مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
احکام وجود(عرفان نظری) قواعد عرفانی مراتب وجود(خاص) معرفت شناسی عرفانی
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1309
جایگاه خیال در مکاشفات صوری (با تأکید بر مکتب ابن عربی، شیخ اشراق و ابن سینا)
نویسنده:
محمد ابراهیم نتاج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بسیاری از بحث های کشفی، علمی و فلسفی را می توان با محوریت خیال تبیین کرد. کاربرد خیال در مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی عرفان و فلسفه همواره مورد توجه اهل نظر در علوم فلسفی و شهودی بوده است تا آنجا که می توان ادعا کرد که عرفان با خیال زنده است. اما در این نوشتار ما به این مسئله می پردازیم که از نظر ابن سینا، سهروردی و ابن عربی انواع خیال کدام اند؟ و چه ارتباطی میان این انواع وجود دارد؟ و اساسا از نگاه آنها خیال چه نقشی در مکاشفات عرفانی بویژه کشف صوری دارد؟ خیال نقش اساسی را در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیش روی عارف ایفا می کند. ابن سینا تنها به یک قسم از خیال که «قوه خیال» باشد اعتقاد دارد؛ اما از نگاه ابن عربی و سهروردی خیال دارای دو قسم متصل و منفصل است و میان آن دو رابطه علی و معلولی است. مثال منفصل واسطه میان عالم عقل و حس است و خیال متصل ابزاری برای خیال منفصل به شمار می آید و این قوه خیال است که می تواند نفس عارف را در مکاشفه و ادراک صور خیالی کمک برساند. سهروردی خیال متصل را مانند ابن سینا مادی ولی همانند ابن عربی صور خیالی و عالم خیال را مجرد می داند، لذا از نظر وی سنخیت میان این دو نوع از خیال بی معناست، اما چون در مکاشفات صوری مدرِک اصلی را قوه خیال نمی داند و وظیفه ادراک را بر عهده انوار اسفهبدیه می گذارد، پس عدم سنخیت قوه خیال و صور خیالی از یک سو و همسنخ نبودن قوه خیال و عالم خیال مطلق، اشکالی بر تحقق مکاشفات صوری وارد نمی سازد. ابن سینا عالم خیال را نمی پذیرد، بنابراین مکاشفه صوری را تنها از طریق ارتباط قوه خیال با عقل فعال تبیین می کند. ابن عربی نیز بر اساس چینش عالم هستی و اعتقاد به حضرات خمس بین قوه خیال مجرد و عالم خیال مجرد رابطه بر قرار کرده و مشاهدات مثالی عارفان را توجیه منطقی می کند. بر اساس دیدگاه این سه اندیشمند زمانی که عارف پا به عرصه سلوک عملی می گذارد تا به حقیقت راه یابد، در این سیر انواع مکاشفات مانند مکاشفه معنوی و مکاشفه صوری برایش حاصل می گردد. یکی از آن انواع، کشف صوری یا کشف مخیّل است. سالک در این حالت، صُوَری را در خواب و بیداری مشاهده می کند که دارای ویژگی های منحصر به فرد و از جنس خیال و مثال اند. این حقایق صُوری مادی نیستند، ولی دارای اعراض جسمانی می باشند؛ یعنی در ذات، مجرد ولی در اعراض جسمانی اند و این خصوصیت به عارف کمک می کند تا معارف کلی و عقلی را از عالم عقول دریافت کند. بنابراین هم ابن سینا و هم شیخ اشراق و ابن عربی به انواع مکاشفات اعتقاد دارند و نوع خاصی از مکاشفه یعنی کشف خیالی را با خیال در ارتباط می دانند. کاربرد خیال نزد ابن سینا و ابن عربی در مکاشفات پررنگ تر از نقش خیال در نزد سهروردی است، زیرا سهروردی علی رغم شیخ الرئیس و ابن عربی، خیال را مدرِک مکشوفات خیالی نمی داند، اما هر سه آن بزرگواران بر آنند که حقایق خیالی را می توان با حس مشترک و حواس ظاهری مادی مشاهده کرد، بدین ترتیب در سیر افاضه این حقایق بر حس مشترک اختلاف نظر دارند. ابن سینا افاضه کننده را عقل و ابن عربی آن را قوه خیال و سهروردی آن را نور مدبره یا اسفهبدی می داند.
فلسفه هنر  اسلامی (از دیدگاه سهروردی ، ابن عربی ، ملاصدرا)
نویسنده:
مینا عبادی آسایش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه هنر وزیبایی شناسی که امروزه شاخه مهمی از فلسفه های مضاف به حساب می آید، در بردارنده مسائل فراوانی است که می توان بسیاری از آنها را با مدد گرفتن از مبانی اساسی(وجود شناسی(ابن عربی و ملاصدرا)، ماهیت شناسی (سهروردی)، نفس شناسی و معرفت شناسی)، بازشناسی و بازخوانی کرد، دیدگاه این سه حکیم درباره قوه خیال نیز یکی از مسائل نفس شناسی است که نقش آن در آفرینش آثار هنری بررسی خواهد شد. بنابر مبانی نفس شناسی ملاصدرا، نفس از قوا و مراتب گوناگونی که بخشی از آنها ناظر به ادراکات انسان اند. از جمله مهم ترین آنها قوه خیال است که همواره نقش بسزایی در شکل گیری یک اثر هنری دارد. عالم مثال یا همان عالم خیال همواره مورد توجه فلاسفه بوده , این موضوع را حتی در فلسفه افلاطون نیز می توان سراغ گرفت .کمال و تعالی هنر در تعبیر این سه حکیم، قوه خیال درمخاطب اثر هنری متجلی می شود. هنگامی که مخاطب با یک اثر هنری رو به رو می شود، در همه این حالات، نخست صورت حسی از آن در نفس وی منعکس می شود. در مرحله بعد، این صورت حسی ارتقا می یابد و در خیال او جای می گیرد و سپس با تعالی این صورت خیالی در نفس مخاطب، حقیقتی معقول که در واقع، معنا و محتوای آن اثر را تشکیل می داده است، ظهور می یابد. بر اساس نظریه اتحاد عاقل و معقول، این صورت ها و حقایق در هر مرحله با قوه متناظر خود و در واقع با نفس مخاطب متحد می شود و از آن جا که صورت های خیالی از صورت های حسی و کلیات معقول از صورت های خیالی واقعی تر هستند، مخاطب در رویارویی با اثر هنری، مرحله به مرحله تعالی می یابد. البته، ناگفته نماند که میزان این تعالی کاملاً به توانایی ادراکی مخاطب و تعالی اثر هنری بستگی دارد. هرچه مخاطب رشد یافته تر باشد، در رویارویی با اثر هنری متعالی بیشتر رشد کرده و سریع تر به حقایق والای آن منتقل می شود. بر پایه هر دو بعد از تحلیل نقش تربیتی مهم قوه خیال در نگاه حکمای مسلمان ،بسیار پراهمیت است. خیال که واسطه ای است میان عالم محسوسات و معقولات، هم وظیفه ابلاغ حقایق عالیه جهان هستی را برعهده دارد و هم انسان های کمال جو را از مسیر محسوسات به حقایق معقول می رساند.پژوهش پیش رو اسنادی _ کتابخانه ای است و از روش توصیفی تحلیلی بهره گرفته شده است.واژگان کلیدی:فلسفه هنر _ سهروردی_ابن عربی_ ملاصدرا_عالم خیال.
نقش خیال در تصویر خدا از نگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
محمدهادی محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یافتن ادبیاتی برای طرح سوال از خیال با توجه به نقش واسطگی‌اش، دو صورت مسئله سنتی داشت، یکی مسئله تشبیه و تنزیه که ادبیات فربهی در سنت ما داشت و دیگری مسئله حلول و تعالی که متقابلاً در سنت غربی به آن توجه شده بود. پیش فرض این پایان‌نامه آن بود که مسئله اول وجه معرفت‌شناختی مسئله دوم است، در حالی که مسئله دوم وجه‌ وجودشناختی مسئله اول است. در فصول دوم و سوم سعی شد با چنین پیش‌فرضی، پاسخ ابن عربی و ملاصدرا به این دو سوال مورد بررسی قرار گیرد.مسئله سوم یعنی شخصیت و شیئیت، مسئله‌ای بود که ژیلسون در ”خدا وفلسفه“ طرح کرده بود. او نیز عمر خود را صرف گونه‌ای از مطالعات تطبیقی کرده است و اتفاقاً در این مسئله که تاریخ فلسفه، تاریخ تجربه پاسخ به یک درد واحد و بنیادی بشر است با کربن هم‌نظر است. تلاش او اگرچه گاه با دلبستگی‌های دینی یک کشیش پیوند خورده است، اما برای رسیدن به سوالاتی که می‌توانند مبنای گفتگو میان سنت‌های فکری شوند قابل توجه است. با این نگاه سعی شد که مسئله او دوباره پرورده شود و از آنجا که کمتر از دو مسئله اول به آن توجه شده بود، بیشتر وقت پایان‌نامه را به خود اختصاص داد.عنوان پایان‌نامه ”طرح خیال در تصویر خدا“ است، تا اولاً پیشا‌پیش حضور خدا در عالم ابن عربی با تصویر و خیال مقارن شود و از هم‌‌خانواده بودن دو اصطلاح imaginal world و image بهره‌برداری شده باشد. ثانیاً تلویحاً تعریضی به آن باشد که در فلسفه اسلامی گاه بیش از آنکه به حصول تصوری روشن از یک مسئله توجه شده باشد، به اثبات و استدلال برای آن توجه شده است و مسئله خدا نیز یکی از موارد همین توجه است.در فصل اول سعی شده است تصویر روشنی از هر سه مسئله ارائه شود. البته این تصویرها تصمیم نهایی در مورد پاسخ را نگرفته است تا فصول بعدی صرفاً جمع‌آوری اطلاعات بر اساس یک سنجه از پیش تعیین شده نباشد، بلکه تمهیدی است برای طرح دوباره این مسائل در فصول دو و سه که به ابن عربی و ملاصدرا اختصاص دارد. در مورد مسئله شخصیت، از آنجا که صورت مسئله بیشتر در ادبیات فلسفی غرب طرح شده بود، تلاش بیشتری لازم بود تا منابع بیشتری دیده شود، اما در فرصت انجام این پایان‌نامه نمی‌گنجید.در فصل دوم سعی شد، نظام خیال ابن عربی متناسب با کارکردی که در پاسخ به سوالات می‌توانست داشته باشد بازخوانی شود. درباره ابن عربی، پایان‌نامه به یک انتخاب تکیه دارد. نگاه نگارنده این بود که سنت شارحان ابن عربی پروژه فلسفی کردن عرفان را به جد دنبال کرده‌ است و این مانع از درک درست ما از ابن عربی می‌شود. این نگاهی است که شارحان متأخر ابن عربی به خصوص بر آن پافشاری می‌کنند و معتقدند که ابن عربی را بیش از آنکه با توجه سنت مابعدش بتوان فهمید، باید در متن آثارش و یا با توجه به سنت ماقبلش مطالعه کرد.به این خاطر بود که سعی شده کمترین ارجاع به شارحان سنتی ابن عربی مثل قیصری داده شود و بیشتر از خود آثار او و با قرائت‌ این جریان استفاده شود.در فصل سوم، بیشتر با یک پروژه پژوهشی روبروییم تا تحلیلی. البته سعی شده است تا این پژوهش به نوعی بازخوانی ملاصدرا باشد اما ادعای کلانی درباره موفقیت در این امر ندارد. عمده تلاش تحلیلی این فصل در برخورد هرمنوتیکی است که با مسئله شخصیت کرده است و پاسخی که برای آن دست و پا کرده است، با این همه اگر فرصت موسع‌تری بود قطعاً تلاش بیشتری برای روشن کردن تفاوت ماهوی ملاصدرا و ابن عربی به عنوان نمایندگان دو سنت فلسفی و عرفانی انجام می‌شد. با این همه امید است که به تلاش تحلیلی این فصل با چشم همدلی نگاه شود.
انسان کامل در حکمت متعالیه و عرفان ابن عربی و امام خمینی (ره)
نویسنده:
نرگس موحدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع انسان کامل از جمله مباحث ریشه‌دار عرفانی و از جهتی فلسفی است. که در طول تاریخ مطمح نظر اندیشمندان در عرصه‌های عرفانی و فلسفی بوده است. ابن عربی در عرفان نظری علاوه بر مسله توحید، موضوع انسان کامل را مورد توجه قرار داده است و ویژگی‌ها و ضرورت او در نظام هستی را در بخش عظیمی از کتاب‌های فصوص و فتوحات ذکر می‌کند. ابن عربی انسان کامل را آیینه تمام نما‌ی حق و الگو و معیاری برای افراد انسانی می‌داند که حق تعالی آن گاه که اراده‌ی شهود ذات خویش را نمود با تمامی اسماء و صفات در انسان کامل تجلی کرد. این جامعیت اسمائی او را شایسته خلیفه اللهی می‌نماید. از مجرای انسان کامل سایر موجودات فیض الهی را دریافت کرده و وجود و بقاء می‌یابند. مصداق ولی کامل و ولایت او در نظام تکوین و تشریع یکی از مسائل متشتت در نوشته‌های عرفانی محسوب می‌شود که شارحان زیادی سعی در حل این مسئله داشته‌اند. حضرت امام خمینی اگر چه مبانی بحث خویش را عرفان ابن عربی قرار داده‌اند؛ اما به عنوان یک عارف شیعی مباحث انسان کامل را با صبغه معارف تشیع عرضه نموده‌اند. در فلسفه نیز مسائل انسان کامل با نگاه فلسفی تبیین می‌گردد و مراحل وجود یافتن و رشد عقلانی انسان تا رسیدن به بالاترین مرتبه که همان عقل فعال است؛ توضیح داده‌ می‌شود. یکی از فرضیه‌های قابل پیش بینی این است که نگاه عرفانی با دیدگاه حکمت متعالیه بسیار نزدیک باشد. زیرا حکمت متعالیه از مبانی عرفانی بهره فراوان برده است. از جهتی دیگر فلسفه نگاهی عقلانی به انسان دارد و او را در نشأت متفاوتی قرار می‌دهد.روش تحقیق: روش این تحقیق توصیفی تحلیلی می‌باشد.
خیال و مثال در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
سمنبر میرزایی، هادی وکیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ازجمله مسائل مطرح‏شده در فلسفه و عرفان اسلامی، مقوله خیال و مثال و برزخ است که در تبیین بسیاری از اعتقادات اسلامی ازجمله اصل معاد و حیات پس از مرگ، و اثبات تجرد روح و غیره نقش اساسی دارد. ابن عربی، ملاصدرا، ابن سینا، فارابی، و شیخ اشراق ازجمله اندیشمندانی هستند که به این مباحث پرداخته‏اند. در اندیشه ابن عربی، خیال، محل جمع اضداد است و امری است که نه موجود است نه معدوم، نه معلوم است نه مجهول؛ او خیال را مضیق‌ترین و موسع‏ترین معلومات می‏داند و معتقد است که انسان با دیده خیال می‏تواند صورت‏های خیالی و محسوس را با هم ادراک کند. وی نظریاتش‌ درباره عما را نیز، با نظریه خیال پیوند مى‌دهد و معتقد است که‌ اگر نیروی‌ خیال‌ نبود عما، پدیدار نمى‌شد. از نظر وی خیال‌ از بردگان‌ نفس‌ ناطقه‌ است‌ و برده‌ در برابر سرور به‌ سبب‌ ملکیت‌، دارای‌ گونه‌ای‌ فرمانروایى‌ است‌، فرمانروایى‌ خیال‌ در این‌ است‌ که‌ نفس‌ را به‌ هر صورتى‌ که‌ خواهد، شکل‌ مى‌دهد. از دیدگاه صدرالمتألهین قدرت قوه خیال گاهى فطرى و گاهى کسبى است و ازجمله عوامل کسبى در رؤیت بى‏واسطه صور نورانى، کم‏خوردن و کم‏آشامیدن، کم‏خوابى، رهاکردن، تن‏آسایى، و رهاشدن از بند نرمى و لطافت است. صدرا براى نفس، قدرت و قوتى قائل است که به واسطه آن، نفس با نیروى خیال، قادر به انشا و ایجاد صورى است که در هیچ‏یک از عالم عقول، اعیان و حتى عالم مثال وجود ندارند.
صفحات :
از صفحه 133 تا 160
وحدت وجود از دیدگاه حسین بن منصور حلاج، احمد غزالی، عین القضات همدانی و جایگاه ابلیس و انبیاء
نویسنده:
محمدکاظم پورمومنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وحدت وجود از اساسی ترین مبانی عرفان است که در قرون دوم وسوم هجری مطرح شده است، اما تا زمان ابن عربی به صورت اصولی و نظام مند ارایه نشده بود.حلاج، غزالی و قاضی همدانی از هنجارستیزترین عرفایی هستند که به دفاع از ابلیس وستایش او پرداخته اند و موافقان مخالفان بسیاری نیز داشته اند.حلاج، احمد غزالی و عین القضات همدانی از بزرگترین عرفای اسلامی هستند که موضوع وحدت وجود در آثار و افکارشان منعکس شده است این سه شخصیت همچنین از بزرگترین مدافعان ابلیس میباشند البته حلاج در هر دو زمینه پیشرو است.
وحدت وجود در حکمت متعالیه، بررسی تاریخی و معناشناختی
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
وحدت وجود یکی از مهمترین باورهای عرفانی است که همواره چالش های فراوانی را هم در عرصه دینداری و هم در عرصه تفکر فلسفی موجب شده است و ملاصدرا هم به عنوان مبدع یک نظام فلسفی به نام حکمت متعالیه، مدعی است که توانسته است این نظریه عرفانی را تبیین فلسفی نماید. اما بعدها در شرح مراد ملاصدرا اختلافاتی پدید آمد؛ برخی از پیروان این نظام فلسفی نظریه وحدت تشکیکی وجود را تنها تبیین معقول از نظریه وحدت وجود عرفا دانستند و اما برخی دیگر بر این باور بودند که سخن عرفا چیزی بیش از این است، یعنی نفی هر گونه کثرت از وجود، که از آن به وحدت شخصی وجود تعبیر کرده اند، و قائل شده اند که ملاصدرا نیز در نظام فلسفی خود توانسته از وحدت تشکیکی وجود گذر کند و به وحدت شخصی وجود برسد.برای داوری بین این دو دیدگاه، در این مقاله، پس از اشاره مختصری به تاریخچه پیدایش نظریه وحدت وجود، تاریخ تحولاتی را که در تفسیر رای ملاصدرا در این باب وجود دارد، مورد بررسی قرار می دهیم و سپس به سراغ معیارهایی که برای تفکیک فلسفی این دو دیدگاه ارایه شده، می رویم تا نشان دهیم که آیا به لحاظ معنا شناختی، در فضای حکمت متعالیه، واقعا سخن از وحدت شخصی وجود به عنوان امری متمایز از وحدت تشکیکی وجود، قابل دفاع است یا خیر. برای اینکه این داوری کامل شود باید علاوه براین بحث معناشناختی، ادله فلسفی قائلان به تفکیک این دو مطلب در حکمت متعالیه و لوازم پذیرش چنین تفکیکی را نیز مورد بررسی فلسفی قرار داد که به علت ضیق مجال در این مقاله به همان بررسی تاریخی و معناشناختی بسنده شد و ان شاء اله در مقاله دیگری بررسی ادله و لوازم این سخن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
صفحات :
از صفحه 133 تا 166
نقش انسان کامل در ارتباط حق تعالی و خلق به وجه عام و وجه خاص از منظر عرفان اسلامی
نویسنده:
محمدمهدی گرجیان عربی,زهرا محمدعلی میرزایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی,
چکیده :
محور همه مباحث عرفانی، وحدت شخصی وجود است؛ بدين بيان كه هستی حقيقی در ذات حق تعالی، خلاصه می گردد و كثرات مشهود، مظاهر وجود واحد حق اند. بنابراین، اگر عرفا از چينش مراتب هستی سخن می گويند، منافاتی با وحدت وجود ندارد، بلكه اين مراتب متعدد، شئون حق اند. در ميان اين مراتب، انسان كامل كه مظهر اسم جامع الله است، با جمع تمامی حقايق الهی و كونی در خود و ويژگی های منحصر به فردش، نسبت به ساير مراتب از جايگاه ويژه ای برخوردار است؛ به گونه ای كه در ارتباط تمامی ذرات هستی با حق، نقش برجسته ای دارد. ارتباط حق با مراتب كثرت از دو راه سلسله ترتيب و وجه خاص می باشد. مراد از سلسله ترتيب، وسايط فيض الهی بوده و وجه خاص، ارتباط بی واسطه با حق است كه حقيقت انسان كامل با هردو طريق مذكور ارتباط حق با خلق، مرتبط است؛ چراكه از يك سو در سلسله ترتيب، در واقع، تنها واسطه فيض الهی اوست و بقيه وسايط، بازوان وی هستند و از سویي ديگر، با نظر به وجه خاص كه ارتباط حقيقت هر شیء با حق است، سرّ ارتباط انسان كامل با وجه خاص روشن می شود؛ زيرا حقيقت انسان كامل با جامعيتش، حقيقت كلّ هستی است و در پرتو قرب به وی، قرب حق و وجه خاص او با هر شیء نيز درك می گردد. پژوهش حاضر، در صدد بررسی تحليلی جايگاه عرفانی انسان كامل در ارتباط بين حق و خلق می باشد.
صفحات :
از صفحه 123 تا 140
امکان وحدت شخصی وجود در حکمت متعالیه
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) ,
چکیده :
وحدت وجود یکی از مهم ترین مدعیات عرفاست که همواره با بحث ها و چالش های فراوانی همراه بوده است. در میان نظام های فلسفی در جهان اسلام، ملاصدرا، که توجه خاصی به آرای عرفانی داشت، بر این باور بود که اولین کسی است که توانسته وحدت وجود را تبیین فلسفی کند. اما بعدها در شرح مراد ملاصدرا اختلافاتی پدید آمد؛ در اینکه وی توانسته بود وحدت تشکیکی وجود را اثبات کند، بحثی نبود، اما بحث بر سر این بود که آیا وحدت تشکیکی وجود همان وحدت وجود موردنظر عرفاست؟ برخی از پیروان این نظام فلسفی بر این باور بودند که تنها تبیین معقول از وحدت وجود، همان وحدت تشکیکی وجود است و دسته دوم قایل شدند که مدعای اصلی عرفان بیش از این است و ملاصدرا در نظام فلسفی خود توانسته است از وحدت تشکیکی وجود گذر کند و به مدعای اصلی عرفان، یعنی وحدت شخصی وجود برسد.یک راه مهم برای قضاوت بین این آرا، بررسی فلسفی ادله و لوازم سخن موافقان و مخالفان امکان وحدت شخصی وجود در حکمت متعالیه است. در این مقاله ابتدا به سه دلیل طرفداران گذر از وحدت تشکیکی وجود به وحدت شخصی وجود پرداخته می شود؛ سپس براهینی که به عنوان مناقشه بر پذیرش وحدت شخصی وجود در نظام حکمت متعالیه قابل طرح است، بررسی خواهد شد و در نهایت، قضاوت می شود که آیا در حکمت متعالیه و با استفاده از ادله عقلی فلسفی می توان وحدت شخصی وجود را به عنوان امری فراتر از وحدت تشکیکی وجود پذیرفت یا خیر.
صفحات :
از صفحه 67 تا 87
وحدت وجود در عرفان مولوی و حکمت متعالیه
نویسنده:
یدالله کشاورز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله‌ی وحدت وجود در اندیشه‌ی اسلامی خصوصاً در فلسفه و عرفان یکی از مسائل مهم در نحوه‌ی ارتباط کثرت با وحدت یا کثیر با واحد می‌باشد که نظریات مختلفی در این خصوصدر حوزه‌های فلسفی و عرفانی ارائه گردیده است؛ این نوشتار به منظور بررسی اندیشه‌های مولانا جلال الدین بلخی در عرفان و حکیم الهی، صدرالمتألهین شیرازی در فلسفهپیرامون موضوع وحدت وجود فراهم آمده است.در آثار و تألیفات مولوی نمونه‌هایی از تلقی وحدت وجود، موجود است اما آنچه که مبرهن می‌باشد، این است که رأی اصلی ایشان وحدت شهود است که بر اساس تجربه‌ی شخصی و درونی همراه با تزکیه و تهذیب نفس به ظهور رسیده است اما ملاصدرا در ابتدا قائل به نظریه‌ی وحدت تشکیکی وجود بود که بعدها با تغییر مشی فلسفی قائل به وحدت شخصی وجود گردید.کلمات کلیدی: وحدت وجود، وحدت تشکیکی وجود، وحدت شخصی وجود، وحدت شهود
  • تعداد رکورد ها : 1309