مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
تاریخ عرفان روانشناسی عرفان عارفان عرفان اسلامی عرفان تطبیقی عرفان شرقی عرفان مسیحی عرفان های نوظهور عرفان یهودی فلسفه عرفان (فرا عرفان)
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1265
بررسی تجارب عرفانی بر مبنای روان‌شناسی فرافردی با تأکید بر آراء آبراهام مزلو، استانیسلاو گراف، و دیوید لاکوف
نویسنده:
یاسمن سلمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار با گزینش سه تن از رهبران روان‌شناسی فرافردی سعی در درک کلی نگرش این رویکرد نوین روان‌شناسی به ویژگی‌ها و منشأ تجارب عرفانی، رابطه‌ی آن با بیماری روانی و کارکرد آن پرداخته است. تجربه‌ی عرفانی به دلیل ایجاد حالت وجد، خلسه، جذبه، قبض و بسط، حالات ویژه‌ی روحی را برای صاحب تجربه به وجود می-آورند، که موجب می‌شود این افراد غیر نرمال تلقی شده و به روان‌شناسان ارجاع داده شوند، لذا نوع نگرش روان‌شناسان به این تجارب حائز اهمیت می‌باشد. شایان ذکر است که روان-شناسان فرافردی نگاه نوین، جامع و انتقادی نسبت به روان‌شناسی تقلیل‌گرا دارند، با این وجود در ایران ناشناخته می‌باشند. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه‌ای و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می‌باشد. این نوشتار نتیجه ‌می‌گیرد که روان‌شناسان فرافردی، تجربه‌ی عرفانی را امری فراطبیعی و سطحی از رشد روانی انسان تلقی می‌نمایند، و نه مانند روان‌شناسی اثبات‌گرا آسیب‌روانی. وجود مشابهت میان علایم و حالات حاصل از تجارب عرفانی و بیماری روانی، از دلایل عمده‌ی تلقی تجربه‌ی عرفانی به عنوان بیماری روانی است؛ لاکوف یکی از پیشگامان روان‌شناسی فرافردی مدلی ارائه می‌دهد که بر طبق آن بتوان میان بیماری روانی و تجارب عرفانی تمایز گذاشت. این روان‌شناسان برای تجارب عرفانی کارکردهای مثبت فراوان، و کارکردهای منفیی اندکی را برمی‌شمرد.
بررسی احوال، آثار وآراء عرفانی شیخ عبدالقادر گیلانی
نویسنده:
آمنه آقاسیدعلی دربندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عبدالقادر بن ابوصالح موسی جنگی دوست گیلانی(561 ق)، صوفی، عارف، واعظ، محدِّث، فقیه حنبلی، موسس طریقه‌ی قادریه است. تصوف وی مبتنی بر شریعت و همسو با عقاید احمد بن حنبل است. مهمترین استادان و مشایخ او در طریقت، حمّاد بن مسلم دبّاس و أبوسعد مخرّمی بوده‌اند و خرقه را از مخرّمی ستانده است. از مهمترین عقاید عرفانی او می‌توان به توحید، لزوم پیر و شیخ در طریقت، وظایف مرید و مراد، زهد، مجاهده با نفس، عزلت و خلوت، صمت و ذکر اشاره کرد. عبدالقادر اصول اصلی تصوف را مشتمل بر هفت اصل می‌داند که ناظر به أحوال و مقامات است. نوشته‌ی حاضر با استفاده از آثارِ عبدالقادر و کتب تراجم و مناقب به بررسی زندگی و آراء و احوال عرفانی این عارف برجسته پرداخته و مشتمل بر سه فصل است. در فصل اول به زندگی و احوال عرفانی او، در فصل دوم به معرفی مهمترین آثار عرفانی و اخلاقی و در فصل سوم به مهمترین آراء عرفانی او پرداخته شده است.
بررسی میزان تاثیر دیدگاه‌های ابن عربی بر اندیشه شاه نعمت الله
نویسنده:
علی زوی کلاتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از آن عارفان بنامی که، عرفای دیگر از وی تأثیر گرفته اند و چراغ اندیشه و تفکر او را به دست گرفته اند، شیخ اکبر معروف به ابن عربی است. به علت گسترده بودن اطلاعات ابن عربی دربار? فلسفه، کلام،تفسیر،عرفان و حدیث است که عرفای اسلامی پس از وی به شدت تحت تآثیر افکار او قرار می گیرند و دارای مبادی، اصول می گردد. او خود معتقد است که کلام او از عالم امر نازل می شود پس دارای یک نظام واحد است و همانند قرآن بعضی از آن بعضی دیگر را تفسیر می کند. ولی این نظام واحد برای کسی روشن می شود که نسبت به مباحثی همچون عالم احدیت، واحدیت، اسماء و صفات حق، وحدت وجود، حضرات خمس، اعیان ثابته، و انسان کامل آگاهی داشته باشد.و به حق تنها عارفی که از تعلیمات ابن عربی در اندیشه و آراء خود استفاده نموده است و بهره ها جسته، شاه نعمت الله ولی است که حکمت از طریق فصوص الحکم برقلب و جان وی راه یافته است.رسال? پیش رو که در باب بررسی میزان تاثیر پذیری اندیشه های شاه نعمت الله ولی از اندیشه های ابن عربی می باشد در چهار فصل تنظیم شده است که به قرار زیر است :فصل اول مربوط به کلیات می باشد . در این فصل به موضوعاتی همچون سوالات پژوهش، فرضیه های پژوهش، اهداف پژوهش، جامعه آماری ، حجم نمونه، روش تحقیق ، مدل تحقیق و... اشاره شده است . روش تحقیق به کار گرفته شده در این رساله روش توصیفی تحلیلی بوده و حجم جامعه آماری جهت بررسی 1362 صفحه می باشد . در فصل دوم به زندگی نامه و آثار شاه نعمت الله ولی و ابن عربی اشاره گردید. از جمله مباحث مهمی که در این فصل ذکر شده است ، اشاره به چهارچوب کلی عرفان ابن عربی و سلسله شاه نعمت اللهی می باشد. در فصل سوم که تجزیه و تحلیل اطلاعات می باشد، اندیشه های ابن عربی وشاه نعمت الله ولی در دوازده مورد (وجود، اسما و صفات ، اعیان ثابته ، تجلی ، تشبیه و تنزیه ، جبر و اختیار ، وحدت وجود ، قلب ، انسان کامل ، عقل اول ، عشق ، رمز و تمثیل) مورد بررسی قرار گرفت . در فصل چهارم نیز که نتیجه گیری کلی رساله ذکر گردید. کلید واژه ها: ابن عربی ، شاه نعمت الله ولی ، عرفان، وجود، انسان، عشق،اعیان
توحید از دیدگاه عزیز نسفی
نویسنده:
فریبا نجفی‌کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث توحید و شناخت خداوند یکی از مباحث مهم در ادیان بخصوص دین اسلام می باشد در این رساله سعی بر این بوده که به آرا و تفکرات عارف و متکلم قرن هفتم عزیز الدین نسفی در این باب اشاره شود ایشان توحید را به معنای یکی کردن و یکی شمردن می داند و همچنین او با اشاره به مراتب ذات،وجه و نفسدر خداوند و شناخت او می گوید:«شناخت خداوند از طریق ذات امکان پذیر نیست و از طریق وجه می توان به خداوند رسید» او در آثارش به ادله و نظرات اهل شریعت، اهل حکمت، و اهل وحدت نظر دارد که بیشتر توجه ایشان به نظرات اهل وحدت می باشد او موجودات را مظاهر صفات خداوند دانسته و هر صفتی در خداوند از طریق شناخت مخلوقات او وارد و آشکار می گردد اوهمچنین در آثارش به این مطلب اشاره می کند که برای شناخت خداوند ابتدا باید خود را شناخت تا بتوان به شناخت خداوند نائل شد. مباحث توحیدوذات الهی،صفات و افعال الهی ازدیدگاه عزیز الدین نسفی در حد توان استنتاج گردیده است.درواقع می توان گفت عرفان نسفی که متاثر از عرفان عربی است می تواند بیانگر نوعی سلوک از طریق شناخت انسان برای رسیدن به تعالی می باشد. برای دستیابی به این هدف ازتحقیق کتابخانه ای و کتب نویسنده استفاده شده است
مخاطرات سلوک در مثنوی معنوی
نویسنده:
محمد رکنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی مخاطرات سلوک در مثنوی مولانا انجام شده است. با توجه به اهمیت مولانا و اندیشه‌های او در تاریخ عرفان اسلامی ‌‌و همچنین اهمیت مطالعه در عرفان عملی به عنوان یکی از اصلی‌ترین حوزه‌های پژوهش و با توجه به اینکه در حوزه‌های سلوک معنوی و مخاطرات آن پژوهش‌های اندکی صورت گرفته است ضرورت ایجاب می‌‌کند با کنکاشی دقیق و موشکافانه در مثنوی معنوی مولانا، به دسته‌بندی مخاطرات سلوک پرداخته و سپس به شرح و تبیین و بررسی این مخاطرات بپردازیم. سلوک که در اصطلاح عرفانی طی مدارج خاص را گویند که همواره باید سالک طی کرده تا به مقام وصل و فنا برسد، دارای مخاطراتی است که این مخاطرات باعث می‌شوند سالک را از ادامه‌ی راه باز دارند. این پژوهش در صدد است که با بررسی مثنوی مخاطرات سلوک را از آن استخراج کرده و به شرح و بیان آنها بپردازد. از این رو به تعریف مباحثی چون سلوک و مخاطرات آن پرداخته و سپس با مطالعه‌ی مثنوی مخاطراتش را شناسایی کرده و به دسته‌بندی آنها اقدام کرده و آنها را در پنج دسته تقسیم‌بندی کرده است که عبارتند از: الف) مخاطرات برآمده از روابط مراد و مرید،‌که سلوک بدون مراد، عدم شناخت مرشدان واقعی و انتخاب مدعیان دروغین به جای آنها، اعتراض کردن بر مراد و یا عدم اطاعت کامل و ستیز با او، سوءاستفاده از فروتنی آنها و امتحان کردن پیر و اولیاء‌الله از فروع آن می‌باشند. ب) مخاطراتِ برآمده از خواطر، اوهام و وساوس شیطانی،‌که خواطر شیطانی و نفسانی و افکار و اندیشه‌های ناصواب از فروع آن می‌باشند. ج‌) مخاطراتِ برآمده از تعلّقاتِ دنیوی و هواهای نفسانی،‌که تعلقات دنیوی مانند مال و‌ ثروت، مقام و منصب، بزرگی و ریاست‌طلبی، پرخوری، شهوت، اسارت تن و دربند ظواهر و اسباب و علل بودن از فروع آن می‌باشند. د) مخاطراتِ برآمده از انحرافاتِ اخلاقی،‌که تکبر و غرور، حرص و طمع، حسادت وکینه‌‌توزی، ریا و تزویر، تنگ چشمی و مخاطرات اعضا و قوای بدنی از زبان، چشم، گوش و شکم از فروع آن می‌باشند. هـ) مخاطرات برآمده از همنشینی با نا‌اَهلان،‌که همنشینی با ابناء دنیا و اصحاب شهوت وهمنشینی با افراد نادان و احمق از فروع آن می‌باشند. هر کدام از موارد ذکر شده، دارای مخاطراتی می‌باشند که سلوک سالک را متوقف کرده و یا آن را به تأخیر میاندازد. کلید واژه‌ها: تصوف، سیر و سلوک، عرفان اسلامی، عرفان عملی، مخاطرات سلوک، مثنوی معنوی، مولوی.
رهیافت تفسیری مکتب تفکیک؛ مطالعه موردی تفسیر مصباح الهدی
نویسنده:
حامد مختاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مکتب تفکیک به عنوان یک جریان جدید در فضای شیعی ایرانی پا به عرصه وجود گذاشته و تفکر و شیوه خود را به قدمت اسلام می‌داند. این مکتب نگاه انتقادی به پاره‌ای از جریان‌های اسلامی و شیعی دارد و نگاه ویژه‌ای به قرآن و احادیث می‌کند. نگاه و رهیافت این مکتب بر عدم مزج منابع شناختی ـ وحی، فلسفه و عرفان ـ است و دریافت معرفت از منبع وحی ـ که همان ثقلین است ـ را یگانه راه درست معرفی می‌کند. تفکیکیان با این نگاه به تفسیر قرآن پرداخته و بر حجیت ظواهر قرآن و حدیث تأکید می‌کنند و فلسفه و عرفان را در تفسیر ـ به خاطر بشری بودن این علوم و عدم توجه به حجیت ظواهر ـ دارای خطا می‌دانند. مکتب تفکیک در تفسیر، تمسک ـ به تنهایی ـ به حدیث یا قرآن را نمی‌پذیرد، به‌گونه‌ای که با تفسیر قرآن‌به‌قرآن، مخالفت می‌کند. این مکتب علاوه بر توجه به منبع وحی، از تعقل و اجتهاد در تفسیر خود بهره می‌گیرد، بدین سبب می‌توان روش آنان را اجتهادی مبتنی بر قرآن و روایات دانست. نهایتاً می‌توان گفت: رهیافت مکتب تفکیک ـ و به‌خصوص تفسیر مصباح‌الهدی که از تفاسیر مکتب تفکیک است ـ در تفسیر قرآن، بیشتر خصلت پیرایشی و سلبی نسبت به سنت تفسیری داشته ـ و با توجه به این‌که ابزارها و منابعی که به کار گرفته‌اند در تفاسیر شیعی به کار گرفته می‌شده است ـ حاوی مولفه و شاخصه ایجابی خاصی نیست.
رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا و ابن تیمیه
نویسنده:
مدینه کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه عقل و دین از دیرینه ترین مباحث تفکر بشری است ، به طوری که در تاریخ تفکر اسلامی و در ارتباط با تبیین نسبت بین عقل و دین اختلاف نظر وجود دارد ، هر گروه یا فرقه ای به نوعی با دین برخورد دارند ؛ بعضی به ظاهرآیات و روایات اکتفا می کنند و مخالف دخالت عقل در دین هستند و بعضی عقل را در دین دخیل می دانند، در این میان بررسی دیدگاه ملاصدرا و إبن تیمیه قابل توجه می باشد . در این پژوهش کوشش شده بررسی تطبیقی رابطه عقل و دین در پنج فصل پرداخته شود .پس از بیان مقدماتی در باره دیدگاه هایی که در خصوص رابطه، عقل و دین وجود دارد ، به بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا پرداخته می شود ، در ادامه از دیدگاه ابن تیمیه بررسی شده و سرانجام به بررسی تطبیقی این مبحث از دیدگاه هردو متفکر پرداخته شده است.می توان گفت ملاصدرا جمع میان این دو مقوله را ممکن دانسته و این دو را نیازمند به هم معرفی می کند و به هنگام بروز تعارض ، قطعیات عقلی را بر ظواهر دینی مقدم نموده و راه تأویل نصوص دینی را پیش گرفته اند. اما ابن تیمیه با اعتقاد به اصل پیروی از سلف و با تکیه بر ظواهر آیات و روایات ، شرع را وابسته به عقل نمی داند و به هنگام بروز تعارض ، نقل را بر عقل مقدم نموده و این جمود بر ظواهر او را تا مرحله اعتقاد به جسمانیت حق تعالی تنزل داده است.
نقد و بررسی عرفان پائولو کوئیلو
نویسنده:
معصومه محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
باتوجه به حساسیت و عنایت انسان از گذشته تا امروز به مباحث مرتبط با روح و فطرت و مباحث معنوی، نویسندگان مختلفی با قلم گویا به بیان چنین موضوعاتی می‌پردازند و مورد استقبال قشر عظیمی از مردم قرار می گیرند. عامه مردم ناآگاهانه تحت تأثیر اندیشه‌های انحرافی که در قالب هنری زیبا ارائه می‌شوند قرار می‌گیرند. لذا لازم است نقد و تبیین آثار نویسندگان این چنینی مورد مداقه محققان قرار گیرد. در این پژوهش یکی از مهم‌ترین این جریانات موسوم به عرفان پائولو کوئیلو مورد نقد و بررسی قرار گرفته است که پس از ارائه زندگی‌نامه و ویژگی‌های شخصیتی پائولوکوئیلو مهمترین آثار، اصول فکری او بیان شده است. همچنین با سبک‌شناسی و بررسی علل جذابیت آثار، اندیشه‌های انحرافی او پرداخته است. بدین‌منظور از روش کتابخانه‌ای و مطالعه آثار، یادداشت برداری و تحلیل استفاده شد و تأثیرگذارترین اندیشه‌های عرفانی پائولوکوئیلو نقد و بررسی گردید که برخی از آنها عبارتند از: ترویج اندیشه‌های لیبرالیستی، ترویج اندیشه‌های پلورالیستی، شباهت و جایگزینی سکس و عرفان، ترویج اندیشه‌های نهیلیستی، تقدس بی‌عفتی و روابط خارج از چارچوب خانواده، ترویج لذت‌جویی و شهوت‌پرستی،ترویج اندیشه‌های فردگرایانه و تجربه دینی، تقابل خرد و عرفان، ترویج ومعرفی اعتقاد به خدای خطاکار و ...کلمات کلیدی: پائولو کوئیلو، عرفان، انحراف‌های فکری
پژوهشی تطبیقی در معرفت‌شناسی ملاصدرا و ابن عربی با تأکید بر جایگاه عقل
نویسنده:
سمیه منفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی عرفان نظری محیی الدین بن عربی و حکمت متعالیه صدر المتألهین شیرازی، می‌توان گفت که ملاصدرا، فیلسوف است؛ زیرا روش وی، روشی فلسفی می‌باشد و مبنای تمام افکار او بر پایه‌ی دلیل و استدلال قرار گرفته است و قدمی از عقل فراتر نمی-گذارد. به یک معنا می‌توانیم بگوییم که ملاصدرا عارف است؛ چنانکه یافته‌های عرفانی و کشف و شهود، جایگاه و نقش مهمی در حکمت او ایفا می‌کند. اما از آنجا که خود معترف به محدودیت مقام عقل بوده است، وحی و کشف را در کنار عقل قرار می‌دهد، البته نه در عرض همدیگر، بلکه باز هم داور نهایی را عقل قرار ‌داده و با زیرکی تمام با استفاده از این قاعده که: عرفان، قرآن و برهان از هم جدایی ندارند، تا آنجایی که ممکن است به برهانی کردن وحی و کشف می‌پردازد. این است تفاوت او با ابن عربی؛ زیرا ابن عربی هرگز بر آن نبوده که تمام عناصر عرفان خود را عقلی و مبرهن سازد. شاید بتوانیم بگوییم ملاصدرا در انتهای مسیری قرار گرفته که ابن عربی آن را آغاز کرد. اما نه به معنای برهانی کردن کل عرفان.هدف ملاصدرا این نبوده که کل عرفان را برهانی سازد، بلکه ملاصدرا همواره نقصان عقل را از طریق کشف و وحی جبران کرده است و عقل به معنای استدلال فردی برای او اصل و اساس بوده است. حکمت به این معنا همان فلسفه است که متعالی به کشف و وحی شده است. در مقابل، ابن عربی علی رغم جایگاهی که برای مراتب بالای عقل در معرفت شناسی خود قایل است، قلب و دستاوردهای آن را، اصل و اساس مکتب خود قرار داده و هرجا که لازم دیده و بنا بر برخی ضرورت‌ها از استدلال عقلی بهره برده است.
بررسی مفهوم حجاب‌های نورانی و ظلمانی در عرفان اسلامی با تاکید بر مثنوی
نویسنده:
فاطمه محقق
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حجاب در لغت به معنای سِتر است؛ از این‌رو، به هر چیزی که شیئی از شیء دیگر پوشیده و پنهان کند، حجاب و پرده می‌گویند. در اصطلاح عرفانی به معنی هر چیزی است که آدمی را از قرب الهی دور بسازد. بنابراین هر چیزی که مانعی بین خدا و بنده‌اش باشد حجاب محسوب می‌شود. مقوله‌ی حجاب و شناخت آن همیشه ذهن عرفا را به خود مشغول کرده است و یکی از مهمّترین مسائل در شناخت خداوند و رسیدن به او بوده است. خاستگاه آن مربوط به مذهب و عرفان خاصی نیست زیرا بحث معرفت در فطرت آدمی نهاده شده است. آدمی برای رسیدن به معرفت الهی، راهی جز شناخت موانع و حجبی که بین او و خداست، ندارد. در تمامی عرفان‌ها این مقوله مورد بررسی است البته با نام‌های متفاوت معنای حجاب را می‌رساند. مقوله‌ی حجاب نورانی و ظلمانی بیشتر در عرفان اسلامی به خصوص در مثنوی مورد تاکید و بررسی فراوان است. حجاب‌های ظلمانی در عرفان اسلامی، شامل حجاب‌هایی هستند که مربوط به حیات دنیوی و عالم شهادت است و مانع از مشاهده ملکوت و جمال حق تعالی می‌شود. حجاب‌های نورانی بر خلاف حجاب‌های ظلمانی مربوط به عالم لطیف و ماورا است که برای شخص از نفس قدسی پدید می‌آید. مولانا در مثنوی به انواع مختلف حجاب‌ها اشاره می‌کند و انسان را از ماندن در این حجب نهی می‌کند و او را از اثرات محجوب ماندن آگاه می‌کند. البته در میان اقوال عرفا در این مورد اختلافاتی دیده شده است امّا این اختلافات می‌تواند به دلیل قاصر بودن زبان از درک تجربیات عرفا بوده باشد. در این پژوهش سعی بر این شده است که مفهوم حجاب‌های نورانی و ظلمانیرا در عرفان اسلامی با نظر و تاکید به مثنوی مورد بررسی قرار دهیم که اختلاف چندانی میان افکار و عقاید عرفای اسلامی با مولانا در مثنوی دیده نشده است. منظور مولانا از حجاب‌های نورانی و ظلمانی در مثنوی همان حجبی است که در عرفان اسلامی آمده است. تنها اختلافی که در میان آن‌ها دیده شده است، مربوط به دلیل بودن حجاب‌ها از ناحیه خدا بوده است که مولانا وجود این حجب را غیرت خداوند به خودش می‌داند امّا عرفای اسلامی علّت آن را حبّ الهی به خودش می‌دانند.
  • تعداد رکورد ها : 1265