آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 29
تجربه عرفانی و بیان پارادوکسی ( تجربه دیدار با خدا در سخن )
نویسنده:
امیر بانو کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقاله حاضر به تبیین تجربه عرفانی و بیان پارادوکسی می پردازد؛ در بخش اول به کارکرد اصلی این دو مقوله، در حوزه بیان توجه دارد که خارج کردن زبان از حالت اعتیادی و مرده و بخشیدن زندگی به آن است؛ در نتیجه سخن گفتن به زبانی حقیقی و از روی صدق و یکی کردن دل و زبان. در بخش دیگر به این سوال های مهم پاسخ می دهند که آیا متناقض نمایی خصوصیت ذاتی تجربه عرفانی است و آیا محتوای تجربه عرفانی فقط با بیان پارادوکسی قابل انتقال است یا می توان همان تجربه را بی آنکه محتوایش از دست برود با بیان غیر پارادوکسی ارائه کرد؟ برای پاسخ به این سوال ها، ابتدا نظریات گوناگونی را که در این باره وجود دارد ارائه می کند که بعضی از این نظریات، معتقدند پارادوکس های موجود در آثار عرفانی صرفا لفظی اند و بعضی دیگر، متناقض نمایی آثار عرفانی را محصول ناتوانی زبان در بیان تجارب عرفانی معرفی می کنند؛ اما پس از رد این گونه نظریات به این نتیجه می رسد که زبان عارفان تنها به این جهت، متناقض نماست که تجربه شان متناقض نماست و زبان، تجربه را درست منعکس می کند. در پایان نیز توصیف آخرین مرحله کمال زبان عرفانی – تجربه دیدار با خدا در سخن؛ یعنی، تجربه شطح که نقطه غایی پیوند تجربه عرفانی و بیان پارادوکسی است – می پردازد.
صفحات :
از صفحه 21 تا 41
ابعاد وجودی، معرفتی و زبانی الاهیات سلبی دیونوسیوس مجعول
نویسنده:
امیر نصری ، عطیه کشتکاران
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن فلسفه دین ایران,
چکیده :
الاهیات سلبی پاسخی به پرسش از چگونگی سخن گفتن از ذات خداوند و امکان شناخت وی است که به صورت سلب زبانی نمود می یابد و از سه بُعد وجودی، معرفتی و زبانی قابل بررسی است. دیونوسیوس مجعول فیلسوف و عارف مسیحی اوایل قرون وسطی است که الاهیات سلبی وی تأثیر بسیاری بر عارفان پس از خود داشته است. شیوه الاهیاتی وی متشکل از چهار مرحله است: 1. ایجابی، که با حرکت نزولی از صفات کلی و انتزاعی امر متعالی آن ها را به مخلوقات متصف می کند؛ 2. سلبی، که در سیری صعودی به تنزیه خداوند از صفات و مفاهیم می پردازد؛ 3. تفضیلی، که با سلبِ سلب منکر صفات ایجابی و هم سلبی از خداوند می شود؛ 4. عرفانی، که سخن گفتن از خداوند را در سکوت و زبان را از بیان امر الوهی عاجز می داند. هر کدام از این مراحل بر اساس یکی از ابعاد الاهیات سلبی بنا شده اند و به سبب اشکالی منجر به مرحله بعد می شوند. در شیوه ایجابی با مبنایی وجودی و هستی شناسانه می آغازد و به علت مشکل معرفتی پیش آمده و تقید خداوند، به مرحلة سلبی روی می آورد. مرحله سلبی نیز منجر به انتساب صفاتِ متضادِ سلب شده و تعین و تقید خداوند می شود؛ لذا وی روش تفضیلی را در پیش می گیرد. در شیوه تفضیلی سلب توأمان صفات ایجابی و سلبی نوعی از آشفتگی زبانی را به وجود می آورد که راه کار دیونوسیوس در نهایت شیوه عرفانی و بیان عجز زبان از توصیف خداوند است.
صفحات :
از صفحه 97 تا 115
الهیات شکست: هستی شناسی و میل در اسلاوی ژیژک و آپوفاتیسم مسیحی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Christa Marika Rose
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه بازخوانی سنت آپوفاتیک مسیحی را از طریق کار اسلاوی ژیژک ارائه می دهد تا روایتی از الهیات و هویت مسیحی را به عنوان شکست بیان کند، همانطور که از تعهد به مسیح به عنوان سنگ بنای آن و سنگی که روی آن زمین می خورد تشکیل می شود. . در ازدواج دیونیسیوس آرئوپاگیت الهیات مسیحی با نوافلاطونیسم، هستی شناسی نوافلاطونی با مضامین کلیدی الهیات مسیحی وارد تنش ناراحت کننده اما سازنده می شود. این تنش‌ها جنبه‌ای حیاتی از میراث دیونیسیوس است که نه تنها در اندیشه‌های الهیاتی بعدی، بلکه در بسیاری از فلسفه‌های قاره‌ای قرن بیستم نیز قابل مشاهده است، زیرا می‌کوشد خود را از اصل و نسب مسیحی‌اش جدا کند. بحث‌های قرن بیستم درباره رابطه بین الهیات آپوفاتیک و فلسفه قاره‌ای تلاش می‌کنند تا با این میراث دست و پنجه نرم کنند. به عقیده من، کار اسلاوی ژیژک تلاشی برای فراتر رفتن از بن‌بست‌های فلسفه قرن بیستم است نه با فرار، بلکه با بازگشت به متافیزیک، با تکیه بر آثار هگل و لاکان به منظور بیان شرحی از جهان مادی اقتصاد از هم پاشیده ذاتا این شکل در آن ساختارهایی که متعاقباً از جهان مادی بیرون می‌آیند، تکرار می‌شود - به‌ویژه، ساختارهای سوژه فردی و نظم اجتماعی و شیوه‌هایی که هر دو توسط میل ساخته می‌شوند. این تز پیامدهای این هستی شناسی خاص را اولاً از طریق مسئله دریدی موهبت و ثانیاً از طریق مسئله ژیژکیایی خشونت (که هر دوی آنها از نظر ساختاری با مشکل آفرینش و سقوط مسیحی الهیات مشابه هستند) ردیابی می کند. این تز درگیری انتقادی و الهیاتی را با روایت هستی‌شناختی و اروتیک ژیژک از دگرگونی پیش از بازگشت به دیونیسیوس ارائه می‌کند تا نشان دهد چگونه کار ژیژک خوانشی ماتریالیستی از الهیات آپوفاتیک و تعهد مسیحی به کلیسا را ​​ممکن می‌سازد.
پیوند دوسویه متافیزیک نور با جهان پویا و نفس‌شناسی اشراقی نزد دیونوسیوس و سهروردی
نویسنده:
عبدالرضا صفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فرضیة بنیادی این مقاله برآمیختن فلسفة نوافلاطونی متأخر با سنت مسیحی و یهودی است. بر این اساس زمینة تطبیق اندیشه‌های دیونوسیوس با فلاسفة اشراقی و عارف مسلک، بويژه سهروردی در عالم اسلامی، فراهم میشود. ايندو در تفكر برغم تفاوت زمینة تفکر دینی و عرفانی، نظام متافیزیکی واحدي را ترسیم میکنند که بر مفهوم رمزی و نقش خلاق نور استوار است. پژوهش حاضر با تمرکز بر اصول این نظام، تشابه آنها را از سه جهت مورد توجه قرار میدهد: شباهت متافیزیکی، شباهت در نفس‌شناسی و تشابه ساختارهایی که به تبیین آموزة کیهان بالتجلی می‌انجامد. نویسنده درصدد است از یکسو محور این تشابه را بر اساس هویت خلاق نور تبیین نماید تا بدین سان هویت تجلي يافتگي جهان و فیضان صدوری نور را نمایان سازد و از سوی دیگر، اساس پیوند دوسویه نظام متافیزیکی و اشراقی آنها با جهان‌شناسی و مبانی نفس‌شناسی و شهود را آشکار كند. بر اساس شباهت سه‌گانه این دو نظام، سه نتیجة مهم حاصل میشود: 1ـ پیدایش نظام جهان بالتجلی از الوهیت، 2ـ تبیین ساختار پویای جهان که بر پاية کنش اشراقی در کل عالم حاکم است، 3ـ مبانی نفس‌شناسی شهود که بنیاد تأله نفس در عالم انوار را ترسیم میکند. با اینهمه، نویسنده نشان میدهد که در نظام متافیزیکی هر دو متفکر، در شیوة رسیدن نفس به تأله، اختلافي آشکار دیده میشود.
زبان عرفان
نویسنده:
حسین روحانی نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
زبان عرفان، معركه آرای عارفان و ناعارفان است . عارفان تجـارب عرفـانی خـود را فراتـر از حـد تقرير و توصيف می دانند. عده ای نيـز تجزيـه و تحليـل تجربـه عرفـانی را نـا ممكـن مـی شـمارند. ازينرو، يكی از خصايص تجارب عرفانی، «بيان ناپـذيری» معرفـی شـده اسـت. در بـاب تجـارب عرفانی، نظريه های گوناگونی ارائه شده اسـت كـه بـه اختـصار عبارتنـد از : نظريـه تمثيـل، نظريـه «نمادين»، «نظريه تجسد»، «نظريه غير شناختاری بودن زبان دينی » ، نظريه های عـرف پـسند، ماننـد: «نظريه عواطف»، و «نظريه نابينايی معنوی»، نظريـه مجـازی بـودن زبـان عرفـانی و دينـی، «نظريـه پارادوكسيكال بودن تجربه عرفانی»، « نظريه زبان هنری و جمال شناسانه بودن زبان عرفان». از منظر بعضی ديگر، ريشه اصلی مشكل بيان ناپذيری تجارب عرفانی، در«نقص منطق زبان عرفی» است كه در حوزه آگاهی های عرفی كارساز است ودر قلمروتجارب عرفانی كارايی ندارد. به نظر اينجانب زبان ويژه عرفان «زبانی رمزی و نمادين» اسـت. ايـن نظريـه فاقـد نقـص هـای نظريه های پيشين است وتأمل در كلمات عارفان آن را تأييد می كند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 70
چه عرفان‌ها یی می‌آیند: تشکیل اتحادیه‌های کامل‌تر از پراگماتیسم تا پسا انسان‌گرایی
نویسنده:
Chad Pevateaux
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در آغاز قرن بیستم، پس از جنگ داخلی آمریکا، اما قبل از جنگ‌های جهانی، ویلیام جیمز و دیگران از حکمت سنت‌های دینی جهان، به‌ویژه «زبان‌های عرفانی ناگفته» استفاده کردند تا مقوله مدرن عرفان را بسازند. بخشی برای ایجاد یک هسته مشترک که مردم تقسیم شده به امید تشکیل یک اتحادیه کامل تر هم از نظر مذهبی و هم از نظر سیاسی، حول آن جمع شوند. بیش از صد سال بعد، نظریه پردازان پست مدرن به ناآگاهی در قلب ارزشمندترین دانش ما از خود و جهانمان به عنوان منبعی روی می آورند تا تهدیدی برای کمک به تلاش های ما برای احترام به دیگران. پایان نامه من چنین تخصیص های اخیر ناگفته های باستانی را مورد بررسی قرار می دهد، اما فراتر از صرفاً زبانی و منطقی است و از طریق مقایسه آنچه که من شیوه های عرفانی و دنیوی لغو می نامم، مانند مشارکت عملگرایانه جیمز در یک جهان کثرت گرا، به تجزیه و تحلیل تجسم و جا افتاده می پردازد (فصل 1). تجسم ارتدکس و هترودکس، شرقی و غربی ارتعاشات کیهانی از عرفان باستان، از طریق الهیات عرفانی مسیحی، تا شعر آلن گینزبرگ (فصل 2). اشتیاق به معنای زندگی بیشتر در دینداری آمریکایی آفریقایی تبار که توسط هاوارد تورمن، لنگستون هیوز و سوجورنر تروث ارائه شده است (فصل 3). و نظریه پردازی دموکراتیک از فمینیست ها تا پستانسان گرایان (فصل 4). با برخوردهای خلاقانه متفکران ظاهراً متفاوت که با این وجود پویایی های مشابهی در پذیرش اعمال «معنوی اما نه مذهبی» دارند، من در پی آن هستم که بحث های عرفانی را از طریق توسعه منابع برای درک و تغییر پویایی ستم مانند جنسیت، نژاد، طبقه، گونه ها به جلو ببرم. و دیگر مسائل مربوط به تفاوت تجسم یافته است. با استفاده از ژاک دریدا به‌عنوان چهره‌ای پل، من با آنچه که من آن را نادرست خواندن زبانی از ساختارشکنی می‌نامم مقابله می‌کنم تا از مشارکت آگاهانه‌تر در یک حالت تجسم یافته تجربه یک آسیب‌پذیری مولد که کاملاً جهانی است، دفاع کنم. با درک مجدد، تناهی تجسم یافته ممکن است منابعی را برای ارتقای عدالت با متحد شدن حول نوع دیگری از هسته مشترک فراهم کند - هسته مشترک بدون هسته مشترک. بنابراین، نامعین بودن ممکن است به معنای جرأت ناشناختن خود و دیگران از طریق مشارکت در رازی فراتر از تقسیم‌بندی‌های واضح باشد - ذاتی و متعالی، مادی و غیر مادی، مرد و زن، انسان و حیوان.
شهود و خداگونگی در عرفان مسیحیت شرقی
نویسنده:
سید نادر محمدزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
در کلیسای ارتدکس هدف عارف مسیحی از سلوک، شهود و رسیدن به مرتبه خداگونگی است. در هنگام شهود، قوا و تجلیات خدا برای سالک، مشهود و در عین حال ذات خدا، نامشهود و وصف ناشدنی است. از این رو، در الاهیات کلیسای ارتدکس خدا به دو صورت نور و تاریکی نمادپردازی شده است. آموزه خداگونگی، به معنای رسیدن به شباهت الاهی و دریافت موهبت تشبه به خدا و اتحاد الاهی، نقطه محوری الاهیات و عرفان مذهب ارتدکس است که با آموزه نجات مرتبط است؛ در اینجا نیز تشبه با خداوند یعنی تشبه با قوای الاهی نه با ذات الاهی. در خداگونگی به طور همزمان فیض خداوند و اراده سالک مشارکت دارند.
صفحات :
از صفحه 67 تا 90
خدایی که زیبایی است: زیبایی به عنوان یک نام الهی در توماس آکویناس و دیونیسیوس آرئوپاگیت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Brendan Thomas Sammon
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Pickwick Publications,
چکیده :
ترجمه ماشینی : هنگامی که در قرن ششم دیونیسیوس آرئوپاگیت زیبایی را نامی برای خدا اعلام کرد، چیزی را به دنیا آورد که مدتها در بطن اندیشه های فلسفی و کلامی حامله شده بود. با انجام این کار، دیونیسیوس یکی از اساسی ترین کمک های خود را به گفتمان الهیات مسیحی انجام می دهد. این کمکی است که با اشتیاق مورد استقبال دانش‌آموزان قرون وسطی قرار می‌گیرد و به طرق مختلف در اندیشه مکتب‌گرایی نفوذ می‌کند. اما شاید هیچ کجا تأثیر دیونوسی به اندازه تفکر توماس آکویناس برجسته نباشد. این کتاب هم توسعه تاریخی تخصیص زیبایی را به عنوان نامی برای خدا در دیونیسیوس و توماس بررسی می کند و هم خطوط مختلف معنای آن را بررسی می کند. بحثی که از این مطالعه برمی‌آید این است که با توجه به تأثیری که سنت الهیات اسم الهی در توسعه گفتمان الهیات مسیحی دارد، زیبایی به عنوان یک اسم الهی نشان‌دهنده روشی است که زیبایی در سنت الهیات مسیحی به عنوان یک کلام الهی اساساً درک شده است. موضوع. به عنوان یک پدیده تحقیق، زیبایی حتی برای تیزبین ترین عقول در سنت فلسفی یونانی معمایی و گریزان است. با این حال، هنگامی که در سنتز الهیات مسیحی جذب می شود، محتوای معمایی آن منبع قدرتمندی برای استدلال الهیاتی است.
مفهوم زیبایی نزد توماس آکوئینی
نویسنده:
هادی ربیعی، شهرام پازوکی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشکده ادبیات و علوم انسانی,
چکیده :
توماس آکوئینی (1225 - 1274 م) در بخش های متعددی از کتاب های خود، به بررسی مفهوم زیبایی پرداخته است. او این اشارات را به صورت پراکنده و ضمنی مطرح کرده و کتاب یا فصل مستقلی در این خصوص تالیف نکرده است. اگرچه او بسیاری از تصوراتش در باب زیبایی را از پیشینیان خود اقتباس کرده، آنها را به روش خود و در راستای نظریاتش درباره ی وجود و معرفت تفسیر کرده است. بحث از زیبایی در اندیشه ی آکوئینی در دو ساحت زیبایی متعالی و زیبایی محسوس مطرح می شود. تعریف زیبایی و بیان مشخصه های آن، بررسی مساله ی ادراک و تجربه ی زیبایی شناختی و بحث از نسبت زیبایی با صفات متعالی، به ویژه نسبت زیبایی با خیر، عناصر اصلی نظریه ی آکوئینی درباره ی زیبایی را تشکیل می دهد. در این مقاله، ضمن برشمردن عناصر اصلی مفهوم زیبایی نزد آکوئینی، نشان داده می شود که زبان فلسفی وی در اینباره اگرچه بنیادی ارسطویی دارد، از صبغه ی افلاطونی برخوردار است. به علاوه، اعتقادات مسیحی توماس قدیس در نظریه ی او درباره ی زیبایی تاثیرگذار بوده است.
صفحات :
از صفحه 69 تا 92
پژوهشی درباره سنت دیونوسیوسی در مسیحیت
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری,فائزه برزگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیونوسیوس یکی از مهم ترین چهره های عرفان مسیحی است که بخش های مهمی از افکارش هنوز هم در عرفان، الهیات و فلسفه مسیحی جریان دارد. عقاید مسیحی و افکار نوافلاطونی به منزله دو منبع اصلی آراء وی بشمار میرود که البته در برخی موارد به جانب یکی و در برخی دیگر به جانب دیگری متمایل شده است. ازجمله موارد گرایش او به عقاید نوافلاطونی، می توان به آراء وی درباره تثلیث، خلقت و فرشته شناسی اشاره کرد. مهم ترین محورهای اندیشه وی را می توان، در ارائه ساختار سلسله مراتبی برای عالم، بررسی رابطه عقل و ایمان، اعتقاد به تمایز ظاهر و باطن کتاب مقدس و انواع کلام دانست. همچنین در طول تاریخ تعالیم مسیحی به تعالیم او در زمینه «سلوک عرفانی و اتحاد با حق» توجه بسیار شده است. نظریه سلسله مراتبی او در باب مراتب ملکوتی، مراتب ملکی و مراتب کلیسایی چنان اهمیتی دارد که برای او لقب «دانشمند سلسله مراتب» را به ارمغان آورده است. براساس این نظریه عالم دارای سلسله نظام مراتبی است. در نهایت تاکید بر الهیات سلبی نیز نقش او را در تاریخ تعالیم مسیحی پر رنگ تر می کند. تاثیر اندیشه های وی بر عالمان قرون وسطی، و نیز در طول تاریخ بر فلاسفه، شاعران و ادیبان بسیار مشهود و قابل پیگیری است.
صفحات :
از صفحه 25 تا 52
  • تعداد رکورد ها : 29