جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 291
سیر تکوین انسان مدارى در فلسفه غرب
نویسنده:
یارعلی کرد فیروز جایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
انسان مدارى (Humanism) در طول تاريخ فلسفه غرب، به شكل هاى گوناگون ظهور يافته است. بيان مصاديق و جلوه هاى گوناگون آن در طول تاريخ حيات فلسفى غرب و بررسى جوانب مختلف آن نيازمند مجال وسيع ديگرى است. اما در اين مقال، فقط به خطوط برجسته انسان مدارى در سير تكوين فلسفه غرب اشاره مى كنيم.
هرمنوتیک همچون معرفت شناسى
نویسنده:
مرالد وستفال
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
این مقاله با بررسی آراء فلاسفه غرب پیرامون ایده هرمنوتیک و ارتباط آن با معرفت شناسی می پردازد. بحث های مرتبط با این موضوع عبارتند از: یقین، خودارجاعی، دور هرمنوتیکی، پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم.
نظریه معنا نزد هوسرل و کواین
نویسنده:
عطار فراز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی معنا، نظریه‌ای است که به بررسی معنا می‌پردازد، خواه به هویتی به نام معنا قائل باشد و خواه نباشد و در این صورت به طور سلبی با آن سر و کار دارد. هوسرل و کواین هرکدام به طریقی پیرامون ابعاد آن به بحث پرداخته‌اند؛ هوسرل هنگام بررسی رابطه‌ی التفاتی و کواین هنگام بررسی سمانتیک، معنا و رابطه‌ی آن با دیگر مضامین را تحلیل کرده‌اند. نظریه‌ی معنا نزد کواین به‌طور عمده شامل تز عدم تعین ترجمه‌ی او و دیدگاه او پیرامون گزاره‌ها می‌شود. عدم تعین ترجمه بیان می‌دارد که برای انتخاب بین دو یا چند دستورالعمل ترجمه‌ی باهم ناسازگار که هرکدام با تمام معیارهای رفتارشناختی افراد بومی تطابق داشته باشد، واقع‌امری وجود ندارد. این پژوهش با تکیه بر تمایز (یا به طور دقیق‌تر، عدم تقارن) بین عدم تعین ترجمه و نامتعین بودن نظریه‌ی ناظر به طبیعت، سعی در بیان این مطلب دارد که محتوای خاص این تز ادعایی وجودشناختی درباره‌ی معنا است. هم‌چنین در زمینه‌ی دیدگاه کواین پیرامون گزاره‌ها به عنوان معنای جملات، می‌توان بیان کرد که از آن‌جا که برای گزاره‌ها معیاری برای این‌همانی وجود ندارد، او فرض وجود چنین موجودات مفهومی را نمی‌پذیرد. نظریه‌ی معنا نزد هوسرل حول محور نوئما شکل می-گیرد که جزء لاینفک معرفت‌شناسی و نظریه‌ی هوسرل پیرامون رابطه‌ی التفاتی است. از نوئما، که بیش-ترین ارتباط را با معنا دارد، قرائت‌های گوناگونی شده است که این پژوهش با برگزیدن یک قرائت معتبر به بررسی آن پرداخته است. مطابق با این قرائت هر کنش التفاتی از طریق نوئما معطوف به عین مورد التفات خود خواهد شد. از جمله مباحث محوری در زمینه‌ی نوئما می‌توان به نامتعین بودن نوئماها اشاره کرد که به این واقعیت اشاره دارد که متناظر با یک عین شمار نامحدودی نوئما وجود دارد. این پژوهش با بررسی تطبیقی عدم تعین ترجمه نزد کواین و نامتعین بودن نوئماها نزد هوسرل، نظریات معنای این دو را در تقابل با هم بازمی‌نماید. مطابق با این بررسی، اگرچه هر دو تز مبین نوعی از عدم کفایت معنا( یا به عبارت دیگر، ادراک یا معنای ادراکی) نسبت به عین هستند و نیز به این واقعیت اشاره می‌کنند که ما در روند ادراک یا معنادهی فعال هستیم و به نوعی ساختاری را بر جهان تحمیل می‌کنیم، باز تز هوسرل تنها حاوی وجه‌ای معرفت‌شناختی است، درحالی‌که عدم تعین ترجمه علاوه بر وجه معرفت‌شناختی، وجهی وجودشناختی را نیز داراست. در خلال این بررسی، این نکته هم تشخیص داده می‌شود که هوسرل و کواین، درحالی‌که یکی استعلاءگرا و دیگری طبیعت‌گراست، رویکردشان در تحلیل نظریه‌ی معنا، رویکردی تکوینی است که در نهایت به نوعی از کل‌گرایی معنایی ختم می‌شود.
جعل معنا از نگاه سارتر و نقد و بررسی آن بر اساس مبانی شناخت‌گرایی
نویسنده:
داود صدیقی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
جعل و کشف معنا دو دیدگاه بنیادین در معنای زندگی هستند که هر کدام موافقان و مخالفانی را به خود اختصاص داده‌اند. سارتر با تبیین وجودِ فی‌نفسه و وجودِ‌ لنفسه، و همچنین مفاهیمی همچون امکان ناضرور، آزادی و فردیت، ابتدا جهان را از هر معنایی تهی می‌کند و سپس برای استعلای خویش و همچنین عدم انفعال، در پی جعل معناست. بنابراین، در این حوزه، سارتر را می‌توان یک ناشناخت‌گرا و سوبژکتیویست خواند و از این رو انتقادات مربوط به این دو نحله به سارتر نیز تعلق می‌گیرد. برای نمونه، سارتر با سوبژکتیو دانستن معنا امکان هر گونه داوری معرفتی را دربارۀ صدق و کذب دیدگاه اخذشده از بین می‌برد. در عین حال، به نظر می‌رسد، با توجه به مبانی معرفتی ناشناخت‌گرایان و سوبژکتیویست‌ها، می‌توان از قوت این نقد کاست. همان طور که می‌دانیم، تأکیدِ سارتر و سایر اگزیستانسیالیست‌ها بر جعل و یا کشف معنا شدیداً وابسته به فرد و ساختار سوبژکتیو اوست. بنابراین به نظر می‌آید با توجه به بنیان‌های فلسفی سارتر، نقدهای مبتنی بر شناخت‌گرایی بر سارتر وارد نباشد.
صفحات :
از صفحه 119 تا 142
مقايسه فهم سنتی و جديداز تقدس الگوهای دينی
نویسنده:
محسن فیض بخش
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: بنياد فرهنگى امامت,
چکیده :
تقدّس اولیای خدا در نگاه دینی، بر مبنای اصطفای الاهی است؛ در حالی که در نگاه مدرن، مبتنی بر پندار و تصمیم انسان‌هاست. از سوی دیگر در مطالعات دینی جدید، زبانِ امرِ مقدّس، «اسطوره» است؛ امّا نه به‌معنای رایج آن. توجّه به تمایز فهم سنّتی و جدیدِ تقدّس از سویی، و فهم عامیانه و اصطلاحیِ اسطوره از سوی دیگر، موجب جلوگیری از خلط‌های روشی و مفهومی در نقد تقدّس اولیای خدا می‌شود.
صفحات :
از صفحه 305 تا 325
عناصر پدیدارشناختی ادموند هوسرل در اندیشه‌ی مارتین هیدگر
نویسنده:
بی بی زهره حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه با موضوع پدیدارشناسی، به عناصر پدیدارشناختی هوسرل در اندیشه‎ی هیدگر می‌پردازد. سه مسئله‎ی اصلی مرتبط با این موضوع عبارتست از: 1- آیا هوسرل و هیدگر برای پدیدار به تعریف یکسانی قائلند؟ 2- آیا هیدگر نظریّه‎ی تحویل در فلسفه‎ی هوسرل را بکاربرده‎است؟ 3- آیا نظریّه‎ی هوسرل در باره‎ی آگاهی التفاتی، در فلسفه‎ی هیدگر تأثیری داشته‎است؟ از فصل سوّم که به فلسفه‎ی هوسرل اختصاص‎دارد این نتایج به‌دست‌می‌آید: 1- در فلسفه‎ی هوسرل پدیدار ازنظر لغت یعنی خودآشکارگی و در اصطلاح فلسفه‎ی او پدیدار، التفاتی و دیداری است. 2- نظریّه‎ی تحویل در فلسفه‎ی هوسرل عبارت است از اپوخه و شهود. آن به این معناست که تمام باورها را به حال تعلیق درمی‌آوریم تا بتوانیم ذوات یقینی را شهودکنیم. 3- هوسرل آگاهی التفاتی را به‌عنوان یکی از موضوع‎های مهمّ فلسفه مطرح‎می‎کند. باتوجّه به آگاهی التفاتی می‌توان مسائل مهمّ فلسفه از جمله رابطه‌ی ذهن و عین و شناخت خود و جهان را پاسخ‎گفت. از فصل چهارم که به اندیشه‎ی هیدگر اختصاص‎دارد سه نتیجه به‏‎دست‌می‌آید که بیانگر تأثیر هوسرل بر هیدگر است: 1-در فلسفه‎ی هیدگر پدیدار ازنظر لغت یعنی خودآشکارگی و در اصطلاح فلسفه‎ی او پدیدار، نسبت‎داشتن و دیداری است. 2-هیدگر برای ایضاح دوباره‎ی پرسش از هستی لازم می‌داند که باورهای متافیزیکی درباره‎ی هستی را به حال تعلیق‎درآوریم تا ذات هستی که همان حقیقت و معنای هستی است آشکارشود. 3- در فلسفه‎ی هیدگر دازاین - تعریف انسان- به معنای نسبت‎داشتن است و هیدگر هستی دازاین را آگاهی می‌داند.
پدیدار شناسی دین: زمینه ها
نویسنده:
محمود خاتمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
این مقاله بر آن است که از ظهور مفهوم پدیدارشناسی دین و زمینه های ظهور آن بحث کند. در ابتدا، مفهوم پدیدارشناسی دین بحث و بررسی شده است؛ چون پدیدارشناسی دین بدان معنا که امروزه بدان پرداخته می شود، در آغاز، مفاهیم و مبانی و مایه های نظری و روشی خود را از پدیدارشناسی هوسرل گرفته است، لازم است در این مقاله به پدیدارشناسی هوسرل به اختصار اشاره، و تأثیرات آن را بر پدیدارشناسی دین عیان کنیم.
صفحات :
از صفحه 93 تا 104
مقایسه دو دیدگاه پدیدارشناسی و تاریخینگری در بررسی هنر اسلامی
نویسنده:
سید رضی موسوی,علی یحیایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی,
چکیده :
نياز به روش شناسی در عرصه علوم اسلامی، از جمله هنر اسلامی، امری اجتناب ناپذير است كه داوری درباره ماهيت هنر اسلامی و پرسش های نظری درمورد آن را ممكن می سازد. انديشمندان در اين عرصه روش های متفاوتی را مورد توجه قرار داده اند و هر يك براساس روشی خاص به اين مقوله نگريسته اند؛ به طوريكه استفاده از روش های متعدد، نتايج متفاوتی را به همراه داشته است و بعضی از تعارض ها و اختلافات در داوری درباره ماهيت و چيستی هنر اسلامی مبتنی بر اين مسئله مهم بوده است. از جمله اين روش ها در عرصه هنر اسلامی كه توسط انديشمندان مورد استفاده قرار گرفته است، دو روش پديدارشناسی و تاريخی نگری است. پديدار شناسی روش شناختی تحت تأثير فلسفه هوسرل از جمله راهكارهای مهم در شناخت هنر اسلامی است كه در دهه های اخير مورد استفاده هنرشناسان و دين پژوهان مستشرق قرار گرفته است. اين روش در كنار تاريخی نگری به ترتيب بهره مند از دو جريان فلسفی، پديدارشناسی هوسرل و فلسفه تاريخ هگل هستند. هريك از اين روش ها، به زوايا و جنبه های خاصی از ماهيت هنر اسلامی اشاره دارند و از نقاط ضعف و قوتی برخوردارند. در اين مقاله علاوه بر بررسی امكان شناخت هنر اسلامی از اين دو منظر، به كاربرد، اهميت و برتری شيوه پديدارشناسی بر تاريخی نگری پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 191 تا 218
بررسی تطبیقی نظریه جامعه شناختی پدیدارشناسی(تأکید بر اندیشه آلفرد شوتس) با مبانی نظری اسلام
نویسنده:
حسین فخر زارع
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظريه و روش پديدارشناسی، در پی بحران های فلسفی در غرب توسط ادموند هوسرل پديد آمد. وی كه بـر آگـاهی و كـنش و الـزام هـای فرهنگـی تأكيـد داشـت، در تـلاش بـود تـا خـود را از پيشفرض ها وتبيين های رايج رها كرده و شيوه ای برای شهود معانی ذاتی ارائـه دهـد. او در ايـن راستا كوشيد تا با به تعليق درآوردن رويكرد طبيعی كـه بـه نظـرش سرچشـمه كژانديشـی اسـت، به صورتی از آگاهی ناب نائل آيد. آلفرد شوتس كه دنباله رو اين نگاه و روش بود نيز سعی كرد اين نظريه را از فلسفه به جامعه شناسی آورد و نوعی پژوهش توصيفی درباره پديده های بيرونی به صــورت غيرتجربــی ارائــه دهــد. مفــاهيمی كــه وی در ادبيــات نظريــه خــود وارد كــرد، توجــه جامعه شناسان را به خود معطوف كرد. اين نظريه علی رغم برخی انتقاداتی كه به آن وارد است، به برخی دستاوردهای نظری كه در انديشه اسلامی دنبال می شود، از جمله تعليق و در پرانتز گذاشتن جهان طبيعی، تصوير ديالكتيك از فرد و ساختار و...، نزديك است؛ اما از جهاتی هم تفاوت های مبنايی را می توان مشاهده كرد.
صفحات :
از صفحه 147 تا 174
اصلاحات فرانتس برنتانو بر منطق
نویسنده:
فراز عطار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فرانتس برنتانو ‌Franz Brentano (1838-1917))) یکی از فیلسوفان نیمة دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. جایگاه ویژة وی را می‌شود از دو جنبه نشان داد. یکی آن پیوند یا پلی است که می‌توان به واسطة او بین فلسفة تحلیلی و قاره‌ای برقرار کرد و دیگری آن که آموزه‌ها و تحلیل‌های او هم چنان می‌تواند سرچشمة بسیاری از پژوهش‌های فلسفی باشد، همچنان که یک قرن پیش چنین بود، اما سایة سنگین شاگردان مستقیم و غیرمستقیم‌اش و متأثرانِ از او، مانع آن شد که این بصیرت‌ها بی‌واسطه به دست ما برسند. تلاش‌های اخیر برای بازشناساندن او، نشان از آن دارد که برنتانو در بسیاری زمینه‌ها هنوز حرفی برای گفتن دارد، و شاید به بیان دقیق‌تر، حرف‌های او هم‌چنان می‌تواند نقطة عزیمتی برای مباحث عمیق فلسفی باشد. برنتانو همانند دیگر فیلسوفان اثرگذار در زمینه‌های متفاوتی به فعالیت فلسفی پرداخت، در روان‌شناسی فلسفی، وجودشناسی(Ontology)، معرفت‌شناسی، منطق قیاسی، نظریة ارزش، اخلاق، الهیات فلسفی، تاریخ فلسفه و دیگر موضوعات. این مقاله تنها به تأثیر برنتانو بر منطق قیاسی می‌پردازد. اصلاحات برنتانو بر منطق صوری، حول محور یک تز بنیادین صورت گرفته است. بنا به این تز، تمامی احکام موضوعیـ محمولی باید به صورت احکام وجودی در آیند. در این مقاله نحوة شکل‌گیری این تز و تأثیر آن بر منطق قیاسی نشان داده شده است. باید در نظر داشت که فهم کامل اصلاحات برنتانو بر منطق ارسطویی در گروی آشنایی با مسائلی است که ربط مستقیمی به منطق صوری ندارند و از آن جمله، مسائل مربوط به وجود‌شناسی و معرفت‌شناسی است.
  • تعداد رکورد ها : 291