آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مقایسه عقل گرایی فلسفی علامه طباطبایی با عقل گرایی در معتزله و اشاعره
نویسنده:
محمد شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحثعقل و عقل گرایی و میزان اعتبار آن در معارف دینی، از قدیم الایام مورد توجه اندیشمندان دینی بوده است و مکتب های گوناگون کلامی دیدگاه های مختلفی در رابطه با میزان معتبر بودن عقلانیت در دین و حد بهره گیری از عقل در اندیشه دینی داشته اند و فرقه های مختلف کلامی در تقابل بین عقل گرایی و ایمان گرایی، دیدگاه های متفاوتی را اختیار کرده اند. در این پژوهش عقل گرایی در اسلام و مکاتب کلامی معتزله و اشاعره و همچنین در اندیشه علامه طباطبایی به عنوان تراز مکتب کلامی شیعه بررسی شده است. مکتب کلامی معتزله که از لحاظ زمانی مقدم بر اشاعره است، در مقابل نص گرایی اهل حدیث و دور شدن آنها از حقایق دین، بخاطر عدم کاربرد عقل در معارف دینی و ایمان گرایی تقلیدی، به سمت عقل گرایی کشیده شدند و سعی بر این داشتند که تمام عقاید دینی را مبتنی بر گزاره های عقلانی تعبیر کنند. مکتب کلامی اشاعره در مقابل افراط معتزله در مسئله عقل گرایی در گزاره های دینی شکل گرفت و حد نظرورزی عقل را محدود دانست. عقل گرایی فلسفی علامه برگرفته از مکتب کلامی شیعه بوده و یک دیدگاه عقل گرایانه معتدل و دور از افراط و تفریط در آثار ایشان قابل مشاهده است. روش کار در این پژوهش، جمع آوری مطالب و اطلاعات تحقیق به صورت فیش برداری و در مرحله نگارش به روش توصیفی تحلیلی می باشد، به این صورت که ابتدا مسائل مربوط به عقل گرایی در اندیشه ی علامه و همچنین معتزله و اشاعره را توصیف و شرح کرده و پس از وضوح آن برای خوانندگان، به تحلیل عقلانیت در معتزله و اشاعره از نگاه علامه پرداخته شده است. در این تحقیق نشان داده خواهد شد که از نگاه علامه طباطبایی، معتزله در عقل گرایی به وادی افراط و اشتباه در تحلیل صحیح افتاده است و اشاعره در بکارگیری عقلانیت در تبیین دین، دچار تفریط شده است.
واکاوی مساله عصمت انبیا از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
بتول مرادقلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهعصمت یکی از باسابقه‌ترین مفاهیم درمعارف اسلامی که متکلمان مسلمان از دیرباز در تلاش جهت فهم معنا و توضیح آن بوده و به جهت ارتباط تنگاتنگ با مسئله نبوت در بستر مباحث کلامی رشد کرده است و در طول تاریخ، تبیین فراوانی از آن ارائه گردیده است. علامه طباطبایی و آیت‌الله مصباح یزدی از شخصیت‌های برجسته دینی در دوران معاصر هستند که نظرات آن‌ها می‌تواند بیانگر تفکر شیعی در این موضوع مهم باشد. لذا این تحقیق به دنبال این سوال اساسی است که شخصیت‌های مزبور دارای چه رویکردی در موضوع مهم عصمت می‌باشند؟ در باب ضرورت بحث می‌توان گفت با توجه بهاهمیت بحث عصمت و اینکه همیشه جزء مسائل جنجال‌برانگیز بوده، از طرفی برجستگی دیدگاه این دو فیلسوف در باب عصمت، واکاوی مسأله عصمت از دیدگاه این دو بزرگوار را ضروری می‌نماید روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی– تحلیلی و مستند به آثار آنان بوده و در پایان نتیجه می‌گیرد که به دلایل عقلی و نقلی، عصمت شرط لازم در همه انبیاء و همه مراحل زندگی اعم از فردی، اجتماعی و در ساحت‌های گوناگون اعم از تلقی و ابلاغ و اجرای احکام و دستورات دینی و .. است. واژگان کلیدی: عصمت، علم، علامه طباطبایی، مصباح یزدی
معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
محمود دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تا زمانی که علوم مختلف بشری در صدد تبیین های معطوف به غایت(= تبیین هدف شناختی) بودند، برای زندگی انسان نیز، هدف یا اهدافی را ترسیم می نمودند و کسی نگران معنای زندگی نبود و انبیاء، حکیمان و مصلحان در صدد ارائه ی راه هایی برای استفاده ی بهینه از نعمت زندگی و تحصیل موفق هدف زندگی توسط انسان بودند.اما زمانی که انسان به تبیین مکانیکی عالم روی آورد، و رفته رفته به زبان حال و گاهی به زبان قال، منکر هدف و غایت شد، یکی از مهم ترین مسایلی که فراروی او قرار گرفت، مسئله ی معنای زندگی انسان بود. و این که انسان چرا باید زندگی کند؟ و شگفت تر این که برای برخورداری از این زندگی چرا باید متحمّل هزینه های آن (= آلام و رنج ها) شود؟ به همین خاطر متفکران بشر تلاش کردند تا از زوایای مختلف به این سوال پاسخ دهند و روشن سازند که زندگی انسان دارای معناست و ارزش زیستن دارد.در این رساله تلاش شده است تا مبانی هستی شناسانه ی علامه طباطبایی(ره) درباره ی مبدأ، معاد، انسان و جهان در بخش های مختلف بررسی شود و نظریه ی ایشان در باب معنای زندگی استنباط و استخراج گردد.از منظر ایشان، خدای متعال از آفرینش انسان هدفی داشته است و چون انسان از یک سو اشرف مخلوقات است و توان تحصیل سعادت، لقاء الهی و حیات طیّبه را دارد و فطرت او نیز به همین، حکم می کند و از دیگر سو، مجموعه ی آفرینش، منسجم و متلائم الاجزا و الابعاض است، در صورتی که آدمی هدف خدا را از آفرینش انسان هدف خود قرار دهد، از حمایت اجزاء آفرینش برخوردار می شود و در نهایت به زندگی و حیاتی دیگر دست می یابد و در صورت غفلت از این هدف گرفتار معیشتی سخت و ضنک می گردد و همه ی اجزاء آفرینش را به مقابله با خود برمی انگیزد و آن وقت است که برای زندگی خودمعنایی نمی یابد. ازنظر ایشان یافتن این معنا تنها از طریق هماهنگ شدن با ندای فطرت و آهنگ کلی آفرینش امکان پذیر است و دین هم چیزی جز این نیست. پس انبیاء که پیام آوران خدا در امر دین هستند، سفیرانی برای معنابخشی به زندگی انسانند.طُرفه آن که همه ی لحظات زندگی بهره مندان از چنین حیاتی، معنادار است و هیچ مشکل و بحرانی نمی تواند معنا را از زندگی آنان سلب نماید.
بررسی تطبیقی تآثیر مسئله شناخت بر تعلیم و تربیت از منظر علامه و ژان پیاژه
نویسنده:
پدیدآور: سیده معصومه وطن پور سوادکوهی استاد راهنما: محمود دیانی استاد مشاور: رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
تربیت انسان، همواره به عنوان یکی از اهداف و غایات، در رشد و تعالی انسان مورد نظر بوده است و توجه به آن، کاری زیربنایی و مهم است. توجه به ساحت روحانی انسان در تعلیم و تربیت(که در پیوند با ساحت ربوبی است) باب مناسبی برای گفت و گو در عصر جهانی شدن فرهنگ هاست و می تواند پیروان ادیان توحیدی را به وحدت نظر در حوزه تربیت انسان رهنمون سازد. مسئله ی این تحقیق آن است که تاثیر معرفت و شناخت را بر فرآیند تعلیم و تربیت، از منظر علامه طباطبایی به عنوان فیلسوف و دانشمند مسلمان و ژان پیاژه به عنوان یک فیلسوف تربیتی، از مغرب زمین بدست دهد. هدف از این پژوهش، بررسی آراء این دو اندیشمند بزرگ در این موضوع است. این تحقیق به روش مطالعات اسنادی، با مراجعه به آثار علامه و پیاژه و بررسی آرا و عقاید این دو متفکر، ضمن یک مطالعه ی توصیفی تحلیلی، با روش تطبیقی انجام شده است. یافته های این تحقیق عبارتند از اینکه، از نگاه علامه مفهوم شناخت بی نیاز از تعریف و بدیهی است و مباحث تعریف گونه ی آن، برای شناخت خصوصیات و تشخیص مصادیق است. همچنین تعلیم وتربیت در صدد جهت دهی به فرآیند تجرد نفس، متناسب با فطرت ربوبی اوست که در پی تقویت میل، تفصیل معرفت و انجام عمل متناسب با آن است. از نظر طباطبایی، اهداف تربیتی از سه جنبه شناختی،گرایشی و عملی برخوردار است. پیاژه بر این باور است که شناخت، فرایندی پویا حاصل رابطه متقابل استعدادهای فرد و تاثیرات محیط است. یکی از دستاوردهای پیاژه در قلمرو رشد و تعلیم و تربیت، مراحل رشد شناختی است. او تعلیم وتربیت را بخش متمایزی از تربیت دینی و شامل تجربه و درک و طرح سئوالات بزرگ می‌داند. اهداف تعلیم وتربیت از نظر پیاژه متفاوت از آموزش حقایق و پرورش فضایل معنوی است. که در یک گرایش معنوی و یا تربیت در یک فعالیت معنوی صورت می پذیرد. این تحقیق به روش مطالعات اسنادی، با مراجعه و مطالعه ی آثار علامه طباطبایی و ژان پیاژه، و همچنین با بررسی آرا و عقاید این دو متفکر، در یک مطالعه کیفی، با روش تطبیقی انجام شده است.
حکمت شرور و بلایا در عالم خلقت از دیدگاه عبدالرزاق لاهیجی و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
جابر امام قلی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شر،از مقوله هایی است که از دیرباز تاکنون فکربشربویژهانسانهای خدا شناس را به خود مشغول کرده است،و درادیان مختلف نیز به آن توجه شده و سعی برآن شد تا با توجه به حکمت،قدرت،شفقت و علم الهی،وجود شر توجیه گردد.در ادیان الهی با در نظر گرفتن علل پیدایی شرور انتساب آن به خدای متعال نفی شده است.به همین خاطر در ادیان زرتشت،یهودیت،مسیحیت و اسلام، شاهد مباحث مهمی در موضوع شر هستیم. قرآن، درسوره‌های اسراء/ 83، فصلت/ 51، معارج/20 و فصلت/49 بر ابتلای انسان به انواع شرور تاکید و خاطر نشان کرده که به وجود آمدن این شرور زمینه ساز شکوه و جزع انسان از خدای منان است. در این تحقیق تلاش شده است از طریق مطالعه ی آثار دو حکیم الهی جناب عبدالرزاق لاهیجی و علامه طباطبایی و تحلیل مباحث آنان(روش توصیفی-تحلیلی) به حل مساله شر پرداخته شود. علامه در بحث حکمت الهی پس از اثبات حکیم بودن باری تعالی، می‌گوید حکمت برخی شرور از ما پنهان است یا برخی شرور وسیله پیشرفت، یا آزمایش یا مایه پند و عبرت برای دیگران است؛ مرحوم لاهیجی وجود را خیر محض می‌داند، و اگر به نظام کل نگاه شود آنچه که ما شر می‌پنداریم جز خیر چیزی نیست، مثلاآتش بطور کلی به آن نگاه شود منافع بسیار بر آن مترتب است، اما همین آتش نسبت به کسی که خانه او را سوزانده شر است، پس از اثبات عادل بودن باری تعالی شرور اخلاقی و اجتماعی و جنگ‌ها بدست خود انسان‌ها است، علم الهی عین ذات اوست و ذات او چون خیر محض است پس هر آنچه باری تعالی می‌آفریند جز خیر محض نخواهد بود. این دو بزگوار در مبحث قضا و قدر شر را از مقوله عدم، و در فرض وجودی بودن، آن را نسبی می‌دانند، از طرف دیگرخیرکثیر بر شر قلیل غلبه دارد،علامه در ذیل همین مبحث نسبت وجود عمل را با اراده انسان، امکان می‌داندکه اگر انسان بخواهد عمل محقق می‌شود چه عمل خیر و چه شر، پس برخی شرور با اختیار انسان است. این عالم، عالم ماده، یعنی موجودات بالقوه اند و استعداد این را دارند که بالفعل شوند به همین دلیل اقتضای این عالم در این است که درآن نقص و ناملایمات موجود باشد، طبیعت این عالم اینگونه است. ونقص نیز در برابر کمال، شر و کمبود به حساب می‌آید. پس با این همه تفاصیل، شروردر عالم به حضرت حق انتساب ندارد.
طول عمر دنیا از دیدگاه تفسیری ملاصدرا
نویسنده:
سید محسن موسوی، محمود دیانی، هاجر اسدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
پایان عمر دنیا و تعیین طول عمر آن از مسائل بسیار بحث‌برانگیزی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. نظریات مطرح‌شده درباره‌ی این موضوع حاکی از وجود اختلاف فراوان در این‌باره است. در این میان، نظریه‌ی صدرالمتألهین شیرازی از حیث برجستگی علمیِ این صاحب‌نظر، ذهن مخاطب را به خویش مشغول می‌سازد. وی با استناد به برخی آیات قرآن، طول عمر دنیا را تعیین کرده است؛ لیکن به نظر می‌رسد تاکنون نظریه‌ی وی مورد واکاوی علمی قرار نگرفته است. پژوهش پیش رو به دنبال آن است تا با اتخاذ روش توصیفی-‌تحلیلی، دیدگاه ملاصدرا درباره‌ی طول عمر دنیا را از میان آرای تفسیری وی استخراج و تبیین نماید. این نوشتار ضمن بیان مبانی تفسیری ملاصدرا در این‌باره، اشکالاتی بر رأی تفسیری وی مطرح می‌نماید تا بدین‌وسیله، میزان اتقان این نظر مکشوف گردد. یافته‌های پژوهش حاضر حاکی از نااستواری این نظریه به سبب وجود سه اشکال عمده و اساسی است که ظاهراً با یافته‌های علمی و روایات اسلامی ناسازگاری دارد.
صفحات :
از صفحه 30 تا 46