جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4571
تزیین مبانی فلسفی عدالت تربیتی از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: طاهره ملک علی پور استاد راهنما: مریم برهمن استاد مشاور: ایراندخت فیاض
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
آرمان عدالت یکی از آرمان های دیرینه بشریت بوده که دلالت آن در امر تربیت به عنوان یکی از مهم ترین عوامل سعادت، از مسائل مورد توجه جوامع امروز می‌باشد. هدف اصلی این پژوهش تبیین مبانی فلسفی عدالت تربیتی از منظر علامه طباطبایی به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگذار ترین فلاسفه جهان اسلام است. روش بکار رفته در این پایان نامه، روش کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی- استنباطی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات از طریق فیش برداری صورت پذیرفته است. در سوال اول ابتدا نظرات علامه پیرامون دو موضوع عدالت و تربیت تحلیل و سپس مفهوم عدالت تربیتی از آن استنباط شده و در سوال های دوم تا پنجم، نظرات علامه در مبانی عدالت و تربیت مشتمل بر هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی توصیف و تحلیل شده و در نهایت مبانی عدالت تربیتی از آن ها استنباط گردیده است. مهم ترین نتایج و دستاورد های ای پژوهش عبارتند از مفهوم عدالت تربیتی، هستی شناسی عدالت تربیتی، معرفت شناسی عدالت تربیتی، انسان شناسی عدالت تربیتی و ارزش شناسی عدالت تربیتی از منظر علامه طباطبایی.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که مفهوم عدالت تربیتی در نظر علامه شامل دو مرحله است که عبارتند از: بستر سازی اولیه به صورت حداقل آموزش برابر و یکسان برای همه و رعایت استحقاق ها در گام بعدی. همچنین هستی شناسی عدالت تربیتی از نظر علامه بیانگر آن است که اساس خلقت زمین و آسمان بر اساس عدل بوده و تربیت راه نیل انسان به سوی غایت مقرر است ؛ لذا تربیت هم انسان را به سوی عدل سوق میدهد و هم باید در تربیت عدالت وجود داشته باشد تا همگان بتوانند به سعادت برسند. معرفت شناسی عدالت تربیتی در منظومه فکری علامه بیانگر دو دسته منابع شناخت است؛ منابع دست اول(عقل، حس و وحی)و منابع دست دوم که همان عرف و متخصصین اند. علامه سخن از اعتباریات به میان می آورد و این گونه برداشت میشود که تبیین مفهوم عدالت تربیتی در دسته ی اعتباریاتی است که وظیفه ی استخراج آن بر عهده متخصصین امر است. در حوزه انسان شناسی، انسان از نظر علامه موجودی استخدامگر است و راه توازن جوامع انسانی عدالت و اخلاق است. در ارزش شناسی عدالت تربیتی نیز عدالت تربیتی دارای ارزش ذاتی و اعتباری می‌باشد. کلیدواژه‌ها: مبانی فلسفی،عدالت تربیتی، علامه طباطبایی.
بررسی مبانی فلسفی اصالت فرد یا اجتماع از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: محمد رضا متین فر استاد راهنما: محمد بید هندی استاد مشاور: سید مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از مسائل بسیار مهم و تأثیرگذار در علوم انسانی به‌ویژه علوم اجتماعی، روانشناسی و فلسفه تاریخ، بحث از چگونه ترکیب شدن افراد و تشکیل اجتماع است که آیا ترکیب افراد در اجتماع از نوع ترکیب حقیقی است یعنی این افراد در ترکیب و تشکیل اجتماع هویت خود را حفظ نکرده و یک هویت جدید که اجتماع است را به وجود آورده است و آنچه حقیقت دارد اجتماع خواهد بود و فرد در اجتماع وجودی اعتباری و انتزاعی خواهد داشت یا اینکه ترکیب افراد از نوع ترکیب اعتباری خواهد بود به این معنا که تک‌تک افراد در اجتماع هویت مستقل خود را حفظ کرده و آنچه حقیقت دارد و وجود به آن تعلق گرفته است افراد در اجتماع است و اجتماع اعتباری و انتزاعی خواهد بود این بحث یکی از مباحث بسیار مهم و تأثیرگذار بر علوم مختلف خواهد بود. مطلبی که کمتر به ان توجه شده این است که بحث از اصالت فرد یا اجتماع صرفا در صلاحیت فلسفه است و نه علومی همچون جامعه‌شناسی زیرا اولاً هیچ علمی متکفل اثبات موضوع خود نیست و هر علمی وجود موضوع خود را مسلم می‌انگارد و به بحث در باب احوال آن می‌پردازد ثانیاً مفاهیمی که در این بحث به کار می‌آید مانند وجود، وحدت، ترکیب، اتحاد و اصالت همگی مفاهیم فلسفی است و نه جامعه‌شناختی؛ بنابراین هرکس که راجع به اصالت فرد یا اجتماع تحقیق یا اظهار نظر کند در واقع به قلمرو فلسفه پای نهاده است (مصباح یزدی، 1390: 33) بحث اصالت جامعه یا فرد یا هردو از موضوعات بسیار مهم و تأثیرگذاری است که در طول تاریخ ذهن بسیاری از فیلسوفان و جامعه شناسان را به خود مشغول کرده است این بحث آن‌گونه که مورد اعتنای برخی فیلسوفان بوده، مورد نظر جامعه شناسان قرار نگرفته، زیرا بحث اصالت فرد و اجتماع بیش از آنکه صبغه ی اجتماعی و جامعه‌شناختی داشته باشد، در حیطه موضوعات فلسفی است. از همین رو گفته شده است که این موضوع را نخستین بار خواجه‌نصیرالدین طوسی، از فلاسفه بزرگ قرن هفتم (672-597 ق) باز گفته است اما حقیقت این است که قبل از خواجه‌نصیرالدین در اثر شریف اخلاق ناصری، ابو نصر فارابی (339-260 ق) آن را مطرح ساخته است و پس از او، اخوان صفا در قرن چهارم و ابن خلدون، در سده هشتم، موضوع را تعقیب و در زمان معاصر اقبال لاهوری، علامه طباطبایی و دیگران آن را در آثار خویش بیان کرده‌اند (جوادی املی، 1389: 288-287). در خصوص مسئله مذکور سه رویکرد وجود دارد گروهی معتقد به اصالت فرد و گروهی دیگر به اصالت اجتماع و گروه سوم به اصالت هر دو قائل شده اند.گروه سوم معتقدند اصالت فرد در عین اصالت جامعه و اصالت جامعه در عین اصالت فرد می باشد. به نظر می‌رسد ملاصدرا بنیان‌گذار حکمت متعالیه بحثی مجزا و مخصوص به این امر در آثار خود ندارد بلکه می‌توان از مبانی فکری و فلسفی آن و مباحثی که غیرمستقیم مربوط به بحث ما می‌شود این طور فهمید که ایشان اصالت را از آن فرد می‌دانند نه اجتماع ایشان در اسفار به صراحت تاکید میکنند که وجود مساوق با وحدت است و عین ان است و کثیر از ان رو که کثیر است وجودی جز احاد ندارد به این معنا که مثلا مجموعه یک و دو، چیزی جز یک و دو نیست و این طور نیست که چیزی سومی هم به نام مجموعه متشکل از هر دو انها محقق باشد«عندنا لأن الوجود یساوق الوحده بل عینها و قد علمت أن الکثیر بما هو کثیر لیس له وجود إلا وجودات الآحاد فالمجموع من زید و عمرو لیس إلا اثنین و لا یتحقق منهما شیء ثالث فی الوجود إلا بمحض الاعتبار فإذن لأحد أن یقول إن جمیع الممکنات لیست لها عله أخری غیر علل الآحاد فعله مجموعها عباره عن مجموع علل أفرادها فلیست بخارجه عن ذواتها الممکنه»(ملاصدرا،30:1368) درباره علامه طباطبایی نظرات مختلف وجود دارد بعضی ایشان را اصالت فردی می دانند و بعضی اصالت جمعی و بعضی هم معتقدند نظرات ایشان در کتب مختلفشان تناقض امیز است. به عنوان مثال برخی معتقدند که علامه طباطبایی اصالت فرد و اجتماع را توامان قبول دارند«دیدگاه علامه درباره فرد و جامعه،اصالت توامان هر دوی انهاست:یعنی ایشان هم فرد را اصیل می داند و هم جامعه را. (فریدی،بهزاد وکیل ابادی،عبدالهی عابد ،285:1399) برخی معتقدند علامه اصالت فردی است و می گویند«می توان نتیجه گرفت که رای و باور علامه در مساله اصالت فرد و اجتماع بر اصالت فرد است و اجتماع تنها اعتباری است که توسط انسان برای پاسخ به نیاز ها و غرایزش شکل می گیرد هرچند می توان وجودی بالتبع و وابسته برای اجتماع در نظر گرفت که برگرفته از وجود عینی و خارجی افراد شکل دهنده ان اجتماع خواهد بود»(جلالوند، طاهری، سعیدی مهر،221:1398) برخی معتقدند اراء علامه طباطبایی متناقض است انها می گویند علامه در اصول فلسفه معتقد به اصالت فرد است ولی در المیزان معتقد به اصالت جامعه شده است« انچه در چکیده این مقاله در تنافی ارا مرحوم علامه طباطبایی در زمینه نحوه و نوع حیات جامعه ادعا شده بود صحت دارد.نوشته ایشان در اصول فلسفه و روش رئالیسم کاملا صریح و گویاست که اجتماع/جامعه در زمره اعتباریات عملی و ریشه گرفته از عواطف و احساسات و اراده و خواست انسان است»(تقی زاده داوری ،144:1398) انچه مشخص است در وهله اول ان است که نظری واحد در باره علامه وجود ندارد و نظرات به شدت مختلف و متناقض است و محققانی که در این زمینه کار کرده اند به نظری واحد نرسیده علت ان هم این است که عبارت علامه در کتب فلسفی و تفسیر قران خود به شدت انسان را به خطا می اندازد و به نظر با یکدیگر متعارض است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه 200 سوره آل‌عمران و تفسیر آیات اجتماعی قرآن نظری برخلاف کتاب اصول فلسفه می‌دهند و به صراحت تأکید می‌کنند که اصالت با اجتماع است و از وجود انسانی و حتی اراده و اختیار جامعه سخن می‌گویند «به همین جهت قرآن کریم غیر از آنچه برای افراد هست وجودی و عمری و کتابی و حتی شعوری و فهمی و عملی و اطاعتی و معصیتی برای اجتماع قائل استـ»(طباطبایی،1385 :152) ایشان در جایی دیگر این‌گونه تصریح می‌کنند «و خلاصه اینکه لازمه آنچه در این باره اشاره کردیم این
تبیین حکمت خداوند و کاربست‌های اعتقادی آن در قرآن با تأکید بر آراء علامه‌طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: محمد نخعی مقدم استاد راهنما: محمدرضا امامی‌نیا استاد مشاور: ابوالحسن غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله صفات خداوند در قرآن، حکمت است که در آخر تعدادی از آیات قرآن، خداوند متعال به وصف حکیم، توصیف گردیده است؛ شناخت این صفت و کاربستهای آن در قرآن به انسان معرفت و شناخت عمیق‌تری نسبت به خداوند متعال می‌دهد. تأکید مکرر قرآن در انتهای آیات متعدد بر حکیم بودن خداوند متعال، از پیام مهمی به بندگان حکایت دارد و آن پیام این است که توجه به این صفت الهی آثار ارزشمندی برای انسان در ساحت اخلاق، رفتار و سبک زندگی خواهد داشت؛ آنچه بیشتر به این مهم کمک می‌کند، بررسی کاربست‌های اعتقادی حکمت خداوند متعال در قرآن است. اعتقاد انسان به یک واقعیت مانند حکیم بودن حق تعالی دارای امتداد و به تعبیری کارکردهای اعتقادی است که اعتقاد اولی همچون زیربنایی برای بینش‌های منبعث از آن اعتقادات اساسی و اصلی است. بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی& حکمت خداوند در قرآن به معنای اتقان صنع است و در سه ساحت خداشناسی، راهنماشناسی و معادشناسی دارای کاربست اعتقادی است؛ در ساحت خداشناسی کاربستهای اعتقادی این صفت در اثبات توحید، ربوبیت تکوینی، ربوبیت تشریعی، عدالت خداوند، توبه‌پذیری حق تعالی قابل مشاهده است و در ساحت راهنماشناسی کاربستهای اعتقادی این صفت اثبات ضرورت وجود انبیاء و عصمت ایشان است؛ همچنین در ساحت معادشناسی کاربستهای اعتقادی قابل مشاهده از حکمت خداوند در قرآن، اثبات امکان و ضرورت معاد و حسابرسی روز قیامت می‌باشد. نتایج مذکور با روش تحقیق به شکل کتابخانه‌ای بدست آمد که با توجه به این نتایج، تبیینی صحیح از معنای صفت حکمت خداوند قابل ارائه است.
بررسی آیات مستثنیات سوره ی انعام بر اساس نظریه سیاق محور علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: معصومه قدمگاهی استاد راهنما: سهیلا پیروزفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بسیاری از دانشمندان معتقدند از جمله دانش های علوم قرآنی که نقش قابل توجهی در تفسیر دارد، شناخت مکی و مدنی است. دانشمندان فوایدی از جمله آگاهی از مدلول صحیح و رفع ابهام از چهره مفاهیم آیات الهی و نقد دیدگاههای مفسران در برداشت از برخی آیات را برای این دانش مطرح کرده اند.در میــان عالمــان برخی بــه نــزول گسســته آیــات معتقد هستند و این امکان را مطرح کرده اند که در برخی از سور مکی آیات مدنی و در برخی سور مدنی آیات مکی آمده است. بــر این مبنا، دیدگاه وجود آیـات مسـتثنیات در سوره ها شکل گرفته است. (الاتقان1394ق ، ج1 ص47-55) بر اساس آنچه در اختیار است، در گزارش های صحابه و تابعیان در قرن اول اثری از وجود مستثنیات در سوره ها نیست در میان آثار موجود، در سده دوم اولین کسی که به این بحث پرداخته مقاتل بن سلیمان (150ق) است. این بحث به تدریج در قرن چهارم و پنجم رو به افزایش نهاده و در قرن ششم و هفتم بر اساس اجتهاد مفسّران به اوج خود رسید . به نظر می‌رسد ادعای وجود آیـات مسـتثنیات در این حد وسیع از پشـتوانه روایـی صحیحـی برخـوردار نیست. در این زمینه زرکشی و سیوطی به نقل از قاضی ابو بکر می‌گویند: « مکّی و مدنی آیات و سور با مراجعه به محفوظات صحابه و تابعین شناخته می‌شود. از پیامبر اکرم(ص) در این باره چیزی نرسیده است زیرا وی به این کار مأمور نبود...» (زرکشی1376ق ،ج1،ص191-192) ( الاتقان1394ق ، ج 1،ص38) بر این اساس می توان گفت: ادله و روایات مورد استناد به مستثناء بودن برخی آیات؛ دارای آسیب‌هایی نظیر، ضعف متن و سند، تعارض، اجتهاد شخصی مفسر، روایت از غیر معصوم، خلـط معیارهـای مکـی و مدنـی ، اسـباب نـزول جعلـی بوده و قابل اعتماد نیستند. افزون بر این، وجود آیات مدنی در سوره‌های مکی و عکس آن، برخلاف اصل است و تا روایت صحیحی آن را تایید نکند پذیرفتنی نیست (رشید رضا 1354هـ ، ج7، ص284) ( التمهید1428، ج1، ص170) از جمله سوره هایی که ادعای وجود آیات مستثنیات در آن شده سوره انعام است. اگرچه ، طبق نظر اکثر مفسران سوره انعام از جمله سور مکی بشمار می آید. ( التحریر والتنویر، ج 7، ص 121) ( المیزان، ج 7، ص 2) ( المکی والمدنی فی القرآن، ج 1، ص 350) اما جمعی از قرآن پژوهان به اختلاف تا 9 آیه این سوره ( آیات 20، 23، 91 ،93، 114، 141،151 ،152،153) (التمهید1428، ج1، ص171- 178) را با اجتهاد یا با تکیه بر روایاتی استثناء کرده و آن‌ها را مدنی دانسته‌اند . ( الوسی، ج4، ص72) (تفسیر مراغی، ج7، ص69) (التمهید1428، ج1، ص171- 178) اما روایات فراوانی که نزول همه سوره را به یکباره در مکه می‌داند، این نظر را سست می‌کند،( الدرالمنثور، ج 3، ص 243- 346) ( نورالثقلین، ج 1، ص 696) ( المکی والمدنی فی القرآن، ج 1، ص 290، 297) تدبر در سیاق ، در کنار بهره گیری از ارتباط آیات مرتبط، جهت رسیدن به مقصود خداوند متعال از کارآمد ترین ابزارهای فهم آیات است. علامه طباطبایی نیز درسرتاسر تفسیر المیزان به صورت جدی از آن بهره فراوان گرفته است و نقش آن دربسیاری از استدلال ها و نتیجه گیری های مفسر به روشنی آشکار است. ایشان در این زمینه می فرمایند: « سیاق استوارترین و گویاترین دلیل برای بیان معنا و فهم مراد متکلم است. (طباطبایی،1417،ج6، ص116) از این رو ایشان با توجه به در نظر گرفتن سیاق و ارتباط بین آیات در سوره انعام ، استثنای آیات را رد کرده است. و در ذیل تفسیر این سوره می فرمایند: « سوره انعام مکی و دارای سیاق واحد است» (طباطبایی1422، ج7، ص 5) علامه طباطبایی در ذیل آیه (وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ) (انعام/ 141) با توجه به سیاق آیات می فرمایند: «سیاق عبارت ( وَ آتُوا حَقَّهُ یَومَ حَصادِهِ ) بر صدقه دلالت دارد. قبل از عبارت (وَ آتُوا حَقَّهُ یَومَ حَصادِهِ ) چنین آمده است: ( وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ) در این آیات از باغهای انگور و درختان میوه از جمله خرما، زیتون و انار سخن به میان آورده است و در ادامه بیان می‌کند که در هنگام جمع آوری محصول باید مقداری از آن را به بینوایان بدهید، این در حالی است که بسیاری از مفسّران بر این نظر هستند که در درختان میوه و خصوصاً زیتون و انار زکات واجب و شرعی معنا ندارد. (طباطبایی1422، ج2، ص 353) بنابراین نوشتار حاضر برآنست ضمن ساختارشناسی سوره انعام و توجه به ارتباط و ربط و فصل بین آیات سوره ، به بررسی دیدگاه ها در باره مکی یا مدنی بودن و تحلیل چرایی استثنا شدن بعضی از آیات سوره پرداخته و با بهره گیری از دیدگاه های مفسران به خصوص نظریه سیاق محور علامه طباطبایی مبنی بر هماهنگی موجود بین آیات کل سوره، به نقد و بررسی دیدگاه مستثنیات در این سوره بپردازد و با توجه به روایات فراوانی که نزول همه سوره را به یکباره در مکه دانسته اند، نظر قائلان به وجود آیات استثناء در این سوره بررسی شود.
بررسی تطبیقی دیدگاه‌های ملاّصدرا و علاّمه طباطبایی درباره ذات و صفات خداوند در سنجش با آیات و روایات
نویسنده:
پدیدآور: سید علی ملکیان استاد راهنما: حبیب‌اله دانش شهرکی استاد راهنما: احمد عابدی آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بررسی ذات و صفات الهی مورد توجّه جدّی اندیشمندان مسلمان در علوم مختلفی از جمله فلسفه، کلام، عرفان و حتّی در بین مفسّرین و محدّثین می‌باشد. در این رساله منحصراً از منظر فلسفی به مسأله ذات و صفات الهی، آن هم به خصوص آراء ملّاصدرا و علّامه طباطبائی می‌پردازیم و آراء این دو فیلسوف را در سنجش با آموزه‌های دینی مقایسه می‌کنیم. ممکن است برخی تصوّر کنند که علاّمه طباطبایی شارح و تبیین کننده آراء ملاّصدرا می‌باشد، بنابراین مقایسه بین دیدگاه ایشان و ملاّصدرا بیهوده است. ولی با دقّت در آراء فلسفی علاّمه طباطبایی خصوصاً در الهیّات بالمعنی الأخصّ متوجّه می‌شویم که هرچند ایشان از فلاسفه حکمت متعالیه به حساب می‌آید، ولی در بعضی دیدگاه‌ها با ملاصدرا تفاوت جدّی دارد. در این رساله با روش کتابخانه‌ای نشان دادیم که در مواردی هر دو اندیشمند به آموزه‌های دینی تقارب دارند؛ نظیر بداهت وجود واجب، برهان صدّیقین و... و در مواردی هم مثل: توحید اطلاقی، اراده الهی و... دیدگاه علّامه طباطبائی با آموزه‌های دینی نزدیک‌تر است.
تحلیل عقلی و نقلی برزخ و حیات برزخی از نگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
پدیدآور: سیدمرتضی موسوی استاد راهنما: مهدی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث در رابطه با عالم پس از مرگ از مسائلی است که از دیرباز در اندیشه‌ی عالمان دین مورد بحث بوده است و هر کسی بر اساس رویکرد خاصی به این موضوع پرداخته است و در اندیشه اسلامی هم مفسران، حکما، متکلمان و حتی عرفا مباحث عمیقی را در این‌باره اشاره کرده‌اند. حیات برزخی و سیر روح انسان در این عالم در اندیشه‌ی علامه طباطبایی(ره) به نحو جامعی از مباحث عقلی و نقلی مورد بحث قرار گرفته که این تحقیق بر اساس روش توصیفی تحلیلی به این موضوع می‌پردازد. در اکثر تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته است صرفا به وجهه‌ی نقلی مسئله‌ی برزخ پرداخته شده است؛ اما با توجه به اینکه علامه طباطبایی(ره) جامع معقول و منقول است، این موضوع با توجه به دیدگاه‌های ایشان در دو وجهه نقلی و عقلی مورد بررسی قرار گرفته تا بحث جامعی در این موضوع بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی(ره) داشته باشیم. برخی از موضوعاتی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است: ادله ی عقلی و نقلی برزخ و حیات برزخی از نگاه علامه، ثواب و عقاب برزخی، تجسم اعمال در برزخ، تکامل برزخی، آثار اعتقاد به عالم برزخ در پایبندی به دستورات و احکام الهی.
بررسی مسئله جبر و اختیار و نسبت و ارتباط آن با توحید افعالی از نظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: ویدا رنجبر ؛استاد راهنما: محمدجواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اراده انسان از موضوعات پیچیده ای است که تلاش های فکری بی پایانی پیرامون آن صورت گرفته است. از گذشته های دور، این پرسش همواره ذهن عموم مردم و اندیشمندان علوم مختلف با اندیشه مذهبی متفاوت را به خود مشغول داشته که آیا انسان در افعال خویش مجبور است و همانند موجودی بی اختیار تحت اراده پروردگار می باشد یا این که خود نیز در پدید آوردن افعالش دخالت دارد؟ و اگر هر دو، خداوند و انسان تأثیر در افعال دارند این فاعلیت و تأثیر و کیفیت تعلق آن چگونه خواهد بود؟ و اساسا مسئله جبر و اختیار در افعال چگونه با توحید افعالی خدا سازگاری داشته و قابل اجتماع است؟ در همین راستا این پژوهش با بررسی نظریات سایرین راجع به این موضوع و با تمرکز بر نظر علامه طباطبائی به بررسی جبر و اختیار و ارتباط و چگونگی اجتماع آن با توحید افعالی پرداخته است. لازم به ذکر است که این تحقیق از حیث هدف بنیادی بوده و در جهت وسعت مرزهای اندیشه انجام شده است. این نوشتار با توجه به پرسش ها و اهداف تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی در سه سطح مفهومی، گزاره ای و ساختاری به کار رفته است. از مطالعه ی کتب کلامی و فلسفی طی فرایند تکمیل پروژه روشن می شود که از منظر هر یک از مکاتب کلامی این مسئله معنایی خاص می یابد. علامه طباطبائی با بررسی دقیق مسئله ی پژوهش معتقد است که مختار بودن بشر به فاعلیت الهی بوده و گرچه حق تعالی در افعال بشر می تواند تصرفاتی داشته باشد اما خود اراده کرده تا مخلوقاتش مختار باشند. گفتنی است این مختار بودن مخلوق به معنی قطع ارتباط و بی نیازی از خالق نبوده، بلکه برعکس سر از نیازمندی همیشگی مخلوق به خالقش در می آورد زیرا هر فعلی که می خواهد از مخلوق سر بزند، اذن آن توسط حق تعالی صادر شده و توانایی اراده و اختیار آن از سوی خداوند به بنده اش واگذار می گردد و به این ترتیب نه انسان مختار مطلق است و نه افعال او جبری محض؛ بلکه میانه ای است بین اختیاری و جبری بودن؛ همچنانکه گذشت. علامه در تفسیر توحید افعالی و چگونگی جمع آن با اختیار معتقد است که معلولات و موجودات امکانی در عالم هستی دارای وجود رابط و غیر مستقل اند. از سویی دیگر برابر با قاعده الواحد، خداوند در وجودش بسیط محض بوده و مستقل در ذاتش است به گونه ای که علت های موجود در نظام علیت منتهی به علت حقیقی یعنی خداوند شده و به نوعی عین ربط و نیازمندی به او خواهند بود.
یهود و مسیحیت از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان
نویسنده:
پدیدآور: عدنان باقر محمد الموسوی استاد راهنما: شیما حمیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان‌نامه به موضوع یهود و مسحیت از دیدگاه علامه طباطبایی می‌پردازد و این امر را بر اساس آیات قرآن کریم و میزان ارتباط آن با کتب و عقاید حاضر در میان پیروان این ادیان بررسی می‌کند. این پژوهش به روش استقرایی، تحلیلی و به شیوه مقایسه میان متون دینی مرتبط صورت گرفته است. پژوهش حاضر مشتمل بر یک مقدمه و سه فصل می‌باشد که فصل نخست آن مسائلی نظیر کلیات پژوهش، دلایل انتخاب موضوع، پرسش پژوهش و حدود آن و روش به کار رفته در پژوهش را در بر دارد. اما فصل دوم، مشتمل بر اهمیت پژوهش پیرامون ادیان و کتب و عقاید یهود از منظر علامه طباطبایی است. فصل سوم متضمن مباحثی درباره کتب و عقائد مسیحیت از دیدگاه علامه طباطبایی بر اساس کتاب تفسیر المیزان است. این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی انجام شده و در درجه نخست، بر کتاب تفسیر المیزان که از روش تفسیر قرآن به قرآن بهره می‌برد تکیه کرده است. پژوهش حاضر به چند نتیجه مهم انجامید که بر دانسته‌های پیشین در این حوزه افزود. از مهم‌ترین این نتایج آن‌که همه آن‌چه در قرآن کریم پیرامون عقاید یهودیان و مسیحیان بیان گردیده در کتب ایشان نیز به طور مستقیم یا غیر مستقیم یافت می‌شود. مسیحیان به احکام، شرایع و عقایدی که عیسی علیه السلام برای آنان آورد ایمان نیاورده و آن‌چه را که در انجیل به عنوان کتاب آسمانی خویش پیرامون پیامبر اکرم و دین اسلام آمده بود تصدیق نکردند. نبوت به منزله ستون فقرات ادیان آسمانی است، از این رو ما شاهد حضور مفهوم نبوت و اصول، اهداف، ابعاد و حاملان آن در ادبیات کتب مقدس هستیم، اما ما این مفاهیم را جز از قرآن کریم به عنوان منشور وحدانیت خدا اخذ نمی‌نماییم. یهودیان، در مقایسه با مسیحیان که عیسی را فرزند خداوند قرار داده و به خدای واحد احد شرک ورزیدند، نسبت به انبیا و رسولان الهی دشمن‌تر و کینه‌ورزتر هستند. علامه طباطبایی در تفسیر خویش هیچ امری (چه درباره یهود چه غیر ایشان) را باقی نگذاشت مگر آن‌که به تفسیر آن به کمک قرآن کریم پرداخت چرا که قرآن کریم جامع همه ادیان آسمانی است. یهودیان کتاب تورات را که بر موسی علیه السلام نازل شده بود تحریف کردند و آن را متناسب با اعمال و اهوای خویش قرار دادند. این امر بیان‌گر آن است که یهودیان، به حسب تعدد و تنوع گروه‌های موجود در این دین و برتری بعضی بر دیگران در مرجعیت دینی، بر کتب و منابع مکتوب و شفاهی متعددی تکیه کرده‌اند. یهودیان به خداوند متعال از روی هوا و هوس و تعصب کفر ورزیده و دارای عقیده‌ای راسخ نبودند. دلیل بر این امر اسلام آوردن بعضی از علمای دینی یهود مانند عبدالله بن سلام و جریجره و... است.
اثبات وجود خدا در قرآن کریم از دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردانش (آیت‌ا... جوادی‌آملی و آیت‌ا... مصباح‌یزدی)
نویسنده:
پدیدآور: ساعده رضایی نژاد استاد راهنما: سیدعباس موسوی استاد مشاور: حدیث رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردانش در باب اثبات وجود خدا در قرآن است. روش جمع‌آوری اطلاعات به صورت کتابخانه‌ای و در قالب فیش‌برداری بوده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت توصیفی و تحلیلی است. پژوهش حاضر با اشاره به تقریرهای گوناگون، نشان داده است که این‌گونه نیست که تمام مباحثی که در قرآن درباره خداوند طرح گردیده، در باب صفات و اسماء خداوند باشند؛ بلکه برخی آیات قرآن چه به صورت صریح و چه به صورت ضمنی به اثبات وجود خداوند پرداخته‌اند. از دیدگاه علامه طباطبایی قرآن کریم به طور مستقیم به اثبات وجود خدا نپرداخته است؛ اما استدلال ضمنی بر اصل وجود خدا را می‌توان در برخی آیات مشاهده کرد. قرآن درباره اثبات وجود خدا هم از طریق توجه دادن به ندای فطرت وارد شده و هم از استدلال و مطالعه در اسرار آفرینش زمین و آسمان بهره جسته است.
ذات‌گرایی از منظر کریپکی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: هاجر آویش استاد راهنما: علی محمد ساجدی استاد مشاور: محمدباقر عباسی استاد مشاور: سعید رحیمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ذات‌گرایی، نظریه‌ای متافیزیکی است که بر اساس آن؛ اشیاء از نظر هستی‌شناسی، ذاتاً با یکدیگر متمایز بوده و تفاوت‌های اشیاء به تفاوت در ذات آن‌ها مربوط می‌شود. بر اساس این نظریه؛ تمامی اوصاف و ویژگی‌های یک شیء در یک سطح قرار ندارد؛ بلکه برخی از آن‌ها، ذاتی و برخی دیگر، عرضی می‌باشند. رساله حاضر، با روش تحلیلی- تطبیقی و با هدف مقایسه آرای کریپکی و علامه طباطبایی، سعی در تبیین مفهوم ذات‌گرایی در دو سنت فلسفه تحلیلی و فلسفه اسلامی دارد. ذات‌گرایی در آرای کریپکی به طور ضمنی و از مباحثی که وی در خصوص دلالت اسم خاص و نیز مباحث مربوط به ضروری بودن برخی از اوصاف شیء در تمامی جهان-های ممکن دارد، استنباط می‌گردد. اما بحث ذات‌گرایی از منظر علامه طباطبایی از مبانی فلسفه ایشان بوده و ذات در آرای ایشان به معنای ماهیت است. نظرات علامه طباطبایی و کریپکی علی‌رغم شباهتی که در اثبات ذات ثابت برای اشیا دارند، به دلیل تعلق داشتن به سنت‌های فلسفی متفاوت، تفاوت‌های بنیادین و پارادیمیک با یکدیگر دارند.
  • تعداد رکورد ها : 4571