جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1369
قاعده الواحد و قدرت مطلق خداوند
نویسنده:
حسن عاشوری لنگرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
از سویی حکما، قاعده «الواحد» (از یکی جز یکی صادر نگردد) را بدیهی می دانند و از سوی دیگر معتقداند خداوند یکتا، قادر مطلق است. لازمه قدرت مطلق خداوند، صدور کثیر از خدای یکتاست، آیا این، با قاعده الواحد متعارض است؟ چگونه می توان همزمان، قاعده الواحد و قدرت مطلق خداوند را پذیرفت؟ در این مسئله می گوییم: در پذیرش این قاعده، وفاق حکیمان، عارفان و متکلمان ادعا شده است که اساسی نداشته، پشتوانه قاعده الواحد، سنخیت علّی و معلولی است. به مقتضای قاعده «سنخیت»، عقل نمی پذیرد از علت دارنده یک کمال، بیش از یک معلول پدید آید؛ اما اگر علتی، چند کمال داشته باشد، پیدایش چند معلول از آن محال نیست؛ ازاین رو، قاعده مزبور درباره خدا جاری نمی گردد؛ زیرا خداوند بسیط الوجود است و بسیط الوجود کلّ الاشیا؛ و صدور کثرات از او نافی قانون سنخیت نیست. بنابراین، قاعده مزبور، تضادی با قدرت مطلق خداوند ندارد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 27
منطق الطیر، صورت نهایی روش شناسی مکتب عشق
نویسنده:
اصغر دادبه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تبریز: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز,
چکیده :
پس از منطق الطیر عطار، منظومه های عرفانی مهمی سروده شده است اما منطق الطیر همچنان ارزش و جایگاه خود را در میان منظومه های عرفانی حفظ کرده است. مقاله حاضر به بررسی چرایی این موضوع پرداخته و در جهت تبیین این پاسخ می کوشد که ارزش منطق الطیر ارزشی روش شناختی است چرا که عطار در منطق الطیر صورت نهایی روش شناسی مکتب عشق را مطرح کرده است.
صفحات :
از صفحه 66 تا 100
إشراق الفكر والشهود في فلسفة السهروردي
نویسنده:
غلام حسين الديناني؛ ترجمه: عبدالرحمن العلوی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالهادی,
کلیدواژه‌های اصلی :
کمال و سعادت نفس از ديدگاه فارابي و شيخ اشراق
نویسنده:
‫حسن‌عباس ترابي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
چکیده :
‫در اين پايان‌نامه معنا و مفهوم کمال و سعادت نفس که از مسائل بنيادي اخلاق و فلسفه اخلاق است، از ديدگاه فارابي و شيخ اشراق بررسي شدهاست. نويسنده ابتدا تعريفي از واژه‌هاي کمال، سعادت و نفس را ارائه مي‌کند و نفس را بعد غير مادي وجود انسان و معادل با روح و همراه با جسم مي‌داند و کمال را به معناي رشد و استکمال نفساني انسان و داراي دو جنبه نظري و عملي ذکر مي‌کند. مراد وي از جنبه نظري، بعد معرفتي و شناختي انسان است، و از جنبه عملي، تحولات و کمال دروني است. وي سعادت را معادل کمال معرفي ‌کرده و چهار نظريه را در باره کمال انسان مطرح ميکند. عده‌اي کمال را در برخورداري هر چه بيشتر از لذايذ مادي، عده‌اي در برخورداري از مواهب طبيعي، عده‌اي در رشد عقلاني، و عده‌اي ديگر، کمال و سعادت انسان را در معنويت و روحانيت مي‌دانند. وي در ادامه، سعادت را از نظر فارابي مفهوم مرکبي معرفي مي‌کند که براي درک معنايش، بايد ارتباط آن با خير، لذت و قواي نفساني مشخص شود. سعادت حقيقي از نگاه فارابي غايت لذاته دارد و امري لذت آور است، ولي نه از جنس لذات مادي و زودگذر؛ بلکه از نوع لذت‌هاي معقول و پايدار است. از ديدگاه وي انسان موجودي اجتماعي است و به تنهايي نمي‌تواند به سوي کمال و سعادت واقعي خود نايل شود. از نظر فارابي سعادت امري ذو مراتب و مشکک است و بالاترين درجه آن، قرب وجودي به خداست. او سپس بيان مي‌کند که در حکمت سهروري نفس، نوري از انوار الهي، جوهر مجرد روحاني، مدبر جسم و مدرک معقولات است و به واسطه شهود باطني، تجردش به اثبات مي‌رسد. حدوث آن به افاضه اشراقي عقل فعال و مشروط به حدوث جسم است و ارتباطش با بدن، نيازمند واسطه‌اي به نام روح حيواني است. از نظر شيخ اشراق، کمال علمي نفس، ادراک موجودات جسماني و روحاني عالم است و کمال عملي نفس، تجرد آن از تمام علايق مادي است. به اعتقاد وي، براي تربيت نفس بايد رياضت کشيد و بر کنج خلوت ‌نشست. نگارنده در پايان، به مقايسه ديدگاه اين دو مي‌پردازد و عوامل و موانع کمال و سعادت نفس را بيان مي‌کند.
مُثُل افلاطون از ديدگاه بوعلي سينا، شيخ اشراق، ملاصدرا
نویسنده:
‫محمد سنوسي هارون
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫افلاطون از فيلسوفان يونان باستان، نظريه جامعي در مورد اصالت عالم غير محسوس يا عالم غيب با عنوان عالم مُثُل ارائه کرده و با اين نظريه، مسائل هستي‌شناسي و معرفت‌شناسي فلسفه خود را حل و فصل نموده است. اين نظريه که چند قرن پيش از ميلاد مسيح ارائه شده، همواره مورد تضارب افکار بوده و از زمان ورود فلسفه به جهان اسلام، فلاسفه مهم اسلامي در باره آن نظر داده‌اند. در اين ميان ديدگاه ابن سينا به عنوان سردمدار فلاسفه مشاء و شيخ اشراق به عنوان رئيس فلاسفه اشراقي و ملاصدرا به عنوان نظريه‌پرداز حکمت متعاليه، از اهميت بيشتري برخوردار است. نگارنده موضوع مُثُل افلاطوني را که هم در مباحث فلسفي تأثيرگذار است و هم در مباحث معرفت‌شناسي، از نگاه اين سه فيلسوف اسلامي مورد مطالعه قرار داده و ابتدا به تبيين نظريه افلاطون پرداخته است. طبق اين نظريه آنچه در اين جهان مشاهده مي‌شود، اعم از جواهر و اعراض، اصل و حقيقتشان در جهان ديگر وجود دارد و افراد اين جهان، به منزله سايه‌ها و عکس‌هاي حقايق آن جهان مي‌باشند. مثلا افراد انسان، همه داراي يک اصل و حقيقت در جهان ديگر هستند. وي رابطه مُثُل با افراد طبيعي را از نوع رابطه علت و معلول مي‌داند و مُثُل را علت افراد طبيعي ذکر مي‌کند. به اعتقاد وي معرفت و شناخت تنها از راه مشاهده مُثُل حاصل مي‌شود و از مشاهده محسوسات تنها وهم و پندار حاصل مي‌گردد. شيخ الرئيس با اين نظريه مخالفت مي‌کند و مي‌گويد: آيا فرد محسوس وجود دارد يا نه؟ اگر وجود ندارد، ما هيچ تصور، تخيل، تفکر و تعقلي در باره آن نداريم؛ پس بايد وجود داشته باشد. حال آيا فرد محسوس با فرد معقول شما از نظر نوعيت يکي است، يا نه؟ اگر ماهيت آنها متفاوت باشد، پس اين مثال آن نيست. اگر يکي باشد، پس چگونه مي‌تواند آن مثال که عين خود اين فرد محسوس است، علت براي فرد محسوس باشد؟ وي برهان ديگري براي رد مُثُل ارائه نموده و نظريه عقول را جايگزين مُثُل افلاطون مي‌کند. پس از وي، شيخ اشراق به شدت نظريه مثل افلاطون را تأييد مي‌کند و ملاصدرا نيز در حکمت متعاليه دوباره اين نظريه را احيا کرده و از آن دفاع مي‌کند.
بقاي نفس از ديدگاه ابن سينا و شيخ اشراق و صدرالمتألهين
نویسنده:
‫عصام‌الدين غايب اف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫هدف اصلي اين تحقيق پاسخ به اين پرسش است که آيا حقيقت انسان منحصر در عالم ماده است و فاني است، يا جوهره اصلي او يک امر مجرد است که با زوال بدن از بين نمي‌رود و براي هميشه جاويدان است؟ فلاسفه اسلامي، به ويژه سه حکيم مشهور اسلامي، يعني ابن سينا، شيخ اشراق، و ملاصدراي شيرازي، به عنوان بنيان‌گذاران مکتب‌هاي فلسفي مشاء، اشراق و حکمت متعاليه، ديدگاه‌هاي خاصي در مباحث علم‌النفس فلسفه داشته و آثار قابل توجهي را در اين باره به رشته تحرير در آورده‌اند. نگارنده در اين نوشتار موضوع بقاي نفس را از ديدگاه اين سه حکيم بررسي و در سه فصل تدوين کرده است. او در آغاز واژه‌هاي نفس، تجرد، خلود و بقا، و تناسخ را از نظر لغوي و اصطلاحي تعريف کرده و مباني بقاي نفس را از ديدگاه اين حکيمان بررسي نموده و در پايان، نظرات آنان را در باره اصل بقاي نفس شرح داده است. هر سه فيلسوف معتقدند که بين تجرد و بقا ملازمه برقرار است؛ لذا تنها موجوداتي باقي هستند که مجرد باشند. ابن‌سينا از ميان ادراکات نفس که در ديدگاه وي عبارت‌اند از ادراک حسي، خيالي، وهمي، و عقلي، تنها ادراک عقلي را مجرد و بقيه را مادي مي‌داند؛ زيرا وي معتقد است که هيچ ادراک جزئي مجرد نيست و هيچ ادراک کلي مادي نيست. شيخ اشراق هم مانند ابن‌سينا فقط ادراک عقلي را مجرد مي‌داند و ادراکات بصري، خيالي و وهمي را جسماني مي‌داند. از نظر ملاصدرا ادراک يا علم، از سنخ وجود است و علم يا همان وجود معلوم بالذات در تمام مراتب ادراک انساني اعم از احساس، تخيل و تعقل مجرد است. ابن‌سينا، شيخ اشراق و ملاصدرا هر سه معتقدند که نفس ناطقه انسان مجرد است؛ البته در تجرد نفس حيواني اختلاف نظر دارند. ابن‌سينا و شيخ اشراق بر اين باورند که نفوس نباتي و حيواني مادي هستند؛ زيرا به مادي بودن قوه خيال باور دارند. اما ملاصدرا که قوه خيال را مجرد مي‌داند، نفس حيواني را نيز مجرد مي‌داند و از آنجا که باور دارد همه موجودات از علم بهره‌مند هستند، به تجرد نفوس نباتي نيز اذعان ‌دارد. نويسنده در نهايت نتيجه مي‌گيرد که ابن‌سينا و شيخ اشراق به بقاي نفس انساني معتقدند و بقيه نفوس را فاني مي‌دانند؛ ولي ملاصدرا به بقاي تمام نفوس معتقد است.
نقش تهذيب نفس در رسيدن به حکمت از ديدگاه شيخ اشراق و صدرالمتألهين
نویسنده:
‫محمدصبيح‌اکبر زيدي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫اين پژوهش در صدد بررسي نقش تهذيب و تزکيه نفس در رسيدن به حکمت از نظر شيخ اشراق و صدرالمتألهين به عنوان بنيانگذاران دو مکتب فلسفي است. نويسنده پس از کليات، به ارتباط تزکيه نفس و حکمت از ديدگاه شيخ اشراق پرداخته و در آن، حقيقت نفس، حقيقت حکمت، ساحتهاي مختلف نفس، و نقش تهذيب نفس در کمال نفس و در تحصيل حکمت را از نظر شيخ اشراق بررسي کرده است. سپس به ارتباط تزکيه نفس و حکمت از ديدگاه صدرالمتألهين پرداخته است و موضوعات ياد شده را از نظر ايشان نيز بررسي نموده و در پايان، نظرات آن دو را جمعبندي نهايي کرده است. از نظر شيخ اشراق، نفس فقط در سايه سير و سلوک و رياضت، سير تکاملي را طي ميکند. شيخ اشراق تهذيب نفس و معرفت نفس را اساس کمال نفس و شرط تحصيل حکمت ميداند و بر اين باور است که نور حکمت تنها بر دل شخصي ميتابد که نخست راه استدلال را پيموده و در حکمت بحثي به آخر رسيده باشد. به عبارت ديگر، در نظر ايشان، تفکر و استدلال، مقدمه تصفيه باطن و اشراق است. البته مرحوم شيخ اشراق در اينجا نظر ديگري هم دارد و آن اينکه اگر انسان مورد لطف خاص خداوند و اولياي الهي قرار گيرد، ميتواند به حکمت حقه و شهودي دست پيدا کند؛ هرچند که گناهکار باشد. با توجه به بيانات ملاصدرا ميتوان گفت که عوامل مؤثر در ترقي نفس انسان در سه عامل علم، طلب و اراده، و تهذيب نفس از معاصي و عقايد فاسد خلاصه ميشود. ملاصدرا قائل به تأثير متقابل تهذيب نفس و حکمت است و معتقد است: همانگونه که تحصيل حکمت به تهذيب نفس نياز دارد، تهذيب نفس نيز از لحاظ کمي و کيفي به حکمت وابسته است؛ به اين صورت که حکمت انسان را به تزکيه نفس و تهذيب واميدارد و تزکيه نفس انسان را به حکمت سوق ميدهد؛ به طوري که درک مفاهيم دشوار را آسان ميگرداند.
اصالت وجود
عنوان :
نویسنده:
عبدالرسول عبودیت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله به طرح مسئله اصالت وجود می‏پردازد امّا، برخلاف معهود، با توضیح اصطلاحات شروع نشده است، بلکه در ضمن دیالوگی فلسفی، و بدون استفاده از اصطلاحات، هم معنای «اصالت وجود و اعتباریت ماهیت» و هم دلیل صحت آن شرح داده شده است به طوری که اگر خواننده خود را به جای مخاطب قرار دهد و به اقتضای متن، ابتدا جوابگو و سپس اشکال‏کننده و پرسشگر باشد، به راحتی می‏تواند عمق مطلب را دریابد. در هر صورت، برای تکمیل بحث، پس از اتمام دیالوگ، مسئله با زبان اصطلاح نیز تبیین شده است. بدین منظور، ابتدا اصطلاحات لازم؛ مانند «ماهیت»، «موجود»، «بالعرض»، «بالذات»، «اعتباری» و «اصیل»؛ توضیح داده شده و در پی، صورت مسئله تقریر شده است و بالاخره با بیان فرق‏های اصالت وجود و اصالت ماهیت و توضیح پیامدهای بحث، مقاله پایان یافته است.
صفحات :
از صفحه 177 تا 206
حکماى اسلامى و قضایاى اخلاقى
نویسنده:
محمدصادق لاریجانى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
افعال آدمى به حسن و قبح متصف مى‏ شود، اما این حسن و قبح ‏چیست و قضایایى که بر آنها مشتمل‏ اند، چه ماهیتى دارند، از مسائلى است که ذهن فیلسوفان را قرنها به خود مجذوب ساخته ‏است. از زمان سقراط حکیم و حتى فیلسوفان قبل از سقراط مساله حسن و قبح افعال به طور قابل اعتنایى مطرح بوده و ارسطو دو کتاب عمده در باب اخلاقیات تدوین نموده است: کتاب «اخلاق‏»، [Ethics] که اخلاق نیقوماخس هم خوانده ‏مى‏ شد؛ و «اخلاق‏» اودموس، [Eudemian Ethics]. متکلمان‏ اسلامى این مباحث را با شدت هر چه تمامتر دنبال کرده‏ اند و آثار فراوانى از خود به جاى گذاشته‏ اند. در این مقاله پیرامون این موضوعات بحث می شود: توضیح افعال، تفاسیر برخی فلاسفه در مورد افعال و رفتار، قضایای اخلاقی و موضوع حسن و قبح.
نقد و بررسی معادشناسی سهروردی در پرتو حکمت متعالیه
نویسنده:
منیره سیدمظهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سهروردی در تبیین خود از مسئله معاد، به این باور می رسد که نفوس سعادتمندان و کمالیافتگان بعد از مرگ، منجذب در عالم انوار قدسی شده و از اشتغالات برزخی برکنار می ماند. اما متوسطان از اهل سعادت بعد از مرگ با حفظ درجات در عالم صور معلقه یا اشباح مجرده مستقر می شوند. وی متذکر می شود که بعث اجساد و اشباح ربانی و کلیه وعده های پیامبران بدین گونه تحقق می یابد، اما در مورد نفوس اهل شقاوت، اظهاراتی دارد که مظنه تمایل به تناسخ است. ملاصدرا ضمن انتقاد از رویکرد سهروردی به مسئله معاد، بخصوص در اینکه او صورت های غیرجسمانی را که باعث نقوشی در خیال هستند، منشأ آثار ملائم و غیرملائم شمرده است، تبیین وی را متضمن مخالفت با ظواهر متون دینی دانسته و معتقد است: صرف اثبات استمرار بقای روح به هیچ وجه اثبات معاد قرآنی ـ یعنی حشر انسان ها با همین شکل و صورتی که در دنیا دارند ـ نیست. وی خود، با ابتناء بر مبانی حکمت متعالیه، ثابت می کند که آنچه در قیامت برانگیخته می شود همین بدن خاص مشهود است. مهم نیست که این بدن اخروی چه خصوصیاتی داشته باشد، بلکه مهم این است که «این همان است» محفوظ باشد.این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 80
  • تعداد رکورد ها : 1369