آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1537
تحلیلی بر اتوس اخلاق‌نگار در هنر ارسطویی
نویسنده:
کاملیا طالعی بافقی ، مریم سلطانی کوهانستانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اصطلاح اتوس نخست در قرن ۵ پ.م، در معنای «سرشت»، «عادت» و «عرف»، در شخصیت قهرمانان متجلی ‌‌شد. این واژه به‌تدریج جای خود را در آرای فیلسوفانی همچون افلاطون و ارسطو به توصیه‌ها‌ و دستورات اخلاقی‌ای داد که هدفش ترغیب جامعه‌پذیری افراد بود. ارسطو هنرمندان را به رعایت فضیلت در آثارشان فرامی‌خواند و این‌گونه هنرمندان را اخلاق‌نگار می‌نامد. اتوسِ اخلاق‌نگار ارسطویی نه‌تنها به‌عنوان معیاری برای نقد هنر به کار می‌‌رود، بلکه به وحدت میان هنرهای تجسمی ‌‌و غیرتجسمی می‌‌انجامد و از طریق آن است که هنرمند می‌‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کرده و بر وی تأثیر گذارد و امکان بازشناسی دیدگاه‌ها‌ی گوناگون را به او بدهد. اتوس اخلاق‌نگار، عملکرد هنر را از حیطه محدود سوژه- ابژه فراتر برده و به آن نقشی با کارکردی اجتماعی می‌‌دهد و به این طریق به محیط مادی‌اش حیات می‌‌بخشد و درکِ مفاهیمِ دست‌نیافتنی هستی‌شناسی را هم در بُعد مکانی و هم در بُعد انسانی امکان‌پذیر می‌سازد و به توافقی عام و همگانی می‌‌انجامد.
صفحات :
از صفحه 448 تا 476
تحلیل دو جزء شاکله‌ی شناخت در نظر ارسطو بر اساس دو معنای آرخِه (ἀρχή)
نویسنده:
سید جمال الدین میرشرف الدین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو در سرآغازِ آثار مختلفش به شاکله‌ی کلی شناخت به مثابه سیر طبیعی و ضروری شناختن اشاره می‌کند. این سیر، حرکتی است ذهنی از آنچه برای ما شناخته‌تر و پیشین‌ترست تا آنچه بر حسب خودِ موضوع و به نحو مطلق شناخته‌تر و پیشین‌ترست. بیان این طریق در دانش‌های گوناگون به نحوی یکسان، نشانگرِ نگرش عامِ ارسطو به شاکله کلی شناخت است از این رو تأمل در آن می‌تواند تصورِ وی را از سرشت شناخت روشن‌تر کند. برای تبیینِ تصور ارسطو از این ساختار، اجزای آن و ارتباط آنها با هم می‌توان از مفهومِ هم‌بسته با شناخت یعنی آرخه استفاده کرد زیرا در نگاه وی شناختن، آغازیدنِ راهی به سوی کشفِ سرآغازها و مبادیِ موضوع شناخت است. بدین سبب مقاله حاضر تلاشی است برای فهمی روشنتر از شاکله شناخت و دو جزء آن بر اساس تحلیل دو دلالت آرخه در ارتباط با سیر شناخت. از میان معانی گوناگون آرخه، دو دلالتِ آن یعنی آغازِ ما و مبدأ شئ متناظر با دو جزء سیرِ شناخت یعنی شناخته‌تر برای ما و شناخته‌تر به نحو مطلق است. آغازِ ما، پیش‌شناختِ ما از موضوع است که برای ما شناخته‌ترست و با آن سیرِ شناختن ممکن می‌شود و مبدأ شئ، انتهای سیر است که دریافت آن به شناختی بر حسب خود شئ و به نحو مطلق می‌انجامد و با آن شناخت به ضرورت می‌رسد.
صفحات :
از صفحه 88 تا 108
مفهوم اتوس در نظریة تراژدی ارسطو و بازتاب تاریخی آن
نویسنده:
محمدهاشمی ، امیر مازیار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از دیدگاه ارسطو شخصیت آرمانی تراژدی باید از نظر اخلاقی خوب باشد؛ یعنی باید طی کنش انتخاب‌گرانة آگاهانه، قاعدة حدوسط اخلاقی را رعایت کرده باشد. این پژوهش، بمنظور تشریح اتوس، به طرح این پرسش پرداخته است که در پیوند میان کنش و شخصیت از نظر ارسطو، انتخاب آگاهانة اخلاقی، خیرهای بیرونی و شباهت میان شخصیت و مخاطب چه جایگاهی دارد و بازتاب تاریخی این پیوند، بر چه مبنایی قابل بررسی است؟ هدف مقاله آنست که با تکیه بر نسبت میان کنش و شخصیت اخلاقی در فن شعر و بخشهای مرتبط رساله¬های دیگر ارسطو، نسبت میان نظریة تراژدی و فلسفة اخلاق وی را بررسي نمايد و بازتاب تاریخی این پیوند را بیابد. این پژوهش نشان میدهد که کنش و شخصیت تراژدی در پیوند با یکدیگر، محاکاتی از ذات و ماهیت اخلاقی جهان ارائه میدهند. بازتاب تاریخی دیدگاه اخلاقی ارسطو دربارة تراژدی در نظریه¬های مربوط به اصالت اخلاق و نسبت هنر و اخلاق قابل تحقيق است. این پژوهش، کیفی است و با روش توصیفی ـ تحلیلی داده¬های کتابخانه¬يی خود را بررسی کرده است.
صفحات :
از صفحه 45 تا 64
پرسش از امکانِ متافیزیکِ خیر در سیر تحلیلِ ارسطو از مفهوم «آگاثون» (ἀγαθόν)
نویسنده:
سید جمال الدین میر شرف الدین (شرف)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو در پژوهش عملی به اقتضای غایتِش (خیر غایی) به مفهوم «آگاثون» یا «خیر کلی» می‌پردازد. گسترۀ دلالت و استعمال مقولیِ خیر همچون موجود (هستنده) است. از این‌رو وی به تأمل نظری در خیر، و مقایسه آن با موجود به نحو مطلق می‌پردازد. در سیرِ تحلیل ارسطو از مفهوم «آگاثون»، می‌توان هم‌هنگام پرسش از امکان برساختنِ متافیزیکی را در باب خیر با موضوع خیر بما هو خیر همسان با متافیزیک وجود و موضوع موجود بما هو موجود پی ‌گرفت. در این سیر، آشکار می‌شود که هرچند «موجود» و «خیر» گسترۀ دلالتِ واژگانی و اطلاقِ مقولیِ همسانی دارند اما ساختارِ ارجاعی و اشتراکِ معناییِ یکسانی ندارند. دلالت‌هایِ گوناگون موجود به یک معنای مشترکِ نخستین، و مقولات متعددِش به یک مقولۀ اصلی باز می‌گردد. این معنا و مقوله اصلی و اولیه، موجود نخستین و مقوله جوهر است و دانش متافیزیکِ وجود به عنوان دانایی نخستین به علت تقویم موضوع آن (موجود نخستین) شکل می‌گیرد. اما میان دلالت‌های گوناگون خیر هیچ معنای مشترکی وجود ندارد و خیر در هر مقوله به نحوی مستقل و بی‌ارتباط با سایر معانی و مقولات به کار می‌رود. فقدان معنای مشترک اولیه و مقوله اصلی که همه معانی و مقولات دیگر بدان بازگردند، مانع از تقویمِ موضوع مطلق خیر و حیث ذاتی بما هو خیر می‌شود. از این‌رو نمی‌توان همسان با موجود برای خیر، متافیزیکی تصور کرد با موضوع خیر بما هو خیر، که با نحوه نگرش نظریِ محضی همچون سوفیا در دانایی نخستین شناخته شود. در برابر امتناع تقویم اِیدوس (صورت) و فهم ایدتیک (صورت‌اندیش) از خیر که شرط تکوین دانش نظری است، ارسطو با نفی ایده خیر و نگرش دیالکتیک افلاطونی، حیث کلی و نظری خیر را رها کرده و به خیر انسانی معطوف به تحقق عملی آن (خیری که انسان در عمل می‌تواند به دست آورد) می‌پردازد و در ادامه طرح‌واره‌ای از آن معطوف به تحقق عملی ترسیم می‌کند.
صفحات :
از صفحه 23 تا 44
السياسة والأخلاق عند أرسطو
نویسنده:
صماعي محمد محسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 54 تا 62
الهیات ارسطو با نگاه زیرچشمی به تجلی خدا
نویسنده:
عتیق اروند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
صلاح‌الدین سلجوقی در سال ۱۳۴۵ کتابی را زیر عنوان «تجلی خدا در آفاق و انفس» منتشر ساخت. این کتاب که با تأکید اکید نویسنده، ردیه‌ای‌ست بر یاوه‌گویی‌های ملحدان چپ و راست پیرامون وجود، علم و حضور خداوند در و بر آفاق و انفس، ابتدا با «راز و نیاز» آغاز می‌شود و پس از گذشتن از هزارتوی رابطه‌ی فلسفه و دین و بحث فیلسوفان از وجود یا عدم وجود ذات باری در جهان، به انواع الحاد می‌رسد و با نشان دادن جلوه‌های پروردگار عالم در چیزها، حِرَف و فنون، و همچنین در درون انسان و اجتماع انسانی، با ذکر براهین اثبات وجود خدا به پایان می‌رسد. سلجوقی در دقایقی از کتابش، له و علیه الهیات ارسطو اشاراتی دارد و ما نیز همین اشارات را نشانه گرفته‌ایم. پس با نقد کلیت کتاب کاری نداریم. در اینجا فهم سلجوقی از ارسطو به ویژه متافیزیک و به طور اخص کتاب دوازدهم (لامبدا) را مورد سنجش قرار می‌دهیم تا به این پرسش که آیا می‌توان از خلال تجلی خدا در آفاق و انفس، به فهم الهیات ارسطو راهی گشود، پاسخی بیابیم.
فیزیس یا فوزیس؟ (ریشه شناسی مفهوم طبیعت در علم الاساطیر و فلسفه یونانی)
نویسنده:
حسن بلخاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طبیعت یا فیزیس یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم فلسفه یونانی است. فیزیس اصطلاحی فلسفی، کلامی و علمی است که معمولاً در زبان انگلیسی به طبیعت ترجمه می‌شود. این مقاله، معانی مختلف فیزیس در تمدن یونانی، از دوره اساطیر تا ظهور فلسفه در یونان را مورد بحث قرار داده و به‌ویژه در باب دو تلفظ مختلف فوزیس و فیزیس در ایران (با توجه به دو ترجمه متفاوت از یک متن ارسطو)، تحقیق خواهد نمود تا تلفظ دقیق آن روشن گردد. اهمیت این پژوهش در کشف ریشه‌های مفهومی فیزیس در یونان، پرداختن به معنای بنیادین و ریشه‌ای آن در سنت اورفه‌ای و نیز رویکرد فلاسفه پیشاسقراطی است. علاوه برآن، این نکته نیز مورد تحقیق قرار می گیرد که در اندیشه ارسطو و افلاطون فیزیس با چه مفهومی مورد توجه و کاربرد بوده است. می‌دانیم که در آثار ارسطو به‌ویژه دو اثر متافیزیک و سماع طبیعی تأملات جدی در باب مفهوم طبیعت وجود دارد و آنچه از این تأملات برمی‌آید تأکید بر این معناست که بین فیزیس (طبیعت) و تخنه (صناعت) نوعی تمایز وجود دارد. از دیدگاه ارسطو صناعت چیزی است که توسط انسان خلق می‌شود (چه نظری، چه عملی) اما طبیعت امرموجودی است که انسان در خلق آن نقشی ندارد .
صفحات :
از صفحه 149 تا 168
The concept of Argumentation for Aristotle
نویسنده:
Mohamad Bassal، Osamah Al-Oksh
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
بررسی مفهوم‌سازی خدا در ارسطو و کندی
نویسنده:
حسن عباسی حسین آبادی ، مستانه کاکایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو در بحث الهیات از «محرک نامتحرک» و «فکر فکر» سخن می‌گوید و برای آن مختصات و مؤلفه‌هایی مانند جوهر، غیرمادی بودن و فعلیت محض لحاظ می‌کند و کندی در بحث از مفهوم خدا از اصطلاحاتی مانند «علت»، «فاعلیت» و «خالقیت» بهره می‌گیرد. نقطۀ تلاقی این دو فیلسوف در تعریف آنها از فلسفه است. اصطلاحات و مفاهیمی مانند «حقیقت»، «علت» و «علت نخستین» در تعریف فلسفه نزد هر دو مطرح شده است و این مفاهیم در مفهوم‌سازی خدا نزد کندی انعکاس یافته است. پرسش این است که آیا، براساس تعریف فلسفه نزد ارسطو و کندی، بررسی مفهوم‌سازی خدا نزد آنها امکان‌پذیر است. یعنی تعریف فلسفه امکان مفهوم‌سازی خدا و بررسی آن را نزد آنها فراهم می‌آورد؟ امکان مفهوم‌سازی خدا نزد ارسطو و کندی چگونه تبیین و بررسی می‌شود؟ در این نوشتار با استفاده از کتاب «آلفای کوچک» و لامبدای ارسطو، که هر دوی این آثار مورد توجه کندی بوده است، به بررسی مفهوم خدا در دو بخش می‌پردازیم. در بخش اول، با بررسی تعریف فلسفه نزد ارسطو و کندی و بیان اصطلاحات و مفاهیم مندرج در این تعریف، به مفهوم خدا می‌پردازیم. در بخش دیگر، با استفاده از کتاب لامبدا و مفهوم «ازلی و جاودانه»، مفهوم خدا را تبیین می‌کنیم که ارسطو، بدون بهره‌گیری از تعریف فلسفه و با مبانی طبیعی، خدایی مابعدالطبیعی (الهیات بمعنی‌الأخص) را معرفی کرده و کندی با استناد به تعریف فلسفه و غایت آن و بهره‌گیری غیرمستقیم از مبانی مابعدالطبیعی ارسطویی (علل چهارگانه و بحث قوه و فعل) خدایی مابعدالطبیعی‌ـ‌الهیاتی (کلامی) معرفی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 177 تا 194
  • تعداد رکورد ها : 1537