مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
خداشناسی خود شناسی معرفت برهانی معرفت تقلیدی معرفت شهودی
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 177
نقش و جایگاه عقل در تحصیل معارف اعتقادی
نویسنده:
رضا رهنما
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در طول تاریخ تفکر بشر دیدگاه‌های مختلفی پیرامون جایگاه عقل در کسب اعتقادات دینی وجود دارد. بعضی به عقل چندان بهایی نداده و درباره‌ی آن راه تفریط را پیش گرفته‌اند و برخی نیز همچون فلاسفه انتظار زیادی از آن دارند و در مورد قدرت و محدوده‌ی عقل راه افراط را طی کرده‌اند. اما حقیقت این است که داوری در مورد نقش عقل در کسب معارف دینی به سامان نمی‌رسد مگر این که حقیقت و توانایی‌ها و محدودیت‌های آن به صورت دقیق شناخته شود. این نوشتار در پی پاسخ به این سوال اساسی است که نقش اثباتی و سلبی عقل در قبال اعتقادات دینی چیست؛ بدین معنا که در چه حیطه‌هایی می‌توان اعتقادات دینی را به کمک عقل ثابت کرده و نشان داد و نیز چه محدودیت‌‌های متوجه معارف عقلانی می‌باشد. برای رسیدن به پاسخی دقیق برای پرسش فوق، ابتدا می‌بایست تعریف صحیحی از عقل ارائه شود. با توجه به دریافت درونی انسان‌ها به عنوان واجدان عقل و نیز تذکر آیات و روایات اسلامی به این نتیجه رسیده‌ایم که عقل نوری است که از جانب خداوند متعال داده شده و انسان‌های عاقل به جهت واجد بودن آن، از مجانین، اطفال و... متمایز می‌شوند. به سبب آن درست از نادرست تشخیص داده می‌شود و در این تشخیص، فرقی میان حوزه نظری با حوزه عملی وجود ندارد. علاوه بر این عقل به انسان حکم می‌کند که خوبی‌ها را اختیار کند و بدی‌ها را ترک نماید لذا بر اساس آن عاقلان شایستگی مدح و ذمّ پیدا می‌کنند. این نور الهی معصوم بوده و در کشف کردنش دچار خطا نمی‌شود و البته حجیت ذاتی نیز دارد. اگرچه عقل معصوم می‌باشد با این حال به اعتراف قریب به اتفاق اندیشمندان و تصریح آیات و روایات اسلامی و نیز دریافت درونی همه‌ی انسان‌ها، دارای حیطه‌ی کارایی مشخصی می‌باشد که خارج از این حیطه نه تنها نمی‌تواند سودمند باشد بلکه تکیه بر آن موجبات گمراهی صاحبش را فراهم می‌آورد. با در نظر گرفتن دو امر فوق یعنی «تعریف عقل و ویژگی‌های آن» و «وجود محدودیت در ادراکات عقلی»، به بررسی نقش عقل در پنج مسئله «توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد» و حیطه‌ی کارایی آن در این مسائل پرداخته‌ایم. نشان داده‌ایم که اصلی‌ترین موضوع عقل در مسئله توحید، خروج از دو حد تعطیل و تشبیه است. به این معنا که عقل از توانایی اثبات «وجود صانع» و «نقص ناپذیری او» برخوردار است. نقص ناپذیری به این معناست که صانع متعال در عین عدم شباهت و سنخیت با مصنوعات، جامع جمیع کمالات می‌باشد. همچنین مهم‌ترین محدودیت وی در این امر، کسب معرفت بالکنه و یا معرفت احاطی نسبت به خداوند متعال است. اثبات نموده‌ایم که تنها راه رسیدن به معرفت خداوند، اعطای آن از جانب خود او می‌باشد و حقیقتاً معرفت عقلانی راهی به سوی آن ندارد. سپس با تأکید بر مسئله نقص‌ناپذیری صانع متعال، عدل او را ثابت کرده‌ایم. بیان نموده‌ایم که هیچ گونه ظلمی به ساحت خالق متعال راه نداشته و افعال او همگی حکیمانه است. در مسئله نبوت و امامت، نشان داده‌ایم که «ضرورت وجود رسولان الهی» و «وجود ویژگی‌هایی خاص در آنان از قبیل ارتباط با غیب، علم و عصمت»، به عنوان اصلی‌ترین حکم عقل به حساب می‌آیند. همچنین اثبات صحت ادعای رسولان الهی نیز در حیطه کارایی عقل می‌باشد. اما در طرف مقابل احکامی از قبیل «آگاهی از کیفیت نزول وحی» و «مقامات انبیا و امامان» در دایره فهم عقلانی قرار ندارند. در بحث معاد نیز ثابت نموده‌ایم «اثبات اصل وجود آن»، مهم‌ترین حکم عقل می‌باشد در حالی‌که وی از رسیدن به تفصیل جزئیات معاد از قبیل «مراحل آن»، «جسمانی بودن آن» و «مسئله‌ی خلود» عاجز است.
توصیف خداوند در نهج البلاغه
نویسنده:
سکینه صمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در اندیشه دینی خدا اساس همه چیز است. بنابراین شناخت ذات، صفات و افعال او از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و با توجه به اینکه خداوند موجودی مادی و قابل لمس نیست خداباوران از جمله مسلمانان در ارایه تصویری از خدا دچار اختلافات زیادی هستند از طرفی نهج البلاغه بخشی از میراث علمی امام علی (ع) است که او علم خود را بلاواسطه از رسول خدا (ص) گرفته است که دانش رسول خدا (ص) نیز وحیانی است، در این پایان نامه که موضوع ان توصیف خدا در نهج البلاغه است ضرورت شناخت خدا و عدم امکان شناخت دقیق خدا و ضرورت اکتفا کردن به شناختی که قران در این زمینه ارایه می کند و شناخت صفات ثبوتی و ذاتی خداوند از قبیل : علم خدا به اشیاء چه قبل از ایجاد اشیاء و چه بعد از ایجاد اشیاء و قدرت خداوند بر خلق اشیاء چه بی واسطه و چه با واسطه و توحید خداوند چه توحید نظری و چه توحید عملی بخصوص توحید ربوبی و عبادی و راههای خداشناسی از قبیل : راه فطرت، مطالعه آفرینش موجودات که نبودند و پیدا شدند و ... مستند به آیات قرآن و کلمات امام علی (ع)در نهج البلاغه بطور مشروح مورد بحث قرار گرفته است و ره آورد تحقیق این است که در بحث شناخت خداوند، شناخت خدا ضروری و ممکن می باشد ولی حد آن، معرفی خداوند در قرآن است که بیش از آن نه تنها نیازی به آن نیست بلکه موجب گمراهی است و در بحث صفات نیز نه مسلک تشبیه و نه مسلک تعطیل مورد قبول نمی باشد.بلکه صفات زاید بر ذات نفی و صفات عین ذات اثبات می گردد.
بررسی نظرات تفسیری ملاصدرا و علامه طباطبائی در باب فطرت
نویسنده:
راضیه عبداللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مراد از نظریه فطرت این است که خداوند چیزی را طوری بیافریند که خواه ناخواه افعال خاصی را انجام دهد و آثار خاصی از آن پدید آید. وقتی این نظریه در مورد انسان مطرح می‌شود به این معناست که خداوند انسان را به‌گونه‌ای آفریده است که به طبع و ارتکاز خود خدا را می‌شناسد و به سوی او گرایش دارد. در قرآن کریم، در موارد متعددی به موضوع فطرت اشاره شده، ولی کلمه فطرت تنها یک بار استعمال شده است و آن در آیه 30 سوره روم می‌باشد که مهم‌ترین آیه در رابطه با این موضوع محسوب می‌شود و به آیه فطرت معروف است. در این تحقیق ابتدا مباحثی کلی پیرامون فطرت از نظر ملاصدرا و علامه طباطبائی مطرح کرده و در ادامه آراء فلسفی این دو دانشمند در مورد این آیات مقایسه می‌شود. به این جهت که اکثر آیات مربوط به فطرت، در مورد خداشناسی فطری است، عمده بحث ما نیز به همین موضوع معطوف می‌شود.نتیجه بررسی و مقایسه نظرات تفسیری این دو دانشمند، این است که در مباحث اساسی فطرت، مانند اعتقاد به خداشناسی فطری به معنای علم حضوری فطری، محال بودن اعتقاد به خداشناسی فطری به معنای علم حصولی به ذات او، گرایش فطری به کمال و سعادت، نفی علم حصولی از انسان در ابتدای تولد و نوع واحد بودنش در ابتدا، اتفاق نظر میان دو دانشمند مورد نظر وجود دارد. در مقابل، اختلاف نظرهای جزئی میان آنان وجود دارد، از قبیل اختلاف در خداشناسی فطری به معنی شناخت خدا به علم حصولی بدیهی، اختلاف دیدگاه در تفسیر آیه میثاق و اختلاف نظر در مورد تفسیر آیات 75- 79 سوره انعام. در ادامه به موضوعاتی اشاره شده است که ملاصدرا آن‌ها را مطرح کرده است، ولی در آثار علامه به آن‌ها اشاره‌ای نشده است و بالعکس. برخی از مباحثی که تنها توسط ملاصدرا طرح گردیده عبارتند از تعریف فطرت به حالت اعتدال روح، مترادف دانستن فطرت با ذات، این‌که استعداد کسب معارف در انسان، از جمله مصادیق فطرت محسوب می‌شود، این‌که فطرت انسان مجموع فطرت روح و بدن است، برهان بر علم بسیط انسان به خدا بر مبنای شناخت حقیقت ادراک و عین‌الربط بودن موجودات. برخی از موضوعاتی که تنها علامه طباطبائی بیان کرده‌اند عبارتند از تقریری از برهان فطرت بر مبنای حس حقیقت‌جویی انسان، نتایج التزام و عدم التزام بر فطرت، فطری بودن اصول ادیان، فطرت را منشأ تشریع دانستن و بیان برخی گرایش‌های فطری انسان.یکی از عواملی که زمینه‌ساز این امر می‌باشد، این است که نوع نگاه صدرا صرفاً فلسفی و کلامی است ولی علامه علاوه بر این، رویکرد اجتماعی هم دارد.
سیمای امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) آینه معرفت الهی
نویسنده:
مژگان رجائیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که ارزش گذاری انسان ها بر اساس میزان معرفت آنها صورت می گیرد وملاک برتری انسان بر سایر مخلوقات این است که می تواند و استعداد دارد به درجه بالاتری از معرفت نسبت به خداوند متعال نایل شود و هدف از خلقت انسان نیز معرفت و عبادت حق تعالی معرفی شده، می توان نشان داد یکی از بهترین راه های دستیابی به این هدف توجه دقیق به سیره انسان کامل، یعنی آینه تمام نمای حقیقت است. برای دست یابی به این مهم در این تحقیق با عنوان سیمای امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) آینه معرفت الهی، در ابتدا به سراغ فرمایشات حضرت راجع به خداشناسی رفته، سپس بروز شخصیت توحیدی ایشان را در دیدگاههای دوست و دشمن بررسی کرده و بعد از آن به بیان ویژگیهایی از ایشان در این زمینه پرداخته شده و در انتها تجلی معرفت الهی در زندگی حضرت بررسی شده است و در همه موارد نکات معرفتی استخراج و نتیجه به دست آمده در پایان این است که حضرت علی (علیه السلام) باب معرفت الله بوده و شناخت هر چه بهتر نسبت به آن حضرت به شناخت بهتر از خداوند متعال می انجامد و الگو قرار دادن سیره آن حضرت آثار معرفه الله را در ابعاد گوناگون زندگی انسان ساری و جاریمی گرداند.
نگاه تقریبی عین القضات همدانی به مکاتب مختلف
نویسنده:
نجف یزدانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه درستی اصول مذاهب و جریانهای فکری رایج و نحوه مواجهه صحیح با این عقاید، یکی از مسائلی است که عین القضات در آثار خود به توضیح و تبیین آن می پردازد. وی با ارائه دلایل و مثالهای گوناگون، معتقد به صحت و درستی اصل و اساس عقایدی است که بر پایه آنها مذاهب و مکاتب مختلفی ایجاد شده است و به سالکان حقیقت توصیه می کند در برخورد با عقاید و نظرات گوناگون، سعه صدر بیشتری داشته و به جستجوی حقیقت آنها برآیند، تا اختلاف آراء و نزاعهای سطحی، برطرف و درکی درست از حقیقت مذاهب حاصل گردد. اگرچه عین القضات تا جای ممکن می کوشد دلایل و مثالهای متعددی بر مدعای خود بیان کند، اما بر مبنای روش عرفانی، درک حقیقت این مسئله را آن گونه که خود یافته است منوط به کشف و شهود می داند. نظریه عین القضات از دو جهت اهمیت دارد: اول، از لحاظ اخلاق پژوهش، شیوه درست برخورد با آراء و عقاید مختلف را بیان می کند، دوم، به لحاظ اجتماعی و کاربردی، می تواند نقش بسزایی در همزیستی مسالمت آمیز مذاهب و نحله های فکری مختلف ایفا کند.
باطنی‌گرایی در یونان باستان
نویسنده:
ایمان شفیع بیک
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دو اصطلاح «باطنی» و «باطنی‌گرایی» معنای گسترده‌ای دارند، ولی به ‌نحو خاص بر مکتب‌های دینی و عرفانی و فلسفیِ رازورز اطلاق ‌می‌شوند. در یونان باستان، پیش از دورانِ یونانی‌مآبی، به مکتب‌هایی با گرایشِ باطنی برمی‌خوریم. از نوشته‌های گوناگونِ برجای‌مانده از آن دوران چنین برمی‌آید که یونانیان خود خاستگاه این مکتب‌ها را بیرون از یونان، در مصر یا آسیا، می‌جستند. مکتب‌های باطنیِ یونانی تا پیش از روزگار افلاطون عبارتند از: ادیان الیوسیسی و دیونوسوسی و اورفیوسی و مکتب فلسفی ‌ـ ‌دینیِ فیثاغورس. غایتِ مشترک این مکاتب، رستگاری از راه تطهیر است. این غایت در ادیانِ باطنیِ یونان، یعنی ادیانِ الیوسیسی و دیونوسوسی و اورفیوسی، از رهگذرِ گرویدن به دین و به ‌جا آوردنِ مراسمِ آیینی به ‌دست ‌می‌آید. دین اورفیوس پیروانِ خود را به برخی اوامر و نواهی نیز پایبند می‌سازد و به خوارداشتِ جهانِ خاکی برمی‌انگیزد. فیثاغوریان با حفظِ جنبه‌های دینی، باطنی‌گراییِ خود را بر معرفت مبتنی ‌می‌سازند و بدین‌سان باطنی‌گراییِ فلسفیِ منحصر به‌ فردی بنیاد می‌نهند.
صفحات :
از صفحه 205 تا 226
تحلیل معناشناختی مفهوم قرآنی «ایمان» با تأکید بر آرای متکلّمان مسلمان
نویسنده:
مرتضی حبیبی سی سرا,هادی صادقی,سید قاسم صفری
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ایمان یکی از مفاهیم بنیادین و پرکاربرد در منابع اسلامی است، به گونه ای که اولین نزاع های علمی در تاریخ اندیشه اسلامی درباره ماهیّت ایمان بوده است. از پیامدهای عملی این نزاع علمی، پیدایش فرقه های مختلف اعتقادی است که حتّی در برخی موارد به تکفیر دیگر گروه ها کشیده شده است. با وجود این، همچنان در میان متفکّران مسلمان دیدگاه های مختلف و گاه متناقضی درباره آن دیده می شود. بنابراین، ضرورت دارد تا این مفهوم مورد واکاوی قرار گیرد، چراکه بدون داشتن درکی درست از این مفهوم، کاربست آن در مقام عمل با دشواری هایی مواجه خواهد شد.
شک و یقین در ویتگنشتاین متأخر
نویسنده:
محمدصادق زاهدی,خدیجه اصلی بیگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در معرفت شناسی کلاسیک، شکاکیت در مقابل معرفت قرار داشته و روشهای مختلفی برای پاسخ به شکاکان ارایه می شود. ویتگنشتاین متأخر با تمایز نهادن میان معرفت و یقین رویکرد جدیدی را در نقد شکاکیت مطرح کرده است. او یقین را امری مقدم بر معرفت می داند که ریشه در عمل و نه معرفت دارد. به باور وی صورت ابتدایی بازی زبانی، یقین است که در عین معقولیّت بی نیاز از هرگونه توجیه و دلیل است. به زعم وی برخی از گزاره ها وجود دارند که در عین این که تردید در آنها محال است ادعای معرفت به آنها نیز مهمل است. ویتگنشتاین، این گزاره ها را گزاره های محوری می نامد و معتقد است تصویر ما از جهان با تکیه بر آنها ساخته می شود. این گزاره های محوری از آن جهت که مبنای بازی های زبانی ما و اساس هرگونه تحقیق و پژوهشی هستند که به دست ما انجام می گیرد قطعی و یقینی اند. او قطعیت و یقینی بودن این گزاره ها را به منزله خطاناپذیر بودن یا مطابقت آنها با واقع نمی داند، بلکه یه یاور وی یقین به آنها ناشی از طرز تلقی افراد است که لزومی ندارد با واقعیت مطابقت داشته باشد. به باور وی، مبانی معرفت آدمی نه بر توجیه، که بر حوزه ای ورای آن یعنی عرصه عمل و نحوه معیشت وی متکی است. در این مقاله دیدگاه ویتگنشتاین دربارۀ یقین را تبیین خواهیم کرد و در نهایت دربارۀ این که آیا نظریۀ وی توانسته است معضل شکاکیت در فلسفه را حل کند داوری خواهیم نمود.
اشراق و شهود از نگاه افلاطون
نویسنده:
مریم سلطانی کوهانستانی,مجید صدرمجلس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وجود معرفت شهودی و معنای آن همواره محل نزاع در بین مفسّران افلاطون بوده است؛ برخی اصلاً قائل به چنین شناختی نزد افلاطون نبوده و عده ای که آن را پذیرفته اند، در عقلانی یا عرفانی بودن آن اختلاف نظر دارند. این نوشته می کوشد تا نشان دهد، معرفت از نگاه افلاطون به استدلال عقلی منحصر نبوده و فراتر از آن، متضمن نوعی رؤیت عقلی نیز هست؛ زیرا نزد افلاطون از یک سو، درک عقلی امور به معنای درک ویژگی های مشترک اشیا است که در قالب قضایا و احکام ارائه می گردد. از سوی دیگر، اگر تبیین همه چیز به صورت تبیین عقلی و معلّل ساختن آنها به مثل و تبیین خود مثل در تعلیل آنها به علت فاعلی و غایی خیر است، دیگر چنین تعلیلی در خصوص خود مثال خیر مطرح نخواهد بود؛ زیرا او خیر و زیبایی بالذات است؛ لذا معرفت وی بدین اعتبار فراتر از درک عقلی در قالب احکام کلی و مفهومی خواهد بود؛ شناختی بی واسطه از نوع رویارویی و رؤیت که در قالب قضایا درنمی آید. این شهود، هرچند معرفتی است ناگهانی و کوتاه؛ اما به زعم افلاطون ثابت و راسخ است و بر سیری دیالکتیکی تکیه دارد. درباره ی متعلَّق آن نمی توان چیزی گفت و نگاشت؛ بلکه فقط می توان با وجودِ راهنما، از طریق اشراق مستقیم، آن را تجربه کرد؛ خاص فیلسوف است، نه هر فردی؛ زیرا فقط فیلسوف است که توانسته است نفس خود را سراسر مطیع عقل- یعنی همان پاره ی الهی روح و خویشاوند مثل- گرداند و در نتیجه استحقاق چنین تجربه ای را پیدا کند.
  • تعداد رکورد ها : 177