مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
خالقیت واجب خلق عالم
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 376
بررسی تطبیقی جایگاه «عقل اول» در اندیشۀ فلسفی و پندارِ «تفویض در خلقت»
نویسنده:
محمد سلطانی رنانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفویض غالیان، بدان‌معنا که خداوند کارهایش را به دیگری واگذار کرده، بسته به متعلق خویش بررسی می‌شود؛ واگذاریِ آفرینش، شریعت، آمرزش، حسابرسی و اراده. تفویض در خلقت به ادله‌ای سمعی و عقلی استناد داده شده است. در استناد عقلی بر این پندار، آموزه عقل اول بر اولیای الهی تطبیق داده می‌شود.و در این جهت، صدور ممکنات از عقل اول نیز به نحو علت فاعلی تصویر می‌گردد. بررسی این روند بر پایه تحلیل عقلانی و مراجعه به سخنان فیلسوفان آشکار خواهد ساخت که این استناد استوار نیست. عقل اول نزد فیلسوفان معنایی، جامع کمالات امکانی است و صدور ممکنات فرودین از عقل اول به نحو اشتمال اجمال بر تفصیل است. همچنین تطبیق عقل اول بر اولیای الهی تنها بدان‌معنا معقول است که ولیّ در پی عبودیت کامل، جامع کمالات امکانی را تعقل می‌کند و از باب قاعده اتحاد عاقل و معقول، با عقل اول متحد می‌شود. این اتحاد به معنای اتصال جِرمی، یکی شدن دو موجود و یا اضمحلال یکی در دیگری نیست؛ بلکه بر پایه درک کمال در حدّ تمام حاصل می‌شود. نتیجه آنکه آموزه عقل اول و صدور ممکنات فروتر از آن، پندار تفویض غالیان را پشتیبانی نمی‌کند. همچنین تطبیق عقل اول بر اولیاء (انسان کامل) تنها بر اساس اتحاد عاقل و معقول معنادار است.
صفحات :
از صفحه 45 تا 66
اعجاز علمی قرآن در خلقت انسان از دیدگاه آیت ‫الله فاضل لنکرانی
نویسنده:
مریم بهمن؛ طاهره حسن زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله اعجاز قرآن از موضوعات مهم و اساسی در علوم قرآنی است. یکی از جنبه‫های این اعجاز، اعجاز علمی قرآن کریم در زمینه خلقت انسان است که با پیشرفت‫های علم پزشکی و جنین‫شناسی به اثبات رسیده و مورد توجه مفسران و اندیشمندان علوم قرآنی از جمله آیت‫الله فاضل لنکرانی بوده است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و مراجعه به کتاب‫های علوم قرآنی و مباحث تفسیری در تفسیر آیات 14ـ12 سوره مؤمنون و تطبیق آن با علم روز، به بررسی اعجاز علمی قرآن کریم در زمینه خلقت انسان از دیدگاه آیت‫الله فاضل لنکرانی پرداخته شده است. ایشان در تفسیر این آیات، مراحل خلقت انسان را به شش مرحله: خاک، نطفه، علقه، مضغه، آفرینش استخوان‌ها و عضلات و ایجاد خلقی جدید تقسیم می‫کند و تطبیق کامل کشفیات جدید علم جنین‫شناسی با مراحل ذکر شده در این آیات را به عنوان اعجاز علمی قرآن کریم مورد بررسی و موشکافی علمی قرار می‫دهد.
صفحات :
از صفحه 143 تا 161
تحلیل مفهومی و منطقی احادیث «لا مِن شَیءٍ» در باب خلقت الهی
نویسنده:
محمد سلطانی رنانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شش تن از پیشوایان معصوم (ع) در چهارده حدیث مُسند و مرفوع، درباره خلقت الهی از تعبیر «لا من شیء» بهره برده اند. بر پایه مجموعه قرائن متعدد، صدور این تعبیر از حضرت فاطمه زهرا (س) در خطبه فدکیه و نیز امیرمؤمنان علی (ع) محرَز است. بر این اساس، معنای لفظی و مفهوم منطقی این تعبیر مورد توجه محدّثان، متکلّمان و فیلسوفان مسلمان قرار گرفته است و از آن در بیان کیفیت خلقت الهی بهره برده اند. بنا بر تحلیل سخنان عالمان مسلمان، تعبیر «لا من شیء»، خلقت ابداعی و بدون ماده و صورت پیشین را بر پایه قدرت، مشیّت و حکمت خداوند تصویر می کند و نشان دهندة والایی آفریدگار و ناهمانندی او با آفریدگان است. گزاره حاصل از تعبیر "لا من شیء"، موجبه محصله ای است که متعلق محمول آن در قوه قضیه سالبه است. «آفرینش نه از چیزی» به معنای هستی دادن به نیستی است که تنها خداوند بر این گونه آفرینش تواناست. این آموزه، انحصار پندارین در دو فرض «قدیم بودن ماده» و «خلقت از عدم» را می شکند و پاسخگوی شبهات وارد بر اندیشه خلقت الهی خواهد بود. وجه نوآوری این مقاله، بررسی مفهومی و منطقی این تعبیر و نقض بسیاری از شبهات مطرح در خصوص کیفیت خلقت الهی است.
بررسی و مقایسه ی تطبیقی مفهوم خلقت در عرفان ابن عربی و دین زرتشت
نویسنده:
سحر میرقاسمی مهرنو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فصل سوم:فصل سوم هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی ابن عربی برای درک مفهوم خلقت در عرفان ابن عربی باید به فهم عقاید او در باب هستی شناسی و جهان شناسی بپردازیم ومهم ترین مسئله در باب آفرینش مبحث تجلی و اسماء و صفات است که در این فصل به توضیح این مباحث خواهیم پرداخت.3 – 1 - شرح حال ابن عربی (ولادت، وفات، خانواده، القاب و کنیه‌ها)نام کامل شخصیت مشهور و نامی (ابن عربی) آن گونه که از برخی آثار مهم و معتبر برمی‌آید ابوبکر محمد بن علی بن احمد بن عبد الله بن حاتم طائی است. وی در شبی خاص یعنی دوشنبه هفدهم ماه رمضان المبارک که فرقه ی اسماعیلیه آن زمان را «عید قیامت» می خواندند متولد شد به سال 560 ق تولد او در شهر مرسیه یکی از شهرهای اندلس (اسپانیای کنونی) اتفاق افتاده خانواده ‌ی او نیز همگی از نامداران روزگار به حساب می آمدند و از مکنت و جاه ظاهری و باطنی به حد کفاف برخوردار بودند. آن هنگام که ابن عربی پا به عرصه‌ی وجود گزارد صاحب خلافت المستنجدبالله بود (محمدی، 1381: 28) وی در خانواده‌ای به دنیا آمد که همه در علم و تقوا و زهد نامی و معروف بوده‌اند. پدر او از علمای حدیث و فقه و اهل زهد و سلوک عارفانه بوده و با ابن رشد فیلسوف بزرگ اندلس دوستی داشته و همین دوستی و رفاقت سبب شده که بنا به درخواست ابن رشد میان او و ابن عربی که نوجوان بود، ملاقاتی صورت گیرد. در هشت سالگی همراه خانواده‌ی خود به شهر اشبلیه، پایتخت اندلس می‌رود و تا سال 598 ق در آن جا می ماند. در همان شهر به آموختن قرآن، حدیث و علوم دیگر می پردازد و در علم و دانش به شهرت می رسد. مطابق گفته‌ی خودش از کودکی مورد عنایات الهی بوده و تجارب خاصی در عرصه‌ِ کشف و شهود عارفانه به دست آورده است. از دوران جوانی یعنی سال 580 رسماً وارد راه و رسم تصوف می‌شود و سخت به سعی و کوشش می‌پردازد (ماهیار، 1390: 13). مادرش نیز بانوی متدینی بود که زنان عارفه به مقامات معنوی او غبطه می‌خوردند (اولوداغ، 1384: 89).چنان چه که ابن عربی در «الفتوحات المکیه» بیان می کند نسبت مادری او نیز به یکی از انصار رسول خدا می‌رسیده است. جد اعلای ابن عربی حاتم طایی مرد بزرگوار و بخشنده‌ی سرشناس عرب بود و او از نوادگان عبدالله بن حاتم، برادر صحابی جلیل‌القدر «عدی بن حاتم» بوده است و پدر ابن عربی نیز از بزرگان فقه و حدیث و از اعلام زهد و تصوف بوده است. که ابن عربی ایشان را از متحققان در منزل انفاس می داند. ابن عربی ادعاهای عجیبی داشت از جمله دعوی معراج روحانی اوست (مکارم شیرازی، 1377: 22). هم چنین ابن عربی دو دایی نیز داشت که هر دو طریق زهد را پیمودند. یکی یحیی بن یغان که تخت فرمانروایی خود در تلسمان را رها کرد و دومین دایی او «ابومسلم خولانی» بود که از بزرگان اهل زهد و عبادت به شمار می‌رفت. اما نخستین همسر محی الدین، مریم بنت محمدبن عبدون نام داشت که این بانو در تحول معنوی ابن عربی تاثیری عظیم داشته و او را به زهد و دین و معرفت کشانیده است و ابن عربی در نوشته‌های خود از او به احترام نام می‌برد و اما همسر دیگر ابن عربی فاطمه بنت یوسف بن یوسف نام داشته است و در برخی منابع هم آمده است که ابن عربی در اواخر عمرش با بیوه ی دوست خود «مجدالدین اسحاق» پدر صدرالدین قونوی» نیز ازدواج کرده است. هم چنین ابن عربی دو پسر به نام‌های «سعدالدین» و «عمادالدین» داشته و نیز دختری به نام زینب داشته که از اوان طفولیت به مقام کشف و شهود نایل آمده و به مسائل شرعی عارف بوده است. ابن عربی گویا دو دختر دیگر هم به نام‌های «دنیا» و «سفری» داشته است که به دست خود بر آنان خرقه‌ی ادب و تصوف پوشانده است (مظاهری، 1378: 83).او در سن سی سالگی اسپانیا را ترک گفت و به تونس و مکه و بغداد و حلب و موصل و آسیای صغیر سفر کرد تا این که در دمشق رحل اقامت افکند و سرانجام در همان شهر زندگی را بدرود گفت (حقیقت، 1370: 128). وی در سن 78 سالگی در شب جمعه بیست و هشتم ماه ربیع‌الآخر سال 638 ق برابر با 16 نوامبر سال 1240 میلادی در شهر دمشق در خانه‌ی قاضی محی‌الدین محمد، ملقب به زکی الدین در میان خویشان و پیروانش از دنیا رفت جسد او در قریه‌ی صالحیه در دامنه کوه قاسیون در مقبره‌ی خصوصی قاضی محی الدین دفن شد(بدیعی، 1384: 45). بعدهادر کنار مدفن او مسجدی بنا شده و امروزه مزار او در سرداب همان مسجد با ضریح کوچکی که روی آن نهاده شده زیارتگاه اهل دل است (ماهیار، 1390: 62). ابن عربی هم در زمینه‌ی علم و دانش و هم در ساحت کشف و شهود عارفانه، از بسیاری از علماء و مشایخ روزگار خود بهره‌مند می‌شود او مطالعات و تأملات بسیار وسیعی داشته و با همه‌ی مذاهب، عقاید و نحله‌ها و فرقه‌های دوران خود آشنا بوده و هر چه از آن‌ها نقل می کند مستقیم از قائلان به آن‌ها شنیده است (ماهیار، 1390: 63). ابن عربی از لحاظ نظرهای فقهی خود، به ظاهریان تعلق داشته و منکر «رأی و قیاس» و تقلید بوده ولی «اجماع» را قبول داشته او عقاید ظاهریون را در مسائل فقهی به وضع عجیبی با تعبیر باطنی و تأویل ایهامی قرآنی که در این زمینه کار را به حد افراط می‌رساند تلفیق می‌کند. او در الهیات از مکتب ظهیری متابعت می کرد و عارف وحدت وجودی بوده است. ک. بروکلمان می‌گوید: در عرفان هیچ کس لگام تونس تخیل را ماننده او رها نکرده است (حقیقت، 1370: 128 - 129). مهم‌ترین مشخصه‌ی محی الدین در فرهنگ اسلامی دو چیز است: یکی اصل وحدت وجود و دیگری ایجاد زبان خاص که نمایش‌گر نوعی جهان‌بینی معین و بی سابقه است. دیگر ویژگی های کار او در متن این دو خصوصیت انحلال‌پذیر است. ابن عربی جزء معدود اشخاصی است که القاب بسیار دارد برخی که از باورمندان او بوده‌اند القابی خوش و عالی به او نسبت داده‌اند و برخی که با وی دشمنی داشته‌اند بدترین القاب ممکنه را نصیب وی کرده‌اند و لذا برخی و بیش‌ترین افراد او را محی‌الدین دانسته‌اند و برخی نیز که بسیار نادرند وی را «ماحی‌الدین» و «ممیت‌الدین» که به معنای از بین برنده و نابود کننده دین است نامیده‌اند (محمدی، 1381: 136 ). از جمله محی‌الدین، مربی العارفین، امام التحقیق، العارف الکبیر، محدد العلقه الحنیفیه، الشیخ الکامل المکمل، سلطان العارفین، الولی و العارف الحقانی، اکابر العارفین، شیخ الشیوخ و غیره می‌نامند (بدیعی، 1384: 144).3 – 2 - ابن عربی عالی ترین شارح عرفان اسلامی و مبتکر عرفان نظریابن عربی مبتکر عرفان نظری است به همان معنا که ارسطو مخترع منطق می‌باشد. بدین صورت گرچه اصول و مبانی و مسائل عرفانی پیش از ابن عربی به وسیله‌ی عرفای دیگر کم و بیش مطرح شده بود اما ابن عربی بود که آن مطالب پراکنده را در یک نظام کاملاً متحد و منسجم تدوین کرد و به گونه‌ای که پس از وی همه بزرگان این فن از نظام تعالیم وی پیروی کرده و به شرح و بسط آن پرداخته‌اند (یثربی، 1387: 182). اولین بار با ظهور ابن عربی در عرصه‌ی عرفان اسلامی بود که عرفان به صورت یک علم، جایگاه ویژه‌ی خود را در میان علوم پیدا کرد و به شکلی کاملاً منسجم و مدون و قابل تعلیم و تعلم که شایسته ‌ی تأملات تحقیق نظری بود جلوه‌گر شد. محی الدین عقاید متصوفه را که تا زمان وی به صورت ضمنی در گفته‌های شیوخ طریقت مندرج بود، به صورت صریح و آشکارا تنظیم کرده است. وی به این ترتیب عالی ترین شارح عرفان اسلامی به شمار می‌رود چرا که به وسیله‌ ی ابن عربی است که جنبه‌ی باطنی اسلام صریحاً بیان شده و مرزهای جهان معنوی آن به شکلی در روشنی قرار گرفته است که لااقل از لحاظ نظری برای هر کس که عقل و هوش کافی داشت راه باز شد که در طریق سلوک قدم گذارد و نظریات عرفانی را عملاً بیازماید و به حقیقت آن‌ها دست یابد (نصر، 1371: 108 - 107). دستیابی به تفسیر صریح از تفکرات ابن عربی کار مشکلی است شاید صحیح‌تر این باشد که بگوییم وی بیش از آن چه که یک عارف مجذوب باشد یک نابغه در نظم دادن به نظرات و تفکرات عرفانی بود. تا نظام تفکر عرفانی منسجمی را در اختیار آیندگان قرار دهد (شیمل، 1384: 432). بدین ترتیب ابن عربی افکار و عقاید گوناگون و پراکنده‌ی صوفیه را که نتیجه‌ی سیر و سلوک معنوی و تفسیر باطنی بود، نظم و سامان بخشیده و به صورت علمی و موّجه و سازگار با تعالیم شرعی تدوین و تبیین کرد تا طالبان حقیقت را متوجه حقیقت باطنی تصوف که همان حقیقت شریعت اسلام است بنماید و آنان را از افتادن به مهالک خطرناکی که در گرو روی آوردن به ظواهر فریبنده‌ی سست و بی بنیاد است برهاند (عفیفی، 1362: 590 - 589).3-3-آثار ابن عربی (فهرست کتب و رسالات ابن-عربی) ابن عربی را پرکارترین نویسنده‌ی جهان اسلام با آمار 511 عنوان کتاب و رساله معرفی کرده‌اند. (تحریر-چی، 1380: 11) در این جا به سبب عدم گنجایش از ذکر نام آن‌ها خودداری می شود و برای نمونه فقط به نام چند رساله معروف از وی اشاره می کنیم: -
دیدگاه سوم در خلقت خرفستران و «هیجده پیمان که اهریمن به هرمزد درآیید»
نویسنده:
مجتبی آقایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دنیای زرتشت‌پژوهی، رغمارغم توصیه‌ای که می‌گویند یکی از زرتشت‌پژوهان معاصر، یعنی مری بویس (Mary Boyce) (1920-2006) در اواخر عمرش کرده بوده، هنوز به منابع اسلامی اعتنای کافی نکرده است و جز اندکی از آن بهره نمی‌بَرد. این غفلت در حالی واقع می‌شود که بخش مهمی از آثار کهن ایرانی، طی دورۀ انتقال از ایران ساسانی به ایران اسلامی، به زبان عربی ترجمه شده، تعریب یافته و در لابه‌لای انبوه منابع دوران جدید، حفظ شده است. تردیدی نیست که بهره‌گیری از این میراث عظیم، دامنۀ منابع را وسعت بخشیده و به حل بخشی از غوامض زرتشت‌شناسی کمک خواهد کرد. از باب نمونه، در مقالۀ حاضر، نشان داده‌ایم که حتی در کتاب آشنا و نسبتاً کاوش‌شدۀ الملل والنحل، اثر مشهور محمد عبدالکریم شهرستانی، می‌توان قطعه‌ای از متون اصیل زرتشتی را یافت که بسا مستقیماً از پهلوی به عربی ترجمه شده باشد؛‌ قطعه‌ای که با وجود تغییر و تصحیفی که معمولاً در ترجمه به زبان عربی رخ می‌دهد، می‌تواند اشاره‌ای ابهام‌آمیز در یکی از متون پهلوی راجع به اهریمن و آفریده‌هایش را رمزگشایی کند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 84
خلقت نوری پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) در اندیشه امامیه نخستین
نویسنده:
امداد توران؛ پژوهشکده کلام اهل بیت موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
انتشارات دارالحدیث ,
چکیده :
آموزه خلقت نوری که پیدایش اهل ‌بیت علیهم السلام را به آغازگاه خلقت برمی‌گرداند، چه بسا بیش از دیگر آموزه‌ها سزاوار ژرفکاوی تاریخی باشد. چرا که با پی‌بردن به ریشه‌ها و رویش‌های تاریخی این آموزه می‌توان استواری درونی و توان آن را برای پشتیبانی از دیگر آموزه‌ها سنجید.زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام در اندیشه شیعیان، یگانه راهنمایانی‌اند که می‌توانند انسان را در مسیر پر‌فراز و نشیب آغاز تا انجام و مبدأ تا معاد، از فرو‌افتادن در راه‌های متفرق منتهی به گم‌گشتگی بازدارند و به سلامت به منزلگه مقصود برسانند. بنابراین روایات خلقت نوری اهل‌ بیت علیهم السلام بیان می‌‌‌کنند که اهل‌ بیت علیهم السلام نخستین مخلوقات خداوند‌ند که همچون نور از نور خداوند آفریده شدند. واکاوی سرگذشت انگاره خلقت نوری در حدیث و کلام امامیه فقط پاسخ به پرسش‌های تاریخ فکری نیست، تا تحقیقی منحصراً معطوف به گذشته باشد، بلکه با تجهیز اندیشه‌ورزی به مبانی کلامی و روش‌های اجتهادی موافقان و مخالفان این انگاره، مشعلی از تجارب فکری را در اختیار جامعه مخاطبان خود می‌نهد. بحث خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام در زمره مهمترین مباحث پیامبر شناسانه و امام شناسانه است که نتایج آن از سویی مرز بین غلو، تقصیر و اعتدال را رسم می کند و از سویی دیگر بر سایر مباحث کلامی از توحید گرفته تا معاد پرتو می کند. کتاب حاضر بحث خلقت نوری را در دو گام پی می گیرد. نخست آنکه مجموع روایات خلقت نوری را از منابع روایی شش قرن نخست گردآوری و درباره آنها از جهات مختلف داوری می کند و دوم آنکه تلاش می کند سیر تطور دیدگاه های محدثان و متکلمان را طی این قرون درباره آموزه خلقت نوری گزارش و تحلیل کند. با توجه به این رویکرد، پژوهش حاضر در پنج فصل سامان یافته است که به قرار ذیل می باشد: فصل نخست که طولانی ترین فصل کتاب است، احادیث خلقت نوری را، که خاستگاه تمام مباحث کلامی در باب خلقت نوری‌‌‌اند، به بحث گذاشته است. این فصل تلاش کرده که فهرستی جامع از احادیث خلقت نوری در منابع روایی امامیه در قرون نخستین، یعنی تا قرن پنجم، به دست دهد؛ تا جایی که نگارنده بررسی کرده جای این گردآوری تا کنون خالی بوده است. این گردآوری علاوه بر ارائه همه احادیث خلقت نوری، درصدد روشن کردن وزن حدیثی و کلامی این احادیث است؛ از این رو، در این فصل بین منابع حدیثی معتبر و منابعی که در اعتبار یا انتسابشان به مؤلف چون و چرا شده تفکیک شده و احادیث خلقت نوری هر کدام از این دو دسته به صورت مجزا گزارش شده است. اقدام دیگری که در این فصل صورت گرفته، اعتبار سنجی سندی و مضمونی احادیث خلقت نوری است. گام سوم این فصل در سنجش اعتبار احادیث خلقت نوری عبارت است از توجه به تواتر احادیث خلقت نوری، در اصل مضمون خلقت نوری، بی آنکه جزئیات محتوایشان مد نظر باشد. بدین منظور روات واقع در طبقات اسناد 15 روایت از مجموع روایات خلقت نوری معرفی و شمارش شده‌‌‌اند؛ چرا که به نظر می‌‌‌رسد همین تعداد، که کمتر از نصف احادیث خلقت نوری در منابع معتبراند، برای نشان دادن تواتر کفایت می‌‌‌کند. در بخش اخیر این فصل، تاریخ دو حدیث از احادیث خلقت نوری منقول از امام رضا علیه السلام بررسی و تلاش شده که با تاریخ‌‌‌گذاری سند و منابع این دو حدیث دیرین‌‌‌ترین زمان نقل آنها شناسایی شود. این فصل همچنین مضمون این دو حدیث را با دیگر احادیث احیاناً صحیح درباره خلقت نوری می‌‌‌سنجد تا میزان انطباق یا سازگاری آنها را مشخص کند و نیز نشان می‌‌‌دهد که حتی احادیث ضعیف السند می‌‌‌توانند در ترسیم تاریخ یک باور نقش داشته باشند و به لحاظ محتوایی معتبر تلقی شوند. فصل دوم تلاش می‌‌‌کند از طریق پیوند زدن و ترکیب مجموع احادیث خلقت نوری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل‌بیت علیهم السلام، که هر کدام گوشه‌‌‌هایی از ماجرای خلقت نوری را بیان می‌‌‌دارند، داستان خلقت نوری را از ابتدا تا انتها بازسازی کند. این فصل نشان می‌‌‌دهد که احادیث خلقت نوری، به‌‌‌رغم پاره‌‌‌ای اختلافات، در کل با یکدیگر هماهنگ‌‌‌اند و همچون قطعات یک جورچین، تصویر سازواری از این آموزه به دست می‌‌‌دهند. فصل سوم روشن می‌‌‌کند که کدام‌‌‌یک از جریانات حدیثی یا کلامی در هر کدام از دو مدرسه کوفه و قم، احادیث خلقت نوری اهل‌بیت علیهم السلام را نقل کرده و به آن اعتقاد ورزیده‌‌‌اند. در این فصل، راویان مجموع احادیث خلقت نوری در کتب روایی معتبر از حیث اینکه به کدام خط یا جریان فکری تعلق دارند، شناسایی شده‌‌‌اند. این فصل نشان می‌‌‌دهد که نقل روایات خلقت نوری اهل‌ بیت علیهم السلام در دو مدرسه کلامی و حدیثی کوفه و قم به متهمان به غلو اختصاص نداشته، بلکه روات غیرمتهم این دو مدرسه نیز دست اندر کار نقل این قبیل احادیث بوده‌‌‌اند. فصل چهارم به دنبال پاسخ به این پرسش است که چرا متکلمان بغداد، به طور مشخص شیخ مفید، سیدمرتضی و شیخ طوسی، موضعی منفی در قبال خلقت نوری و عوالم پیشین انسان اتخاذ کرده‌‌‌اند، در حالی که می‌‌‌دانیم محدثان و محدث متکلمان کوفه و قم قول به خلقت نوری اهل‌ بیت علیهم السلامو وجود پیشین عموم انسان‌‌‌ها را پذیرفته بودند. این فصل تلاش می‌کند عوامل نظری رویگردانی بغدادیان از موضع مثبت محدثان و محدث متکلمان درباره خلقت نوری و وجود پیشین انسان را شناسایی و معرفی کند. از آنجا که انکار خلقت نوری و وجود پیشین انسان مستلزم عبور از سد روایات مثبت آنها است، تعامل تأویل‌گرایانه متکلمان بغداد با این روایات مورد توجه در این فصل قرار گرفته است. در فصل پنجم موضع عالمان مدرسه ری، که بعد از افول مدرسه بغداد رونق یافت، در قبال خلقت نوری و وجود پیشین انسان بررسی شده است. این فصل با کاوش در آثار برجا مانده از عالمان این مدرسه نشان می‌‌‌دهد که احادیث خلقت نوری اهل‌ بیت علیهم السلامدر مدرسه ری افزایش کیفی داشته است و در آثار برخی از عالمان این مدرسه، احادیثی در این باره درج شده که مضامین عالی آنها در احادیث دو مدرسه پیشین، مشهود نیست. این فصل در نهایت تلاش می‌‌‌کند روشن کند که عالمان مدرسه ری، که از طرفی با احادیث نویافته و ژرف‌‌‌تری در باب خلقت نوری آشنا شده بودند و از طرف دیگر موضع منفی متکلمان مدرسه بغداد در قبال خلقت نوری و عوالم پیشین را به ارث برده بودند، چگونه بر تنش بین میراث حدیثی، که مثبِت خلقت نوری و عوالم پیشین است، و میراث کلامی، که خلقت نوری و عوالم پیشین را انکار می‌‌‌کند، غلبه کرده‌‌‌اند. فصل ششم، فصل پایانی کتاب، تلاش می‌‌‌کند با نگاهی از فراز تاریخ باور داشتن یا نداشتن به خلقت نوری در امامیه را، از آغاز تا پایان قرن ششم، گزارش و تحلیل کند.
خلقه العوالم - غایة المنی
نویسنده:
تالیف المیرزامهدی الاصفهانی؛ التحقیق موسسه معارف اهل‌البیت علیهم‌السلام
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
قم - ایران: موسسه معارف اهل بیت علیهم السلام,
کلیدواژه‌های فرعی :
در تفسیر تسنیم اشاره شده که خداوند مواد خام را از "شىء" و "لا شىء" نیافریده، بلکه خلقت این مواد "لا من شىء" بوده است. اولا معنی "لا من شیء" چیست؟ و ثانیا آیا این سخن، خلاف صریح قرآن نیست که می‏فرماید: "وَ قَدْ خَلَقْتُک مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَک شَیْئاً" (مریم/9)؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
در پاسخ باید گفت که صاحب این تفسیر گرانقدر، یقینا جهان مادی موجود را قدیم و ازلی ندانسته، بلکه در چگونگی پیدایش آن سه فرض را مطرح کرده است و برداشت نهایی خویش را با استدلالاتی به شرح ذیل ارائه داده است: 1. خداوند ماده اولیه و خام را از "شیء" و چیز دی بیشتر ...
تحلیل و نقد روایتِ آکویناس ازمدل خلقت سینوی
نویسنده:
علیرضا فاضلی، سید مصطفی موسوی اعظم
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از قدیمی­ترین و مهمترین مسائل متافیزیک چگونگی پیدایش کثرت و ربط آن به وحدت بوده است. ابن سینا در این مسئله دیدگاهی دارد که آکویناس در آثار خود، آن را روایت کرده است. روایتِ آکویناس از ابن سینا، از جهاتی قابل نقد است که در دو بخش می­آید: نخست آنکه؛ آکویناس در گزینش برخی از واژگان لاتین برای رساندن مقصود ابن سینا دقیق عمل نکرده است. دوم آنکه، در روایتِ آکویناس واژه «قوه» به کار می­رود و آن را بر همه ماسوی الله اطلاق می کند؛ حال آنکه چنین اصطلاحی در ادبیات سینوی (به ویژه در کتاب شفا) مشاهده نمی­شود. پس مسأله­ی اصلی تحقیق اینست که چرا آکویناس چنین روایتی از نظامِ خلقتِ ابن سینا ارائه می­دهد؟ به باور نگارندگان قرائنی وجود دارد که آکویناس از طریق غزالی با این نظر ابن سینا آشنا شده است و همین امر در روایتِ او از ابن سینا تاثیر گذار بوده است. خوانش و معادل سازیِ آکویناس هرچند از جهاتی متفاوت با عباراتِ ابن سیناست؛ اما در عین حال می­توان آن را سازگار با نظام فلسفه ابن سینا دانست.
صفحات :
از صفحه 24 تا 41
  • تعداد رکورد ها : 376