جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 364
كي‌يركگور و خاستگاه آموزه¬هاي ديني اگزيستانسياليست
نویسنده:
فاطمه محمد، محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر در پي تبيين نگرش كي‌يركگور، فيلسوف برجسته آغازگر اگزيستانسياليست، نسبت به آموزه‌هاي ديني است. كي‌يركگور سه ساحت استحساني، اخلاقي و ايماني را براي انسان در نظر ميگيرد که از مرحله استحساني تا مرحله ايمان، فاصله زيادي وجود دارد و از همينروست که وي براي تبيين سير در اين ساحات، واژه‌هايي همچون «شورمندي» و «جهش» را بکار ميبرد. ديالکتيک ناپيوسته کي‌يرکگور در گذر از مرحله‌يي به مرحله ديگر نشان ميدهد که اولاً اين سپهرهاي سه¬گانه هرگز قابل جمع با يکديگر نيستند؛ حتي اگر براي مدتي در کنار هم باشند، سرانجام زماني فراميرسد که ناگزير يکي را بايد انتخاب نمود. ثانياً نحوه گذر از بين اين مراحل منطقي و چارچوب¬مند نيست. کي¬يرکگور وقتي با مسئله ايمان ديني روبرو ميشود، ديگر جايي براي عقل و انديشه باقي نميگذارد. بعبارتي، وي زمان و مکان و راه روشني را مشخص نميکند تا انسان بداند که در چه زمان و مکاني ميتواند به مرحله ديگر برسد، بلکه به اعتقاد وي در اين راه بايد خطر کرد، معجزه آفريد و بدون عقل اين مسير را پيمود. اين خطر کردن، سبب جهش از مرحله اخلاقي به مرحله ايماني ميگردد که بالاترين مرحله زندگي اصيل يا اگزيستانس است؛ جهشي که از چارچوب قواعد عقلي بيرون است و از اينرو فهميدني نيست. تمامي تلاش كي‌يركگور در آثارش بر اين است که نشان دهد دو حوزه ايمان و عقل کاملاً با يکديگر متفاوت و بلکه متقابلند و ازاينرو نبايد مفاهيم حوزه ايمان را با معيار عقل سنجيد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 122
بررسی تطبیقی انسان شناسی سورن کرکگور
نویسنده:
سمیه سادات موسوی جهان آبادی، ناصر گذشته، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
رساله ی حاضر نگاهی است به آرای انسان شناختی عین القضات همدانی و سورن کیرکگور و مقایسه ای میان آن ها از گذر مقولات گناه ،‌ دلهره ،‌ آزادی و مراتب وجودی . برای کیرکگور ، مسیر فراز روی انسان به بالاترین قله های کمال در سه سپهر وجودی زیبایی شناسی ،‌ اخلاق و دین خلاصه می شود . عین القضات نیز مراتب ادراک انسانی از جهان را به ترتیب ادراک حسی ،‌ عقلی و فرا عقلی می داند . در این رساله این سه ساحت ادراکی و وجودی به گونه ای متناظر با یکدیگر مورد قیاس قرار گرفته و نقاط افتراق و اشتراک آنها بیان شده است . انسان حسی با زیبایی شناس ، عقلی با اخلاقی و دینی با فراعقلی هماورد دانسته شده اند . در بالاترین مراتب وجود ،‌ ابراهیمِ کیرکگور و ایمانش با ابلیسِ عین القضات قابل قیاس است و عشق مسیحایی کیرکگور با نور محمدی عین القضات همخوان است . در باب مقوله ی آزادی ، کیرکگور آن را جدایی ناپذیر از هستی انسان دانسته و معتقد است بهترین شیوه ی بکارگیری آن ، تفویض بی کم و کاست آن به خدا و تسلیم مطلق در برابر اوست . عین القضات نیز انسان را مضطر به مختاری می داند و با این وجود بر این باور است که در طی مراتب سلوک انسان پس از تسلیم بی قید و شرط و دستیابی به مقام رضا ، قادر خواهد شد که به سرّ مستتر در جهان هستی که همان راز قدر و فهم گرفتارآمدگی او در چنگال اراده ی خداوندی است ،‌ پی ببرد . هم عین القضات و هم کیرکگور ،‌ وضعیت انسان را در جهان هستی ،‌ موقعیتی پر خطر و همراه با دلهره می دانند ،‌ البته اولی عامل آن را دورافتادگی انسان از اصل فطری خویش یعنی عشق می بیند و دومی گناه . این هر دو درباره ی معنا ی گناه ، با هم توافق دارند ، اما در حالیکه کیرکگور خود انسان و آزادی او را عامل گناهکاریش می شناسد ، عین القضات مسئولیت گناه را از انسان سلب کرده و در رویکردی جبرگرایانه آن را منتسب به خدا می سازد.
فلسفة الدين عند كيركارد وبرديائيف
نویسنده:
حسن يوسف طه
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
دار التنوير للطباعة والنشر والتوزيع ,
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی و مقایسه دیدگاه سورن کرکگور و مارتین بوبر در بابا نقش دیگری در ارتباط انسان با خدا
نویسنده:
احمد موسوی خوئینی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مطابق دیدگاه فیلسوفان قاره‌ای، انسان موجودی است که در رابطه با جهان پیرامون خویش تعریف می‌شود، به نحوی که تنها در بستر روابط خود با دیگران می‌توان از خویشتن سخن گفت. ازاینرو مساله ارتباط میان انسان، خداوند و انسان‌های دیگر همواره مد نظر «فیلسوفان دین» قاره‌ای بوده است. در این رساله کوشش شده است با روشی تحلیلی، و از طریق مقایسه دیدگاه دو متفکر اگزیستانسیالیست، سورن کرکگور(????-????) و مارتین بوبر(????-????) به این پرسش پرداخته شود که «دیگری» در ارتباط انسان با خداوند چه نقش و جایگاهی دارد. از دیدگاه کرکگور انسان برای کسب اصالت انسانی باید به اعلی درجه فردیت برسد. این مرتبه از فردیت در ارتباط انسان با خداوند شکل می‌گیرد، ارتباطی که به زعم اغلب مفسران به انزوای انسان و مخدوش شدن رابطه انسان‌ها با یکدیگر منجر می‌شود. مطابق نظر بوبر، تأکید بیش از حد کرکگور بر فردگرایی موجب شده است او تفسیری نادرست از رابطه انسان با خداوند ارائه دهد، تفسیری که متضمن حذف رابطه با انسان دیگر برای رابطه با خداوند است. بوبر معتقد است که برای کسب اصالت انسانی باید با خداوند مرتبط شد، اما این مهم از طریق ارتباط متقابل انسان با انسان دیگر و جهان پیرامون صورت می‌گیرد. فصل اول این رساله، به بیان کلیات بحث و بستر فکری و مفاهیم اصلی اختصاص دارد؛ فصل دوم و سوم به ترتیب به تشریح الگوی کرکگور و بوبر برای ارتباط انسان با خداوند و جایگاه «دیگری» در آن پرداخته است. در فصل چهارم ضمن بیان نقد بوبر بر کرکگور و پاسخهایی که به وی داده شده است، نقاط اشتراک و تمایز دو فیلسوف برشمرده شده و به نفع این دیدگاه استدلال شده است که نقد بوبر بر کرکگور بر مبنای خوانش ناقص آثار اوست و با توجه به اینکه هدف هر دو متفکر کسب اصالت انسانی بر مبنای رابطه با خداوند است، می‌توان این دو الگو را همسو با یکدیگر تلقی کرد.
بررسی تطبیقی دیدگاه های کی یر که گور و سارتر درباره رابطه خدا و معنای زندگی
نویسنده:
فاطمه جواهری، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فاقد چکیده
رنج وعشق وایمان در اندیشه مولانا جلالدین بلخی و سورن کرکگور
نویسنده:
مهدی سعادتمند، امیر عباس علیزمانی، قاسم علی کوچنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: ایمان موهبتی الهی است که بررسی آن با رویکردی روان شناختی از این جهت اهمیت می یابد که نفس، به عنوان محل عروض ایمان، حالات متفاوتی به خود می گیرد. دو عنصر «عشق» و «رنج» به لحاظ جاذبه و دافعه ای که دارند، تأثیر مستقیم بر ایمان می گذارند که این تأثیر به گونه ای دو سویه خودنمایی می کند. مهمترین انگیزه از تطبیق آرای مولانا جلال الدین بلخی و سورن کیرکگور در باب نقش رنج و عشق در ایمان، توجه خاص آنها به ابعاد روانی نفس و نگاه تازه آنها به ایمان است؛ نگرشی که در نهادینه شدن ایمان در زندگی بشر امروزی و معنابخشی به زندگی او نقشی کلیدی دارد. در نظر مولوی رکن اساسی و کاشف از ایمان حقیقی عشق است. وی ایمان عاشقانه خود را مرهون سوز و گداز درونی خود و دورافتادگی از اصل خویش می داند که در این مسیر عقل جزوی و کوته اندیش، قاصر از فهم مطلب است، عشق در پیوندی ضروری و تلازمی قطعی با ایمان کامل قرار می گیرد. ایمان از عشق بالنده می شود، چرا که حقیقت آن از دید مولانا جز عشقی رنج آلود نیست. از سوی دیگر، کیرکگور با تأکید بر عنصر رنج، ایمان را «رنج عاشقانه» می داند،‌ مبنای فکری کیرکگور در رنج گرایی، تن دادن به پارادوکس عظیم ایمان؛ یعنی اعتقاد به تجسد خدا در مسیح است. در پیش مؤمن، عقل و به تبع آن رفتارهای اخلاقی مبتنی بر عقل به تعلیق کامل درمی آید. به باور مولوی و کیرکگور، رنج، عشق و ایمان، اموری آگاهانه و قابل انتخاب اند که ریشه در فطرت انسانی دارند. ایمان شوری بزرگ است که به زندگی معنا می بخشد و عقل را تحقیر می کند، اگرچه هر دو اندیشمند در ضدیت با عقل متفاوتند و مولوی از این حیث موضع متعادل تری دارد. از دید مولوی نقش عشق در ایمان، اولی و ذاتی و نقش رنج، ثانوی و بالعرض است، حال آنکه کیرکگور اصالت را با رنج می داند، ایمان در ملازمه ای ضروری اولاً و بالذات با رنج و ثانیاً و بالعرض با عشق همراه است.
زندگی اصیل و مولفه های آن از دیدگاه سورن کی یرکگارد و مارتین هایدگر
نویسنده:
وحیده اقامهدی صراف، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حیات انسان در طی دوران طویل خود حیاتی اجتماعی بوده‌است و انسان به عنوان موجودی پرسش‌گر، با زیستن در سایه‌ی اجتماع، همواره از هویت خود سوال کرده است. پس از آغاز دوران مدرن، همگام با پیشرفت تدریجی فنآوری و کمرنگ شدن نقش فعالیت مؤثر انسان در زندگی شخصی و اجتماعی، پرسش از هویت فردی، در فلسفه‌ی اگزیستانس توجه ‌ویژه‌ی خود را به وجود خاصّ انسان معطوف کرد و نزد اندیشمندانی همچون کی‌یرکگور و هایدگر، به جستجو برای اصالت و داشتن زندگی اصیل تبدیل شد. در این پژوهش که به بررسی تطبیقی آراء کی‌یرکگور و هایدگر در خصوص زندگی اصیل و مؤلّفه‌های آن می‌پردازد، در ابتدا به شرح آراء هریک در خصوص زندگی اصیل و سپس به بررسی تطبیقی و ملاحظه‌ی وجوه افتراق و اشتراک آنها در این مبحث پرداخته شده‌است. برای کی‌یرکگور زندگی اصیل انسان در گرو ایمان و اعتماد کامل به خدا و داشتن ارتباطی فردی، خالصانه و بی‌واسطه با اوست؛ برای هایدگر این زندگی نه ضرورتاً با ایمان به خدا، بلکه با آگاهی از بیهودگیِ زندگی روزمرّه، مواجهه‌ی مستقیم و فردیِ انسان با مرگ خود با توجه به زمان‌مندی و محدودیت هستی خود، و تلاش برای فراروی به سمت آن زندگی‌ای‌ بنا می‌شود که خود از پیش طرح‌افکنده است. اما با اینحال، تأثیر آراء کی‌یرکگور بر هایدگر انکارناپذیر است. این دو اندیشمند بر انتخاب آزادانه و آگاهانه‌، دلشوره، مسئولیت‌پذیری و مصمّمیت انسان تأکید ویژه‌ای داشتند. نتیجه‌ای که از این پژوهش حاصل می‌شود این است که در آراء کی‌یرکگور و هایدگر، زندگی اصیل خصیصه‌هایی در انسان می‌طلبد که برای هر فردی سازنده و تعالی‌بخش است، تلاش برای ایجاد این خصایص، قطعاً در پرتو جدّیت و تلاش دائمی انسان‌ بدست خواهد آمد و این امر خود به زندگی اجتماعی امکان ارتقاء خواهد داد. واژه‌های کلیدی : زندگی اصیل، اصالت، کی‌یرکگور، ایمان، هایدگر، مرگ‌آگاهی، انتخاب آزادانه و آگاهانه، دلشوره.
مرگ در اندیشه ی کی یر که گور
نویسنده:
محمد مهدوی نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
نقش عقل در معرفت دینی از دیدگاه محمد غزالی و کی‌یر کگور
نویسنده:
نويسنده:محمدداود سخنور
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
قم - قم: بوستان کتاب قم,
چکیده :
مقایسه‌ای بین دیدگاه‌های فلسفی و کلامی امام «محمد غزالی» و سورن «کی‌یر کگور» در مورد ابعاد مختلف «معرفت دینی» است. در این پژوهش سعی شده است با مطالعه آثار و افکار این دو اندیشمند غربی و اسلامی شباهت‌ها و نقاط متمایز تفکرات آن‌ها در مورد امکان و کیفیت معرفت یافتن نسبت به آموزه‌های دینی مورد بحث قرار گرفته و دیدگاه‌های آنان در مورد عقل و عقل دینی ارتباط عقل فلسفی و عقل دینی، عقل‌ستیزی و اعتبار بیش از حد قائل شدن به عقل بررسی گردیده و نقش معرفت حضوری و شهودی در کشف آموزه‌های دینی تحلیل شود. از دیدگاه نویسنده هر دوی این اندیشمندان عقل دینی را تا حدی معتبر می‌شمارند اما در سطوح مهمتر دین برای عقل اعتبار زیادی قائل نیستند و برای ایمان دینی و کشف و ذوق باطنی در دین اعتبار بیشتری قائل هستند.
ایمان گرایی در سنت اسلامی و مسیحی
نویسنده:
علاءالدین ملک اف
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
"چگونه می‌توان هم تعقل، تفکر و استدلال کرد و به لوازم آنها ملتزم شد و هم در عین حال متدین ماند قلمرو عقل آدمی در عرصة معارف دینی تا کجاست آیا عقل توان تجزیه و تحلیل گزاره‌های دینی و توجیه عقلانی آنها را دارد؟ این بحث از مهم‌ترین، بنیادی‌ترین و غامض‌ترین مشکلات فلسفی در طول تاریخ فلسفه است که توجه فیلسوفان و اندیشمندان دینی را از آغاز ظهور و پیدایش اندیشة دینی و فکر فلسفی به خود معطوف داشته و امروزه در فلسفة دین و دین‌شناسی معاصر صورت تازه‌ای به خود گرفته است، به طوری که بیشترین چالشها و اختلاف آرا میان فیلسوفان دین و متألهان، معطوف به این بحث و جوانب گوناگون آن می‌باشد که موجب بروز آرای متنوع و چشم‌اندازهای نوپیدا در این عرصه شده است. کرکگور ابتدا این پرسش را مطرح می‌کند: آیا امکان دارد سعادت ابدی را بر معرفت تاریخی مبتنی سازیم؟ میان ایمان و تاریخ چه ارتباطی وجود دارد؟ آیا می‌توان به وسیلة پژوهشهای تاریخی به ایمان دست یافت؟ وی به صراحت می‌گوید: به وضوح هر چه تمام‌تر معلوم است که در امور تاریخی استوارترین یقینها چیزی بیش از تقریب و تخمین نیست و تقریب و تخمین سست‌تر از آن است که کسی بتواند سعادت ابدی خود را بر آن مبتنی سازد، چرا که عدم تناسب آن با سعادت ابدی از حصول این سعادت مانع می‌شود (کرکگور، انفسی بودن حقیقت 1374: 65)."
صفحات :
از صفحه 195 تا 234
  • تعداد رکورد ها : 364