مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1825
تطبیق ضرورت علی و معلولی و بروز چالش جبر در حکمت متعالیه و آیات و روایات
نویسنده:
محمد ذوالفقاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر اساس اصل علّیت ، هر پدیده اى ناگزیر نیاز به علّتى و موجبى دارد ، این اصل از دیرباز ذهن انسانها را به خود مشغول داشته است. بر اساس همین اصل بوده که انسانها در پى هر حادثه اى سراغ علّت آن را مى گرفتند و در صورت عدم شناخت علل آشکار و طبیعى پدیده اى ، به وجود قدرت و دستهای نامرئی همچون موجودات خیالى و الهه های مختلف اعتقاد پیدا مى کردند که در کار ایجاد و تدبیر آنها نقش دارند . اصل علیت مبین نیازِ بالضروره ی معلول به علت است و این ضرورت بر اساس استدلالهای متعددی اجتناب ناپذیر و استثنا ناپذیر است و در صورت اثبات این ادعا ، به ناچار افعال انسان تحت تاثیر این نظریه قرار میگیرد و باعث ایجاد نگرشی خاص تحتِ عنوانِ "جبر" در افعال انسان خواهد شد.ملاصدرا ضمن اعتقاد به اختیار انسان می فرماید: مختار بودن انسان به این نیست که اراده آن به اراده اش باشد بلکه تنها اگر فعل او به اراده اش باشد کفایت میکند بر اینکه ما انسان را مختار بنامیم . از طرفی ایشان تلاش نموده تا با اعتقاد به وحدت وجود ، که مورد نظر عرفا نیز هست ، منافات پیش آمده را از اساس منکر شود . بدین نحو که با برگرداندن علیت (که اساس آن کثرت است)، به تجلی(که مبتنی بر وحدت است) دیگر مغایرتی نیست تا بحث اختیار یا مجبور بودن مطرح باشد . با این رویکرد دیگر معلول دارای وجودی مستقل از علت نیست بلکه شان و تجلی آن میباشد.از طرفی آیات قران کریمو روایات مروی از معصومین(ع) مبین اصل علیت و ضرورت علی و معلولی میباشد تا جایی که به وضوح علل چهارگانه ی مورد اعتنای فلاسفه در ضمن بسیاری از آیات قران کریم و روایات آمده است . در عین حال مبحث وحدت وجودی حکمای متعالیه ، مورد موافقتِ قطعی واقعنشده است و حتی در جاهاییآنرا مردود میداند.
بررسی از خودبیگانگی از نظر صدرالمتألهین و جلال‌الدین مولوی
نویسنده:
انسیه ماهینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از راههای شناخت و نقد اندیشه‌ها، مقایسه نظرات گوناگون بزرگان فکر و اندیشه با یکدیگر و داوری کردن میان آنهاست.در پژوهش حاضر، هدف بررسی تطبیقی نظریات دو عارف متأله فارسی زبان جهان اسلام مولوی و ملاصدرا در خصوص مسئله‌ی « از خودبیگانگی» است. در جریان مطالعه تطبیقی افکار مولوی و ملاصدرا، سعی بر آن بود تا تصور، ابزار انگار باشد. بر همین اساس مسأله اصلی مورد پژوهش در کنار توصیف مواضع خلاف و وفاق، تبیین مواضع نیز بوده است. از این رو برای فهم عمیق‌تر و درک کامل‌تر مسأله علاوه بر تطبیق مبانی، برخی موارد که به کلیات فردی و مکتبی بازگشت داشته مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه به تعریف و تبیین مسئله از خودبیگانگی از نظر هر دو اندیشمند، پیامدها،علل بروز و راهکارهای درمان آن به صورت تطبیقی پرداخته شد. آنچه ضرورت پیگیری پژوهش را بیشتر می سازد آن است که بررسی این مسئله، علل و راهکارهای آن منحصر به قرون گذشته نبوده بلکه با توجه به این که حرکت در مسیر خلاف فطرت بشری است در دوران معاصر با توجه به شرایط موجود، طرح آن اهمیت بیشتری می یابد، خصوصاً بررسی راهکارهای درمان آن که با توجه به فضای فکری، فرهنگی و دینی مولوی و ملاصدرا، در سرزمین های اسلامی ایجاد معرفت افزایی و در صورت تأثیر گذاری و عمل، معضل خودباختگی را خصوصاً در بین نسل جوان برطرف خواهد نمود .از نظر مولوی انسان دارای هویتی الهی است که در اثر هبوط،از آن دور افتاده و دچار خود فراموشی شده است.آنچه این فراموشی اجباری اولیه را تشدید می کند تعلق و آمیزش با ماده و مادیات و تأثیر قوای طبیعی حیوانی است که باعث شده کم کم تیرگی و ظلمت بر وی چیره شده او را از عالم پاک و روشن دور سازد و بدین سبب در درون خود عذاب و شکنجه مرغ محبوس را احساس می کند و می نالد و هوای بازگشت به وطن اصلی خود می کند. می توان این سیر استکمالی در آثار مولوی را در قالب قوس نزول و صعود به تصویر کشید.از خودبیگانگی نقطه مقابل خودشناسی است از این رو پیامدهای آن عدم حضور و وجود پیامدهای خودشناسی است که به برخی از آنها از دید مولوی اشاره می شود.از دید مولوی دو دسته عوامل باعث عدم شناخت خویشتن است که برخی عوامل درونی و بعضی بیرونی اند که در جایگاه خود مورد بررسی واقع می شود.از نظر وی نقطه مقابل علل از خودبیگانگی،راه هایی برای خودیابی و غلبه بر از خودبیگانگی است .بصورت اختصار راه درمان آن از دید مولوی چیزی جز یافتن مأوای اصلی و بازگشت به آن و در نتیجه خروج از غفلت نیست. ملاصدرا در حکمت متعالیه، در صدد تعالی و تکامل انسان است.غایت انسان شناسی ملاصدرا علامت گذاری راه و مسیر کمال انسان است تا آدمی به نهایت کمال وجودی خود برسد و آن، همان سعادت انسان و حیات مطلوب اوست.حال اگر انسان به معرفت نفس نایل نگردد و طریق تهذیب نفس پیشه نکند، در مسیر کمال قرار نمی گیرد بلکه روز به روز از خویشتن خویش فاصله گرفته و با خود بیگانه می شود و در نتیجه پیامدهای زیادی ایجاد خواهد کرد. بنابراین سعی شد با تأکید بر افکار صدرالمتألهین، ضمن بررسی پیامدها و علل از خودبیگانگی، راهکارهای آن نیز بیان شود. اکثر دیدگاههای حکیم شیرازی و ملای رومی با توجه به اشتراکات وسیع فرهنگی، اجتماعی و دینی شبیه یکدیگر و در نتیجه مکمل یکدیگر بوده و موارد اندکی اختلاف که به مبانی فکری مربوط می باشد بین آن دو وجود داشت.به نظر می رسد هرچند از نظر پارادایمی اندیشه های هر دو متفکردر این خصوص بسیار به هم نزدیک می باشند؛ اما صدرالمتألهین در بحث خویش از روش حکمی – عرفانی استفاده می نماید اما مولوی بیان خود را در روشی عرفانی به صورت تمثیلی بیان کرده که برای عموم قابل فهم می باشد. این تحقیق پژوهشی توصیفی- تحلیلی است که در جمع‌آوری اطلاعات از روش کتابخانه‌ای پیروی می‌کند.
بررسی معاد عنصری در حکمت متعالیه و آیات و روایات
نویسنده:
محسن حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد و سير الي الله مهمترين حقيقت فرا روي انسان است بنابراين پرداختن به آن موجب زيادت قرب و مرضّي پروردگار عالميان است. سرّ غموض و پيچيدگي فهم معاد به اين است كه از ماوراء عالم حس حكايت مي كند، بنابراين تلاش و اصرار بر ارائه تفسيري حس گرايانه و دنيايي از معاد،ناشي از عدم معرفت به كنه اين مسأله است.مجرد قياس و برهان نيز راهگشا نيست ،پس به ناچار براي فهم آيات قرآني معاد بايد به روايات معصومين و مكاشفات كملين تمسك جست. به سرّجام جم آنگه نظر تواني كرد كه خاك ميكده كحل بصر تواني كرد. بنابراين مي توان ادعا كرد بدون بهره گيري از مباني حكمت متعاليه،تركتازي در اين ميدان بسي نا ستوده و نافرجام است. در اين رساله نيازي به تقرير ادله عقلي و نقلي اثبات معاد نيست زيرا اعتقاد به آن مسلم و مفروض انگاشته شده،بلكه سخن در كيفيت آن است.هدف اصلی رساله تبیین این مساله است:آیات و روایاتی که متکلمین آنرا بعنوان دلیل معاد عنصری خاکی قلمداد کرده اند گرچه ممکن است وضع الفاظ آن بر این استوار باشد لکن در مراد متکلم شک و تردید است.بعلاوه آیات وروایات بسیاری است که گرچه غیر عنصری و غیر مادی از معاد را متبادر می کند.در این رساله کوشیده ایم دیدگاههای گوناگونی که در خصوص کیفیت معاد جسمانی ارائه شده را تبیین و بررسی کنیم.
مقایسه مولّفه های ارزش شناسی و انسان شناسی حکمت متعالیه ملاصدرا و اگزیستانسیالیسم الهی
نویسنده:
مجید فیروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پژوهش مقایسه مولّفه‌های ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی حکمت متعالیه ملاصدرا با اگزیستانسیالیسم الهی (کی‌یرکگارد ، یاسپرسو مارسل ) می‌باشد. حوزه معرفتی فلسفه تعلیم و تربیت فارغ از تعاریف بسیار گوناگونی که درباره آن وجود دارد، از دو منظر کلّی قابل بررسی است. از منظر اوّل، این حوزه معرفتی به مثابه قلمروی در طرح دیدگاه‌ها و نظریات فلسفی درباره ارزش و انسان محسوب می‌شود که سابقه‌ای به اندازه تاریخ تفکّرات بشری دارد. و منظر دوّم، می‌توان با مقایسه مولّفه-های ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی حکت متعالیه ملاصدرا و اگزیستانسیالیسم الهی به وفاق‌ها، شباهت‌ها، تأثیر گذاری و تأثیر پذیری از یکدیگر پی برد. این پژوهش روش اسنادی_ تحلیلی می‌باشد. برای جمع آوری داده‌ها از روش سند کاوی استفاده شده است. برای این منظور به کتاب‌ها، مدارک، اسناد، پایگاه‌ها و مقالات و پژوهش‌هایی که به دیدگاه ملاصدرا و اگزیستانسیالیسم الهی پرداخته‌اند، مراجعه شده است. در تحلیل داده‌ها از روش توصیفی_ تحلیلی استفاده شده است. ملاصدرا درباره ارزش‌ها می‌گوید: ارزش‌ها با زوج محمول‌های حسن و قبیح، خیر و شر، مصلحت و مفسده، حق و باطل و طیب و خبیث و مانند این‌ها شناخته می‌شوند. منشأ ارزش‌ها در کمالات وجودی فرد، سیر تکاملی نفس و کمالات اولی می‌باشد. آزادی و حرّیت، عشق و تزکیه نفس. این ارزش‌ها خاصّ انسان و زمینه قرب الهی هستند. اگزیستانسیالیست‌های الهی معتقدند ارزش‌ها را انسان با انتخاب‌هایش خلق و آفرینش می‌کند. و هیچ ارزش ثابتی در دنیا وجود ندارد. ارزش‌هایی مانند ایمان به خداوند، ارتباط، آزادی، اختیار، تفرّد، مسئوولیت، کرامت و عشق در بین آن‌ها دارای اهمیّت می‌باشد. درباره انسان ملاصدرا می‌گوید: مقام انسان فراتر از مقام سایر موجودات، حتّی ملائکه است (اشرف مخلوقات بودن). هر چند صدرا معتقد به وحدت نفس و جسم است . جسم را مرتبه نازله نفس می‌داند ولی در نهایت به ثنویّت اعلی و ادنی درباره نفس می‌رسد. صدرا هویّت انسان را پسینی نه پیشینی می‌داند و معتقد است انسان خود باید سرنوشت خویش را بسازد. اگزیستانسیالیست‌های الهی معتقدند، تنها انسان است که از وجود برخوردار می‌باشد و باید تلاش کند که هستی دار گردد. انسان نباید خود را در این دنیا به امور بی فایده مشغول سازد. انسان باید از مرحله داشتن به بودن برسد. و در این راه ارتباط با دیگران در جهت هستی دار شدن از اهمیّت بیشتر برخوردار است. آنها معتقدند انسان‌ها در این جهان با وضعیت‌هایی روبه‌رو هستند و گریزی از آنها نیست، زلزله، سیل، مرگ، و... در مورد مرگ اعتقاد دارند که با مرگ افق تازه‌ای به روی انسان گشوده می‌شود و انسان فنا ناپذیر است.
رابطه دین واخلاق از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
یاور محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارتباط ونیازمندی اخلاق به دین، یکی ازمسائل مهمی است که همواره ذهن متفکران را به خود جلب کرده و آنان را واداربه تامل واندیشه ورزی دراین مقوله کرده است.مهمترین پرسشی که ذهن اندیشمندان حوزه دین و اخلاق را به خود جلب کرده این است که آیا اخلاق ،محصول وحی وتعالیم آسمانی انبیاء و اوصیای الهی است یا مانند سایر شاخه های معرفتی نظیرفیزیک ،ریاضیات و غیره یک دانش بشری است وبدون نیاز به دین دارای هویت مستقل است واتکاء وابتنایی براعتقادات دینی ندارد.هدف پژوهش انجام شده با عنوان "بررسی رابطه دین واخلاق ازاندیشه صدرالمتالهین "دستیابی به این سوال است که ازمیان انواع ترابط موجودبین دین واخلاقشامل: اتحاد، تباین و تعامل اندیشه فیلسوف مسلمان برکدامین نوع می باشد.پس ازبررسی منابع موجود و مبانی نظری شامل نظریه های فلسفی اخلاق و نظریه های دینی وهمچنین مروری بر پیشینه وتاریخ انواع ترابط ،نظریات مربوط به صدرالمتالهین دراین خصوص بررسی گردید ودرنتیجه دیدگاه وی مبتنی بر اصول بنیادین فلسفی اش ازجمله حرکت جوهری و تشکیک وجود و اصالت وجود، استخراج و توصیف گردید.چنانکه می توان گفت نظام اخلاقی وی بر اساس کمال پذیری نفس و با توجه به اصالت وجود شکل گرفته است.یافته ها ونتایج حاصل ازبررسی اسناد ومتون موجود در این تحقیق بیانگر آنند که درحکمت متعالیه صدرابا نگرش خاص خود، انسان را وارد ارتباط وجودی با خدا و درحرکت و سیر بسوی هدف غایی نموده و استکمال نفس انسانی و رهیابی به سعادت را غایت نهایی انسان معرفی کرده است.با این اندیشه انسان تاب فرشته شدن را هم دارد اگر درمسیرکمال قرار گرفته وبه کلام وحی اززبان انبیاء ره جوید.با این مستمسک صدرا هدف رسالت انبیاء را اخلاق می خواندوبه استنادآیات متعدد قرآنی چون آیه شریفه :" هُوَ الَّذی‏ بَعَثَ‏ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ "(الجمعه /2) می فرماید علاوه بر بیداری فطرت انسانها از طریق تذکر و تلاوت قرآن، تزکیه نفوس از جمله مهمترین دلایل رسالت پیامبران می باشد لذا پژوهش حاضربا رویکرد اخلاق دینی در چهار فصل به تبیین نظریه صدرالحکماء در باب دین و اخلاق و نحوه تعامل این دو مقوله می پردازد.تا چه در نظر افتد....
جایگاه انسان درنظام هستی درنگرش حکیم سبزواری ،علّامه طباطبایی ، سیدجلال الدین آشتیانی
نویسنده:
مریم میرزاپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تبیین جایگاه انسان در نظام خلقت به لحاظ نظری و عملی اهمیّت بسزایی دارد . با توجّه به جایگاه ویژه حکمت متعالیه در میان مکاتب مختلف فلسفی در جهان اسلام، در این پژوهش به بررسی این موضوع از دیدگاه حکیم ملاهادی سبزواری، علّامه طباطبایی و استاد سید جلال الدین آشتیانی به عنوان شارحان حکمت صدرا پرداخته می‌شود . از آنجا که انسان به واسطه داشتن دو بعد مادّی و غیر مادّی و دارا بودن مقام خلافت الهی و کرامت ذاتی از سایر موجودات متمایز است، تعیین جایگاه او در مراتب عالم منوط به شناخت ابعاد وجودی و استعدادهای بالقوّه و هدف از خلقت اوست . ارتباط اصل حرکت جوهری با «جسمانیّ? الحدوث و روحانیّ? البقاء» بودن نفس به عنوان نوآوری‌های حکمت صدرا در این پژوهش مورد توجّه واقع شده است .زیرا بر اساس اصل حرکت جوهری نفس انسان مراتب کمال را در سیر صعودی باید هماهنگ با مراتب در سیر نزولی طی کند . به علاوه نفس در اثر این حرکت از حالت جسمانیّت ابتدایی خود خارج شده و به تجرّد و بقاء روحانی می‌رسد، و این از مهمترین شاهکارهای حکمت متعالیه است . بر اساس دیدگاه این سه شارح حکمت صدرائی انسان به لحاظ ذات و به واسطه فطرت الهی می تواند به کمال برسد و در این راه حدّ یقف ندارد . همچنین در تأثیر علم و عمل و مراتب آن در ایجاد ملکات نفسانی و رسیدن به سعادت حقیقی نظرات دقیق و عملی مطرح نموده‌اند ..
جایگاه انسان درنظام هستی از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
سودابه حاجیلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جایگاه انسان در نظام آفرینش از موضوعات مهم انسان شناسی است که پاسخ به آن می تواند روشنگر بسیاری از مسائل دیگر در این حوزه باشد.این تحقیق شامل پنج فصل می باشد .در فصل اول به کلیات وبررسی مفاهیم مورد بحث در عنوان پایان نامه پرداخته شده و درفصل دوم تبیین مبانی فلسفی جایگاه انسان در نظام هستی از دیدگاه حکمت متعالیه مورد بررسی قرار داده شده است و در فصل سوم به جایگاه اولیه و تکوینی انسان و در فصل چهارم به بررسی جایگاه ارادی و اختیاری انسان اختصاص داده شده و همچنین در فصل پنجم به بررسی جایگاهی که انسان کامل می تواند در نظام هستی داشته باشد پر داخته شده است و در پایان نتیجه گیری و جمع بندی آمده است.
جایگاه خدا در انسان‌شناسی ملاصدرا
نویسنده:
محرم رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خداوند و تصوری که در حکمت متعالیه از او وجود دارد، مهم‌ترین نقش را در انسان‌شناسی ملاصدرا ایفا می کند. از نظر ملاصدرا تمامی کائنات جلوه‌های مختلف خداوند هستند و انسان، کامل‌ترین جلو? اوست که در آیات قرآنی به خلیف? الهی و امانت‌دار خداوند توصیف شده است. خداوند در حکمت متعالیه نه به‌عنوان خدایی که در رأس آفرینش قرار دارد و با واسطه با انسان مرتبط است؛ بلکه خدایی است که بنا بر آیه « نَحْنُ‏ أَقْرَبُ‏ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ (ق / 16)» از آدمی به خودش نزدیک‌تر است. مبانی اصلی ملاصدرا در انسان‌شناسی، اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود (و در نظر نهایی وی وحدت شخصی وجود)، ربط محض بودن معلول نسبت به علّت و حرکت جوهری است. در بستر حرکت جوهری نفس انسانی مراتبی از ماده، مثال و عقل را دارا گشته و به مقام فوق عقل دست می‌یابد. داشتن مراتب گوناگون، خدشه‌ای بر وحدت نفس وارد نمی‌سازد همانطور که خداوند هم دارای جلوه‌هایی از عقل، مثال و ماده بوده؛ ولی این منافی با وحدت او نیست. وحدت خداوند، وحدت حقّه است و انسان نیز وحدتی ظل وحدت حقّ? خداوند دارد. تناظر خداوند و انسان به این مسئله ختم نمی‌شود: در نگرش صدرایی همانطور که خداوند خالق و مبدع هستی است، انسان نیز به‌عنوان خلیفه و جانشین وی دارای این ویژگی است؛ یعنی با قو? تخیل خود وجودات ذهنی را در سرزمین خیال خود می‌آفریند، تفاوت تنها در این است که ابداع خداوند در قلمرو خارج است و ابداع تخیل در قلمرو ذهن.
ویژگی های انسان در حکمت متعالیه
نویسنده:
اصغر مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده:هدف پژوهش :انجام این پژوهش در راستای بیان ویژگی های انسان در حکمت متعالیه بوده و در صدد آن است که ضمن ارائه آراء صدرالمتالهین در این خصوص چهره روشنی از حقیقت آدمی را نیز تبیین نماید .روش تحقیق : این پژوهش که از نوع توصیفی و مطالعات آن کتابخانه ای بوده به بیان ماهیت انسان از دیدگاه های مختلف و مذهب حکما پرداخته همچنین بعد عقلی انسان را نیز تبیین می نماید در ادامه نقش اختیار در انسانیت انسان و غایت حیات انسانی نیز به بحث گذاشته شده است .طرح پژوهش :این پژوهش در مجموع شامل یک مقدمه پیرامون مسائل انسان شناسی و پنج فصل با عنوان های کلیات ، عقل موهبتی الهی ، انسان و اختیار ، حیات عقلی غایت انسان و در نهایت نتیجه گیری می باشد .نتیجه کلی :در نگاه ابتدایی انسان نیز همانند سایر گونه های جانوری ظاهر می شود ولی مطالعه پیرامون ابعاد و حقایق وجودی او ما را به این نکته رهنمون می شود که « خداوند انسان را به صورت خود خلق کرده است » که خود بیانگر پیچیدگی شناخت اوست ولی به طور خلاصه می توان گفت انسان با انجام وظایف محوله در سایه اختیار خود و در نتیجه با نیل به حیات عقلی ، فلسفه وجودی خویش را تحقق بخشیده به خیر و سعادت تام نائل می گردد .
تأملی در روش‌شناسی فهم در فلسفۀ صدرالمتألهین
نویسنده:
پروین نبیان , محبوبه پهلوانی نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آنجا که دغدغۀ صدرالمتألهین در مباحث فکری اغلب هماهنگی فلسفه با دین است و وی می‌کوشد تا نظام فکری متقنی را در عرصۀ دین ترسیم نماید، بررسی روش فهم حقیقت در فلسفۀ او مستلزم واکاوی جایگاه عقل و چگونگی به کارگیری آن در مباحث دینی است. روش او از سویی با تفکر شهودی‌اش پیوند می‌خورد و از سوی دیگر، به مدد عنصر تشکیک، نظام فکری او نظامی ذومراتب می‌گردد که در آن عقل برای فهم حقیقت، چندین مرتبه می‌یابد. میان این مراتب (عقل استدلالی، عقل شهودی) هماهنگی وجود دارد و ملاصدرا برای فهم هر مرتبه از حقیقت، به مرتبه‌ای از عقلِ متناسب با آن رجوع می‌کند تا با بررسی ریزمسائل معرفتی دینی به تبیین شاخصه‌های تفکر خود و اثبات مدعای جمع میان عقل و نقل بپردازد. در نظام فکری صدرایی شهود مبنای درک حقیقت است و استدلال مؤیدی بر آن. از این رو، در جستار حاضر می‌کوشیم تا جایگاه این دو را در ادراک حقیقت و نسبتشان را با آموزه‌های وحیانی بررسی کنیم و به این نتیجه برسیم که در منظومۀ فکری ملاصدرا نه تنها از اعتبار آموزه‌های وحیانی کاسته نشده، بلکه به گونه‌ای مدون و مستدل به حل معضلات و شبهات معرفتی دینی پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 117 تا 136
  • تعداد رکورد ها : 1825