انسانشناسی یکی از مهمترین مباحث در میان اندیشههای فلسفی فیلسوفان اسلامی است، که در نظام فکری ابن ابی جمهور احسائی نیز جایگاهی بنیادین دارد؛ به گونهای که نق
... قش برجسته و مؤثّر آن را در آثار مهم وی ـ از جمله مُجلی مرآه المنجی، موضح الدرایه و البوارق المحسنیه ـ میتوان مشاهده کرد. با توجّه به ضرورت معرفی آراء و عقاید ابن ابی جمهور به عنوان اندیشمندی تأثیرگذار و جریان ساز در تاریخ تفکّر اسلامی، رسالت ما در این پژوهش، شرح و تحلیل آراء انسانشناختی وی با تأکید بر کتاب مُجلی مرآه المنجی است؛ چرا که این کتاب هم از جهت روششناختی و هم از جهت محتوایی اهمّیّتی به سزا دارد و در حقیقت، آوازهی ابن ابی جمهور وامدار تألیف این کتاب است. ساختار اصلی رساله به این صورت است که ابتدا انسان را در دو بُعد انسان نوعی و انسان فردی، سپس هر کدام را از منظر فلسفی، کلامی و عرفانی مورد بررسی قرار می-دهیم. با مطالعهی پیشینهی تفکّر ابن ابی جمهور احسائی و بررسی کمّیّت و کیفیّت تأثّر او از متفکّران سَلَف در موضوع انسانشناسی، دریافتیم که تلاش عمده ابن ابی جمهور، در زمینه تلفیق فلسفه، کلام، اشراق و عرفان بوده است. روشی که ایشان در پیش گرفته، به معنی ترکیب آراء پیشینیان و ایجاد یک نظریّه ترکیبی نیست، بلکه قصد وی درآمیختن دستاوردهای علم کلام با نتایج فلسفه و تصوف بوده تا آمیزه آنها، چهارچوبی نظری برای عقیده به توحید گردد. ابن ابی جمهور آراء انسانشناختی خود را در قالب مجموعهای از آراء متافیزیکی و در پیوند با مفاهیم عرفانی و کلام دینی ترسیم میکند. در چنین منظومه معرفتی است که هم وجه هستی شناختی انسان به عنوان معلول، مخلوق و مظهر تبیین شده است و هم مقام و موقعیت معرفت شناختی او در نسبت با خدا، خود و جهان. وی کوشیده تا از طریق تبیین ارتباط متقابل نفس و بدن در سه بُعد فلسفی- کلامی و عرفانی، انسان انتزاعی را به انسان متحقق در خارج پیوند دهد و آدمی را از تعریف فلسفی در مابعدالطبیعه به سوی انسان سازی در متن واقع و اجتماع سوق دهد و میان سعادت دنیا و آخرت انسان پیوندی فلسفی برقرار سازد. احسائی غایت کمال انسان را کمال علمی و عملی و رسیدن به مرتبه نبوّت، ولایت و رسالت میداند. در این مرتبه انسان آیینه تمام نمای پروردگارش و مقصود و غایت خلقت است. احسائی در انسانشناسی خود با وقوف کامل، سهگانه شریعت، طریقت و حقیقت را که مبتنی بر الگوی «ظاهر، باطن و باطن الباطن» است، در راستای تبیین همگرایی تصوف و تشیع به کار گرفته است. روش این پژوهش، به صورت توصیفی، تحلیلی و نقد و نظر است. واژههای کلیدی: ابن ابی جمهور احسائی، انسانشناسی فلسفی، انسانشناسی کلامی، انسانشناسی عرفانی.
بیشتر