جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5177
ترسیم هندسه هستی‌شناسی فضا-زمان براساس مبانی معرفت‌شناختی ملاصدرا و انیشتین
نویسنده:
میثم مزکاء ، مهدی دهباشی ، محمدرضا شمشیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این نوشتار، تبیین کیفیت ایجاد و بررسی ذاتیات فضازمان بر اساس فلسفه صدرایی و قیاس آن با گزاره­های فیزیکال است. در این مقاله به‌نحو توصیفی تحلیلی دو مسئله مورد کنکاش قرار گرفت، یکی از حیث معرفت­شناسی و دیگر هستی­شناختی است. مسئله اولی که بررسی شد از حیث معرفت‌شناسی است که به چگونگی مطالعه ماهیت حقیقی فضا­زمان از منظر ملاصدرا و انیشتین پرداخته و دیگری از منظر هستی­شناختی است که به تبیین ذات و ذاتیات فضا­زمان از دیدگاه ملاصدرا و انیشتین می­پردازد و درنهایت از حیث معرفت‌شناختی دانستیم که ملاصدرا و انیشتین معتقداند گزاره­های علمی صرفاً گزاره­های تجربی و محسوس نیستند بلکه برای توضیح ساختار و ماهیت فضازمان نیازمند ادراکات ریاضیاتی و عقلی از فضازمان هستیم. بر اساس این پژوهش، فضازمان از ماده اولیه ایجاد شده و نوعی هیولای ثانویه یا ذره بنیادین است و علت تند شوندگی نرخ انبساط آن به حرکت درون ذاتی آن باز می­گردد، پس انرژی تاریک همان جوهر فضازمان است. بر این اساس اولاَ ماهیت فضا­زمان ماهیتی غیرمحسوس است و ادراک محسوس آن ممکن نیست و ثانیاً ادراکات ریاضیاتی برآمده از قوه خیال و ادراکات عقلیه منبعث از قوای عقلیه، دقیق‌تر از ادراکات حسیه هستند، اما از حیث هستی‌شناختی کیهان‌شناسان مدلی پیشینی یا پسینی موجهی در چگونگی و یا چیستی ماهیت حقیقی فضازمان مطرح نکرده­اند اما طبق مبانی ملاصدرا، فضازمان نوعی از انواع هیولاهای ثانویه­ای است که صورت کامل شده اطوار هیولای اولی می­باشد، ضمن اینکه کیهان‌شناسان نیز چون ملاصدرا معتقداند فضازمان مأخر از ماده اولیه کیهانی بوده است.
صفحات :
از صفحه 383 تا 404
بررسی انتقادی رویکرد علّامه طباطبائی درباره تعلّق ذاتی نفس به بدن در دیدگاه ملّاصدرا
نویسنده:
حمیدرضا خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«ذاتی بودن تعلّق نفس به بدن» از جمله‌ دیدگاه‌های بدیع ملّاصدرا است. وی با ناتمام دانستن دیدگاه فیلسوفانی همانند افلاطون، ارسطو و ابن‌سینا در این موضوع، نظریّۀ ابتکاری خود یعنی جسمانیّة الحدوث بودن نفس انسانی را بیان نموده است. از جمله لوازم و پیامدهای این نظریّه، «ذاتی بودن تعلّق نفس به بدن» است که ملّاصدرا بر آن تأکید کرده است. در واقع، وی براساس این مطلب، کوشیده است که ضمن نشان دادن کاستی موجود در دیدگاه مشائیان، تعریف مشهور نفس را تعریف حقیقی آن بداند. دو انتقاد ملّاصدرا بر دیدگاه فیلسوفان مشاء عبارت‌اند از: (1) نادرست بودن ترکیب یک شیء از حقیقتی مجرّد و مادّی؛ و (2) عدم تغییر ذاتیّات نفس. علّامه طباطبائی با نگاه انتقادی سعی کرده است که به این دو انتقاد پاسخ دهد. نگارنده در این نوشتار برآن است که با بهره‌گیری از روش تحلیلی ـ تطبیقی، ضمن تقریر و تبیین دقیق دیدگاه ملّاصدرا و انتقادات علّامه طباطبائی، کاستی‌های موجود در آراء علّامه طباطبائی را نشان دهد.
صفحات :
از صفحه 301 تا 314
«مَظهریت» و «مُظهریتِ» انسان در هستی شناسی عرفانی حکمت متعالیه ملاصدرا
نویسنده:
حسن رهبر، زهرا صفائی مقدم، هادی زینی، عیسی باقری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا در هستی شناسی عرفانی خود، در باب مباحث تجلی اسمایی، به دلیل خلقت خاص انسان در قوس نزول با عنوان «مَظهریت اسمائی انسان به صورت بالقوه» و در قوس صعود با عنوان «مَظهریت و مُظهریت انسان به صورت بالفعل» به نظریه پردازی روی آورده است. یافته‌های پژوهش حاضر بیان‌گر آن است که همه موجودات محدود به یک اسم یا اسامی خاص هستند و از آن تجاوز نمی کنند اما تنها انسان است که چون مظهر اسم جامع الله است استعداد به ظهور رساندن همه اسما را در وجود خود دارد و با توجه به تواناییها و قوای خاصی که خداوند به او ارزانی داشته است می تواند در عرصه هستی اثرات مطلوب و یا ویرانگر از خود برجای گذارد که از آن به «مَظهریت و مُظهریت» تعبیر شده است که البته این تعابیر با توجه به ویژگی های قوس نزول و صعود در همه افراد انسانی یکسان نیست و با عنایت به اینکه هریک از افراد انسانی خلیفه ای از خلفای الهی هستند بنا به حصه وجودی خود در هستی منشأ اثر واقع می گردند که در نهایت و در سیر روند صعودی یا آیینه تمام نمای الهی می‌گردند یا شیطانی. پژوهش پیش رو به روش کیفی و تحلیلی- توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای با تأکید بر منابع دست اول صورت گرفته است که غایتش تبیین مسأله مظهریت و مظهریت انسان در هستی شناسی عرفانی ملاصدرا است که امید می رود پاسخی در خور به پرسش های این نگاشت فراهم آورد.
صفحات :
از صفحه 2 تا 26
تحلیل کلامی خلود در عذاب: بررسی دیدگاه‌های ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فردین دارابی میدانی ، محمد شعبان پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله جاودانگی نفس انسانی و خلود کافران درعذاب از موضوعات مهم کلامی دراندیشه اسلامی است که به بررسی آن پرداخته شده است. این مقاله به تحلیل دیدگاه‌های ملاصدرا وعلامه طباطبایی د این زمینه می‌پردازد ومبانی کلامی آنان را موردبررسی قرار می‌دهد. ملاصدرا درابتدا به تأثیرپذیری ازابن عربی، قائل به عدم خلود درعذاب بود و براین باور بود که عذاب الهی به دلیل حکمت الهی نمی‌تواند ابدی باشد. او معتقد است که هر موجودی غایت ذاتی دارد و عذاب نمی‌تواند مانع رسیدن به کمال باشد. بااین‌حال، ملاصدرا درمراحل بعدی نظر خودرا تغییر داده و به جاودانگی عذاب اعتقاد پیدا کرد،به این دلیل که اعمال انسان به‌صورت ملکه درمی‌آید و درنتیجه، جاودانگی درعذاب ممکن می‌شود. ازسوی دیگر، علامه طباطبایی براین باور است که جزئیات معاد را نمی‌توان بامقدمات عقلی اثبات کرد وتنها راه شناخت آن، تکیه بر وحی است. او خلود درعذاب را براساس آیات و روایات اسلامی تأیید می‌کند و به عدم تعارض میان آیات و روایات دراین زمینه اشاره می‌کند. علامه براین باور است که عذاب جهنم به دلیل تغییر فطرت انسان و تبدیل گناهان به ملکه نفسی، دائمی خواهد بود. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که هر دو اندیشمند بر مبانی کلامی خاصی تأکید دارند که شامل پذیرش وجود نفس و جوهر مجرد آن است. همچنین، درحالی‌که ملاصدرا در تحلیل‌های اولیه خود به تأویل آیات پرداخته، علامه طباطبایی بر وحی و عدم تعارض آیات تأکید دارد. این پژوهش به بررسی این مبانی و تحلیل‌های کلامی می‌پردازد و به تفاوت‌های دیدگاه‌های این دو اندیشمند در مسئله خلود در عذاب می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 114
ملاصدرا و ضرورت تقابل در بنیاد متافیزیک (ذوق ایمانی-عرفانی در ترازوی عقل متعالی انسان)
نویسنده:
مهدی صدفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله پیش‌رو در سر دارد به نقد مبانی «ذوق تألّه» دوانی و «صرف‌الوجود» عرفانی ابن‌ترکه با نظر به مبانی حکمت متعالیه صدرایی بپردازد. به‌نظر می‌رسد ایراد بنیادین صدرایی بر این مبانی به درستی درک نشده است، به‌نحوی‌که حاجی سبزواری و علامه حسن‌زاده آملی دو فیلسوف صدرایی قصد می‌کنند با تصحیح و تدارک ذوق تألّه آن را تا برهانی‌کردن نظر عرفا برکشند، هرچند علامه جوادی آملی «ذوق تألّه» را در سلک عرفان شهودی قرار می‌دهد و در حیطۀ نظری از سنخ «یقین روانشناختی» می‌داند. پرسشی برجاست که ملاصدرا چه معضل بنیادینی در نظرات ذوقی-عرفانی اصالت ماهویان دیده است که از آن روی برتافته و کراراً به آن تذکر داده است؟ کار ما در مقاله حاضر بررسی بنیاد متافیزیک است. این بنیاد از سرآغاز همواره به‌خود تذکر داده است که واحدِ بسیطِ جداافتاده و منعزل از کثرات، آن را از حقیقت، تهی و زمینه را برای ظهور نیهیلیسم فراهم می‌کند. از این رو فلاسفه در دوران‌های مختلف نسبت به دیالکتیک واحدوکثیر یا به‌‌‌بیانی دیگر عینیت وحدت‌وکثرت تذکر داده‌اند و چه‌بسا بنیادی‌ترین اصل فلسفه خوانده‌اند و عدم توجه به این اصل، متافیزیک را در دام بنیادی صُلب و نا‌پاسخگو (مونو-لوگ) می‌اندازد که نسبت به حیات انسانی بی‌تفاوت است.
صفحات :
از صفحه 173 تا 200
مقایسه دیدگاه صدرالدین قونوی و صدرالدین شیرازی در باب صفات حق
نویسنده:
حسین عشاقی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه صدرالدین قونوی در عرفان و صدرالدین شیرازی در حکمت متعالیه، گرچه در برخی مسائل نزدیک به هم هستند، اما در بسیاری از جهات نیز متفاوت، بلکه متقابل‌اند؛ از جمله مسائل مهمی که اختلاف دو دیدگاه صدر الدین شیرازی و صدر الدین قونوی را روشن می‌سازد، مبحث صفات خداوند در مرتبۀ ذات حق است؛ این دو دیدگاه تفاوت‌های بنیادین دارند؛ زیرا در دیدگاه قونوی، صفات با معانیِ متفاوت با معنای ذات حق، به مرتبۀ ذات حق راه ندارند؛ حال آنکه در دیدگاه حکمت متعالیۀ صدرالدین شیرازی، این صفات با اینکه اختلاف مفهومی دارند، اما مصداقاً عین ذات حق‌اند؛ همچنین صفات در نظر قونوی، موجود مجازی و با دو رتبه تأخر از مرتبۀ ذات، موجود بالعرض‌اند، اما در نظر صدرالمتألهین، موجود بالذات و حقیقی‌اند و بدون تأخر از مرتبۀ ذات، تحقق دارند و تفاوت‌های دیگری که در مقالۀ حاضر مشاهده می‌کنید؛ در پایان، رجحان دید عرفانی بر دید فلسفی بیان می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 36
نحوه وجود ذهنیِ معقول‌های ثانی فلسفی در دیدگاه صدرالمتألهین
نویسنده:
مسلم احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرالمتألهین برای معقول‌های ثانی فلسفی، وجود خارجی قائل است و معتقد است مابه‌ازای این مفاهیم موجود در ذهن، در خارج نیز محقق هستند. به اعتقاد وی، نحوۀ وجود ذهنی مفاهیم فلسفی متفاوت از مفاهیم ماهوی است. مفاهیم فلسفی برخلاف مفاهیم ماهوی، منعکس‌کنندۀ تمام ذات و ذاتیات حقیقت خارجی خود نیستند و از این روی وجود ذهنی ندارند. این مفاهیم مشابه مفاهیم انتزاعی ذهنی مثل انسانیت هستند که حاکی از حقیقت خارجی خود بوده و از نفس ذات آن حقایق انتزاع شده‌اند. حکایت این مفاهیم عرضی ذاتی است که از ذات محکی خود انتزاع شده، هرچند تمام ذات و ذاتیات آن به ذهن منتقل نشده و مقوِّم آنها نیستند و صرفاً حیثی از حیثیات محکی به ذهن منتقل شده است. این مقاله با روش تحلیلی و انتقادی، به تحلیل و بررسی دیدگاه او پرداخته و سه نقد بر سخنان وی وارد کرده است: 1. تحلیل ملاصدرا از نحوۀ وجود ذهنی مفاهیم فلسفی در تعارض با تعریف وی از علم حصولی است که منحصر در ماهیات می‌داند. 2. حکایت مفاهیم فلسفی از محکی خود، به نحو وجه الشیء و معرفت ضعیف به این مفاهیم، اذعان بر علم حصولی به آنها است. 3. ادلۀ وجود ذهنی، عام بوده و شامل مفاهیم فلسفی می‌شود. برای رفع این تعارضات می‌توان گفت که اولاً مفاهیم فلسفی، وجود ذهنی دارند و ثانیاً باید بین علم حصولی اکتناهی و غیر اکتناهی تفکیک قائل شد؛ به این صورت که علم حصولی اکتناهی در ماهیات محقق است و علم حصولی غیر اکتناهی در مفاهیم فلسفی.
صفحات :
از صفحه 143 تا 160
بررسی ملاک این‌همانی عددی نفس از دیدگاه دکارت و صدرالمتالهین
نویسنده:
سید محمد قاضوی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله هویت شخصی، مسئله ای پردامنه است. این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی به بررسی ملاک این‌همانی عددی نفس از دیدگاه دکارت و صدرالمتالهین می پردازد. دکارت حقیقت انسان را به نفس و نفس را همان اندیشه می داند. گرچه ایشان نفس را فناناپذیر می داند و دیدگاه وی قابلیت استمرار نفس در دو زمان مختلف و پاسخ به سوال این‌همانی عددی را دارد، اما با توجه به آثار ایشان به نظر می رسد که وی نتوانسته است تبیینی از استمرار نفس (اندیشه) و چگونگی امتدادش در دو زمان مختلف ارائه دهد. اما صدرالمتالهین که به حرکت جوهری معتقد است، دو راه حل ارائه داده که با آن بتوان ثبات و این‌همانی عددی نفس را حفظ کرد. یک راه حل، اتصال وجودی است که دچار ضعف است و راه حل دیگر، مبتنی بر حرکت جوهری غیر امتدادی است که با بیان این نکته که نفس در زمان دوم همان نفس در زمان اول است نه امتدادی از آن، می تواند ثبات و این‌همانی عددی نفس را در دو زمان مختلف، به خوبی تبیین کند.
بررسی تحلیلی تمایز عادت و ملکه از دیدگاه ملاصدرا در پرتو مقایسه با حکمت مشاء
نویسنده:
احد فرامرز قراملکی ، زینب برخورداری ، سوده جعفری
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه مشاء ملکات نفسانی به عنوان حالتی تلقی می‌شوند که صدور رفتار از آنها با سهولت تحقق می‌یابد؛ از این طریق، مفهوم ملکه در اخلاق، کاربرد پیدا می‌کند و شالوده‌ی اخلاق فضیلت‌گرایانه نزد فیلسوفان مسلمان ریخته می‌شود. در گفتمان مشائی ملکه حالتی است حاصل از تکرار فعل که این بیان، مرز عادت و ملکه را نشان نمی‌دهد و ملکه را به عادت، فرو می‌کاهد. از یافته‌های پژوهش حاضر اینکه از ارسطو تا ملاصدرا تمایزی میان ملکه و عادت یافت نمی‌شود و ملاصدرا اولین فیلسوف مسلمانی است که با فروکاستن ملکه به عادت به مخالفت پرداخته‌است. یکی از مرزهای متمایز کننده عادت و ملکه حالت عارضی عادت بر نفس است درحالی‌که ملکات، اگر راسخ شوند، ذاتی نفس خواهند شد. هدف از پژوهش حاضر نشان دادن این تمایز با تکیه بر نوآوری ملاصدرا در تبیین نسبت عادت و ملکه است که با روش و رویکرد تحلیلی از حیث لوازم منطقی تحقق می‌یابد.
مبانی فلسفی انگیزشی مؤثر بر زیست اخلاقی در منظومه فکری ملاصدرا
نویسنده:
فرانک بهمنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تلقی اشتباه انسان از «هستی‌شناسی»، «انسان‌شناسی» و «فرجام‌شناسی» از علل مهم اخلاق‌گریزی اوست. اگر انسان فهم وسیع‌تر و عمیق‌تری از این مفاهیم داشته باشد، نگرش وی در تعیین فضیلت و رذیلت تحول می‌یابد. بنابراین، انسان نیازمند دانشی است که فهمی عمیق و چندجانبه از واقعیات مذکور ارائه دهد. این پژوهش با این هدف به تبیین معارف فلسفی ملاصدرا پرداخته است که می‌توانند مبانی ذهنی انسان را در اخلاق اصلاح کنند و تأثیری انگیزشی بر اقبال به زیست اخلاقی داشته باشند. روش پژوهش از لحاظ نوع بنیادی و به لحاظ هدف کاربردی است و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. در این روش، داده‌های تحقیق پس از نمونه‌گیری هدفمند، در سه مرحله کدگذاری و تحلیل، و سپس شبکه مضامین تبیین شده است. کتب ملاصدرا جامعه تحقیق این پژوهش‌اند. یافته‌های پژوهش در سه کلان‌مقوله «هستی‌شناسی»، «انسان‌شناسی» و «فرجام‌شناسی» دسته‌بندی، و شبکه مضامین تأثیرِ هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و فرجام‌شناسی بر اقبال به زیست اخلاقی تبیین شد. نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که اگرچه معرفت و رفتار رابطه عموم و خصوص من‌وجه دارند، معرفت‌افزایی صدرا در حوزه اصول بنیادین هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و فرجام‌شناسی توسط حرکت جوهری، نقشی انگیزشی در دلالت افراد به زیست اخلاقی دارد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 48
  • تعداد رکورد ها : 5177