مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1020
وجودشناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم باروتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان و متکلمان اسلامی از دیرباز به بحث از صفات الهی، پرداخته اند. می‌توان مباحث مربوط به صفات خداوند را در دو مرحله ی کلی بررسی کرد؛ کلیات صفات الهی که به احکام و مسایل عمومی و مشترک صفات می پردازد، بدون آن که نظر به صفت خاصی داشته باشد و مباحث خاص مربوط به هریک از صفات چون علم، قدرت و... یکی از اقسام مباحث کلیات صفات الهی، وجود شناسی صفات الهی است. در مرحله ی وجود شناسی صفات الهی، ابتدا همه ی صفات کمالی (صفات حقیقی ذاتی) به نحو عام برای ذات باری تعالی به اثبات می‌رسد، سپس نحوه ی اتصاف ذات باری تعالی به صفات کمالی تبیین می‌گردد. در این رساله، مباحث وجود شناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی، تبیین و تحلیل شده است. اولین گام در وجود شناسی صفات الهی، اثبات تمام صفات کمالی برای ذات باری تعالی است. علامه طباطبایی سه برهان برای این منظور اقامه می‌سازد؛ اثبات تمام صفات کمالی برای ذات باری تعالی بر مبنای برهان صدیقین، برهان مبتنی بر قاعده ی "بسیط الحقیقه" و برهان مبتنی بر قاعده ی " واجب الوجود بالذات واجب من جمیع جهات ". در گام بعد، می‌توان از ارتباط ذات الهی با صفات کمالی سخن گفت. علامه طباطبایی بر اساس صرافت وجود، بساطت حقیقی و وحدت حقه الهی، اثبات می‌کند که صفات کمالی عین یکدیگر و عین ذات اند. او همچنین بر مبنای اعتباری بودن مفاهیم صفات کمالی (تبیین فلسفی) و نیز مبرا بودن مقام ذات خداوند از تعین مفهومی صفات (تبیین عرفانی)، نحوه ی جمع کثرت صفات کمالی و وحدت ذات باری تعالی را تبیین می‌نماید. او تنها این دیدگاه را با توحید صفاتی سازگار می‌داند و دیدگاه های مخالف را نقد می‌کند و برهان علیه آن ها اقامه می‌نماید. اما علاوه بر صفات حقیقی ذاتی، صفات فعل به اعتبار اصلی که در ذات باری تعالی دارند، عین ذات خداوند هستند و کمال برای ذات او به حساب می‌آیند. اما در سایر اعتبارات، صفات فعل زائد بر ذات اند و کمالی برای ذات خداوند، شمرده نمی‌شوند
تصویر خدا در تورات و قرآن
نویسنده:
اسماعیل دودمان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی حاضر، در باب تصویر خدا در قرآن و تورات است. که طی چهار بخش با عناوین: مدلهای خداباوری, تصویر خدا در قرآن, تصویر خدا در تورات, مقایسه ای میان تصویر خدا در قرآن وتورات می باشد.ازآغاز وجود بشر تا به حال انسان همواره در وجود خداوند واوصاف او به تف ّ کر می پرداخته است.وهمین امر موجب شده که, نگرش و تصویر های زیادی در ذهن بشر به وجود بیاید. در میان اکثر اقوام, اسطوره های مختلفی درباره ی خدایان رواج داشته است و این اسطوره ها در قالب اشیاء بوجود آمده.مثلاً: انسان های اولیه به موجودی بنام "مانا" اعتقاد داشته اند وآن را می پرستیدند که این خود از سنخ طبیعت بوده است.یا مدل های زیادی از خداوند بوجود آمده است. مثلاً:خدای صنعتگر, خدای مادر , خدای انسان گونه.اما از نظر قرآن کریم, رحمت خداوند برغضبش سبقت می گیرد و جنبهی رحمانیت غالب است. حّتی آن جایی که خداوند از عذاب سخن به میان می آورد بلافاصله در مورد رحمانیت و بخشندگی سخن می گوید وبندگان را به سمت خود فرا می خواند. در قرآن تصویر خدای رحمان و رحیم تصویر اصلی است. مثلاً: خداوند می فرماید:رحمت من به وسعت عالم است , یا رحمتم بر غضبم سبقت می گیرد.در تورات کنونی خصوصاً در بخش هایی که در متن آن تحریف و تغییر وارد شده ، عموماً از خداوند با اوصاف انسانی یاد شده و یا متن گفتار او در حد سخنان افراد بشر تنزّل داده شده است. مثلاً: برای خداوند اعضاء انسانی، مانند دست، پا و تکّلم و... قائلشده اند. اما در قسمت های دیگری که در آن تحریف وارد نشده است، خداوند با صفات و گفتار حقیقی که به ذات باری تعالی مرتبط است توصیف گردیده است. مثلاً: وحدانیت خداوند، قدرت مطلق او، علم نامتناهی و... که خدا به آن خوانده شده است.
تأثیر زمان (دوره)، زبان و فرهنگ درشناخت صفات مشترک خدا و انسان
نویسنده:
راضیه نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث شناخت صفات مشترک خدا و انسان از دیرباز در بین متفکران دینی رایج بوده است و پیشینه آن به دوره افلاطون می رسد؛ اما اینکه سه مقوله زمان، زبان و فرهنگ را در شناخت این صفات دخیل بدانیم بحث ن و وجدیدی است و از آنجا که خداوند در سوره (بقره / 30) انسان را خلیفه خود بر روی زمین معرفی کرده، لازم است با توجه به گذر زمان، رشد زبان و فرهنگ به این سوالات پاسخ داده شود؛ چگونه انسان امروزی با خالق خویش ارتباط برقرار می کند؟ چگونه انسان می تواند خد را متخلق به خلق الهی کند؟ به همین منظور لازم است تا پژوهشی به عمل آید و در آن به نقش زمان، زبان و فرهنگ در شناخت اینگونه صفات پرداخته شود و راه برای شناخت عموم مردم عصر حاضر هموار گردد. بر همین اساس، پژوهش در پیش روی، به سه موضوع کلی پرداخته است؛ اول اینکه آیا قرآن بر فرهنگ و زبان مردم عرب تاثیر گذاشت؟ آیا مردم جوامع غیر عرب توانستند با قران ارتباط برقرار کنند؟ نهایت اینکه نقش زمان، زبان و فرهنگ در شناخت صفات مشترک خدا و انسان چیست؟ بررسی های به عمل آمده ما را به این نتیاج رهنمون کرد که: قرآن بر زبان و فرهنگ مردم عرب تاثیر گذاشته و آنها را اصلاح کرد، شناخت خدا و صفات مشترک خدا و انسان بر هر فرد عرب و غیر عرب توسط سه عامل شناخت عقل، دل و فطرت که عمومی هستند، مسیر است و نهایت اینکه زمان ظرف تغییر است و در کنار زبان و فرهنگ و به عنوان مکمل هم موجبات فهم بهتر جوامع امروزی را فراهم می آورند.
بررسی تطبیقی معناشناسی اوصاف الهی از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین
نویسنده:
نفیسه سادات عندلیب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهازآنجاکه ما خدا را از طریق اوصاف او می شناسیم و هیچ راهی برای شناخت کنه ذات الهی نداریم، بنابراین وقتی می خواهیم خدا را بشناسیم یا درباره او سخن بگوییم، از طریق اوصاف و آثار و افعال او درباره او سخن می گوییم از این رو معناشناسی اوصاف و افعال او از اهمیت ویژه برخوردار است . در دیدگاه فلاسفه ی متدینی چون ملاصدرا و آگوستین که دل مشغولی تبیین عقلانی مفاهیم دینی را دارند و می کوشند که سازگاری و هماهنگی گزاره های متون مقدس در باب خدا و یافته های عقلانی انسان را در این باب به نمایش بگذارند، این مسئله از اهمیت ویژه ای برخوردار است . در این رساله برآنیم که در چهار فصل، ابتدا به بررسی براهینی که این دو فیلسوف در باب اثبات وجود خدا اقامه مینمایند بپردازیم. . سپس کوشش عقلانی آنها جهت بیان معناشناسی اوصاف الهی را بیان می کنیم و به این نتایج می رسیم که ملاصدرا بر اساس مبانی خود نظریه اشتراک معنوی بین اوصاف الهی و اوصاف انسان را بیان می کند، قدیس آگوستین نیز از قائلین به نظریه الهیات سلبی است .ودر نهایت کیفیت صفت علم خدای متعالی را در دیدگاه دو فیلسوف مورد بحث، بیان کردیم.کلید واژه ها: مشترک معنوی، کثرت تشکیکی، تنزیه، معناشناسی، اوصاف خدا
اراده و مشيت خداوند در قرآن، روايات و فلسفه اسلامي
نویسنده:
رفیده قاضی‌خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از صفاتی که در میان اوصاف خداوند از اهمیت خاصی برخوردار است، و بحث‌های فراوانی را از جهات مختلف در میان فلاسفه و اندیشمندان اسلامی بر انگیخته، صفت «اراده» و «مشیت» خداوند است. در این رساله، به بررسی و شناخت این صفت خداوند ‌پرداخته‌ایم. هدف اصلی ما از تدوین این رساله، تبیین و بررسی دیدگاه‌های فلاسفه اسلامی، درباره حقیقت اراده و مشیت خداوند، و گستره و شمول آن، و مقایسه این دیدگاه‌ها با ظواهر آیات قرآن و روایات ائمه معصومین (ع) بوده است. سوال‌های اساسی که در این رساله در صدد پاسخ به آن‌ها بوده‌ایم، عبارت‌اند از:1- معنا و مفهوم اراده و مشیت چیست؟2- آیا حقیقت مشیت خداوند عین حقیقت اراده اوست یا خیر؟3- آیا اراده و مشیت از صفات ذات خداوند است، یا از صفات فعل او می‌باشد؟4- رابطه اراده و مشیت خداوند، با علم او چیست؟5- آیا اراده خداوند عام است یا خیر؟
صفات الهی امام از منظر امام رضا (ع)
نویسنده:
نرگس‌السادات بیننده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم کلامی بحث تبیین و تحلیل صفات الهی امام است که موضوع این رساله ‌است. پرسش محوری این رساله این است که از نظرگاه امام رضا(علیه السلام) امام چه اوصاف و ویژگی‌هایی دارد و این صفات در سخنان ایشان چگونه تبیین می‌گردد؟ بررسی روایات نشان می‌دهد که از منظر این بزرگوار، امام همانا حجت خداوند بر روی زمین و واسط? فیض الهی است و حضورش در همه زمانها و اعصار ضرورت دارد. امامت امری است الهی، که در وجود هر آن کس که بخواهد قرار می‌دهد. دریافت و حفظ و رسانیدن احکام و حکمت‌های الهی(هدایت تشریعی) و نیز هدایت تکوینی در دنیا بر عهده امام است. چنین مسئولیتی مستلزم برخورداری از برترین علم و بالاترین قدرت عادلانه وخطاناپذیر است. چنین مقامی با طلب کردن و اکتساب بدست نمی‌آید، بلکه موهبت ویژه الهی است و تنها در این صورت شخص به این مقام نائل می‌گردد؛ زیرا محدودیت‌ بشر در این دنیا به او اجازه رسیدن به این صفات را از راه‌های عادی نمی‌دهد. امام به هرآنچه در هدایت مردم به طور مستقیم یا غیر مستقیم موثر باشد، عالم است. علم امام باید نیاز همه انسانها را در هر سطحی از علم و معنویت و در هر مقام و مرتبه‌ای از درجات قرب الهی در برگیرد تا وی حجت مطلق خداوند بر همه انسانها باشد. عصمت ویژه‌ای که در وجود پیامبران و امامان(علیهم‌السلام) نهاده‌شده، تنها در سایه تأیید خاص الهی امکان پذیر است. امام با توفیق الهی به مرتبه‌ای می‌رسد که با اراده و اختیار خود راه هدایت را بر می‌گزیند و هرگز به خطا درنمی‌افتد. خداوند با اعطاء علم لدنی و نیز تفضل ویژه خود، امام رادر اندیشه و کردار و گفتار در تمام لحظات حیاتش از هر خطا و اشتباهی از روی سهو یا عمد مصون داشته است. برگزیدن امام به دست مردم، نظر به اوصاف و ویژگی‌های تبیین شده، محال است؛ امامت مقامی است که شناخت کنه آن دور از دسترس عقل‌ متعارف انسانهاست و دیگر مردمان با اندیشه‌هایشان به آن راه ندارند. خداوند از راه جعل ویژگی‌های یاد شده در وجود فرد، او را به عنوان امام نصب می‌نماید. این انتصاب الهی از راه نص و نشانه‌های دیگر بر مردم آشکار می‌شود. اما برخلاف رویکرد این نوشتار، برخی شرق شناسان و افراد متاثر از آنان، با بهره‌گیری از نوعی نگاه تاریخی به عقاید شیعه برآنند که اثبات کنند عقاید کنونی شیعیان درباره امامت پشتوانه‌ای در اندیشه رایجِ عصر ائمه (علیهم‌السلام) نداشته‌است و بسیاری از اوصاف و ویژگی‌های الهی امام، مانند علم غیب، عصمت و نصب و نص الهی، در طول تاریخ بر تفکر شیعی افزوده شده و جزء عقاید شیعیان نخستین نبوده ‌است‌ و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) نیز چنین ادعاهایی درباره خود نداشته‌ و حتی با آن به مبارزه پرداخته‌اند. این اندیشه با فروکاهی امامان از مقام و منزلت برتر و قدسی‌شان به دانشمندان مجتهد پرهیزگار، اینگونه می‌نماید که هر ویژگی ماورایی که امام به آن متصف شود، غیر‌بشری است و از طریق غالیان و مفوضه به اندیشه شیعی راه یافته‌است. نگارنده این رساله برآن است که به راستی برخی ویژگی های امام فراتر از بشر عادی است و به همین دلیل است که شایستگی پیشوایی بندگان را دارد. این نوشتار در چهار فصل کلیات، علم امام، عصمت و نصب و نص الهی از منظر امام رضا(علیه‌السلام) تدوین شده‌است. در فصل علم، مباحث ضرورت، گستره و نوع علم امام و شیوه دستیابی او به علم و در فصل عصمت، ضرورت عصمت امام، عصمت در خاندان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)، مفهوم و سرچشمى عصمت امام و در آخر در فصل نصب و نص الهی، ضرورت و شیوه انتصاب امام از جانب خداوند عزّوجلّ و راه شناخت و دستیابی مردم به امام طرح شده و هر فصل نیز با بررسی و نقد شبهات مرتبط به پایان رسیده‌است.
بررسی اشتراک لفظی و معنوی در اسماء و صفات الهی در آیات و روایات
نویسنده:
ناهید احدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در باب معناشناسی صفات خداوند، نظریات مختلفی ارائه شده است كه رسالت این رساله، به بررسی و تحقیق دربارۀ آنها، و یافتن نظر برتر، اختصاص یافته است.شكی نیست كه در دورۀ نزول وحی، همۀ اعراب، از مسلمان و غیر مسلمان، متوجه فهم مفاهیم قرآن می‌شدند، مخصوصا درك و فهم صفات الهی، چنان برای آنها ملموس و قابل درك بود كه زمینۀ پرسش جدی از آنها، برای شنوندگان پیش نیامد. اما بعد از طی این دوره، با نفوذ احبار یهود و رهبانان مسیحی، و همچنین تسری فلسفۀ یونان، و ایجاد شك و شبهه در عقاید مسلمانان، باب بحث و بررسی دربارۀ صفات الهی گشوده شد. و بدین ترتیب، زمینۀ سوق یافتن افكار به سمت تشبیه، توسط احبار و نیز تعطیل، به وسیلۀ فلسفۀ یونان فراهم گردید.و نیز افرادی، چون مقاتل بن سلیمان (150 هـ) با داخل كردن عقاید تجسیمی در تفسیر قرآن، و همچنین تكیه بر اشتراك لفظی در تفسیر واژه‌های قرآنی به تبلیغ این دو نظریه در میان اهل سنت همت گماشت، از سوی دیگر با تحریك نظر مخالفان، باعث پیدایش عقیده تعطیل، توسط جهم بن صفوان گردید.از آنجا كه پیدایش و رشد فرقه‌های حشویه، مشبهه و معطله در زمان ائمه‌ (عليهم السلام)اتفاق افتاد، ایشان (عليهم السلام) در جهتمبارزه با آنها، احادیثی را در رد تشبیه و تعطیل بیان فرمودند، این عمل باعث گردید كه تشبیه در میان شیعیان رشدی نداشته باشد، و عقاید آنان از این حیث، در حصار امنی قرار بگیرد.اما متأسفانه، در قرن‌ها بعد، عالمی مانند ملا رجب علی تبریزی، با استناد به همین احادیث، منكر وجود هر گونه شباهتی بین خالق و مخلوق، حتی در صفات مستعمل بین آنها شد و با اعتقاد به اشتراك لفظی، در برابر اشتراك معنوی وجود ملاصدرا جبهه گرفت. پس از وی پیروانش آراء او را گسترش دادند و نظریات تعطیل و نفی صفات و الهیات سلبی را نیز مطرح كردند. هر چند كه قبل از ملارجبعلی گروههای دیگری نیز چنین اعتقاداتی داشته‌اند و این موضوع، بحث جدیدی نیست، اما چون، نظرات وی و شاگردانش به صورت مدون به رشتۀ تحریر درآمده، لذا در بررسی این عقاید، به بیان دیدگاههای این افراد اكتفا نموده‌ایم.از آنجا كه این نظریات، از یك ریشه، جوانه زده‌اند، در عقاید آنان، اشتراكاتی دیده می-شود، مانند:1-برای اثبات درستی عقاید خود، متوسل به ظاهر احادیث شده‌اند بدون آن كه به كاربرد یك واژه در زمان ائمه(عليهم السلام) توجه داشته باشند.2-منكر توانایی عقل در راهیابی به هر گونه شناختی از خدای تعالی شده‌اند در حالی كه مخاطبان خود را افرادی عاقل محسوب نموده، و برای اثبات هدف خود، استدلالاتی بر اساس براهین عقلی، ارائه داده‌اند.3- با تأكید بر تباین بین خالق و مخلوق، تنزیه مطلق الهی را، از خصوصیات ویژۀ عقیدۀ خود دانسته‌اند.در بین احادیث، عباراتی دیده می‌شود كه مستمسكی برای طرفداران هر یك از عقاید، قرار گرفته و آنان با ارائۀ تفسیر نادرستی از آن، به تبیین عقیدۀ خود پرداخته‌‌اند. مثلا، با تكیه بر عبارات «لا یشبهه شیء»، و «فقد جمعنا الاسم و اختلف المعنی»، گروهی بر این نظر هستند كه معانی صفات، در خداوند و مخلوقات با یكدیگر اختلاف دارند و این دو، هیچ وجه شباهتی با هم ندارند. كه این همان، اعتقاد به اشتراك لفظی است. گروهی با استفاده از عبارت «كمال الاخلاص نفی الصفات عنه»، صفت داشتن خداوند را مستلزم تركیب او (از صفت و موصوف) دانسته‌، لذا به نفی كردن مطلق صفات رو آورده‌اند. عبارت «و لا تفكروا فی الله»، دستاویزی برای اعتقاد به عدم توانایی عقل در راه یابی به شناخت خدای تعالی و در نتیجه تعطیل شده است. و بالاخره گروهی از «لا»ی مذكور در عبارت «عالم لایجهل، قادر لایعجز»، نتیجه گرفته‌اند كه صفات ثبوتی تا هنگامی كه به صفات سلبی باز نگردند هیچ گونه شناختی از خدای تعالی در اختیار انسان نمی‌گذارند.در رد این عقاید در این رساله دلایل متعدد و فراوانی هم از سوی نگارنده و هم سایر منتقدین ذكر گردیده است. تفسیر درست این احادیث، ارائه، و اشتباهات، توضیح داده شده است. با اختصاص یك فصل به موضوع تشبیه و تجسیم الهی، چگونگی پیدایش و رشد و گسترش آن را در بین مسلمانان به تصویر كشیده شده، تا نشان داده شود كه مفهوم حقیقی واژۀ تشبیه، در احادیث تشبیه و تجسیم و منظور از نفی صفات، نفی صفات تشبیهی و تجسیم الهی بوده‌ است نه تشبیه مطلق و همه جانبه.در این رساله، جهت اثبات اشتراك معنوی، در دو فصل، نظریات مخالفین، بیان و دلایل مردود بودن آنها ارائه گردیده، و در فصل سوم، با استفاده از براهینی مانند: برهان خلف، صنایع ادبی در صفات الهی مذكور در قرآن، اثباتِ اشتراك معنوی وجود، با راههای گوناگون و سپس تسری دادن اشتراك معنوی صفت وجود به سایر صفات و در انتها با ذكر چند دلیل روایی به ثابت كردن اشتراك معنوی در اسماء و صفات الهی پایان داده‌ایم.
بررسی تطبیقی اسما و صفات الهی در مدرسه کوفه و بغداد
نویسنده:
محمدعلی اسکندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده از مباحث دامنه‌دار در تاریخ تفکر اسلام و شیعه در باب توحید، مسأله اسما و صفات الهی است که شناخت آن، نقطه آغازین معرفت به مقام ربوبی است. در تاریخ تفکر شیعه این مسأله دارای جایگاه والایی در مباحث کلامی بوده و در مدرسه‌‌های کلامی شیعی به آن پرداخته شده است. از مهمترین مدارس کلامی شیعی، مدرسه کلامی کوفه و مدرسه بغداد است که فعالیت کلامی این دو مدرسه از قرن دوم تا قرن پنجم ادامه داشته و روش و میراث فکری این دو مدرسه بر تفکرات شیعه در ادوار بعدی سایه افکنده است. در مدرسه کوفه معارف از منبع وحیانی دریافت و تحلیل گردیده و عرضه آن بر جامعه اسلامی به شکل عمیق صورت گرفته است. این مدرسه دارای متکلمین شاخصی می‌باشد که به دلیل معاصرت با ائمه (علیهم السلام) دارای فعالیت علمی پویا و پر حجم و پر محتوا در باب اسما و صفات الهی بوده و به دلیل تحت تأثیر قرآن بودن و دسترسی به ائمه توانسته‌اند معارف در این زمینه را با تبیین دقیق در فضای کلامی آن روز با رویکرد صحیح عقلانی تحت هدایت ائمه عرضه نمایند و به دلیل مواجه بودن با تفکر تشبیهِ «اهل حدیث» و تعطیلِ «معتزله» به دقایق مساله اسما و صفات پرداخته و از طرفی هم به دلیل عمیق بودن مباحث آنها و سخت بودن فهم و نظریه پردازی در این زمینه باعث اتهام این متکلمین از ناحیه مخالفین به تجسیم و تشبیه و سایر اتهامات گردیده است. در این مدرسه با وجود اصرار و تأکید بر اثبات خالق، توصیف ذات و صفات خدا به دلیل بینونت خالق و مخلوقات و محدودیت‌های فکری بشر و فراعقلی بودن ذات خدا، ناممکن دانسته شده و معرفت احاطی و معرفت بالکنه نسبت به خدا، خارج از دسترس بشر دانسته شده است و این در حالی است که، امکان توصیف خدا با افعال او و وجود معرفت فطری برای بشر در این مدرسه مورد تآکید قرار گرفته و در این راستا معارف بلندی توسط این متکلمین عرضه شده است.از سوی دیگر متکلمین مدرسه بغداد به دلیل فاصله گرفتن از عصر حضور ائمه (علیهم السلام) و قرار گرفتن در دوره تسلط تفکرات مخالفین بر فضای فکری جامعه اسلامی، به عرضه حداقلی معارف مربوط به اسما و صفات اکتفا نموده و این متکلمین به دلیل عدم پذیرش فضای عمومی جامعه علمی و اجتماع متکلمین معتزلی بصره و بغداد و اشاعره در این شهر، وغلبه نظریه اکتسابی بودن معرفت، به طرح اصل اعتقادات پایه از قبیل چند صفت مهم مانند علم و قدرت و حیات در باب صفات الهی اکتفا نموده و به ذکر برخی تقسیمات برای آن صفات بسنده نموده‌اند.این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به دنبال بررسی مبحث اسما و صفات در دو مدرسه کوفه و بغداد می‌باشد تا به نقاط مشترک هر دو مدرسه در این بحث دست یافته و آن را تبیین نماید تا قرائن و ادله استمرار حرکت کلامی شیعه را آشکار نماید.
صفات خدا در کلام اسلامی و کلام مسیحی (قرون وسطی)
نویسنده:
شاهد علی هادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحثی که در این رساله بررسی شده است صفات خدا در کلام اسلامی و مسیحی (قرون وسطی) است به این معنی که بحث توصیف در کلام اسلامی و مسیحی چگونه است. دیدگاه های مکاتب مختلف کلام اسلامی و کلام مسیحی در مورداین بحث چیست. معروفترین مکاتب کلام اسلامی معتزله اشاعره و امامیه می باشد در این رساله سعی شده است که دیدگاه هر مکتب را از نظر بزرگان آن مکتب بررسی شود. دیدگاه معتزله که عینیت ذات با صفات باشد از دیدگاه بزرگان این مکتب استخراج شده است و همچنین ثابت شده که معتزله دو نظریه و دو تفسیر جداگانه درباره عینیت ذات با صفات را مطرح کرده اند که یکی دیدگاه معروف نیابت است و دیگری همان دیدگاهی است که متکلمان امامیه به آن معتقدند که قدما معتزله به این دیدگاه اعتقاد دارند. مکتب اشاعره نیز معتقد است که صفات خداوند زائد بر ذات اند البته اشاعره نیز دو تفسیر کلی از این دیدگاه ارائه داده اند بعضی از بزرگان اشاعره بر تعدد قدما اعتقاد دارند بعضی ها سعی می کند ثابت کنند که لازمه نظر اشاعره تعدد قدما نیست. مکتب امامیه نیز صفت را مفهومی می داند که ذهن انسان از کمالات یک شی استنباط می کند و معتقدند که صفات خداوند مصداق عین ذات خداوند اند و تغایر صرفا مفهومی است نه مصداقی. در کلام مسیحی هرچند درباره صفا خداوند دیدگاهایی مانند دیدگاه های بزرگان کلام اسلامی مطرح شده اند و درباره صفات خداوند تشابهات زیادی بین دو دین است ولی در صفت توحید که مهمترین وصف خداوند کاملا از یکدیگر متمایز اند. چون متکلمان مسیحی در عین حالی که بر وحدت خدامعتقدند خدا را یک ذات در سه شخص می دانند. آنها معتقدند که ذات خداوند یکی است که در سه شخص ظهور نموده است و پدر پسر و روح القدس این سه شخص با سه اقنوم اند.
تحلیل تطبیقی خداشناسی کندی با آراء متکلمان معتزلی
نویسنده:
اتابک رزمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به گواهی تاریخ، نهضت ترجمه آثار فلسفی یونان و اسکندریه در جهان اسلام، باعث رونق گرفتن روش عقلی در شناخت مسائل مختلف علمی شد. این روش در دو شاخه مختلف، یکی کلامی و دیگری فلسفی، در قرون دوم و سوم هجری رشد کرد و با حمایت دستگاه خلافت عباسی و ظهور اندیشمندان مختلف به حیات خود ادامه داد و به شکوفایی رسید. کندی نماینده روش فلسفی و معتزله نماینده روش کلامی در این دوره می باشند. از این رو برخی از محققین بر این باورند که ارتباط کندی و معتزله با دستگاه حکومت و رفت و آمد آنها به دربار و تشکیل جلسات بحث و مناظره از سوی خلفاء، زمینه ساز تبادل آراء و افکار دو گروه بوده است. بر این اساس به نظر می رسد که کندی و معتزله هم عصر وی در مسائل مختلف کلامی و فلسفی از هم تاثیر پذیرفته باشند. بحث از ذات، صفات و افعال خدا از جمله مسائل مهمی است که کندی و معتزله به آن پرداخته اند. تحقیق حاضر در صدد بررسی و مقایسه آراء خداشناسی این دو گروه می باشد. کندی همچون متکلمان معتزلی از برهان حدوث برای اثبات وجود خدا استفاده می کند و توحید و عدل الهی را که از اصول اساسی معتزله است از مهمترین صفات خدا می شناسد. علاوه بر این از نظر او جهان هستی که فعل خداوند متعال است حادث زمانی بوده و هدفمند آفریده شده است. و اینها همه بیانگر شباهت دیدگاههای او به طرز تفکر اعتزالی می باشد. حال با وجود این شباهت ها آیا می توان کندی را یک متفکر معتزلی نامید یا اینکه او یک فیلسوف مشّائی بوده و با آنها اختلاف نظر اساسی دارد؟ با تحلیل شباهت ها و تفاوت های آراء دو گروه و مقایسه آنها با هم می توان به این سوالات پاسخ داد.
  • تعداد رکورد ها : 1020