جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > ادیان و عرفان > 1403- دوره 57- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 9
نویسنده:
رمضان رضایی ، فاطمه عبدالله پورسنگچی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجادله، مباحثه و نقد، از امتیازات فرهنگ اسلامی و ایرانی است که با تکیه بر آموزه‌های قرآنی و سنّت نبوی به‌طور فزاینده رشد کرده‌است و همواره ویژگی‌های محیط دینی اعصار را به‌طور تقریبی نشان می‌دهند. زمانی‌که در بغداد، کتابی و یا ایده‌ای علمی بروز می‌کرد، به سرعت و در اندک زمان ممکن، در اندلس و ماورالنّهر، بدون سوگیری‌های سیاسی و طرح مسائل حاشیه‌ای، مورد نقد و بررسی قرار می‌گرفت. ابوحامد غزالی یکی از بزرگان کم‌نظیرِ ساحت علم در جهان اسلام است. او همچنین یکی از سر‌سخت‌ترین مخالفان فلسفه بوده که با تحریر کتاب بسیار اثربخشِ تهافت‌الفلاسفه تلاش کرده‌است، آراء فلاسفه از جمله ابن‌سینا را به محک نقد کشیده و سستی افکار ایشان را بیان کند. مقاله پیش‌رو بر آن است، جایگاه علوم عقلی در عصر امام محمد غزالی و اختلاف میان ابن‌سینا و غزالی را با رویکرد توصیفی-تحلیلی تبیین و تحلیل کند. یافته‌های پژوهشی حاکی از آن هستند که غزالی قصد داشت، ایمان مسلمانان را به صلابت و اصالت اولیه خود بازگرداند، اما به‌واسطۀ مخالفتش با فلسفه و فلاسفه، موجبات انهدام ریشه‌های فلسفه در بسیاری از کشورهای اسلامی را فراهم آورد. همچنین بر بنیاد پژوهش حاضر روشن می‌شود که اختلاف میان غزالی و ابن‌سینا، صرفاً یک سوء تفاهم و تصوری نادرست بوده‌است؛ زیرا غزالی مدّعی بود، دغدغه‌های دینی او عامل اصلی موضع‌گیری وی در برابر فلاسفه مشائی از جمله ابن‌سینا شده‌است.
صفحات :
از صفحه 11 تا 34
نویسنده:
شعله قهرمانی ، فهیمه مخبر دزفولی ، قنبرعلی رودگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از میان ولایت‌ها و شهرهای ایران، قزوین از حیثِ تاریخ تحولات دینی حائز اهمیت بسیاری ‌است و از دیرباز زرتشتیان، مزدکیان و پیروان یهودیت و مسیحیت در آن‌جا حضور داشته‌اند. چگونگی اسلامی شدن قزوین، مسئله اصلی پژوهش حاضر است. پژوهش پیش‌رو به روش تاریخی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است و براساس آن روشن می‌شود، زرتشتیانِ قزوین که نخست تنها به دلیل امتناع از پرداخت «جزیه» اظهار اسلام کرده بودند، در اولین فرصت ممکن بر فاتحان اسلامی شوریدند؛ اما پس از آن، این شهر توسط اعراب مسلمان برای دومین مرتبه و این بار به‌قهر گشوده شد. بااین‌همه، بسیاری از زرتشتیان همچنان بر آیین خود ماندند، چنان‌که تا اواخر سده سوم هجری امکان برگزاری مراسم مذهبی خود را داشته‌اند. در قزوینِ دوره اسلامی تا سده ششم، اکثریتِ مسلمانان این شهر، در کنار اقلیت شیعه، مذهب شافعی داشتند. حضور گاه و بیگاه اسماعیلیان و نیز علویان و آل‌بویه در قزوین هم بر گرایش‌های دینی اثرگذار بوده ‌است.
صفحات :
از صفحه 89 تا 110
نویسنده:
سید محمد حسن صالح
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بین دین و جنسیت ارتباطات مختلفی قابل تصور است که برگرفته از مخالفت و یا موافقت با نقش‌های تعیین‌شده جنسیتی در متون مقدس است. در عهدین و به خصوص نامه‌های پولس فرازهایی وجود دارد که در آن‌هاسلسه مراتب جنسیتی ترسیم شده که بر اساس آن درجه اجتماعی مردان بالاتر از زنان است. در مسیحیت شاهد رویکردهای مختلفی نسبت به این عبارات هستیم که بخشی از آنها با اهداف و مقاصد اجتماعی ابراز شده‌است. رویکرد تثبیت‌گرا خواهان مشروعیت‌بخشی به نقش‌های جنسیتی سنتی و تثبیت آن است و خوانش نص‌گرایانه از مفاهیم جنسی را مهم‌ترین راه‌کار در مقابله با جریانات سکولار و دین‌ستیز می‌داند. در این میان رویکرد موسوم به تدبیر‌گرا و تاکتیکال نیز وجود دارد. این رویکرد ضمن پایبندی به ساختارهای اصلی معنویتِ برآمده از کتاب مقدس و با فاصله‌گرفتن از فمینیسم افراطی، خواستار تغییراتی درون‌دینی است. در این مقاله مهم‌ترین تاکتیک‌های رویکرد تدبیرگرا با تاکید بر کلیسای اسقفی تبیین شده‌است که عبارتند از: توجیه آیات و فرازهای به ظاهر زن‌ستیز عهدین، استفاده از هرمنوتیک بازیابی و برجسته کردن شخصیت‌های مثبت مؤنث، تبیین شخصیت خداوند فارغ از جنسیت خاص، اعطای مناصب روحانی به زنان و ایجاد انجمن‌های منظم زنانه.
نویسنده:
علی سنایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار موضوع آخرالزمان مسیحی از منظر اریک فروم و کارل رانر بررسی می‌شود. به نظر اریک فروم از سدۀ اول تا چهارم میلادی دو باور کلی دربارۀ جایگاه مسیح وجود دارد که با رهیافت روانکاوانه دربارۀ وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مردمان اورشلیم می‌توان به دلایل مبنایی آن دست یافت. فروم با اتخاذ روش عینیت‌گرایانه که در ذات رویکرد فروید و مارکس دربارۀ دین است، جنبش‌های آخرالزمانی سدۀ اول مسیحی و پرهیز از این جنبش‌ها در سدۀ چهارم را به عوامل پنهان در منش جمعی مردم و انگیزه‌های اقتصادی آنها تقلیل می‌دهد. اما کارل رانر با اتخاذ خوانش تومیستی از پدیدارشناسی هایدگر، رویکرد تقلیل‌گرایانه به آخرالزمان را نقد می‌کند. به نظر رانر تفسیر مارکسیستی از آخرالزمان مبتنی بر تصویر خطی از زمان است و رازآلودگی آینده مطلق را نادیده می‌گیرد. رانر با طرح مفهوم آینده مطلق معتقد است شخص مسیحی در پرتو ایمان به آخرالزمان به خود-فهمی می‌رسد ولی نگرش مارکسیستی با اتخاذ رویکردی ایستا به انسان نمی‌تواند به کُنه باور الهیاتی در زمینه آخرالزمان دست یابد. علیرغم چالش‌هایی که دربارۀ خوانش تومیستی از هستی‌شناسی هایدگر مطرح است، به نظر می‌رسد دیدگاه رانر در کشف ظرفیت‌های الهیات مسیحی از نظر روش‌شناسی قابلیت دفاع بیشتری داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 137 تا 155
نویسنده:
معصومه فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر به بررسیِ تحلیلیِ تربیت اخلاقی و خودشکوفایی در اندیشه منسیوس، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین فرزانگان چین باستان و از مهم‌ترین شارحان آیین کنفوسیوس، پرداخته است. اندیشه‌های منیسوس عمدتاً بر محور شناخت انسان استوار است و افزون بر شناخت طبیعت، توانایی‌ها و استعدادهای انسان، راه شکوفاسازی آنها جهت تبدیل به فرزانۀ کامل را می‌نمایاند. منسیوس طبیعت آدمی را نیک دانسته و اعتقاد دارد که آنچه انسانیتِ انسان در گرو رشد و شکوفایی آن است، چهار احساسِ موسوم به «سرآغاز‌های چهارگانه‌» است که به‌منظور تبدیل انسان اخلاقیِ بالقوه به انسان بالفعل، باید شناخته و شکوفا گردند؛ این چهار سرآغاز عبارت‌اند از: الف). احساس ترحم که سرآغاز نیک‌خواهی است؛ ب). احساس شرم و حیا که سرآغاز وظیفه‌شناسی است؛ ج). احساس فروتنی و نزاکت که سرآغاز التزام به سنّت‌های آئینی است؛ و د). قوۀ تشخیص صواب و خطا که سرآغاز خرد است. هر انسانی این چهار بذر وجودی را به‌‌سانِ چهار عضو بدن با خود دارد و هر که به انکار آنها اقدام کند، مانند آن است که خود را به دست خویش فلج نماید. اما در مقابل، اگر انسان بتواند این چهار نطفۀ وجودی را تماماً در خویشتن پرورده و شکوفا سازد، به کمال و فرزانگی دست می‌یابد. این سرآغازها نه آموختنی و اکتسابی، بلکه به‌مثابۀ موهبت‌هایی هستند که آنها را آسمان (تیآن) در نهاد انسان قرار داده است تا فصل انسان نسبت به سایر موجودات باشند.
صفحات :
از صفحه 67 تا 83
نویسنده:
محمد امین خضرلو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه معنویت و دین از چالشی‌ترین مباحث فلسفی در در دو دهۀ اخیر است که میان دو جبهه شکل گرفته که یک طرف مدعی «معنویت بدون دین» و دیگری بر «محوریت دین در معنویت» تاکید می‌کند. در این مقاله به بررسی نظر بزرگ‌ترین فیلسوف اسلامی مدعی محوریت دین در معنویت خواهیم پرداخت. از منظر ملاصدرا حیاتی معنوی است که انسان در تمام اطوار آن در حال کسب معرفت نسبت به خالق بی‌همتا و بی‌نیاز خویش بوده و به سبب آن معرفت کسب شده لحظه به لحظه در حال متابعت تام از اوامر و نواهی او باشد، صدرالمتالهین منشا زندگی معنوی انسان را ایمان بر آمده از معرفت قرآنی و عمل بر مقتضای آن دانسته‌است، ملاصدرا ابعاد مختلف معنویت را چه به عنوان مسیر لحاظ شوند همچون حرکت، تکامل و حیات معنوی چه به عنوان هدف همچون قرب و علو معنوی را از دین و دینداری جدا پذیر نمی‌داند. محوریت دین در معنویت صدرایی بدین معناست که رسیدن به سعادت حقیقی و احاطه علمی و عینی بر همه چیز _ که از برجسته‌ترین ویژگی‌های انسان کامل است _ بدون معرفت الهی، اطاعت الهی، تقوا و ورع حاصل از آنها میسر نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 185 تا 199
نویسنده:
میلاد اعظمی مرام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی‌تردید کنفوسیوس در زمرۀ بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ اندیشۀ شرق دور است. با این حال، او چنان‌که رویۀ حکمای شرق است، تعالیم خود را در قالب کلمات قصار و حکمت‌هایی موجز به شاگردان انتقال داد و هرگز نکوشید آن‌ها را، چنان‌که رویۀ فیلسوفان غرب است، در قالب ساختاری نظام‌مند ارائه دهد. همین امر باعث شده است تا محققان دربارۀ شخصیت و تعالیم او اختلاف‌نظرهایِ جدی داشته باشند. نویسندۀ مقالۀ پیش‌رو مدعی است، کنفوسیوس پیش از هر چیز، یک نظریه‌پرداز و مصلح اجتماعی است، نه یک فیلسوف یا یک معلم اخلاق یا یک رهبر دینی. مطابق این خوانش، آموزۀ محوری او همسازی (هی) است و سایر اندیشه‌ها و تعالیم وی را باید در نسبت با این آموزه بازخوانی کرد. به اعتقاد کنفوسیوس، اگر در وهلۀ نخست طبقۀ حاکم و سپس عموم مردم وظایف خود را در قبال دیگران به‌درستی بشناسند (جِنکْمینک)، پایبندی به وظایف خود را همچو یک تکلیف دینی قلمداد کنند (لی)، انگیزۀ آن‌ها از انجام وظایف‌ نه کسب منفعت و سودجویی، بلکه شفقت و انسان‌دوستی باشد (رن)، و وظایف خود را به صحیح‌ترین صورت ممکن عملی سازند (یی)، انسان کامل و سرمشق (جُنتْسه) خواهند بود؛ بدین‌سان جامعه نیز به ‌سامان خواهد شد و همسازی تحقق خواهد یافت.
صفحات :
از صفحه 39 تا 62
نویسنده:
بخشعلی قنبری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وحدت، درک یگانگی و یگانه دیدن جهان هستی است که درک در سنت‌های فلسفی از طریق تأملات عقلانی و در سنت‌های عرفانی از طریق تجربۀ شهودی حاصل می‌شود. مولوی (د. 672 ق.) و ترزا (د. 1582 م.)، عارفانی از اسلام و مسیحیت در آثارشان نظراتی درباره این وحدت مطرح کرده‌اند که استخراج و مقایسۀ آنها می‌تواند برای فهم دقیق‌تر وحدت و شناخت فرایند تجربۀ آن مفید باشد. تبیین نظرات کم‌و‌بیش شبیه به هم این دو عارف درباره وحدت می‌تواند در تببین وحدت اعم از وجودی و شهودی گام مفیدی به‌شمار آید که در این مقاله با استفاده از روش‌های توصیفی، تحلیل و مقایسه مورد بررسی قرار گرفته‌اند. نگارش این مقاله نشان داد که نگرش غالب در آثار مولوی و ترزا بیشتر رنگ و بوی وحدت شهود دارد و هر دو عارف تجربۀ وحدانی را ورای تقریر می‌دانند. در عین حال مولوی تجربۀ وحدانی‌اش را از زبان دیگران و ترزا از زبان خود نقل می‌کند. برای درک و تجربۀ این وحدت خودشکنی و نیایش همراه با مراقبه نقش مهمی دارند. البته در اندیشه ترزا اهمیت این عوامل به‌مراتب بیشتر از نظر مولوی است. ترزا در بیان تجربۀ وحدانی به‌مراتب جزئی‌نگر و دقیق‌تر ار مولوی است. در‌عین‌حال در تحقق این تجربه، مولوی بر احوال آفاقی و ترزا بر احوال انفسی تأکید کرده‌اند.
صفحات :
از صفحه 205 تا 219
نویسنده:
سعید رحیمیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیدگاه شفیعی کدکنی دربارۀ تعریف عرفان و تبیین ربط آن با زیباشناسی است. از دید او عرفان چیزی جز درک هنری از پایگاه زیبایی‌شناسانه به دین نیست که در قالب تخیل و رمز و تمثیل ارائه‌شده‌است. این مقاله در بررسی و نقد مبنایی و بنایی این دیدگاه با ارجاع به مباحث پایه‌ای همچون ماهیت دین و تجربه دینی و تجربه عرفانی و رابطۀ ذهن و زبان و امر واقع نگاشته شده‌است از دیدگاه ناقد، این نظریه مبتنی بر نگاهی کاملاً صورت‌گرایانه و ناظر به سبک است؛ نگاهی زبان محور که از منظر آن، جهان بیرون از زبان امری است فاقد معنا و کشف صوری عارفان نیز، خلق عوالم روحی جدید از طریق زبان. از منظر ناقد این دید فاقد تحلیلی درست از رابطۀ معرفت عرفانی و امر واقع و نیز معرفت عرفانی و زبان است، همچنان که واجد نقیصه تحویل‌گرایی و مبتلا به اشتباهاتی از جمله مغالطه کنه و وجه و در نهایت تهی کردن عرفان از مهم‌ترین بعد آن یعنی معرفت است.
صفحات :
از صفحه 113 تا 131
  • تعداد رکورد ها : 9