جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تاثیر فصوص ابن عربی بر گلشن راز شیخ محمود شبستری
نویسنده:
وحیده داداش‌زاده , طیبه شمسایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله ما حصل تحلیل مقایسه گونه‎ای بین آراء ابن‎عربی و شبستری برای نشان دادن نکته های تأثیر عارف شبستر از فصوص الحکم شیخ اکبر است و سعی شده است آن چه از تعالیم محی‎الدین ابن‎عربی دراندیشه ی شیخ شبستری رسوخ کرده است با تکیه بر منظومه ی گلشن‎راز بررسی وتحلیل شود. شبستری تحت تأثیر و نفوذ معنوی کلام و بیان ابن‎عربی قرار گرفته و بنابر قول محمد لاهیجی شارح معروف گلشن راز، هربیت این منظومه فشرده و موجز، ولی در نهان به تفصیل بخشی از عرفان شیخ اکبر اشاره دارد. شیخ محمود شبستری در مباحثی چون وحدت وجود، انسان کامل، عالم صغیر، اطوار خلقت، نبوت و ولایت و مانند آن از اندیشه‎های ابن‎عربی تأثیر پذیرفته است. محیی‎الدین ابن‎عربی بنیانگذار مکتب عرفان نظری و مبشر نوعی عرفان فلسفی در قرن هفتم، توانست تأثیر چشمگیری را در کل تاریخ عرفان پس از خود به جا بگذارد. اندیشه‎های عرفانی ابن عربی به طور بارزی بر تفکر عارفان ایرانی غلبه یافت و خاصه در ادبیات صوفیان جایگاه بلندی پیدا کرد.
تحلیل انتقادی دیدگاه الکساندر دی.کنیش درباره روش تفسیری غزالی و ابن‌عربی
نویسنده:
رسول مزرئی ، حسن رضایی هفتادر ، صفر نصیریان
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله پیش‌رو، به بررسی دیدگاه الکساندر دی.کنیش (Alexander D. Knysh)، نویسنده مقاله «تصوف و قرآن» در دائرة‌المعارف قرآن لایدن درباره روش تفسیری غزالی و ابن‌عربی می‌پردازد. کنیش با استناد به ظاهر برخی از متون غزالی، تفسیر یا تأویل از نگاه وی را همانند تعبیر و تأویل خواب و رؤیا دانسته است. این نظریه، از نظریه برخی از فیلسوفان متقدم همچون ابن‌سینا سرچشمه می‌گیرد که تفسیر قرآن را رمزگشایی از باطن و حقیقت آن دانسته‌اند. همچنین ‌کنیش، ابن‌عربی را به بیان‌ نکردن روش تفسیری و پیروی نکردن از منطق متعارف فهم متن و نیز به خدمت گرفتن قرآن در جهت اثبات نظریه وحدت وجود متهم کرده است. نگارنده با استناد به آثار غزالی و ابن‌عربی و با روش تبیینی - تحلیلی، به این نتیجه رسیده است که غزالی نیز همچون اهل معرفت، تأویل را به معنای عبور از ظاهر به باطن کلام دانسته و به ابقاء ظواهر آیات معتقد است، نه اینکه ظاهر فقط درحد رمزگشایی از باطن باشد. همچنین ‌تفاسیر ابن‌عربی روش‌مند بوده و او در تفسیر و تأویل آیات قرآنی، از هر دو روش علمی و شهودی بهره برده و در لابه‌لای تفاسیر خود، به مبانی و ملاک‌های تفسیر عرفانی اشاره کرده و نیز با کشف و شهود، به نظریه وحدت وجود رسیده و پس از تبیین فلسفی آن و بیان فروعات و لوازمش، از آن در تفسیر آیات متشابه و رفع تناقضات ظاهری قرآن بهره جسته و تفاوت آشکاری است بین مستند‌سازی و تفسیر به رأی.
صفحات :
از صفحه 37 تا 60
نسبت سلوک و شهود در عرفانِ ابن‌عربی
نویسنده:
امیر یوسفی ، محمود شیخ
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نسبت میان سلوک و شهود، دو جهتِ کلّی نقش ایفا می‌کند‌: ۱) سلوک صحیح سببِ شهودِ صادق و اتصال به منبع شهود الهی‌ست 2) کیفیتِ شهود نیز متأثر از چگونگیِ سلوک است. این دو سویه اصلی در نظریه تناسب سلوک و شهود گرچه مدّعیِ توضیح تمامِ دلایلِ صدق شهود یا نشان‌دهنده چراییِ همه ویژگی‌های شهودی نیست، امّا به‌میزانی که تبیین شده در مواردی مشخّص می‌توان تناسبِ روشنی میان ویژگی‌های سلوکی و شهودی برقرار کرد که در عرفانِ ابن‌عربی در مواردِ متعدّدی نشان داده شده است. تناسبِ سلوکِ مدرسی و شهودِ تفصیلی و معرفت‌محور، سلوکِ رازوَرز و معطوف به علمِ حروف و اعداد و شهودِ جهانِ مبتنی‌بر اعداد و حروف، سلوک اسباب‌محور و جهانِ مبتنی‌بر نظامِ اسمائی، مقاماتِ هستی‌شناسانه در سلوک و هستی‌شناسیِ درجاتی و تفصیلی و درنهایت برجستگیِ علم در صفات انسان کامل نیز با سلوک معرفت‌محور ابن‌عربی متناسب است و درواقع معرفت ‌شهودی را متناسب با سلوکِ انسان در نمونه مورد پژوهش به تصویر می‌کشد.
صفحات :
از صفحه 149 تا 168
معرفت‌شناسی وحی در رؤیایی و یا وحیانی بودن آن از نظر فارابی و ابن عربی
نویسنده:
لیلامیرزاخانی ، عبدالرضا مظاهری ، بخشعلی قنبری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تکلّم خداوند با شخص رسول و چگونگی دریافت وحی یکی از مشکلات متکلمان و فیلسوفان مسلمان در طول تاریخ اسلام بوده است، متفکران اسلامی ‌از جمله فارابی و ابن عربی با این مساله مواجه بوده اند که از چه ساحتی و به چه صورتی بر رسول نازل می‌گردد و آیا افراد دیگری نیز غیر رسول همچون فیلسوفان و عرفا به آن ساحت دسترسی دارند یا خیر و اگر جواب سؤال مثبت است، فرق فیلسوف و عارف با نبی در چیست؟ فارابی برای تبیین وحی به قوة تخیّل روی آورده است تا از طریق محاکات قوّة مخیلة رسول، اشکال فلسفی ارتباط خدای مجرد و بسیط را در تکلم و انزال قرآن کریم به نبی که انسانی مرکب و دارای تغییر و زمانمند است، حل نماید. و همین باعث شده که برخی دانشمندان معاصر به رؤیایی بودن وحی روی آورند. اما ابن عربی درنقد فارابی، خیال را در افقی فراتر از عقل نشانده و عقل را مادون خیال دانسته که در استنتاج خود محتاج به حواس و حافظه و قوّه مفکره است لذا خطاپذیر می‌باشد و از آنجائیکه دیدگاه فارابی از جهاتی زیربنای دیدگاه رؤیای رسولانه در عصر حاضر است از اهمیت خاصی برخوردار است و پاسخ ابن عربی به فارابی بحثی جدید است که کسی تاکنون مطرح ننموده است. لذا این مقاله با استفاده از دیدگاه ابن عربی به این دستاورد رسیده است که خیالی فرض کردن وحی، نوعی تقلیل گرایی وحی است که آنرا تا حد مکاشفه پایین می‌آورد و الفاظ قرآن کریم را که قول به وجود است با الفاظ بشر که قول به لفظ است، برابر می‌کند در حالیکه وحی اشاره است و الفاظ بشر عبارت اند.
صفحات :
از صفحه 99 تا 114
سخنرانی علم تفصیلی خدا قبل از آفرینش در دستگاه ابن عربی
سخنران:
عبدالله جوادی آملی
نوع منبع :
صوت , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
Human Perfection from the Perspective of Ibn Arabi's Mysticism and Theravada Buddhism Mysticism
نویسنده:
Dr. Ali Jafari (Iran); Mohammad Emil (Indonesia)
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 25 تا 56
تقابل اسماء و صفات الهی در عرفان ابن عربی
نویسنده:
مجید صادقی,سید جعفر قادری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تبیین و تحلیل عمیقی از اصول و مبانی هستی شناسانه مراتب هستی در عرفان نظری به عمل آمده است که شاهکار این تحلیل و تبیین از آن ابن عربی است. دیدگاه ابن عربی دربارة هستی و بررسی چگونگی پیدایش کثرت و مراتب آن بر سه عنصر و سازه بنیاد گرفته است: نخست تجلی اسمائی، دوم مفهوم تجلی در نفس الهی، سوم مفهوم تناکح و تقابل اسماء.بحث تقابل اسماء و صفات بر هر سه عنصر مبتنی است اما تحقق تقابل اسمائی در اعیان خارجی منوط به ناسازگاری ظاهری مظاهر اسماء و صفات در عالم عناصر است که همان امتداد تناکح اسماء در اعیان خارجی بر اساس تقابل مظاهر اسماء و صفات می باشد و ظهور کامل آن مربوط به عالم عناصر است، هرچند بر اساس تطابق عوالم و حکومت اسماء و صفات ریشة تقابل پدیده های هستی مربوط به اعیان ثابته در مرتبة واحدیت و تحت تأثیر تجلی اسمائی و صفاتی است و اقتضائات اسماء و صفات در مرتبة واحدیت مادة المواد همة تقابل های مراتب هستی، خصوصاً عالم ماده، است. بر اساس تقابل اسماء و صفات، همة پدیده ها و حوادث عالم ماده به صحنة هستی ظاهر می شوند. اسماء و صفات متقابله دائماً در ظهور و تجلی اند و حوادث خیر و شر و پدیده های متضاد و متقابلِ عالم ماده را محقق می سازند.
صفحات :
از صفحه 67 تا 88
بررسی تطبیقی ثبوتات ازلی در نزد معتزله، صور مرتسمه در نزد ابن سینا و اعیان ثابته در نزد ابن عربی
نویسنده:
رقیه بدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم خداوند به مخلوقاتش پیش از ایجاد آن‌ها، یکی از مسائل مهمی است که از دیرباز در میان متفکران الهی أعم از ‏متکلمان، فیلسوفان و عرفای اسلامی مورد توجه بوده است و در این زمینه بحث‌ها و کاوش‌های عقلانی صورت ‏گرفته است. هر یک از متفکران الهی در این زمینه بر اساس مبانی خود، پاسخ‌هایی به این سوال داده‌اند. متکلمان ‏معتزلی، که به عقل‌گرایی معروفند در این زمینه نظریه‌ی ثبوتات ازلیه را مطرح کردند. آن‌ها حقایق و ذوات اشیاء را ‏در حالت عدم دارای یک نحو ثبوت عینی می‌دانستند و می‌گفتند علم خدا پیش از ایجاد مخلوقاتش به این ذوات ‏تعلق می‌گیرد همچنین آن‌ها، این ذوات را در حال عدم دارای ثبوتی ازلی و ابدی و غیر مجعول می‌دانستند.‏‏از فلاسفه‌ی مشائی، فارابی و ابن سینا و پیروان آن‌ها بر این باور بودند که صورت‌های علمی و عقلی اشیاء از ‏ازل در ذات حق تعالی مرتسم هستند. به اعتقاد آن‌ها، خداوند به ذاتش علم حضوری اجمالی دارد و به اشیاء، قبل ‏از ایجاد آن‌ها علم حصولی تفصیلی دارد. صورت علمی تمام موجودات عالم از قبل در پیشگاه الهی است و خداوند ‏به تمام جزئیات اشیاء از قبل به صورت کلی و ثابت علم دارد و نحوه‌ی علم خداوند بدین صورت است که قبل از ‏پیدایش، حین پیدایش و پس از پیدایش ثابت است و تغییر نمی‌کند. به عبارتی، تغییر معلومات و جزئیات اشیاء ‏سبب تغییر در علم خدا نمی‌شود و همان علم منشأ پیدایش افعال و اشیاء می‌شود. علم عنایی خدا، علت صدور ‏افعال اوست، بنابراین خداوند فاعل بالعنایه است.‏‏ابن عربی نیز، با اعتقاد به این که تمام ماسوی الله ظهورات حق تعالی هستند، ماهیات اشیاء را در حضرت ‏علمیّه، دارای یک نحو ثبوت علمی می‌داند که این حقایق در پرتو تجلّی حق تعالی به منصّه‌ی ظهور می‌رسند. ‏متکلمان معتزلی، ابن سینا و ابن عربی هر یک بر اساس مبنا و نظام فکری خویش قائل به این نظرات شدند که با ‏مقایسه‌ی نظرات هر یک از آن‌ها در می‌یابیم علاوه بر وجوه مشترک، تفاوت‌هایی نیز وجود دارد از جمله اینکهابن ‏سینا، علم الهی به ماسوا را از طریق صور مرتسمه یا به عبارتی از طریق صورت‌های علمی اشیاء می‌داند که لوازم ‏وجود واجب الوجود هستند و از علم فعلی او نشأت گرفته‌اند ولی ابن عربی با اعتقاد به اینکه اعیان ثابته مظاهر یا ‏صورت‌های اسماء الهی‌اند, علم خداوند به اشیاء را از طریق اعیان ثابته می‌داند به گونه‌ای که اعیان ثابته از فیض ‏اقدس ناشی شده‌اند و از ذات حق تعالی که غیب الغیوب محض است تجلی یافته اند. به عبارت دیگر نظامی که ابن ‏سینا بدان قائل است، نظام علّی و معلولی است و در آن ترتیب وجود دارد. بدین صورت که ابتدا به صورت عقل ‏اول، سپس به صورت عقل دوم و ...، علم می‌یابد. به عبارتی نظام تشکیکی است. در حالی که در نظام ابن عربی ‏اینگونه نیست که صورتی پس از صورت دیگر واقع شود بلکه جهان صورت علم خداست و همه‌ی مراتب علم به ‏دو مرتبه‌ی غیب و شهود برمی‌گردد و علم الهی به ماسوا به صورت انطوای کثرت در وحدت است، به عبارتی ‏وحدت وجودی است.‏‏یکی از وجوه افتراق میان ابن عربی و معتزله نیز این است که ابن عربی، ثبوت اعیان ثابته را علمی و در تعیّن ‏ثانی و حضرت علمیّه می‌داند؛ یعنی مراد وی از اینکه اعیان ثابته در حال عدم ثابت‌اند این است که به وجود علمی ‏موجودند و به وجود عینی معدوم. در حالی که معتزله، قائل به ثبوت عینی و خارجی معدومات ممکن می‌باشند.از ‏وجوه ممیّز میان ابن سینا و معتزله نیز، این است که ابن سینا علم الهی به ماسوا را علم عنایی می‌داند و معتقد است ‏خداوند فاعل بالعنایه است، در حالی که معتزله، خدا را فاعل بالقصد می‌دانند.‏
انسان کامل از نظر ابن سینا، ابن عربی و سهروردی
نویسنده:
علی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان کامل از مباحث کلیدی و اساسی و در عین حال جذاب و شیرین در فلسفه و عرفان به‌ویژهفلسفه و عرفان اسلامی است . فلسفه و عرفان اسلامی نگاه و توجه ویژه ای به انسان و چگونگیزیستن و به تکامل رسیدن وی دارد . عرفا با توجه به اهمیت سیر و سلوک وتکامل بیشتر به این موضوع پرداخته اند. این رساله با روشنقلی با فیش برداری از آثار ابن سینا و ابن عربی و شیخ اشراق و کتب و مقالات مرتبط با آنها تهیه شده است . ابن سینا که نماینده فلسفه مشاء است در بخش عرفان و تصوف از کتاب اشارات و تنبیهات خود به مباحث عرفانی پرداخته است ؛ او از انسان کامل نام نبرده است اما از ویژگی‌هایی که برای عارف نام برده است می توان چنین برداشت کرد که عارف از نظر او همان انسان کامل است . عارف از نظر او باید مراحل اراده ،ریاضت ، اوقات ، و سکینه را طی کند و در هر مرحله حالات خاصی برای او بوجود خواهد آمد . از ویژگیهای ظاهری نیز می توان گشاده رویی ، کینه نداشتن و با گذشت بودن ، تواضع و فروتنی ، تجسس نکردن ، وانجام عبادات و فرایض را ذکر کرد . ابن سینا به ضرورت پرورش قوه تفکر و تعقل برای رسیدن به کمالبسیار تأکید می کند و انسان کامل راکسی می داند که به منتها درجه عقلی رسیده باشد. سهروردی که پایه گذار حکمت اشراق خوانده می شود نیز بدون اینکه از انسان کامل نام ببرد در کتابهای حکمه الاشراق و پرتو نامه و صفیر سیمرغ ویژگی‌هایی برای حکیم متأله مانندانجام عبادات ، خلوت ،ریاضت ،توانایی خلع اختیاری بدن از روح و غیره ذکر کرده است . سهروردی بیشتر به جنبه های عرفانی و صوفیانه انسان کامل پرداخته است .اما ابن عربی که پدر عرفان نظری نام گرفته است نخستین کسی است که واضح و مشخص از انسان کامل نام برده است و به بیان ویژگیها و خصوصیات و راه رسم کامل شدن می پردازد . انسان کامل ، جهان اکبر است که هرچه در هستی است در او وجوددارد بلکه چیزی بیشتر دارکه همان امانت الهی است .انسان میوه درخت آفرینش . انسان کامل زبده وحاصل این میوه است ، او مقصود آفرینش و آیینه تمام نمای الهی است که تمامی اسماء و صفات الهی را در خود منعکس می کند . ویژگی مشابه این سه عارف و فیلسوف بزرگ مسلمان توجه جدی و بارز آنها به اهمیت تکامل انسانی است که با دیگر موجودات تفاوتی اساسی دارد و آن روح و نفس آنهاست که توانایی عروج به بالاترین حد هستی را دارد .