جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 362
مقایسه آرای امام محمد غزالی و سورن کرکگور در باب رابطه عقل و دین و دلالتهای آن در تربیت دینی
نویسنده:
علی خالق خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:پژوهش حاضر به مقایسه دیدگاه‌های غزالی و کرکگور درباره رابطه عقل و دین و اشارات آن در تربیتِ‌دینی پرداخته است. در این باره بر اساس پیشینه نظری موضوع، ابتدا نظریه‌های راجع به رابطه عقل و دین و تربیتِ‌دینی مورد بحث قرار گرفته است. سپس دیدگاههای کرکگور و غزالی در خصوص رابطه این دو و تربیتِ‌دینی متناسب با آن به تفصیل مورد بحث قرار گرفت. از دیدگاه کرکگور نظر به قالب فکری وی مولفه هستی‌مندی (شناخت، آزادی، فردیت و احساس دلشوره) و ایمان و رابطه آن با عقل (انفسیت، شورمندی، جهش، برهانهای کرکگور بر ضد استدلال آفاقی و مراحل حیات) مورد توجه قرار گرفت. از دیدگاه غزالی نیز با توجه به قالب‌های فکری او اشعریت، مخالفت با فلسفه، تصوف، ایمان و عقل مورد بحث قرار گرفت. مبتنی بر مبانی پیش گفته به مفهوم تربیتِ‌دینی از منظر کرکگور و غزالی پرداخته شده و اهداف، اصول و روش‌هایی که با این مفهوم تناسب دارند، بیان گردیده است. از دیدگاه کرکگور برای تربیتِ‌دینی دو مرحله استخراج گردید. از آنجایی که فرد برای رسیدن به مرحله حیات دینی باید ویژگی‌هایی داشته باشد، در مرحله اول ابتدا ویژگی‌هایی که باید کسب شود (آزاد بودن، شناخت خود و فردیت داشتن)، مورد نظر قرار گرفت. و در مرحله دوم انفسیت، شورمندی و جهش مورد توجه قرار گرفت. از دیدگاه غزالی نیز نظر به تقسیم او از انسانها، تربیتِ‌دینی نیز برای سه گروه مختلف ارائه شد. اولین گروه، عوام هستند که برای این گروه عادت و عمل محوری و برای گروه خواص اهل برهان، خردورزی و در نهایت برای خواص اهل تصوف، تقدم الهام بر تعلیم، التزام و ارتباط شریعت با طریقت، توام نمودن تفکر با تطهیر قلب مورد توجه قرار گرفت. در ادامه به روشهای مورد نظر برای رسیدن به مولفه‌های فوق مورد بررسی قرار گرفت. در پایان به مقایسه نظرات این دو اندیشمند در دو بعد میزان استفاده از عقل در جهت توجیه باورهای دینی و میزان توجه به ایمان از دیدگاه کرکگور و غزالی پرداخته شد و نقدهایی که بر این نظرات مطرح شده ذکر گردید. نتیجه نهایی اینکه ایمان‌گرایی را می‌توان با توجه به نظرات این دو اندیشمند در تربیتِ‌دینی مورد توجه جدی قرار داد، اگر چه در این راه می‌توان از عقل نیز به عنوان مقدمه‌ای در جهت رسیدن به حیات دینی بهره برد.کلمات کلیدی: عقل، دین، تربیتِ‌دینی، ایمان‌گرایی، کرکگور، غزالی.
بررسی اندیشه مولوی و کی یرکگور در باب خودشناسی
نویسنده:
مهدی دهباشی، مرضیه رضاییان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
زمانی که انسان شروع به شناخت خود می کند و به توانایی های وجودی خویش واقف می شود، گویی مسوولیتی بر دوش او قرار دارد که می باید خود را از مرتبه دون انسانیت به مرتبه بالا سوق دهد. این سیر، برای کی یرکگور با کمک خصلت بارز آدمی یعنی ترس آگاهی امکانپذیر است: فرد همواره در اندیشه و دلهره کیفیت انتخاب خود است و این دلهره او را در کسب بهترین گزینش ها که می تواند خویشتن فرد را هر چه بیشتر نمایان کند هدایت می کند. برای مولوی نیز انسان با داشتن قوه اندیشه و تفکر که ممیز او از دیگر جانداران است و با کاربرد صحیح آن می تواند نه تنها نسبت به خود، بلکه به دیگر امور نیز معرفت حاصل نماید. در متن حاضر سیری را طی می کنیم که ابتدا به مبحث انسان از دید هر دو اندیشمند می پردازد تا با شناخت و دانستن مراتب روحی افراد بدانیم برترین خصلت آدمی که می تواند او را در شناخت هر چه بیشتر یاری رساند چیست. در عین حال به عواملی مانند خلوت گزینی و خودآزمایی و به امتحان سپردن خویش که می تواند ممد فرد در رسیدن هر چه بیشتر به من اصلی اش باشد پرداخته می شود.
صفحات :
از صفحه 75 تا 102
دیدگاه های وجودی کی یرکگارد در باب درام نویسی پینتر
نویسنده:
علیرضا نظری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
سورن کی یرکگارد (1813-1855) توجه خود را به عناصر وجودی هستی ما معطوف کرده بود. از میان این عناصر، مفاهیم اضطراب، هراس، گناه و از خودبیگانگی از اهمیت بسیار برخوردارند. فلسفه وجودی (اگزیستانسیالیسم) کوشید اسرار وجودی بشر را دریابد و به او کمک کرد که از تنهایی، اضطراب، و هراسی که وجود و بقای او را تهدید می کند رها شود. هراس بشر معلول این فرض او بود که در این جهان بیگانه، وانهاده شده است. پینتر تصاویری از مرگ و زندگی، بودن و نبودن، و واقعیت تقلیل بشر در حد موجودی پوچ و فناپذیر را ترسیم کرد. نمایشنامه او نقد تلخی است بر وجود بشر. در جهان پینتر، صلح و امنیت توهمی صرف هستند که در خطر نابودی بیرونی قرار دارند. شخصیت های نمایش او بر اثر اضطراب و هراس به عجز آمده اند. بقای بشر بستگی دارد به وجود او در یک اتاق. نمایش در پایان به این ختم می شود جایگاه انسان در جهان، به ادعای کی یرکگارد «ناامن و ایمنی ناپذیر» است. انسان در جهان وانهاده شده است، و در تنهایی خویش اسیر اضطرابی عجزآور است. به ادعای کی یرکگارد، پوچی منشا این اضطراب است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 21
اصل انفسی بودن در اندیشه کی یر که گارد
نویسنده:
توماس هیوود
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تبریز: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز,
چکیده :
در طرح موضوع انفسی یودن، نخستین وظیفه ما توجیه این پیش فرض است که انفسی بودن، سنگ بنای کل تلقی کی یر که گارد از ایمان است. البته همه پژوهشگران در این باره اتفاق نظر ندارند و در مقدار اهمیتی که به این موضوع اختصاص می دشهند، میان آنها تفاوت چشکگیری وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 175 تا 212
بررسی تطبیقی و انتقادی انسان گرایی در عرفان اسلامی و اگزیستانسیالیسم با تکیه بر آراء و اندیشه های مولانا و سورن کرکگارد
نویسنده:
زینب ولی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وجود انسان به‌عنوان موجودی خودآگاه در بین مفاهیم اعتباری زندگی معاصر تقریبا به دست فراموشی سپرده شده است. مفهومی مثل وجود انسان نیاز به بررسی بیشتر دارد تا در سایه توجه به آن، گوهر اصیل انسانیت مطرح شود. سورن کرکگاردوجود انسان را وجودی خاص و انضمامی با تاکید برذهنی بودن و فردیت آن، به تصویر می‌کشد که با انتخاب و گزینش می‌تواند سپهرهای سه گانه زندگی خود را رقم زند. کرکگارد مقوله ایمان را ضدعقل می‌داند که تنها با تعلیق اخلاق و ترک نامتناهی میسر می‌گرددمولانانیز در عرفان اسلامی به انسان و وجود او توجه زیادی نشان داده و او را دارای اختیار می داند که دارای مراتب وجودی یکسان نیست. همچنین ایمان را امری درونی و یقینی می‌داند. به نظر می‌رسد که وی نیز به نوعی در پذیرش عقل در قلمرو ایمان تردید می‌کند، اما با بررسی بیشتر به گونه ایبا سازگاری عقل در حوزه دین و ایمان منتهی می‌شود.
هویت معرفتی علم به خود در بررسی تطبیقی سورن کرکگور و باباافضل کاشانی
نویسنده:
مریم نوربالا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
یکی از مهمترین و نافع ترین آگاهی ها به بیان اکثر علما، فیلسوفان و عارفان آگاهی به خود است به گونه ای که یکی از دو شعار اصلی سقراط، حکیم و معلم بزرگ یونانی نیز همین بود: «خود را بشناس». سورن کرکگور و باباافضل کاشانی دو فیلسوفی بوده اند که بحث محوری فلسفه شان خودآگاهی بوده است لذا در این رساله به بررسی هویت معرفتی علم به خود از دیدگاه این دو فیلسوف پرداخته می شود. فلسفه کرکگور به عنوان تقابل با فلسفه هگل، شناخته می شود زیرا که کرکگور معتقد است که حقیقت همان انفسی بودن است. وی شدیداً روش فهم آفاقی را دفع می کند و تنها راه رسیدن به ایمان و خودآگاهی را تفکر انفسی می داند که منجر به سیر باطنی می شود. مراحل خودآگاهی پس از مرحله استحسان از نظروی شامل مرحله اخلاق عقلانی، اخلاق دینی و مسیحیت یا ایمان است. کمال «خود » از نظر وی در رسیدن به خداوند است. اما در مرحلة ایمانی، فرد به فراتر از «خود» می رسد. مفاهیم اضطراب، ناامیدی و گناه در نظر کرکگور، عواملی هستند که منجر به جهش به مرحله بعد یا قبل در مراحل خودآگاهی می گردند. باباافضل بهترین راه رسیدن به خودآگاهی را از طریق فلسفه می داند. در واقع طریقة باباافضل را می توان تلفیق بین فلسفه و عرفان و عقل و عمل دانست اما تفاوت وی با دیگر عارفان در این است که آنها در توجیه عرفان نظری خویش از فلسفه مدد می جویند اما بابافضل راه رسیدن به عرفان حقیقی که همان خودآگاهی است را از راه فلسفه می داند. باباافضل برای عقل نقشی با اهمیت قائل است و تفکر عقلانی را حائز اهمیت می داند. با این تفاوت که وجود عقل از نظر وی، آگاهی و دانستن «خود» است و علم آفاقی از نظر وی زمانی معتبر است که با علم انفسی بتوان به آن رسید. زیرا که انسان تمامی موجودات را در درون خویش دارد و راه رسیدن به علم آفاقی نیز از خودآگاهی می گذرد. بابا افضل نیز مراتب آدمیان را در خودآگاهی شامل سه مرحله ناقصان ناستوده ، ناقصان پسندیده و مرحله اقصی می داند. این دو متفکر در تأکید بر خودشناسی و انفسی بودن حقیقت دارای وفاق هستند ولی در طریقه رسیدن به خودآگاهی دارای تفاوتهایی می باشند.
بررسی تطبیقی برخی از مسایل مرتبط با ایمان از دیدگاه مولانا و کی‌یرکگور
نویسنده:
سعید رحیمیان، محبوبه جباره ناصرو
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
بررسی آثار مولانا و کی یرکگور نشان می‌دهد که هر دو اندیشمند تقریبا در اصولی مانند ایمان و اخلاق، ایمان و جهش، هم چنین رابطه ی ایمان با شیطان و ایمان با تقدیر به یک نقطه می رسند. هر دو تکلیف را بیان خواست خداوند و شیطان را مانع ایمان می دانند و به بحث جهش در ایمان ارزش زیادی می‌دهند. اما در بحث ایمان و عقل هر کدام به راه خود می‌روند. مولانا قلمرو ایمان را شامل متعلقات خردپذیر و خردگریز می داند، اما کی یرکگور این مباحث را افزون بر خردگریز بودن خردستیز هم می داند؛ هر دو متعلق ایمان را عالم غیب و کارکرد ایمان به غیب را در همین دنیا می دانند و هر دو تفرد را مورد بررسی قرار می‌دهند. در این جستار کوشش شده است که با رویکردی تطبیقی و با استناد به آثار این دو متفکر، تشابهات و مشترکات فکری و اعتقادی آنها درباره‌ی ایمان واکاوی شود.
صفحات :
از صفحه 59 تا 83
بررسی تطبیقی ارتباط ایمان با مقومات ایمانی از دیدگاه مولانا و کییر کگور
نویسنده:
سعید رحیمیان، محبوبه جباره ناصرو
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
مقاله حاضـر بيـان كننـده برخی از مقومـات و مقـدمات ايمـان از ديـدگاه مولانـا و كی یركگور است. پس از غور و بررسی در آثار مولانا و كـی یركگـور در مـی یـابيم كه هر دو انديشمند تقريباً در اصولی ماننـد ايمـان و شـور، ايمـان و تـسليم، ايمـان و اختيار و ... به يك نقطه می رسـند و ايـن امـور را لازمـه لاينفـك ايمـان و ديـنداری می دانند . اما آنچه سبب اختلاف نظر اين دو انديشمند می شود، يكی، نحـوه رويكـرد آندو به اين مباحـث اسـت و ديگـر، بحـث ايمـان و عقـل اسـت كـه در ايـن زمينـه كی یركگور معتقد است عقل نه مقوم ايمـان اسـت و نـه مقدمـه آن، بلكـه خـارج از بحث ايمان است . بدين ترتيب مباحث دينی و ايمانی نه تنهـا خردپـذير نيـستند، بلكـه برخی از مباحث دينی خردگريز و برخی ديگر كه بيـشتر آنهـا را تـشكيل مـی دهنـد، خرد ستيزند؛ اما مولانا اولا، عقل را به عنوان مقدمه ايمان قبول دارد؛ ثانياً قائل به فـوق عقلانی بودن اين مباحث است، نه خرد ستيزبودن آنها. در اين جـستار كوشـش شـده است تا با استناد به آثار اين دو متفكر، تشابهات و مشتركات فكـری و اعتقـادی آنهـا در باب ايمان به صورت تطبيقی مورد واكاوی قرار گيرد.
صفحات :
از صفحه 157 تا 186
بررسی تطبیقی رابطه عقل و دین از دیدگاه امین استرابادی کی‌یرکگور
نویسنده:
مصطفی موحد اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله «رابطه عقل و دین»، یکی از مباحث مهم جهان اسلام و مسیحیت به شمار می‌آید که همواره معرکه آراء متفکرین بوده و به شکل‌های گوناگون، در حوزه‌های متفاوت فکری با عنوان‌هایی همچون «رابطه عقل و وحی»، «رابطه عقل و ایمان» و «رابطه عقل و دین» مطرح گردیده است. در میان اندیشمندان مسیحی، «سورن کی‌یرکگور»، ایمان‌گرایی و مخالفت با عقل را به شیوه افراطی، پایه ریزی نمود، در میان اندیشمندان شیعی نیز «ملا محمد امین استرابادی»، نحله اخباری‌گری را تاسیس کرد. بنیان فکری هر دو مکتب، بر مخالفت با عقل و کوتاه نمودن دست آن از دخالت در دین، طرح‌ریزی گردیده است. به نظر کی‌یرکگور؛ اساس دین، شورمندی است و شورمندی دینی با عقل و تحقیقات آفاقی در تضاد است، اما استرابادی شان عقل را پایین‌تر از دین و دخالت در احکام آن می‌داند. کی‌یرکگور قائل به عقل ستیزی گزاره‌های دینی است، همچنین می‌گوید: تکیه بر عقل و عقلانی کردن آموزه‌های دینی، باعث زوال دین می‌گردد. استرابادی می‌گوید: دخالت دادن عقل، تکیه بر قیاس و به طور کلی، وارد شدن اصطلاحات اصولی، باعث تحریف دین گردید. استرابادی و کی‌یرکگور با دخالت دادن عقل در دین مخالفت کردند با این تفاوت که کی‌یرکگور در باب اثبات، تبیین و دفاع از گزاره‌های دینی، عقل‌ستیز است ولی استرابادی، داده‌های عقل در امور ضروری و بدیهی دین را می‌پذیرد و در سایر گزاره‌های دین، قائل به خردگریزی آن‌ها است.
  • تعداد رکورد ها : 362