جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1258
تبیین و تحلیل علم دینی از دیدگاه شهید صدر
نویسنده:
فاضل حسامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم دینی در مکتب علامه صدر، یکی از نخستین نظریه های علوم انسانی اسلامی است. شهید صدر هم به تبیین این پارادایم پرداخته و هم آن را در عرصۀ اقتصاد اسلامی پیاده کرده است. این نظریه نشان داده است که رسالت اسلام به عنوان یک دین، کشف پدیده های عینی و خارجی و روابط بین آن ها نیست. کشف و توصیف این گونه موارد که بعد خارجی و تجربی دارند، بر عهده علم است که همواره در معرض تغییر و دگرگونی قرار می گیرند. رسالت اسلام طراحی مبانی و چارچوب های اساسی ساخت جامعه و بایدها و نبایدهای اصیلی و چشم اندازی است که جامعه باید در مسیر تعیین شده و اصول پذیرفته شده، به سوی آن حرکت کند. علم تا زمانی که جنبۀ توصیف گری محض داشته باشد، متصف به اسلامی و غیر اسلامی نمی شود؛ زیرا فقط بیانگر واقعیت های خارجی و تجربی در حال وقوع و یا واقع شدۀ قبلی است. اما اگر ابعاد و عرصه های متفاوت جامعه ای بر اساس مذهب اسلام تحقق عینی یافت، دانشمندان و عالمان می توانند از ابعاد و زوایای متفاوت دربارۀ آن جامعه مطالعه و مداقه کرده،دیده ها، روابط عینی بین آن ها و آثار و نتایج شان را کشف و تبیین کنند. دانش و آگاهی حاصل از ماهیت و چگونگی چدیده های مورد مطالعه و تحلیل چنین جامعه ای، علم اسلامی است که در واقع توصیف و تبیین پدیده ها و روابط بین آن ها را در جامعه ای اسلامی برعهده دارد. مدار تشخیص دیدگاه شهید صدر در این نوشتار، آراء ایشان دربارۀ مذهب و مکتب اسلام و فرآیند دست یابی به آن و چگونگی پیاده سازی آه ها در کلیت اجتماعی و مشاهده و تحلیل آن ها ست. مهم ترین اثر شهید صدر که صراحتا به رابطۀ اسلام و علم اقتصاد توجه کرده، اقتصادنا است. در المدرسه القرانیه نیز زمینۀ تعمیم این نظریه را فراهم کرده است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 38
آیا طینت علّیین و طینت سجّین که در قرآن بدان اشاره شده ارتباطی با «طین» یا خاک دارد و آیا داشتن چنین طینت‌هایی با اختیار انسان‌ها منافات ندارد؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
مسئله طینت از مسائل مهم و پیچیده است و روایات در این زمینه به گونه‌ای است که برخی از علما،‌ آنها را متشابه و معضل دانسته‌اند.[1] اگرچه با توجه به کثرت این روایات، در صدور آن نمی‌توان تردید کرد، بررسی معنا و مفهوم آنها می‌تواند در حل این معضل راه‌گشا بیشتر ...
طینت در کلام و حکمت
نویسنده:
مصطفی خلیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه معارف اسلامی، معاونت پژوهشی,
چکیده :
متفکران، همواره بر شناخت سرشت انسان (طینت) و ابعاد وجودی، به ویژه ماده اولیه آفرینش او توجه داشته اند. پس از مفهوم شناسی طینت که غالباً آن را گِل و عین ثابت معنا کرده اند، حکما و متکلمان با توجه به اندیشه خود در باب انسان شناسی و اینکه آیا حقیقت انسان همان نفس مجرد است یا مجرد بدنی بوده و ماهیتش جوهر جسمانی است، به تحلیل و بررسی اخبار طینت پرداخته، و مباحث چالش برانگیزی را مطرح کرده اند. در این نوشتار سعی شده است، اخبار طینت را باز گفته، ضمن بیان تحلیل برخی از متفکران دینی، در نهایت با توجه به شبهات جبرگرایان، بدون هیچ گونه تعصبی به داوری نشسته و حکم نهایی برعهده مخاطبان محترم واگذار شود.
صفحات :
از صفحه 99 تا 134
بررسی جایگاه کرامت انسانی در اندیشه‌ی سیاسی امام خامنه‌ای (مدظله) و آثار آن در جمهوری اسلامی
نویسنده:
محمود نیکخواه بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گسترش سریع و روزافزون سخن گفتن درباره حقوق بشر و آزادی‌های اساسی و گسترش مطالبه‌های عمومی وحمایت از حقوق اساسی انسان‌ها، نشانه اهتمام ورزی و حضور قضیه و موضوع کرامت انسانی با همه نمودها و مصادیق خارجی آن است.هیچ پیشرفتی در اوضاع ملتها از لحاظ اجتماعی، سیاسی و حقوقی صورت نمی‌گیرد مگر از طریق پاسداشت "کرامت انسانی"چه به صورت فردی و چه به شکل گروهی، و نیز حکومت داری بدون اعاده اعتبار به وجود انسان و نظر و حقوق او به پیش رانده نمی‌شوند و همچنین بنیان خانواده و اجتماع که تشکیل دهنده جامعه می‌باشد، بدون محافظت از کرامت همه مردم استقرار پیدا نمی‌کند و هیچ توسعه گسترده ای در جوامع بدون حفظ حقوق و کرامت انسانی شکل نمی‌گیرد.انقلاب اسلامی ایران با محوریت همین اصل یعنی کرامت انسان و آزادی و آزادگی، حفظ شرافت و عزت، رواج اخلاق و عدالت ظهور یافت. ظهور انقلاب اسلامی در ایران به عنوان یکی از آخرین انقلاب‌های جهان معاصر مسیری را طی کرده است که از نظر بسیاری از تحلیل‌گران بیش از حد شگرف بوده است. علت فوق العاده بودن آن هم در بطن همین ارج نهادن به مقام انسان است. تکریم انسان در جریان نهضت عظیم انقلاب اسلامی موجب گردید، حرکت‌های دگرگون‌ساز مردمی گذشته که در ایران به نحوی یا منحرف می‌شد و یا با شکست روبرو می‌شد و یا سرکوب می‌شد، این بار پیروز گردد. از نگاه دیگر علت شرگرفی آن این است که هیچ انقلابی در دنیا رخ نداده بود که محوریت و اساس آن جهان بینی الهی با محوریت انسان والبته در تضاد با اومانیسم غربی و تکریم جایگاه انسان باشد. همچنین با رهبری مذهبی و متصل به دینباشد، همین امر هم باعث گردید. میشل فوکو‌ با نسبت دادن این انقلاب به ایران‌ آن را "قلب تپنده‌ی جهان بی‌روح" تفسیر کند. در عین حال بر همگان واضح و مبرهن است که انقلاب اسلامی ایران که نشأت‌ گرفته از اندیشه‌های ناب اسلامی امام خمینی (ره‌) می‌باشد، به دلیل استمرار بر محوریت کرامت انسان، کماکان در مسیر معین اهداف آرمانی خویش باقی مانده و حتی با سرعتی بیش از پیش در راه تأثیرگذاری در سطح بین‌المللی به حرکت خود ادامه می‌دهد و این امر میسّر نبوده است مگر به دو دلیل:اول؛ تداوم رهبری جامع و کامل متأثر از اندیشه‌های امام خمینی (ره) در دوره‌ی پس از حیات ایشان و نیز توفیق ثبات قدم رهبران انقلاب و مردم در حرکت بر مسیر اندیشه‌ها و رفتار عملی، سیاسی و اسلامی امام راحل که خود نشأت‌ گرفته از اسلام ناب محمدی و ویژگی‌های منحصر به‌ فرد مذهب تشیع است.دوم؛ توجه ویژه به جایگاه انسان و کرامت انسانی از نگاه رهبران جمهوری اسلامی و نیز درک اهمیت این کرامت از سوی مردم بوده است، چرا که همین مردم برای احیای کرامت تضعیف شده شان پیش از انقلاب اسلامی، در مسیرهای پرتلاطم و پر فراز و نشیب‌ چالش‌ها و تهدیدات خارجی و بعضاً داخلی در عرصه‌های مختلف ایدئولوژیکی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی استقامت ویژه نمودند و کرامت و عزت و شرافت دینی خود را حتی به قیمت از دست دادن عزیزان، جان و مال خود از دست ندادند.دو عامل فوق نشان از جایگاه مهم کرامت انسانی و وظیفه سنگین حاکم و حکومت اسلامی در حفظ و تعالی آن دارد. لذا با توجه به موارد بیان شده، در این پژوهش، سعی بر آن است که ابتدا به بررسی جایگاه کرامت انسان در اندیشه اسلامی به عنوان مبنای اندیشه ی، اندیشمندان اسلامی در پرداختن به انسان توجه شود و سپس اندیشه‌های سیاسی امام خامنه‌ای را بررسی نموده و جایگاه انسان و کرامت و رابطه میان مردم سالاری دینی با این کرامت انسانی در اندیشه ایشان را تحلیل نموده و از این خلال ضرورت حکومت دینی به جهت ضمانت مولفه‌های کرامت انسانی را بیان کنیم و در نهایت نشان دهیم که دیدگاه ایشان نسبت به حکومت الهی در تکریم انسان به تمدن نوین اسلامی منتهی می‌گردد.
انسان شناسي، سوال و پاسخ، مصطفي عزيزي
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
انسان شناسي، سوال و پاسخ ، مصطفي عزيزينهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‏ها
معاونت مطالعات راهبردى - اداره مشاوره و پاسخفهرست مطالبمقدمه ··· 9ابعاد وجودى انسان
تعريف انسان
پرسش 1 . تعريف انسان از ديدگاه وحى الهى چيست؟··· 11
هويت بیشتر ...
کلیدواژه‌های اصلی :
مبانی انسان شناسی علوم انسانی علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد فرنود
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: هر ایدئولوژی و علم روبنایی بر اساس یک سلسله مبانی و بینش های کلی به هم پیوسته درباره ی هستی ، خدا ، انسان ، دین ، معرفت و ... شکل می گیرند که از آن با عنوان «جهان بینی» یاد می شود. یکی از این بینش های کلی، مبانیِ مربوط به انسان است . بنابراین مبانی انسان شناسی به عنوان بخشی از جهان بینی آن دسته از اصول و قواعد پایه ای است که بنای سایر علوم – علومی که محتاج به شناخت از انسان اند- بر آن استوار می گردد . موضوع این مبانی باید انسان بما هو انسان بوده ، مسایل آن کلی و دائمی و صلاحیت مبنا قرار گرفتن را داشته باشد. هدف از این پژوهش به دست آوردن مبانی انسان شناسی در دیدگاه یکی از بهترین اسلام شناسان یعنی علامه طباطبایی است . این مبانی با الهام از شرایط انسان در سه موقف اصلی یعنی «قبل از دنیا» ، «در دنیا» و «بعد از دنیا» تقسیم می شود . با توجه به خلقت انسان «قبل از دنیا» انسان موجودی ساخته شده از دو بعد ماده و روح است ؛ بهترین ساختار ممکن را داراست ؛ خلیفه ی الهی است ؛ در استعدادهای ذاتی با هم نوعان خود مشترک و در استعداد های غیر ذاتی متفاوت و در مرتبه ذات فقیر و نیازمند رب است . با توجه به زندگی انسان «در دنیا» او دارای قدرت اختیار است ؛ دارای فطرت الهی ، فطرت طبیعی ، فطرت ثانوی وصفات منشعب شده از آن هاست . با توجه به زندگی انسان «بعد از دنیا» همه ی انسان ها دچار حقیقتی به نام «موت» خواهند شد ؛ اعمال وی دارای ظاهر و باطن و سعادت و کمال نهایی او هدایت کننده ی مسیر زندگی اش خواهد بود . در مجموع، این پژوهش به 26 مبنا از مبانی انسان شناسی علامه طباطبایی دست یافته است . کلید واژه ها: انسان،انسان شناسی،مبانی انسان شناسی،علامه طباطبایی،علوم انسانی اسلامی،مبانی علوم انسانی
خداشناسی و انسان شناسی در حکمت خالده با تکیه بر دیدگاه های شوان و دکتر نصر
نویسنده:
زهرا طالبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده: سنت¬گرایی که به عنوان جریانی معاصر در مقابل مدرنیسم قرار می¬گیرد معتقد به وجود یک سنت زنده، پویا و ازلی است که هرگز هم از بین نمی¬رود، واحد است و در قالب¬های گوناگون متجلی می¬شود. علاوه¬براین وسیله¬ی رسیدن انسان به خدا نیز هست. این معنای از سنت بسیار متفاوت است با سنت به معنای متعارف آن یعنی آداب، رسوم و عادت. سنت-گرایان بخصوص شوان معتقدند که در قلب تمام سنن حکمت خالده¬ وجود دارد. برخلاف نظر او که حکمت خالده را با مابعدالطبیعه مترادف و مابعدالطبیعه را علم به حقیقة¬الحقایقی می¬داند که تنها از طریق تعقل قابل حصول است نه از راه عقل جزیی، حکمت خالده از نظر نصر "حاوی" مابعدالطبیعه یا علم قدسی¬ است که به شناخت مبدأ کلی اهتمام می-ورزد.حکمت خالده شامل مبانی مابعدالطبیعی یا وجودشناسی، انسان¬شناسی، اخلاق و خداشناسی است. پیروان حکمت خالده را می¬توان منادیان خداشناسی توحیدی در جهان معاصر غرب دانست. دیدگاه آنان نقاط مشترک فراوانی با دیدگاه فیلسوفان و به¬ویژه عارفان مشرق زمین دارد چنان¬که می¬توان مدعی شد که مهم¬ترین مسائل حکمت خالده با رئوس مسائل عرفان اسلامی مشترک ¬است. مهمترین صفات الهی در نظر آنان عدم تناهی، اطلاق و خیریت است که راهگشای مسائل فراوانی است که انسان متجدد در زمینه¬ی خداشناسی با آنها روبروست مسائلی از قبیل خیر و شر و جبر و اختیار که بیش از هرچیز او را به خود مشغول کرده است. در این دیدگاه به تناسب مراتب مختلف وجودی می¬توان از انواع جبر واختیار سخن گفت،گاهی در مرتبه¬ی الهی و قلمرو امر مطلق و گاهی در مرتبه¬ی ¬بشری و قلمرو نسبیت و به اعتقاد نصر انسان تنها در اتصال با این مرتبه که قلمرو جبر و نیز اختیار محض است،کاملاً مختار و نیز مجبور خواهد بود. در بیان او، علاوه بر این جبر که وجه دیگر اختیار کامل است جبر دیگری نیز وجود دارد که به میزان فاصله¬ی انسان از امر مطلق برای او حاصل می¬شود، به معنای استقلال از اراده¬ی الهی است و آن جبر جسمی-روانی است. به اعتقاد سنت¬گرایان راه¬های مختلف وصول به ذات قدسی خداوند از خودشناسی شروع می¬شود. این مسأله به قدری دارای اهمیت است که شوان اصولاً مابعدالطبیعه را چیزی جز خودشناسی نمی¬داند و حدیث "من عرف نفسه فقد عرف ربه" را به¬عنوان شاهدی بر این مدعا بیان می¬کند و از انواع خودها در مسیر شناخت حق سخن می¬گوید.از این رو با شناخت خود می¬توانیم به شناخت خودِ مطلق نائل شویم. هرچند شوان و نصر هر دو این حدیث را بیان می¬کنند اما دیدگاهشان کمی متفاوت به¬نظر می¬رسد موضوع رساله¬ی حاضر، بررسی برخی از مهم¬ترین مبانی خداشناسی و انسان¬شناسی حکمت خالده است با محوریت آراء شوان به عنوان تکمیل¬کننده¬ی طریق سنت¬گرایی و دکتر نصر به عنوان شارح آثار او و وجوه اختلاف و شباهت¬ دیدگاه-های این دو فیلسوف معاصر، تا با بدست آوردن چارچوبی برای شناخت سنت اصیل، پویا و جهان¬شمول، جایگاه حکمت خالده در اندیشه¬های فلسفی معاصر روشن شود. کلیدواژه¬ها: سنت، حکمت خالده، انسان، خدا، نصر، شوان.
جایگاه زن در انسان شناسی غزالی
نویسنده:
شهرزاد استکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده زنان به عنوان نیمی از جامعه بشری و یکی از دو رکن پدیدآورنده بنیان خانواده، همواره مورد توجه دانشمندان و نظریه پردازان مکاتب گوناگون قرار گرفته اند.در جهان اسلام به مسأله زن، در ابعاد مختلف فردی ، اجتماعی ، فرهنگی، فقهی و غیره پرداخته شده است. این رساله در صدد است از میان فیلسوفان و اندیشمندان مسلمان،نظریات محمد غزالی را پیرامون زن بررسی کند و جایگاه زن را در انسان شناسی وی تبیین و سپس نقد نماید تا نا هماهنگی نظریات وی در دو مقوله ی انسان و زن روشن گردد. غزالی جایگاه زن را در مقام فرزند (دختر)،مادر و همسر بیان نموده است که حجم اعظم این مطالب، مربوط به جایگاه زن در مقام همسر است.او در مبحث تربیت فرزند،پس از بیان اصول تربیتی مربوط به پسران ، به ذکرچند نکته بسیار مختصر در رابطه با تربیت دختران اکتفا می کند و ضمن بیان حقوق والدین ،جایگاه مادر را والا و ارزشمند تلقی می نماید و بر رعایت حقوق وی تاکید می ورزد اما وقتی به جایگاه و حقوق زن در مقام همسر می پردازد ،وی را کم ارزش تر از مرد و فاقد حقوق متساوی با او می پندارد.غزالی زنان را فاقد استعداد رشد و تعالی معنوی و ذاتاٌ واجد خصایل و صفات اخلاقی ناشایست می داند و در برخی نوشته های خود، گاه آنها را هم رتبه با حیوانات می خواند.این در حالی است که او در مباحث انسان شناسی اش اذعان می کند که روح همه انسان ها از عالم الوهی و علوی نشأت گرفته و به دلیل آنکه نفخه ایی از روح قدسی خداوند است، اشرف مخلوقات و نمایانگر حق تعالی است و به صورت بالقوه واجد معرفت حضرت الهیت است و قابلیت کسب حقایق و کمالات معنوی والایی را دارد. کلید واژه ها : غزالی ، انسان ، زن ، دختر ، مادر ، همسر.
من انسان چقدر می توانم در تعیین جایگاه انسانهای دیگر که عند ملیک المقتدر است دخیل باشم؟جایگاه خلافت را چطور به هم نشان بدهیم ؟ چطور می توانم سمیع وبصیر باشم؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : برای روشن شدن پاسخ توجه به چند نکته ضروری است: 1. هر انسان به نوبۀ خود در عالم هستی تاثیر و تاثراتی دارد که بسته به وسع و گسترۀ وجودی هر فرد فرق می کند. انسان هر قدر در عالم هستی از سعۀ وجودی بیشتری برخوردار باشد می تواند در عالم موثرتر باشد ت بیشتر ...
 بررسی وجوه اضلال انسان از حیوان در دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی با تاکید بر ایات 179 اعراف و 44 فرقان
نویسنده:
علی کریمیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها,
چکیده :
مبانی گیتی شناختی قرآن کریم در تفسیر رتبه بندی موجودات ناسوتی با دیدگاه رایج که منسوب به ارسطو است، تفاوت دارد. قرآن معتقد است شان موجودات، وابسته به میزان تقرب هر موجود به خداوند است. بر اساس این فرض، نه تنها انسان به طور مطلق، اشرف مخلوقات نخواهد بود بلکه اگر این شرط در انسانی محقق نشود، او همانند حیوانات بلکه از آن نیز پست تر خواهد شد. از جمله این آیات که علامه طباطبایی به آن پرداخته است، آیات پیرامون «اضلال انسان نسبت به حیوانات» است. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی احتمال ها در گفتار تفسیری علامه در ذیل آیات مورد بحث، در دو محور «وجه شبه برخی انسان ها با حیوانات» و نیز «چگونگی پست تر شدن برخی انسان ها از حیوانات»، دیدگاه نهایی وی در تفسیر المیزان کشف گردد. در مجموع از گفتار علامه طباطبائی در این تفسیر، چهار احتمال قابل استنباط است. به نظر می رسد برخی از این احتمال ها به هیچ وجه با هم قابل جمع نباشد و با دیدگاه ایشان در تفسیر آیات مشابه دیگر، سازگاری نداشته باشد.
صفحات :
از صفحه 123 تا 140
  • تعداد رکورد ها : 1258