آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 943
ابعاد ادبی و اخلاقی امر و نهی در دفتر اوّل مثنوی مولوی
نویسنده:
اعظم شوازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از دانش‌های بلاغی مهم، علم معانی است که به بررسی اغراض ثانوی متکلّم از انتخاب ساخت‌های زبانی، می‌پردازد. وقتی سخنور فصیح و بلیغ باشد، این نوع کاربرد از نظر کمّی و کیفی در کلام او بیشتر دیده می‌شود. از آن‌جا که مولانا یکی از بزرگ‌ترین سخنوران و شعرای فارسی‌گوی است طبعاً نکات بلاغی زیادی در آثار او دیده می‌شود.در این پژوهش که به بحث در ابعاد ادبی و اخلاقی امر و نهی در دفتر اوّل مثنوی مولوی اختصاص دارد، پس از معرّفی شاعر، به تبیین مباحث علم معانی شامل انشا و خبر و خبر و اقسام امر و نهی و نکات اخلاقی آن پرداخته شده است.از بررسی‌های انجام شده در این پایان‌نامه معلوم می‌شود که مولوی آگاهانه به عناصر بلاغی توجّه داشته و با کاربرد متنوّع و گسترده‌ی آن‌ها بر رونق کلام خود و نیز بر تأثیر آن افزوده است. تأثیرپذیری مولانا از قرآن کریم و نگاه خاصّ به جمله‌های خبری و انشایی و آمیختگی خبر و انشا جلوه‌ی ویژه‌ای به اشعار او داده است که خواننده با مطالعه‌ی آن در مسیر عرفان و اخلاق گامی بلند برمی‌دارد.
نقد شیئیت معدوم معتزله از دیدگاه مولوی
نویسنده:
مرتضی کمالی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
ملاک فعل اخلاقی از دیدگاه مولوی
نویسنده:
فاطمه‌السادت هاشمی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه در این پایان نامه مهم است، سخن مولانا و محتوای کار او در برخورد با مسائل اخلاقی است و ذکر این نکته که وی چگونه به بیان مسائل اخلاقیپرداخته است. در این پایان نامه ضمن آوردن مبانی اخلاق، یک روش عملی سیر و سلوک مورد نظر قرار گرفته تا راهی باشد، برای کمال. این روش شناخت حق است و سپس تهذیب نفس وبا عشق قدم در راه کسب فضایل نهادن است. دراین پایان نامه نخست بحث حسن و قبح عقلی و شرعی مطرح می شود،بدین ترتیب که از دیدگاه مولوی صاحبان عقول جزئی به تنهایی قادر به تشخیص حسن و قبح امور نیستند و اگر بخواهند در سیر و سلوک طریقت نزدیکترین راه را بپیمایند، چاره ای جز این ندارند که پیش استاد سر بسپارند. از دیدگاه مولانا داشتن راهنمای آگاه در زندگی به خصوص در سیر و سلوک عرفانی و تهذیب نفس از ضروریات است. سپس مولوی تنها وجود موثر را در عالم خدا می داند و علت حقیقی را می پذیرد. مولوی با توجه به اینکه حسن و قبح شرعی را می پذیرد ،اعتباری بودن گزاره های اخلاقی را هم می پذیرد. همچنین دربحث جبرواختیار مولوی قائل به تقسیم بندی جبر و اختیار به : 1- جبر مادون اختیار 2- جبر ماورای اختیار و3-اختیار می باشد.اشاعره قائل به جبر مادون اختیار می باشند اما مولوی قائل به جبر ماورای اختیار می باشد؛ یعنی جبری که به عقیده مولوی در مقوله عشق به خدا بدست می آید منکر اختیار انسان نیست. در نهایت هم اخلاق او اخلاق فضیلت می باشد لازمه این اخلاق تهذیب نفس و مرکب آن عشق است تا بتوان در راه کسب فضایل گام برداشت.
معنا و مفهوم زندگی و حیات در مثنوی مولوی
نویسنده:
فاطمه فرجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات از منظر عارفان، متجلّي شدن به نور اقدس الهی است در ظلّ انوار ساطع او که سبب آن ترک علایق دنیوی و امیال شهوانی است. فلاسفه نیز عموماً مبحث حیات را برای اثبات حس و اراده و حیّ‌ و قیوم بودن ذات حق مورد بررسی قرارداده اند. در این پایان نامه محقق برآن است تا دیدگاه مولوی را درخصوص معنا و مفهوم حیات بررسی کرده و با تکیه بر آیات و احادیث مورد تحلیل قرار دهد. با توجه به بررسی به عمل آمده در درون مایه‌ی مثنوی سه دیدگاه زیر نمود بیش‌تری دارد: 1ـ دینی که در این دیدگاه حیات جاری معمولی در این دنیا، حیات ابتدایی به شمار می‌رود و لذا این حیات نمی تواند آرمان و ایده آل نهایی انسان تلقی شود بنابراین، دنیا و آخرت در ارتباط تنگاتنگ با هم هستند. 2- فلسفی و کلامی که با اندیشه خداجویی گره خورده است. طبق این دیدگاه، سراسر خلقت کریمانه است و موجودات دایماً حیات خود را از نفخه‌ی لطف الهی دریافت می‌کنند.3- عرفانی که زندگی به معنی نفس کشیدن و رفتار غریزی کردن نیست بلکه تولد دوباره یافتن است؛ یعنی از حیات تیره نفسانی مردن و در عرصه‌ی فضیلت‌های اخلاقی و روانی تولد یافتن است. سرانجام این بررسی به این نتیجه می‌رسد که حیات دنیوی، مقدّمه‌ی حیات اخروی است. مرگ نیز به معنی نابودی مطلق نیست، بلکه نه تنها آغاز یک زندگی جدید، در نگاهی عاشقانه وسیله‌ی وصال به معشوق ازلی است به طوری که روح از تنگنای حیات حسّی به فراخنای عالم ارواح نقل می‌کند و در نشیمن گاه «صدق» مکان می‌گیرد.
لطف لطیف از دیدگاه مولوی و محقق سبزواری
نویسنده:
جلیل مشیدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
لطف خداوند، از دیدگاهی دو نوع است: تکوینی و تشریعی. آفرینش و تربیت جهان و جهانیان لطف تکوینی و ارشاد و تربیت موجودات صاحب اختیار، لطف تشریعی است. در این نوشتار، لطف اخیر مورد نظر است و آن عبارت است از اموری که آدمی را به طاعات نزدیک و از معاصی دور می گرداند، به شرط آنکه جبر و الجا در آن نباشد. در این راستا، ضمن توجه به آرا متکلمان، جنبه های گوناگون لطف از دیدگاه مولانا و حکیم سبزواری، بیان و سرانجام، موارد توارد و تشابه یا افتراق نظر آن دو معین شده است.
علم به خدا در اندیشه مولوی و کییرکگور
نویسنده:
رحمت الله مرزبند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چیستی علم به خدا از دغدغه های بسیار مهم دینداران و متفکران دینی در الهیات مسیحی و اسلامی بوده است. ازجمله شخصیت های مهم در دو سنت شرق و غرب که به این امر اهتمام ورزیده اند، مولوی و کییرکگور میباشند که به نوعی در اضلاع معرفتیشان درباره خدا مشابهت هایی یافت میشود. در این مقاله، چیستی علم به خدا از منظر این دو بررسی و تطبیق میشود.ازجمله نتایج پژوهش آن است که مولوی و کییرکگور اگرچه بر نفی رویکرد تفکر آفاقی (عقل جزئی) در معرفت خدا اتفاق نظر دارند، در مؤلفه های مفهومی خداوند، امکان علم به او و نیز ماهیت ادله در نفی رویکرد آفاقی، تفاوت های اساسی دارند.
سیمای حضرت موسی (ع) در مثنوی مولوی
نویسنده:
بتول زمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نام موسی (ع) یکصد و سی و شش بار، یعنی بیش از دیگر پیامبران در قرآن کریم مذکور است. موسی (ع) در شعر مولوی نماد اولیا، هادیان مشفق، سالکان، پیشوایان سلوک، عامل قهر الهی و رمز عقل و رحمت و مظهر آداب دانان و مترسمان و پرسشگران بی غرض است. در مقابل وی ، فرعون نماد وهم ، نفس ، تن ، مکر و فریب ، تکبر، عناد ، قدرت صوری و ظاهری و رمز استغراق در عالم حس است. داستان تولد موسی(ع) نشانه ای است برای محتوم بودن قضا و قدر الهی. گوینده مثنوی از تضاد و چالش این دو شخصیت ، خواننده را به جانب حقیقت راهنمایی می کند. وی از سایر عناصر داستان نیز رمزهایی می سازد تا به یاری آن ، مفاهیم بلند خود را بیان کند. داستانهای این پیامبر در مثنوی گاهی از قرآن کریم و گاهی از قصص و تفاسیر اسلامی و تواریخ ماخوذ است و گاهی نیز ساخته و پرداخته ذهن توانمند خود اوست.
دوستی در آیات قرآن و مثنوی مولوی
نویسنده:
سید محمدجواد فاضلیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چند نمونه از تأویلات مثنوی مولوی
نویسنده:
آسیه قوامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
بررسی مضامین مشترک رباعیات عطّار و مولوی
نویسنده:
نرگس پاک‌مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رباعی قالب شعری است که نخست در میان شاعران ایرانی رواج یافته، و دراین باره که مبدع آن چه کسی بوده است،‌ اتفاق نظری وجود ندارد. گروهی ریشه آن را در خسروانی های پیش از اسلامدانسته و برخی نخستین رباعی ها را به صوفیّه منسوب کرده اند. عطّار و مولانا دو اندیشمند حوزه‌ی عرفان و تصوّف نیز از این قالب کوتاه برای بیان بسیاری از مضامین عرفانی و تعلیمی و عاشقانه سود جسته اند. این پژوهش به بررسی مضامین و موضوعات مشترک رباعیات عطّار نیشابوری و مولوی پرداخته است. مضامین و موضوعات به‌کار رفته در رباعیات عطّار شامل: مباحث عرفانی(توحید، مقامات،حالات، سلوک و فنا و...)، مضامین دینی و تعلیمی، اصطلاحات عرفانی، عشق، آفرینش و هستی، قلندریات و خمریات و برخی مضامین پراکنده است. مضامین و موضوعات به‌کار رفته در رباعیات مولانا شامل: عشق، مضامین تعلیمی، مضامین مذهبی و اعتقادی، مفاهیم و اصطلاحات عرفانی، آفرینش و هستی، قلندریات، خمریات و برخی مضامین پراکنده است.مقایسه این مضامین نشان می دهد که هر موضوع و مضمون مهمی که مورد توجه عطّار بوده است، مولانا نیز به آن پرداخته است.برهمین اساس می توان نتیجه گرفت که: هر دوی این بزرگان تلقّی مشابهی از مبحث وحدت وجود دارند و نیز پایه‌ی عرفان هر دو عشق است و عقل را در رسیدن به حقیقت عنصری عاجز و ناقص می دانند، هم‌چنین هر دو شاعر توجه ویژه‌ای به صفات جمالی الهی دارند؛ و از همین‌رو عشق را انگیزه و سبب آفرینش می‌دانند. بارزترین تفاوت رباعیات عطّار و مولوی به قسمتی از جهان‌بینی عرفانی آن‌ها مربوط می‌شود؛ عطّار آشکارا به شیوه‌ای تا حدودی زاهدانه و مکتبی پای‌بند است اما مولوی جز ترسیم شمایلی از عشق و وجد حاصل از آن چیز دیگری را روا نمی-داند. هم‌چنین اکتفای عطّار به شریعت و تأکیدش بر مسائل شرعی و زاهدانه تصوّف و ناکافی دانستن آن از سوی مولوی و تأکید فراوان مولوی به الزام سماع و ایجاد دائم وجد و شور از دیگر وجوه افتراق آن‌هاست.
  • تعداد رکورد ها : 943