ابتلا و استدراج از جمله سنت های الهی هستند که در مواجهه با برخی مسائل زندگی باعث طرح پرسش هایی شده اند؛ از قبیل این که ملاک های ابتلا و استدراج چیست و رابطه اب
... بتلا و استدراج با صفات الهی چگونه است؟ متکلمان اسلامی با رهیافت ها و رویکردهای مختلفی در صدد پاسخ به این پرسش ها بوده اند، در عین حال تحلیل و بررسی بین دیدگاه های ایشان به ندرت رخ داده است؛ از این رو پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی به ارزیابی آرای غزالی و قاضی عبدالجبار به عنوان نمایندگان اشاعره و معتزله بر اساس نظریات فیض کاشانی از متکلمان امامیه پرداخته است. در این بررسی مشخص شد که ملاک های مشترکی پیرامون ابتلا بین این سه اندیشمند اسلامی وجود دارد که افزایش و ترفیع درجه ، تزکیه و تصفیه ، و فراگیری ابتلا برای مومنان از آن جمله است و آنها بر نزدیک شدن تدریجی کافران، مشرکان و فاسفان به هلاکت و عذاب الهی در استدراج قائلند که بر اثر اصرار بر گناه و غوطه ور شدن در نعمت های خداوند همراه با غفلت و طغیانگر بیشتر به وجود می آید و در نهایت مجازات شدیدی شامل حالشان خواهد شد. با وجود ملاک های مشترک ، مبانی کلامی جبر و تفویض باعث عدم سازگاری بین سنت ابتلا و استدراج با صفات الهی می شود و ملاک های غزالی و عبدالجبار با رویکردهای آنها درباره صفات خدا نظیر علم ، عدالت ، حکمت، قدرت، اراده و رحمت همخوانی ندارد و اتخاذ آرای ایشان دربارۀ سنت ابتلا باعث ابطال نظریات آنها پیرامون صفات مذکور می گردد، به عنوان مثال غزالی معتقد است علم خدا عین ذاتش نیست ، در حالی که مدعی است خدا در ابتلائات به تمام مخلوقات و اعمالشان علم بی نهایت دارد، ادعای وی با مبنایش سازگار نیست: زیرا اگر علم خدا عین ذاتش نباشد، علم او در ابتلائات به امور بندگانش بی نهایت نخواهد بود و اینکه قاضی عبدالجبار قائل به حدوث علم الهی است و آن را قدیم نمی داند ، با ملاک های ابتلا سازگار نیست : چون خداوند قبل از خلق امور نمی تواند ملاک هایی را برای ابتلای بندگان در نظر بگیرد و امور مختلف برای خدا پیچیده خواهد شد. اما بر اساس دیدگاه فیض کاشانی که علم خدا عین ذات اوست، علم خدا با سنت ابتلا و استدراج قابل جمع است : زیرا ابتلائات الهی در دایره علم خدا قرار دارند و علم او بر همه کلیات و جزئیات ابتلا محیط است و علم بی نهایت اوست که انسان ها را به اندازه ظرفیت آنها مبتلا میکند و شدت و ضعف ابتلا را تعیین می کند. هم چنین طبق دیدگاه فیض کاشانی بر مبنای امر بین الامرین، بین صفات الهی و سنت ابتلا و استدراج سازگاری وجود دارد و علم و حکمت الهی ایجاب می کند بندگان را امتحان نماید تا رشد دنیوی و سعادت اخروی آنها فراهم شود و امتحانات الهی برخاسته از قدرت و در عین حال رحمت اوست و خداوند اراده کرده است انسان ها با اراده خویش راه سعادت و یا بیراهه شقاوت خویش را فراهم آورند و این عین عدل الهی است.
بیشتر