آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1530
موضوع و معنای متافیزیک در ارسطو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Angelo T Costanzo
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه این است که - با توجه به پیشینه نظریه های توسعه قرن بیستم در مورد متافیزیک - مشخص شود که ارسطو متافیزیک را چیست. موضعی که ما از آن دفاع می کنیم معتقد است که ارسطو بین «علم موجود بودن» (آنچه امروز مابعدالطبیعه می گوییم) و «فلسفه اولیه» (یا الهیات) تمایزی قائل شد. موضوع اولی، هستی جهانی است. که از دومی، جوهر اولیه (یا خدا). با این حال، این نقش مضاعف که به فلسفه اختصاص داده شده است، نباید برای نشان دادن دو مرحله متفاوت و خصمانه در تفکر فیلسوف درباره این موضوع ساخته شود، همانطور که مثلاً توسط نظریه های توسعه انجام شده است. آنچه را که نظریات اخیر در تعاریف فوق الذکر از فلسفه متضاد می دانند، ما به عنوان تعاریف سازگار از آن دفاع می کنیم. رابطه همزیستی دومی در فیلسوفی ممکن می شود که، ارسطو به ما می گوید، هم هستی کلی و هم جوهر اولیه را مطالعه می کند (IV 3, 1005a33-bl). علاوه بر این، با توجه به این که جوهر اولیه به علت و اصل همه موجودات عمل می کند، از معلول خود متمایز خواهد بود، چنان که همه معلول ها از علل خود هستند. با توجه به دومی و آنچه در بالا گفتیم، تمایز بین متافیزیک و الهیات را نمی توان از بین بردن اوونز و مرلان، که در نهایت متافیزیک را با الهیات یکی می کنند. علاوه بر بررسی مناقشه فوق، ما همچنین تحلیلی از موضوعاتی را که اساسی‌ترین در متافیزیک ارسطویی هستند، یعنی جوهر و الهیات، شامل می‌شویم.
نظام اخلاقی در کتاب های یشوع بن سیرا، حکمت سلیمان، طوبیا و کتب منسوب به سلیمان در عهد عتیق و مقایسه آن با اخلاق ارسطویی
نویسنده:
نویسنده:رضا کریمی بیستگانی؛ استاد راهنما:حسین حیدری,محمد مشهدی نوش آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
کتاب‌های یشوع بن سیرا، امثال سلیمان، طوبیا، جامعه و حکمت سلیمان که پندهایی حکیمانه و عموماً اخلاقی را به ویژه در باب آداب زندگی روزمره و اخلاق در روابط گوناگون، در اختیار قرار داده اند، در بسیاری از مسائل با یکدیگر توافق نظر دارند، هرچند که موراد اختلافی نیز در میان آن‌ها یافت می شود. در این میان، دو کتاب امثال سلیمان و یشوع بن سیرا، به دلیل گستردگی مطالب و نزدیکی و مشابهت فوق العاده در محتوا، از جایگاه ویژه ای در این پژوهش برخوردارند چراکه این دو کتاب، تنها حکمت نامه‌های تمام عیار و جامعی هستند که موضوعات جزئی و مورد ابتلای بشر را نیز از قلم نیانداخته اند. در بیان مهم‌ترین دیدگاه‌های اخلاقی این متون، به دسته بندی محتوای آن‌ها در زیرمجموعه هایی با عناوین «اخلاق خانواده» - شامل اخلاق برقراری ارتباط با والدین، آداب تربیت فرزندان و اخلاق زناشویی و همسرداری -، «اخلاق دوستی»، «اخلاق احسان» و «اخلاق در روابط اجتماعی» - شامل آداب سخن و آداب معاشرت - خواهیم پرداخت. بدین ترتیب، آموزه‌های اخلاقی و دیدگاه های این متون را در هر زیرگروه، بیان و مقایسه کرده، تلاش خواهیم کرد تا مهم‌ترین فضایل و رذایلی را که این متون بدانها توجه داشته‌اند، در ابتدا، در زیر مجموعه های بالا و سپس ذیل سه گروه فضایل و رذایل شناختی، رفتاری و عاطفی با یکدیگر مقایسه کنیم. پس از به دست آوردن این اطلاعات، وارد مرحله دوم پژوهش می شویم که در آن، سیستم اخلاقی ترسیم شده در مرحله پیشین را با یکی از کهن ترین کتاب‌های اخلاقی جهان -اخلاق ارسطو- مقایسه خواهیم کرد. این پژوهش، آموزه‌های حکمت نامه‌های یهودی را از نظرگاه اخلاق فضیلت ارسطویی (که گسترش آن هم دوره با پیدایش حکمت نامه‌های عهد عتیق بوده است)، بررسی خواهد کرد. از این نقطه نظر، نظام اخلاقی این متون، گونه ای «اخلاق فضیلت گری ارسطویی» است، که محتوای آن از دو منبع شریعت و حکمت، سرچشمه می گیرند. هدف حکمت نامه‌ها پاسبانی از سنت و شریعت یهودی در مقابل تهاجم فرهنگ و دین یونانی در دوران هلنی است، بااین‌حال، رسوخ حکمت، اخلاق و فرهنگ یونانی و ارسطویی در این آثار مشهود است. این مشابهت که در ساختار و محتوای حکمت نامه‌ها به چشم می خورد، مقایسه‌ی آموزه‌های اخلاقی این متون را، بااخلاق ارسطویی امکان پذیر خواهد ساخت. در این تحقیق، مسائلی چون حکمت، اعتدال، سخاوت، بزرگ‌منشی، عدالت، دوستی و ... در حکمت نامه‌های یهودی، از نظرگاه کتاب اخلاقی ارسطو، مورد مقایسه و ارزیابی قرار خواهند گرفت.
سعادت و نحوۀ تحصیل آن در آثار اخلاقی ارسطو
نویسنده:
نویسنده:حوریه باکویی کتریمی؛ استاد راهنما:حسن فتحی,سیدمجید صدرمجلس؛ استاد مشاور :علی‌اکبر عبدل‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
امر مشترک در تمامی آثار اخلاقی ارسطو «سعادت» (ائودایمونیا) و نحوۀ دست‌یابی بدان است. ارسطو در بررسی مفهوم سعادت آن را با مفهوم «خیر» پیوند می‌زند و با توجه به فضیلت به عنوان خیر درونی و بهترین حالت نفس، سعادت را به «فعالیت فضیلت‌مندانه» تعریف می‌کند. در واقع ارسطو با پرداختن به علم‌النفس و توجه به فضیلت اجزای عاطفی و عقلانی نفس می‌کوشد تا به تعریف نهایی «سعادت» و «فعالیت فضیلت‌مندانه» دست یابد. فضیلت جزء عاطفی نفس همان «فضیلت اخلاقی و عملی» است که نتیجۀ عادت‌های درستی هستند که در طی زمان و در پی تعلیم و تربیت بدست می‌آیند و موجب می‌شوند تا شخص در مواجهه با یک موقعیت خاص پاسخ‌های انفعالی مناسب ارائه دهد. اما این امر هنگامی محقق می‌شود که شخص بتواند به حدوسط دست یابد. دست‌یابی به حدوسط از طریق معیارِ سازگاری با اصول عقلانی تعیین می‌شود. شخص از طریق «فضیلت عقلانی» به عنوان فضیلت جزء عقلانی نفس، می‌تواند به حقایق عملی و نظری دست یابد. دست‌یابی به حقیقت عملی به جهت ارتباط آن با امور خوب انسانی، از طریق «فرونسیس» ممکن می‌شود. بر اساس فرونسیس شخص به ارزیابی انجام عملی خاص قادر است. دست‌یابی نفس به حقیقت نظری از طریق «سوفیا» صورت می-گیرد. پیوند سعادت با مفهوم خیر، ارسطو را بر آن می‌دارد که در سعادت آدمی جایگاهی را به خیرهایی بیرونی، مانند ثروت، تندرستی، بختِ نیک و ... اختصاص دهد. از این‌رو در اندیشه اخلاقی وی این خیرها به عنوان ابزار و شرط سعادت مطرح می‌شوند و در کنار خیرهای درونی نفس، یعنی فضیلت اخلاقی و فضیلت عقلانی موجب سعادت‌مندی انسان می‌شوند. اما در آثار اخلاقی ارسطو، تعریف یکسانی از سعادت ارائه نمی‌شود. در اخلاق نیکوماخوس سعادت با «تئوریا» به عنوان یکی از فضایل عقلانی و در دو اثر اخلاق ائودموس و اخلاق کبیر با مجموع فضایل اخلاقی و عقلانی یکی دانسته شده است. این امر با تفکیک میان مخاطبان او در این سه اثر قابل فهم است. مخاطب اخلاق نیکوماخوس فیلسوفی است که در ساحت نظر زندگی می‌کند، مخاطب اخلاق ائودموس فیلسوفی است که شهروند پولیس است و مخاطب اخلاق کبیر انسان شهروند پولیس می‌باشد. از نظر ارسطو دست‌بابی به سعادت وابسته به عوامل متعددی است که می‌توان آنها را در ذیل دو عنوان کلی «تعلیم و تربیت اخلاقی» و «عقلانیت» جای داد. جریان تعلیم و تربیت اخلاقی از خانواده آغاز می‌شود و سپس از طریق آداب و رسوم جامعه و قوانین حاکم بر آن تداوم می‌یابد. عقلانیتی که دست‌یابی به سعادت را ممکن می‌سازد خودش را از طریق فرونسیس و فلسفه آشکار می‌سازد. فرونسیس در پرتو شناخت زندگی نیک امکان تصمیم‌گیری برای انجام عمل و انتخاب بهترین ابزارها برای انجام آن را ممکن می‌سازد و فلسفه برای ما دلایل درست را برای فضیلت‌مندی و فضیلت‌آمیز بودن یک عمل فراهم می‌سازد. ارسطو با طرح مساله «آکراسیا» یا ضعف اراده نشان می‌دهد که با وجود بهره‌مندی از تعلیم و تربیت خوب و شایسته، ممکن است توانایی بر فضیلت و عمل فضیلت‌مندانه در فرد و جامعه تحقق نیابد. به نظر ارسطو هنگامی که انفعالات نفس نیرومند و شدید شوند، علاقه شخص برای انجام عمل فضیلت‌مندانه به حداقل می‌رسد یا کاملاً ازبین می‌رود. از این‌رو تنها کسانی که در پرتو تربیت درست و عقلانیت، به درک درستی از خیر و زندگی نیک دست یافته‌اند به امیال و انفعالات نفسانی خود اجازه سرکشی از عقل و فضیلت‌مندی را نمی‌دهند. این رساله از شش فصل تشکیل یافته است. در فصل اول به کلیات و پیشینه بحث سعادت می پردازیم. چالش‌های مطرح‌شده در خصوص اصالت و تقدم و تاخر میان آثار اخلاقی ارسطو، موجب شد تا فصل دوم به بحت ترتیب تاریخی آثار وی اختصاص یابد .در فصل سوم تعریف سعادت با توجه به مولفه‌های آن مورد ارزیابی قرار گرفت و در فصل چهارم به بررسی عوامل موثر در تحصیل سعادت پرداخته‌ایم. در فصل پنجم با توجه به محتوای رساله اخلاق کبیر ارسطویی بودن آن تایید می‌شود و در نهایت در فصل ششم به این نتیجه دست یافتیم که ارسطو در آثار اخلاقی خود سعادت را با توجه به نگاهی که به ساحت‌هایی که انسان در آن زندگی می‌کند، تعریف کرده است.
ارسطو و اصل ماخ
نویسنده:
سید سعید میراحمدی ، سید امیر سخاوتیان ، مجید محسن‌زاده گنجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از آنجا که ارسطو امکان وجود فضایی مستقل از اجسام (فضای مطلق) را نفی کرده است، بنابراین روشن است که به عقیده وی، حرکت نسبت به فضای مطلق (حرکت مطلق) امری غیرممکن است. اما آیا ارسطو توانسته است بدون استفاده از مفاهیم فضا و حرکت مطلق، تبیینی سازگار از حرکت ارائه کند—آن چه که در نظریه نسبیت عام نیز محقق نشده است؟ آیا تبیین ارائه شده از سوی وی برای حرکت با اصل ماخ (نسبی بودن حرکت) سازگار است؟ جهت پاسخ به این پرسش‌ها ضرورت دارد تا نسبت نظریۀ ارسطو با اصل ماخ بررسی گردد. این نوشتار نشان می‌دهد که تبیین ارسطو از «حرکت»، اصل ماخ را ارضا نمی‌کند. به علاوه، روشن می‌شود که علی‌رغم تلاش ارسطو جهت حذف مفاهیم فضا و حرکت مطلق از فیزیک، نظریه ایشان به طور کامل عاری از این مفاهیم نیست. به عبارت دیگر، نشان داده می‌شود که نظریة ارسطو در تبیین حرکت وضعی (چرخشی)، دچار ناسازگاریِ درونی است. پژوهش حاضر، داده‌ها را به صورت کتابخانه‌ای جمع‌آوری و به صورت توصیفی-تحلیلی بررسی می‌نماید.
صفحات :
از صفحه 181 تا 203
مابعدالطبیعه تعریف: مسائل تعریف در کتاب زتا و اتای مابعدالطبیعه ارسطو
نویسنده:
علیرضا عطارزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف این مقاله بازسازی مسائل و پاسخ هایی است که ارسطو در زتا و اتا از مابعدالطبیعه درباره ی تعریف مطرح می کند. پیشفرض اساسی ارسطو در این جا اجزاء داشتن تعریف و تناظر آن با ذات یا صورت است. همین پیشفرض به مسائل اصلی مطرح شده در زتا و اتا می انجامد. این مسائل مترتب بر یکدیگر هستند و پاسخ به هر یک به مسأله ی دیگر می انجامد. مطابق بازسازی این مقاله، ارسطو با چهار مسأله ی اصلی امور برهم نهاده، وحدت تعریف، ماده به عنوان جزئی از تعریف و کلیت تعریف رو به روست. اگر تعریف باید دارای اجزاء باشد، میان اجزاء نیز وحدت نیاز است. این اجزاء داشتن و در عین حال وحدت را چه چیزی تضمین می کند؟ پاسخ ارسطو ماده است. حال ارسطو با مسأله ی توجیه ورود ماده به تعریف رویاروست، چراکه ماده نامعقول است. برای حل این معضل، باید ماده را به نحو کلی‌شده و نامتعین لحاظ کنیم و این خود به آخرین مسأله، یعنی کلیت تعریف، می انجامد.
صفحات :
از صفحه 175 تا 192
گام های ارسطو به سوی فضیلت [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Hasse Joel Hamalainen
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : چگونه از نظر اخلاقی نیکوکار شویم؟ در میان شاگردان ارسطو، غالباً فرض بر این است که فیلسوف پاسخ نظری کاملاً کار شده ای برای این سؤال ندارد. با این حال، برخی از مفسران (مانند برنیات 1980، اخیراً کرزر 2012) دریافته‌اند که ارسطو ممکن است نظریه‌ای جامع از رشد اخلاقی داشته باشد. با این حال، حتی آن مفسران نیز تلاش های کمی برای مطالعه نظریه ارسطو در ارتباط با پرسش های مربوط به روانشناسی اخلاقی او انجام داده اند. برخلاف نظریه رشد اخلاقی ارسطو، چندین مورد از این سؤالات از جمله موضوعات مورد بحث در پژوهش کنونی ارسطو هستند - برای مثال، اینکه آیا برای شناسایی اعمال خوب به دلیل نیاز داریم یا اینکه آیا تأثیرات غیرعقلانی عادت شده کافی است؟ چه چیزی ما را مسئول اعمالمان می‌کند، و فیلسوف چگونه رابطه‌ی بین phronesis و انگیزه اخلاقی را درک می‌کند. هدف من در پایان نامه این است که این سؤالات مهم را با نظریه رشد اخلاقی ارسطو پیوند دهم. امیدوارم بتوانم نشان دهم که این رویکرد تصویری به دست دهد که بر اساس آن نظریه ارسطو به دو مرحله تقسیم می‌شود که فرد باید انتخاب کند تا از نظر اخلاقی فضیلت‌مند شود. من ابتدا استدلال می کنم که شناسایی اهداف و اعمال خوب نیاز به دلیل دارد. بنابراین، برای اینکه فرد از نظر اخلاقی مسئولیت پذیر شود، باید یک توانایی عقلانی برای شناسایی اعمال خوب ایجاد کند. من نشان می دهم که اصطلاح ارسطو برای چنین توانایی سینسیس است. نتیجه می‌گیرم که اولین قدم برای فضیلت این است که از این توانایی به خوبی استفاده کنیم، انتخاب کنیم که با فضیلت باشیم و شخصیت خود را به خوب بازی کردن عادت دهیم. مرحله دوم به دست آوردن phronesis، درک اینکه چرا اعمال خوب خوب هستند، برای تکمیل یک شخصیت عادت شده است. توسعه فرونیس هم به تجربه قابل توجه در عمل خوب و هم به آموزش فلسفی در مورد اخلاق نیاز دارد، اما برای فضیلت اخلاقی لازم است. اگرچه یک فرد با عادت‌های ظریف از نظر لذت‌ها در برابر آکرازیا آسیب‌پذیر نیست، حتی اگر فرونیس نداشته باشد، ارسطو اجازه می‌دهد، من نشان می‌دهم که ممکن است همچنان مستعد آکرازی تند باشد، در حالی که phronimos می‌تواند در هر موقعیتی از رفتار آکراتیک اجتناب کند.
ماهیت تدبیر در ارسطو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Do Hyoung Kim
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه استدلال می کند که: (1) تامل (بولوزیس) از تفکر نظری متمایز است، تا آنجا که اولی به طور دقیق در مورد جزئیات یک موقعیت معین است، در حالی که دومی در مورد مفاهیم جهانی است. و اینکه (2) تدبیر تنها تا آنجا عملی است که بهترین گزینه را برای عمل تجویز می کند، یعنی حقیقت عملی را تجویز می کند، اما هیچ عنصری در نفس مشورتی وجود ندارد که بتواند مستقیماً شروع به عمل کند. با در نظر گرفتن این دو نکته، در فصل اول نشان خواهم داد که آنچه به ما امکان می دهد به طور پیوسته «پایان» اخلاقی، اصل اول اخلاقی را بشناسیم، یک شخصیت یا گرایش عاطفی است که در نتیجه عادت کردن (اتیسموس) به دست می آوریم. پس از توضیح اینکه چگونه می توان مفهوم اهداف را تعیین کرد، استدلالی برای اولین تز ذکر شده در بالا ارائه می کنم و در فصل دوم ادعا می کنم که مشورت از اهداف (ta telê) نیست، بلکه فقط وسیله است (ta pros to telos). ). استدلال من برای تز دوم مرا در فصل سوم به این امر سوق خواهد داد که prohairesis، نتیجه گیری مشورت، یک عمل نیست. من بحث خود را با تحقیقی به پایان می‌برم که نشان می‌دهد تفسیر تدبیر ارسطویی که در این پایان‌نامه پشتیبانی می‌شود، توجیه خود را نه تنها در آن بحث‌هایی که مستقیماً با ماهیت مشورت در ارتباط هستند، بلکه در چارچوب دیگر بحث‌های مهم در اخلاق ارسطو، یعنی، تضمین می‌کند. ، در مورد احتمال آکرازیا (در فصل چهارم) و تعریف eudaimonia (در فصل پنجم). استدلال من نسبت به تلاش‌های موجود، درمان و راه‌حل بهتری برای معماهای پیرامون مفاهیم آکراسیا و اودیمونیا در اخلاق ارسطو ارائه خواهد کرد.
استفاده ارسطو از "جنس" در منطق، فلسفه و علم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jeffrey Carr
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در Metaphysics Delta.28، ارسطو چهار کاربرد از اصطلاح "جنس" را ارائه می دهد که سپس آنها را در سه گزارش جداگانه خلاصه می کند. هدف این پایان نامه اولاً تبیین هر یک از کاربردهای ارسطو است، ثانیاً توضیح اینکه چگونه خلاصه ای از کاربردهای چهارگانه او توسط سه روایت توجیه می شود و سوم، بررسی برخی کاربردهای فلسفی هر کاربرد. من کاربردهای مختلف را تا جایی که بتوان دلالت ها را مشخص کرد به یکدیگر مرتبط خواهم کرد و نشان خواهم داد که کانونی، اگر نه رایج ترین معنای جنس، با استفاده از جنس به عنوان زیرلایه تمایز مطابقت دارد، که در خلاصه ارسطو به عنوان نظر این است که جنس موضوع است. در نقش زیرلایه، جنس برای روایت ارسطو از وحدت یک ماده آلی بنیادی است و یک تز متافیزیکی عمیق را پایه گذاری می کند: جنس نزدیک جزء ضروری در ماهیت و ماندگاری اشیاء مادی است.
ترجمه و تحقیق "شرح نهم بوئثیوس بر فصل نهم کتاب العباره"
نویسنده:
نویسنده:نگین کریمی‌زاده؛ استاد راهنما:مریم سالم؛ استاد مشاور :محمد باسط
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
چکیده :
کتاب العباره، یکی از آثار ارسطو است که در آن از گزارهها و احکام آنها سخن میگوید. ارسطو در فصل نهم این کتاب، مبحثی را پیش میکشد که هم در منطق و هم در فلسفه و الهیات خصوصاً در مبحث علیت و علم الهی سبب بحثهای فراوانی شده است. وی در فصلهای قبل، در مبحث شرط صدق گزارهها، خود را پایبند به نظام کلی دو ارزشی دانسته، شرط صدق گزارهها را مطابقت آنها با واقع میداند و میگوید گزارههای اخباری یا صادق اند یا کاذب و حالت سومی وجود ندارد. این اصل در گزارههای مربوط به رویدادهای زمان گذشته و حال جاری است؛ اما درمورد گزارههای مربوط به رویدادهای آینده استثناء وجود دارد. ارسطو این استثنا را با مثال مشهور «وقوع نبرد دریایی در آینده» شرح میدهد. از نظر او درمورد گزارههای مربوط به رویدادهای آینده که هنوز واقع نشدهاند و شرط تطابق یا عدم تطابق با خارج را ندارند، نمیتوان صادق یا کاذب بودن آنها را قطعاً مشخص کرد. در واقع این قبیل گزارههاحملیه نیستند و حقیقت آنها منفصله است؛ یعنی با شرطِ وقوعشان، صادق، با شرط عدم وقوعشان، کاذب خواهند بود. شرط صدق گزاره های ناظر به آینده و تلاش ارسطو در متفاوت نشان دادن ماهیت آن ها او را از گرفتار شدن در دام جبرگرایی و یا استثناء قایل شدن برای قانون کلی دو ارزشی می رهاند. این اثر توسط افراد مختلفی شرح شده است. یکی از این شارحان بوئثیوس، متفکر مسیحی قرن 6است. انتظار میرفت بوئثیوس به دلیل پیشینه ی کلامی ای که دارد باب اختیار و علم پیشین الهی را در این شرح باز نموده و به طور مفصل دیدگاه خود را مطرح نماید، اما او تفکرات مذهبی خود را در فلسفه و منطق وارد نمیکند و در این شرح، کاملاً با دید یک فیلسوف به قضیه نگاه میکند. شرح وی در کتاب Ammonius on Aristotle’s on چاپ شده است که با ترجمهیInterpretation 9 with Boethius on Aristotle’s on Interpretation9 معنایی این کتاب دریافتیم او معتقد است اینگونه گزارهها، تا قبل از وقوع، خصوصیت منفصلِ «یا صادق یا کاذب» دارند و بر خلاف گزارههای ناظر به گذشته و حال که ارزش صدق قطعی دارند،گزارههای ناظر به آیندهی ممکن، ارزش صدق نامعین دارند
طبیعت، تغییر و عاملیت در فیزیک ارسطو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Sarah Waterlow
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : مفهوم "طبیعت به عنوان اصل درونی تغییر" اساسی است به نظریه ارسطو درباره جهان فیزیکی؛ آن هدف از است ارائه پایان نامه برای اثبات این ادعا با ردیابی اثرات این ایده در رد ماتریالیسم توسط ارسطو، در دکترین او "مکان های طبیعی" در تعریف او از تغییر و فرآیند به طور کلی، و (از طریق دومی) در مفهوم خود از عاملیت به طور کلی و عالی Unmoved Mover به ویژه ((1)). ارسطو "طبیعی" را توسط . در تضاد با "مصنوعی" ((2) - (3))، که مواد طبیعی را نگه می دارد نه صرفاً به طور جمعی ((4) - (5)) بلکه به عنوان افراد هر یک دارای یک هستند "انگیزه ذاتی تغییر". اما این باید توضیح داده شود تا اجازه داده شود زیرا هیچ تغییری کاملاً مستقل از خارجی نیست شرایط ((6) - (7)). با این حال، اگر تغییر کاملاً وابسته بود در شرایط خارجی، وقوع آن غیرقابل توضیح است ((8) - (9))، و خود مفهوم "تغییر" نامنسجم خواهد بود. این نتیجه آخر از بررسی پارادوکس باستانی به دست می آید تبدیل شدن و برخورد ارسطو با آن ((10) - (33)). پارادوکس توضیح داده شده است ((11) -(14)). ارسطو با نشان دادن آن به آن پاسخ می دهد زبان یک موضوع تغییر مداوم را فرض می کند ((15) - (21)). ولی این فرض تنها در صورتی به مشکل پاسخ می دهد که مقوله متافیزیکی باشد جوهر نیز مفروض است و در کنار آن تمایز نیز وجود دارد بین خصلت سازنده ماده و غیر جوهر سازنده مشخصات ((22) - (27)). اولی موضوع خود را به عنوان یک چیز مشخص می کند از نوع علی خاص؛ بنابراین تغییر، در پیش فرض اساسی موضوع (همچنین به ضمیمه فصل 1 رجوع کنید)، یکی را پیش‌فرض می‌گیرد که می‌سازد برخی از کمک های علی به تغییرات خود ((28) - (33)). ولی منظور ارسطو بیش از این از «طبیعت به مثابه اصل درونی» است. او یک ماده طبیعی (مانند یک صنعتگر) مستقل است تعیین کننده تغییرات خاص؛ بنابراین اینها (بر خلاف تغییراتی که چندان تعیین نشده است) "طبیعی" هستند، زیرا این ماده را نشان می دهد طبیعت تیال ((34) - (36)). این مفهوم مشکل ساز برای گرفته شده است توسط ارسطو در Vhys-ics ((37) - (39)) اعطا شده است، اما می توان آن را مشاهده کرد بر متافیزیک جوهر او تکیه کنید.
  • تعداد رکورد ها : 1530