جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 315340
بررسی تطبیقی وجود محمولی در حکمت متعالیه و فلسفه‌ی کانت و تحلیلی
نویسنده:
مسعود صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فلسفه‌ی اسلامی سوال در مورد محمول واقع شدن وجود، قبل از فارابی مطرح بوده است. بعدها این سوال به صورت جدی‌تری مطرح شد. فیلسوفان مسلمان از طریق قاعده‌ی فرعیه محمول واقع شدن وجود را به چالش کشیده‌، معتقدند اگر در یک هلیه‌ی بسیطه وجود محمول واقع شود دور یا تسلسل پیش می‌آید. در فلسفه غرب نیز محمول واقع شدن وجود مورد تردید و انکار واقع شده است. آغازگر داستان انکار وجود محمولی، هیوم است اما این انکار بیشتر یاد آور نام کانت است. وی می‌گوید وجود محمول واقعی نیست. محمول واقعی آن است که باعث افزایشی در مفهوم موضوع شود اما وجود چون چنین نیست، صرفا نقش رابط را ایفا می‌کند. کانت پس از انکار وجود محمولی برهان‌های وجودی در اثبات وجود خدا را، به دلیل اینکه در این برهان‌ها وجود یک محمول واقعی قلمداد شده است، مخدوش می‌داند. همچنین گزاره‌های وجودی را ترکیبی می‌داند. فیلسوفان تحلیلی نیز ویژگی بودن وجود را انکار کرده‌اند. ایشان وجود را یک محمول درجه دوم می‌دانند. محمول درجه دوم محمولی است که فقط بر مفاهیم حمل می‌شود نه بر اشخاص. در تحلیل فیلسوفان تحلیلی از گزاره‌های وجودی، وجود در جایگاه سور قرار می‌گیرد، لذا معتقدند وجود چیزی بیش از سور قضیه نیست. استدلال ایشان این است که اگر وجود بر اشخاص حمل شود، گزاره‌های وجودیِ موجبه، همان‌گو و سالبه‌ی آنها خودشکن خواهند شد. در دیدگاه ایشان بحث وجود محمولی به مثابه یک بحث منطقی بلکه یک بحث زبانی مطرح شده است.با معیار قرار دادن هستی‌شناسی صدرا خصوصا بحث‌هایش در مورد اصالت وجود، ثبوت الشیء بودن و عکس الحمل بودن گزاره‌های وجودی، نتیجه می‌شود که دیدگاه کانت و فیلسوفان تحلیلی صائب نیست. سه اشکال اصلی بر کانت وارد است. اول اینکه معیار وی در مورد محمول واقعی و غیر واقعی معیاری اعتباری است که می‌توان در مقابل آن به معیارهای دیگری دست یازید؛ دوم اینکه گزاره‌های وجودی ترکیبی انتزاعی‌اند نه ترکیبی محض؛ سوم اینکه بر اساس اصالت وجود و حرکت جوهری آن، وجود است که می‌تواند به عنوان یک ویژگی فزاینده ابراز هویت کند. استدلال اصلی فیلسوفان تحلیلی نیز به دلیل اینکه گزاره‌های وجودی دلالت بر ثبوت‌الشیء می‌کنند مخدوش است. همچنین نظریه صدرا درمورد تخصص وجودروشن می‌کند که وجود حقیقتا باید بر اشخاص حمل شود. تعریف وجود محمولی نیز نشان می‌دهد که بحث وجود محمولی یک بحث فلسفی-منطقی است. اما برهان وجودی نه به خاطر محمول واقع نشدن وجود بلکه به دلیل خلط بین مفهوم و مصداق واجب‌الوجود مخدوش است.
ساحات وجودی انسان در فلسفه صدرایی
نویسنده:
رضا درویشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله بنا داریم که از دریچه فلسفة ملاصدرا نگاهی به ساحات وجودی انسان بیاندازیم. بنابر نظر ملاصدرا اولا انسان چند ساحت دارد و ثانیا این ساحات همگی به وجود انسان بر می گردند. معرفت نفس در فلسفه ملاصدرا نقش کلیدی و محوری دارد بطوری که سعادت و شقاوت انسان را با توجه به آن مطرح می کند. از آنجا که بنظر ملاصدرا انسان عصاره تمام هستی است شناخت انسان نسبت به خودش او را به تمام هستی آگاه و وی را در رسیدن به مقصود نهایی کمک می کند.بنابر فلسفه صدرایی حل مشکلات انسان در گرو آگاهی انسان به چند ساحتی بودنش و درک درست او نسبت به چگونگی ارتباط آن ساحات نسبت به هم و عمل بر مقتضای آن آگاهی است به نظر ملاصدرا اگر مشکلاتی گریبان انسان امروزی را گرفته به غفلت او نسبت به حقیقت خود و عمل نکردن به مقتضای آن بر می گردد توصیه ملاصدرا به انسان امروزی می تواند این باشد که به حقیقت ذاتش متذکر شود و طبق آن عمل کند. در هر تحقیق شرط است که بگذاریم خود اثر به سخن بیاید پس سعی ما این بوده که به آثار ملاصدرا رجوع کنیم و بگذاریم خود به سخن بیایند و ما را راهنمایی کنند.
تاثیر فلسفه روشنگری بر مباحث نقد تاریخی کتاب مقدس
نویسنده:
الهه فروهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی وتبیین تأثیر مبانی عصر روشنگری بر شکل گیری جریان نقد کتاب مقدس است.عصری که به واسطه قرار گرفتن پس از دوران رنسانس و انقلاب علمی دارای ویژگی هایی شد که فلسفه حاکم بر آن،در قالب عقل گرایی،تجربه گرایی،انسان گرایی و رهایی از حاکمیت نهادهای مذهبی ارائه شد.ارکانی که سر انجام پایه های اصلی جریان نقد کتاب مقدس را تشکیل دادند.در حقیقت جریان منجر به روشنگری قرن هفده و هجده،از انگلیس سر بر آورد و در فرانسه مسیر خود را پیدا کرد،که همانا مقابله با مرجع دینی حاکم یعنی کلیسا بود که در آن زمان به نهادی سلطه گر تبدیل شده بود و می کوشید از طریق تفاسیری که از کتاب مقدس ارائه می داد نفوذ خود را در میان مردم حفظ کند.موضوعی که به شدت از جانب متفکران فرانسه مورد مخالفت قرار گرفت.در حقیقت عقل گرایی مورد نظر پیروان دکارت و تجربه گرایی مورد نظر لاک و طرفدارانش،فلاسفه فرانسه را نسبت به مقابله با وقایع غیر عقلانیکتاب مقدس که از طریق مقامات کلیسایی ترویج می شد،تجهیز کرد.از سوی دیگر فرانسه از آن جهت که مداخله های کلیسا را بیش از مناطق دیگر متحمل شده بود با تضعیف کلیسا،پیشگام جریانی شد که بعدها در آلمان و از طریق فلاسفه و متألهان آن به شکلی منظم و روشمند به جریان نقد کتاب مقدس منتهی شد.فرایندی که با پرداختن به موضوعاتی چون وجود عیسای تاریخی و بررسی معجزات،بنیان های اعتقادی مسیحیت را هدف قرار داد و اگرچه در ابتدا و به واسطه نظریات افرادی نظیر رایماروس و لسینگ به منزله تهدیدی برای مسیحیت قلمداد شد اما در نهایت و با رویکرد اشخاصی چون بولتمان و شلایر ماخر دین را به پدیده ای مثبت،آرامش بخش و قابل کاربرد در زندگی تبدیل کرد.
نفس از دیدگاه خواجه نصیر طوسی و ابن میثم بحرانی
نویسنده:
مرتضی حاجی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حقیقت نفس یکی از مسائل بحث انگیز در حوزۀ فلسفه است، از آنجا که در علوم عقلی و روانشناختی، حل بسیاری از مسائل به شیوۀ تبیین این موضوع بستگی دارد، بنابراین نفس و ماهیت آن همواره مورد توجه فلاسفه بوده است. تحقیق حاضر این مسأله را تحت عنوان « نفس از دیدگاه خواجه نصیر و ابن میثم» به صورت مطالعۀ تطبیقی بررسی کرده است. عمده دیدگاه خواجه در باب علم النفس متمایل به ابن سیناست. از این رو نفس را « روحانیة الحدوث و البقاء» می داند. این نگاه که قائل به دوگانگی دربارۀ نفس و بدن است، مشکل اصلی اش توجیه رابطۀ نفس و بدن است. دیدگاه ابن میثم که به گواهی تاریخ، فلسفه و حکمت را نزد خواجه تلمذ کرده است، شاید بیشتر از خواجه، تحت تأثیر آرای ابن سینا است و در بسیاری از موارد با کمی تغییر در عبارات، همان نظرات ابن سینا را مطرح کرده است. نتیجه ای که از بررسی دو دیدگاه حاصل شده، این است که خواجه نفس را مفهوم واحدی می داند که بسیط است و درعین حال می‌تواند صور بسیاری را هم‌زمان حفظ کند و اضداد رابپذیرد. و اینکه خواجه قایل به این است که نفس بدون وساطت ابزاری چون حواس به ذات خود و اندام‌های خود آگاه است و می‌داند که این آگاهی‌ها را دارد.
فلسفه دین در تفسیرالمیزان
نویسنده:
اسما صدرنیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه‌ی دین، از جمله علومی است که در چند دهه‌ی اخیر، ذهن بسیاری از پژوهشگران را به خود مشغول نموده است، کسانی که در پی بررسی و تحلیل عقلانی آموزه‌های دینی هستند، در شمار فیلسوفان دین قرار می‌گیرند. در این رساله به دیدگاه مفسّر بزرگ قرآن کریم، علّامه طباطبایی در حوزه‌ی مسائل فلسفه‌ی دین می‌پردازیم از جمله: تعریف، منشأ و اهداف دین، براهین اثبات حق تعالی، عقل و دین، چالش‌هایبین عقل و دین، جاودانگی روح و زندگی پس از مرگ، پلورالیسم، علم و دین، جامعه و دین. که با بررسی «تفسیر المیزان» موارد فوق، مورد تحلیل قرار گرفته است.
تاثیر عوامل معرفتی و غیر معرفتی در فلسفه اشراق
نویسنده:
علی‌اکبر درخشنده امیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که رشد و تعالی یک جامعه بر اساس طرز فکر و فلسفه ?رایج آن است، شناخت درست و تبیین دقیق مکاتب فلسفه? اسلامی در عصر حاضر خدمت بزرگی به جامعه? اسلامی است. یکی از مکاتب فلسفی اصیل اسلامی ایرانی، فلسفه? اشراق است. از این رو تبیین و بررسی عوامل تاثیرگذار در پیدایش و شکل گیری مکتب فلسفی سهروردی به لحاظ معرفتی و غیر معرفتی بسیار حایز اهمیت است.
تبیین رابطه وجود ذهنی در شکل گیری حیات اخروی انسان در مکتب صدرائی
نویسنده:
علی اصغر طالبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود ذهنی در فلسف? صدرائی جایگاه ویژه‌ای دارد و چنان‌چه خود صدرالمتألهین اعتقاد دارد، فهم درست و صحیح از این مسأله سهم به‌سزایی در تحقیق معاد جسمانی و روحانی دارد. مسأله وجود ذهنی در فلسفه و حکمت متعالیه فارق از ارتباط آن با معاد دارای اهمیت است؛ زیرا مربوط می‌شود به علم ما به ماهیات اشیاء و هم‌چنین تطبیق عین و ذهن، که این موضوع خود بسیار مهم است. امّا آن‌چه که این موضوع را دارای جایگاه ویژه و حساسی می‌کند، ارتباط آن با معاد و حیات أخروی نفس ناطقه انسانی است؛ زیرا معاد در اسلام و دیگر ادیان الهی دارای اهمیت بسیاری است و جزء اصول ادیان ابراهیمی حساب می‌شود و این مسأله می‌تواند در فهم معاد و حیات أخروی کارگشا باشد. امّا هدف از این تحقیق، تبیین و توضیح و چگونگی ارتباط وجود ذهنی با حیات أخروی انسان است و پی بردن به این که چگونه می‌تواند امور ذهنی‌ای که ما در عالم خیال خود ایجاد و خلق می‌کنیم، می‌تواند زندگی ابدی ما را تحت تأثیر قرار دهد، و حق و الهی بودن یا باطل و شیطانی بودن امور ذهنی، چه به عمل خارجی منجر شود و چه نشود، می‌تواند در بهشتییا دوزخی بودن انسان اثر گذار باشد . برای رسیدن به این هدف، ابتدا وجود ذهنی و مقصود و منظور از آن در دیدگاه حکمای صدارئی توضیح داده شده و بعد از آن عوالم و مراتب نفس و جایگاه وجود ذهنی در این مراتب بیان شده و هم‌چنین نوع نگاه حکمای متأله به معاد و زندگی پس از مرگ تبیین شده و در آخر با تطبیق بین آن‌ها این نتیجه حاصل شد که، همان‌طور که جناب صدرالمتألهین قائل است، بین وجود ذهنی و حیات أخروی رابط? ناگسستنی وجود دارد و درک این رابطه می‌تواند کمک شایانی به تعالی انسان در فهم حقایق دینی و موضوعات فلسفه اسلامی و کاربرد آن در جامعه داشته باشد و این تعالی در نهایت منجر به رشد و تعالی جامعه اسلامی و پیشرفت روزافزون معنوی آن بشود.
بررسی تطبیقی صفات مخلوق در روایات و فلسفه اسلامی و آثار معرفت شناختی آن
نویسنده:
جمال مومنی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به اعتقاد همه دینداران، عالم «مخلوق» و آفریده ی خداوند است، در واقع این اعتقاد معیار دینداری و بی دینی تلقّی می گردد. بسیاری به اعتقادی اجمالی در این زمینه - نیاز عالَم به خالق- اکتفا می نمایند، با این حال در آموزه های قرآنی اهل بیت : توصیفاتی عمیق از حقیقت مخلوق بیان شده است که نوع رابطه و نسبت آن با خداوند متعال را روشن می سازد. در فلسفه اسلامی نیز نگرش خاصّی نسبت به «مخلوق» وجود دارد. عدّه ای معتقدند مکتب اهل بیت : و نظریّات فلسفی موجود، تعالیم متضادّی در این خصوص ارائه می دهند. وجود ابتدائی برای خلقت یا همیشگی بودن فیض الهی و نحوه ی جدایی و بینونت خالق و مخلوق و.. مسائلی جنجالی و بسیار مهمّ در این زمینه اند. از این روی لازم است پژوهشی کلان و گسترده در این موضوع دشوار صورت گرفته و روایات مربوطه از منابع روائی استخراج و با نظامی روشن ارائه گردند تا دیدگاه اهل بیت : نسبت به این موضوع به دست آید و در مرحله بعد نگرش فلسفی در معرض تطبیق و مقارنه با آن قرار گیرد. تحقیق حاضر قدمی کوچک در این مسیر می باشد. به نظر می رسد گرچه در نظریّات مختلف فلسفی، آرائی که با آموزه های اهل بیت : ناسازگارند یافت می شود، ولی «حکمت متعالیه» با مدد گرفتن از تعالیم مترقّی اهل بیت : و براهین قویم عقلی و الهامات صائب معنوی توانسته است مقصود حقیقیِ دیدگاه اهل بیت : را عیان و آن را به شکل فلسفی تثبیت نماید. پذیرش حدوث عالم همراه با تبیین همیشگی بودن فیض الهی، تحلیلی دقیق از «محدودیّت» اشیاء و اثبات «مملوکیّت» به معنای حقیقی برای ذات مخلوقات و تبیین جلوه خدائی بودن اشیاء، از مهمترین آموزه های روائی و فلسفی است که راه برای تبیین نقلی و عقلی آن ها هموار گردیده است.
بررسی تطبیقی جایگاه روش عرفانی در فلسفه صدرالمتألهین، ابن‌سینا و شیخ اشراق
نویسنده:
محمدجواد هاشم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان بررسی تطبیقی جایگاه روش عرفانی در فلسفه صدرالمتألهین ، ابن سینا و شیخ اشراق دارای دو شاخصه مهم است ، اول آنکه به بررسی «جایگاه» روش عرفانی می پردازد ، پس در پی توصیف روش عرفانی در فلسفه صدرالمتألهین ، ابن سینا و شیخ اشراق است واز سوی دیگربه «تطبیق» و مقایسه ی جایگاه روش عرفانی در تفکر این سه متفکر برجسته همت گمارده است . اهمیت این موضوع در مواجهه ی ما با عرفان و نقش تاثیر گذار آن تفکر بشری که منشاء تحولات گوناگون حیات فردی و اجتماعی اوست ، آشکار می گردد. و هدف از این نوشتار دستیابی به توصیفی صحیح و مقایسه ای ، از کارکرد عرفان و روش عرفانی در مکتب سه فیلسوف بزرگفلسفه ی اسلامی است. در این پایان نامه با تأکید بر نوشتار های فلسفی و تمرکز بر مبادی و مقدمه ی کتب سه حکیم بزرگوار از روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و روش مطالعه ی فلسفی-برهانی و تحلیلی استفاده شده است.و حاصل این نوشتار دستیابی به این نظریه است که بوعلی عرفان و روش عرفانی را مسئله خود قرار داده است و یک پژوهش ازفلسفه ی عرفانی را ارائه می دهد و در جایگاهی دیگر شیخ اشراق اصل و پایه ی روش کار خود را بر روش عرفانی بنا نهاده است و ملاصدرا با نگاهی جامع نگر از روش عرفانی در کنار روش برهانی و وحی و با هدف تحقق یک حکمت جامع به این موضوع پرداخته است.از این رو می توان گفت که روش عرفانیتاثیری حداکثری را در فلسفه ی اشراقی بر جا گذاشته است و در فلسفه صدرایی در کنار روش برهانی و تحت نظارت وحی از سهم ویژه ای برخوردار شده است و در نگاه ابن سینا با کمترین نقش به عنوان یک مسئله بسیار مهم ظهور یافته است.
پایان فلسفه و معنای تفکر در هیدگر
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده: پایان فلسفه برای هیدگر پایان متافیزیک است که البته نباید آن را به معنای کمال و دارای برترین کمالات شدن تصور کرد، چرا که به زعم او هیچ معیار و میزانی وجود ندارد که در باب کمال دوره‌ای بر دوره‌ای دیگر داوری کنیم. نمی‌توانیم تفکر افلاطون را کامل‌تر از تفکر پارمنیدس بدانیم یا تفکر هگل را بر تفکر کانت ترجیح دهیم، هر دوره‌ای در فلسفه ضرورت خاص خود را دارد. پایان فلسفه برای هیدگر مرحله‌ای است که در آن تمام تاریخ فلسفه در نهائی‌ترین امکان آن جمع و متمرکز گردیده است. تحول فلسفه با تکون و پیدایش و نضج علوم همراه بوده است، اما علوم در ادامه، راه خویش را از فلسفه جدا ساختند. امروزه علوم متکفل بسیاری از پرسش‌های گردیده که تا دیروز فلاسفه با آن درگیر بودند و امروزه به به حوزه علوم نقل مکان کرده است. هیدگر نشستن علوم در جایگاه فلسفه را نشانه‌ای برای تمامیت فلسفه می‌داند و در نظر و نگاه او متافیزیک دوره جدید همان خاکی است که علوم از آن نشئت یافته است. خصیصه و بارزه تکنولوژیکِ تفکرِ متافیزیکی در نقطه اوج و مرحله کمال خود به علوم جدید می‌رسد و این حاصل غفلت از وجود و پرداختن به موجودات است که در تاریخ متافیزیک و تاریخ وجود رخ داده است. اما پایان فلسفه به معنای مستحیل شدن فلسفه در علوم جدید نیست هنوز امکانی در درون آن مکتوم و مستور است که هنوز متحقق نشده و بسط و تفصیل نیافته است. از این روی به اعتقاد او باید فلسفه را در گستره و بسط تاریخی خود مورد تأمل و مداقّه قرار دهیم و هیدگر بر اساس همین همه آثار خود را بازخوانی تاریخ وجود قرار داده است و در این واکاوی تاریخ وجود به منشأ آغازین و نقطه سرآغازی می‌رسد که تفکر بالیدن گرفته است و آن نقطه خود وجود است، هیدگر نام این رهیافت خود را به وجود « تفکر» می‌نامد تا را خود را از متعاطیان متافیزیک و فلاسفه جدا کند. از برای این مقصود هیدگر تعریف دیگری از حقیقت ارائه می‌دهد که امکان حقیقت در معنای متافیزیکی در پرتو آن میسر می‌گردد و نیز با بن و بنیاد قرار دادن خود وجود و از رهگذر صفاتی همچون حضور، زمان، رویداد از آن خود کننده و ... که به وجود اسناد می‌دهد و از طریق استمداد از زبان شعر کوشیده است تا از متافیزیک و فلسفه عبور کند و راه دیگری را برای تفکر آینده فرا روی بشر قرار دهد. پس پایان فلسفه و متافیزیک فی‌الواقع برای هیدگر پایان یک آغاز و تمهیدی برای آغازی دیگر است. این رساله در حد بضاعت مزجات خود سعی دارد این ایده را در آثار هیدگر واکاوی کرده نشان دهد. واژگان کلیدی: پایان فلسفه، تفکر، وجود، رویداد از آن خود کننده، شعر، وارستگی، راز
  • تعداد رکورد ها : 315340