جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1524
نقش فلسفه در رستگاری از نظر افلاطون
نویسنده:
فاطمه بختیاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رستگاری همواره مفهوم مورد التفات اکثر ادیان و مکاتب فکری در طول تاریخ بوده است. افلاطون نیز به عنوان متفکری مؤسس در این باب‌اندیشیده و بررسی‌اندیشه او در این باب مورد پژوهش مقاله حاضر بوده است. یافته‌های این پژوهش حاکی از آن است که رستگاری و فلسفه در فلسفۀ افلاطون ارتباط وثیقی دارند. این ارتباط به نقش عقل در فلسفه او برمی‌گردد. عقل برای افلاطون جزئی از نفس است که اولاً انسان را انسان می‌کند و نهایتاً می‌تواند او را الهی نیز بکند. معنای این سخن آن است که افلاطون فکر می‌کند انسان به کمک عقل می‌تواند از چرخه تناسخ رهایی یابد و زنده فناناپذیر شود. توضیح این که از نظر افلاطون موجودات زنده به دو نوع هستند: فناپذیر و فناناپذیر. موجود زنده فناناپذیر همان نفس است که بال و پر (پاکی و کمال) خود را از دست نداده است و در عالم بالا می‌گردد و جهان لایتناهی را می‌پیماید. وقتی نفس بال و پرش را از دست بدهد و به کالبدی زمینی هبوط ‌کند و منشأ حرکت آن می‌شود، تبدیل به موجود زنده فناپذیر می‌شود. رستگاری از نظر افلاطون وقتی حاصل می‌شود که انسان به کمک عقل بتواند به عالمی‌که از آن هبوط کرده است، بازگردد. به دیگر سخن رستگاری حقیقی از نظر افلاطون رهایی نفس از چرخه تناسخ است و رهایی از چرخه تناسخ فقط با زندگی فیلسوفانه حاصل می‌شود.
صفحات :
از صفحه 367 تا 384
نظریة المعرفة: المدخل إلى العلم و الفلسفة و الالهيات
نویسنده:
حسن مکی عاملی؛ محاضرات الاستاذ الشیخ جعفر السبحانی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مرکز العالمی للدراسات الاسلامیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«نظرية المعرفة»، در موضوع علم به زبان عربى براى تبيين جايگاه معرفت در بين علوم اسلامى و همين طور نظر اسلام در مورد معرفت در سال 1410 قمرى توسط آيت اللّه سبحانى تدريس شده كه توسط جناب آقاى شيخ حسن مكى عاملى به رشته تحرير درآمده است. بحث معرفت از مسائل جديدى است كه اخيرا در جهان غرب بصورت مبسوط بدان پرداخت شده و دانشمندان مختلفى راجع به آن اقدام به نظريه ‏پردازى كرده ‏اند. مباحث مطرح شده در مورد معرفت در غرب تا جايى پيش رفته كه تقريبا مى‏ شود گفت به صورت رشته خاص و مدونى درآمده است. كتاب حاضر در دوازده فصل طراحى شده است كه در آنها به تعريف معرفت، اقسام معرفت، ادوات معرفت، مراحل معرفت، ملاك معرفت، حدود معرفت، تجرد معرفت و شرائط آن پرداخته شده است.
مفهوم شهود نزد شلایرماخر در کتاب دربارۀُ دین و مقایسۀ آن با شهود نزد کانت
نویسنده:
بابک برومندفر ، شهرام پازوکی ، سید مسعود زمانی ، فاطمه لاجوردی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 167 تا 183
افلاطون 1: متافیزیک و معرفت شناسی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Gail Fine (editor)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Oxford University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: هدف این مجموعه گردآوری نوشته‌های مهم اخیر در زمینه‌های اصلی تحقیق فلسفی، انتخاب شده از منابع مختلف است. ویراستار هر جلد یک مقاله مقدماتی در مورد موارد انتخاب شده و سؤالاتی که آنها با آنها سروکار دارند، ارائه می دهد. کتابشناسی انتخابی به عنوان راهنمای مطالعه بیشتر ضمیمه شده است.
تربیت نظامیان؛ مقایسه دیدگاه افلاطون و امام خمینی(ره)
نویسنده:
حمزه عالمی چراغعلی ، ابوالحسن حسین زاده
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله تربیت نظامیان در اندیشه افلاطون و امام خمینی(ره) با روش توصیفی-تحلیلی و مقایسه‌ای بررسی شده است و هدف آن افزایش قدرت توصیف و تبیین نخبگان فکری - نظامی در موضوع جایگاه نظامیان در شکل­گیری مدنیّت و تمدن­سازی است. طی این مقاله گزاره­های افلاطون و امام خمینی(ره) در ابعاد مختلفِ موضوعِ تربیت نظامیان از متون آنان استنتاج شده است و سپس مورد تحلیل قرار گرفته و در نهایت وجوه تشابه و تفاوت دیدگاه­های دو متفکر در آن ابعاد تبیین شده است. نتیجة نهایی این مقایسه مبنی بر این است که نظام فلسفی افلاطون و برنامه تربیتی او در آرمان­شهر که با هدف تبیین عدالت و چگونگی استقرار آن صورت­بندی می­شود، اهمیّت اقشار نظامی را در زمینه شکل­گیری مدنیّت و حرکت به­سوی تمدن­سازی نشان می­دهد و در ردّ دیدگاه­هایی که اهمیت‌دادن به نظامیان را مقدمه فروپاشی مدنیّت می­دانند، پشتوانه استدلالی ارزشمندی ایجاد می­کند. در مقابل دیدگاه امام خمینی(ره) بیانگر این است که تفکر اسلامی قوّه و قوای نظامی را در چارچوب تربیتی شریعت، اخلاق و عقلانیّت تعریف کرده و این چارچوب اجازه نمی­دهد که حقوق و حوزه فردی و خصوصی نظامیان مورد تعدّی قرار گیرد؛ آنان را نیز از تعدّی به حقوق و حوزه خصوصی دیگران باز می­دارد و قوه و قوای نظامی را در خدمت حفظ نظام سیاسی، مدنیّت و تمدن­سازی تعریف می­کند.
نسبت فلسفۀ موسیقی فارابی با افلاطون
نویسنده:
سید شاهین محسنی ، نصراله حکمت ، امیر مازیار ، حمید عسکری رابری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مقالۀ حاضر، نسبت فلسفۀ موسیقی فارابی با افلاطون در چهار موضوعِ (1) موسیقی و جهان، (2) ήθος و παιδεία، (3) لذت، (4) دولت‌شهر و موسیقی‌ عملی بررسی ‌شده و نشان ‌داده‌ شده که باآنکه فارابی در حکمت ‌عملی از افلاطون تأثیراتی گرفته، اما در فلسفۀ موسیقی و در تمام موضوعات با افلاطون اختلاف اساسی دارد و بااینکه در بعضی مواضع آرای مشابهی صادر شده، اما مبادی یا غایات رأی تفاوت داشته است. افلاطون که فیثاغورسی است، با گرایش اخلاقی پررنگ، با تغییر در نظر و عملِ موسیقی زمانۀ خویش مواجه است و سعی در اثبات اصول موسیقایی و حفظ سنت و آیین ‌موسیقایی پیشین دارد، درحالی‌که فارابی در چنان بزنگاه تاریخی مشابه افلاطون قرار ندارد، اما در مرکز تمدن اسلامی با پیشینه‌های فرهنگی متفاوت و آرای مختلف موسیقایی قرار گرفته و همین‌طور کتب موسیقیِ‌ نظری یونانی را نیز پیش دست دارد و دغدغۀ اصلی وی تشکیل علمِ جامع موسیقی در نظر و عمل است. فارابی، با غایت قراردادن سعادت در حکمت عملی، استفاده از موسیقی را نیز در جهت سعادت تبیین می‌کند. او، با انکار منشأبودنِ روابط کیهانی در علم‌ موسیقی و با گرایش به فلسفۀ‌ علم ارسطویی، مبادی علم ‌موسیقی را بر تجربه بنا نهاده و از گفتمان فیثاغورسی‌ای که افلاطون در آن قرار داشته گذر کرده است.
صفحات :
از صفحه 209 تا 235
تحلیل و رد استدلال‌های تسلسلی و عدم امکان شناخت در گفت‌وشنود پارمنیدس افلاطون
نویسنده:
محمدمهدی مقدس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله بخش نخست گفت‌وشنود پارمنیدس موردبررسی قرار می‌گیرد. این گفت‌وشنود دو چالش عمده را پیش روی نظریه صورت‌ها قرار می‌دهد که عبارت‌اند از: «استدلالات تسلسلی» یا «استدلال انسان سوم» و «عدم امکان شناخت.» ابتدا می‌کوشیم تا شرح دقیقی از بخش نخست این گفت‌وشنود به دست دهیم و در ادامه با تحلیل استدلالات پارمنیدس، نشان می‌دهیم که استدلال‌های وی برفرض‌های «خوداسنادی»، «یکی بالاتر از بسیاری» «اصل ناهمانندی» و «اصل یکتایی» استوار است. سپس روشن می‌کنیم که پارمنیدس در به‌کاربستن فرض ناهمانندی موجه نیست و نمی‌تواند استدلال تسلسلی خود را اقامه کند. پس‌ازآن به مسئله جدایی صورت‌ها از اشیاء این‌جهانی و در پی آن «عدم امکان شناخت» می‌پردازیم و با تحلیل استدلال وی نشان می‌دهیم که پارمنیدس در حکم به عدم امکان شناخت، مرتکب دست‌کم دو خطای منطقی شده است و از صرف اینکه صورت‌ها از جهان ما جدا هستند، نمی‌توانسته نتیجه بگیرد که ما از صورتِ دانش بهره نمی‌بریم.
صفحات :
از صفحه 227 تا 259
ذهن، ارزش و واقعیت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
John McDowell
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Harvard University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این جلد برخی از مقالات تأثیرگذار جان مک داول را که در دوره های مختلف در دو دهه گذشته نوشته شده است، گردآوری می کند. یک گروه از مقالات عمدتاً به موضوعاتی در تفسیر نوشته های اخلاقی ارسطو و افلاطون می پردازد. گروه دوم از مقالات شامل برخوردهای مستقیم تری با مسائل فلسفه اخلاق است که به طور طبیعی از تأمل در سنت یونانی ناشی می شود. برخی از مقالات گروه دوم از ایده‌های ویتگنشتاینی درباره عقل در عمل بهره‌برداری می‌کنند و به دسته سوم مقالات باز می‌شوند که شامل خوانش عناصر اصلی در کار دشوار بعدی ویتگنشتاین است. گروه چهارم به مسائلی در فلسفه ذهن و پرسش هایی درباره هویت شخصی و ویژگی خاص اندیشه و گفتار شخص اول می پردازد.
تیمائوس افلاطون و حدود علم طبیعی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Ian J. MacFarlane
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : شاید تیمائوس غیرعادی ترین دیالوگ افلاطون باشد. در این مقاله سعی می‌کنم سخنان عجیب تیمائوس را تفسیر کنم که بیشتر دیالوگ را تشکیل می‌دهد. من استدلال می‌کنم که تیمائوس چالش بزرگی را که مردانی مانند هزیود برای عقل فلسفی مطرح کرده‌اند، که ادعا می‌کنند خدایان اسرارآمیز نخستین علل جهان هستند، درک کرده است، و بنابراین نمی‌توان گفت که هیچ ضرورت واقعی بر این جهان حاکم است. اگر این درست باشد، فلسفه به عنوان مطالعه ماهیت که به وجود ضرورت وابسته است، غیر ممکن خواهد بود. تیمائوس دو تلاش جدی را برای رویارویی با این چالش با نشان دادن ثبات و درک عقلانی جهان از اصول اولیه استوار بیان می کند: یکی که بر اساس آن ذهن علت همه چیز است. دیگری که بر اساس آن همه چیز از طریق یک ضرورت بی فکر به وجود می آید. اما او در نهایت پیشنهاد می‌کند که هیچ یک از این تلاش‌ها موفقیت‌آمیز نبوده است، بنابراین محدودیت‌های توانایی علوم طبیعی برای رویارویی با چالش مذهبی را نشان می‌دهد. گفتار تیمائوس همچنین یک هدف بلاغی مرتبط با این شکست دارد: تا آنجا که او خود را به اندازه کافی قادر به رویارویی با چالش دینی نمی بیند، و با این حال هنوز جذب فلسفه است و آن را ارزشمند می داند، او فکر می کند که شرح بلاغی از کیهان برای آن ضروری است. برای جوانان نخبه و تحصیل کرده ای که خود را متمایل به علوم طبیعی می بینند، ایمان به عقل را تقویت کنید. جنبه‌های بلاغی‌تر سخنرانی تیمائوس، و بالاتر از همه شرح او از مثلث‌ها، در خدمت این هدف است.
رفاه، تربیت و وحدت روح در افلاطون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Thomas Giourgas
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : آیا سقراط در پروتاگوراس لذت طلبی صادق است؟ رمزگشایی از پرسش اخیر برای کشف جنبه های کلیدی اندیشه اخلاقی افلاطون اساسی است. پیشنهاد شده است که سقراط در پروتاگوراس لذت گرایی را از نظر فلسفی جذاب می داند زیرا به عنوان یک مقدمه ضد آکراسیا ضروری عمل می کند و بنابراین با روانشناسی اخلاقی او همخوانی دارد. در عین حال لذت گرایی کمی امکان مقایسه ارزش اخلاقی را فراهم می کند و به نوبه خود یک نظریه اخلاقی افلاطونی ساده تر، قابل اندازه گیری و هدایت کننده عمل می کند. فرضیه دوم اگرچه در ابتدا جذاب بود، اما عمیقاً مشکل ساز است. از یک سو، لذت گرایی یک ابزار نظری ضروری برای قیاس پذیری ارزش و یا برای یک نظریه اخلاقی ادایمونیستی قابل سنجش نیست. از سوی دیگر، تفسیر لذت‌گرایانه از پروتاگوراس، منجر به انبوهی از ناهنجاری‌های آشکار برای نظریه اخلاقی افلاطونی می‌شود که در گفتگوهای دوره اولیه و میانی به نمایش گذاشته می‌شود. به طور خاص، تأیید لذت گرایی کمی با آپوتئوزیس تعلیم و تربیت سوفسطایی و همچنین با یک مفهوم صرفا ابزاری از فضیلت گره خورده است که با مؤلفه های اصلی نظریه فضیلت سقراط و افلاطون در تضاد است. بنابراین، رویکرد پیش‌دعای پروتاگوراس غیرقابل دفاع است و باید رد شود. در نتیجه، یک دفاع به اندازه کافی قابل قبول از دکترین سقراطی «هیچ کس به میل خود اشتباه نمی کند» باید بر اساس دلایل غیر لذت طلبانه ساخته شود. پیشنهاد من این است که ما باید رفتار افلاطون با آکرازیا را بر اساس دو مورد - که معمولاً توسط تزهای توصیفی افلاطونی اولیه روانشناسی انسان از آن دفاع می شود - بازنویسی کنیم. یعنی ادایمونیسم روانشناختی و روشنفکری انگیزشی. این حرکت ما را به این نتیجه می رساند که مفهوم سازی سنتی آکرازیا به عنوان یک پدیده واحد و یکپارچه ناقص است، زیرا غنای روانشناسی اخلاقی افلاطون را عدالت نمی کند. در عوض، همانطور که می‌گویم، دو نوع آکرازی در برخورد افلاطون با این پدیده وجود دارد: آکرازی همزمان و آکرازی دیاکرونیک. بر اساس این مبنای نظری تجدیدنظری، تفاوت‌های افلاطون اولیه و افلاطون متأخر در مورد آکراسیا را می‌توان به‌عنوان تغییراتی در تبعیت یا عدم پایبندی به ادایمونیسم روان‌شناختی و روشنفکری انگیزشی درک کرد.
  • تعداد رکورد ها : 1524