آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 37
بررسی تأثیر پذیری تفسیر تبیان شیخ طوسی از تفسیرجامع البیان طبری
نویسنده:
محمد فریدونی مهرگان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از انجام این تحقیق « بررسی تأثیر پذیری و یا عدم تأثیر پذیری تفسیر تبیان شیخ طوسی از تفسیر جامع البیان طبری » است . / یافته های تحقیق : پایان نامه در پنج فصل تنظیم شده و هر فصل شامل چندین مبحث است. فصل اوّل : به کلیات اختصاص داده شده است که مشترک بین بیشتر پایان نامه هاست. فصل دوّم : روش تفسیری جامع البیان و تبیان بررسی شده و نیز در این فصل ابعاد و گرایش های تفسیری و نیز آراء ونظریات کلامی دو مفسّر یعنی طبری و شیخ طوسی بررسی و با هم مقایسه شده است. فصل سوم وجوه اشتراک و افتراق در تفسیر جامع البیان طبری و تبیان شیخ طوسی بررسی شده است که در طی آن منابع تفسیری، جایگاه روایت و جایگاه اهل بیت (ع) در این دو تفسیر مورد بحث و بررسی قرار گرفته، و با هم مقایسه شده است. فصل چهارم: تأثیر پذیری و تأثیرگذاری نام دارد که در طی آن علل تأثیر پذیری و میزان تأثیر پذیری تفسیر تبیان شیخ طوسی از تفسیر جامع البیان طبری ارزیابی شده و نیز تأثیر گذاری این تأثیر پذیری بر سیر تدوین تفاسیر شیعه بررسی شده و همچنین از روش های تأثیر پذیری تفاسیر نقلی متأخر از تفاسیر نقلی متقدم سخن به بیان آمده است. لازم به ذکر است که هر فصلی دارای یک مقدمه و یک نتیجه گیری به طور مجزا می باشد و پس از پایان هر فصل، مطالب جمع بندی و نتیجه گیری شده است. فصل پنجم: شامل جمع بندی مطالب ونتیجه گیری است که در آن یک نتیجه گیری کلی شده و تصریح گردیده که تفسیر تبیان شیخ طوسی از تفسیر جامع البیان طبری تأثیر پذیری داشته است و این تأثیرپذیری در واقع از جنبه روش تفسیری بوده است نه گرایشهای تفسیری . زیرا تفسیر تبیان شیخ طوسی تفسیری است با گرایش کلامی - اجتهادی ولی تفسیر طبری ، تفسیری است با گرایش روایی - اجتهادی و از جهت گرایشهای تفسیری این دو تفسیر کاملاً با هم متفاوت هستند . وجه غالب تفسیری تبیان کلامی است در حالیکه وجه غالب تفسیری جامع البیان روایی است . با توجه به این واقعیت می توان گفت که تفسیر طبری، الگوی روش تفسیری شیخ طوسی در تألیف تفسیر ارزشمند تبیان بوده است. نام طبری در حدود 650 بار در تبیان ذکر شده و در این میان شیخ طوسی بار ها به رأی شخصی طبری و ترجیهی که وی اختیار کرده است ، توجه و آنرا نقل می کند .
مبانی و روشهای تفسیری امام صادق(ع)
نویسنده:
محمدرشید شیخ احمد ، علی اکبر شایسته نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
صفحات :
از صفحه 96 تا 110
بررسی تطبیقی آراء دو فرقه‌ی اثنی عشر و اسماعیلیه پیرامون ظهور منجی
نویسنده:
فاطمه آبشاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله ی ظهور از اصلی ترین عقاید تشیع محسوب می شود، که از اهمیت خاصی برخوردار است، در این میان شیعیان امامیه و اسماعیلیه از این قاعده مستثنی نیستند. امامیه کسانی هستند که به امامت دوازده امام معتقدند، و آخرین آن ها را مهدی موعود می دانند و در انتظار ظهورش هستند، و اسماعیلیه، خود به چندین گروه تقسیم می شوند که هر یک عقاید ویژه ای در خصوص مسئله ی ظهور دارند؛ بعضی از آن ها (همچون اسماعیلیان نخستین و قرامطه) در انتظار ظهور امام غایب هستند و بعضی (همچون فاطمیان و نزاریان) امام موعود را غایب نمی دانند.امامیه و اسماعیلیه عقیده به برقراری صلح و امنیت در سراسر عالم دارند، و آن را جزء وظائف قائم می دانند، البته اختلافاتی در عقیده به این مسئله، در دو فرقه ی مذکور دیده می شود، مانند کیفیت مبارزه قائم؛ اسماعیلیه بر این باورند که قائم به شدت با مخالفین مبارزه می کند، اما امامیه قائل به نقش هدایت گر مهدی هستند.
حشر از منظر شیخ طوسی و ملاصدرا
نویسنده:
ابوذر پاک نهاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد از جمله دغدغه های فطری انسان و همراه تفکر وی در طول تاریخ بوده است. و حضور تعداد زیادی از آیاتقرآن در این خصوص نشانگر اهمیت این موضوع است . پذیرشمعاد در میان مسلمانان امری مورد اتفاق است ولی در خصوص اقسام و کیفیت معاد ،در میان فلاسفه و متکلمان معرکه ی آراء وجود دارد .در تحقیق حاضر،شیخ طوسی با نگرش کلامی و ملاصدرا با نگرش فلسفی ،در برخی موارد با هم اشتراک عقیده و در برخی دیگر اختلاف عقیده داشته اند،از میان دیدگاه هایدر خصوص معاد با سه دیدگاه الف)صرفا جسمانی ب)صرفا روحانی ج)ترکیبی از جسمانیت و روحانیت رو به رو هستیم. نگارنده در این تحقیق پس از ذکر ماهیت معاد، بررسی مولفه ها و استخراجآثار تربیتی معاد در یک نگاه خاص و در یک نگاه برآیندی ،با روش تحلیل محتواخواهد بود
بررسی تطبیقی مسأله تناسخ از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و محقق سبزواری
نویسنده:
مجید حسین زاده فرخد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبحث پیرامون حیات پس از مرگ و جاودانگی از اساسی‌ترین دغدغه‌های فکری بشر بوده است. نظریه‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی درباره آن ابراز شده است در این میان نظریه تناسخ را می‌توان از قدیمی‌ترین اعتقادات بشر در این زمینه دانست. بحث از شبهه تناسخ در جهت ارائه تصویری روشن و واضح از معاد ضرورت دارد. در واقع رفع شبهه تناسخ، زمینه‌ساز اثبات معاد است. از این‌رو اندیشمندان مسلمان به میزان توان فکری خویش به بررسی این مسأله پرداخته‌ و بیشتر آن‌ها تناسخ را محال عقلی دانسته‌اند. در این بین مشخص کردن نقاط اشتراک و افتراق خواجه نصیر و محقّق سبزواری در این زمینه مدّ نظر بوده است. خواجه نصیر با طرح برهان تعادل با توجّه به اصل حدوث نفس و عدم اجتماع دو نفس در بدن واحد مشّائیان به ابطال تناسخ می‌پردازد. ایشان هم‌چنین براهین دیگر به مانند: عدم برابری ابدان هالکه با ابدان جدید، عدم یادآوری خاطرات بدن قبلی و تعطیلی نفس را در ابطال تناسخ کارآمد می‌داند. محقّق سبزواری با استفاده از اصول فلسفی حکمت متعالیّه؛ مانند: تجرّد نفس و حرکت جوهری، حرکت از قوّه به فعل و چگونگی حدوث نفس به ردّ و ابطال نظریّه تناسخ می‌پرازد. ایشان با بیان اقسام تناسخ ابتدا نظرات مختلفی را که از گذشتگان درباره تناسخ مطرح کرده‌اند؛ بیان می‌کند و اشکالاتی را بر آن‌ها وارد دانسته و در پایان برهان قوّه و فعل را در رد تناسخ متین‌تر وکامل‌تر می‌داند.واژگان کلیدی: تناسخ، معاد، خواجه نصیرالدّین طوسی، محقّق سبزواری، برهان قوّه و فعل.
معجزه از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی، قاضی عبدالجبار معتزلی و فخر رازی
نویسنده:
سیاوش میرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
متکلمین اسلامی در معنا وشرایط معجزه ودلالت آن بر صدق مدّعی دارای اختلاف نظراتی می باشند.این تحقیق به بررسی این اختلافات ازدیدگاه سه متکلم بزرگ جهان اسلام یعنی:قاضی عبدالجبار با گرایش معتزلی وفخر رازی با گرایش اشعری وخواجه با گرایش شیعی پرداخته است.نگارنده به شیوه تحلیلی-توصیفی واستفاده از منابع وآثار مهم این سه متکلم کوشیده است تا درسه فصل مجزا پس ازتعریف لغوی ،به بررسی شرایط معجزه از نظر هریک از این سه متکلم ودر فصل آخر به بررسی شباهت ها وتفاوت های آنها بپردازد.ونتیجه این بررسی این است که: عبدالجبار در تعریف معجزه می‌گوید؛معجزه،فعل حادث وخارق‌العاده ای که خداوند برای تایید انبیاء بر ایشان جاری می‌سازد.و دارای شرایطی از قبیل :1-یا خارج ازقدرت هر موجود محدود باشد یادرحدّ قدرتش.2- پس ازادعای نبوّت باشد.3-مطابق ادّعا باشد.4-مخالف جریانات عادی باشد.5-حقیقتاً یاتقدیرا ازسوی خدا باشد.6-از اموراتی باشد که انجام آن از جهت جنس وصفت سخت ودشوار است. امّا فخر می‌گوید؛معجزه امر خارق‌العاده،مقرون به تحدّی با عدم معارضه که دارای قیودی می‌باشد؛1-قید امر:از جهت این که معجزه عادی وغیر عادی می‌باشد.2-قیدخارق‌العاده:جهت متمایز ساختن مدّعی از غیر مدّعی.3-قیدمقرون به تحدّی:برای شناخت کاذب از صادق ومتمایز ساختن معجزه از ارهاص وکرامت آمده. 4-قید عدم معارضه:برای متمایز ساختن معجزه ازسحر وشعبده آمده است.خواجه درتعریف معجزه می‌گوید:کارهای خارق‌العاده‌ای که دیگران از آوردن آن چه درقسمت سلبی وچه درقسمت اثباتی ناتوانند. و دارای شرایطی ازقبیل:1-مردم ازآوردن آن عاجز باشند.2-ازجانب خدا باشد.3-در دوران تکلیف باشد.4-توام با ادّعا باشد.5-خارق‌العاده باشد. وازطریق این معجزات نبوّت پیامبررا به ثبوت می‌رساند.
عصمت امام از نظر سه شخصیت معتزلی، اشعری و شیعی (قاضی عبد الجبار همدانی، امام فخر رازی و خواجه نصیر طوسی)
نویسنده:
محمدتقی ذوالفقاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشمندان مکاتب مختلف اسلامی بر معنای عصمت، کیفیت و شیوه‌ی برخورداری معصوم از آن اختلاف نظر دارند. این نوشتار به بررسی ریشه‌ها و علل این اختلاف از دیدگاه سه اندیشمند بزرگ اسلامی قاضی عبدالجبار با گرایش به مکتب معتزلی، امام فخر رازی با گرایش به مکتب اشعری و خواجه نصیرالدین طوسی با گرایش به مکتب شیعه پرداخته است. نگارنده به شیوه‌ی تحلیلی – توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای و جستجو در مهم‌ترین منابع موجود، کوشیده است تا در سه فصل جداگانه پس از تعریف مفهوم لغوی و اصطلاحی عصمت از نظر هر یک از این اندیشمندان، چالش‌ها و کاستی‌های هر یک را به تصویر بکشد و در فصل جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان بپردازد. نتیجه‌ی بررسی این است که قاضی عبدالجبار عصمت را شرط امامت نمی‌داند، فخر رازی، برخورداری عصمت را با قدرت اختیار امام، ناسازگار می‌شمارد.اما خواجه نصیرالدین، با پنج دلیل عقلی که عبارتند از : برهان امتناع تسلسل، برهان حافظ شریعت بودن، برهان وجوب اطاعت، برهان نقض غرض و برهان انحطاط مسأله‌ی عصمت امام را ثابت می‌کند و به شبهه‌ها و اشکالات قاضی عبدالجبار و امام فخر پاسخ می‌دهد. همچنین در دلایل نقلی به آیات: امامت (بقره/124)، اطاعت(نسا/59)، تطهیر(احزاب/33)، صادقین (توبه/119)و ولایت (مائده/ 55) و حدیث متواتر غدیر و منزلت استناد جسته و به شبهه‌ها پاسخ گفته است. به این ترتیب جایگاه عصمت امام بر اساس اعتقادات شیعی، جایگاهی بس استوار و برهانی است و هیچگونه خدشه‌‌‌‌‌ای بر آن وارد نیست.
بررسی تطبیقی عصمت پیامبر اکرم(ص) با تأکید بر کافی و صحیحین
نویسنده:
سجاد سلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کتاب کافی شیخ کلینی و صحیحین (بخاری و مسلم) که از مهم‌ترین جوامع حدیثی اهل شیعه و اهل سنت است، مشتمل بر روایات متنوعی در باب قلمرو عصمت می‌باشد. در این نوشتار سعی شده است تا قلمرو عصمت پیامبر اکرم(ص) در کتاب کافی و صحیحین مورد بررسی قرار گیرد. عصمت پیامبر اکرم(ص) در سه عرص? دریافت و ابلاغ وحی، اعمال و سهو و نسیان مورد توجّه قرار گرفته است. در هر بخش روایات اثبات‌کننده و نفی‌کننده عصمت، همراه با تحلیل و توضیح آن‌ها با استفاده از کلام متکلمان، فیلسوفان، مفسران و محدثان به ویژه شروح کتاب کافی و صحیحین ارائه شده است. در بخش عصمت پیامبر اکرم(ص) از سهو و نسیان، روایات نسبتاً زیادی وجود دارد که به نوعی عصمت حضرت از سهو و نسیان را زیر سوال می‌برند، این روایات در میان‌ اندیشمندان شیعی نیز با عنوان «سهوالنبی» مورد بحث‌های فراوانی قرار گرفته است. می‌توان شیخ کلینی را همچون شیخ صدوق جزو قائلان به سهوالنبی به حساب آورد که سهو پیامبر اکرم(ص) را در غیر دریافت و ابلاغ وحی می‌پذیرد و آن را با نبوت در تنافی نمی‌داند، همچنین در میان دانشمندان اهل تسنن و آثارشان که از مهم‌تر‌ین و معروف‌ترین آن‌ها صحیح بخاری و مسلم می‌باشد، ضمن روایات دربار? اثبات عصمت پیامبر اکرم(ص)، روایات متعددی در نقض آن ذکر شده است.
بررسی تطبیقی آراء ابوالحسن اشعری، قاضی عبدالجبار معتزلی و خواجه نصیرالدین طوسی پیرامون مساله تکلیف
نویسنده:
مهدی اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار با بررسی دید گاههای سه مکتب عمده ی کلامی ( اشعری،معتزلی، شیعی)درباره ی تکلیف ،به بررسی مبانی و اطوار گوناگون این بحث می پردازد وکوشش می کند با مطالعه وکنکاش در آراء سه متکلم بزرگ –ابوالحسن اشعری، قاضی عبد الجبار معتزلی وخواجه نصیر الدین طوسی –به تبیین ومقایسه ی نظریاتآنها پیرامون تکلیف بپردازد. در بحث تکلیف میان متکلمین عدلیه( قاضی عبد الجبار و محقق طوسی) با اشعری اختلاف هست؛ ودلیل این اختلاف هم ،متفاوت بودن روش معرفت شناسانه ی متکلمانیاد شده می باشد. امامیه با تاکید بر روش عقل گرایانه وبرون متنی واشاعره با در پیش گرفتن روش نص گرایانه ودرون متنی وتعبدبه متون دینی به بحث ونظر در این خصوص پرداخته اند.لغت تکلیف از " کلف " اخذ شده است وبه فعلی اطلاق می شود که، در انجام آن سختی ومشقت داشته باشد.در هر فعل تکلیفی سه موضوع مشهود است:1- تکلیف کننده یا مکلـ?ف 2- تکلیف پذیر یا مکلـَف 3- فعل تکلیفی . مصداق واقعی مکلـ?ف پروردگار متعال می باشد و تکلیف در واقع" امر واراده ی" او می باشد. این امر واراده ناظر به مصالح مکلـَف است و مکلـَف با وجود سختی انجام فعل ، آن را انجام داده ومستحق ثواب می گردد ؛ تعبیر متکلمین از این مساله "تعریض به ثواب" می باشد. رسیدن به ثواب ، منفعت بزرگی است که مکلـَف بواسطه ی آن مورد مدح وستایش واقع می شود.البته این مساله ( تعریض به ثواب واستحقاق ) مورد توجه اشعری نمی باشد.در مورد ضرورت وجود تکلیف این مساله مطرح شده که، خداوند به جهت عادل بودن وحکیم بودن، لازم است انسان را به اموری که تکلیف نام دارد، مکلـَف نماید؛ چون در غیر این حالت خداوند مرتکب قبیح شده است.در مساله ی حاضر خواجه وقاضی اتفاق نظر دارند اما اشعری بایسته بودن تکلیف را قبول ندارد.در مورد محاسن تکلیف کار کرد های مختلف فردی واجتماعی ذکر شده است.حسن تکلیف بی ارتباط با بحث حسن وقبح نیست ؛ خواجه وقاضی علاقه مند حسن وقیح عقلی هستد ، یعنی حسن وقبح افعال ذاتی است ودر نهاد پدیده ها موجود است ،اما اشعری بر خلاف این معتقد به حسن وقبح شرعی هست، یعنی شرع حسن وقبح افعال را تعیین می کند.اعتقاد به حسن وقبح شرعی باعث یک نظریه ی متفاوت در بین اشاعره شده است ،این مساله جایز بودن تکلیف کافر و تکلیف فوق توان مکلـَف ( ما لا یطاق) است ،اما قاضی وخواجه مخالف این نظر می باشند.در واقع یکی از شروط تکلیف که، توانمند بودن مکلف است با این شرط نقض شده است.
عقل فعال از دیدگاه ابن سینا، فارابی و سهروردی
نویسنده:
احمد احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده :عقل فعال به عنوان مرتبه ای از نفس انسان، برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح شد و برجسته ترین نظریه ی مشایی در مورد عقل فعال در فلسفه ی فارابی و ابن سینا به عنوان آخرین عقل از سلسله عقول طولیه، ممکن الوجود، مجرد تام و مستقل از انسان ارائه شد.عقل فعال کار کردی عالی و گستردهدر وجود شناسی مشایی دارد. این عقل به عنوان حلقه ارتباط بین مجردات (عقول طولیه) و مادیات مبدأ صدور کثرات جهان مادی و کدخدای عالم تحت القمر است. ایجاد هیولی، عناصر اربعه، مرکبات و نفوس ( غیر فلکی ) وابسته به افاضه ی صور وجودی از عقل فعال با معاونت حرکات و اوضاع فلکی می باشد.عقل فعال در حیطه معرفت شناسی مشایی نیز جایگاهی برجسته دارد. معرفت انسانی ( ادراک حصولی ) در تمام مراتب خود وابسته به افاضه ی صور کلی و معقولات توسط این عقل بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت است.سهروردی در تبیین صدور کثرات مادی، نظریه عقول عرضیه را مطرح کرد. وی عقول عرضیه را سلسله ای از انوار مجرد قاهره می داند، که هریک رب النوع یک نوع مادی هستند. این عقول کلی اند؛ به این معنا که اصل افراد خویش بوده و همه کمالات مادون را واجد بوده و فیض آنها به مادون علی السویه است. آنها در عرض هم واقع شده اند، به این معنا که فاقد رابطه ی علی و معلولی اند.عقول عرضیه از جهت وجود شناسی و معرفت شناسی نقش بسزایی در فلسفه ی سهروردی دارند؛ بدین صورت که عالم محسوسات، معلول انوار عرضیه ی حاصل از اشراقات است.اجسام عنصری از جهت فقر هر نور عرضی صادر شده اند. مّثّل معلقه، موجوداتی بالاتر از عالم محسوسات و پایین تر از عالم معقول هستند که توسط انوار عرضیه حاصل از مشاهدات، ایجاد شده اند.کلید واژه : عقل فعال، عقول طولیه،وجودشناسی،معرفت شناسی.
  • تعداد رکورد ها : 37