جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1369
بررسی مقایسه ای دیدگاه حلاج و سهروردی درباره ی خدا
نویسنده:
زینب حدادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همواره در میان فلاسفه و عرفای اسلامی، دیدگاه های مختلفی در مورد خدا مطرح بوده است. فلاسفه ی قبل از سهروردی با استفاده از دلایل فلسفی صرف، و عرفا با استفاده از شهود باطنی خویش ، به اثبات وجود خداوند می پرداختند. یکی از فیلسوفانی که با استفاده از افکار مختلف فلاسفه و عرفا و ادیان الهی نظامی نوین ابداع کرده سهروردی است. وی فلسفه ی خویش را بر پایه ی افکار مختلف این افراد و تلفیق آن ها، و هم چنین بر پایه ی تجربه های عرفانی خویش ایجاد کرده است. سهروردی فلسفه ی خویش را حکمه الاشراق می نامد، که در آن بر خلاف نظام های فلسفی دیگر از مفاهیمی چون نور و ظلمت استفاده می کند. یکی از مباحث اصلی در فلسفه ی او بحث از خدا یا نورالانوار و افعال و صفات اوست که در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد. سهروردی معتقد است که وجود خداوند امری است بدیهی و دلایل اثبات خداوند صرفاً دلایلی می باشند برای آگاهی بیشتر ما. وی در ادامه به ذکر دلایل فلسفی و اشراقی خویش می پردازد. به نظر می رسد که سهروردی در ابداع فلسفه ی خویش از اندیشه ی عرفایی چون حلاج بهره برده باشد. نقطه ی اصلی اندیشه ی حلّاج در مورد شناخت خداوند، این است که او نیز معتقد است که ما انسان ها هرگز نمی توانیم درک و شناختی درخور وجود خداوند از او داشته باشیم، و شناخت ما تنها به اندازه ی مرتبه ای است که ما در آن قرار داریم. وی معتقد است که صفات خداوند تنها اسمائی هستند برای ما انسان ها که بتوانیم خداوند را با آن اسماء مورد خطاب قرار دهیم. سهروردی در بسیاری از نظرات خود درباره ی خدا تابع حلّاج بوده است. لذا این پرسش شایان طرح است که به درستی عقیده ی سهروردی و حلّاج در باره ی خداوند و اسماء و صفات او و هم چنین رابطه ی او با انسان و نظام هستی چیست؟ آیا این دو عارف و فیلسوف تلقی واحدی از خداوند و اسماء و افعال او دارند؟ تمایز و شباهت های اندیشه ی آن دو چیست ؟ هم چنین در این نوشتار به بررسی فرضیه های مطرح شده در طرح پژوهشی می پردازیم، چنان که در فصل دوم به فرضیه ی مربوط به حلاج، در فصل سوم به فرضیه ی مربوط به سهروردی و در فصل چهارم به فرضیه ی سوم یعنی شباهت ها و تفاوت های نظرات آن دو پرداخته خواهد شد.
وجوه شباهت آراء افلاطون و سهروردی
نویسنده:
سیمین قلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش مشتمل بر چهار فصل است. در فصل یک، کلیات پژوهش بیان شده است و منابع مورد استفاده و تأثیر گذار در آراء افلاطون و سهروردی، معرفی شده اند. در فصل دو، به بیان آراء افلاطون در سه شاخه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی پرداخته و با تفکر فیلسوف یونانی در این زمینه ها آشنا می شویم. در فصل سه، به بیان آراء سهروردی، حکیم اشراقی، می پردازیم و دیدگاه وی را در این سه شاخه از فلسفه، مورد بررسی قرار می دهیم. در انتها و در فصل چهار، مطالب فصل های دو و سه را جمع بندی کرده و با مقایسه آراء این دو فیلسوف وجوه اشتراک آنها را در سه شاخه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی، معرفی می کنیم.
تکامل نفس در حکمت سهروردی
نویسنده:
شکوفه عنایتی خرزوقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اینکه نفس موجودی روحانی از عالم اعلی است و استعدادهایی در او نهاده شده که با بالفعل شدن آن با ابزار مادی، کمال او حاصل می شود و آنگاه از این دنیا رخت بربسته، با مبادی عالیمتصل گشتهو به وطن اصلی خود باز می گردد، مورد اتفاق اکثر فلاسفه اسلامی است و هر کس به طریقی آن را تبیین می کند. سهروردیکه موسس حکمت اشراقی است ونور را اساس و پایه فلسفه خود قرار داده است َسیر تکامل نفس را بر اساس این حکمت به نحوه خاصی مبتنی بر اصالت نور تبیین می کند. نگارنده در این رساله خواهان آن است که نحوه ی تکامل نفس انسانی را به عنوان نوری از انوار الهی در آثار این حکیم بررسی کند و چشم انداز کلی او را در این زمینه به نمایش بگذارد. به این منظور آراء وی در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته و معلوم شده است که از نظر وی نفس نوری مجرد است که تعلق به دنیا باعث جدایی او از عالم نور که موطن اصلی اوست، شده است. از نظراو علم و عمل سالک از یک طرف و اتصال با عقل فعال و جذبه ربانی حق تعالی از طرف دیگر، در دنیا عامل تکامل اوست.سالک با طی مراحل سلوک درونی،قادر خواهد بود از ماده قطع علاقه کرده و با موت ارادی عالم نور را مشاهده کند و هر چقدر تجرد او از ماده بیشتر باشد، به مبادی عالی تر که همان انوار قاهر اند،مشابهت یافته و نوعی اتحاد روحانی و استغراق علمی با آنها یافته و در نتیجه به کمال شایسته خود نائل خواهد شد و در آخرت به لذت ناشی از آن دست مییابد و در مراحل بالاتر کمال، با فناء در ذات مقدس الهی به بقاء خواهد رسید.
اهمیت کشف و شهود از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی
نویسنده:
ساجده آقازاده آذر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پژوهش نشان دادن میزان اهمیت کشف و شهود از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی است یکی از بحث های مهم این نوشتار شناخت خود و ارتباط متقابل آن با معرفت خداست. بعد از بیان نظرات دو متفکر راجع به حقیقتشهود، به مسئله توحید اشراقی و عرفانی پرداختیم، هر دو متفکر معقدند کشف و شهود، مرحله مهمی در شناخت خداست و پس از تزکیه نفس حاصل می شود.
تأثیر رساله‌الطیر ابن سینا بر سه رساله سهروردی (عقل سرخ، آواز پر جبرئیل و صفیر سیمرغ)
نویسنده:
فاطمه سنقرکلایه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
متنی که پیش رو دارید، تلاشی است در جهت بررسی تأثیر حکمت مشرقی ابن‌سینا بر حکمت اشراقی سهروردی، و اینکه آیا شیخ اشراق در آثار رمزی خود بهره‌ای از ابن‌سینا گرفته است؟حاصل این تحقیق، تنظیم و نگارش پایان‌نامه‌ای است در ۵ فصل، که پس از بیان کلیات، فصل دوم به بیان حکمت مشرقی ابن‌سینا و حکمت اشراقی سهروردی و تبیین این دو موضوع و مروری بر زبان تمثیل که پایه این رسائل است پرداخته‌ایم.فصل سوم و چهارم نگاهی دارد به رساله‌الطیر ابن‌سینا، و رساله‌های رمزی سهروردی و فصل پایانی اختصاص به نتیجه‌گیری و بیان افقهایی است که میتوانند پیش روی این تحقیق باشد. بنظر می‌آید نگاه عرفانی سهروردی ادامه مسیری است که چشم‌انداز آن را از ابن‌سینا دریافت نموده است که جامع الاطراف بودن ابن‌سینا گواه این مدعا است. هر چند این مسیر، سیر تکاملی رشد عرفانی و اشراقی همه طالبان حقیقت است که این دو حکیم فرزانه و عارف سهمی بزرگ در اعتلای آن داشته‌اند.
تاثیر اندیشه های فلسفی سهروردی بر آراء سیاسی وی
نویسنده:
سیدهادی طباطبایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق کوشیده ایم تا ارتباطی که میان نظام فلسفی سهروردی و آراء و اندیشه های سیاسی او وجود دارد را تبیین کنیم .در ابتدای ورود به بحث از فلسفه سیاسی اسلام سخن گفته ایم و کوشیده ایم تا رویکردهای مختلف به این مفهوم را بیان داریم.شبهات و سئوالاتی را که در این زمینه مطرح شده بود و چالش فکری که در این بحث در گرفته بود را بازگو کردیم و رویکرد خود را نیز در قبال فلسفه سیاسی اسلام بیان داشتیم و بدین نکته اذعان کردیم که با پذیرش چنین نگرشی است که می توان پذیرفت ،فلسفه سیاسی اسلام امکان تحقق وقوعی و معرفتی دارد.در انتهای این فصل نیز بحث خود را معطوف به نگرش سهروردی کردیم و معنای فلسفه سیاسی اسلام در اندیشه او را نیز بیان کردیم.در فصل دوم از مبانی فلسفی سهروردی سخن گفته ایم و کوشیده ایم تا اندیشه های فلسفی او را در بیان نظام فلسفی اشراقی بیان کنیم.در این فصل کوشش ما بر آن بوده است تا از مبانی ای سخن بگوییم که در اندیشه سیاسی سهروردی تاثیر گذار بوده است و از طرح سایر انگاره های سهروردی خودداری کردیم.همچنین از طرح مباحث جزیی و ریز اندیشه های او امتناع کردیم و به طرح کلیات مباحث اندیشه او اکتفا کردیم.در پایان هر کدام از مباحث ،از ارتباط آن نگرش فلسفی با اندیشه های سیاسی سهروردی نیز سخن گفته ایم.فصل سوم این تحقیق را به اندیشه های سیاسی سهروردی اختصاص دادیم.در ابتدای این فصل کوشیدیم تا سئوالاتی که در باب اندیشه سیاسی سهروردی مطرح شده است را پاسخ گوییم.سپس با بیان اندیشه های سیاسی سه تن از فیلسوفان بزرگ اسلامی یعنی فارابی،ابن سینا و غزالی،کوشیدیم تا نسبت سهروردی را با این اندیشه ها نیز مشخص کنیم.سپس به طرح مباحث سهروردی در باب سیاست پرداختیم.فصل پایانی این تحقیق نیز به جمع بندی از مباحث مطروحه اختصاص یافت که در آن از تاثیری که اندیشه های سیاسی سهروردی از نظام فلسفی او پذیرفته است سخن گفتیم و اذعان داشتیم که سهروردی با بیان نگرشهای فلسفی خود است که موفق به ترسیم اندیشه ای سیاسی و تشکیل نظامی نورانی می شود.
مغالطه‌شناسی سهروردی در نقد مشائیان در فلسفه اشراق
نویسنده:
کاظم موسی خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سهروردی در دو اثر بزرگش، المشارع و المطارحات و حکمه‌الاشراق، به نقد برخی از بنیان‌ها، آراء و ادله مشائیان پرداخته است. در بسیاری از این نقدها وی به مغالطه‌شناسی مشائیان پرداخته و مغالطات آنها را مشخص نموده است، به عبارتی دیگر، وی از دریچه مغالطه به نقد مشائیان نشسته است. در این پژوهش بر آن شده‌ایم که به بررسی و ارائه مغالطه‌شناسی او در نقد مشائیان بپردازیم. برای این کار ابتدا سعی کرده‌ایم که به بررسی چند مسأله بنیادی‌تر نسبت به این موضوع بپردازیم. در راستای پرداختن به مغالطه‌شناسی سهروردی در نقد مشائیان باید ببینم که وی اساسا چگونه به مغالطه پرداخته است، چه رویکردهایی در مغالطه‌پژوهی داشته است و مشخص کنیم که این نقدهای مغالطه‌شناسانه در مغالطه‌پژوهی‌اش چه جایگاهی دارند. برای این امر بایسته است که به طور اساسی‌تر، بدانیم که چه رویکردهایی در مغالطه‌پژوهی منطق‌دانان مسلمان وجود دارد و سهروردی چه جایگاهی در مغالطه‌پژوهی سنت منطقی منطق‌دانان مسلمان دارد. در این نوشتار پس از مشخص نمودن رویکردهای مغالطه‌پژوهی منطقدانان مسلمان و جایگاه سهروردی در میان این منطقدانان و مشخص نمودن جایگاه نقدهای‌ مغالطه‌شناسانه‌اش، به ارائه و بررسی این نقدها پرداخته شده است.
نسبت حکمت و تمثیل در اندیشه سهروردی با تاکیید بر رساله "آواز پر جبرییل"
نویسنده:
مریم رجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه پژوهشی درباره رابطه حکمت و تمثیل در اندیشه سهروردی است که با تأکید بر یکیاز رمزی ترین رسائل وی یعنی "آواز پر جبرئیل" با روشی توصیفی و تحلیلی انجام شده است.هدف از تبیین این رساله نشان دادن جایگاه تمثیل در میان آثار سهروردی است و اینکه آیا این رسائلادبی و تمثیلی می تواند بازگوکننده ی حکمت و فلسفه خاص این فیلسوف بزرگ ایرانی باشد یا خیر؟همچنین بازنمودی است از فلسفه اشراق تا در آن تأکید بیشتری بر جنبه های ذوقی و عرفانی نموده واسلوبی نظام مند در سیر اندیشه های حکمی و تجربه های عرفانی را نشان دهد و نیز بیانگر قصد واراده سهروردی در بیان رمزگونه فلسفه و حکایات تمثیلی و رمزی اش باشد، سهر وردی با تلفیق آراءحکمای پیشین به بازسازی حکمت مشاء با مایه های عرفانی پرداخته است و فلسفه اشراق خود راپیوندی بین فلسفه و تجربه عرفانی قرار داده و با بیانی لطیفتر با شهود و الهام آمیخته است.و در پایان در پی دستیابی به همان حکمت از طریق داستان آواز پر ج برئیل می باشد به طوری کهنشان دهد اساس داستان بر مبانی حکمت وی از جمله مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی وانسان شناسی استوار است که این مهم از طریق رمزگشایی و شرح داستان به وضوح خودنماییمی کند.
جایگاه فرایزدی در فلسفه اشراق سهروردی
نویسنده:
محمد پندآموز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
پدیدارشناسی در نظر ادموند هوسرل و نسبت آن با حکمه‌الاشراق سهروردی
نویسنده:
محمدرضا ریخته گران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نتایج حاصل از تحقیق در تفکر ادموند هوسرل و بررسی چگونگی نسبت آن با آراء سهروردی عبارتند از: -1 در تفکر هوسرل و سهروردی تناظرات و تشابهاتی به چشم می‌خورد. اما این تناظرات و تشابهات ، که صرفا ظاهری و صوری است ، بدان جهت است که هر دو فیلسوف به افلاطون اعتناء جدی دارند. لیکن سهروردی در ذیل شان دیگری از عقل به مداقه و غور در تفکر افلاطون پرداخته است و در این امر به فلسفه ایران باستان - فلسفهء خسروانیان - نیز توجه داشته است . اما تفکر هوسرل در ذیل شان جدید عقل (راتیو) است . او نیز به افلاطون - منتهی به تفسیر ارسطوئی افلاطون توجه دارد و در فلسفهء خود به آراء افلاطون صورت جدیدی مطابق به شان جدید عقل می‌دهد. -2 صنع وجود در نظر هوسرل، صنع آگاهی محض است و بحث هستی‌شناسی (Ontology) در نظر ا و، بحث در متعلقات بیواسطه آگاهی محض است . در حالیکه صنع وجود در نظر سهروردی، صنع ربویی یا دعاء دهر، یا عالم انوار مینوی، یا ملکوت و غیب (باعتبارات و تعابیر مختلف) است که ذوات (ماهیات) بصورت حقایق وجودی و نوری در آن تقرر دارند و نفس ، پس از اعراض از عالم غراسقی و پیمودن سیر استکمالی، متلقی آن حقایق می‌شود. اما در نظر هوسرل، ذوات ، متعلقات التفاتی و بیواسطهء آگاهی محض است و قیامشان به نفس و قوای آن قیام صدوری است و با قطع تعلق نفس و قوای آن وجودی و ماهیتی ندارند. -3 از جهت بحث المعرفه نیز تناظرات و تشابهات بین این دو فیلسوف ، صرفا ظاهری و صوری است . در نظر هر یک از آنها، صورت ذهنیهء حاصل در نفس (صورت معقول)، بنفسه علم نیست . در نظر سهروردی، پس از اینکه آن صورت ذهنیه محاط به احاطهء نوری شهودی نفس شد، علم حاصل می‌شود و در نظر هوسرل نیز تنها پس از اینکه نفس از طریق "کون التفاتی" خود به آن صورت ذهنیه التفات حاصل کرد، خود نفس بدان افادهء معنی و افادهء وجود می‌کند. لهذا، "اصالت ماهیت " سهروردی با "اصالت ذوات و ماهیات " (اسانسیالیزم) جدید تفاوت ذاتی داشته و رجوع هر یک از آنها به اصل و مبداء کاملا متفاوتی است .
  • تعداد رکورد ها : 1369