جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1574
دروس في الفلسفة الاسلامية
نویسنده:
عبدالجبار رفاعي
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تاريخ الفلاسفة
نویسنده:
تالس ملطی؛ مترجم: عبدالله حسین
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مصر/ قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تاريخ الفلاسفة، اثر طالیس ملیطی (طالس ملطی)، کتابی است با موضوع تاریخ فلسفه (فلسفه یونان) که سید عبدالله حسین، آن را از فرانسه به عربی ترجمه کرده است. در این اثر شاهد معرفی بیست‎وشش نفر از فیلسوفان یونان باستان از زمان طالیس (طالس) تا زنون (زینون) هستیم. کتاب، دارای مقدمه و محتوای مطالب ضمن فصول متعدد است. مترجم در مقدمه پس از خطبه‎ای که در آن حمد الهی کرده و بر پیامبر اسلام(ص) و خاندان ایشان(ع) درود ‎فرستاده، می‎نویسد: چون همت وزیر اعظم مصر (آن عزیز مفخم و صاحب عزّت والا که امثال کسری و قیصر از کار او عاجزند)، به احیای ممالک اسلامی و اخراج آنها از حوزه جهالت به حوزه دانش تعلق گرفت، تمام تلاشش را در این راه به‎کار گرفت و گروهی را به سرزمین‎های فرنگ فرستاد و آنان انبوهی از لغات و فنون و علوم فرنگیان را فراگرفتند و مترجمان همواره این علوم را ترجمه می‎کنند و من هم از کسانی هستم که فرانسوی را آموخته‎ام و ازاین‎رو سعی کردم همتم را در کسب رضایت او بگمارم و شروع به ترجمه تاریخ فلاسفه یونان کردم که در فرنگ کتاب مهمی است. وی متذکر می‎شود که در هنگام ترجمه این اثر، در مدرسه زبان‎ها در ازبکیه مشغول بوده است و در حل مشکلات کتاب و نوشتن ترجمه از مدیر آن مدرسه کمک می‎گرفته است. این ترجمه، همچنین به تصحیح مدرسین آنجا هم رسیده است. سید عبدالله حسین در بخش توضیح درباره طالس ملطی می‎نویسد: او در سال اول از المپیاد سی‎وپنج؛ یعنی ششصدوچهل سال قبل از میلاد مسیح به دنیا آمد (زیرا مدت زمانی المپیاد هر چهار سال یک بار بوده است) و در المپیاد پنجاه‎وهشت از دنیا رفت. وی نودودو سال عمر کرد. طالس از نوادگان قورموس بن اوجنور، از اهالی شهرهای صور شام بود و علت انتقال اجداد وی به ملط که بعدها زادگاه طالس شد، ظلم و ستم حاکمان آن شهرها بود. وی سپس به سفرهای علمی طالس، تولی منصب قضاوت در ملط، سفر به مصر، آموختن علوم متفاوت از قسیسین در آن دیار، به‎ویژه هندسه و ستاره‎شناسی و... می‎پردازد. طالس، پس از بازگشت از مصر به ملط، کنج عزلت گزید و درباره ستارگان و هیئت و... اندیشه کرد. وی همسری اختیار نکرد. البته برخی هم معتقدند وی در اواخر عمر همسری اختیار کرد. وی در علم هیئت تا جایی پیشرفت کرد که می‎توانست حدس بزند که چه سالی میوه‎های درختان بیشتر است و چه سالی قحطی خواهد آمد. وی در یک سال، تمامی میوه‎های زیتون را قبل از رسیدن روی درخت خرید و آن سال آن درختان بار فراوانی دادند. وی سود زیادی برد، ولی از آنجا که اهل طمع نبود آن سود را میان تمامی تاجران شهر ملیطه تقسیم کرد. طالس، همواره خدا را به‎خاطر سه چیز شکر می‎کرد: - اینکه خداوند وی را از ذوی‎العقول قرار داده، نه از بهائم؛ - اینکه مرد است، نه زن؛ - اینکه از رومیان است، نه از بربرها. از نظر طالس، عالم نه اول دارد و نه آخر [یعنی ازلی و ابدی است] و در تمامی زمان‎ها بر همین حالتی که الآن دارد بوده است. او از میان رومیان، اولین کسی است که قائل به غیر فانی بودن ارواح؛ یعنی ازلی و ابدی بودن آنها شده است. او معتقد بود، بزرگ‎ترین اشیا، مکان است؛ زیرا تمام موجودات را در بر گرفته است. قوی‎ترین انگیزه از نظر طالس، حاجت است؛ زیرا انسان برای برآورده ساختن حاجتش هر مشقتی را بر جان می‎خرد و سریع‎ترین اشیا، عقل است؛ زیرا در طرفة‎العینی می‎تواند دور جهان بچرخد. نویسنده درباره افلاطون می‎نویسد: او در سال اول از المپیاد هشتادوهشت به دنیا آمد و در سال اول المپیاد متمم صدوهشت از دنیا رفت و هشتادویک سال عمر کرد. به او لقب الهی می‎دادند و از مشهورترین خانواده‎های اثینا بود؛ او از طرف پدرش اریسطون، به قدروس منسوب بود و از جهت مادرش بیریقتبون، به سولون. ابتدا وی را ارسطوقلیس نام نهادند، ولی هنگامی که بزرگ شد و صاحب قدی بلند و هیکلی درشت و پیشانی عریض و شانه‎های پهنی شد، او را افلاطون نامیدند و به این نام مشهور شد. وی سپس از سفرهای او و آموزش‎های علمی‎اش یاد می‎کند. افلاطون در مدت زندگی‎اش مجرد زیست، ولی همواره عفت و قناعت پیشه می‎کرد. او کم می‎خندید و بر نفسش مسلط بود... او طبعی سودایی داشت و بسیار اهل اندیشه و تأمل بود. وی شاگردان زیادی داشت و از جمله آنان هستند: اسبوسیس بن اخته، بوتونه همسر اوریمندون، زنقراطس قلسدونی و ارسطو و... افلاطون به آموختن هندسه بسیار اهمیت می‎داد و آموختن این علم را برای آموزش فلسفه لازم می‎دانست. او بر سردر آکادمی نوشته بود: کسی که در هندسه مهارت ندارد به اینجا وارد نشود. از نظر نویسنده، کتاب‎های افلاطون را به اعتباری می‎توان به سه دسته تقسیم کرد: - دسته اول، در رد شبهه‎های سوفسطائیان؛ - دسته دوم، در چگونگی آموزش جوانان؛ - دسته سوم، آثاری که مختص کسانی است که به سن رجولیت رسیده‎اند. از لحاظ دیگر، این آثار به دو دسته تقسیم می‎گردند: - بخش اول، مخاطباتی که آنها را از خودش حکایت می‎کند؛ - بخش دوم، آنچه از زبان دیگر فلاسفه، مانند سقراط و زنون و غیره حکایت می‎نماید. افلاطون، اندیشه‎هایش را از عقاید سه تن از فیلسوفان گردآوری کرده است؛ وی در طبیعیات و محسوسات از هرقلیتس، در ماوراء طبیعیات و عقلیات از فیثاغورث و در قوانین و آداب از سقراط پیروی کرده است. بنا بر قول لوطرقس، افلاطون به سه اصل اعتقاد دارد: اله و ماده و ادراک؛ اله شبیه عقل العقول است، ماده شبیه سبب اول تولد و فساد است و ادراک همچون جوهری روحانی قائم به ذات اله است... برخی معتقدند که افلاطون، خداوند حقیقی را می‎شناخته است و این امر یا به علت قوت ذهن او بوده، یا به دلیل اینکه به کتاب‎های عبرانی‎ها دسترسی پیدا کرده بوده است. نویسنده این امر را نمی‎پذیرد و اعتقاد افلاطون به آلهه سه‎گانه والا، متوسط و سفلی را برای این امر شاهد می‎آورد.
أسس المنطقية للاستقراء
نویسنده:
عمار ابورغيف
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجمع الفكر الاسلامي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب الأسس المنطقية للاستقراء فی ضوء دراسة الدكتور عبدالکریم سروش من وجهة نظر الشهید آیة الله محمدباقر الصدر نوشته سید عمار ابورغیف می باشد. این کتاب به زبان عربی مشتمل بر تجزیه و تحلیل پایه‌های علم منطق درباره‌ی مساله‌ی 'استقرا' از دیدگاه آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر است که نویسنده با بهره‌گیری از مباحث دکتر سروش در زمینه‌ی مبحث یاد شده و ضمن بیان دیدگاه شهید صدر، به نقد و بررسی دیدگاه دکتر سروش پرداخته است.
تحلیل نمادپردازی از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
زیبا هاشمی حاجی بهزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌عربی و ملاصدرا را باید از متفکران تأثیرگذار در جهان اسلام و تفکر اسلامی بشمار آورد که اولی واضع عرفان نظری و دومی طراح حکمت متعالیه می‌باشد. بررسی نماد و نماد‌پردازی در منظومه‌ی فکری این دو عارف فیلسوف می‌تواند در فهم تفکر آنان کمک شایانی بکند
سیر عرفان نظری در آثار سنائی، احمد غزالی و عین القضاه همدانی
نویسنده:
محمد آهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی و مقایسه‌ی تطبیقی بن‌مایه‌های فکری در اشعار محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) و رابرت لی فراست با تأکید بر الهیات، فلسفه، عشق، طبیعت و وطن
نویسنده:
لیلا سلیمانزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ادبیات تطبیقی باهم‌سنجی شاخه‌ای از نقد ادبی است که از روابط ادبی ملل و زبان‌های مختلف و از تعامل میان ملّت‌ها با یکدیگر سخن می‌گوید و به دیگر سخن ادبیات تطبیقی بازشناخت خود از زبان دیگری است. براساس این تعریف در این پژوهش سعی شده است تشابه و تفاوت طرز تفکر و اندیشه‌های دو شاعر معاصر ایرانی و آمریکایی یعنی محمدحسین بهجت تبریزی و رابرت لی فراست بررسی‌شده تا هم نوعی ارتباط فرهنگی میان ادبیات معاصر ایران و آمریکا برقرار کرده و هم تأثیر هریک بر دیگری را مورد بررسی قرار دهد. و به این ترتیب جایگاه شعری هریک از این شاعران بزرگ با تأکید بر الهیات و فلسفه، طبیعت، عشق و وطن مشخص گردد. چراکه در نگاه اول در کلام استاد شهریار به‌عنوان شاعر معاصر شرق و رابرت لی فراست به‌عنوان شاعر غرب ازلحاظ توجه به طبیعت، زندگی ساده‌ی روستایی ـ عشق و وطن و نیز افکار فلسفی و عرفانی تشابهاتی به چشم می‌خورد. و این عوامل باعث شده تا هم نوعی تخیلی شیرین به اشعار این دو شاعر حاکم شود و هم شعرشان ساده و نزدیک به فهم عامه مردم باشد و در دل و روح مردم تأثیر عمیق بگذارد و نام و آوازه‌ی شهریار و فراست را علاوه بر ایران و آمریکا به خارج از مرزهای این دو کشور نیز ببرد و این نشان می‌دهد باوجودی که این دو شاعر از دو فرهنگ و در سرزمین مختلف هستند گاه نزدیکی اندیشه‌هایشان مرزهای دو کشور را کم‌رنگ‌تر می‌کند. ولی گاه نیز تفاوت‌های معناداری در اشعار شهریار و فراست به چشم می‌خورد که نشان می‌دهد این دو شاعر ازنظر ایدئولوژی و جهان‌بینی و به‌طورکلی فلسفه‌ی نظام هستی باهم متفاوت‌اند و چنین می‌نماید که این تفاوت دیدگاه‌ها از نوع زندگی ـ محیط اجتماعی و مذهب آن‌ها سرچشمه می‌گیرد. زیرا که استاد شهریار به الهیات و عرفان بیشتر اهمیت داده و بیشتر شعرهایش در هاله‌ای از عرفان قرار دارد ولی این درون‌مایه در اشعار فراست کم‌رنگ‌تر است و یا نوع نگرش دو شاعر به طبیعت و یا توجه آن‌ها به اوضاع اجتماعی و وطن‌ متفاوت می‌نماید. و پژوهشگر این اثر تمام اهتمام خویش را در نشان دادن این شباهت‌ها و تفاوت‌ها که تعیین‌کننده‌ی جایگاه دو شاعر است صرف کرده است.
بررسی معنای زندگی از دیدگاه ویکتور فرانکل
نویسنده:
مریم نعمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معنای زندگی در تاریخ فلسفه همواره پرسشی اساسی بوده است. مفهوم «معنای زندگی» امری مبهم و نیازمند توضیح واضح است. این که زندگی چیست و آیا ارزش زیستن دارد یا نه، همواره بشر را به خود مشغول داشته است. درباره پرسش از معنای زندگی باید تلاش کرد که خود پرسش به درستی تحلیل شود. مواردی که ذیل این عنوان جای میگیرند، عبارت است از:1. هدف زندگی 2. ارزش و اهمیت زندگی 3. کاربرد مثبت زندگی. دیدگاه های که برای زندگی بشر معنای خاصی در نظر می گیرند، دو دسته اند: طبیعت گرا و فراطبیعت گرا. نظریه های فراطبیعت گرا بر این عقیده اند که وجود خداوند برای معناداری زندگی لازم است. اما طبیعت گرایان معتقدند که امکانات و قابلیتهای موجود در همین جهان مادی برای معنادار ساختن زندگی آدمی کافی است. ویکتور فرانکل در مکتب خویش تحت عنوان «معنادرمانی» کوشیده است به فرد بیاموزد که معنای زندگی خویش را دریابد و از رخوت و خلا وجودی بیرون آمده و آن سرچشمه های زلال زندگی را ادراک کند و زندگی را پوچ و باطل نداند به نظر او باید هدف و معنایی در زندگی وجود داشته باشد. این هدف یا معنا به گونه ای است که حتی بغرنج ترین لحظات زندگی را نیز معنادار می کند. مرگ، رنج و بلایای طبیعی و.... همه با وجود معنا در زندگی قابل تحمل می شوند. فرانکل از همه این مقوله ها صحبت کرده و رابطه معنادار آنها را تشریح نموده است. فرانکل یادآوری می کند که معنا در زندگی امری مکشوف و واقعی است، نه امری فرضی و جعلی. باور به خداوند، اساسی ترین امری است که زندگی را معنادار می کند و فرانکل به نقش خداباوری در دین تذکار داده است. خود فرانکل، معنای زندگی اش را، معنادار کردن زندگی افراد می داند. این پایان نامه در پی آن است که پس از طرح مسأله معنای زندگی و ذکر برخی از پاسخ های داده شده به آن، به طور خاص دورنمائی از آراء فرانکل در باب معنای زندگی، معنادرمانی، و رابطه معنادرای با مرگ، رنج و درد، عشق و مواردی چون عدم توجه کافی به مبدأ و مقصد و ناتوانی در ارائه تعریفی جامع از مفاهیمی چون خدا و جاودانگی، که از کاستی های نظریه فرانکل است،را بررسی کند.
ماهیت گزاره‌های حقوقی و ارتباط آن با واقعیت از دیدگاه مکتب حقوق طبیعی و اندیشه اسلامی
نویسنده:
علی صدری اتابک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مکتب های حقوق طبیعی، اثباتی ( تحققی ) و واقع گرا، از جمله مکتب ها و نحله های حقوقی است که از سوی اندیشمندان در هر دوره ای برای یافتن پاسخی مناسب در خصوص چیستی و چرایی حقوق ظهور یافته و سپس راه را برای ورود دیگر نحله ها و مکتب ها باز گذاشته اند. مکتب های مبتنی بر حقوق طبیعی، عموماً بر این اصل استوار هستند که رابطه ای وثیق بین حقوق و اخلاق وجود دارد و پایه آن بر این فرض استوار است که قانون ناعادلانه، قانون واقعی نیست. در مقابل، مکتب های اثبات گرایی درصدد هستند تا حقوق به وسیله و براساس قواعد اجتماعی یا رویه های عملی تعریف شود؛ به گونه ای که برخی از هنجارها را به عنوان شناسایی کند. بنابراین اثبات گرایان سعی دارند بین « قانون » و « اخلاق » تفکیک قائل شوند. معتقدان به مکتب حقوق طبیعی می گویند: منظور از « طبیعت » همان « طبیعت انسانی » و جایگاه انسان در طبیعت است، از نظر آنان، از « هست ها »، باید ها و الزام ها را می توان اقتباس کرد. البته منطقاً تمایز بین حالت « هست » - مربوط به طبیعت بشر یا هر چیز دیگری در نظم طبیعی – و حالت « باید » مهم است. زیرا گزاره های حقوقی همچون مالکیت و زوجیت تصورات اعتباری هستند. و تصور اعتباری مبتنی بر تصدیق اعتباری است و اما تصدیق حقیقی متشکل از تصورات حقیقی است، یعنی تصور حقیقی و اعتباری از لحاظ منشاء درست عکس یکدیگرند؛ بنابراین دربارۀ این مسئله که گزاره های حقوقی از جنس توصیف « هست » می باشند یا از جنس تکلیف « باید » و یا حداقل در این که گزاره های حقوقی ناظر بر مقام واقعیت خارجی هستند و از آن ناشی می شوند یا که اعتبار محض هستند در بین مکاتب فلسفۀ حقوق اختلاف نظر است. مکتب حقوق طبیعی بر نظر نخست است و سایر مکاتب به ویژه مکاتب اثبات گرایی به معنای اعم طرفدار نظر دوم هستند. در بین علمای اسلامی نیز نظریه های متفاوتی در مورد رابطۀ قضایای حقیقی و اعتباری وجود دارد که از آن میان علامۀ طباطبایی و شاگردش شهید مطهری معتقد است که بین اعتباریات و حقایق رابطۀ تولیدی و استنتاج منطقی وجود ندارد. اما بیشتر اصولیان و عده ای از حکمای قدیم و تعداد قابل توجهی از متفکران حال حاضر معتقدند که بین اندیشه های حقیقی و اعتباری رابطۀ منطقی و تولیدی برقرار است.در اندیشه های اسلامی نیز اصول حقوق طبیعی ( فطری )، به عنوان « مستقلات عقلی » مورد گفتگو است. و به کاربردن این اصطلاح رابطۀ حقوق طبیعی را با مباحث فقهی و فلسفی نشان می دهد. علاوه بر این مباحث مطرح در علم اصول فقه همانند مواردی چون، برخی از مباحث الفاظ، حجیت، مستقلات و استلزامات عقلی نیز بعضاً از جنس مباحث فلسفۀ حقوق هستند. بنابراین در این رساله حاضر ماهیت گزاره های حقوقی و رابطه آنها با واقعیت و چگونگی طرح آنها در مکتب حقوق طبیعی با توجه به مبانی مطرح در فلسفۀ اسلامی و علم اصول فقه از حیث احکام و آثار مترتب بر آنها مدنظر است.
بررسی تطبیقی رابطه «باید» و «هست» از نظر دیوید هیوم و علامه طباطبایی
نویسنده:
معصومه کوه‌گرد نصرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ديويد هيوم(1776-1711) فيلسوف اسکاتلندي که آراءاخلاقي او تأثير زيادي در فلسفه اخلاق معاصر داشته در «رساله ي طبيعت بشري» خود در فصل اول از کتاب سوم آن به بحث از رابطه ي «بايدها» و «هست ها» پرداخته است؛ هيوم در کتاب مزبور اين بحث را فرع بر اين موضوع قرار داده که تمايزات اخلاقي از عقل ناشي نمي شوند و منشأ آن ها احساسات دروني مي باشند و عقل تنها روابط تصورات و استنتاج امور واقع را بررسي مي کند. هيوم در عين حال، منکر رابطه ي منطقي بين «بايدها» و «هست ها» بوده او در اخلاق بيشتر به نتايج علمي مي انديشد.علامه طباطبايي فيلسوف مشرق زمين، نيز با طرح نظريه ي اعتباريات خود و تفکيک اعتباريات از حقايق به چنين بحثي مي‌پردازد و قائل به عدم رابطه ي منطقي ميان «بايدها» و «هست ها» مي‌باشد ولي در عين حال، ادراکات اعتباري را انشاي محض نمي‌داند بلکه آن ها را انشاي مبتني بر واقع تلقي مي‌کند، و به لحاظ همان واقعيت ها قابل بررسي مي‌شمارد.
نقدی بر معادشناسی سهروردی
نویسنده:
غلامحسین احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 1574