جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > ادیان و عرفان > 1398- دوره 52- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 8
نویسنده:
حامد نظرپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از متفکران مسلمان که به شرح اسمای الهی پرداخته، ابن‌برجان، عارف و مفسر اندلسی است. هدف این مقاله بررسی رویکرد و روش ابن‌برجان در کتاب شرح اسماء الله الحسنی، به روش اسنادی و توصیفی ـ‌ تحلیلی است. یافته‌ها نشان می‌دهد رویکرد ابن‌برجان در شرح اسمای الهی، عرفانی است. از دیدگاه او، احصای اسمای الهی شامل هفت مرحله است که عبارت‌اند از: بررسی لغوی، توضیح مفهوم، شناخت ارتباط هر اسم با صفات برتر، گردآوری آثار اسمای الهی، شناخت تعبد نسبت به هر اسم، عمل به معارف اسماء و درنهایت، رسیدن به معرفت شهودی اسمای الهی. او معتقد است راه رسیدن به این مرحله، کسب معرفت نقلی و عقلی دربارۀ اسمای الهی، عمل به دستورات خداوند و تأمل در آثار اسماء خداوند در جهان است. او یافته‌های خود دربارۀ هر اسم را ذیل سه بخش تحلیل لغوی، اعتبار و تعبد ارائه می‌دهد. او به مباحث کلامی و اخلاقی نیز توجه دارد.
صفحات :
از صفحه 165 تا 179
نویسنده:
محمد میری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اهتمام فراوان آموزه­های دینی بر اسمای حسنای الهی موجب شد تا عارفان مسلمان از نخستین دوران، سخن از بهره­های سلوکی سالکان از اسمای الهی به میان آورند. این اندیشه کم‌کم تکامل و انسجام بیشتری یافت و خود را در لسان عارفان، در قالب پیوندهای سه­گانۀ «تعلق»، «تخلق» و «تحقق» به اسماء الله نشان داد. «تعلق» معمولاً نخستین مرتبه از مراتب پیوند با اسماء الله شمرده شده و «تخلق» مرتبۀ میانی و «تحقق» مرتبه فنا در اسماء و نهایی­ترین مرتبه به حساب می­آید. ابن‌عربی در آثار خود به تبیین جوانب گوناگون این مسئله همت داشت و پیروان وی نیز به این مقوله، توجه ویژه نشان داده­ و مروج این اندیشه بوده­اند. این پژوهش با بررسی دیدگاه عارفان دربارۀ مثلث «تعلق»، «تخلق» و «تحقق» به اسماء الله، به ریشه­های تاریخی این مبحث می‌پردازد و سیر تکاملی آن را در مکتب ابن‌عربی دنبال می‌کند تا ضمن برداشتن پرده از ابهامات مسئله، پنجره­ای به‌سویِ مبحث مهم اسماء الله در حوزۀ عرفان اسلامی باز کرده باشد.
صفحات :
از صفحه 143 تا 163
نویسنده:
محمد مشهدی نوش‌آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عبدالسلام کامویی از عارفان برجسته طریقۀ سهروردی در دوران ایلخانی است. نسبت کامویی به کامو روستایی از توابع کاشان می‌رسد. از آثار و احوال وی جز اشاراتی چند در خلال نوشته‌های شاگردان و تابعانش، اطلاعی در دست نیست. تنها نوشتۀ باقی‌مانده از کامویی نامه‌اش به تقی‌الدین داداست. دادا، عبدالمؤمن اصفهانی و نظام‌الدین محمود کرمانی ازجملۀ تربیت‌یافتگانش بوده‌اند. عماد فقیه نیز به کامویی ارادت داشت و با فرزند و جانشینش امام‌الدین محمد بیعت کرد. یک قرن بعد پیرجمال اردستانی نیز در آثار خود به‌صورتی مریدانه به احوال کامویی پرداخته است. عبدالمؤمن اصفهانی کمی قبل از ترجمۀ عوارف به سال 665 ه‍.ق به حلقۀ یاران کامویی پیوست. در همین اوان، نظام‌الدین محمود از کرمان به خدمت کامویی آمد و پس از طی مراحل سلوک به سال 666 ه‍.ق، اجازۀ تأسیس خانقاه در کرمان یافت. در مثنوی‌های عماد فقیه، به‌ویژه مثنوی صفانامه و آثار پیرجمال می‌توان به اطلاعاتی از مقاطع زندگی وی دست یافت؛ اما پذیرش مواردی مانند ملاقات کامویی با سهروردی که هر دو بدان اشاره کرده‌اند، به‌لحاظِ تاریخی مشکل است. همچنین سلسله‌ای معنوی از کامویی نشئت گرفته است و در مناطقی چون نائین و اردستان به نام پیرجمالیه گسترش‌ یافت. بررسی‌های مقاله نشان می‌دهد حوزۀ تعلیمی کامویی از کاشان و اصفهان و اردستان تا نائین و یزد و کرمان گسترده بوده و بعد از وی نیز فرزندانش آن را ادامه دادند.
صفحات :
از صفحه 119 تا 141
نویسنده:
قربان علمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله مفهوم حیات عرفانی و چگونگی نیل به آن از دیدگاه پولس بررسی می‌شود. بنا بر آنچه از مطالعه و تحلیل رساله‌های او برمی‌آید، وی مدعی است که پس از تغییر کیش، درنتیجۀ تجربه‌ای که در راه دمشق برایش رخ داده است، به حیاتی تازه در مسیح دست یافته و سبک زندگی جدیدی را تعلیم می‌دهد که حیاتی پاک، معنوی و عرفانی است. پولس نیکوترین حیات را زندگیِ مسیح‌گونه معرفی کرده که شایستۀ فرزندان خداست. حیات عرفانی یعنی زیستن به‌گونه‌ای که خدا می‎خواهد و غایت آن مسیح‎گونه‌شدنِ انسان است. هرچند پولس بر فیض خدا در تحقق چنین حیاتی تأکید می‌ورزد، اما سهم انسان را در رسیدن به آن نادیده نمی‌گیرد. او دعا، مراقبه، وارستگی، طهارت باطن، توکل، پذیرفتن ارادۀ خدا، هماهنگی و همکاری با خدا، ایمان، امید و محبت را بنیان‌های حیات مسیحانه، یعنی زندگی عرفانی می‌داند.
صفحات :
از صفحه 91 تا 118
نویسنده:
یاسمن سلمانی، قدرت الله خیاطیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر با توجه به بحران ‌معنوی و خلأ وجودی انسان‌ معاصر عوامل زمینه‌ساز معنا در آرای ابوالحسین ‌نوری و ویکتور‌ فرانکل را بررسی می‌کند. این پژوهش با روش توصیفی ـ مقایسه­ای نگاشته شده است و نتایج حاصل از آن نشان‌ می‌دهد فرانکل با طرح نظریۀ ‌ارادۀ معطوف به معنا، بر نقش‌ محوری معنا در سلامت ‌روان تأکید می‌کند و از روان‌شناسی‌ تقلیل‌گرا فاصله ‌می‌گیرد. او انسان را موجودی ‌روحانی و نیازمند معنا معرفی می‌کند؛ معنایی که تجلی سطحی فرامعنا یا خداوند است. این‌ امر روان‌شناسی او را به نگرش ‌عرفانی نزدیک می‌کند و موجب مقارن‌های مفهومی، در آرای او و ابوالحسین ‌نوری می‌شود؛ تأکید بر آزادی، مسئولیت و گوش‌‌دادن به ندای وجدان که ارتباط با فرامعناست و نیز اشاره به جایگاه ویژۀ پذیرش رنج، انجام تجارب خاص در کشف معنا، از جمله این مقارنه‌هاست. هرچند میزان تأکید آن‌ها بر فرامعنا متفاوت است. متعلق عشق ابوالحسین ‌نوری خداوند است و عشق به او موجب آزادی، ایثار و پدیدآورندۀ ارزش‌های ‌نگرشی است. اقتران آرای ابوالحسین ‌نوری که در کتب ‌تاریخی، در زمرۀ عقلای مجانین قرارگرفته است با شخصیت ‌سالم در نگرش پدر روان‌درمانی، قابل‌ تأمل است.
صفحات :
از صفحه 69 تا 89
نویسنده:
مجید رستنده، وحید مبارک، ابراهیم رحیمی زنگنه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نویسندگان و شاعران عارف‌مسلک در مواجهه با قرآن و حدیث، نگاهی تأویلی داشته‌‌اند؛ برای نمونه، از نگاه عطار، آدم با بندگی خود مایۀ زینت هستی می‌شود و ابلیس مظهر قهر الهی. ازاین‌رو، یکی از موضوعات برجسته در آثار او تأویل‌هایی است که در خصوص «آفرینش آدم و هبوط او از بهشت» و «تمرد ابلیس و سقوطش از مقامی ارجمند» ارائه کرده است. در این پژوهش بر آن هستیم که بر پایۀ نظریۀ هرمنوتیک (hermeneutic) و با روش توصیف و تحلیل محتوا، پاسخی برای این پرسش بیابیم: شکل، روش، ساختار و تأویل‌های عطار از هبوط آدم و رانده‌شدن ابلیس از درگاه حق چگونه است؟ در این پژوهش خواهیم دید که او در مواجهه با این دو موضوع با نگاهی منشوری و مشابه، به تأویل دست زده است که بی‌شک این رفتار، بیانگر نگاه خاص او به تقابل میان آدم و ابلیس است.
صفحات :
از صفحه 47 تا 68
نویسنده:
حسین حیدری، عباس شاه‌علی رامشه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حکیم سنایی غزنوی (ف 536 ه‍.ق)، شاعر دوران‌ساز ادبیات عرفانی فارسی، در تدوین نظام اخلاقی ـ عرفانی خود و در تبیین هفت گناه کبیرۀ اخلاقیِ «آز، شهوت، خشم، کِبر، رشک، بخل و کینه»، هم از میراث فرهنگ اسلامی و هم میراث مزداپرستی باستان بهره می‌گیرد. وی با رویکردی تحذیری و بنا بر ذهنیت قرآنی خود، از این هفت خوی بهیمی به‌عنوانِ «هفت درِ دوزخ» و بنا بر گرایش همدلانه به فرهنگ اساطیری ایران باستان، از این خوی‌ها به‌عنوانِ «دیو» یاد می‌کند. از فحوای کلام سنایی چنین برمی‌آید که ظاهراً نخستین‌بار زرتشت، پیامبر مزداپرستی، به این هفت خوی بهیمی اشاره کرده است و بعدها این هفت خوی به‌عنوانِ «هفت درِ دوزخ» به آثار عارفان مسلمان راه یافته است. نویسندگان در این نوشتار کوشیده‌اند که با یک نگاه تطبیقی به اشعار سنایی در حوزۀ گناهان کبیرۀ اخلاقی، این اشعار را تحلیل کنند و وجوه اشتراک این هفت گناه کبیرۀ اخلاقی را با ماهیت و کارکردِ دیوها در اوستا و دیگر منابع مزدایی نشان دهند. افزون بر این نگارندگان با گزارش صُوَر تمثلی این هفت گناه کبیرۀ اخلاقی در حدیقه ‌الحقیقه و دیوان سنایی، خاستگاه اساطیری، روایی و بلاغی و حکمی آن‌ها را نشان داده‌اند. «تکرار و توالی این هفت خوی‌ بهیمی»، «دیو‌بودن این خوی‌ها‌»، «آفریدگان و همکارانِ‌ اهریمن ‌بودن این دیو‌ها»، «در تن لانه‌داشتنِ این دیوها» و «دوزخی‌بودن متصفان به این خوی‌ها» همسویی اندیشۀ سنایی را با برخی از باورهای مزدایی نشان می‌دهد. افزون بر آن، فراتر از آموزه‌های قرآنی، تنفر سنایی از خرفستران و اعتقاد تلویحی به وجود استقلالی یا تلفیقی دیوان،‌ به‌جز ابلیس، جنیان و اهرمن، بر بنیاد نگاه همدلانه و آشکار به مزداپرستی نیز شایسته توجه است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 46
نویسنده:
بهزاد حمیدیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مقالۀ حاضر از طریق مطالعۀ موردی یوگا و مقایسۀ آن با معنویت اسلامی، به مستندسازی تقسیم «معنویت» به «هیجانی ـ غیرهیجانی» پرداخته شده است. «معنویت» تحولی عمیق در وجود انسان است که وجهۀ فکری، احساسی و رفتاری انسان را به تعالی‌یافتن از زندگی خاکی و حیوانی منعطف می‌کند. سلوک‌های معنوی، آ‌ن‌چنان‌که در ادیان و فرهنگ‌های جهان دیده می‌شود، متنوع است و می‌توان این تنوع را بر محور یک تحلیل سه‌بخشی مقایسه کرد: غایت سلوک معنوی، مسیر سلوک معنوی و فنون تحول معنوی. در مقالۀ حاضر، یوگای پتنجلی بر اساس این شیوۀ تحلیل، با عرفان اسلامی مقایسه می‌شود و نشان می‌دهد که یوگا برحسبِ هر سه مؤلفۀ مزبور، نسبت به عرفان اسلامی آ‌ن‌چنان است که می‌توان آن را خالی از هیجانات عاطفی و درنتیجه، «معنویت غیرهیجانی» دانست. اگر غایت یوگا دستیابی به آگاهی برتر و حذف هرگونه تعلق و بیم و رنج است، عرفان اسلامی رو به‌سویِ تعلق عاشقانه به حق‌تعالی دارد و به استقبال رنج‌ها می‌رود. مسیر سلوک اسلامی و فنون تحول در عرفان اسلامی نیز به خلاف یوگا، سراسر آکنده از واردات قلبیه و دگرگونی‌های عاطفی ناب است. با این مقایسه، می‌توان دو گونه معنویت را بازشناسی کرد (معنویت هیجانی و معنویت غیرهیجانی) و آن را در تحلیل معنویت‌های دیگر به کار برد. هر معنویتی می‌تواند در نقطه‌ای از یک طیف قرار گیرد، طیفی که یک سر آن، معنویت کاملاً هیجانی و یک‌سوی دیگرش، معنویت خالی از هیجانات روحی است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 21
  • تعداد رکورد ها : 8