آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مبانی فلسفی نظریه عدالت رالز
نویسنده:
یوسف شاقول
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پیوند میان عدالت و آزادی یکی از مسائلی است که فیلسوفان سیاسی همواره خود را با آن مواجه دیده اند و تلاش کرده اند تا راه حل مناسبی برای آن بیابند.پرسش اساسی این است که چگونه می توان ضمن آزادی افراد،زمینه عادلانه و برابر استفاده از منابع ،درآمدها و فرصت های لازم جهت پرورش استعدادها را برای آحاد جامعه فراهم کرد. رالز با انتشار کتاب نظریه عدالت خود،مدعی شد که این دو مولفه مهم اندیشه سیاسی (یعنی عدالت و آزادی)نه تنها تعارضی با یکدیگر ندارندبلکه تنها با لحاظ کردن هر دوی آن ها درنظریه ای موجه و سازگار است که می توان امیدوار به تامین آن ها در جامعه بود.او به خصوص درمقاله عدالت به عنوان انصاف،تلاش می کند تا اصولی از عدالت را معرفی کند که در برگیرنده ائتلافی سازمنداز این دو مولفه مهم باشد.به اعتراف غالب مفسرین ،انتشارکتاب و مقاله مذکور جان دوباره ای به فلسفه سیاسی درقرن بیستم بخشید. مقاله حاضر با وارسی مبانی فلسفی نظریه عدالت رالز،به معرفی وتبیین روشنی از ابعاد مختلف این نظریه می پردازد.
صفحات :
از صفحه 183 تا 199
هنر در فلسفه شلینگ
نویسنده:
امین بیت مشعل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مبنای کار شلینگ این است که یک اثر هنری حقیقی از«مطلق» سرجشمه می گیرد و به وسیله هنرمند نابغه، به نمایش در می آید. هنر، ظهور مطلق است و بنابراین فیلسوفی که مطلق را جستجو می کند، باید اثر هنری را در مرکز تأمّل فلسفی خود قرار دهد؛ زیرا هنر، عصارة طبیعت است و وجودی است که با استفاده از زبان، به نظم در آمده است. همچنین بواسطة اینکه اثر هنری، تابع قالب شناسایی انسان است، متضمّن تاریخ «من استعلایی» است. از این رو، یک اثر هنری، محلّ وحدت وجود و اندیشه است. شلینگ این وحدت را «مطلق» می نامد و براین عقیده است که کار فیلسوف، تأمّل بر فرایندها و قوانین زیبایی شناسی است.
هنر و زیبایی از نگاه سنت گرایان معاصر
نویسنده:
فاطمه صانعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
زیبایی و هنر در منظومه ی فکری سنت گرایان معاصر ، از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است. به باور ایشان، وجود زیبایی در کل عالم هستی برهان قاطعی است بر وجود حقیقت الهی. به علاوه توجه به بعد هنری یا زیبایی شناختی سنت های اصیل دینی ما را در تصدیق به حقانیت و الهی بودن آن سنت ها یاری می رساند. سنت گرایان از چشم اندازی متافیزیکی به بررسی حقیقت زیبایی و هنر می پردازند. به نظر ایشان زیبایی، حقیقتی عینی است که در اصول و مبادی عالیه ی وجود ریشه دارد. به عبارت دیگر، اساس متافیزیکی زیبایی، بی نهایتی ذات الهی است و با تجلی و آشکار گری این ذات در همه ی مراتب وجود پیوند تنگاتنگ دارد. از همین رو، زیبایی در عالم محسوس روشن ترین جلوه ی ذات الهی است. در نگاه ایشان هنر نیز محملی برای تجلی حقایق الهی است و از همین رو می تواند انسان را یاری بخشد تا فضیلت بدست آورد و معرفت کسب کند و از این راه از کثرت تشویش برانگیز امور رهایی یافته و به ذات الهی خود واصل شود . الگوی اولیه هنرمندی در نگاه سنتی خداوند است که انسان و کل آفرینش اثر هنری او به شمار می آید. گفتیم هنر محملی برای تجلی حقیقت است اما صورت برای اینکه بتواند حقیقت را متجلی کند باید متناسب با آن باشد بنابراین هر صورتی نمی تواند بیانگر حقیقت باشد. در نگاه سنتی علاوه بر حقیقت، صورت متناسب با آن نیز از عالم الهی سرچشمه می گیرد. چنین صورتی سمبول­ نامیده ­می شود. اثر هنری هنرمند سنتی نیز باید تقلیدی از سمبولها باشد. بنابراین سمبولیسم و تقلید دو مولفه اساسی هنر سنتی به شمار می روند.قلب هنر سنتی هنر مقدس است .هنر مقدس هنری است که مستقیما به آداب و مناسک آئینی یک سنت یا یک دین مربوط است و مبتنی بر تقلید از سمبولهای اساسی است . برای مثال شمایل حضرت مسیح در مسیحیت و کتابت قرآن در اسلام هنر مقدس به حساب می آید. سنت گرایان به دلیل همین اهمیت و نقشی که برای صور هنری قائل هستند از نقد هنر جدید نیز دریغ نمی ورزند .زیرا اگر صور درست می توانند حقیقت را منتقل کنند صور نادرست نیز می توانند خطا را منتقل کنند.از همین رو در نگاه ایشان هنر جدید حتی بیش از فلسفه های جدید انسان را به عصیان در برابر خداوند ترغیب می کنند.
جایگاه اسطوره در سمبلیسم کاسیرر
نویسنده:
سمیرا نجف پورخویگانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه کارکردی یا پدیدار شناختی ارنست کاسیرر درباره آگاهی اسطوره‌ای و تمایز آن از دیدگاه های روان‌شناختی و متافیزیکی در پرتو تأثیر پذیری این فیلسوف نوکانتی ازکانت، می‌پردازد. از آن جا که دیدگاه کاسیرر نسبت به اسطوره با توجه به دیدگاه‌های مسلط و رایج روان شناختی و متافیزیکی مطرح شده است؛در این پژوهشسعی می شود با روش مطالعه مقایسه ای قبل از بیان ویژگی‌ها و مولفه های خاص نگاه کاسیرر به اسطوره به اجمال به بررسی وتوصیف و تشریح ابعاد کلی این دو نگاه رقیب بپردازیم وسپس به نحومقایسه ایدیدگاهخاص کاسیرر رابررسی کنیم. آنچه دیدگاه اورا از این دو دیدگاه رقیب متمایز می کند شیوه پرداختن او به اسطوره است که با عنوان پدیدار شناسی، درک انتقادی و درک کارکردی آگاهی اسطوره‌ای معرفی می‌شود.هم چنین درجای جای این پژوهش سعی بر بیان و تأکید تعلق خاطر این فیلسوف نوکانتی به کانت ودیدکاه انتقادی او وهگل و پدیدارشناسی روح اوشده است.
نقد و ارزیابی وظیفه‌گرایی
نویسنده:
محمدجواد موحدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در اخلاق مبتنی بر وظیفه گرایی دست کم بعضی افعال اخلاقی را می توان یافت که قطع نظر از نتایجی که به بار می آورند ، انجام آنها برای انسان الزامی است واین الزام در خود افعال قرار دارد. ریشه آن به کانتKant)) و در عصر جدید به دیوید راس (D. Ross) بر می گردد. وظیفه گرایی را می توان با توجه به دیدگاه مخالف آن یعنی غایت گرایی تعریف کرد. غایت گرایان معتقدند که خوبی یا بدی رفتارها را نتایج آن تعیین می کند. از جمله نظریات غایت گرایانه می توان به سود گرایی(Utilitarianism) اشاره کرد. بر خلاف گفته ها و عقاید غایت گرایان ، وظیفه گرایی معتقد است که ارزشهای اخلاقی در هر سطح با تحلیل نتایج یا پیامدها متعین نمی شوند. لذا غالب وظیفه گرایان در این عقیده که اصول و عقاید بنیادی اخلاق به فاعل آن مرتبط است ، متحدهستند. وظیفه گرا همیشه به وظیفه ای که تشخیص می دهد، می اندیشد، حتی اگر پیامد خوبی هم نداشته باشد،خواه آنکه این پیامد در نظر خودش یا دیگران خوب باشد یا نه . در وظیفه گرایی ارزش اخلاقی عمل کاملاً از نتایج آن مستقل است و وظیفه ، پایه واساس ارزش اخلاقی را شکل می دهد . در وظیفه گرایی اینکه مردم چگونه (How) مقاصد خود را عملی کنند ، مهمتر است از اینکه چرا(What)آن را انجام می دهند.غایت گرایان دلیل می آورند یا فرض می کنند که یک عمل صحیح است و باید انجام شود ، چون خیر را به حد اعلی می رساند، اما وظیفه گرایان معتقدند که عملی ، که خیر را به حد اعلی می رساند ممکن است نادرست باشد و در نتیجه نباید انجام شود. زیرا آن عمل اصول وظیفه گرایی نظیر تکلیف ، وظیفه و امر مطلق را زیر سوال می برد0این پژوهش ضمن توصیف و تحلیل نظریات وظیفه گروانه ، نظریات غایت گرایانه را نیز که نقطه مقابل آن است ، مدنظر قرار می دهد و به نقد و تحلیل وظیفه گرایی با توجه به دیدگاه مخالف آن می پردازد .
بررسی آراء ج.ل آستن،پی.اف استراسون و آر.جی والاس در باب مسئله آزادی اراده و دترمینیسم
نویسنده:
پدیدآور: فخرالسادات علوی ؛ استاد راهنما: محمدعلی اژه‌ای ؛ استاد مشاور: یوسف شاقول
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مسئله ی جبر و اختیار یکی از مسائل بنیادین تاریخ اندیشه ی بشری است که ذهن هر انسان متفکری را به خود مشغول می دارد.در حالی که اعتقاد رایج بر این بوده که دو سویه ی مسئله در تعارضی آشتی ناپذیر با یکدیگر قرار دارند گروهی از فلاسفه توانستند با طرح اندیشه ی سازگاری آزادی و جبر پرتوی تازه بر شیوه ی نگرش به این مسئله بیفکنند.امروزه سازگارگرایی به دلیل سرشت میانه جوی خود مورد اقبال هر چه بیشتر فلاسفه واقع شده و ساحت اندیشه با خیل نظریات سازگارگرایانه ی اندیشمندان جدید روبرو است.در رساله ی حاضر برآنیم که ضمن ترسیم تصویری کلی از مباحث تاریخی پیرامون این مسئله به شرح و بسط آراء سه سازگارگرای جدید بپردازیم: ج.ل آستن، پی.اف استراسون و آر.جی والاس. قابل ذکر است که روش تحقیق و بررسی ما در راستای این مهم متناسب با ماهیت موضوع مورد بحث از نوع اسنادی، توصیفی و تحلیل محتوایی می باشد.نام آستن پیوندی نا گسستنی با سنت "فلسفه زبان معمولی" دارد؛ سنتی که مدعی بود حقایقی در متن زبان روزمره و معمول ما نهفته است که بی توجهی به آن فلاسفه را گرفتار مشکلاتی بزرگ و خیال پردازی هایی عظیم نموده است.در این راستاست که آستن سعی دارد یکی از همین مشکلات بزرگ را -یعنی مسئله ی آزاد بودن اراده ی انسانی یا مجبور بودن آنرا - حل نماید: همه ی ما بطور معمول زمانی که مرتکب عملی نادرست یا نامطلوب می شویم به عذر تراشی و توجیه عمل خود می پردازیم، عذر هایی که چنانچه موجه و پذیرفتنی باشند ما را از ساحت مسئولیت و تبعات آن می رهانند. به این ترتیب کاربرد پذیری عذر ها در زندگی روزمره حاکی از مجموعه ای از کنش های نا آزاد و متقابلا مجموعه ای از کنش های آزاد است.این نتیجه به تعبیر آستن "ما را از شر مسئله ی آزادی خلاص می کند".در استراسون، دیگر فیلسوف نام آور این سنت و بنیان گذار رویکرد رفتار بازتابی در حل مسئله ی اراده آزاد،با تلاشی مشابه تلاش آستن و البته در قالبی جدید روبرو هستیم."آزادی و آزردگی " مقاله ی مشهور و تاثیر گذار وی، شامل ارائه ی گزارشی توصیفی از روانشناسی اخلاقی بالفعل انسانی است. نقطه آغاز تحقیقات ما، به پیشنهاد وی، عبارت است از اهمیت بسیاری که برای رفتارها و منظورهای دیگران نسبت به خودمان قائلیم، آنچه که به نوبه خود عکس العملها و احساسات متقابل ما را در قبال آنها شکل می دهد. بروز این عکس العملها و در واقع رفتارهای بازتابی از سوی ما برخاسته ازبطن طبیعت انسانی ما و بیانگر نیاز نوع بشر به احساس حدی از احترام و اراده خوب از سوی دیگران نسبت به خود است .مسئول دانستن - یعنی در معرض سلسله رفتارهای بازتابی قرار دادن آنها- بخشی از نحوه ی زندگی طبیعی ماست و بر فرض که روزی صحت فرضیه ی دترمینیسم به اثبات برسد، آنرا یارای مقابله با طبیعت گریز ناپذیر آدمی نیست.رویکرد نو آورانه ی استراسون در عین نقاط قوت و کارایی های خود، گرفتار اشکالاتی نیز بود که اصلاح و بازبینی دیگر فلاسفه را می طلبید. والاس فیلسوف اخلاق معاصر و یکی از سازگارگرایان جدیدی است که در عین اذعان به ارزشمندی ایده رفتار های بازتابی به بسط و تکمیل این رویکرد همت گماشته است.وی می کوشد با منظور نمودن ملاحظات منصفانه بودن ِ اعتقاد به مسئولیت رویکرد بازتابی کارا تری را ارائه دهد.
جهان در اندیشه ی شوپنهاور
نویسنده:
عبدالله امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
هرمنوتیک راهی به سوی رهایی:بررسی انتقادهای هابرماس برهرمنوتیک فلسفی گادامر
نویسنده:
ادیب رستم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:هدف این پژوهش، تبیین بنیادین رابطه‌ی فلسفه - جامعه - سیاست با یکدیگر از طریق بررسی بنیادین مبانی فلسفی و جامعه‌شناختی اندیشه‌ی یورگن هابرماس و هانس گئورگ گادامر در زمینه‌ی اشتراک و اختلاف نظرهای ایشان در باب تعریف، جایگاه و کارکرد علم هرمنوتیک می‌باشد. هدف از این تبیین، آن است که نشان داده شود با نظر به شرایط کنونی جامعه‌ی جهانی و نیز وضعیت پیچیده‌ی فعلی جامعه‌ی ایران، و همچنین اهمیت و جایگاه خطیر و بی‌بدیل رهاوردهای نوین تفسیری علم هرمنوتیک در فهم متون و از جمله کتب مرجع دینی و غیردینی، اندیشه‌های فلسفی - اجتماعی - سیاسی هابرماس و در این پروژه، مبادی و نتایج هرمنوتیک انتقادی وی می‌تواند در راستای گذار به جامعه‌ای دموکراتیک و آزاد و تدارک راهی به سوی رهایی، راهگشاتر باشد. روش این پژوهش برای رسیدن به اهداف خویش، آن است که تجزیه و تحلیل اختلاف‌ها و نقدهای مابین هابرماس و گادامر را به گونه‌ای بنیادین و در راستای شناخت بنیاد سنت‌ها و مکتب‌های فلسفی متفاوت ایشان دنبال کند و این روش، از یک سو، از طریق بررسی گسست‌ها و تداوم‌های فکری هابرماس با سنت اندیشه‌ی نظریه‌ی انتقادی مکتب فرانکفورت و آراء فیلسوفان و جامعه‌شناسانی چون کانت، هگل، کارل مارکس و ماکس وبر و از سوی دیگر، از طریق بررسی نفوذ آراء نیچه و بویژه هیدگر در مبانی و نتایج هرمنوتیک فلسفی گادامر پیگیری می‌شود و کوشش بر آن است که در این روش، ساختارهای بنیادین فلسفی دو اندیشمند، که نتایج مورد اختلاف و اشتراک ایشان از آن منتج می‌شود، طرح گردد؛ که برای هابرماس عبارتند از: مفاهیم فلسفه، نظریه‌ی عقلانیت بین‌الأذهانی، تقسیمات سه‌گانه‌ی علائق و علوم انسانی، رویکرد اندیشه‌ی انتقادی نسبت به مسائل سنت، زبان و ایدئولوژی و مفهوم کنش و انواع آن؛ و برای گادامر عبارتند از: تجزیه و تحلیل بنیادین مفاهیم و آموزه‌های هیدگری هرمنوتیک فلسفی وی، از جمله دوْر هرمنوتیکی، چیستی فهم، اعتبار معنا و کنش هرمنوتیکی زبان و رویکرد غیرانتقادی وی نسبت به زبان، سنت و ایدئولوژی که منجر به نتایج نسبیت و کلیت در هرمنوتیک فلسفی او می‌گردد. در نقطه مقابلِ اختلافات، مقایسه‌ی مبانی و نتایج اشتراک نظرهای ایشان در اهمیت و تأثیر نگاه تاریخی، نقد مبانی پوزیتیویسم و مسأله‌ی تأکید بر مفهوم گفت‌وگو و امتزاج افق‌ها در مقوله‌ی فهم معنا دنبال می‌شود. نتیجه‌ی این پژوهش، آن است که اختلافات هابرماس با گادامر، بیش‌تر در زمینه‌هایی است که مبادی و نتایج هرمنوتیک فلسفی وی، رنگ و بوی نیچه‌ای و بویژه هیدگری دارند و هر چقدر فاصله‌ی گادامر از نیچه و به تبع آن، هیدگر بیش‌تر می‌شود، زمینه‌های موافقت و همراهی هابرماس با گادامر افزون می‌گردد، چرا که هابرماس از اساس، با مبادی و نتایج فکری هیدگر مخالف است. این پژوهش، ضمن بهره‌گیری از رهاوردهای تفسیری هرمنوتیک فلسفی گادامر، بویژه در باب تأکیدهای او بر مقوله‌ی گفت‌وگو و آموزه‌ی امتزاج افق‌ها به این نتیجه می‌رسد که با نظر به وضعیت اجتماعی - سیاسی جهان از سویی و نیز با توجه به زمینه و زمانه‌ی بنیادگرایی دینی و غیردینی، استبدادزدگی تاریخی، اقتدارگرایی سنتی و تجربه‌های تلخ ایدئولوژی‌زدگی در جامعه‌ی ایرانی، که در اکثر موارد، مستند به فهم‌های اقتدارگرایانه و واپس‌گرایانه‌ی مراجع تفسیری کتاب و سنت دینیِ حاکم بر این جامعه بوده، اندیشه‌های فلسفی - اجتماعی - سیاسی هابرماس نسبت به گادامر (و بویژه هیدگر) برای برون‌شد از انواع و أشکال بحران‌های جهان کنونی، از جمله وضعیت مبهم جامعه‌ی ایرانی، راهگشاتر بوده و هرمنوتیک انتقادی وی نیز می‌تواند گامی به سوی رهایی و آزادی از ایدئولوژی‌های پنهان‌شده در سنت، زبان، ذهن و ضمیر ناخودآگاه جامعه‌ی ایرانی بوده و با تأکید بر مقوله‌های حقیقت و عقلانیت بین‌الأذهانی و کنش‌های رهایی‌بخش ارتباطی و تأکید ویژه در به کارگیری خرد در عرصه‌ی عمومی و خصوصی، و نیز رویکردهای تفسیری انتقادی دموکراتیک نسبت به متون و سنت، بتواند یاریگری آزادی‌خواه در نوزایی حیات فرهنگی در جامعه‌ی ایرانی و گذار دموکراتیک به سوی جامعه‌ی باز و آزاد باشد. واژگان کلیدی: هرمنوتیک؛ هرمنوتیک انتقادی؛ نظریه‌ی انتقادی؛ ایدئولوژی؛ قدرت؛ زبان؛ کنش؛ کنش ارتباطی (مفاهمه‌ای)
دین، طبیعت و بحران محیط‌زیست
نویسنده:
مرضیه بهرام‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کار عمده این پژوهش بررسی رابطه ادیان و «بحران محیط زیست» است. بدین منظور ابتدا علل و ریشههای فکری این بحران مورد مطالعه قرارگرفته ،دیدگاهها و رویکردهای گوناگون به مساله بحران محیط زیست ، به طور خاص موضع ادیان -به ویژه اسلام- و نقش آنها درایجاد ،دامن زدن یا بهبود این بحران مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد بحران محیط زیست ریشه در تفکر و عملکرد مدرن داشته، این بحران بحرانی معنوی و اخلاقی است. پس برای مواجهه با آن باید رفتار و انگیزش های آدمی تغییر کند یا محدود شود.از همین رو وجود اخلاق زیست محیطی که این هدف بر اساس هنجارهای آن تامین شود ضروری است. اما هر اخلاقی بنیانی فلسفی دارد و بهترین مبنا برای اخلاق زیست محیطی که ضمانت اجرایی داشته و بتواند با بحران محیط زیست به صورت اساسی و پایدار و نه سطحی ومقطعی مقابله کند،در ادیان جای دارد.چرا کهنگرش ادیان به انسان،جایگاهش در جهان و نوع رابطه آنها، ماهیتا در نقطه مقابل علل فلسفی و اخلاقی ایجاد بحران محیط زیست،یعنی محوری ترین عناصر دیدگاه مدرن از جمله اعتقاد به جدایی انسان و طبیعت، کمیت انگاری صرف طبیعت وانسان-محوری قرار دارد.محققان هر یک از ادیان اصولی از جهان بینی یا قواعدی از شرع خود را که به نظرشان می تواند موجب تعامل درست انسان با طبیعت و محیط زیست باشد ارایه کرده ، بعضا راهکارهایی نیز بر این اساس پیشنهاد داده اند. در اسلام ،از سویی بر خلاف ادیان شرقی و شبیه به یهودیت و مسیحیت،تفاوت های میان موجودات، به خصوص انسان با دیگر موجودات از نظر دور نمانده ، بر این پایه بار مسوولیت ها نیز سبک تر و سنگین تر می شود. از سوی دیگر در اسلام همچون ادیان شرقی، اخلاق فراگیری وجود داردکه جملگی موجودات،اعم از انسان و غیر انسان، را در بر می گیرد .در حالی که به نظر میرسد چنین اخلاقی در ادیان ابراهیمی دیگر کمرنگ تر باشد.مبنای چنین اخلاق فراگیری میتواند، باور به «شعورمندی» و بنابراین مسوول بودن همه موجودات باشد. بنابراین در میان ادیان مختلف ، دین اسلام بیشتر از بقیه ادیان از توان ارایه مبنایی استوار برای اخلاق زیست محیطی شایسته برخوردار است.چرا که اسلام تقریبا تمامی ویژگی های مثبتی را که دیگر ادیان در اثبات طبیعت دوستی خود ارایه می کنند داراست و همچون پلی است که می تواند هم حقوق انسانها و هم حقوق حیوانات را در هماهنگی با قانون هستی تأمین کند.
تبیین توماس آکوئینی از نسبت میان زیبایی با خیر و حقیقت در چهارچوب بحث از صفات استعلایی وجود
نویسنده:
فاطمه صانعی , یوسف شاقول
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
چکیده :
یکی از شرایط شکل­ گیری زیباشناسی جدید یا استتیک در دوره روشنگری، استقلال زیبایی از خیر و حقیقت بوده است. اما در فلسفه پیش از دوران تجدد، یعنی در دوره یونان باستان و قرون وسطی، زیبایی جدای از خیر و حقیقت فهم و تبیین نمی ­شد. این تفکیک ­ناپذیری در رویکرد مابعدالطبیعی و هستی ­شناختی به این سه معنای ارزشی ریشه دارد. یک نمونه برجسته از این رویکرد را نزد توماس آکوئینی می­توان دید. توماس در بستر مبحث صفات استعلایی وجود مخلوق، به نسبت زیبایی با خیر و حقیقت می ­پردازد. وی می­ کوشد این سه­ گان را در دو مرتبه وجود مخلوق و مرتبه الهی با هم مرتبط سازد. از سوی دیگر، توماس با مرتبط ساختن این صفات با قوای شناختی و ارادی نفس، اساسی مابعدالطبیعی برای حیات اخلاقی و حیات نظاره ­گرانه فراهم می­ آورد که زیبایی در آن نقشی اساسی دارد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 105