایی قرارداشته است. در طول تاریخ نیز تلاش‌هایی در جهت اجرای این اصل مهم صورت گرفته است. البته موانع مختلفی نیز وجود داشته و دارد که سبب شده، این اصل مهم دوام چندانی نداشته باشد. به همین دلیل و نیز باتوجه به اهمیت بسیار زیاد این اصل حیات بخش، پژوهش در این زمینه ضروری به نظر می‌رسد. ازاین‌رو، در پژوهش‌حاضر عوامل و موانع اجرای عدالت اجتماعی وسپس آثار و مصادیق آن، ابتدا در قرآن و سپس از منظر امام خمینی(ره)به عنوان رهبر بزرگترین انقلاب اسلامی[که بسیاری از عوامل ظلم را نابود و عدالت را جای‌گزین آن کرد] و شهید صدر(ره) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.در این تحقیق بخش مربوط به معنا شناسی به صورت توصیفی و مطالب سایر فصول به روش تحلیلی مورد پردازش قرار گرفته است.یافته‌های جدیدی که تحقیق حاضر بدان رسیده است این است که دستورالعمل‌های اخلاقی و احکام اسلامی برای اجرای عدالت اجتماعی، در جنبه‌های فردی، اجتماعی، مادی و معنوی آن بسیار موثر است و راه رسیدن جامعه به عدالت، آشنایی افراد آن با این آموزه ها و اجرای آن در زندگی خود و در مرتبه ‌بعد جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند و مسئولیتی را دارا می‌باشند، است. به ویژه در دنیای امروز که مادی گرایی و بی توجهی به امور معنوی به اوج خود رسیده است، بهترین راه حل برای رهایی از این بحران، بازگشت انسان به سوی امور معنوی و فطری می‌باشد.
زمینه‌ها و سرچشمه‌های فکری شیخ صدوق
نویسنده:
محسن موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ صدوق یکی از شخصیت‌های تأثیرگذار در عرصه‌ی دین، علم و فرهنگ در قرن چهارم هجری است. عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی متعددی در شکل‌گیری شخصیت شیخ صدوق موثر بودند. ارتباط شیخ صدوق با حاکمان و سیاست‌مداران عصر خود به‌ویژه حاکمان آل بویه و وزیران ایشان و شرایط مهم اجتماعی چون حیرت مردم در عصر غیبت امام و رشد و پراکندگی جمعیتی شیعه از زمینه‌ها و عامل‌های تأثیرگذار بر شیخ بوده است.ادیان رایج در قرن چهارم و گفتگوی جاری در میان آنها، علوم رایج در آن عصر و ارتباط صدوق با آن، مسافرت‌های علمی، کتاب‌خانه‌ها و مراکز مهم علمی، مکان‌های تدریس و تحصیل، خاندان‌های اهل دانش و خاندان بابویه و نیز وضعیت نگارش‌های دینی در آن زمان از عوامل فرهنگی‌ای بود که در سامان دادن شخصیت علمی و فرهنگی شیخ صدوق موثر بوده است.شرایط و عوامل علمی‌ای که بیشترین نقش را در تکامل شخصیتی شیخ صدوق به عنوان یک عالم دینی داشتند، عبارت است از استادان صدوق، کتاب‌های مورد مطالعه، اقوال و نظرات عالمان، مکتب‌های علمی، ونظرات خاص صدوق.در این میان بیشترین سهم از آن استادان مکتب قم است که شیخ صدوق بیشترین بهره را از آنها برده، سپس عالمانی که صدوق محضر آنها را درک کرده، کتاب‌های ایشان را مطالعه کرده و مخالفت‌های علمی آنانو نظرات عالمان مکتب‌های مقابل را پاسخ گفته است.
تاثیر اندیشه‌های هرمنوتیکی غربی بر دیدگاه‌های محمد مجتهد شبستری
نویسنده:
فرزانه بازیار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این رساله بررسی تأثیر اندیشه‌های هرمنوتیکی غربی بر دیدگاه‌های محمد مجتهد شبستری است؛ هدف از بررسی چنین موضوعی مسائل جدیدی است که امروزه برای متکلمان پیش می‌آید و نیازمند پاسخ‌هایی جدید است. از یک سو دین که به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر و برای بهبود زندگی انسان‌ها آمده در عصر جدید نیازمند قرائتی جدید است و از دیگر سو هرمنوتیک به عنوان فن تفسیر متون تعاریف مختلفی داشته و کاربرد آن در تفسیر متون دینی جای بحث بسیار دارد. در این رساله به بررسی این پرسش‌ها پرداخته شده که آیا مجتهد شبستری در بیان دیدگاه های هرمنوتیکی خود برای تفسیر متون دینی اسلامی‌تحت تأثیر اندیشه‌های هرمنوتیکی غربی قرار داشته؟ و اگر چنین تأثیری مشاهدهمی‌گردد، وی تحت تأثیر کدام متکلمان قرار داشته و چگونه از دیدگاه‌های آنان بهره برده است. سوال دیگر این است که آیا وی خود نیز موارد تازه‌ای را به این دیدگاه‌ها افزوده است یا مقلد صرف دیدگاه‌های آنان بوده؟ و اینکه اصولاًً به کاربردن هرمنوتیک که ابتدا در مورد متون مقدس مسیحی و توسط متکلمان غربی و مسیحی به کار گرفته شده در تفسیر متون اسلامی‌جایز است یا خیر؟در بررسی سوالات مطرح شده در رساله از شیوه‌ی کتاب خانه‌ای استفاده شده است؛ و به نظر می‌رسد اینکه شبستری در بیان دیدگاه‌های خود درباره‌ی دین و تفاسیر مختلفی که از دین می‌تواند وجود داشته باشد کاملاً تحت تأثیر دیدگاه‌های متکلمان غربی مسیحی از جمله شلایرماخر، بولتمان و تیلیش قرار دارد. شبستری همچون شلایرماخر شیوه‌ی انسانی را برای تفسیر دین پذیرفته است؛ به این معتقد است که تفسیر دین باید تفسیر انسانی باشد. همچنین وی شیوه‌ی پدیدارشناسی را برای دین در نظر گرفته که مشابه روشی است که شلایرماخر در تجربه‌ی دینی دانستن متون دینی مسیحی به کار می‌برد. همچنین شباهت‌هایی بین دیدگاه‌های شبستری و دیدگاه بولتمان در مورد انسان وجود دارد که در نهایت سبب شده تا این دو تعریف انسان از دیدگاه هیدگر را بپذیرند که تعریفی اگزیستانسیالیستی از انسان است. در مورد شباهت دیدگاه‌های شبستری و تیلیش نیز می‌توان گفت دیدگاه هر دو درباره‌ی عقل یکسان است و عقل را عقل خود بنیادی می‌دانند که دیگر خدا برایش مسئله نیست. البته با همه‌ی شباهت‌هایی که دیدگاه شبستری با دیدگاه متکلمان غربی دارد، وی برای نشان دادن صحت دیدگاه‌هایش به جست وجو در تاریخ کلام اسلامی‌پرداخته؛ در مورد معنای ایمان، وحی و.... وی دیدگاه‌های گروه‌های مختلف کلامی‌را از مذاهب مختلف بررسی کرده است.درباره‌ی این مسئله نیز که آیا کاربرد هرمنوتیک در متون اسلامی‌کاری صحیح است یا خیر باید گفت با توجه به دیدگاه‌های متفاوت شبستری و کسانی که برخلاف دیدگاه وی معتقدند نباید شیوه‌های غربی و مسیحی را برای متون دینی اسلامی‌به کاربرد می‌توان گفت نوع نگاه این دو گروه با یکدیگر متفاوت بوده و شبستری نتیجه‌ی بسیار متفاوتی را از تفاوت‌های موجود در اسلام و مسیحیت گرفته است.
نسبت علم و دین از دیدگاه مرتضی مطهری و مهدی بازرگان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیشرفت علوم تجربی بعد از پیدایش نهضت علمی در غرب موجب به وجود آمدن چالشهای جدی میان علم و دین شده و از آن زمان دیدگاههای متفاوتی دربار? نسبت میان علم و دین ارایه گردیده است. علاوه بر دیدگاه تعارض که علم و دین را دو امر ناسازگار و متعارض می انگارد، دیدگاههای دیگری نیز برای تبیین این رابطه ارایه شده است که از جمله می توان به دیدگاه تمایز ، دیدگاه مکملیت و دیدگاه مشابهت اشاره کرد. تلاش مرتضی مطهری و مهدی بازرگان به عنوان دو اندیشمند مسلمان نشان دادن عدم تعارض میان علم و دین بوده است. مطهری به عنوان عالم علوم اسلامی نگاهی فلسفی به مسئله دارد و در پی حل تعارضات ادعا شده با تحلیل پیش فرضهای فلسفی مسائل است. او معتقد است علم و دین با یکدیگر تعارضی ندارند و پنداشت ناسازگاری به سبب برداشتهای نادرست از مسائل علمی پدید آمده است. او علم و دین را مکمل یکدیگر و انسان را نیازمند هر دو می‌داند. بازرگان اما دانش آموخته علوم تجربی است و سعی دارد با روش علوم تجربی اعتقادات و آموزه‌های دینی را توجیه علمی کرده و آنها را مطابق دستاوردهای علمی نشان دهد. بازرگان نیز علم و دین را متعارض نمی‌داند و در تلاش است علم و دین را مشابه یکدیگر نشان دهد. دیدگاه بازرگان دربار? رابطه علم و دین در اواخر عمرش تغییر کرده و به دیدگاه تمایز گرایش پیدا کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 951