جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1387
قوه خیال و ادراک خیالى از دیدگاه ابن سینا و سهروردى
نویسنده:
میثم رزمگیر، محمد انتظام
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قوه خیال در بین سایر قواى ادراکى چه نقش و وظیفه اى بر عهده دارد؟ آیا ادراک خیالى امرى مادى و مربوط به عالم محسوسات است یا امرى است مجرد؟ ابن سینا و سهروردى قوه خیال را به منزله یکى از قواى باطنى معرفى مى کنند و نیز خیال را یکى از مراحل ادراک مى دانند. در این مقاله نخست مبانى جهان شناسانه و سپس مبانى نفس شناسانه ابن سینا را بیان مى کنیم. ابن سینا با مشرب مشائى به بحث قوه خیال مى پردازد. وى قوه خیال را قوه اى مى داند که صورت هاى موجود در حس مشترک را در خود نگاه مى دارد و در جریان ادراک خیالى، خیال را به عالم حس محدود مى کند. سپس مبانى جهان شناسانه و نفس شناسانه شیخ اشراق را بیان مى کنیم. سهروردى نیز با مشرب اشراقى به بحث قوه خیال مى پردازد. وى همانند ابن‌سینا قوه خیال را مادى مى داند، اما در جریان ادراک خیالى، نظریه ابن سینا را نمى پذیرد و صورت هاى مشاهده شده در قوه خیال را صورى مى داند که در قوه خیال ظهور یافته اند. به نظر او یک عالم داریم غیر از عالم ماده که اصل همه چیز آنجاست و در جریان ادراک خیالى صور موجود در آن عالم در قوه خیال ظهور مى یابند. او این عالم را عالم مثال (صور معلقه) مى نامد. در قسمت پایانى مقاله نیز به اشتراک ها و اختلاف هاى دو فیلسوف مى پردازیم.
صفحات :
از صفحه 27 تا 48
بررسی خلوت و تحول آن در تصوف
نویسنده:
ذکیه فتاحی,شهرام پازوکی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خلوت یکی از مراحل سیروسلوک در عرفان عملی است که دارای دو جنبه ظاهری و باطنی است. جنبه ظاهری آن انقطاع از غیر با شروط خاص با هدف تزکیه نفس است؛ اما جنبه باطنی و حقیقت آن، جمعیت خاطر، تداوم مراقبت، استمرار ذکر، ترک علایق و در نهایت، بندگی خداوند است. این مرحله از سیر معنوی، آداب و شروطی دارد و فواید و آثاری بر آن مترتب است. خلوت از ارکان اساسی سلوک به شمار می آید و همواره رهبران طریقت پیروان خود را به نوعی از خلوت سفارش نموده اند؛ در دوره های مختلف، در شیوه خلوت گزینی تحولاتی رخ داده است که این امر مبین پویایی عرفان عملی با توجه به مقتضیات زمان و اجتماع است. در این مقاله به بررسی مساله «خلوت» در متون عرفانی و آداب آن پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 241 تا 280
فرجام نفوس انسانی پس از مرگ بدن در اندیشه ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
فروغ رحیم پور، فاطمه زارع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله سرانجام انسان پس از مرگ بدن (با توجه به گرایش به جاودانگی) و بقای نفوس انسانی یا پذیرش فنا و بطلان آنها با فنای بدن، یکی از مسائل مورد توجه در فلسفه است. فلاسفه­ ای همچون ابن­ سینا، سهروردی و ملاصدرا در تبیین این مهم، مراتب و اقسام نفوس بعد از مرگ را ترسیم، و سرانجامِ هر یک را تبیین نموده­ اند. شیخ ­الرئیس پس از فارابی و مقدم بر سایر حکیمان مسلمان به تقسیم نفوس انسانی پس از مرگ اهتمام ورزید. تحلیل سهروردی و ملاصدرا در این مسئله - با وجود اختلاف تعابیر جزئی - مشابه تحلیل سینوی است. تکیه بر بقا و جاودانگی نفوس کامل در علم و عمل و نقش بی­ واسطه یا باواسطه عقول به ­ویژه عقل فعال در آنها، مورد وفاق هر سه فیلسوف است؛ اما در مورد نفوس ناقص، ابن­ سینا تعلق به اجرام فلکی، سهروردی حضور در عالم صور معلقه و ملاصدرا حضور در عالم خیال را مطرح می­ کند.
صفحات :
از صفحه 109 تا 134
بن مایه های عرفان گنوسی در داستانی از هفت پیکر نظامی
نویسنده:
مهین دخت فرخ نیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
هفت پیکر نظامی اثری رمزی و نمادین است که تمام اجزای آن از ساختاری واحد و منسجم برخوردار است. این اثر علاوه بر نشان دادن قدرت داستان سرایی نظامی، نشانه های آشنایی نظامی با میراث غنی ادبی، فرهنگی و عرفانی بازمانده ازادوار پیشین را در بر دارد. بخشی از این میراث متعلق به اندیشه های گنوسی و مانوی و نیز حکمت هرمسی است. هدف این مقاله نشان دادن ردپای این اندیشه ها در یکی از داستان های هفت پیکر است. در این جستار پس از معرفی و تبیین اندیشه های گنوسی و ذکر پیشینه آشنایی تمدن اسلامی با این اندیشه ها، تاثیر مضامین گنوسی از جمله دوگانگی ماده و روح، هبوط، اسارت، فراموشی و غربت، بدبینی، شناخت، نوزایی و نجات، در داستان پنجم این منظومه باعنوان افسانه شاهدخت گنبد پیروزه یا داستان ماهان، نشان داده می شود. واکاوی داستان مذکور و ارائه تفسیری تازه از آن، هدف دیگر این جستار است.
صفحات :
از صفحه 213 تا 248
دگرگونی گستره کرامات در مناقب نامه های مشایخ تصوف
نویسنده:
باقر صدری نیا ,محمد ابراهیم پورنمین
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
کرامات همچون نقطه مرکزی تمامی روایت های منقبتی، بسامد و حضوری چشمگیر و نمایان در تذکره ها و مناقب نامه های مشایخ تصوف دارد. این عنصر اساسی در گذر زمان، کما و کیفا دچار تحول و دگرگونی شده است. در این مقاله می کوشیم نشان دهیم که توسعه و تحول تدریجی و تاریخی، حضور داستان های کرامت در طول حیات مشایخ، از پیش از تولد تا پس از وفات آن ها، شاخصه ای نوع نما و ژانریک در جریان تحول ژانر مناقب نامه است؛ به نحوی که می توان گفت اگر در آثار کهن متصوفه، داستان های کرامت عمدتا مربوط به دوران ولایت و رهبری شیخ بوده است، در مناقب نامه های متاخر هیچ یک از مراحل حیات مشایخ بلکه حتی ادوار پیش و پس از حیات آن ها، خالی از داستان های کرامت نیست. به زعم ما، این تحول از منظر مطالعه درون متنی و ادبی، حاصل توسعه جریان شخصیت پردازی قهرمان، و در تحلیلی برون متنی حاصل پیدایش نظریه های جدید در تصوف، و توسعه ابعاد قدرت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مشایخ صوفیه در دوره های متاخر است.
صفحات :
از صفحه 145 تا 182
بررسی و نقد نظریه اشراقی علم الهی
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر در صدد ارائـه تصـويری از سـیر تكـاملی تبيـین نظريـه اشـراقی علـم الهـی ـ آنگونه كه از سوی شهاب الـدين سـهروردی (شـيخ اشـراق) مطـرح شـده اسـت ـ و بيـان نقدهای صدرالمتألهين و نيز برخی ملاحظات نگارنده بر اين نظريـه اسـت. سـهروردی در بحث از علم الهی، طی سه گام مشخص، از رويكرد مشـائی بـه نظريـه اشـراقی علـم الهـی منتقل می شود. اين سه گام را می توان به ويژه در سه اثر اصلی او: تلويحـات، مطارحـات و حكمه الاشراق ملاحظه كرد. سهروردی بر اين باور است كه علم خدا، بـه ذات خـودش و به مخلوقات تعلّق می گيرد و از سنخ «علم حضوری» است. او علم حضوری خـدا بـه ذات خود را از طريق حضور ذات خدا برای ذاتش و علم حضوری خدا به مخلوقـات «در مقـام فعل» را از طريق اضافه اشراقی توجيه می كند؛ اما از علم الهی به مخلوقات «در مقـام ذات » (يا علم قبل از معلوم) غافل می شود. به همين لحـاظ نظريـه اشـراقی علـم الهـی، اگرچـه از جهاتی، نسبت به نظريه مشائی علم الهـی پيشـرفت قابـل تـوجهی را نشـان مـی دهـد، لكـن نقدهايی بر آن وارد است كه از سوی صدرالمتألهين در كتاب مهم او با عنوان تعليقات بـر شرح حكمه الاشراقِ قطب الدين شيرازی مطرح شده است و فلاسفه اسلامی بعدی نيز گاه تقريرات جديدی از آن ارائه داده اند. ملاحظـات ديگـری نيـز قابـل طـرح انـد كـه بـه نظـر می رسد در آثار سهروردی بی پاسخ مانده اند.
صفحات :
از صفحه 89 تا 106
عقل و عشق در گاهان
نویسنده:
مهدی ازهری راد ,محمود طاووسی ,رضا افهمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
با وجود پژوهش های گوناگون صورت گرفته در حیطه فرهنگ ایران باستان، تاکنون ارتباط میان عقل و عشق و نسبت میان معرفت های ناشی از این دو، یعنی معرفت حصولی یا عقلی و معرفت حضوری یا شهودی در ایران پیش از اسلام کمتر مورد توجه قرار گرفته است. درحالی که این موضوع در فلسفه، عرفان و ادبیات و به طور کلی، فرهنگ ایران دوران اسلامی بسیار مهم و مورد توجه بوده و میان آن ها در متون گوناگون جلوه های مختلفی یافته است. این مقاله سعی دارد با کنکاش در گاهان، کهن ترین بخش اوستا، چگونگی ارتباط میان عقل و عشق را در پایه های فکری ایرانیان باستان بررسی کند و با نگاهی ساختارگرایانه به ارتباط میان متون گوناگون، بن مایه این ارتباط را در این متن، ریگ ودا و اندیشه های سهروردی جست وجو نماید. این مقاله آشکار می سازد که به رغم نقش مرکزی خرد در گاهان و کل اوستا، عشق بدون هیچ تزاحمی در کنار آن حضوری محسوس دارد و رابطه مکمل میان آن دو برقرار است.
صفحات :
از صفحه 11 تا 34
جایگاه معرفت شناختی عقل فعال در اندیشه ی ابن سینا
نویسنده:
سعید رحیمیان، مسعود رهبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
جایگاه عقل فعال در نظام اندیشه ی مشائیان و به ویژه در نزد ابن سینا، بسیار مهم و اساسی است. این موجود هم در ساختمان هستی نقش بی بدیلی دارد و هم در فرایند معرفت انسان. آن چه این نوشتار در پی آن است، تبیین جایگاه معرفت شناختی عقل فعال در نظام اندیشه ی مهم ترین فیلسوف مشائی جهان اسلام، یعنی شیخ الرییس ابوعلی سینا است. به باور ابن سینا، معرفت بشر بدون وجود عقلی مفارق و قدسی به سامان نمی رسد و فرایند معرفت در تمام مراحل خود، به افاضه و دست گیری چنین موجودی محتاج است. عقل فعال در اندیشه ی ابن سینا، دارای پنج نقش معرفت شناختی است: افاضه کننده ی معقولات اولیه، معقولات ثانویه، محل ذخیره ی صور ادراکی، اعطا کننده ی صور رؤیت شده به هنگام خواب دیدن و معطی صور کلی وحیانی به انبیا(ع). نحوه ی ارتباط نفس با عقل فعال از مقوله ی «فعل و انفعال» است که عقل فعال در سوی فعلیت و نفس انسان در سوی انفعال این رابطه ایستاده اند. نظریه ی عقل فعال از انتقادهای اندیشمندان بعد از ابن سینا مصون نمانده و هرکدام از آنان تشکیکات و تردیدهایی را نسبت به جایگاه وجودشناختی و معرفت شناختی این عقل وارد کرده اند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 94
بررسی و نقد دیدگاه ابن سینا درباره ی حیث التفاتی ادراک حسی
نویسنده:
مرتضی عرفانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
حیث التفاتی ادراک یعنی این که ادراک به اضافه ای واقعی، نه اعتباری، مضاف به مدرکی مغایر با خود است. طرفداران حیث التفاتی براین باورند که حیث التفاتی ویژگی لاینفک تمامی ادراکات انسان، اعم از حسی، خیالی، عقلی و حتی ادراک او نسبت به ذات خویش است. زیرا آن ها سرآغاز تمام ادراکات انسان را ادراک حسی و ادراک حسی را مبتنی بر حیث التفاتی می دانند. ابن سینا ادراک حسی را دارای حیث التفاتی و مضاف به معلوم بالعرض می داند، اما این خصوصیت را ویژگی لاینفک هر نوع ادراکی نمی شمارد. به نظر وی، تحقق ادراک بدون حیث التفاتی و ارتباط با معلوم بالعرض هم ممکن است. او علم به ذات را (بر اساس نظریه ی انسان معلق در فضا) نمونه ای از ادراک می داند که نه بر حیث التفاتی و ارتباط با معلوم بالعرض، بلکه بر مجرد بودن مدرک آن استوار است. وی علاوه بر علم به ذات در بعضی از مراتب علم به غیر، مانند ادراک عقلی و رویای صادقه نیز علم انسان را متکی به ارتباط با معلوم بالعرض نمی داند. او علم را کیفیت نفسانی ذات الاضافه می داند، اما اضافی بودن علم را عرضی می داند نه ذاتی. به نظر وی، آنچه ذاتی علم است تجرد از ماده است نه حیث التفاتی. نویسنده بر خلاف ابن سینا بر این باور است که قوام ادراک به یک امر سلبی، هم چون تجرد از ماده، بلکه به همان حیث التفاتی است. ادراک ذات به ظاهر با این قول در تعارض است، زیرا در ادراک ذات، مدرک همان مدرک است و اضافه ای واقعی میان آن ها برقرار نیست، اما با تامل بیشتر در معنای ادراک و ارائه ی تفسیری درست از چگونگی ادراک ذات، می توان این تعارض را برطرف ساخت.
صفحات :
از صفحه 55 تا 70
مسئله تشخص از منظر خواجه طوسی و ملاصدرای شیرازی
نویسنده:
عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
پرسش از تشخص در فلسفه اسلامی بر خلاف فلسفه مسیحی، در بستری کاملا فلسفی جوانه زد و آهسته آهسته رشد کرد. شکل ساده آن در آثار فارابی و ابن سینا دیده می‌شود و شکل کامل‌شده آن در نوشته بهمنیار. در ادامه، سهروردی با رویکردی کاملا متفاوت به آن نگریست و در مبنا و دلیل، از مشائیان فاصله گرفت. پس از سهروردی، مسئله تشخص، بیش از همه، در ذهن و زبان خواجه طوسی و ملاصدرای شیرازی بروز و نمود پیدا کرد. در بحث تشخص، اختلافات ملاصدرا و خواجه طوسی، بیش از مشترکات آن‌هاست. مجموعه مباحث تشخص را در چهار بحث زیر می‌توان جای داد: مبادی تصوری تشخص، مبادی تصدیقی تشخص، ملاک تشخص، و توجیه این ملاک. هرچند خواجه نصیر و صدرالمتألهین در مبادی تصدیقی، تقریبا دیدگاهی مشترک دارند، در یکی از مبادی تصوری بحث تشخص، یعنی معقولات ثانوی، اختلافشان جدی است. در ملاک تشخص، خواجه به سه ملاک اشاره می‌کند و ملاصدرا آن سه را به پنج مورد افزایش می‌دهد؛ در میان سه ملاک مشترک بین خواجه و صدرالدین شیرازی، یک ملاک محل نزاع این دو حکیم را مبرهن می‌کند و آن ملاک، «ماهیت» است. بر مبنای نظر خواجه، ماهیت شایستگی آن را دارد که ملاک تشخص باشد، ولی به نظر ملاصدرا، این شأنیت از آن وجود است نه ماهیت.
صفحات :
از صفحه 81 تا 100
  • تعداد رکورد ها : 1387