آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 294
مسأله شرور و راه حل‌های آن در فلسفه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهیکی از مباحث بسیار دشوار که پیشینه‌ای به طول تاریخ اندیشه بشر دارد و همچنین ذهن هر اندیشمندی را به خود مشغول داشته، مسأله شرور است. افلاطون و ارسطو را شاید بتوان اولین حکمایی دانست که به صورت مدون و فلسفی به این مسأله پرداخته‌اند. نظریه افلاطون را می‌توان نظریه نیستی انگارانه شر و نظریه ارسطو را می‌توان نظریه تقسیم‌گرایانه شر نامید. فلسفه اسلامی و فیلسوفان اسلامی نیز، از این مسأله مهم غفلت نکرده‌اند و در صدد حل این مبحث برآمده‌اند. در این تحقیق با تبیین نظریه ملاصدرا در باب مسأله شرور، به این نکته توجه می‌شود که با توجه به مبانی خاص فلسفه ملاصدرا و قائل شدن به اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، حل مسأله شرور راه حل خاص خود را دارد. در ضمن نظریه ملاصدرا، اشاره‌ای کوتاه به آن‌چه افلاطون، ارسطو و ابن سینا در این زمینه بیان کرده‌اند می‌شود؛ و نشان داده می‌شود که آن‌چه افلاطون و ارسطو گفته‌اند با آنچه ملاصدرا گفته است، به خاطر داشتن متافیزیک متفاوت، فرق می‌کند؛ و همچنین آن‌چه ملاصدرا در حل مسأله شرور از آن سخن می‌گوید با نظریه ابن سینا متفاوت است چرا که ابن سینا اگرچه نگرش وجودی به موجودات دارد، قائل به وجودات متکثره است؛ حال آنکه ملاصدرا با حقیقت عینیه واحده وجود سروکار دارد. پس از تبیین نظریه ملاصدرا با توجه به این که او از وحدت تشکیکی به وحدت شخصی گذر می‌کند مسأله شرور راه حل جدیدی دارد. در ادامه مطلب تبیین نوینی از رابطه وجود و ماهیت در فلسفه علامه طباطبایی ارائه می‌شود نشان داده می‌شود که مسأله شرور در این تقریر از اشکالی که بر نظریه ملاصدرا طبق وحدت شخصی وارد می‌شود مبراست.کلید واژه ها: ملاصدرا، علامه طباطبایی، شرور، نظام احسن وجود، عدمی بودن شر، شر بالذات، شر بالعرض
نقد و بررسی اشکالات علامه طباطبایی بر برهان تضایف در اثبات اتحاد عاقل و معقول
نویسنده:
محمد هادی توکلی، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
برهان تضایف یکی از مهم‌ترین براهینی است که ملاصدرا برای اثبات اتحاد میان عاقل و معقول اقامه کرده است. این برهان پس از ملاصدرا مورد مناقشه فراوانی قرار گرفت؛ برخی از حکما آن را پذیرفتند و برخی دیگر به چالش کشیدند. مرحوم علامه طباطبایی از آن دسته حکمایی است که برهان مذکور را تام ندانسته و بر آن اشکالات متعددی وارد کرده است و خود در بدایة الحکمة و نیز نهایة الحکمة برای اثبات اتحاد عاقل و معقول راه دیگری را در پیش می‌گیرد. اما به نظر می‌رسد که هیچ‌یک از اشکالات علامه بر این برهان وارد نیستند.
صفحات :
از صفحه 23 تا 39
دیدگاه ملاصدرا در باب تجرد عقلی نفس و نقد آن از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
حسنی همایون
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
صدرالمتألهین با مساوق دانستن علم و وجود، تعقل را در اثر تجرد نفس تا حد ایصال به تجرد تام و ادراک معقولات در عالم عقلی ممکن می‌داند. از این رو ضمن نظریه‌ی اتحاد عاقل و معقول مراتب مختلفی از تعقل را مطرح می‌کند که در مرتبه‌ی عالی آن که اتحاد با عقل فعال است، تعقل به معنای واقعی آن صورت می‌گیرد و این نیازمند سعه‌ی وجودی نفس است. علامه طباطبایی قائل است چنین نگرشی به تعقل، همان‌گونه که ملاصدرا خود به آن معترف است، مستلزم اعتقاد به عدم توانمندی افراد عادی در ادراک معقولات است و در این صورت تنها خواص قادر به تعقل به معنای واقعی آن دانسته می‌شوند. این چنین فلسفه و منطق که با معقولات و کلیات سروکار دارد، تعطیل گشته و به علمی غیر عقلی بدل می‌گردد. در مقابل علامه طباطبایی قائل به امکان تعقل برای همه‌ی افراد است؛ به این صورت که نفس پس از اتصال حس و محسوس، قادر به ادراک صورت مثالی و سپس ارتباط با عقل فعال و اخذ صورت عقلی شیء می‌گردد. از آن گذشته معقولاتی دیگر نیز وجود دارند که پس از ادراک صور معقولات یا به اصطلاح علامه مفاهیم حقیقی و از کند و کاو ذهنی آن‌ها ایجاد می‌شوند. این معقولات که علامه آن‌ها را مفاهیم اعتباری می‌نامد، نقش مهمی در تفکر داشته و به همین دلیل علامه تمرکز ویژه‌ای بر نحوه‌ی شکل‌گیری آن‌ها دارد.در واقع علامه با پذیرش اصول یژه‌ی خود، با نگاهی نقادانه به مبانی ملاصدرا و ارائه‌ی تفاسیری جدید از این اصول، سعی در حفظ میراث متعالیه در عین اصلاح مشکلات آن دارد. اما طبیعتاً نظریات علامه نیز خالی از مشکل و سهو نبوده و او نیز در برخی موارد دچار مشکلاتی می‌گردد.
تحلیل معنایی علیت در فلسفه ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
مریم سالم، محمد سعیدی مهر، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو برای نخستین بار در تاریخ فلسفه، نظریه علل اربعه را مطرح کرد و از آن برای بررسی ساختار رویدادهای طبیعت و توجیه تغییرات عالم بهره گرفت. علل در فلسفه ارسطو هم باعث تحقق شیء در خارج می­ شوند و هم سبب شناخت آن. ابن سینا با استفاده از منابع فکری متعدد، از نوافلاطونی گرفته تا اندیشه­ های دینی در اسلام، علیت را به گونه ­ای دیگر تفسیر کرد و توانست با آن نظام خلقت را تبیین فلسفی نماید. علیت در نظام فلسفی ابن­ سینا بر مدار وجود است، نه حرکت؛ و علیت، هستی موجودات را تبیین می کند، نه فقط حرکت آن ها را. از این رو با وجود آن که علیت و توابع آن هم در فلسفه ارسطو و هم در فلسفه ابن­ سینا نقش محوری دارد، اما نگرش این دو فیلسوف به این نظریه متفاوت بوده است. به نظر می­ رسد این تفاوت در تعاملی دوسویه با تطور معنایی علت از فلسفه ارسطو به فلسفه ابن­ سینا شکل گرفته است. برای روشن شدن علت این تفاوت لازم است تا معنای علیت نزد این دو فیلسوف به خوبی تبیین گردد تا واضح شود که هر یک از این دو فیلسوف برای علیت و علت چه واژه ­ای را به کار می بردند و از آن چه معنا و کاربردی انتظار داشتند.
صفحات :
از صفحه 114 تا 129
حقیقت سعادت از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر میکوشد تا حقیقت سعادت را از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی بررسی کند. تبیین نظریه سعادت علامه طباطبایی با توجه به مبانی نظری فلسفهی او و اثبات نوآوریهای علامه در این مسئله از مهمترین فصلهای این پژوهش به شمار میرود. ما در ابتدا به بیان ارتباط سعادت با عناصر اصلی حکمت متعالیهی ملاصدرا و علامه طباطبایی و توضیح نقش این مبانی بر سعادت حقیقی از دیدگاه آنها میپردازیم. پس با در کنار هم قرار دادن این عناصر میکوشیم تا حقیقت سعادت از نگاه آنان را ترسیم کنیم.در طی این مراحل با اشاره به تفاوتهای مبنایی ملاصدرا با حکمای پیشین از جمله فارابی، ابن سینا و سهروردی به طرح جدید و نوی ملاصدرا در ترسیم سعادت حقیقی میرسیم؛ و البته در عین حال با وجود آن که برخی اندیشمندان معاصر معتقدند علامه طباطبایی بر روی خطوط فکری ملاصدرا حرکت میکند، طرح نوی علامه را اثبات می‌کنیم. ملاصدرا سعادت را رسیدن به ساحت وجود بر محور معرفت و حکمت نظری می‌داند و از قرب الهی نیز در همین پارادایم صحبت می‌کند. علامه طباطبایی سعادت را قرب الهی می‌داند. وی عمل انسان را در کنار معرفت و ایمان راه رسیدن به سعادت می‌داند. در این پژوهش سعی می‌کنیم تا به طور مستدل اثبات کنیم که علامه طباطبایی در این مسئله، طرح ملاصدرا از حقیقت سعادت را با توجه به مبانی خویش تغییر میدهد؛ و این تفاوت نگرش با بازگشت به عناصر اصلی فلسفهی این دو فیلسوف بزرگ روشن میشود. پس از تبیین حقیقت سعادت، در ادامه به عوامل رسیدن به سعادت و موانع آن از دیدگاه این دو فیلسوف می‌پردازیم و با بررسی تطبیقی آن، امتیازات و نقایص هر یک از آن‌ها را بیان می‌‌کنیم. در نهایت در این تحقیق به چارچوب اصلی مسئلهی سعادت حقیقی و چگونگی دستیابی به آن پرداخته شده است. با توجه به روشن شدن حقیقت سعادت انعکاس آن در بخشهای دیگر و لوازم فلسفی آن نیز قابل بررسی خواهد بود.
ارزیابی و مقایسه نقادانه دیدگاه طباطبایی، مطهری و جوادی آملی در باب وحدت وجود و لوازم الهیاتی آن
نویسنده:
مرضیه رضایی، حمیدرضا آیت الهی، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم در فلسفة دین، موضوع وحدت عالم و نسبتش با واحد‌بودن خداوند است. این برداشت‌های متفاوت از وحدت عالم تحت بحث وحدت وجود چالش‌برانگیز شده است. در این مقاله تلاش می‌کنیم دیدگاه فیلسوفان مسلمان وابسته به مکتب حکمت متعالیه را با این بحث روشن سازیم و استدلال‌های آن‌ها را ارزیابی کنیم و برتری دیدگاه برخی بر برخی دیگر را نشان دهیم. برای این کار دیدگاه سه تن از شارحان حکمت صدرا را که آرای متضادی دارند برگزیده‌ایم و تجزیه و تحلیل کرده‌ایم. علامه طباطبایی که گاه به وحدت تشکیکی و گاه شخصی متمایل است، گاهی نیز حکم به همسانی دو تعبیر می‏دهد درنهایت با براهین قاطع وحدت شخصی را می‏پذیرد اما توان پاسخگویی شبهات را ندارد. مطهری با وحدت وجود، نفی کثرات و معدوم دانستن ممکنات مخالف است. و درنهایت علامه جوادی آملی با اثبات «وجود مطلق» و قرار دادن «وجود» و «نمود» در برابر «عدم» ایراداتی را که مانع اکمال فلسفه بر مبنای وحدت وجود بود، از میان برداشتند لذا راه برای تغییر و ارتقای بسیاری از مباحث همچون قاعدة بسیط‌الحقیقه باز شد. در این نوشتار در صددیم مقایسة نقادانه‌ای از دیدگاه این سه متفکر داشته باشیم.
صفحات :
از صفحه 91 تا 109
نظریه «اصالت وجود» در ساختار فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی و نتایج فلسفی آن در مسأله «حمل»
نویسنده:
سیاوش اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله ابتدا واژگان به کار رفته در نظریه اصالت وجود از لحاظ معنا و مدلول و بر اساس نظریه دلالت غیر مستقیم مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس نظریه اصالت وجود در دو ساختار فلسفی ملاصدراو علامه طباطبایی بیان و تحلیل شده است و مشخص شده است که این نظریه در ساختار فلسفی علامه متفاوت از ملاصدراست. آنگاه تأثیر این تفاوت در مسأله حمل بررسی شده است و مشخص شده که نظریه علامه در مسأله حمل و همچنین نظریه صدق نیز متفاوت از ملاصدراست.
قرائت صدرایی امام خمینی(س) از عرفان فلسفی قونوی با تکیه بر تعلیقات امام خمینی(س) بر مفتاح الغیب و مصباح الانس
نویسنده:
غلامرضا حسين‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفتاح‌الغیب، نخستین اثری است که در عرفان نظری، توسط قونوی نگاشته شد و لذا فناری نیز که در مصباح‌الانس، مفتاح‌الغیب را شرح داده است، در استدلالی کردن مباحث عرفانی سهم بسزایی دارد. تعلیقات امام خمینی(س) بر مصباح‌الانس نیز قرائت او از تفکر قونوی است. اما چون امام از حکمای برجسته حکمت صدرایی نیز هست، تعلیقات او بر مصباح‌الانس، مبتنی بر حکمت متعالیه صدرالمتألهین است. این تحقیق، اثبات می‌کند که عرفان فلسفی قونوی، چون بر مبنای حکمت مشاء است، برای استدلالی کردن عرفان، کاستی‌های علمی بسیاری دارد، اما عرفان فلسفی امام خمینی بر مبنای حکمت متعالیه و بر اساس تعلیقات او بر مفتاح‌الغیب و مصباح‌الانس، توان تئوریزه کردن مبانی عرفانی را دارد و به معنایی، منطق عرفان نظری است.
تحلیل انتقادی دیدگاه ملاصدرا درباره یقینی بودن گزاره‌های فلسفی بر پایه آراء فلسفی علامه طباطبایی
نویسنده:
حجت اله مرزانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فیلسوفان مسلمان به عنوان فیلسوفانی واقع گرا، در پژوهش های فلسفی خود همواره در صدد دستیابی به معرفت یقینی بوده‌اند. معرفت یقینی از دید ایشان عبارت است از «اعتقاد به صدق گزاره همراه اعتقاد بالفعل یا بالقوه قریب بالفعل به امتناع صدق نقیض گزاره». به عبارت دیگر معرفت یقینی عبارت است از «اعتقاد صادق جازم ثابت» و چنین معرفتی منطقا تشکیک ناپذیر است. سوال اصلی معرفت شناسی در این جا این است که آیا منطقاً راهی برای دستیابی به اعتقاد جازم صادق ثابت در حوزه مسائل و گزاره‌های فلسفه اولی وجود دارد یا نه؟ اگر پاسخ مثبت است آیا این راه واحد است یا راه‌های مختلفی وجود دارد؟ به عبارت دیگر چگونه می توان به معرفت یقینی در حوزه فلسفه دست یافت؟ تقریبا اکثر فیلسوفان مسلمان و به خصوص فیلسوفان نظام ساز و مبتکر چون ملاصدرا و علامه طباطبایی به این سوال پاسخ مثبت داده و اساساً ایشان به دنبال دستیابی به چنین معرفتی در باب گزاره‌های فلسفی هستند. از نظر ایشان علم مساوی با همین قسم از معرفت است و مابقی اقسام معرفت شایسته علم نامیده شدن نیستند. در بحث از راه رسیدن به چنین معرفتی در حوزه فلسفه اولی البته دیدگاه دو فیلسوف مورد نظر یکسان نیست. ملاصدرا ضمن لمی شمردن براهین مورد استفاده در فلسفه به استفاده از روش شهودی و هماهنگی گزاره‌های فلسفی با وحی و شهود لااقل در اصول اساسی حکمت متعالیه (چون اصالت وجود، حرکت جوهری، حدوث عالم) تاکید دارد لذا می توان یقین مورد نظر ملاصدرا را یقین متعالی نامید یعنی یقین حاصل از برهان لم که با یقین حاصل از شهود و یقین وحیانی همراه و هماهنگ است. اما علامه طباطبایی مبتنی بر اصول خاص حکمت متعالیه چون اصالت وجود و کیفیت وجود مفاهیم فلسفی در ضمن مصادیق، متفاوت از ملاصدرا برهان مفید یقین در حوزه فلسفه را برهان انّ مطلقی می‌داند که در آن از یک ملازم به ملازم دیگر سیر می‌شود. علامه طباطبایی اساساً موافق استفاده از روش شهودی یا استناد گزاره‌ای فلسفی به متون وحیانی در حوزه فلسفه نیست و جمع میان این سه را در قالب یک نظام معرفتی ناممکن می‌داند. به نظر می‌رسد مطابق اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت، شناخت کنه واقعیت از دسترس عقل انسانی و از حوزه شناخت مفهومی برکنار باشد. این مطلب به معنای نفی شناخت یقینی از واقعیت که همان وجود است نمی‌باشد بر مبنایلزوم استفاده از برهان ان مطلق در فلسفه شناخت احکام کلی وجود به نحو یقینی میسر است که البته این شناخت با شناخت کنه واقعیت متفاوت است. این پژوهش بیشتر جنبه منطقی و معرفت شناختی دارد بدین منظور با رویکردی تاریخی و تحلیلی ابتدا به عنوان مدخل ورود به بحث به بررسی چیستی یقین و چیستی فلسفه پرداخته و در این مسیر با بررسی ساختار منطقی گزاره‌های فلسفی در نهایت به چگونگی حصول یقین در حوزه فلسفه اسلامی ودر چارچوب حکمت متعالیه مبتنی بر دیدگاه ملاصدرا و تحلیل و نقد آن بر اساس آراء علامه طباطبایی اقدام کرده‌ایم.
مدل‌سازی ریاضی حرکت توسطی و حرکت قطعی
نویسنده:
مریم موسوی، محمّد سعیدی‌مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
از جمله مناقشات موجود در باب مفاهیم حرکت توسّطی و حرکت قطعی آن است که کدام‌یک از این دو مطابق با حرکت واقع در عالم جسمانی است. در این نوشتار قصد بر آن است که با بهره‌گیری از زبان ریاضیات، به ارائه مدلی برای هریک از مفاهیم مذکور پرداخته و بدین ترتیب مسئله فوق بررسی و بازنگری شود. در نتیجه، حرکت توسطی راسم تابعی پوشا و حرکت قطعی راسم تابعی پیوسته از زمان حرکت به مسافت خواهد بود که با توجه به دو تعبیر مختلف از تعریف، یا یک‌به‌یک‌اند و یا در هیچ زیربازه‌ای از دامنه ثابت نیستند. بدین ترتیب، حرکت توسطی مانع تغییرات دفعی نبوده و حرکت قطعی به دلیل اتصالی که حرکت توسطی فاقد آن است، ضامن تدریجی بودن تغییرات جسم مفروض خواهد بود. لذا آن معنایی از حرکت که در خارج موجود است می‌باید حرکت به معنای قطع آن باشد.
صفحات :
از صفحه 115 تا 135
  • تعداد رکورد ها : 294