جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 490
بررسی مقایسه‌ای دیدگاه ابن سینا و ابن رشد در مورد ماهیت وحی، نیاز به وحی و چگونگی اطمینان از آن
نویسنده:
محمدعلی نظری سرمازه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وحي از ديدگاه ابن سينا اكتسابي است، و پيامبر به خاطر اينكه داراي سه خصلت ويژه‌ي نبوت ، يعني قوت قوه‌ي حدس، متخيّله و متصرفه است، مي تواند با اتصال به عقل فعال كه در لسان شرايع، از آن به ملك(جبرييل) تصريح شده است،معارف وحياني را كسب نمايد. اما از ديدگاه ابن رشد، وحي موهبتي الهي است كه به إذن خداوند به برگزيدگان خاص او اعطاء مي‌گردد؛بواسطه‌ي اين اعطا از نظر ابن رشد همان ملك است كه فلاسفه آن را به عقل فعال تاويل برده اند. در باب نياز به وحي، شيخ الرئيس با رهيافتي اجتماعي و با توجه به مدني بالطبع بودن انسان،‌ شريعت برخاسته از وحي را براي بقاء نوع انساني ضروري، و نبوت را مقتضاي عنايت الهي مي‌داند. از كلمات ابن رشد در اين باب چنين استفاده مي‌شود كه گويا شريعت آهنگ تعليم عوام را دارد و براي خواص نوعي استغناي معرفتي از شريعت احساس مي‌شود، چرا كه آنها قادراند معارف را از طريق تعلّم حكمت كسب نمايند.در بحث اطمينان از وحي،‌در فلسفه‌ي ابن سينا معجزه به عنوان ملاك تصديق پيامبران معرفي شده و از ديدگاه او بين معجزه و صدق نبوت رابطه‌ي ضروري منطقي وجود دارد. اما ابن رشد برخلاف ابن سينا، به ضرورت چنين رابطه‌اي معتقد نيست،‌او معجزات را به براني (بيرون از متن شريعت، مثل شكافتن دريا) و مناسب (مناسب و ملائم با غايت رسالت كه همانا وضع شرايع موافق حق است) تقسيم مي‌كند و معتقد است فقط معجزه‌ي مناسب دلالت بر نبوت دارد، چرا كه معجزات براني براي عوام قانع كننده است اما معجزه‌ي مناسب براي خواص قانع كننده است.
بررسی مسأله انتصاب و انتخاب امام معصوم (ع) و نقش مردم در تعیین آن
نویسنده:
ضمیر حیدر رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله انتصاب یا انتخاب امام، همواره بخشی از مباحث کلامی مذاهب اسلامی را به خود اختصاص داده است و پژوهش حاضر نیز با روش توصیفی و تبیینی به بررسی نقش مردم و جایگاه بیعت در این مسأله پرداخته است. متکلمان اسلامی، امامت را به "ریاست و رهبری جامعه اسلامی در زمینه امور دنیوی و دینی" تعریف کرده‌اند؛ و بیعت نیز به‌معنای پیمان بستن برای فرمان‌بری و اطاعت است، و بررسی تاریخی و عرفی نشان می‌دهد که کارکرد آن برای تثبیت حکومت است نه مشروعیت بخشی به آن. رویکرد اهل سنت در مسأله امامت، رویکردی سیاسی است و به همین دلیل آن‌ها امامت را به عنوان مسأله‌ای فرعی و درون دانش فقه مورد بررسی قرار می‌دهند و حتی در بعد کلامی هم متأثر از این رویکرد هستند. به همین دلیل، انتخاب امام را به عنوان واجب شرعی، و پذیرش آن را به عنوان واجب کفایی مورد بحث قرار می‌دهند. اما کلامی بودن مسأله امامت نزد شیعه، رویکردی متفاوت را در مسأله امامت پدید می‌آورد. امامت در تصویر شیعی، تداوم نبوت بوده و برخوردار از هویتی است که آن را لطف الهی و مأموریت آسمانی در هدایت و مدیریت جامعه دینی قرار می‌دهد، پس کسی غیر از خدا نمی‌تواند او را تعیین نماید. دیدگاه رایجی هم که حکومت را منحصر در دو نوع دموکراتیک و دیکتاتوری می‌داند، دیدگاه جامعی نیست زیرا حکومتی که از ناحیه خدا تعیین می‌شود، به‌دلیل آن‌که انسان در مقابل خداوند اصلا حقی ندارد، در این مباحث نمی‌گنجد. اما اسلام در سایر زمینه‌ها اختیارات و حقوقی را برای مردم قرار داده است که از جمله می‌توان به حق آزادی، حق برائت، و اصل مساوات زن در برابر قوانین الهی اشاره کرد. همچنین حکومت دینی موظف است که نسبت به هدایت مردم، رفاه و آسایش، آموزش و تربیت آنان اقدام نماید.
تحلیل و بررسی خیال از نظر ابن‌ سینا و صدرالمتألهین
نویسنده:
زهره برقعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خیال از جمله مفاهیم عام و گسترده‌ای است که در سه حوزه معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان شناسی مورد بحث قرار گرفته است. علاوه بر تفاوت معنای خیال در هریک از این حوزه‌ها، مواضع فیلسوفان، به‌ویژه ابن‌سینا و صدرالمتألهین، در مورد آن نیز متفاوت است.در معرفت شناسی، خیال هم مرحله‌ای از مراحل ادراک هم یکی از قوای مدرک که وظیفه آن حفظ و تمثل محسوسات در زمان غیبت آنهاست، به شمار می‌رود. در فلسفه‌های معاصر، نقش معرفتی خیال به‌عنوان واسطه‌ای بین احساس و عقل مغفول مانده است و تنها تخیلات واهی و غیر واقعی به آن نسبت داده می‌شود.ابن‌سینا در بیشتر مکتوبات خود بر مادی بودن خیال و صورخیالی استدلال کرده است؛ اما از بعضی عبارات وی تجرد مطلق ادراک، حتی ادراک حسی و خیالی استفاده می‌شود. در المباحثات، دلیلی را در قالب یک شبهه بر تجرد صور خیالی ارائه نموده است. به نظر می‌رسد در جمع بین آنها، می‌توان گفت قول به مادی بودن خیال یا بیان دیدگاه ارسطو است، یا قول نخست وی بوده که به‌تدریج از آن عدول کرده است.صدرالمتألهین با اعتقاد به این که شکل و مقدار از عوارض جسم و قابل جمع با تجرد مثالی است، براهین متعددی بر تجرد مثالی خیال اقامه کرده است؛ وی هم‌چنین فعل و انفعالات مادی را معدات ادراک ـ نه خود ادراک ـ دانسته است.در مباحث هستی شناسی، با این‌که ابن‌سینا به‌طور مستقیم درباره عالم خیال سخن نگفته است، اما دلایل وی بر انکار مثل افلاطونی عالم مثال را نیز شامل می‌شود. در مقابل، صدرالمتألهین وجود عالم خیال را برای حفظ پیوستگی فیض از عالم عقل تا عالم طبیعت، لازم می‌داند.در مباحث انسان‌شناسی، صدرالمتألهین با استفاده از تجرد قوه خیال، مرتبه مثالی نفس و بدن مثالی را اثبات کرده است. این دیدگاه منجر به بروز انقلابی در مباحث معرفت نفس گردیده‌ است. اثبات مرتبه مثالی نفس در تبیین بعضی از آموزه‌های دینی و حل بسیاری از مشکلات فلسفی موثر افتاده است.
بررسی مقایسه ای عوالم وجود از نگاه میرداماد و ملاصدرا
نویسنده:
محمدهادی کمالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
میرداماد و ملاصدرا از فیلسوفانی هستند که سعی در ایجاد سازش میان الهیات وحیانی و فلسفی داشته‌اند. موضوع این پژوهش،بررسی و مقایسه‌ی اندیشه‌های میرداماد و ملاصدرا در باب آفرینش و عوالم هستی است. هدف نویسنده از انتخاب این موضوع، حل این مساله است که چرا صدرالمتالهین علی‌رغم احترام زیادی که برای استادش میرداماد و مبانی فکری او قائل بود، لکن در بررسی عوالم وجود از راه استادش فاصله گرفت و مروج افکار او نشد؛ بلکه با ناتمام دانستن حکمت یمانی میرداماد، خود به پی‌ریزی فلسفه جدیدی به نام حکمت متعالیه همت گماشت؟لذانویسنده برای حل مساله فوق، در این رساله بهبررسی ومقایسه مبانی فلسفی این دو حکیم و دیدگاه‌های آنان در باب چگونگی نظام آفرینش و عوالم وجود پرداخته‌ است؛ ودر پایان نتیجه می‌گیرد که ریشه اصلی اختلاف حکمت یمانی و حکمت متعالیه، و سرّ عدم تبعیت صدرالمتالهین از فلسفه میرداماد، همان مساله اصالت وجود و اصالت ماهیت است.ملاصدرا با این که در ابتدا به تبع میرداماد قائل به اصالت ماهیت بوده است، ولی در ادامه از نظریه اصالت ماهیت برگشته و معتقد به اصالت وجود شده است.اوهر چه بیشتر به فلسفه می‌پردازد، اصالت ماهیت در نظرش سست‌تر و نامأنوس‌تر می‌شود؛ چرا که بر اساس اصالت ماهیت و قول به کثرت در عالم هستی، خیلی از مسائل هستی را قابل تحلیل نمی‌بیند؛ ولی با عکس کردن قضیه و اعتقاد به اصالت وجود، همه آن‌ها را قابل توضیح وتفسیر می‌یابد.بنابراین نزاع در مساله اصالت وجود و اصالت ماهیت،به هیچ وجه یکنزاع لفظی نبوده و آثار و ثمرات بسیاری بر این اختلاف بار می‌شود؛ تا آنجا که پذیرش هر طرف از اصالت وجود یا اصالت ماهیت، باعث شکل‌گیری فلسفه‌ای کاملا متفاوت خواهد شد.
بررسی جایگاه اعتدال در قرآن و روایات
نویسنده:
رسول ظرافت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این پایان نامه "بررسی جایگاه اعتدال در قرآن و روایات" است ، که مبتنی بر نظریه اعتدال ارسطویی است و از مسایل اخلاقی است که وارد حوزه مسایل فلسفی شده است وچنانکه گفته اند سقراط پای اخلاق را به فلسفه باز کرد. این نظریه به عنوان قاعده ای عام که حد وسط آن فضیلت و دو طرف آن افراط و تفریط و رذیلت می باشد ؛ علما و دانشمندان بسیاری به آن پرداخته اند و عده ای هم آن را مورد نقد جدی قرار داده اند. بنابر این پی بردن به جایگاه آن از دیدگاه اسلام - که در دو منبع غنی قرآن کریم و روایات باید تحقیق نمود-می تواند نسبت به این مسئله مهم روشن نمایی نموده و در دو مرحله علمی و عملی راه گشای ما باشد. از آنجایی که مشهور است دین اسلام، دین معتدلی است می بایست با تحقیق در آیات و روایات به دست آورد که آیا این اعتدالی که اسلام می گوید با آن نظریه اعتدال ارسطویی یکی است و یا متفاوتند؟ در فصلی که نظریه اعتدال از ارسطو بیان می شود نقدهای وارده بر آن هم ذکر می شود و همچنین در دو فصل آیات و روایات به بحث اعتدال در آفرینش،اعتقاد،اخلاق ، رفتارهای فردی و اجتماعی پرداخته می شود که در تمام ابعاد جایگاه آن روشن گردد. در بحث آیات یکی از آیات مشهور و مورد بحث آیه "وجعلناکم امه وسطا " و در بحث روایات ،حدیث "خیر الامور اوسطها " مورد بررسی قرار می گیرد . در انتها می توان چنین نتیجه گرفت که بین نظریه اعتدال ارسطو با آموزه های دین اسلام رابطه عموم و خصوص من وجه است و در بعضی موارد با هم مشترکند .
بررسی نسبت میان واقعیت و وجود در اندیشه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
محمود حسن زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی نسبت واقعیت به وجود یکی از مباحث مهم در حوزه فلسفه است که به طور خاص در فلسفه الهی و به نحو اخص در فلسفه اسلامی مطرح است. موضوع اصلی این رساله "بررسی نسبت واقعیت به وجود از دیدگاه ملا صدرا و بو علی سینا" است که با استفاده از شیوه تحلیلی توصیفی، دیدگاه‎های سه مکتب مشّاء، اشراق و حکمت متعالیه بررسی شده است. تحقیقات نگارنده به این امر منتهی شده که دیدگاه‌های هر سه مکتب در نگاهی کلان، با هم قابل جمع است، و تفاوت آنها در نحوه نگرش به مسأله است. بوعلی- نماینده شاخص مکتب مشّاء- به عنوان یکی از پیروان اصالت وجودبا تبیینی که از علّیت و قواعد مترتب بر آن- علی الخصوص قاعده الواحد- دارد توانسته واقعیت و قوس نزول را بر همین اساس تبیین کند و به تبع آن، قایل به حقایق و وجودات متباین شود؛ به نحوی که هر موجودی دارای حقیقتی فی نفسه است که دارای منشاء خاص خود است. اما ملا صدرا- بانی مکتب حکمت متعالیه- با استناد به تشکیک وجود، کثرت عرضی را انکار، و کثرت طولی وجود را در ابتدا می‌پذیرد و به نحوی منکر رابطه علّیت در قوس نزول می شود. ایشان با پذیرش تشکیک در وجود در نهایت راهی جز پذیرش حقیقت شخصیه وجود ندارد و تنها حقیقت فی نفسه را برای واجب الوجود قایل می شود و تمام موجودات را مظاهر و تجلّیات اسماء و صفات واجب می‌داند. در نتیجه ایشان در خصوص مفهوم وجود قایل به اشتراک معنوی وجود می شود. مکتب اشراق توانسته قوس نزول را بر اساس دو رکن اساسی بنا کند که عبارتند از علّیت و تشکیک. از یک طرف متعلّق جعل و ایجاد می‌بایست اموری باشند که نه واجب باشند و نه ممتنع، بلکه ممکن باشند، و از طرف دیگر رابطه علّت و معلول را بر اساس اشراق نور و مشاهده تبیین می‌کند، که رابطه تشکیکی است.کلید واژه ها: واقعیت، وجود، فلسفه مشّاء، فلسفه اشراق، حکمت متعالیه، صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، ابن سینا، حسین بن عبدالله.
ماهیت معرفت عرفانی با تأکید بر دیدگاه اندیشمندان مسلمان
نویسنده:
مسعود اسمعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله به بحث از این مطلب می‌پردازد که معرفت عرفانی چه سنخ معرفتی است و چه مولفه-ها و مقوماتی دارد. از میان متفکران اسلامی، عارفان اسلامی، به ویژه ابن‌عربی و پیروان مکتب وی، و فیلسوفان اسلامی، یعنی به طور خاص فارابی، ابن‌سینا، شیخ اشراق و صدرالمتألهین، به تفصیل به این موضوع پرداخته‌اند. صاحب‌نظران و فیلسوفان دین و عرفان در غرب نیز در این زمینه، چند نظریه مهم ارائه نموده‌اند. همگی این دیدگاه‌ها و نظریات، در مجموع، در چند گروه قابل دسته‌بندی هستند: 1) احساسی و عاطفی بودنِ معرفت عرفانی (دیدگاه احساس‌گرایان غربی)، 2) متناظر بودن معرفت عرفانی و معرفت حسی (تجلی‌بنیاد بودن معرفت عرفانی؛ دیدگاه آلستون)، و 3) ساخت‌یافته بودن معرفت عرفانی (دیدگاه ساخت‌گرایان غربی) که این سه نظریه از آنِ غربیان بوده و در این رساله به بررسی نقاط قوت و ضعف آنها پرداخته شده و روشن شده است که هیچ‌یک، نظریه‌ای کاملاً صحیح نیستند؛ 4) نظریه اتحادی بودن معرفت عرفانی (دیدگاه عارفان اسلامی): دیدگاه عارفان اسلامی به ویژه ابن‌عربی و اتباع وی، به طور خلاصه فراحسی و فراعقلی بودن، نوری و وجودی بودن، بی‌واسطه بودن و اتحادی بودن معرفت عرفانی است که ساختار معرفت عرفانی را در یک طیف تشکیکی، از دو وجهی تا یک وجهی ترسیم می‌کند. 5) نظریه ارتسامی بودن معرفت عرفانی (دیدگاه حکمت مشاء): فارابی و شیخ‌الرئیس، معرفت عرفانی را تا آنجا که مورد تحلیل قرار می‌دهند از سنخ انتقاش صور کلی و جزئی از عالم عقول به در عقل و سپس در قوه خیال انسان و پس از آن در حس مشترک می‌شمرند و آن را ارتسام می‌نامند؛ 6) نظریه حضوری و اشراقی بودنِ معرفت عرفانی (دیدگاه حکمت اشراق): دیدگاه شیخ اشراق در این زمینه به طور خلاصه این است که معرفت عرفانی از سنخ اضافه اشراقیه علمیه است و هرچند بی‌واسطه است، وجودی و اتحادی نیست ولذا وی، ساختاری دو وجهی را برای معرفت عرفانی در نظر می‌گیرد؛ 7) نظریه حضوری و اتحادی بودن معرفت عرفانی: ملاصدرا با استفاده از نظریه عرفا، معرفت عرفانی را معرفتی حضوری، تشکیکی، وجودی و اتحادی می‌داند و از ساختاری دو وجهی تا ساختاری یک‌وجهی برای مراتب مختلف معرفت عرفانی در نظر می-گیرد. همه دیدگاه‌های عارفان و فیلسوفان اسلامی، حاوی نکات بسیار دقیقی است که در قسمت مربوط به هریک به تفصیل روشن شده است. در نهایت به نظر می‌رسد، یافتن بهترین تبیین برای این مسأله، همچون روش متفکران اسلامی، در گرو بازگشت به رهیافت متافیزیکی، در عینِ توجه به شواهد و قرائن انضمامی و ملموس (همچون روشِ اندیشمندان غربی) است و به هیچ‌وجه رویکرد غیر متافیزیکیِ غربیان در این خصوص، کارساز نیست و از ارائه تحلیل زیربنایی از موضوع، عاجز است. با توجه به این جمع‌بندی و با عنایت به نقاط ضعف و قوت هریک از دیدگاه‌ها می‌توان به دیدگاهی نسبتاً جامع‌تر و هماهنگ‌تر در این خصوص دست یافت که در پایان رساله بدان پرداخته شده است.
تبیین اصالت ظهور و پیامدهای فلسفی آن
نویسنده:
میثم زنجیر زن حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این مساله که ملاء خارج را چه چیزی تشکیل داده است یکی از مهمترین مباحث فلسفه را به خود اختصاص می دهد که بعض حکما مانند میر داماد در این مساله اصالت الماهوی اند و قائل بدین مطلب اند که ملا خارج را ماهیات موجوده تشکیل داده اند،بعض از حکما مانند مشایین قائل به اصالت وجود و تاصل ماهیت هستند، بدین معنا که ماهیت را به طفیل وجود در خارج متحقق می دانند ولیکن صدرا قائل به اصالت وجود و اعتباریت ماهیت است بدین معنا که این فیلسوف بساط ماهیت را به کلی از عالم عین بر می چیند و فقط وجود را درخارج محقق می داند . ولیکن با تحقیق پیرامون این مساله بدین نکته دست می یازیم که نه تنها ماهیت امری اعتباری است بلکه وجود برای ممکنات نیز امری اعتباری است و بایست بساط وجودرا نیز از عالم کون و ماسوی الله برچید و قائل به وحدت شخصی وجود شد نه وحدت سنخی وجودی که صدر المتالهین تبیین می نمایدکه البته این مبنا در فلسفه پیامد های کثیری دارد که در این رساله به 66 پیامد ان پرداخته شده است .علاوه بر این مطلب باید بدین نکته نیز توجه شود که فلسفه صدرا یک فلسفه ارگانیک نیست زیرا فلسفه وی بدین گونه است که گاها مطالبی را مماشاتاللقوم بنا بر اصالت ماهیت مطرح میکند و یا اینکه کثیرا مسائل فلسفی خود را بر اساس تاصل ماهیت تبیین می نماید و گاه بر مبنای اصالت وجود و اعتباریت ماهیت و این امر باعث شده که فلسفه ان دچار اضطراب شود وهر کس به زعم خویش قرائتی از فلسفه وی داشته باشد و حال انکه ما در این تحقیق سعی داشته ایم که همه مباحث فلسفه را بر اساس مبنای وحدت شخصی وجود و اعتباریت ماهیت طرح ریزی نماییم که خود تاسیس حکمت جدید می باشد.
تاثیر حدیث بر حکمت متعالیه (مبدا شناسی )
نویسنده:
نرگس شاهسوارانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده ندارد.
مبانی اخلاق نظری از دیدگاه ابن مسکویه
نویسنده:
محمدرضا جزایری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع پایان نامه مبانی اخلاق نظری از دیدگاه ابن مسکویه است . ابوعلی احمد بن محمدبن یعقوب مسکویه رازی مورخ، ادیب، طبیب، فیلسوف و عالم بزرگ اخلاق قرن ‎4 و ‎5 ه و صاحب تالیفات گوناگون است . مهمترین جنبه شخصیت علمی وی توجه به علم اخلاق است . مهمترین کتاب وی در زمینه اخلاق تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق یا طهاره الاعراق است . او در این کتاب و نیز در رساله ترتیب السعادات و منازل العلوم نظام اخلاقی بنا نهاده است که مرجع کتابهای اخلاقی پس از او گردیده است . ابن مسکویه مساله تجرد نفس انسانی را به عنوان یکی از پیش فرضهای فلسفی علم اخلاق، با توسل به دلایلی همچون : پذیرش صور گوناگون توسط نفس، ادراک خطای حواس و تصحیح آن، اتحاد عقل و عاقل و معقول، برتری لذات عقلی بر لذات حسی و ادراک معقولات و صور کلی به اثبات رسانیده است . تربیت پذیر بودن انسان از دیگر مبانی وی است . خلق انسان به آسانی یا به سختی قابل تغییر است و مشاهده عینی موید این مطلب است و نیز اگر خلق تغییر ناپذیر باشد ابطال قوه تمییز و عقل، ابطال شرایع و قوانین و سیاسات لازم می آید و نیز تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان بی ثمر خواهد بود . ابن مسکویه هدف غایی افعال اخلاق را دستیابی به کمال و سعادت می داند . سعادت انسان در لذات حسی و جسمانی - که مشترک میان انسان و سایر حیوانات است نمی باشد، بلکه شرافت و برتری انسان از سایر موجودات از نیروی عقل و قوه نظری و عملی آن سرچشمه می گیرد در اینجا نظری ارسطویی حد وسط بودن فضایل مطرح می گردد و این سعادت مشترک میان همه انسانها است، آخرین مرتبه سعادت، الهی شدن افعال انسان است که از طریق تشبیه به افعال خداوند و نداشتن هدف زائد بر ذات است . نظریه سعادت فلسفی موید این است فراوانی در معارف اسلامی دارد و تفاوت سعادت فلسفی و سعادت دینی در لحاظ نمودن سعادت اخروی و نقش ایمان در سعادت دینی است منابع او در اخلاق، نظریات افلاطون و بویژه ارسطو است که آنها را به صورت مستقیم (از طریق ترجمه های عربی آثار آندو) و نیز بصورت غیر مستقیم ( از طریق آثار اسلاف خود همچون حکیم فارابی و ... ) کسب نموده است ./
  • تعداد رکورد ها : 490